Borna66
07-05-2009, 03:48 PM
علوفه كلزا در تغديه دام
با افزايش روز افزون جمعيت ،توسعه دامداري ها وبهبود وضعيت تغذيه مردم نياز به منابع جديد غذايي خصوصاً چربي ها و پروتئين هاي گياهي بيشتر احساس ميشود در همين راستا جهت تغذيه علوفه دام ، تحقيقات گسترده اي در زمينه زراعت كلزا شروع شده ،و كشورهاي چين، فرانسه، انگلستان، هندو كانادا پيشگامان كشت و توسعه كلزا مي باشند . ارقام اوليه كلزا به علت داشتن "اسيد اوراسيك" در روغن و گلوكزينوليتهاي سمي در كنجاله كمتر مورد استفاده قرار مي گرفت . اما هم اكنون ارقام يك صفردو صفر كه در ارقام سه صفر اسيد اوراسيك كمتر از دو درصد و گلو كزينوليتهاي سمي كنجاله به 18 تا 30 ميكرو مول در هر گرم كنجاله رسيده است ، براي تهيه علوفه دام مناسب مي باشند . استان گلستان با سطح زير كشت حدود 35 هزار هكتار ، يكي از قطبهاي توليد محصول كلزا در كل دانه هاي روغني كشور مي باشد و با كاهش سطح زيركشت پنبه ، اميد است با توليد علوفه كلزا به صورت علوفه كنجاله سبز يا سيلويي تا حدودی مشكلات دامداران برطرف شود . علاوه براين در مصرف علوفه كلزا بايد احتياط هایي صورت گيرد كه از آن جمله زمان مناسب برداشت علوفه مي باشد كه بايد در اوايل غلاف بندي گياه قطع و به مصرف دام برسد .زيرا بعد از تشكيل غلاف (محل اصلي سنتز گلو كزينوليتها ) درصد مواد سمي علوفه بالا ميرود . همچنين بعد از خشك شدن علوفه ، ودر موقع جمع آوري ساقه هاي خشك ، بايد از خشك بودن علوفه اطمينان حاصل نمود ، زيرا چنانچه علوفه مرطوب برداشت شود ، قارچ ها در علوفه رشد كرده و باعث كپك زدگي مي شود . علوفه كلزا در رژيم غذايي دامها منبع پروتئيني خوبي است كه دامداران براي جلوگيري از تاثيرات سو ء"گلوكزينوليت ها " مجازند كه تنها 50تا 60 در جيره غذايي دامها از آن استفاده كنند . زيرا بيشتر از آن براي دامها مشكلاتي ايجاد مينمايند . به طور كلي بايد پذيرفت كه تغذيه انحصاري نشخواركنندگان از علوفه سبز و تازه كلزا به خاطر بالا بودن مقدار پروتئين خام و كم بودن فيبر صحيح نيست .
مقدمه:
بسياري از گونه هاي جنس براسيكا و ساير جنسهاي خانواده ي كروسيفر داراي ارقام علوفه اي هستند كه به صورت علوفه كم و تازه سيلو شده مصرف مي گردد . همچنين گاه ارقام اصلاح شده اين گونه از جمله كلزا در تعليف دامها استفاده ميشود . از مزاياي اين ارقام زمان توليد علوفه در تيپ هاي پاييزه آنهاست كه مصادف با كمبود شديد علوفه مخصوصاً در شرايط آب و هواي ايرا ن مي باشد . گذشته از ارزش و اهميت غذايي ، بالا بودن مقدار روغن و پروتئين در دانه كلزا اين امكان را فراهم مي سازد تا با كشت اين گياه مقدار قابل توجهي روغن و پروتئين هاي گياهي از هر هكتار زمين استحصال نمود . برداشت 3 تن دانه از يك هكتار زمين معادل توليد 1200 كيلوگرم روغن نباتي 1650 كيلوگرم كنجاله در هر هكتار مي باشد . در حالي كه برداشت اين مقدار روغن و پروتئين از ساير دانه هاي روغني مقدور نخواهد بود .كنجاله كلزا در ارقام جديد از نظر كيفي نزديك به كنجاله سويا و حدود 40 درصد پروتئين دارد از اين رو يكي از منابع بسيار غني پروتئين گياهي در تغذيه دام و طيور مي باشد .همچنين كنجاله كلزا حاوي 13در صد فيبر مي باشد . وجود مقدار نسبتاً زياد فيبر در كنجاله يك عامل محدودكننده در استفاده از آن به عنوان خوراك دام محسوب ميشود چرا كه توان توليد انرژي را در جيره غذايي كاهش ميدهد . جدود58_50 درصد وزن خشك دانه كلزا را كنجاله تشكيل مي دهد . پروتئين موجود در كنجاله حاوي تركيب مناسب از اسيدهاي آمينه است و قابل مقايسه ورقابت با كنجاله ساير دانه هاي روغني مي باشد . يكي از مشكلات جديد دامداران استان در تامين علوفه ، كاهش سطح زير كشت پنبه است كه باعث كم شدن كنجاله پنبه در استان شده و در نتيجه با ورود تفاله چغندر قند و ملاس در جيره غذايي دامها ي استان در صد چربي شير كاهش يافته و دامداران منطقه از نظر فروش شير به كارخانه هاي شير پاستوريزه به خاطر افت درصد چربي شير متضرر مي شوند . اميد است با توليد كنجاله كلزا ، تا حدودي مشكلات دامداران استان برطرف شود .
علوفه كلزا:
كلزا و خردل قهوه اي يا زرد آسيايي مي توانند در برنامه تغذيه دام ها وارد شوند اما در زمينه مصرف آنها بايد احتياط هايي صورت گيرد اين گياهان مي توانند غذاي خوش طعمي براي دامها مخصوصاً گاوها باشند و بهتر است چند روز به مقدار كم به دام خورانده شود تا با طعم و مزه ي آن سازگار شوند . ميانگين پروتئين خام بر پايه ماده خشك آن 10 تا 12 درصد است كه تا 16 درصد مي تواند افزايش يابد . ميانگين كل مواد معدني قابل هضم ، 50 تا 55 درصد يا بالاتر است .جهت تعيين ارزشهاي واقعي مواد معدني در علوفه ،تجزيه علوفه توصيه ميشود .
براي بدست آوردن حداكثر ماده خشك و همچنين حفظ پروتئين خوب با سطح انرژي بالاتر ، بهتر است گياهان در مرحله ابتداي غلاف بندي درست قبل از آنكه گلها ريزش كنند ، از محل ريزش برگها بريده شوند . اكثر توليد كنندگان علوفه كلزا اظهار مي دارند كه عدل بندي اين گياهان در رطوبت مناسب مشكل است و پيشنهاد مي كنند كه عدل هايي ساخته شود كه مشكلات ضا يعات علوفه را كاهش دهد و همچنين خرد كردن علوفه خشك، تضمين مناسبي براي خشك شدن يكنواخت است . كلزاوخردل همچنين ميتوانند به عنوان علوفه قصيلي (سيلويي)مطرح شوند . در اين گياهان ميزان رطوبت در زمان برداشت بالا است (80-75درصد ) پلاسيده شدن علوفه سبز در زير65 در صد رطوبت مشكل است و اگر رطوبت در هنگام سيلو كردن بالاي 70 درصد باشد ، مشكلاتي در علوفه سيلوشده بوجود مي آيد . خرد كردن فرآيند (خشك شدن )علوفه را تسريع خواهد نمود . بعضي از توليد كنندگان علوفه سيلويي نتايج خوبي بدست آوردند زماني كه سيلو علوفه كلزا یا خردل با لايه هاي متناوب از كلزا و غلات كه بصورت قصيلي (تر) برداشت شدند ،پر شده بود . و در هنگام تغذيه دام ها لايه ها يا يكديگر اختلاط يافتند . همچنين تجمع باكتري هاي تلقيح كننده در علوفه سيلو شده ممكن است براي گياهاني كه كربوهيدرات محلول كمي دارند ،مفيد باشد .بعضي از توليد كنندگان علوفه معتقدند كه دامها فقط از يك نوع علوفه كلزا تغذيه شوند واگر علوفه خشك باشد بهتر است . در اينجا ذكر اين نكته ضروري است كه فقط 50 تا 60 درصد از كل تغذيه روزانه دامها از علوفه خشك كلزا يا خردل مجاز مي باشد و بيشتراز اين درصد توصيه نمي شود زيرا در اثر رژيم غذايي طولاني مدت دامها از اين منبع غذايي ، ممكن است شرايطي كه كم خوني همو ليتيك ناميده ميشود ،توسعه يابد . تغذيه نزديك به 50 درصد يا كمتر از علوفه كلزا يا خردل در رژيم غذايي روزانه دامها از كم خوني هموليتيك جلوگيري مي كند . تغذيه گاوها از علو فه هاي خانواده براسيكا در دوره هاي طولاني مدت ممكن است به مقدار ناچيز مانع از جذب مواد معدني مخصوصاً مس و سلنيوم شود بنابراين اطمينان از وجود مقادير توصيه شده مواد معدني مخصوصاً مس و سلنيوم در جيره غذايي گاوها،ضروري مي باشد . همچنين به مقادير ناچيز باعث معدني شدن نمك و مكمل هاي معدني مانند مس و سلنيوم ميشود .اين ماده (مس و سلنيوم) بايد به نسبت هاي لازم به محتويات علوفه خانواده براسيكا اضافه شود . اطلاعات نشان ميدهد كه كلزا مي تواند منبع غذايي خوبي براي دامها باشد . هوپ 2001 اظهار ميدارد كه بريدن و قطع به موقع ومناسب علوفه براي جلوگيري از كاهش كيفيت علوفه ضروري مي باشد . حداكثر توليد ماده خشك در علوفه خشك شده زماني بدست مي آيد كه كلزا در ابتداي مرحله غلاف بندي بريده شود .(زيرا بعد از تشكيل غلاف ،ميزان گلوكز ينوليتها در علوفه بالا مي رود چون غلافها محل اصلي سنتز گلوكز ينوليتها هستند ) جهت برداشت كلزا در مرحله ي ابتداي غلاف بندي آب و هوا بايد چند روز مساعد باشد زيرا خشك شدن علوفه كلزا وقت زيادي ميگيرد . در موقع جمع آوري ساقه هاي خشك شده ،باید از خشك بودن علوفه اطمينان حاصل نمائيد زيرا در اثر مرطوب بودن ،قارچ ها در علوفه رشد كرده وباعث كپك زدگي علوفه مي شوند و اگر خشك شدن علوفه مناسب نبود بايد در مزرعه چند روز ديگر باقي مانده تا در اثر هوادهي كاملاً خشك شود .متاسفانه برگهاي خشك شده كانول مستعد (خرد شدن )مي باشند. و به طور ايده آل اگر علوفه خشك شده بعد از شبنم عدل بندي شود از ريزش و خرد شدن برگ ها تا حدودي جلوگيري مي شود . همچنين هوپ 2001 اظهار مي دارد كه كلزا منبع پروتئيني خوبي در رژيم هاي تغذيه حيوانات مي باشد . در نمونه هاي (علوفه خشك كلزا ) كه از شمال (داكوتا) برداشت شده بود حاوي 16 درصد رطوبت و TDN آن 92/106 بر اساس ماده خشك بود .همچنين اگر علوفه كلزا سيلو شود از نظر ارزش غذايي رقيبي براي (علوفه خشك يونجه ) مي باشد . علوفه خشك شده همچنين براي دامها خيلي خوش طعم مي باشد اما براي اين كه دامها با مزه و بوي آن سازگار شوند در ابتدا بايد مصرف آن كم باشد وايده خوب اين است كه در طي اولين روزهايي كه دامها از علوفه خشك كلزا استفاده مي كنند ، علوفه خشك كلزا بايد 10 تا 15 درصد جيره غذايي روزانه دامها را تشكيل دهد .
ورن ركز(2001) از دانشگاه مركزي( ساسكا چوان كانادا) اظهار مي دارد كه كيفيت تغذيه كلزا وابسته به زمان بلوغ است . كلزا در زمان گل دهي در حدود 14 درصد پروتئين بر اساس بر ماده خشك دارد كه حجم انرژي آن با علوفه سبز غلات مشابه است .با آنكه پروتئين به عنوان مثال كلزا كاهش اما هنوز عمدتاً كيفيت غذايي در حد موثر مي باشد . همچنين ورن ركز (2001) پيشنهاد ميكند كه در اثر سرما و بالا بودن رطوبت هوا ، چون خشك كردن علوفه مقدور نمي باشد ، سيلوكردن علوفه به طور واضح داراي برتري مي باشد . علوفه سبز كلزا جهت سيلوكردن ، به علت اين كه "قند" محلول زيادي ندارد ،نياز به سطوح كربوهيدرات براي باكتريهاي تخمير كننده دارد. سيلوكلزا را مانند هر علوفه ديگر مي توان به صورت لايه لايه پر كرد واگر به صورت لايه هاي متناوب با علوفه سبز غلات در سيلو قرار گيرد ،باعث كمك به فرآيند تخمير سيلو ميشود . در بعضي از مزارع ،كلزا به همراه يولاف وحشي برداشت شده و بعد از خرد كردن به صورت توام سيلو ميشوند . فايده اين عمل داشتن سطح بالاتر از قندهاي محلول در گياه (يولاف وحشي )مي باشد . همچنين ممكن است از توليد كنندگان علوفه سيلويي از اسپري ماده تلقيحي خشك براي كمك به عمل تخمير سيلو استفاده كنند . كه در نهايت بايد محل سيلو كاملاً پوشيده شود تا هوا به داخل سيلو نفوذ نكند . همچنين بر اساس نظر ركز (2201) تنها 40 درصد جيره غذايي روزانه دامها بايد از علوفه كلزا تامين شود . در استان گلستان يكي از علفهاي هرز مزارع كلزا ،(يولاف وحشي ) مي باشد كه در صورت عدم مبارزه شيميايي مشكلاتي در زمان برداشت به وجود مي آيد . پس بهتر است اگر مزرعه كلزایي براي برداشت علوفه اي در نظر گرفته شد . با علف هاي هرز آن مخصوصاً يولاف وحشي مبارزه نشود .
بريان دويگ (2002) اظهار مي دارد كه زمان برداشت علوفه كلزا هنگامي است كه برگها كاملاً خشك باشد و براي تغذيه از علوفه كلزا عدل بندي شده بهتر است ابتدا توسط يك خرد كننده ، ساقه ها شكسته شود تا دامها تشويق شوند كه بطور خيلي كامل علوفه را مصرف كنند .به نظر دويگ (2002) در كلزا مقدار سولفور بالا مي باشد كه اين مقدار با مس وسلنيوم رابطه دارد . و بايد از معدني شدن مكها و مكملهاي معدني كه محتوي مس و سلنيوم هستند اجتناب شود . همچنين به نظر دويگ 50 تا 60 درصد از چيره غذايي دامها بايد از علوفه كلزا تامين شود و بيشتر از اين مقدار مشكلاتي براي دامها ايجاد مي كند . در يكي از مطالعاتي كه در خصوص انواع مقادير مواد معدني در زراعت كلزا در كشور فرانسه به عمل آمده است ، مواد مهم غذايي استخراج شده از خاك در يك هكتار زراعت كلزا با توليد 5/3 تن محصول به شرح زير بوده است .
مواد معدني
مقادير مصرفي(كيلوگرم در هكتار)
ممقداري كه با محصول برداشت شده (كيلوگرم)
مقدار برگشتي به زمين با بقاياي گياه (كيلوگرم)
ازت
210
95
115
فسفر
75
40
35
پتاس
300
30
270
آهك
150
15
135
منيزيم
75
12
63
گوگرد
185
62
123
به طوري كه ملاحظه مي شود اگر در تناوب زراعي ،به سطوح بالاي ازت نياز باشد . كلزا به عنوان يك محصول مناسب در تناوب نمي باشد .زيرا (كاه و كلش) آن محتوي مقادير نسبتاً زيادي ازت مي باشد كه پس از برداشت در مزرعه باقي مانده و متعاقباً معدني مي شود . بالا بودن مقدار ازت در كاه و كلش كلزا تا حدودي نگران كننده است و احتمال بالا بودن نيترات سمي در علوفه وجود دارد . در كلزا نيترات مثل بعضي از گياهان علوفه اي تجمع نمي يابد . اما پتانسيل آن مخصوصاً زماني كه گياه تحت تنش خشكي ، گرما و آب گرفتگي پاي بوته هاي يا آب و هواي سرد قرار مي گيرد ،وجود دارد . بقاياي كلزا در طي زمان اثر سميت خود را از دست مي دهند (نيترات سمي ) ولي دما هاي پايين در طي زمستان ،باعث به تعويق افتادن فرآيند(تجزيه ميكروبي) و (سميت زدايي) مي شود . ركز(2001) اظهار مي دارد كه ممكن است جهت تغديه علوفه كلزا توسط دامها به آناليز علوفه جهت تعيين نيترات نياز باشد و اگر علوفه كلزا بعد از سرمازدگي برداشت شود نيتراتها تا حدودي محدود ميشوند . قطع علوفه سريعاً بعد از سرمازدگي داراي اهميت مي باشد زيرا در اين زمان نيتراتها در ريشه تجمع مي يابند . انتظار مساعد شدن هوا بعد از بارندگي براي برداشت علوفه كلزا به گياه اجازه فتوسنتز مجدد را داده و گياه ميتواند از مقادير بالاي نيتراتها در خاك استفاده نموده و سطح نيترات علوفه بالا مي رود . به طور كلي بايد پذيرفت كه تغذيه انحصاري (نشخواركنندگان ) با علوفه سبز و تازه كلزا صحيح نيست . زيرا از تركيب غذايي نامناسبي برخوردار است :مقادير بسيار زياد (پروتئين) و مقادير كم (الياف) علت اين موضوع مي باشد .
تركيبات شيميايي و مسموميت هاي ناشي از مصرف علوفه خانواده براسيكا:Brassica napus
در ايستگاه تحقيقاتي schothoest "هلند" ،مشاهده شد كه تغذيه حيوانات با b.n يخ زده موجب مسموميت با علايم زير شده :
ناراحتي،ازدياد حركات تنفسي، حركات غير ارادي، سيانوز مخاطات،سقط جنين به خصوص در خوك علايم فوق مشخصه مسموميت با نيتريت است و مي توان چنين نتيجه گرفت كه در نتيجه يخ زدگي b.n و سپس آب شدن آن مقداري از مواد قندي ريشه ها از بين رفته ، موجب ازدياد مقدار نيترات در ريشه ها شده است و اين تغييرات مخصوصا ً در مزارعي كه ميزان ازت نيتريك خاك زياد باشد ، بيشتر مشاهده ميشود .در نشخوار كنندگان نيترات درشكمبه حيوان تبديل به نيتريت دو سود و سپس تبديل به آمونياك مي شود . اما ممكن است نيتريت وارد خون شده موجب تغيير هموگلوبين شود، چنانچه مقدار آن زياد باشد . موجب مسموميت حيوان مي گردد . در حقيقت در اين نوع مسموميت خون نمي توان اكسيژن را به بافت ها و سلولها برساند . دانه در خانواده براسيكا حاوي ماده ضد تيروئيدي به مقدار تقريبي 8 گرم در هر كيلو دانه مي باشد . كه اين ماده مانع رشد حيوان شده و ايجاد گواتر مي نمايد . براي درمان مسموميت بايد بلافاصله رژيم غذايي حيوان را عوض نموده و مواد قندي بيشتري به حيوان خورانده شود . اضافه كردن دانه غلات به جيره غذايي به مدت طولاني بسيار مفيد است .
Brassica rapa:
دانه در اين گونه حاوي گلوكزيد allylique و ميروزين است . جراحات باعث مي شود كه معده و قسمتي از روده باريك متورم شود . در پاره اي اوقات در كبد طحال لكه هاي بزرگي نكروزي و احتقان وجود دارد . علايم مسموميت با خستگي و افسردگي و جاري شدن ترشحات مخاطي از بيني و دهان شروع ميگردد ،سپس قولنج حاد روده و معده ظاهر مي گردد . در موقع ظهور مسموميت مي توان از مسهلات روغني ، مواد لعاب دار ، مقويات عمومي و قلبي براي درمان دامهاي مسموم استفاده به عمل آورد .
با افزايش روز افزون جمعيت ،توسعه دامداري ها وبهبود وضعيت تغذيه مردم نياز به منابع جديد غذايي خصوصاً چربي ها و پروتئين هاي گياهي بيشتر احساس ميشود در همين راستا جهت تغذيه علوفه دام ، تحقيقات گسترده اي در زمينه زراعت كلزا شروع شده ،و كشورهاي چين، فرانسه، انگلستان، هندو كانادا پيشگامان كشت و توسعه كلزا مي باشند . ارقام اوليه كلزا به علت داشتن "اسيد اوراسيك" در روغن و گلوكزينوليتهاي سمي در كنجاله كمتر مورد استفاده قرار مي گرفت . اما هم اكنون ارقام يك صفردو صفر كه در ارقام سه صفر اسيد اوراسيك كمتر از دو درصد و گلو كزينوليتهاي سمي كنجاله به 18 تا 30 ميكرو مول در هر گرم كنجاله رسيده است ، براي تهيه علوفه دام مناسب مي باشند . استان گلستان با سطح زير كشت حدود 35 هزار هكتار ، يكي از قطبهاي توليد محصول كلزا در كل دانه هاي روغني كشور مي باشد و با كاهش سطح زيركشت پنبه ، اميد است با توليد علوفه كلزا به صورت علوفه كنجاله سبز يا سيلويي تا حدودی مشكلات دامداران برطرف شود . علاوه براين در مصرف علوفه كلزا بايد احتياط هایي صورت گيرد كه از آن جمله زمان مناسب برداشت علوفه مي باشد كه بايد در اوايل غلاف بندي گياه قطع و به مصرف دام برسد .زيرا بعد از تشكيل غلاف (محل اصلي سنتز گلو كزينوليتها ) درصد مواد سمي علوفه بالا ميرود . همچنين بعد از خشك شدن علوفه ، ودر موقع جمع آوري ساقه هاي خشك ، بايد از خشك بودن علوفه اطمينان حاصل نمود ، زيرا چنانچه علوفه مرطوب برداشت شود ، قارچ ها در علوفه رشد كرده و باعث كپك زدگي مي شود . علوفه كلزا در رژيم غذايي دامها منبع پروتئيني خوبي است كه دامداران براي جلوگيري از تاثيرات سو ء"گلوكزينوليت ها " مجازند كه تنها 50تا 60 در جيره غذايي دامها از آن استفاده كنند . زيرا بيشتر از آن براي دامها مشكلاتي ايجاد مينمايند . به طور كلي بايد پذيرفت كه تغذيه انحصاري نشخواركنندگان از علوفه سبز و تازه كلزا به خاطر بالا بودن مقدار پروتئين خام و كم بودن فيبر صحيح نيست .
مقدمه:
بسياري از گونه هاي جنس براسيكا و ساير جنسهاي خانواده ي كروسيفر داراي ارقام علوفه اي هستند كه به صورت علوفه كم و تازه سيلو شده مصرف مي گردد . همچنين گاه ارقام اصلاح شده اين گونه از جمله كلزا در تعليف دامها استفاده ميشود . از مزاياي اين ارقام زمان توليد علوفه در تيپ هاي پاييزه آنهاست كه مصادف با كمبود شديد علوفه مخصوصاً در شرايط آب و هواي ايرا ن مي باشد . گذشته از ارزش و اهميت غذايي ، بالا بودن مقدار روغن و پروتئين در دانه كلزا اين امكان را فراهم مي سازد تا با كشت اين گياه مقدار قابل توجهي روغن و پروتئين هاي گياهي از هر هكتار زمين استحصال نمود . برداشت 3 تن دانه از يك هكتار زمين معادل توليد 1200 كيلوگرم روغن نباتي 1650 كيلوگرم كنجاله در هر هكتار مي باشد . در حالي كه برداشت اين مقدار روغن و پروتئين از ساير دانه هاي روغني مقدور نخواهد بود .كنجاله كلزا در ارقام جديد از نظر كيفي نزديك به كنجاله سويا و حدود 40 درصد پروتئين دارد از اين رو يكي از منابع بسيار غني پروتئين گياهي در تغذيه دام و طيور مي باشد .همچنين كنجاله كلزا حاوي 13در صد فيبر مي باشد . وجود مقدار نسبتاً زياد فيبر در كنجاله يك عامل محدودكننده در استفاده از آن به عنوان خوراك دام محسوب ميشود چرا كه توان توليد انرژي را در جيره غذايي كاهش ميدهد . جدود58_50 درصد وزن خشك دانه كلزا را كنجاله تشكيل مي دهد . پروتئين موجود در كنجاله حاوي تركيب مناسب از اسيدهاي آمينه است و قابل مقايسه ورقابت با كنجاله ساير دانه هاي روغني مي باشد . يكي از مشكلات جديد دامداران استان در تامين علوفه ، كاهش سطح زير كشت پنبه است كه باعث كم شدن كنجاله پنبه در استان شده و در نتيجه با ورود تفاله چغندر قند و ملاس در جيره غذايي دامها ي استان در صد چربي شير كاهش يافته و دامداران منطقه از نظر فروش شير به كارخانه هاي شير پاستوريزه به خاطر افت درصد چربي شير متضرر مي شوند . اميد است با توليد كنجاله كلزا ، تا حدودي مشكلات دامداران استان برطرف شود .
علوفه كلزا:
كلزا و خردل قهوه اي يا زرد آسيايي مي توانند در برنامه تغذيه دام ها وارد شوند اما در زمينه مصرف آنها بايد احتياط هايي صورت گيرد اين گياهان مي توانند غذاي خوش طعمي براي دامها مخصوصاً گاوها باشند و بهتر است چند روز به مقدار كم به دام خورانده شود تا با طعم و مزه ي آن سازگار شوند . ميانگين پروتئين خام بر پايه ماده خشك آن 10 تا 12 درصد است كه تا 16 درصد مي تواند افزايش يابد . ميانگين كل مواد معدني قابل هضم ، 50 تا 55 درصد يا بالاتر است .جهت تعيين ارزشهاي واقعي مواد معدني در علوفه ،تجزيه علوفه توصيه ميشود .
براي بدست آوردن حداكثر ماده خشك و همچنين حفظ پروتئين خوب با سطح انرژي بالاتر ، بهتر است گياهان در مرحله ابتداي غلاف بندي درست قبل از آنكه گلها ريزش كنند ، از محل ريزش برگها بريده شوند . اكثر توليد كنندگان علوفه كلزا اظهار مي دارند كه عدل بندي اين گياهان در رطوبت مناسب مشكل است و پيشنهاد مي كنند كه عدل هايي ساخته شود كه مشكلات ضا يعات علوفه را كاهش دهد و همچنين خرد كردن علوفه خشك، تضمين مناسبي براي خشك شدن يكنواخت است . كلزاوخردل همچنين ميتوانند به عنوان علوفه قصيلي (سيلويي)مطرح شوند . در اين گياهان ميزان رطوبت در زمان برداشت بالا است (80-75درصد ) پلاسيده شدن علوفه سبز در زير65 در صد رطوبت مشكل است و اگر رطوبت در هنگام سيلو كردن بالاي 70 درصد باشد ، مشكلاتي در علوفه سيلوشده بوجود مي آيد . خرد كردن فرآيند (خشك شدن )علوفه را تسريع خواهد نمود . بعضي از توليد كنندگان علوفه سيلويي نتايج خوبي بدست آوردند زماني كه سيلو علوفه كلزا یا خردل با لايه هاي متناوب از كلزا و غلات كه بصورت قصيلي (تر) برداشت شدند ،پر شده بود . و در هنگام تغذيه دام ها لايه ها يا يكديگر اختلاط يافتند . همچنين تجمع باكتري هاي تلقيح كننده در علوفه سيلو شده ممكن است براي گياهاني كه كربوهيدرات محلول كمي دارند ،مفيد باشد .بعضي از توليد كنندگان علوفه معتقدند كه دامها فقط از يك نوع علوفه كلزا تغذيه شوند واگر علوفه خشك باشد بهتر است . در اينجا ذكر اين نكته ضروري است كه فقط 50 تا 60 درصد از كل تغذيه روزانه دامها از علوفه خشك كلزا يا خردل مجاز مي باشد و بيشتراز اين درصد توصيه نمي شود زيرا در اثر رژيم غذايي طولاني مدت دامها از اين منبع غذايي ، ممكن است شرايطي كه كم خوني همو ليتيك ناميده ميشود ،توسعه يابد . تغذيه نزديك به 50 درصد يا كمتر از علوفه كلزا يا خردل در رژيم غذايي روزانه دامها از كم خوني هموليتيك جلوگيري مي كند . تغذيه گاوها از علو فه هاي خانواده براسيكا در دوره هاي طولاني مدت ممكن است به مقدار ناچيز مانع از جذب مواد معدني مخصوصاً مس و سلنيوم شود بنابراين اطمينان از وجود مقادير توصيه شده مواد معدني مخصوصاً مس و سلنيوم در جيره غذايي گاوها،ضروري مي باشد . همچنين به مقادير ناچيز باعث معدني شدن نمك و مكمل هاي معدني مانند مس و سلنيوم ميشود .اين ماده (مس و سلنيوم) بايد به نسبت هاي لازم به محتويات علوفه خانواده براسيكا اضافه شود . اطلاعات نشان ميدهد كه كلزا مي تواند منبع غذايي خوبي براي دامها باشد . هوپ 2001 اظهار ميدارد كه بريدن و قطع به موقع ومناسب علوفه براي جلوگيري از كاهش كيفيت علوفه ضروري مي باشد . حداكثر توليد ماده خشك در علوفه خشك شده زماني بدست مي آيد كه كلزا در ابتداي مرحله غلاف بندي بريده شود .(زيرا بعد از تشكيل غلاف ،ميزان گلوكز ينوليتها در علوفه بالا مي رود چون غلافها محل اصلي سنتز گلوكز ينوليتها هستند ) جهت برداشت كلزا در مرحله ي ابتداي غلاف بندي آب و هوا بايد چند روز مساعد باشد زيرا خشك شدن علوفه كلزا وقت زيادي ميگيرد . در موقع جمع آوري ساقه هاي خشك شده ،باید از خشك بودن علوفه اطمينان حاصل نمائيد زيرا در اثر مرطوب بودن ،قارچ ها در علوفه رشد كرده وباعث كپك زدگي علوفه مي شوند و اگر خشك شدن علوفه مناسب نبود بايد در مزرعه چند روز ديگر باقي مانده تا در اثر هوادهي كاملاً خشك شود .متاسفانه برگهاي خشك شده كانول مستعد (خرد شدن )مي باشند. و به طور ايده آل اگر علوفه خشك شده بعد از شبنم عدل بندي شود از ريزش و خرد شدن برگ ها تا حدودي جلوگيري مي شود . همچنين هوپ 2001 اظهار مي دارد كه كلزا منبع پروتئيني خوبي در رژيم هاي تغذيه حيوانات مي باشد . در نمونه هاي (علوفه خشك كلزا ) كه از شمال (داكوتا) برداشت شده بود حاوي 16 درصد رطوبت و TDN آن 92/106 بر اساس ماده خشك بود .همچنين اگر علوفه كلزا سيلو شود از نظر ارزش غذايي رقيبي براي (علوفه خشك يونجه ) مي باشد . علوفه خشك شده همچنين براي دامها خيلي خوش طعم مي باشد اما براي اين كه دامها با مزه و بوي آن سازگار شوند در ابتدا بايد مصرف آن كم باشد وايده خوب اين است كه در طي اولين روزهايي كه دامها از علوفه خشك كلزا استفاده مي كنند ، علوفه خشك كلزا بايد 10 تا 15 درصد جيره غذايي روزانه دامها را تشكيل دهد .
ورن ركز(2001) از دانشگاه مركزي( ساسكا چوان كانادا) اظهار مي دارد كه كيفيت تغذيه كلزا وابسته به زمان بلوغ است . كلزا در زمان گل دهي در حدود 14 درصد پروتئين بر اساس بر ماده خشك دارد كه حجم انرژي آن با علوفه سبز غلات مشابه است .با آنكه پروتئين به عنوان مثال كلزا كاهش اما هنوز عمدتاً كيفيت غذايي در حد موثر مي باشد . همچنين ورن ركز (2001) پيشنهاد ميكند كه در اثر سرما و بالا بودن رطوبت هوا ، چون خشك كردن علوفه مقدور نمي باشد ، سيلوكردن علوفه به طور واضح داراي برتري مي باشد . علوفه سبز كلزا جهت سيلوكردن ، به علت اين كه "قند" محلول زيادي ندارد ،نياز به سطوح كربوهيدرات براي باكتريهاي تخمير كننده دارد. سيلوكلزا را مانند هر علوفه ديگر مي توان به صورت لايه لايه پر كرد واگر به صورت لايه هاي متناوب با علوفه سبز غلات در سيلو قرار گيرد ،باعث كمك به فرآيند تخمير سيلو ميشود . در بعضي از مزارع ،كلزا به همراه يولاف وحشي برداشت شده و بعد از خرد كردن به صورت توام سيلو ميشوند . فايده اين عمل داشتن سطح بالاتر از قندهاي محلول در گياه (يولاف وحشي )مي باشد . همچنين ممكن است از توليد كنندگان علوفه سيلويي از اسپري ماده تلقيحي خشك براي كمك به عمل تخمير سيلو استفاده كنند . كه در نهايت بايد محل سيلو كاملاً پوشيده شود تا هوا به داخل سيلو نفوذ نكند . همچنين بر اساس نظر ركز (2201) تنها 40 درصد جيره غذايي روزانه دامها بايد از علوفه كلزا تامين شود . در استان گلستان يكي از علفهاي هرز مزارع كلزا ،(يولاف وحشي ) مي باشد كه در صورت عدم مبارزه شيميايي مشكلاتي در زمان برداشت به وجود مي آيد . پس بهتر است اگر مزرعه كلزایي براي برداشت علوفه اي در نظر گرفته شد . با علف هاي هرز آن مخصوصاً يولاف وحشي مبارزه نشود .
بريان دويگ (2002) اظهار مي دارد كه زمان برداشت علوفه كلزا هنگامي است كه برگها كاملاً خشك باشد و براي تغذيه از علوفه كلزا عدل بندي شده بهتر است ابتدا توسط يك خرد كننده ، ساقه ها شكسته شود تا دامها تشويق شوند كه بطور خيلي كامل علوفه را مصرف كنند .به نظر دويگ (2002) در كلزا مقدار سولفور بالا مي باشد كه اين مقدار با مس وسلنيوم رابطه دارد . و بايد از معدني شدن مكها و مكملهاي معدني كه محتوي مس و سلنيوم هستند اجتناب شود . همچنين به نظر دويگ 50 تا 60 درصد از چيره غذايي دامها بايد از علوفه كلزا تامين شود و بيشتر از اين مقدار مشكلاتي براي دامها ايجاد مي كند . در يكي از مطالعاتي كه در خصوص انواع مقادير مواد معدني در زراعت كلزا در كشور فرانسه به عمل آمده است ، مواد مهم غذايي استخراج شده از خاك در يك هكتار زراعت كلزا با توليد 5/3 تن محصول به شرح زير بوده است .
مواد معدني
مقادير مصرفي(كيلوگرم در هكتار)
ممقداري كه با محصول برداشت شده (كيلوگرم)
مقدار برگشتي به زمين با بقاياي گياه (كيلوگرم)
ازت
210
95
115
فسفر
75
40
35
پتاس
300
30
270
آهك
150
15
135
منيزيم
75
12
63
گوگرد
185
62
123
به طوري كه ملاحظه مي شود اگر در تناوب زراعي ،به سطوح بالاي ازت نياز باشد . كلزا به عنوان يك محصول مناسب در تناوب نمي باشد .زيرا (كاه و كلش) آن محتوي مقادير نسبتاً زيادي ازت مي باشد كه پس از برداشت در مزرعه باقي مانده و متعاقباً معدني مي شود . بالا بودن مقدار ازت در كاه و كلش كلزا تا حدودي نگران كننده است و احتمال بالا بودن نيترات سمي در علوفه وجود دارد . در كلزا نيترات مثل بعضي از گياهان علوفه اي تجمع نمي يابد . اما پتانسيل آن مخصوصاً زماني كه گياه تحت تنش خشكي ، گرما و آب گرفتگي پاي بوته هاي يا آب و هواي سرد قرار مي گيرد ،وجود دارد . بقاياي كلزا در طي زمان اثر سميت خود را از دست مي دهند (نيترات سمي ) ولي دما هاي پايين در طي زمستان ،باعث به تعويق افتادن فرآيند(تجزيه ميكروبي) و (سميت زدايي) مي شود . ركز(2001) اظهار مي دارد كه ممكن است جهت تغديه علوفه كلزا توسط دامها به آناليز علوفه جهت تعيين نيترات نياز باشد و اگر علوفه كلزا بعد از سرمازدگي برداشت شود نيتراتها تا حدودي محدود ميشوند . قطع علوفه سريعاً بعد از سرمازدگي داراي اهميت مي باشد زيرا در اين زمان نيتراتها در ريشه تجمع مي يابند . انتظار مساعد شدن هوا بعد از بارندگي براي برداشت علوفه كلزا به گياه اجازه فتوسنتز مجدد را داده و گياه ميتواند از مقادير بالاي نيتراتها در خاك استفاده نموده و سطح نيترات علوفه بالا مي رود . به طور كلي بايد پذيرفت كه تغذيه انحصاري (نشخواركنندگان ) با علوفه سبز و تازه كلزا صحيح نيست . زيرا از تركيب غذايي نامناسبي برخوردار است :مقادير بسيار زياد (پروتئين) و مقادير كم (الياف) علت اين موضوع مي باشد .
تركيبات شيميايي و مسموميت هاي ناشي از مصرف علوفه خانواده براسيكا:Brassica napus
در ايستگاه تحقيقاتي schothoest "هلند" ،مشاهده شد كه تغذيه حيوانات با b.n يخ زده موجب مسموميت با علايم زير شده :
ناراحتي،ازدياد حركات تنفسي، حركات غير ارادي، سيانوز مخاطات،سقط جنين به خصوص در خوك علايم فوق مشخصه مسموميت با نيتريت است و مي توان چنين نتيجه گرفت كه در نتيجه يخ زدگي b.n و سپس آب شدن آن مقداري از مواد قندي ريشه ها از بين رفته ، موجب ازدياد مقدار نيترات در ريشه ها شده است و اين تغييرات مخصوصا ً در مزارعي كه ميزان ازت نيتريك خاك زياد باشد ، بيشتر مشاهده ميشود .در نشخوار كنندگان نيترات درشكمبه حيوان تبديل به نيتريت دو سود و سپس تبديل به آمونياك مي شود . اما ممكن است نيتريت وارد خون شده موجب تغيير هموگلوبين شود، چنانچه مقدار آن زياد باشد . موجب مسموميت حيوان مي گردد . در حقيقت در اين نوع مسموميت خون نمي توان اكسيژن را به بافت ها و سلولها برساند . دانه در خانواده براسيكا حاوي ماده ضد تيروئيدي به مقدار تقريبي 8 گرم در هر كيلو دانه مي باشد . كه اين ماده مانع رشد حيوان شده و ايجاد گواتر مي نمايد . براي درمان مسموميت بايد بلافاصله رژيم غذايي حيوان را عوض نموده و مواد قندي بيشتري به حيوان خورانده شود . اضافه كردن دانه غلات به جيره غذايي به مدت طولاني بسيار مفيد است .
Brassica rapa:
دانه در اين گونه حاوي گلوكزيد allylique و ميروزين است . جراحات باعث مي شود كه معده و قسمتي از روده باريك متورم شود . در پاره اي اوقات در كبد طحال لكه هاي بزرگي نكروزي و احتقان وجود دارد . علايم مسموميت با خستگي و افسردگي و جاري شدن ترشحات مخاطي از بيني و دهان شروع ميگردد ،سپس قولنج حاد روده و معده ظاهر مي گردد . در موقع ظهور مسموميت مي توان از مسهلات روغني ، مواد لعاب دار ، مقويات عمومي و قلبي براي درمان دامهاي مسموم استفاده به عمل آورد .