-
مدیریت اسلامی
مقدمه:
در تمام ملتها و دولتها نوعي مديريت و سياست براي اداره كشور و مردم وجود داشته و دارد و گرچه مباحث مديريتي را بسياري به دوران پديد آمدن كارخانهها و مجتعهاي كارگري و اقتصادي نسبت ميدهند و نوع روشهاي برخوردي كارفرمايان با كارگران را به نقد و بررسي و ارزيابي ميگذارند و هم اكنون مبحث چگونگي اداره انسانها و مراكز گوناگون اقتصادي و نظامي، سياسي، اجتماعي، بهداشتي نوعي با مباحث مديريت در ارتباط است كه هر يك از دولتها و ملتها و حكومتهاي كيفري جهان تلاش ميكنند تا با راه رسم و آداب و رسوم و نوآوريهاي خاص خودشان مديريت را تعريف نمايند و فرد و جامعه را اداره نمايند در حقيقت به تعداد كتب مديريتي براي مديريت تعريف انجام دادهاند ما ضمن ارائه چند تعريف از مديريت به مبحث اصلي خودمان يعني مديريت اسلامي ميپردازيم.
تعريف مديريت: عبارتست از انجام كار باو بوسيله ديگران براي رسيدن به اهداف سازماني
عبارتست از علم و هنر متشكل و هماهنگ كردن رهبري و كنترل فعاليتهاي دسته جمعي براي نيل به هدفهاي مطلوب با حداكثر كارايي.
مديريت اسلامي: علم و هنر به كارگيري صحيح افراد و امكانات در جهت وصول اهداف سازماني است بنحوي كه با موازين شرع مغايرت نداشته باشد.
با توجه به اينكه مديريت را به زمان بوجود آمدن كارخانجات نسبت دادهاند ولي بايد اين مبحث را مد نظر داشت كه مديريت از زندگي اجتماعي انسانهاي اوليه بصورت مديريت خانواده شروع گرديده و مسابقه مديريت اسلامي به زمان پيامبر (ص) و امامات بر ميگردد و در زمان حال نيز مديريت اسلامي در كشور خودمان پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي به رهبري مقام عظماي ولايت معمار بزرگ انقلاب حضرت امام خميني (ره) شكل گرفته است در خصوص مديريت خانواده حضرت علي (ع) در نهجالبلاغه چنين فرموده است:
تا مديريت خانواده با اصالت و سلامت و ارزشهاي اخلاقي سامان نگيرد استحكام و قوام پيدا نكند و فرزندان تربيت نشود و راه و رسم زندگي را نياموزند و با ارزشهاي اخلاقي آشنا نگردد در فرداي نزديك نخواهند توانست انواع مديريتها را بخوبي اداره كند و از آينده سازان كشور باشد يعني اينكه وقتي كه فردا مديريت كشور را به دست چنين افرادي بدهند نميتواند به ارزشها توجه نمايد.
با توجه به اينگونه واقعيتها حضرت علي (ع) در دستورالعملهاي سياسي و مديريتي به مديران ارشد خود رهنمود ميدادند كه مديران كشورهاي اسلامي را از خانوادههاي پاك و نيكوكار انتخاب نماييد.
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
اصول مديريت اسلامي:
1 ـ حكومت و مديريت اسلامي 2 ـ برنامه ريزي 3 ـ سازماندهي 4 ـ انگيزش 5 ـ رهبري 6 ـ سلوك مديريت 7 ـ كنترل 8 ـ پيگيري 9 ـ تصميم گيري
با توضيح مختصري در خصوص هر يك از اصول مديريت اسلامي ميپردازيم.
1 ـ ضرورت تشكيل حكومت و مديريت اسلامي:
مردم به زمامدار نيازمندند خواه نيكو كار باشد يا بدكار تا مومنان در سايه حكومتش به كار خويش مشغول و كافران هم بهرهمند شوند.
پس از اثبات لزوم حكومت از نظر روايات اسلامي بايد توجه داشت كه اجزا و پيكره نظام و حكومت را مديريتها تشكيل ميدهد از اين رو بايد گفت هنگامي كه گفته ميشود حكومت بايد عادلانه باشد به معناي آن است كه بايد مديريتها براساس عدل، از راس حكومت تا پايينترين اجزاي آن بوجود آيد.
2 ـ برنامهريزي:
الف) عبارتست از تفكر در كليات و جزئيات برنامه
ب) برنامهريزي متضمن تعيين هدفها و مقاصد سازمان و تهيه نقشه و برنامه كار است و برنامهها نشان ميدهد كه هدفها چگونه بايد تحقق يابد.
همانطوريكه از تعريف برنامهريزي مشخص است از مهمترين اركان مديريت بوده و هيچ مديري نبايد اهداف سازمان را بدون برنامه تعقيب كند.
اهميت برنامهريزي از نظر آيات و روايات:
امارات الدول انشاء الحبل علي (ع)
بقاي مناسب دولتها مربوط به برنامهريزي و چاره انديشي در امور ميباشد.
هرگاه كاري را انجام دادي از روي علم و عقل انجام بده و برحذر باش از اينكه كاري را بدون آينده نگري و آگاهي انجام دهي (بهار النوار پيامبر اسلام)
برنامهريزي باعث ميگردد كه انسان دچار ندامت بعلت بيبرنامهگي نگردد و در حل مشكلات و مسائل كمك نمايد و از امكانات بهترين استفاده را بنماييم.
انواع برنامهريزي: الف) برنامهريزي استراتژيك (جامع) ب) برنامهريزي عملياتي (اجرايي)
3 ـ سازماندهي:
سازماندهي مستلزم آن است كه منابع يعني افراد ـ سرمايه و تجهيزات به موثرترين شيوه براي حصول هدفها فراهم شود بنابراين سازماندهي شامل تركيب و يگان سازي منابع است.
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
عمليات سازماندهي:
1 ـ شناسايي و دستهبندي كارها
2 ـ واگذاري اختيارات و مسئوليتها پس از تعريف
3 ـ ايجاد و برقراري ارتباط
1 ـ در سازمندهي يك اداره سازمان يا حكومت مباني مختلفي چون هدف، وظيفه، نوع توليد، عمليات و ارباب رجوع وجود دارد براي دستهبندي كارها با توجه به اهداف مجموعه و برنامهها و فعاليتها ميبايستي كه تقسيم كار صورت پذيرد.
واجعل لكل انسان من خدمك عملاً تاخذ به خانه احري الا تيواكلو في خدمتك
براي هر يك از زيردستان و كاركنان خود كاري تعيين كند تا او را نسبت به همان كار مواخذه و بازپرسي كني زيرا اين روش سزاوارتر است تا اين كه كارهايت را به يكديگر وانگذاريد علي (ع)
2 ـ تعريف و واگذاري اختيارات و مسئوليتها
پس از دستهبندي كارها بايد براي هر قسمت مسئولي انتخاب نمود وحدود اختيارات او را مشخص نمود.
اي مالك بايد به هر نوع كاري از كارهايت يك رئيس انتخاب كني رئيس كه كارهاي مهم وي را مغلوب نسازد و كثرت كارها او را پريشان و خسته نكند. علي (ع)
3 ـ ايجاد روابط بين قسمتهاي درون سازماني و بيرون سازماني ميباشد اگر ارتباط و روابط بصورت صحيح برقرار شود بسياري از مشكلات حل ميگردد.
بدان قسمتي از كارهاست كه بايد شخصاً آنها را انجام دهي از جمله پاسخ دادن به كارگزاران دولت، در آنجا كه منشيان و دفتر داران از پاسخ عاجزند و ديگري برآوردن نيازهاي مردم است.
در همان روزي كه احتياجات گزارش ميشود و پاسخ آنها براي همكارانت مشكل و دردسر ميآفريند.
4 ـ انگيزش:
بطور كلي شيوههاي بسيج بكارگيري و حركت دادن انسانها براي انجام دادن كارها
الف) براساس ميل و رغبت
ب) براساس شغل سازماني براي رسيدن به نيازها
تعريف انگيزه: عبارتست از يك محرك دروني كه انسان را به انجام كار بر ميانگيزد.
افراد (مديراني) كه بتوانند براي نيل به اهداف سازماني به خوبي در انسانها انگيزه كار و فعاليت به وجود آورد به پويايي و تحرك لازم در سازمان خواهد رسيد.
«تو اي خرابت را پرداخت كردهاي از پروردگارت اطاعت نمودهاي و رهبر و امامت را خشنود كردهاي مانند كار مرد ضابط و نيكوكار پرهيزگار و نجيب پس خداوند گناهان تو را بيامورزد كوشش تو را قبول كند و عاقبت تو را نيكو گرداند. علي (ع)
هدف حضرت علي (ع) از اين نامه به سعر تشويق و تمجيد از مدير لايق بوده است.
5 ـ رهبري:
هدايت و رهبري از مباحث بسيار اساسي در مديريت ميباشد. زيرا مهمترين حركت مدير آنست كه با بكارگيري صحيح نيروهاي انساني با بهترين مشكل سينه حوادث و مشكلات را بشكافد و برنامههاي سازمان را اجراء و رسيدن به اهداف را سهل الوصول نمايد.
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
تعريف رهبري:
1 ـ عبارتست از تاثير گذاري بر افراد در انجام وظايفشان با ميل و علاقه
2 ـ عبارتست از هنر يا علم نفوذ در اشخاص به طوري كه با ميل و خواسته خود در جهت حصول هدفهاي تعيين شده گام بردارد.
صفات رهبري:
1 ـ سعه صدر:
در نسبت «سعه» به معناي طاقت و قدرت و «صدر» به معناي سينه ميباشد.
از سعه صدر بعنوان شرح صدر نيز ياد ميكنند يعني گشادگي در سينه
آله الرتاسه الصدر ابزار رياست سعه صدر است علي (ع)
و علايم سعه صدر نيز حلم (بردباري) و متانت در شاديها و مقاومت در برابر مشكلات ميباشد.
2 ـ هوش:
هوشياري در رهبري داراي تأثير بسيار زيادي است كسي كه از نيروي ارزشمند هوش بهره بيشتري داشته باشد در شناخت نيروها آگاهي به امور فهم مشكلات، يافتن راه حلها و شناخت نقاط ضعف و برنامهها پيشبيني دشواريهاي آينده ايجاد انگيزش در نيروها و به كارگيري فنون مديريت موفقتر خواهد بود.
من امارات الدوله القظه لحراسه الامور
از دلايل بقاي دولت بيداري (آگاهي و هوشياري) در حفظ و حراست امور ميباشد.
3 ـ توانمنديهاي علمي و فني
كساني كه در امور واگذاشته به ايشان از دانش و تجربيات بيشتري برخوردارند بهتر ميتوانند از بين نيروها مورد پذيرش واقع شوند.
قرآن مجيد: خداوند (طالوت) را بر شما برگزيد و علم و جمارت (قدرت) او را وسعت بخشيد خداوند سلكش را به هر كس بخواهد ميبخشد و احسان خداوند وسيع و آگاه (از لياقت افراد براي ضعيفها) است.
4 ـ ابتكار نوآوري
كساني كه داراي خلاقيت و نوآوري هستند مورد احترام كاركنان واقع ميشوند و زمينه ايجاد قدرت شخصي و نفوذ آن در بين نيروها به وجود ميآيد.
5 ـ سعي و كوشش:
يكي ديگر از ويژگيهاي كه موجب موفقيت و تاثير رهبران در پيروان ميشود سعي و كوشش و تلاش ميباشد كساني كه در كارها جدي پرتلاش و فعال باشند اعتماد و علاقه نيروها را به خود جذب ميكند اين حالت زمينه ساز نفوذ رهبران در پيروان ميگردد.
ما ادراك المجد من كاته الجد عزرامحكم
كسي كه كوشش نكرد به مجدد عظمت نرسد
من اعمل اجتهاده بلغ حراده
كسي كه كوشش كرد به مراد خود رسيد
6 ـ پشتكار: يكي ديگر از ويژگيهاي نفوذ رهبرذان پشتكار آنها ميباشد.
الامور بتمامها و الاعمال بخوا تيمها
ارزش و اهميت امور به تمام كردن آن و اعمال به خاتمه آن است
7 ـ شجاعت:
شجاعت و ديوار بودن يكي ديگر از صفات رهبران است الشجاعه زين يعني شجاعت زينت است
8 ـ شهرت:
سوابق روشن و افتخار آميز بودن رهبران يكي ديگر از ويژگيهاي آنها است.
حسن الشهره حصن القدره خوبي شهرت نگهدارنده قدرت است.
9 ـ سخنراني
يكي ديگر از ويژگيهاي رهبران سخنراني ميباشد توان سخن گفتن و تبيين مسائل براي پيروان يكي از امور مهم در رهبري ميباشد با سخنراني خوب در تبيين برنامهها و مشكلات و راهحلهاي موفق، نيروها را دلگرم، كدورتها را مرتفع ساخته وجود و ستي و محبت را در بين نيروها بوجود ميآورند.
اصوب الرمي القول المصيب صحيح ترين تيراندازي گفتار درست است
6 ـ سلوك مديريت :
سبك و شيوه برخورد رهبر و مدير با زير دستان از مسائل بسيار مهم مديريت است
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
مهارتهاي كه در فرا كرد مديريت ضرورت دارد بر سه نوع است
1 ـ فني مدير ارشد
2 ـ انساني مديران مياني
3 ـ اداكي مديريت سرپرستي
سبك رهبري در منابع اسلامي:
الف ) محبت به مومنان
و احفض جناحك المومنين بال و پر خود را بر مومنان فرود آر
ب ) مهر و محبت به انسانها
و اما اخ لك في الدين او نظير لك في الخلق
رعيت يا برادر ديني و يادر آفرينش مثل تواند
ج ) لزوم مدارا و دوستي با زير دستان
مداراه الرجال من الفضل الاعمال
مدارا كردن با مردم از بهترين اعمال است
د ) اصل شدت عمل بر دونوع زير تقسيم مي شود :
1 ـ لزوم فرمانبرداري
الخلاف يهدم الراي يعني اينكه مخالفت تصميم گيري را نابود مي كند
2 ـ شدت عمل در برابر افراد متمرد و نافرمان
شدت و سختگيري را با كمي نرمش در هم آميز و آن جاكه مدارا كردن بهتر است مدارا كن اما آن جايي كه جز با شدت عمل، كار از پيش نميرود شدت را بكار ببندد.
7 ـ كنترل و پيگيري:
پس از برنامهريزي و ابلاغ برنامههي عملياتي جهت اجرا و ابلاغ دستورات لازم كنترل يكي از مهمترين وظايف مديران است مطرح ميشود.
كنترل عبارتست از توجه به نتايج كار و پيگيري براي مقايسه فعايتهاي انجام يافته با برنامههاي و اعمال اصلاحات مقتضي در مواردي كه از انتظارات اعزامي صورت گرفته است.
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
يكي از مسائل اساسي و محوري در كنترل نظارت و ارزيابي و پيگيري در مورد ارزيابيهاي بعمل آمده و انجام دادن اصلاحات لازم.
كنترل بيشتر در روند اجرايي و پس از رويت نقطه ضعف و قوتهااست كه بكار برده ميشود.
كنترل بر دو نوع ميباشد.
1 ـ كنترل يا نظارت آشكارا
مدير مستقيماً وارد عمل ميشود و بر امور نظارت ميكند ديگري نظارت
2 ـ نظارت يا كنترل دروني
يا همان خود كنترلي است اين حالتي است كه در وجود فرد كه او را به انجام وظايفش مينمايد بدون آنكه عامل خارجي او را تحت كنترل آورد.
3 ـ نظارت پنهان:
يعني اينكه افرادي ناشناس عملكرد كارگزاران را تحت نظر قرار دهند و به مدير گزارش نمايند در ارزيابي و كنترل لازم نيست كه ما به بررسي جزء به جزء كار بپردازيم بلكه بايد نقاط مهم و كليدي را به درستي مشخص و معين گردد و مورد ارزيابي قرار گيرد.
9 ـ تصميم گيري:
يكي از مهمترين مسائل در كليه فعاليتها و مراحل تصميم گيري است در مورد هر چيزي در زندگاني و سازمان خود تصيماتي در خصوص برنامهريزي، انتخاب هدف و طراحي برنامه، قبول برنامه و ابلاغ آن جهت اجرا و ترسيم سازماني مناسب سازماندهي، رهبري و كنترل اتخاذ مينمايم و يكي از مهمترين عوامل بشمار ميرود حتي يكي از مهمترين عوامل شكست و موفقيت يك مدير تصميمگيري آن ميباشد.
تصميمگيري يعني اينكه انتخاب يك راه حل مناسب و بهتر از بين راهحلهاي مختلف
راي الرجال ميزان عقله ميزان عقل مرد، انديشه اوست
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
مراحل تصميمگيري:
الف) شامل تشخيص و تعيين مشكل و شناخت مسالهاي كه در راه تحقق اخداف مانع ايجاد كرده است در اين مرحله سعي ميشود مشكل اصلي و واقعي شناسايي شده و معلوم گردد كه علل مشكل چيست اين مرحله مهمترين مراحل تصميمگيري است.
ب) يافتن راه حلهاي ممكن براي رفع مشكل ميباشد.
كلل ضيق مخرج براي هر تنگنايي راه خروجي است
ج) انتخاب معيار براي سنجش و ارزيابي راه حلهاست.
5) كليه راه حلها با يكديگر مقايسه و ارزيابي قرار ميگيرد.
هـ) سنجش راه حلها نسبت به همه با توجه به معيار پيش بيني شده در مراحل سوم و برآورد نتيجه در مرحله چهارم
افكار مختل را با يكديگر مقايسه كنيد، راه صحيح آن به دست خواهد آمد.
و) انتخاب يك راه حل از ميان راه حلهاي مختلف
مسائلي كه بايد در تصميمگيري لحاظ شود يا احتمال خط در تصميمگيري كاهش يابد.
1 ـ عاقبت انديشي 2 ـ استفاده از تجارب 3 ـ مشورت 4 ـ رعايت خطوط كلي برنامه جامع و برنامه عملياتي
موانع قاطعيت در تصميم گيري
1 ـ ترديد و دودلي 2 ـ ترس 3 ـ هوسهاي مردم 4 ـ خويشان و نزديكان 5 ـ استهزاء 6 ـ حرف مردم
لغزشهاي تصميمگيري
1 ـ پيروي از هواسهاي نفساني 2 ـ تصميمگيري بدون تمركز 3 ـ ناپختگي 4 ـ فريب
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
منابع:
1 ـ مديريت اسلامي محمد حسن نبوي ناشر بوستان كتاب قم
2 ـ امام علي (ع) و مديريت اسلامي محمد دشتي ناشر موسسه فرهنگي تحقيقاتي حضرت علي (ع)
3 ـ مديريت رفتار سازماني ترجمه دكتر قاسم كبيري ناشر دانشگاه آزاد اسلامي
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
مديريت اسلامي
موضوع : تحقيق دربارة مديريت اسلامي آنگونه كه بايد باشد و اجراء شود .
قبل از هر چيزي ميخواهم مقدمهاي دربارة مديريت بيان كنم تا مطلب فوق را بهتر درك كنيم .
تا قبل از انقلاب صنعتي علم مديريت در قلمرو فلسفه قرار داشت و فلاسفه بطور غير مستقيم روشهايي را براي حسن رفتار انسانها و روابط اجتماعي و نيز امور مربوط به آنها ارائه ميدادند.اما بعد از انقلاب صنعتي به دليل رشد بنيههاي اقتصادي و توسعة مؤسسات و سازمانهاي صنعتي ، دگرگوني قابل ملاحضهاي در نظام اجتماعي و سياسي جامعه بوجود آمد ، و محققان در راستاي اين تحولات و دگرگوني در صدد برآمدند تا روشهاي سيستماتيك و تئوريهاي جديدي را كه مناسب با تكامل صنعتي باشد به نظام اجتماعي عرضه كنند .
حاصل اين پژوهشها و تحقيقات منجر به ظهور علم مديريت در جهان غرب پس از انقلاب صنعتي گرديد .
جوهر ذاتي اين علم مبتني بر افزايش فراودههاي اقتصادي و كالاهاي صنعتي بود ، و تنها راهها توليد بهتر و دستيابي با سود بيشتر را نشان ميدادهاست ، و همين امر موجب شد كه كارفرمايان و صاحبان سرمايه رشد چشم گيري پيدا كرده و در مقابل كاگران به ابزار توليد مبدل گردند و تضادها و برخوردها طبقاتي بين آنها به اوج خود برسد .
براي نمونه به پايهاي از نظرات انديشمندان غرب در اين زمينه استفاده ميكنيم .
فايل ميگويد : علم و هنر متشكل و هماهنگ نمودن و رهبري و كنترل فعاليتهاي دستهجمعي براي رسيدن به هدف يا هدفهاي مشترك را مدريت مينامند . « كتاب علم مديريت و روابط انساني ، ناصر شادرخ »
آقاي چارلزاف آستن ميگويد : مديريت و اداره كردن براي بعضي هنر است و براي بعضي علم ، مديريت خواه علم باشد ، خواه هنر تاريخ بشري گواه آن است كه توانائي شخص در رسيدن به يك هدف مشخص بوسيلة افراد ديگر يكي از مهمترين و با ارزشترين هنرها در علوم انساني است « بيماريهاي مديريت چارلزلف آستن-ترجمة سيروس پرهام»
و بلاخره تعريفي كه اكثريت متخصصان علم مدريت آنرا قبول دارند ، مدريت را انجام دادن كارها بوسيله و از طريق ديگران ميدانند .
به طوري كه از تعريف فوق بر ميآيد ، مديريت عمدتا بستگي به دو عامل دارد ، اول تامين هدف سازمان به هر طريق ممكن ، و دوم وجود نيروي انساني . بر اساس توجه و اولويت قرار دادن هريك از اين دو عامل ، نظريهها و مكاتب مختلفي بوجود آمدند كه مجموعا از آنها بهعنوان مديريت علمي ياد ميشود . از جملة آن نظريههاي مكيت مديريت علمي تيلور است . نامبرده مسائلي را از جهت پيشبرد اهداف سازمان مورد بررسي قرار داد كه بعدا بهعنوان اصول مديريت علمي تيلور نام گرفت و آن اصول عبارتند از :
1. تفكيك ، تخصص و تقسيم كار به كوچكترين جزء ممكنه و بهطريق علمي .
2. پيدا كردن بهترين روش انجام كار .
3. يافتن استاندار انجام كار .
4. استخدام بر اساس تخصص و از طريقة علمي .
5. وضع دستمزدها با توجه بهانجام كار و نه فقط از روي قدمت خدمت .
6. همكاري بين مدير و مجري براي حصول اطمينان از انجام كارها .
7. تقسيم كار به تساوي بين مدير و مجري با تفكيك وظايف مديريت از وظايف اجرائي .
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
-
از جمله اشخاص ديگري كه وظايف مديريت را با ارائة اصولي تبيين نمودهاست ، هانري فايول فرانسوي است كه بعدا به مكتب يونيورساليست يا همگاني معروف گرديد . اصول مكتب همگاني مديريت عبارتند از :
1. وابستگي اختيار و مسوليت
2. وحدت فرماندهي
3. وحدت مديريت
4. ارتباط موازي
5. تقسيم كار
6. انضباط
7. پرداخت در برابر انجام كار
8. تمركز امور سازماني
9. نظم و عدالت
10. ايجاد سيستم كار بر خدمتي
11. ابكار و قسمتها
12. تابعيت منافع شخصي از منافع عمومي سازمان
بطوريكه ملاحضه ميشود در اينگونه مكاتب صرفا هدف سازمان ملاك و مبنا قرار گرفتهاست و نقش انسان در فرآيند كارها ناچيز و يا ناديده گرفته شدهاست .
بهخاطر ضعف محسوس و آشكار در نظريههاي فوق ، شخص ديگري بنام النون مايو مكتب روابط انساني را بنيان نهاد ، ايشان طي آزمايشات مكرر بر روي كارگران يك كارخانه متوجه اين حقيقت شد كه عامل روحي نقش مهمي در افزايش سطح محصول كارخانه دارد و حتي نقشي كه عامل روحي در ايجاد انگيزه و علاقه در كارگران دارد با عوامل مادي اصلا قابل مقايسه نميباشد .
بهرحال مديريت صنعتي نهتنها مشكل جامعه را حل نكرد بلكه بر وخامت اوضاع افزود و روح ماشين گرائي و ابزار زدگي را در مردم حاكم نموده و شخصيت وجودي آنان را به بوتة فراهوشي سپرد . سرانجام در مقابل مشكلات عديده و فراواني كه روز به روز در حال افزايش بود جامعه شناسان و روانكاوان به اين فكر افتادند كه صرفا مديريت صنعتي تكاپوي نياز بشر را نميكند ، بلكه بايد براي هر مؤسسهاي با توجه به ساختار تشكيلات آن مديريت مجزائي تدوين نمود . لذا ميبينيم در قرن بيستم انواع مديريت از قبيل مديريت آموزشي و نظامي و سياسي و غيره به جامعه بشري در غرب ميشود .
با اطمينان ميتوان گفت همة اين مديريتها از درجة بهرهوري و پويايي لازم برخوردار نيستند ، زيرا كه اصول اخلاص و انساني در آنها رعايت نشدهاست .
در حوضة مديريت چه صنعتي و چه آموزشي و … يكسري عوامل اخلاقي وجود درند كه بدون توجه به آنها مفهوم مديريت كامل نميشود ، و از اينكه اغلب روشهاي مديريت از جامعيت و قوت لازم برخوردار نيست ، بدليل ناديده انگاشتن همان عوامل مهم است .
اطلسATLAS ( از القاب حضرت عباس به معنی بسیار شجاع )
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن