Borna66
07-06-2009, 06:07 PM
مسائل عمومی سوارکاری
همه اساتيد سواركاري معتقدند كه تا سواركاري هر چقدر هم مستعد اصول و مفاهيم اوليه را به درستي درك نكرده باشد ، نمي تواند ادعا كند كه سواري را به درستي آموخته است .
هرگز هيچ بنائي روي ستونهاي لرزان پايدار نيست و اسب و سواري كه خود به درستي به آنچه انجام مي دهند واقف نيستند ، قادر نخواهند بود به كنه استعدادهاي نهفته در درون خود پي ببرند . به همين دليل اصول اوليه حاكم بر سواركاران و اسب هاي پر ش را نه روي مانع بلكه بايد روي زمين جستجو كرد .
اين اصول عبارتند از : آرام ، مستقيم ، به جلو و در نهايت حركت صحيح روي خط شكسته و قوس ها . كه ابتدا در باره اين اصول و پس از آن وابسته گان آنها – تعادل و آهنگ حركت بحث مي كنيم .(( گوستاو اشتين برشت )) بزرگ استاد ورزشهاي سواره آلمان درباره اصول ابتدائي سواركاري مي گويد ، اسب خود را مستقيم به جلو هدايت كنيد .
ژنرال ((لوت)) استاد بلند آوازه فرانسه اين اصول را قبول كرده و آرام را بر آن مقدم دانسته ولي مي گويد (( آرام ، مستقيم به جلو )) ، كه جزءجزء اين اصول ريشه اي به درازاي عمر و تجربه اين اساتيد و و ديگر بزرگان سواري دارد ، قابل بحث ، گفتگو و تفكر هستند. بعنوان مثال ، بايد از خود سوال كنيم كه ابتدا حركت اسب روي خط مستقيم مهم تر است يا تمركز روي اطاعت محض در حركت به جلو ؟
در حاليكه اين اصل ّ حركت به جلو و مستقيم بودن ّ جزء اصول جدائي نا پذيرند نمي توان از اسبي كه اندامش مستقيم نيست توقع داشت به نحو دلخواه به جلو حركت كند ، چرا كه ّكجي – نقص طبيعي ّ باعث تخريب روند حركت موزون و روان به جلو مي شود. در واقع مي توان منشاء امتناع اسب از حركت روان و دلخواه به جلو را در كجي ، خصوصيات اخلاقي و ذاتي اسب جستجو كرد و در نظر داشت كه مستقيم نگه داشتن بدن اسبي كه ميل ندارد به جلو حركت كند هم ، مشكل است . بنا بر اين بايد قبل از تصميم گيري بر تقدم و يا تاخر هر يك از اين مقوله ، مشخصات اصولي هر يك و ارتباط آنها با يكديگر را مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرارداد .
مستقيم بودن : در چه حالي اسب كاملا مستقيم است ؟ به عبارت ديگر ، در چه حالتي تمامي ستون فقرات او روي خط مستقيم قرار گرفته است ؟ تشخيص اين حالت براي مشاهده كننده اي روي زمين در حال نظاره اسبي در حال ايست ساده است . يعني اسب مستقيم است يا در ظاهر اين گونه بنظر مي رسد كه ، چهار پاي او روي اضلاع مستطيلي به درستي رسم شده قرار گرفته و وزن او به تساوي روي چهار پايش تقسيم شده باشد .
اما وضعيت اندام اسب زير پاي سوار ، ايستاده يا به هنگام حركت ، متفاوت است . در حركت ستون فقرات انحرافي جانبي دارد و در گام هاي مختلف چگونگي استقرار دنده ها متفاوت هستند . به هر حال اگر در حركت هر يك از اندامهاي حركتي جانبي روي خطي مستقيم در راستاي حركت قرار داشته باشند ، مي توان گفت اسب مستقيم است . در اين حالت بايد در نظر داشت كه عرض كپل اسب از سينه او بيشتر است و چنانچه نظاره گر اسبي باشيم كه از روبرو به طرف ما مي آيد و پاهاي جلو ، پاهاي عقب را مي پوشانند در حاليكه بخش كوچكي از سم پاي عقب هم قابل روئيت است ، بايد قبول كنيم كه اسب مستقيم است .
نمائي از پشت وجلوي اسب مستقيم
نمائي از پشت وجلوي اسبي کج (غيرمستقيم)
از طرف ديگر حالت قرارگيري ما روي زين ،ساده ترين روش براي قضاوت درباره مستقيم بودن اسب به شرطي است كه : وزن به تساوي روي هر نشيمن تقسيم شده باشد ، نشست سوار كار در عمق زين باشد ، هر ساق به تساوي در طرفين اسب آويخته باشند ، حركت متساوي و متعادل هر دو كتف اسب قابل روئيت باشد ، سرو گردن اسب مستقيم و درست در وسط اندام سوار ، گوشها مساوي ، مژه غير قابل روئيت و دستجلوها به طور كامل به تساوي در هر دو دست قرار گرفته باشند. فقط در اين حالت است كه سوار مي تواند قاطعانه اسب را مستقيم براند.
همه اساتيد سواركاري معتقدند كه تا سواركاري هر چقدر هم مستعد اصول و مفاهيم اوليه را به درستي درك نكرده باشد ، نمي تواند ادعا كند كه سواري را به درستي آموخته است .
هرگز هيچ بنائي روي ستونهاي لرزان پايدار نيست و اسب و سواري كه خود به درستي به آنچه انجام مي دهند واقف نيستند ، قادر نخواهند بود به كنه استعدادهاي نهفته در درون خود پي ببرند . به همين دليل اصول اوليه حاكم بر سواركاران و اسب هاي پر ش را نه روي مانع بلكه بايد روي زمين جستجو كرد .
اين اصول عبارتند از : آرام ، مستقيم ، به جلو و در نهايت حركت صحيح روي خط شكسته و قوس ها . كه ابتدا در باره اين اصول و پس از آن وابسته گان آنها – تعادل و آهنگ حركت بحث مي كنيم .(( گوستاو اشتين برشت )) بزرگ استاد ورزشهاي سواره آلمان درباره اصول ابتدائي سواركاري مي گويد ، اسب خود را مستقيم به جلو هدايت كنيد .
ژنرال ((لوت)) استاد بلند آوازه فرانسه اين اصول را قبول كرده و آرام را بر آن مقدم دانسته ولي مي گويد (( آرام ، مستقيم به جلو )) ، كه جزءجزء اين اصول ريشه اي به درازاي عمر و تجربه اين اساتيد و و ديگر بزرگان سواري دارد ، قابل بحث ، گفتگو و تفكر هستند. بعنوان مثال ، بايد از خود سوال كنيم كه ابتدا حركت اسب روي خط مستقيم مهم تر است يا تمركز روي اطاعت محض در حركت به جلو ؟
در حاليكه اين اصل ّ حركت به جلو و مستقيم بودن ّ جزء اصول جدائي نا پذيرند نمي توان از اسبي كه اندامش مستقيم نيست توقع داشت به نحو دلخواه به جلو حركت كند ، چرا كه ّكجي – نقص طبيعي ّ باعث تخريب روند حركت موزون و روان به جلو مي شود. در واقع مي توان منشاء امتناع اسب از حركت روان و دلخواه به جلو را در كجي ، خصوصيات اخلاقي و ذاتي اسب جستجو كرد و در نظر داشت كه مستقيم نگه داشتن بدن اسبي كه ميل ندارد به جلو حركت كند هم ، مشكل است . بنا بر اين بايد قبل از تصميم گيري بر تقدم و يا تاخر هر يك از اين مقوله ، مشخصات اصولي هر يك و ارتباط آنها با يكديگر را مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرارداد .
مستقيم بودن : در چه حالي اسب كاملا مستقيم است ؟ به عبارت ديگر ، در چه حالتي تمامي ستون فقرات او روي خط مستقيم قرار گرفته است ؟ تشخيص اين حالت براي مشاهده كننده اي روي زمين در حال نظاره اسبي در حال ايست ساده است . يعني اسب مستقيم است يا در ظاهر اين گونه بنظر مي رسد كه ، چهار پاي او روي اضلاع مستطيلي به درستي رسم شده قرار گرفته و وزن او به تساوي روي چهار پايش تقسيم شده باشد .
اما وضعيت اندام اسب زير پاي سوار ، ايستاده يا به هنگام حركت ، متفاوت است . در حركت ستون فقرات انحرافي جانبي دارد و در گام هاي مختلف چگونگي استقرار دنده ها متفاوت هستند . به هر حال اگر در حركت هر يك از اندامهاي حركتي جانبي روي خطي مستقيم در راستاي حركت قرار داشته باشند ، مي توان گفت اسب مستقيم است . در اين حالت بايد در نظر داشت كه عرض كپل اسب از سينه او بيشتر است و چنانچه نظاره گر اسبي باشيم كه از روبرو به طرف ما مي آيد و پاهاي جلو ، پاهاي عقب را مي پوشانند در حاليكه بخش كوچكي از سم پاي عقب هم قابل روئيت است ، بايد قبول كنيم كه اسب مستقيم است .
نمائي از پشت وجلوي اسب مستقيم
نمائي از پشت وجلوي اسبي کج (غيرمستقيم)
از طرف ديگر حالت قرارگيري ما روي زين ،ساده ترين روش براي قضاوت درباره مستقيم بودن اسب به شرطي است كه : وزن به تساوي روي هر نشيمن تقسيم شده باشد ، نشست سوار كار در عمق زين باشد ، هر ساق به تساوي در طرفين اسب آويخته باشند ، حركت متساوي و متعادل هر دو كتف اسب قابل روئيت باشد ، سرو گردن اسب مستقيم و درست در وسط اندام سوار ، گوشها مساوي ، مژه غير قابل روئيت و دستجلوها به طور كامل به تساوي در هر دو دست قرار گرفته باشند. فقط در اين حالت است كه سوار مي تواند قاطعانه اسب را مستقيم براند.