مطمئنم آخرین دیدار نبود تو همین دنیا تورو می بینم
خبری از تو به دستم میرسم من به هر دوباره ای خوشبینم
همین امشب تا همه خوابیدن هرجا هستی یه چراغ روشن کن
بهترین لباسی که داری بپوش خودتو آماده رفتن کن
هر شب از بالاترین نقطه شب توی گرگ و میش گریه می کنم
مث اون کسی که سوخته با یه حرف همه زندگیش گریه می کنم
هرجا هستی یه چراغ روشن کن یا نجاتم بده از حساسم
یا که رد شو و بهم تنه بزن شاید اینجوری تورو بشناسم
حق داری ازم بترسی که فقط بلدم معنی پاییز بدم
چشم بسته می تونم از نفسات تو جمعیت تورو تشخیص بدم
حتی اسمتم نمیدونم چیه تورو از چشات شناخم اون دفه
کدومه پنجره اتاق تو انتظار هر ثانیه ش مزخرفه