mandaana
12-10-2015, 02:29 PM
http://pnu-club.com/imported/2015/12/1.png
به تازگی دومین آلبوم ادل با نام «25» منتشر شده که توانسته نظر بسیاری را به خود جلب کند. او با انتشار هوشمندانه قطعه «Hello» قبل از انتشار آلبوم، توانست بیش از پیش خود را مطرح و به نوعی همه را تشنه شنیدن آلبوم جدیدش، آن هم بعد از چهار سال کند که در ادامه حتماً درباره دلایل اینکه این انتخاب را هوشمندانه میدانم، صحبت خواهم کرد.
با شناختی که همه از «ادل» دارند، طبیعتاً انتظار میرود بعد از یک آلبوم موفق (21)، یک آلبوم موفقتر منتشر کند که کار بسیار سختی است. در واقع اینکه یک نفر مطرح شود، جوایز گرمی را درو کند و بعد دوباره بخواهد بدرخشد، طبیعتاً راه بسیار سختی در پیش دارد.
آلبوم «25» از لحاظ پروداکشن، آلبوم یکدست و درستی است و در تنظیمها کاملاً به کارهای گذشته ادل وفادار مانده بود. باز هم میگویم همانطور که از «ادل» انتظار میرود، خواننده با تکنیک بسیار خوبی ظاهر شده و نخواسته بیخودی صدایش را به رخ بکشد. بهخصوص اینکه ظرایف صدایش را بهخوبی رعایت کرده و میتوان گفت حتی پختهتر از آلبومهای گذشته خود خوانده است. یک جاهایی با وجود اینکه سیستم موزیک به این موضوع که «British» صدا دهد (و «American» نشود) وفادار است، میتوان رگههایی از موسیقی Soul و Gospel را در آن دید که خیلی بهجا از آنها استفاده شده است. در واقع آنها را بیخودی پررنگ نکرده و از آن استفاده بهینه شده است.
درباره سیر کلی این آلبوم نسبت به آلبوم قبلی او باید گفت که اتفاق جدیدی در آلبوم «25» نیفتاده اما همین که افت نکرده، نشانه خوبی است. «ادل» در این مجموعه حرف تازهای نداشت اما گذشته خود را خوب حفظ کرد و توانست با ترک «Hello» آلبوماش را در رنکینگ بالا بکشد و برنده شود. اگر آلبوم این ترک را نداشت، -نه اینکه در رنکینگ بالا نیاید- اما شاید در نهایت، برابر با آلبوم اولش پیش میرفت. در حالی که الان بالاتر از آن آمده است.
با این اتفاق، «ادل» هم معروفیت گذشته خود را دارد و هم اینکه بعد از چهار سال برگشته و نسل جدید میتوانند دوباره نسبت به او شناخت پیدا کنند؛ یعنی هم یک نسل قبل را دارد و هم جدیدترها را با خود همراه میکند.
«ادل» در آلبوم اول خود سه ترک جاودانه داشت و فکر میکنم این آلبوم هم یکی، دو ترک ماندگار داشته باشد که یکی از آنها بیبروبرگرد «Hello» است؛ قطعهای که به واسطه آن توانست آلبوم خود را به بهترین شکل ممکن تبلیغ و Promote کند. در واقع، او برای این کار بسیار هوشمندانه عمل کرد و باید به کسانی که این فکر را عملی کردند، درود فرستاد. چراکه اگر قطعه «Hello» منتشر نمیشد، شاید آلبوم به این شکل سر و صدا نمیکرد. همین که اسم ترک را «Hello» گذاشت و این کلمه را تقریباً با همان ملودی «Hello» لیونل ریچی ادا کرد، ذهنیت آدم را به سمت مقایسه شدنش با آن ترک برد و همین موضوع یکی از دلایل هیت شدن این ترک شد.
برگزیدن این نام برای این ترک جرأت زیادی میخواست؛ چون «Hello» در تاریخ موسیقی یکی است و خواهناخواه با آن مقایسه میشود. مثل «تولدت مبارک» ما که چند تا از آن ساخته شد اما اولی هنوز سر جای خود باقی است. در یک کلام، این کار جرأت و قدرت میخواهد و کسی هم که این کار را میکند، حتماً به داشتن این قدرت واقف است. البته که ترک به خودی خود قوی و پرمغز است، اما شاید نوستالژی «Hello» اینقدر برای ما و همه دنیا زیاد است که آن را برایمان زیباتر هم کرد. در واقع میتوان گفت اگر این کار قوی نبود، نهتنها با ترک لیونل ریچی مقایسه نمیشد، بلکه مسخره هم میشد. چراکه آن موسیقی برای همه دنیا نوستالژیک است. پس نمیتوان منکر این موضوع شد که این قطعه هم دستکمی از ترک لیونل ریچی نداشت. برای همین، کار خودش را کرد و بسیار هم شنیده شد.
شاید بد نباشد که کمی از این اتفاق هوشمندانه یاد بگیریم؛ البته نهاینکه بخواهیم از فردا پشت هم «گلسنگ»ها بسازیم! میتوان گفت که این کار به نفع لیونل ریچی هم شد؛ چون الان در لندن و نیویورک کنسرت دارد. بههرحال ما با حرفهای به نام «صنعت موسیقی» سر و کار داریم و هر چیزی در آن ممکن است. پس شاید دور از ذهن نباشد که با این قطعه، دوباره آن ترک لیونل ریچی بالا آمده باشد و اسم او دوباره سر زبانها بیفتد.
حالا در این میان، برخی میگویند موفقیت ترک «Hello» به دلیل تکنیک خواننده بوده و از لحاظ موسیقایی اتفاق خاصی در آن نیفتاده است. باید بگویم من با این نکته موافقام که ترک «Hello» در حد و اندازه سر و صدایش نبود و این آلبوم ترکهای دیگری هم داشت که شرایط بهتری نسبت به این قطعه داشته باشند، اما به نظرم اینطور هم نیست که فقط به واسطه تکنیک خواننده حرفی برای گفتن داشته باشد. اصلاً فرض کنید که این موفقیت تنها به دلیل تکنیک خواننده باشد. خب اگر تکنیک خواننده اینقدر بالا است که باعث میشود شما از ترکی که موسیقی شاخصی ندارد خوشتان بیاید، یک امتیاز محسوب میشود و این کار هنر است.
در دنیای امروز هر جور که بتوانی کارت را بشناسانی و برنده شوی، قابل قبول است و در مورد اینکه آیا میتوانی ماندگار شوی یا نه، زمان تصمیم میگیرد. در حال حاضر میتوانیم متوجه شویم که آلبوم اول ادل بعد از گذشت چند سال، سه ترک ماندگار داشته ولی الان نمیتوان درباره این وجه آلبوم «21» نظری داد و گفت آلبوم «21» موفقتر بود یا آلبوم «25». اما بهطور کلی میتوان گفت آلبوم «21» در «زمان خودش» امتیازهای بیشتری داشت. هر چند که در آلبوم «25» هم نکات بسیار خوبی وجود دارد. منتها این ظرایف شاید پاپیولار نبوده و بیشتر مورد توجه موزیسینها قرار بگیرند.
موضوع دیگر این بود که «ادل» در این آلبوم کاملاً استایل خود را حفظ کرده بود که این اتفاق برای یک خواننده امتیاز بزرگی است. او نخواست برای امروزیتر شدن، تغییر فاحشی در کارش ایجاد کند و ما همانی را شنیدیم که از او انتظار داشتیم. همین که یک موزیسین افت نکند و به خودش و استایلاش وفادار باشد، به نظر من درست است.
نباید فراموش کنیم که هنرمندان برای نگه داشتن خود در رنکینگ جهانی، کار بسیار سختی را در پیش دارند و «ادل» با وجود اینکه پیشرفتی در کارش نداشته، باز هم در چارتها بالا آمده است. در گذشته، اگر مثلاً در دهه 60 میلادی اتفاقی میافتاد، آن هنرمند میتوانست تا بیست سال بعد از آن همچنان باقی بماند؛ اما الان گروهها سه سال یکبار عوض میشوند. مثلاً تا همین چند سال پیش همه از گروه «Muse» میگفتند، اما الان آنها جایشان را به گروههای دیگری دادهاند.
در موسیقی پاپ که اوضاع خیلی بدتر است و همه اینها به دلیل سرعت بالای ارتباطات و زندگی آدمها است. با دیدن مراسمی مثل «Grammy Awards» و «British Music Awards» و برنامههایی از این دست، متوجه میشوی که چهقدر هر سال همهچیز تغییر میکند. در واقع، این سلیقهها هستند که در حال تغییرند و طبعاً به سلیقههای جدید هم بها داده میشود. پس وقتی هنوز میتوانی با وجود چنین رقابتی، استایل خود را حفظ کنی و در کنارش مخاطب هم داشته باشی، نشان میدهد که توانستهای موفق شوی.
«پل مککارتنی» چند سال پیش یک آلبوم بسیار خوب به نام «Kisses on the Bottom» منتشر کرد که زیاد هم معروف نشد. من فکر میکنم آلبوم جدید «ادل» را هم میتوان در رده همان آلبوم دید. به نظر من اگر او بتواند استایل خود را حفظ کند و درگیر ماجراهای فرعی نشود، شاید در آینده بتواند همتراز بزرگترین خوانندههای دنیا ظاهر و ماندگار شود.
به تازگی دومین آلبوم ادل با نام «25» منتشر شده که توانسته نظر بسیاری را به خود جلب کند. او با انتشار هوشمندانه قطعه «Hello» قبل از انتشار آلبوم، توانست بیش از پیش خود را مطرح و به نوعی همه را تشنه شنیدن آلبوم جدیدش، آن هم بعد از چهار سال کند که در ادامه حتماً درباره دلایل اینکه این انتخاب را هوشمندانه میدانم، صحبت خواهم کرد.
با شناختی که همه از «ادل» دارند، طبیعتاً انتظار میرود بعد از یک آلبوم موفق (21)، یک آلبوم موفقتر منتشر کند که کار بسیار سختی است. در واقع اینکه یک نفر مطرح شود، جوایز گرمی را درو کند و بعد دوباره بخواهد بدرخشد، طبیعتاً راه بسیار سختی در پیش دارد.
آلبوم «25» از لحاظ پروداکشن، آلبوم یکدست و درستی است و در تنظیمها کاملاً به کارهای گذشته ادل وفادار مانده بود. باز هم میگویم همانطور که از «ادل» انتظار میرود، خواننده با تکنیک بسیار خوبی ظاهر شده و نخواسته بیخودی صدایش را به رخ بکشد. بهخصوص اینکه ظرایف صدایش را بهخوبی رعایت کرده و میتوان گفت حتی پختهتر از آلبومهای گذشته خود خوانده است. یک جاهایی با وجود اینکه سیستم موزیک به این موضوع که «British» صدا دهد (و «American» نشود) وفادار است، میتوان رگههایی از موسیقی Soul و Gospel را در آن دید که خیلی بهجا از آنها استفاده شده است. در واقع آنها را بیخودی پررنگ نکرده و از آن استفاده بهینه شده است.
درباره سیر کلی این آلبوم نسبت به آلبوم قبلی او باید گفت که اتفاق جدیدی در آلبوم «25» نیفتاده اما همین که افت نکرده، نشانه خوبی است. «ادل» در این مجموعه حرف تازهای نداشت اما گذشته خود را خوب حفظ کرد و توانست با ترک «Hello» آلبوماش را در رنکینگ بالا بکشد و برنده شود. اگر آلبوم این ترک را نداشت، -نه اینکه در رنکینگ بالا نیاید- اما شاید در نهایت، برابر با آلبوم اولش پیش میرفت. در حالی که الان بالاتر از آن آمده است.
با این اتفاق، «ادل» هم معروفیت گذشته خود را دارد و هم اینکه بعد از چهار سال برگشته و نسل جدید میتوانند دوباره نسبت به او شناخت پیدا کنند؛ یعنی هم یک نسل قبل را دارد و هم جدیدترها را با خود همراه میکند.
«ادل» در آلبوم اول خود سه ترک جاودانه داشت و فکر میکنم این آلبوم هم یکی، دو ترک ماندگار داشته باشد که یکی از آنها بیبروبرگرد «Hello» است؛ قطعهای که به واسطه آن توانست آلبوم خود را به بهترین شکل ممکن تبلیغ و Promote کند. در واقع، او برای این کار بسیار هوشمندانه عمل کرد و باید به کسانی که این فکر را عملی کردند، درود فرستاد. چراکه اگر قطعه «Hello» منتشر نمیشد، شاید آلبوم به این شکل سر و صدا نمیکرد. همین که اسم ترک را «Hello» گذاشت و این کلمه را تقریباً با همان ملودی «Hello» لیونل ریچی ادا کرد، ذهنیت آدم را به سمت مقایسه شدنش با آن ترک برد و همین موضوع یکی از دلایل هیت شدن این ترک شد.
برگزیدن این نام برای این ترک جرأت زیادی میخواست؛ چون «Hello» در تاریخ موسیقی یکی است و خواهناخواه با آن مقایسه میشود. مثل «تولدت مبارک» ما که چند تا از آن ساخته شد اما اولی هنوز سر جای خود باقی است. در یک کلام، این کار جرأت و قدرت میخواهد و کسی هم که این کار را میکند، حتماً به داشتن این قدرت واقف است. البته که ترک به خودی خود قوی و پرمغز است، اما شاید نوستالژی «Hello» اینقدر برای ما و همه دنیا زیاد است که آن را برایمان زیباتر هم کرد. در واقع میتوان گفت اگر این کار قوی نبود، نهتنها با ترک لیونل ریچی مقایسه نمیشد، بلکه مسخره هم میشد. چراکه آن موسیقی برای همه دنیا نوستالژیک است. پس نمیتوان منکر این موضوع شد که این قطعه هم دستکمی از ترک لیونل ریچی نداشت. برای همین، کار خودش را کرد و بسیار هم شنیده شد.
شاید بد نباشد که کمی از این اتفاق هوشمندانه یاد بگیریم؛ البته نهاینکه بخواهیم از فردا پشت هم «گلسنگ»ها بسازیم! میتوان گفت که این کار به نفع لیونل ریچی هم شد؛ چون الان در لندن و نیویورک کنسرت دارد. بههرحال ما با حرفهای به نام «صنعت موسیقی» سر و کار داریم و هر چیزی در آن ممکن است. پس شاید دور از ذهن نباشد که با این قطعه، دوباره آن ترک لیونل ریچی بالا آمده باشد و اسم او دوباره سر زبانها بیفتد.
حالا در این میان، برخی میگویند موفقیت ترک «Hello» به دلیل تکنیک خواننده بوده و از لحاظ موسیقایی اتفاق خاصی در آن نیفتاده است. باید بگویم من با این نکته موافقام که ترک «Hello» در حد و اندازه سر و صدایش نبود و این آلبوم ترکهای دیگری هم داشت که شرایط بهتری نسبت به این قطعه داشته باشند، اما به نظرم اینطور هم نیست که فقط به واسطه تکنیک خواننده حرفی برای گفتن داشته باشد. اصلاً فرض کنید که این موفقیت تنها به دلیل تکنیک خواننده باشد. خب اگر تکنیک خواننده اینقدر بالا است که باعث میشود شما از ترکی که موسیقی شاخصی ندارد خوشتان بیاید، یک امتیاز محسوب میشود و این کار هنر است.
در دنیای امروز هر جور که بتوانی کارت را بشناسانی و برنده شوی، قابل قبول است و در مورد اینکه آیا میتوانی ماندگار شوی یا نه، زمان تصمیم میگیرد. در حال حاضر میتوانیم متوجه شویم که آلبوم اول ادل بعد از گذشت چند سال، سه ترک ماندگار داشته ولی الان نمیتوان درباره این وجه آلبوم «21» نظری داد و گفت آلبوم «21» موفقتر بود یا آلبوم «25». اما بهطور کلی میتوان گفت آلبوم «21» در «زمان خودش» امتیازهای بیشتری داشت. هر چند که در آلبوم «25» هم نکات بسیار خوبی وجود دارد. منتها این ظرایف شاید پاپیولار نبوده و بیشتر مورد توجه موزیسینها قرار بگیرند.
موضوع دیگر این بود که «ادل» در این آلبوم کاملاً استایل خود را حفظ کرده بود که این اتفاق برای یک خواننده امتیاز بزرگی است. او نخواست برای امروزیتر شدن، تغییر فاحشی در کارش ایجاد کند و ما همانی را شنیدیم که از او انتظار داشتیم. همین که یک موزیسین افت نکند و به خودش و استایلاش وفادار باشد، به نظر من درست است.
نباید فراموش کنیم که هنرمندان برای نگه داشتن خود در رنکینگ جهانی، کار بسیار سختی را در پیش دارند و «ادل» با وجود اینکه پیشرفتی در کارش نداشته، باز هم در چارتها بالا آمده است. در گذشته، اگر مثلاً در دهه 60 میلادی اتفاقی میافتاد، آن هنرمند میتوانست تا بیست سال بعد از آن همچنان باقی بماند؛ اما الان گروهها سه سال یکبار عوض میشوند. مثلاً تا همین چند سال پیش همه از گروه «Muse» میگفتند، اما الان آنها جایشان را به گروههای دیگری دادهاند.
در موسیقی پاپ که اوضاع خیلی بدتر است و همه اینها به دلیل سرعت بالای ارتباطات و زندگی آدمها است. با دیدن مراسمی مثل «Grammy Awards» و «British Music Awards» و برنامههایی از این دست، متوجه میشوی که چهقدر هر سال همهچیز تغییر میکند. در واقع، این سلیقهها هستند که در حال تغییرند و طبعاً به سلیقههای جدید هم بها داده میشود. پس وقتی هنوز میتوانی با وجود چنین رقابتی، استایل خود را حفظ کنی و در کنارش مخاطب هم داشته باشی، نشان میدهد که توانستهای موفق شوی.
«پل مککارتنی» چند سال پیش یک آلبوم بسیار خوب به نام «Kisses on the Bottom» منتشر کرد که زیاد هم معروف نشد. من فکر میکنم آلبوم جدید «ادل» را هم میتوان در رده همان آلبوم دید. به نظر من اگر او بتواند استایل خود را حفظ کند و درگیر ماجراهای فرعی نشود، شاید در آینده بتواند همتراز بزرگترین خوانندههای دنیا ظاهر و ماندگار شود.