PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تشابه در شعر سعدی و متنبی دلیل عدم استعداد سعدی نیست



sunyboy
04-19-2015, 01:50 PM
به گزارش خبرنگار مهر، مراسم افتتاحیه همایش دو روزه سعدی و متنبی عصر دیروز شنبه ۲۹ فروردین در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
علی اصغر محمدخانی معاون فرهنگی و بین الملل شهر کتاب در ابتدای این برنامه گفت: متنبی سه قرن قبل از سعدی زیسته است. ما طی برنامه ۱۰ ساله قرار است سعدی را با شاعران مختلف جهان مقایسه کنیم. به همین دلیل برنامه های «سعدی و سروانتس» و «سعدی و یونس امره» طی سال های گذشته برگزار شدند. از بین همه شاعرانی که برایشان برنامه برگزار می کنیم، متنبی به سعدی نزدیک تر است. او مانند سعدی هم در عصر خودش اشتهار داشته و هم در سال های معاصر.
وی افزود: در ایران شاعران زیادی از شعر متنبی تاثیر گرفتند؛ سعدی، حافظ، مولوی، انوری خاقانی و... بین همه این شاعران نیز سعدی بیش از دیگران از متنبی تاثیر گرفته است که این مساله جای بررسی دارد.
در ادامه کوروش کمالی سروستانی، مدیر بنیاد سعدی شناسی گفت: متاسفانه صدر پایان نامه های تحقیقاتی ما درباره سعدی و متنبی پایین است. در سال های اخیر برخی هم با عرب گرایی کوشیده اند نکاتی را در شعر فارسی پیدا کنند که ظاهرا شاعران عرب پیش‌تر  به آنها اشاره کردند. جالب است که عرب ها معتقدند بسیاری از مفاهیم و شعرها از ایران به کشورشان رفته است، نمونه اش ابن مقفع است که کلیله و دمنه را از فارسی به عربی ترجمه کرده است. برخی معتقدند ابن مقفع را نه به‌خاطر توهین به فرهنگ اعراب که به‌خاطر توجهش به فرهنگ ایرانی کشتند.
مدیر بنیاد سعدی شناسی در ادامه خاطر نشان کرد: ما شیرازی ها اهل اعتدالیم؛ چه در مورد سعدی، چه حافظ. در دوره حکومت عباسیان که زمان حیات متنبی است، فرهنگ ایرانی با حضور وزیران ایرانی آنقدر قدرت گرفت که جای تکذیب و انکار ندارد. زندگی متنبی چهار دوره دارد. جوانی، سفر حلب، سفر مصر و دوره چهارم که به شیراز آمد. این دوره چهارم یک دوره سه ماهه است و همه معتقدند متنبی بهترین شعرهایش را در این دوره گفته است.
در ادامه مهدی محقق، رئیس انجمن آثار و مفاخر ملی درباره تاثیر متنبی بر سعدی گفت: سال ۱۳۳۸ مقاله ای نوشتم که این مقاله در واکنش به سخنان دوست مرحومم حسینعلی محفوظ بود. او کتاب سعدی و متنبی را نوشته بود که دانشگاه تهران آن را چاپ کرد. من این سخن را از خودش نشنیدم ولی شنیدم که این حرف را به او نسبت می دهند که گفته بود با دوستی به نام ناجی قیس در تهران همدرس بوده اند. طبق قولی که شنیدم محفوظ به قیس گفته بود ایرانی ها دو شاعر مهم بیشتر ندارند، یکی سعدی، یکی حافظ. سعدی را من شکستم، تو بیا حافظ را بشکن!
رئیس انجمن آثار و مفاخر ملی افزود: این سخن بر من گران آمد. ناچار شدم آن مقاله را بنویسم. آنچه در آن مقاله به آن اشاره کردم این است که قدما گفته اند بسیاری از شعرا تبادل خاطرین دارند یعنی اگر شاعری دید خورشید درخشنده است و درباره آن شعر گفت و شاعر دیگری نیز درباره همان خورشید شعر گفت، هر دو از یک خورشید گفته اند و به یک نحو اظهار رأی کرده اند. نمونه های زیادی وجود دارد که دو نفر در دو جای مختلف تشبیهات مشابهی را استفاده کردند. بنابراین لازم نیست هر چه متنبی در قرن چهارم گفته و سعدی هم در قرن هفتم مانند آن را گفته، اقتباس سعدی از متنبی باشد.
این پژوهشگر در ادامه گفت: مساله دیگری که در آن مقاله به آن اشاره کردم این بود که علما و اهل بلاغت معتقدند که فضیلت کلام به معانی نیست، بلکه به الفاظ فاخر است چون مضمون را همه می دانند. بحث دیگرم این بود که اسلام دروازه های علم را باز کرد چون همانطور که می دانید پس از ظهور اسلام بود که دانشمندان مسلمان از زبان های یونانی، پهلوی، سانسکریت و... به عربی ترجمه کردند. بنابراین در این فرهنگ اسلامی مضامین مختلف از فرهنگ های دیگر وارد شد. حالا اگر لفظ یا آرایه ای از فرهنگی در قرن چهارم وارد فرهنگ اسلامی شده، متنبی آن را به‌کار برده و سعدی هم در قرن هفتم  از آن استفاده کرده است، دلیل این نیست که سعدی ابتکار نداشته و از دیگری بهره برده است.

http://pnu-club.com/imported/2015/02/30.gif