nazi94
11-20-2015, 01:00 PM
اخیرا جناب آقای سریر، در پاسخ به نامهی جمعی حدوداً 130 نفره از اهالی موسیقی، در پیگیری جلسات مشترکی با خانهی موسیقی برای بررسی رودررویِ عملکرد آن نهاد، مطالبی را منتشر کردند. در ابتدا شاید تصور شود، من از آنجا که نه آن نامه درخواست را امضا کردهام و نه اصولاً عضو خانه موسیقی بوده یا هستم، حقی برای اظهار نظر در این موضوع نداشته باشم. اما گمان میکنم جایگاه من به عنوان عضوی از صنف موسیقی، در کنارِ ادعای صنفی بودنِ خانه موسیقی، نوشتنِ این متن را توجیه میکند. در ابتدا روشن میکنم که نه با مدیران و گردانندگان خانه موسیقی مسأله یا مشکل شخصی دارم و نه از ایشان در برخوردهایم رفتاری جز احترام و ادب دیدهام. اگر خانه موسیقی را، بنا بر محتوا و ساختارِ اساسنامهایش، تنها یک کانون فرهنگیـ هنری در نظر میگرفتم، اصولاً نوشتنِ این متن لازم و درست نبود، اما وقتی که در جامعهی موسیقی و حتی در سایت خود این نهاد، خانهی موسیقی به عنوان یک تشکل صنفی معرفی میشود مساله فرق میکند. همچنین لازم میدانم برای اینکه پاسخی در باره علل نپیوستنم به خانهی موسیقی به آنانی که راه درست را تنها در ورود به خانه و نقد و اصلاح از درون میدانند داده باشم بازگردم به معرفی انجام شده در پایگاه اینترنتی این نهاد از خودش: «خانه موسيقي به عنوان تشكيلات صنفي، غيردولتي و غير سياسي كليه هنرمندان دست اندر كار موسيقي در رشته هاي مختلف است...».
به سادگی معتقدم خانهی موسیقی به وضوح به هیچکدام از سه شرط ذکر شده در تعریف فوق وفادار نمانده است. صنفی نبوده است به شهادتِ عملکرد خانهی موسیقی طی سالهای فعالیتش که جای طرح همه آنها اینجا نیست، اما همین موارد اخیر یعنی واکنشهایش در قبال منتقدان و نهایتاً همین پاسخ رییس هیات مدیره خانه به درخواست معقول و مسالمتجویانهی ایشان میتوانند مثالهای بهروزی باشند بر رفتار غیر صنفی آن. غیر دولتی نبوده است چرا که در کنار بسیاری از جهتگیریها و وابستگیهای آشکار، اکثریت هیات مدیرهی آن در شوراهای نظارتی و سیاستگذاری کاملاً دولتی نقش دائم و موثر داشته و دارند. و شاید به همین دلیل هم سیاسی بوده، حتی اگر نخواهم به نمونهی عملکرد آن خانه در انتخابات ریاست جمهوری اخیر بپردازم که شرح مفصل آن در پاسخ منتقدین به سخنان مدیر عامل موسیقی به تاریخ اول تیر ماه 1394، در سایت خانه موسیقی آمده است. همین دلایل که به اختصار عنوان شد برای من کافیست که به عنوان یکی از اعضای صنف، انگیزه پیوستن به خانه را حتی با هدف اصلاح و یا نقد سازنده در خود احساس نکنم چرا که ضمن احترام به گردانندگان و آن دسته از فعالیتهای خانه که همسو با منافع صنف موسیقی بوده، شخصاً چنین تلاشی را پیش از اصلاح ساختار و بنیانهای فکری حاکم بیهوده میدانم.
و اما چند نکته درباره پاسخ اخیر آقای سریر و رد پیشنهاد منتقدان خانه برای جلسات مشترک:
جناب سریر عزیز، از آنجا که پاسخ شما از جانب رییس هیات مدیرهی خانهی موسیقی با عنوان یک نهاد صنفی بیان میشود و با توجه به تجربه و سابقه جنابعالی در مدیریت و مناصب اداری دولتی و هنری انتظار میرفت تا حداقل با توجه بیشتری به اصول صنفی پاسخ میدادید. شما در متن پاسخ خود که با عنوان «دوستان منتقد خانه موسیقی باید بین گفتوگو و شکایت یک راه را انتخاب کنند» فرمودهاید: «تنها دو روز بعد از اعلام آمادگی خانه موسیقی برای بیان این گفتوگو از طرف دیگر دوستان مساله شکایت از این خانه مطرح شد.». فکر نمیکنید در این پاسخ باید به این نکته هم توجه میکردید که نامهی منتقدین و پیشنهاد برگزاری جلسات مشترک در محل خانه با 124 امضا برای خانه موسیقی ارسال شده بود و نامهی شکایت (که آن هم خطاب به بازرس خانه موسیقی و اقدامی درون صنفی بوده و نه شکایت به مراجع قضایی) با 15 امضا؟ این در حالیست که تنها هشت نفر از امضا کنندگان این دو نامه مشترک بودهاند. نتیجه این است که بنا بر اظهارات و استدلال شما نیز این سوال بیپاسخ میماند که در این میان تکلیف 116 نفر دیگر چه میشود؟ مگر نه این است که این 116 نفر با انتخاب شیوه گفتوگو راه خود را مشخص کردهاند و دقیقاً همانطور عمل کردهاند که مد نظر شما بوده است؟ پس چرا جواب نگرفتهاند؟ آیا منتقدان حق ندارند این حرکت خانه را به نوعی فرار رو به جلو خانه از رو در رو شدن با منتقدانش در نظر بگیرند؟ یا کمی خوشبینانهتر بی اهمیت انگاشتن موضوع و یا بیتوجهی به خودشان؟ آیا فکر نمیکنید که سنت همین گونه رفتارها و برخوردها از سوی خانه است که باعث شده تا عدهای از منتقدانش را به سوی لحن عصبی مورد اشاره شما سوق دهد؟ در این میان حتی باید قدر منتقدانتان را بدانید که پس از رفتاری که با ایشان در انتشار نامه قبلیشان در سایت خانه موسیقی شد باز هم محترمانه به شما نامه نوشتند. یادتان هست؟ با تاخیر و پس از اینکه منتقدین در جلسه دوم ضرب اصول (یکشنبه 31 خرداد 94) تصمیم خود را برای ارسال نامه به خبرگزاریها اعلام کردند روز دوشنبه نامه را بر سایت خود قرار دادید، تاریخ نشر را در سایتتان دو روز قبل (روز شنبه) اعلام کردید، امضا کنندگان را جمعی از هنرجویان موسیقی خواندید و مطلب را با بارگزاری چند مطلب جدید و بدون تاریخ مصرف ظرف 3-4 ساعت به آرشیو راندید. انتظار دارید کسی عصبی نشود؟ درست است که پس از تماس مکرر برخی از امضاکنندگان مساله تاریخ تصحیح شد و عنوان هنرجویان حذف گردید، اما قطعاً تاثیر این برخورد آن هم از سوی یک نهاد صنفی به این راحتیها از ذهن طرف مقابل حذف نخواهد شد. آنان که مجداداً محترمانه به شما نامه نوشتند، حسن نیتشان را نشان دادند چرا که رفتار قهری در چنین وضعیتی طبیعیتر به نظر میرسد. افسوس که باز هم تلاششان بینتیجه ماند و مشابه این رفتار مسبوق به سابقه حق را به جانب آنانی برگرداند که شکایت و برخورد قهری را بر تعامل و گفتمان ارجح میدانستند.
استاد ارجمند، گذشته از موارد پیشتر اشاره شده، این رفتار و استدلال شما برای بیپاسخ گذاشتن طرف مقابلتان تنها یک توجیه منطقی میتواند داشته باشد و اینکه شما در مقابل خود باند و جریانی منسجم و تشکل یافته میبینید، عجیب هم نیست چرا که عمدهی عملکرد خود خانه چنین بوده است. آنجا قواعد رفتار صنفی معمولاً زمانی اهمیت یافته که با منافع گردانندگان خانه موسیقی همخوانی پیدا کند و بعید نیست که به همین مناسبت و عادت، حرکتهای دیگر را هم بر این مدار بپندارید؛ کما اینکه مدیر عامل خانه نیز چندی پیش عملکرد منتقدانش را جریانی سازماندهی شده خوانده بود. آیا در مورد امضا کنندگان نامه مورد بحث نیز دیدگاه چنین است؟ آیا معتقدید این افراد یا دانسته جزو جریانی سازماندهی شده در ضدیت با موسیقی هستند و یا ناآگاهانی هستند که در دام گرفتار آمدهاند؟ اگر چنین است که هیچ و در غیر اینصورت بهتر نمیبود که با توجه به شعار و وظیفهی صنفی خانه موسیقی، آن 124 نفر و یا حداقل آن 116 نفر را نادیده نمیگرفتید؟
آقای سریر عزیز، از این هم بگذریم عدهای از اهالی موسیقی به هر دلیل موجه یا غیر موجه، مغرضانه و یا از روی حسن نیت به شما نامهای کتبی و رسمی نوشتهاند و درخواستی داشتهاند، حتی اگر فرض کنیم ایراد شما کاملاً صحیح و وارد باشد آیا این مساله، بیپاسخ گذاشتن نامه را از نظر اداری و رعایت احترام به طرف مقابل توجیه خواهد کرد؟ بهتر نمیبود همان دو روز بعد که از شکایت مطلع شدید با نماینده منتقدان تماس میگرفتید و حرفهای ایشان را هم میشنیدید و سپس تصمیم میگرفتید؟ بهتر نبود به جای بیپاسخ گذاشتن بیش از 100 نفر، حداقل تصمیمتان مبنی بر انصراف را به منتقدان اعلام میکردید؟ آیا فکر نمیکنید با این برخوردها شاید ناخواسته آن بخش زیادی از دوستان را که خود فرمودهاید حسن نیت دارند از خانه میرانید؟ ما هم مانند شما اعتقاد داریم همه از یک بدنه هستیم اما باید در نظر داشته باشیم که همواره حکم قضایی و نظر وزارت ارشاد با افکار عمومی منطبق نیست و بسیاری از دیوارهای بیاعتمادی با تعامل و گفت و گوی صادقانه، مستند، بر اساس واقعیات و اصول کار صنفی است که فرو میریزد و برگزاری چنین جلسات مشترکی با حضور اصحاب رسانه و اهالی صنف از هر طیف و دیدگاه میتواند در این راه اولین و موثرترین قدم باشد. به شخصه امیدوارم در روزی نه چندان دور با حل مشکلات موجود فضا به سمتی پیش رود تا من و بسیاری مانند من نه تنها انگیزهی نداشتهی خود را باز یابیم و نه تنها بواسطه بیمه و یا امکاناتی شبیه آن بلکه با اشتیاق و افتخار، خانه موسیقی را مامن صنف خود بدانیم و در راه اعتلای اهداف این حوزه دست در دست هم بکوشیم.منبع:
اختصاصي سایت موسيقي ما
http://pnu-club.com/imported/2015/11/15.jpg
به سادگی معتقدم خانهی موسیقی به وضوح به هیچکدام از سه شرط ذکر شده در تعریف فوق وفادار نمانده است. صنفی نبوده است به شهادتِ عملکرد خانهی موسیقی طی سالهای فعالیتش که جای طرح همه آنها اینجا نیست، اما همین موارد اخیر یعنی واکنشهایش در قبال منتقدان و نهایتاً همین پاسخ رییس هیات مدیره خانه به درخواست معقول و مسالمتجویانهی ایشان میتوانند مثالهای بهروزی باشند بر رفتار غیر صنفی آن. غیر دولتی نبوده است چرا که در کنار بسیاری از جهتگیریها و وابستگیهای آشکار، اکثریت هیات مدیرهی آن در شوراهای نظارتی و سیاستگذاری کاملاً دولتی نقش دائم و موثر داشته و دارند. و شاید به همین دلیل هم سیاسی بوده، حتی اگر نخواهم به نمونهی عملکرد آن خانه در انتخابات ریاست جمهوری اخیر بپردازم که شرح مفصل آن در پاسخ منتقدین به سخنان مدیر عامل موسیقی به تاریخ اول تیر ماه 1394، در سایت خانه موسیقی آمده است. همین دلایل که به اختصار عنوان شد برای من کافیست که به عنوان یکی از اعضای صنف، انگیزه پیوستن به خانه را حتی با هدف اصلاح و یا نقد سازنده در خود احساس نکنم چرا که ضمن احترام به گردانندگان و آن دسته از فعالیتهای خانه که همسو با منافع صنف موسیقی بوده، شخصاً چنین تلاشی را پیش از اصلاح ساختار و بنیانهای فکری حاکم بیهوده میدانم.
و اما چند نکته درباره پاسخ اخیر آقای سریر و رد پیشنهاد منتقدان خانه برای جلسات مشترک:
جناب سریر عزیز، از آنجا که پاسخ شما از جانب رییس هیات مدیرهی خانهی موسیقی با عنوان یک نهاد صنفی بیان میشود و با توجه به تجربه و سابقه جنابعالی در مدیریت و مناصب اداری دولتی و هنری انتظار میرفت تا حداقل با توجه بیشتری به اصول صنفی پاسخ میدادید. شما در متن پاسخ خود که با عنوان «دوستان منتقد خانه موسیقی باید بین گفتوگو و شکایت یک راه را انتخاب کنند» فرمودهاید: «تنها دو روز بعد از اعلام آمادگی خانه موسیقی برای بیان این گفتوگو از طرف دیگر دوستان مساله شکایت از این خانه مطرح شد.». فکر نمیکنید در این پاسخ باید به این نکته هم توجه میکردید که نامهی منتقدین و پیشنهاد برگزاری جلسات مشترک در محل خانه با 124 امضا برای خانه موسیقی ارسال شده بود و نامهی شکایت (که آن هم خطاب به بازرس خانه موسیقی و اقدامی درون صنفی بوده و نه شکایت به مراجع قضایی) با 15 امضا؟ این در حالیست که تنها هشت نفر از امضا کنندگان این دو نامه مشترک بودهاند. نتیجه این است که بنا بر اظهارات و استدلال شما نیز این سوال بیپاسخ میماند که در این میان تکلیف 116 نفر دیگر چه میشود؟ مگر نه این است که این 116 نفر با انتخاب شیوه گفتوگو راه خود را مشخص کردهاند و دقیقاً همانطور عمل کردهاند که مد نظر شما بوده است؟ پس چرا جواب نگرفتهاند؟ آیا منتقدان حق ندارند این حرکت خانه را به نوعی فرار رو به جلو خانه از رو در رو شدن با منتقدانش در نظر بگیرند؟ یا کمی خوشبینانهتر بی اهمیت انگاشتن موضوع و یا بیتوجهی به خودشان؟ آیا فکر نمیکنید که سنت همین گونه رفتارها و برخوردها از سوی خانه است که باعث شده تا عدهای از منتقدانش را به سوی لحن عصبی مورد اشاره شما سوق دهد؟ در این میان حتی باید قدر منتقدانتان را بدانید که پس از رفتاری که با ایشان در انتشار نامه قبلیشان در سایت خانه موسیقی شد باز هم محترمانه به شما نامه نوشتند. یادتان هست؟ با تاخیر و پس از اینکه منتقدین در جلسه دوم ضرب اصول (یکشنبه 31 خرداد 94) تصمیم خود را برای ارسال نامه به خبرگزاریها اعلام کردند روز دوشنبه نامه را بر سایت خود قرار دادید، تاریخ نشر را در سایتتان دو روز قبل (روز شنبه) اعلام کردید، امضا کنندگان را جمعی از هنرجویان موسیقی خواندید و مطلب را با بارگزاری چند مطلب جدید و بدون تاریخ مصرف ظرف 3-4 ساعت به آرشیو راندید. انتظار دارید کسی عصبی نشود؟ درست است که پس از تماس مکرر برخی از امضاکنندگان مساله تاریخ تصحیح شد و عنوان هنرجویان حذف گردید، اما قطعاً تاثیر این برخورد آن هم از سوی یک نهاد صنفی به این راحتیها از ذهن طرف مقابل حذف نخواهد شد. آنان که مجداداً محترمانه به شما نامه نوشتند، حسن نیتشان را نشان دادند چرا که رفتار قهری در چنین وضعیتی طبیعیتر به نظر میرسد. افسوس که باز هم تلاششان بینتیجه ماند و مشابه این رفتار مسبوق به سابقه حق را به جانب آنانی برگرداند که شکایت و برخورد قهری را بر تعامل و گفتمان ارجح میدانستند.
استاد ارجمند، گذشته از موارد پیشتر اشاره شده، این رفتار و استدلال شما برای بیپاسخ گذاشتن طرف مقابلتان تنها یک توجیه منطقی میتواند داشته باشد و اینکه شما در مقابل خود باند و جریانی منسجم و تشکل یافته میبینید، عجیب هم نیست چرا که عمدهی عملکرد خود خانه چنین بوده است. آنجا قواعد رفتار صنفی معمولاً زمانی اهمیت یافته که با منافع گردانندگان خانه موسیقی همخوانی پیدا کند و بعید نیست که به همین مناسبت و عادت، حرکتهای دیگر را هم بر این مدار بپندارید؛ کما اینکه مدیر عامل خانه نیز چندی پیش عملکرد منتقدانش را جریانی سازماندهی شده خوانده بود. آیا در مورد امضا کنندگان نامه مورد بحث نیز دیدگاه چنین است؟ آیا معتقدید این افراد یا دانسته جزو جریانی سازماندهی شده در ضدیت با موسیقی هستند و یا ناآگاهانی هستند که در دام گرفتار آمدهاند؟ اگر چنین است که هیچ و در غیر اینصورت بهتر نمیبود که با توجه به شعار و وظیفهی صنفی خانه موسیقی، آن 124 نفر و یا حداقل آن 116 نفر را نادیده نمیگرفتید؟
آقای سریر عزیز، از این هم بگذریم عدهای از اهالی موسیقی به هر دلیل موجه یا غیر موجه، مغرضانه و یا از روی حسن نیت به شما نامهای کتبی و رسمی نوشتهاند و درخواستی داشتهاند، حتی اگر فرض کنیم ایراد شما کاملاً صحیح و وارد باشد آیا این مساله، بیپاسخ گذاشتن نامه را از نظر اداری و رعایت احترام به طرف مقابل توجیه خواهد کرد؟ بهتر نمیبود همان دو روز بعد که از شکایت مطلع شدید با نماینده منتقدان تماس میگرفتید و حرفهای ایشان را هم میشنیدید و سپس تصمیم میگرفتید؟ بهتر نبود به جای بیپاسخ گذاشتن بیش از 100 نفر، حداقل تصمیمتان مبنی بر انصراف را به منتقدان اعلام میکردید؟ آیا فکر نمیکنید با این برخوردها شاید ناخواسته آن بخش زیادی از دوستان را که خود فرمودهاید حسن نیت دارند از خانه میرانید؟ ما هم مانند شما اعتقاد داریم همه از یک بدنه هستیم اما باید در نظر داشته باشیم که همواره حکم قضایی و نظر وزارت ارشاد با افکار عمومی منطبق نیست و بسیاری از دیوارهای بیاعتمادی با تعامل و گفت و گوی صادقانه، مستند، بر اساس واقعیات و اصول کار صنفی است که فرو میریزد و برگزاری چنین جلسات مشترکی با حضور اصحاب رسانه و اهالی صنف از هر طیف و دیدگاه میتواند در این راه اولین و موثرترین قدم باشد. به شخصه امیدوارم در روزی نه چندان دور با حل مشکلات موجود فضا به سمتی پیش رود تا من و بسیاری مانند من نه تنها انگیزهی نداشتهی خود را باز یابیم و نه تنها بواسطه بیمه و یا امکاناتی شبیه آن بلکه با اشتیاق و افتخار، خانه موسیقی را مامن صنف خود بدانیم و در راه اعتلای اهداف این حوزه دست در دست هم بکوشیم.منبع:
اختصاصي سایت موسيقي ما
http://pnu-club.com/imported/2015/11/15.jpg