PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : عوامل موثر بر مقدار تغذيه در جوجه هاي گوشتي



Borna66
07-05-2009, 07:49 PM
مقدار مصرف غذا در جوجه هاي گوشتي همبستگي بسيار نزديکي باشدت رشد بدن دارد امروزه جوجه هاي گوشتي پتانسيل ژنتيکي خود را زماني مشخص مي کنند که تمام مواد غذايي مورد احتياج را به طور کامل و مرتب دريافت نمايند علاوه بر فرمولاسيون صحيح مواد غذايي مقدار مصرف غذا تنها و مهمترين عاملي است که سرعت رشد و راندمان مصرف مواد غذايي را تعيين مي کند گله هايي که متوسط افزايش وزن بالايي را در روز نشان مي دهند معمولا بالاترين مصرف ماده غذايي و بهترين ضريب تبديل وتوانائي زنده ماندن را نيز دارا مي باشند بنابراين مزارع موفق پرورش دهنده بايد از عوامل تاثير گذار بر روي مقدار مصرف ماده غذايي آگاه باشند کنترل مقدار مصرف غذا تحت تاثير اثرات متقابل پيچيده بين عواملي است که با فيزيولوژي حيوان ، سيستمهاي حسي و احتياجات غذايي مورد نياز جهت رشد و نگهداري و مقاومت در برابر بيماريها در ارتباط مي باشد مقدار مصرف غذا تحت تاثير برنامه غذايي و عوامل مديريتي قرار مي گيرد لازم به ذکر است که برنامه غذايي تحت تاثير فاکتورهايي : از قبيل اجزا مواد خوراکي ، چگونگي تنظيم جيره ، سطح اجزا و جيره و کيفيت پلت قرار مي گيرد فاکتورهاي مديريتي که مي توانند مقدار مصرف غذا را تحت تاثير قرار دهند عبارتند از : دردسترس بودن آب و غذا ، مديريت محيط پرورش ، تراکم گله و کنترل بيماريها . دراين مقاله به طور خلاصه چگونگي تاثير هر يک از اين عوامل بر روي مقدار مصرف غذا بررسي مي گردد .
کنترل مقدار مصرف غذا :
تئوريهاي اساسي فيزيولوژيکي کنترل مصرف غذا و تنظيم اشتها براي اولين بار در پستانداران مطالعه گرديد و هنوز اطلاعات خيلي کمي در طيور موجود مي باشد کنترل مصرف مواد غذايي در پستانداران تحت تاثير غذه هيپو تالاموس در مغز مي باشد که به عوامل مختلف تحريک کننده و مکانيسم هاي تنظيم کننده پاسخ مي دهند برخلاف پستانداران وضعيت ظاهري و نسبتهاي بافتي غذا ، مقدار مصرف ماده غذايي را در طيور بيشتر از مزه و بو تحت تاثير قرار مي دهند چنانچه پرنده قارد به تشخيص شکل ظاهري غذا نباشد آن را مصرف نخواهد کرد در زير به طور خلاصه به عوامل تنظيم کننده فيزيولوژيکي که اشتها و مقدار مصرف غذا را تحت تاثير قرار مي دهند مي پردازيم .
عوامل حسي که مقدار مصرف ماده غذايي را تحت تاثير قرار مي دهند .
جنبه حسي مقدار مصرف غذا در سه مرحله از خوردن غذا مي تواند طبقه بندي شود .
1- شناسايي مواد غذايي 2- فرو بردن و بلعيدن مواد غذايي 3- فعاليت دستگاه گوارش.
شناسايي مواد غذايي در طيور ابتدا از طريق ديدن مي باشد جوجه هاي تازه هچ شده به طور ذاتي ، از طريق رنگ غذا به طرف آن جذب مي شوند Hess در سال 1956 گزارش کرد که رنگهاي نارنجي و آبي در دامنه نور مرئي توسط طوطي ترجيج داده مي شود رنگهاي سبز و قرمز نيز توسط جوجه ها و بوقلمونها ترجيح داده مي شود واين مي تواد دليل استفاده oasis از رنگ سبز براي تحريک جوجه ها براي اولين بار جهت تغذيه باشد مرغهاي جوان به طور ذاتي غذاهاي به اندازه و شکل شنهاي کوچک را ترجيح مي دهند همچنين مرغها تمايل قوي به استفاده از حس بينايي جهت شناسايي شکل و رنگ مواد و ياد گرفتن موقعيت آن دارند به طور مثال : پرندگان ياد مي گيرند که بر اساس مشخصات ظاهري خوراک ، از موادي که موجب بيماري و يا اثرات ناخوشايند بعد از بلعيدن مي شوند اجتناب کنند مواد غذايي که ممکن است در توليد بيماري گله هاي گوشتي نقش داشته باشند حائز اهميت هستند به طوريکه اگر به گله هاي گوشتي غذايي با کيفيت پايين داده شود موجب بيماري مي شود در مقابل افزايش مصرف غذا بوسيله بهبود وضع ظاهري و کيفيت غذا ممکن مي باشد تاثير مثبت اين عامل در دراز مدت به صورت مصرف بيشتر غذا با کيفيت خوب بافتي و خصوصيات ظاهري مناسب ، همراه با اجزا خوب مواد غذايي و جيره نويسي دقيق مشخص مي شود بالاخره رفتار اجتماعي ، يکي از جنبه هاي مهم غذا خوردن در طيور مي باشد جوجه وقتي که ببيند که ساير افراد گله اقدام به نوک زدن مي کنند اين کار را انجام مي دهد غذا خوردن درجمع پرندگان اغلب زمان بخصوصي در طول روز آغاز مي شود حتي اگر در تمام ساعات روز غذا در دسترس آنها باشد .جوجه ها و بوقلمونها دانه خوارند راندمان مصرف غذا به اندازه و شکل دانه که خواص فيزيکي دهان حيوان نيز در آن دخالت دارد بستگي دارد پرندگان در مصرف غذا با اندازه ي خيلي بزرگ و يا خيلي کوچک مشکل دارند که علت آن اندازه نوک آنان مي باشد جوجه ها و بوقلمونها دندان ندارند در نتيجه قطعات خيلي بزرگ نمي تواند جويده شده و به قطعات کوچکتر تقسيم شود پرندگان غذاهاي نرم را هم مصرف مي کنند ولي نمي توانند با کارائي مطلوبي غذا را بدون تلف کردن مورد استفاده قرار دهند به علاوه پرندگان در هنگام خوردن غذاي آردي کار بيشتري را نسبت به خوراک پلت انجام مي دهند به اين ترتيب بخشي از انرژي توليد غذا ، کاهش مي يابد بدليل کراتينه شدن نوک ، جابجا کردن غذا در دهان پرندگان به سختي صورت مي گيرد قطعات غذا ابتدا بايد توسط نوک برداشته شده سپس با حرکت سر غذا به طرف عقب دهان رانده مي شود در اينجا غذا با بزاق ، قبل از بلعيده شدن پوشانده مي شود اگر غذا به صورت خيلي نرم آسياب شود و به صورت مناسبي پلت نشده باشد با بزاق به صورت يک توده چسبناک در مي آيد که در نتيجه سفت شده و با بلع غذا تداخل پيش مي آورد مخصوصا موقعي که جيره محتوي گندم و يا ساير غلات کوچک باشد بلع غذا بوسيله هر نوع تغيير در سلامت نوک ، مثل نوک چيني شديد جهت جلوگيري از کانيباليسم درگله و يا زخم هاي که بوسيله ايجاد مي شود پايين خواهد آمد . مصرف غذا در پرنده بوسيله گيرنده هاي مکانيکي ، حرارتي و شيميايي که در دهان موجود است کنترل مي شود گيرنده هاي مکانيکي به پرنده کمک مي کنند که کيفيت غذا را متناسب با بافت خوراک تشخيص دهد گيرنده هاي حرارتي در جوجه ها به سرد بودن سطح نوک واپيتليوم دهان واکنش نشان مي دهند اما به حرارت غذاي گرم پاسخ نمي دهند گيرنده هاي شيميايي نيز که در پرنده در داخل پرزهاي چشائي تجمع يافته اند به طور متوسط تقريبا 360 عدد است که از اين تعداد حدود 54% در سقف دهان ، 42% در کف دهان و فقط 4% در زبان قرار دارند پرزهاي چشائي پخش شده در قسمتهاي مختلف دهان با غذا تماس پيدا کرده و پرنده را قادر مي سازند که تفاوت بين مواد غذايي را تشخيص دهد اگر چه پرندگان تعداد پرز چشائي بسيار کمتري از پستانداران دارند ولي قادرند مزه غذا و تغيير در مزه را احساس کنند Maller و Kave در سال 1967 ثابت کردند که جوجه هاي تغذيه شده با جيره حاوي انرژي پايين تمايل مشخصي به ساکاروز محلول دارند جوجه ها هنگامي که کمبود کلسيم دارند به سرعت مکمل کربنات کلسيم را انتخاب مي کنند عکس العمل مشابهي به هنگام کمبود ساير مواد مغذي نيز مشاهده مي شود در شرايط نامساعد مطالعاتي ، پرندگان به غذاهايي با طعم ضعيف بهتر از غذاهايي با چاشني بالا عکس العمل نشان مي دهند به اين ترتيب حس چشائي پرندگان ممکن است از بين برود .
تئوريهاي تنظيم مصرف غذا
مکانيسم هاي احتمالي زيادي جهت تنظيم مقدار مصرف غذا در پرندگان وجود دارد که برخي از آنها عبارتند از : 1 تئوري گلوکوستاتيک 2 تئوري ترموستاتيک 3 انبساط لوله گوارشي 4 گردش اسيدهاي آمينه و پروتئين خورده شده 5 مکانيسم ليپوستاتيک . تئوري گلو کوستاتيک ، بر اساس مقدار قند خون وگلوکز داخل شده به کبد بعد از مصرف غذا است . دومين عامل مهم در مصرف غذا تامين احتياجات اسيد آمينه اي آنها مي باشد تحت انتخاب آزادانه غذا جائي که منابع غذايي متفاوتي در دسترس باشد پرندگان مقدار غذاي مصرفيشان را جهت تامين احتياجات اسيد آمينه اي و انرژي تنظيم خواهند کرد . در شرايط تجاري جائي که فقط يک نوع غذا در دسترس باشد مقدار مصرف غذا تحت تاثير مقدار انرژي و نسبت اسيدهاي آمينه قرار خواهند گرفت تئوري ترموستاتيک به طور نزديکي با تنظيم درجه حرارت بدن حيوان ارتباط دارد وقتي که درجه حرارت به بالاتر از نقطه رفاه افزايش مي يابد مصرف غذا کاهش مي يابد زيرا فرايند متابولسيم در کنار عمل هضم ، حرارت بدن را افزايش داده و در نتيجه مقدار مصرف غذا براي نگهداري حرارت بدن موقعي که پرنده با شرايط استرس گرمايي مواجه مي باشد کاهش مي يابدحرارت ناشي ازهضم ، بستگي به ترکيبات جيره دارد وقتي انرژي جيره بيشتر از منابع کربوهيدارت تامين شود به طور معني داري حرارت بيشتري از غذاهاي حاوي چربي به دليل مکانيسم انتقال فعال آنها به هنگام هضم توليد مي گردد از طرف ديگر تهيه يک جيره با توازن اسيدهاي آمينه ايده آل گرماي متابوليکي کمتري از جيره اي با عدم توازن اسيدهاي آمينه توليد خواهد کرد زيرا در اين صورت اسيدهاي آمينه کمتري بايد کاتابوليزه شوند بنابراين مقدار غذاي مصرفي پرندگان تحت تنش گرمائي مي تواند بوسيله افزايش چربي جيره و استفاده از مکملهاي اسيدهاي آمينه افزايش يابد کنترل حرارتي مقدار مصرف غذا در پرندگاني که در اثر چالش هاي دستگاه ايمني بدن تب دارند مهم مي باشد تحريک اوليه سيتو کينز سبب افزايش سرعت متابوليک پايه و حرارت بدن مي شود که اين امر بدليل حرکت مواد غذايي جهت حمايت کاستن هر نوع افزايش حرارت ، گرماي متابوليسمي در طول واکنش تب مشابه مقدار مصرف غذا کاهش مي يابد . انبساط لوله گوارش و تحريک لوله گوارش نيز بايد مقدار مصرف غذا را در پرندگان تحت تاثير قرار دهد اما در باره چگونگي تاثير فعاليت دستگاه گوارش روي مقدار مصرف غذا در مقايسه با ديگر عوامل اطلاعات کمتري وجود دارد .Hodgkiss در سال 1981 وجود دو نوع گيرنده ي حساس به انبساط را در چينه دان ثابت کرد .
1- گيرنده هايي با تطابق پذيري آهسته 2 گيرنده هايي با تطابق پذيري سريع . گيرنده هايي با تطابق پذيري آهسته به هنگام انبساط چينه دان براي زمان طولاني فعال شده و به سرعت حرکت غذا کمک مي کنند ولي گيرنده هايي با تطابق پذيري سريع با رفتار تغذيه اي حيوان ارتباط دارند گيرنده هاي انبساطي در سنگدان نيز وجود داشته و آسياب غذا و حرکات دستگاه گوارش را کنترل مي کنند در حقيقت سنگدان محرک حرکات نرمال دستگاه گوارش مي باشد بر خلاف پستانداران واکنشهاي قدرتمند روده در پرندگان به علت جبران طول کوتاه روده مي باشد همچنين جهت مخلوط کردن ماده هضمي با ترشحات دستگاه گوارش لوله گوارشي به صورت رفلکسي عمل کرده و به طور قدرتمندي ماده هضمي راجهت افزايش هضم و جذب در روده کوتاه با آنزيم مخلوط مي کند همچنين تعداد ميکروبها را که احتمالا سبب بيماري شده و يا در جذب مواد غذايي رقابت مي کنند کاهش مي دهد حرکت ضعيف روده موجب افزايش شدت بيماري آنتريت نکروتيک و در نتيجه به طور معني داري موجب کاهش مقدار غذاي مصرفي خواهد شد . تئوري ليپوستاتيک کنترل مصرف غذا در مرغهاي جوان گوشتي نقش مهمتري در مقايسه با مرغهاي پيرتر ايفا مي کند مانند بسياري از گونه ها در پرندگان بزرگ و بالغ محتوي چربي بدن بوسيله تغيير انرژي گرفته شده از جيره و يا مصرف انرژي تغيير مي کند به عبارت ديگر پرندگان مقدار مشخصي چربي در بدن دارند و وقتي که اين مقدار چربي به کمتر از آن نقطه برسد مقدار اخذ انرژي افزايش خواهد يافت چون پرندگان گوشتي جهت افزايش وزن و بهبود ضريب تبديل انتخاب شده اند کنترل کمي روي محتوي چربي بدن دارند و اين نقطه تنظيم چربي بدن به عنوان شاخص افزايش چربي بدن به طرف بالا جابجا مي شود طبق تئوري ليپوستاتيک جوجه هاي امروزي به دليل افزايش تمايل ژنتيکي به چربي بالاي بدني پرخور شده اند اين دليلي است که نشان ميدهد چرا مقدار مصرف غذاي جوجه هاي پرورشي بايد جهت نگهداري چربي بدن در سطح قابل قبول براي حمايت از حداکثر عملکرد توليدي محدود شود.
فاکتورهاي غذايي که مقدار مصرف غذا را تحت تاثير قرار ميدهند .
عوامل تغذيه اي مختلفي مقدار مصرف غذا را تحت تاثير قرار مي دهند مخصوصا اگر ترکيبات غذايي جيره کمبود داشته ويا مقدار آن بيش از نياز موجود باشد البته مرغهاي گوشتي براي افزايش وزن انتخاب شده اند و در آنها تاثير جيره روي مقدار مصرف غذا کمتر از مرغهاي تخمگذار مي باشد .
انرژي جيره :
مهمترين فاکتور قابل پيش بيني روي مقدار مصرف غذاي مرغهاي گوشتي ، محتوي انرژي جيره است همانطور که در بحث تئوري ليپوستاتيک ذکر شد پرندگان جهت تامين احتياجات انرژي متابوليک غذا مصرف خواهند رد نياز انرژي شامل انرژي براي نگهداري ، رشد و يا توليد مي باشد احتياجات نگهداري بدن که بيشتر از نيازهاي توليد مي باشد بوسيله وضعيت سلامتي پرنده ، درجه تحرک پرنده ، فعاليت فيزيکي و تداخل هاي اجتماعي مي باشد تحت تاثير قرار مي گيرد و از دست دادن گرماي بدن که تحت تاثير حرارت محيط اطراف ، رطوبت و جريان هواي محيط مي باشد تغيير مي کند . بنابراين اگر محتواي انرژي جيره کاهش يابد مقدار مصرف غذا را افزايش خواهد يافت تا وقتي که بوسيله پرشدن روده و يا ساير محدوديتهاي فيزيولوژيکي محدود شود چون ضريب تبديل غذا از نظر اقتصادي در مرغهاي تيپ گوشتي مهم ميباشد تحريک افزايش مقدار مصرف غذا بوسيله کاهش تراکم کالري آن عملي نمي باشد زيرا فاکتورهاي ديگري علاوه بر محتوي انرژي جيره همبستگي دارد .
پروتئين و اسيدهاي آميه
جيره
محتواي پروتئين و اسيدهاي آمينه جيره تاثير غير مستقيم روي مقدار مصرف غذا دارد اگر محتواي اسيدهاي آمينه جيره به سطحي زير احتياجات رشد کاهش يابد افزايش وزن بدن کم خواهد شد در حالي که وزن بدن کم مي شود احتياجات کالريک پرنده نيز کاهش خواهد يافت و متعاقبا مقدار مصرف غذا به دليل کاهش انرژي کم مي شود عدم توازن اسيدهاي آمينه جيره يا بدليل جيره بندي بد و يا ناشي از اجزا غذايي با کيفيت پايين مي باشد که موجب کاهش مقدار مصرف غذا و کاهش راندمان ضريب تبديل غذايي مي شود بر عکس انرژي جيره پرندگان گوشتي مقدار مصرف غذاي خود را جهت تامين مقدار اسيدهاي امينه مورد نياز تغيير نخواهند داد مگر يک کمبود جزيي در اولين اسيد آمينه محدود کننده باشد در چنين صورتي افزايش مقدار مصرف غذا با کاهش راندمان ضريب تبديل همراه خواهد بود.
مقدار وتيامينها و مواد معدني جيره
ويتامينها و مواد معدني در درجه اول در متابوليسم به عنوان يک کوفاکتور عمل ميکنند در حاليکه ماکرومينرالهايي مثل کلسيم ، فسفر و منيزيوم به عنوان اجزا ساختماني بدن نقش ايفا مي کنند ويتامين ها ومواد معدني ، مقدار مصرف غذا را فقط وقتي که سطحشان درجيره بسيار کم و يا چند برابر بيشتراز نياز حيوان باشد تحت تاثير قرار مي دهد کمبود اين مواد درجيره سبب ناراحتيهاي متابوليکي مي شود که به طور غير مستقيم روي مقدار مصرف غذا تاثير دارد احتمالا کمبود موادمعدني مقدار مصرف غذا را جهت تامين نياز تحريک مي کند در حالي که مقدار بيش از حد ويتامين هاي جيره و مواد معدني موجب کاهش مقدار مصرف غذامي گردد افزايش مقدار مواد معدني به طور معني داري با افزايش مقدار مصرف آب همراه است افزايش نمک جيره مقدار مصرف غذا را کاهش و مصرف آب را تحريک خواهد کرد افزايش کلسيم جيره نيز مقدار مصرف غذا را در مرغهاي گوشتي در حال رشد کاهش خواهد داد .
فاکتورهاي ضد تغذيه اي
طبيعت ماهب زيادي را در اختيار گياهان قرارداده است توانائي سنتز مواد شيميايي منحصر به فرد که به عنوان ترکيبات ذخيره مواد غذايي و يا مکانيسمهاي دفاعي فعاليت مي کنند از اين جمله مي باشد بسياري از اين ترکيبات مي توانند رشد حيوان را محدود کرده و يا موجب مرگ شوند ترکيباتي مثل ممانعت کننده پروتئاز ، گواتروژنها ، آلکالوئيد ها ، اگزالاتها و فيتات ترکيبات طبيعي هستند که مي توانند در دسترس بودن مواد غذايي را براي پرنده محدود کرده مصرف ماده غذايي را کاهش داده و رشد را در حيواناتي که آن را مصرف مي کنند کاهش دهند . عوامل ضد تغذيه اي ديگري در غذا در نتيجه قارچ ، متابوليسم ميکروبي و يا خود گياهان به عنوان يک مکانيسم دفاعي در مقابل زخمها و يا عفونت توليد مي شوند خوشبختانه حضور يک عامل سمي در مصرف مواد مانعي ايجاد نمي کند روشهاي فرايندي زيادي براي خنثي کردن و سم زدايي ترکيبات زيان آور ضايعات و مواد زايد در دسترس مي باشد مواد غير سمي در هيچ سطحي از مصرف ، محدود کننده نمي باشند البته مصرف در سطح پايين حتي براي ترکيبات سمي نيز مي تواند بدون هر نوع اثر زيان آور تحمل شود .
مصرف آب
آب مهمترين ماده غذايي در جيره پرندگان است اگر چه مقدار موردنياز نمي تواند در مقايسه با ديگر مواد غذايي به سادگي اندازه گيري شود مقدار آب مورد نياز پرندگان گوشتي بستگي به حرارت محيط ، رطوبت نسبي اجزا جيره ، سرعت رشد و راندمان باز جذب آب بوسيله کليه دارد آب در بدن به عنوان يک حلال عمل مي کند که مواد غذايي را در بدن حل و مواد زايد رادفع مي کند در داخل بدن بسياري از واکنشهاي شيميايي بوسيله آنزيمها ، در محيط محلول انجام شده و هيدروليز مي گردند بدليل گرماي بالاي آب ، تغييرات خيلي کوچکي در حرارت بدن مي شود حرارت نهان تبخير آب نيز بسيار بالا ست وتبخير آن از پرنده قسمتي مهم از تنظيم حرارتي بدن پرنده را به عهده دارد همچنين مصرف مقدار غذاي مصرفي آب مي نوشند البته مقدار واقعي مصرف آب ، بستگي به نوع غذا ، حرارت محيط و عوامل مدير يتي دارد افزايش پروتئين خام جيره مقدار مصرف آب و نسبت آب به غذا را افزايش ميدهد غذاهاي کرامبل و يا پلت شده نسبت به غذاهاي مش هم آب و هم مقدار مصرف غذا را افزايش مي دهند اما نسبت آب به غذا تقريبا ثابت باقي مي ماند افزايش نمک جيره و ديگر مواد معدني اسموليتيکي مقدار مصرف آب را جهت تنظيم افزايش مواد معدني و دفع آنها از طريق کليه افزايش مي دهد مصرف آب مهمترين تاثير را روي مقدار مصرف غذا وقتي دارد که مصرف محدود شود و آب بدن راتحت تاثير قرار دهد در دسترس بدن آب بستگي به تراکم گله و فضاي آبخوريها دارد اگرچه آبخوريهاي قطره اي کاراتر و بهداشتي بوده ولي اين آبخوريها مقدار جريان آب کافي براي بوقلمونها بعد از سن 6 هفتگي فراهم نمي کنند ومتعاقبا مقدار مصرف غذا تحت تاثير قرار ميگيرد .
فاکتورهاي مديريتي که مقدار مصرف غذا را تحت تاثير قرار مي دهند .
مقدار مصرف غذا به طور معني داري در بين گله ها يا فارمهايي با امکانات مشابه حتي اگر غذاي يکساني را مصرف کنند و دستورات مديريتي مشابهي را تعقيب کنند مي تواند اختلافهايي درنحوه مديريت و بيماري مي باشد سه عامل مديريتي که مي تواند روي مقدار مصرف غذاي پرندگان گوشتي موثر باشد عبارتنداز : 1 دسترسي به آب و غذا 2 تنشهاي محيطي 3 بيماري . تاثير نسبي هر يک از اين فاکتورها روي مقدار مصرف غذا بستگي به تراکم گله دارد هر چقدر تراکم گله افزايش يابد تقاضا و رقابت براي نيازهاي اساسي ، مثل آب ، غذا ، بستر و هوا افزايش مي يابد . توجه به هر يک از اين عوامل عمومي براي پرندگان جهت مصرف غذا در حد پتانسيل ژنتيکيشان حياتي مي باشد در زير به طور خلاصه به هر يک از عوامل مديريتي که روي مقدار مصرف غذا تاثير دارند اشاره مي شود .
دسترسي به غذا و آب
طيور گوشتي بايد آزادانه و بدون هر گونه محدوديتي به غذا و آب از روز جايگزيني در سالن تا روزي که به بازار فرستاده مي شوند دسترسي داشته باشد دانخوري و آبخوري بايد به تعداد کافي در دسترس باشد در اين صورت رقابت کمي در طول تغذيه پرندگان به وجود مي آيد دانخوريها و آبخوريها نبايد درتمام طول روز اشغال باشندزيرا پرندگان ضعيف داخل گله قادر به مصرف مقدار غذاي مورد نياز خود به طور آزادانه نخواهند بود اگر تفاوت زيادي در وزن بدن گله مشاهده شود در حقيقت فضاي دانخوري کافي براي هر پرنده وجود ندارد حتي اگر دانخوري کافي هر پرنده وجود ندارد حتي اگر دانخوري کافي برا هر پرنده وجود داشته باشد رديف دانخوريها بايد طوري باشد که همه پرندگان به راحتي بدون فشار بيش از حد به غذا دسترسي داشته باشند تا يکساني گله حفظ شود بايد دقت کرد که سطح بستر زير دانخوريها بيش از اندازه مرتفع و يا کم عمق نباشد تا تفاوت ارتفاع بين دانخوريها افزايش نيابد طرح مناسب دانخوريها و تنظيم جريان غذا در آنها براي هر پن نيز مهم مي باشد طرح دانخوريها بايد مناسب اندازه پرندگان باشد فاصله سيمهاي گريل ، جريان غذا و عمق آن در هر پن و زمان دوباره پرشدن آن نيز مهم مي باشد بسياري از اوقات چندين دانخوري در رديف دانخوريها بدليل تنظيم بد جريان غذا و ياعدم کارکرد مناسب اپراتور از غذا خالي مي ماند . بالاخره پرندگان گوشتي نبايد هرگز بدون غذا باشند زيرا اين پرندگان قادر به جبران کمبود غذا بوسيله افزايش مقدار مصرف غذايشان در زمان بعدي نخواهند بود هر پرنده مطابق برنامه غذايي رايج خود در طول روز غذا مصرف مي کند و هرگونه توقف غذا خوردن برنامه غذايي بعدي را مختل خواهد کرد و رقابت بين گله را افزايش مي دهد توقف غذايي که بيشتر از 4 ساعت ادامه يابد حساسيت به بيماري آنتريت را افزايش خواهد داد که شديدا اشتها و مقدار مصرف غذا را کاهش خواهد داد پرندگان جوان به توقف مصرف غذا حساستر هستند .
تنشهاي محيطي :
تنش تاثير بدي روي مقدار مصرف غذا در طيور کوشتي دارد بالا رفتن سطح بعضي از هورمونها به هنگام استرس سبب انتقال سوخت بدن جهت واکنش جنگندگي و يا پرواز مي گرددجذب مواد غذايي و حرکات دستگاه گوارش اساسا در طول واکنشهاي استرس کاهش مي يابد استرس شديد گذرا احتمالا سبب يک کاهش آني در مقدار مصرف غذا و يا عملکرد مي شود استرس حاد و بحراني يک تاثير قابل توجه و مدام روي مقدار مصرف غذا خواهد داشت در کل تنش حاد وبحراني توسط سه عامل تنش زاي محيطي مي تواند ايجاد شود : 1- تنش گرمايي 2- شرايط بد هوا 3- شرايط نامطلوب بستر
بيماري و تنشهاي ايمنولوژيکي
تنش ايمنولوژيکي ايجاد شده بوسيله بيماري تاثير مهم و معني داري روي مقدار مصرف غذا دارد اگر چه بيماري آنتريت تاثير قابل مشاهده اي روي کاهش مقدار مصرف غذا دارد هر آنتي ژني نيز که عکس العمل ايمني را بالا ببرد موجب کاهش اشتها مي شود واکنش سيستم ايمني ذاتي بسيار به مواد مغذي نيازمند است ومقدار ماده غذاييبا بيشتر از سيستم ايمني اکتسابي کاهش ميدهد تحريک اوليه آبشار سيتوکينها همراه با عکس العمل ايمني ذاتي مستقيما رفتار پرنده را تغيير مي دهد بي حالي کاهش فعاليت جمعي و بي اشتهايي در نتيجه تاثير اينترلوکئين روي مغر و تغيير در سرعت متابوليسم پايه و وجود تب مي باشد .اين تغيير رفتارها موجب کاهش مقدار مصرف غذا و وزن مي گردند علاوه بر کاهش مقدار مصرف غذا موقعيت تغذيه اي پرنده که سيستم ايمني آن تحريک شده بوسيله کاهش جذب بعضي از مواد غذايي کم مي شود .