تعریف تذهیب

در فرهنگهای فارسی تعریف دقیقی از تذهیب وجود ندارد ؛ تعریفی که ما را به اصل و منشاء این هنر رهنمون باشد. در برخی از کتابهای قدیمی و اغلب تذکره ها فقط نامی از نقاشان و مذهبان آمده است که این ، برای دریافت معنای تذهیب کافی نیست. در لغتنامه ها ، تذهیب را زرگرفتن و طلا کاری دانسته اند ، اما این ، هم تمام معنای تذهیب نیست. در دایرة المعارفهای فارسی نیز تعریفهایی از تذهیب آمده است که به شیوه های تذهیب ، در یک دوره ی خاص از تاریخ ، تعلق دارد.
به هر حال تذهیب را می توان مجموعه ای از نقشهای بدیع و زیبا دانست که نقاشان و مذهبان برای هرچه زیباتر کردن کتابهای مذهبی ، علمی ، فرهنگی ، تاریخی ، دیوان اشعار ، جُـنگهای هنری و قطعه های زیبای خط به کار می برند. استادان تذهیب این مجموعه های زیبا را در جای جای کتابها به کار می گیرند تا صفحه های زرین ادبیات جاودان و متون مذهبی سرزمین خود را زیبایی دیداری ببخشند. بدین ترتیب است که کناره ها و اطراف صفحه ها ، با طرحهایی از شاخه ها و بندهای اسلیمی ، ساقه ، گلها و برگهای ختایی ، شاخه های اسلیمی و گلهای ختایی و یا بندهای اسلیمی و ختایی و ... مزین می شوند.


مکتبهای تذهیب

تذهیب ، همچون نقاشی ، دارای مکتبها و دوره های خاصی است ؛ چنانکه می توان از مکاتب سلجوقی ، بخارا ، تیموری ، صفوی و قاجار و شعب مختلف هر مکتب سخن گفت. برای مثال ، در مکتب تیموری ، شعبه های شیراز ، تبریز ، خراسان و ... را می توان تمیز داد و در واقع ، تفاوت در رنگها ، روش قرار گرفتن نقشها در یک صفحه تذهیب و تنظیم نقشها در مکتبهای مختلف ، عامل این تفاوت است. برای نمونه ، تذهیب در مکتب بخارا به آسانی از تذهیب در دیگر مکتبها بازشناخته می شود. چون ، در مکتب بخارا از رنگهای زنگار ، شنگرف ، سورنج و سیاه استفاده می شده است ؛ در صورتی که در مکتبهای دیگر ، رنگها به این ترتیب کاربرد نداشته است.

می توان گفت تذهیبهای دوره های مختلف ، بیان کننده حالات و روحیات آن دوره ها هستند: تذهیب سده چهارم ه.ق ساده و بی پیرایه ، سده های پنجم و ششم ه.ق متین و منسجم ، سده هشتم ه.ق پرشکوه و نیرومند و سده های نهم و دهم ه.ق ظریف و تجملی هستند.

بررسی آثار تذهیب شده دردوره های گذشته ، بر تاثیر فراوان هنر تذهیب ایران در دیگر کشورها – هند ، ترکیه عثمانی و کشورهای عربی- حکایت دارد. هنرمندانی که در اوایل دوره ی صفوی از ایران به هند مهاجرت کردند ، بنیانگذار مکتب نقاشی ایران و هند شدند و آثاری بزرگ از خود بر جا گذاردند. آثار به جا مانده از مکتب مغولی هند که در نوع خود بی مانند است ، بر این واقعیت حکایت دارد که این مکتب تداوم مکتب نقاشی ایران و هند است.

در ترکیه عثمانی ، هنرمندان مذهّب زیاد جلوه نکردند و اگر این هنر در آن سرزمین رشدی کرد ، به خاطر هنرمندان ایرانیی بود که با مهاجرت به ترکیه عثمانی ، بنیانگذار مکتب هنری در آن دیار شدند. در کشورهای عربی نیز ، به سبب بازگشت هنرمندان ایرانی از آن کشورها ، هنر تذهیب اوجی نیافت.

در واقع ، هنر تذهیب ایران در دنیا یگانه است. در اروپا ، به نوعی از آذین و آرایش ، تذهیب می گویند و تذهیب ایرانی را با آن مقایسه می کنند ؛ اما تذهیب اروپایی با تذهیب به شیوه ایرانی ، به طور کلی ، فرق دارد. آذینهای تذهیب اروپایی از ساقه ی درختی مانند مو و برگهای رنگین تشکیل شده است و در کنار آنها ، گاهی پرندگان ، حیوانها ، صورتهای مختلف انسان و مناظر طبیعی را می توان دید.


پیشینه تذهیب

پیشینه آذین و تذهیب در هنر کتاب آرایی ایران ، به دوره ساسانی می رسد. بعد از نفوذ اسلام در ایران ، هنر تذهیب در اختیار حکومتهای اسلامی و عرب قرار گرفت و « هنر اسلامی » نام یافت. اگر چه زمانی این هنر از بالندگی فرو ماند ، اما مجددا پویایی خود را به دست آورد. چنانکه در دوره ی سلجوقی مذهـبان ، آرایش قرآنها ، ابراز و ادوات ، ظرفها ، بافته ها و بناها را پیشه ی خود ساختند و چندی بعد ، در دوره تیموری این هنر به اوج خود رسید و زیباترین آثار تذهیب شده به وجود آمد.

هنرمندان نقاش ، صحافان و صنعتگران ، به خواست سلاطین از سراسر ایران فراخوانده شدند و درکتابخانه های پایتخت به کار گمارده شدند. بدین ترتیب ، آثار ارزشمند و با شکوهی پدید آمد. در دوره ی صفوی ، نقاشی ، تذهیب و خط درخدمت هنر کتاب آرایی قرار گرفت و آثاری به وجود آمد که زینت بخش موزه های ایران و جهان است. اما ، رنج هنرمندان بی ارج ماند و ارزش آنان در زمان زندگیشان شناخته نشد و هنر نقاشی به ویژه تذهیب ، پس از دوره صفوی از رونق افتاد. اگر چه هجوم فرهنگ غرب به ایران ، حرکت پیشرو این هنر را کند ساخت ، ولی با زحمت هنرمندان متعهد و دوستداران هنر این مرز و بوم، شعله ی هنر تذهیب همچنان فروزان است .
چگونگی انجام یک اثر تذهیب


برای انجام یک اثر تذهیب، پس از آماده کردن بوم، طرح مورد نظر را روی کاغذ پیاده می کنیم. با برداشتن طرح روی کاغذ کالک (طرح 1) کار را ادامه می دهیم و سپس، آن را بر روی بوم اصلی برمی گردانیم. یعنی بر پشت کاغذ کالک مهره می زنیم.

پس از پیاده کردن طرح بر روی بوم، اطراف خطوط طراحی شده را با رنگی کم مایه قلمگیری (طرح2) و در پایان، خطوط مدادی را پاک می کنیم .

اینک مرحله ی طلا زدن فرا رسیده است. در اینجا، تمام خطوط ساقه ها و برگ ها را چنان که لازم باشد طلا می زنیم (طرح 3). سپس، طلا را مهره می کنیم تا برق بیفتد.

پس از مهره کردن، در صورت لزوم، گل ها و طرح های دیگر را رنگ می کنیم. قلمگیری طلایی ها و گل ها و سایه زدن آنها مرحله دیگری از کار تذهیب است (طرح 4) که عمل لاجورد زدن را در پی دارد.

لاجورد زدن کار بسیار حساس و ظریفی است (طرح 5) و دقت در آن سبب می شود که خطوط ساقه ها ظرافت خود را حفظ کنند و خطوط طلایی یکنواخت باشند. بدین ترتیب است که تذهیبی زیبا، جالب و چشم نواز به دست می آید. در واقع، روش درست انجام دادن تذهیب همین است که سَدِه ها تجربه شده و به ما رسیده است.

در قدیم، در مکتب کشمیر، این روش مرسوم بود که ابتدا تمامی سطح مورد نظر را لاجورد می زدنند و سپس، با خطوط طلایی بسیار ظریف بر روی آن طراحی می کردند. آهسته مهره زدن مرحله بعدی کار تذهیب بود. این روش، امروزه مرسوم نیست.

گاهی اوقات، مُذّهبان برای راحتی کار، به غلط، ابتدا لاجورد می زنند و سپس ساقه ها را به رنگ طلایی در می آورند. این روش سبب می شود که نه تنها کار مهره زدن مشکل شود بلکه به هنگام طلایی کردن ساقه ها، طلا به اطراف لاجورد گیر کند و ساقه ها یکنواختی خود را از دست بدهند.

(طرح 6) تذهیبی کامل را ارائه می دهد که شمسه ای کوچک برای حاشیه کتاب است.
ابزارهای تذهیب

  • ابزارهای تذهیب
  • قلم مو
  • طلا و نقره
  • مهره
  • کاغذ
  • رنگ
  • پرگار، ترلینگ، خط کش





ابزارهای تذهیب



نقاشان و مذهّبان قدیم، خود ابزارهای کار خویش را آماده می کردند و در این زمینه، تجربه ها آموخته بودند که این تجربه ها سینه به سینه نقل می شد. اما، بعدها این روش پسندیده به فراموشی سپرده شد و اکثر رموز کار از شاگردان مخفی ماند. چنان که تا به حال کتابی جامع در این باره نوشته نشده است.

برای تذهیب، نیاز به این ابزارهاست: قلم مو، طلا و نقره، مهره، کاغذ آهار مُهر شده، کاغذ پوستی، کالک و یا طرح سوزنی، رنگ، پرگار، ترلینگ و خط کش.



قلم مو

قلم مو را از موی سمور و موی پشت گردن گربه – بین دو کتف تا روی دم – درست می کنند. اغلب، موی زیر گلوی گربه را برای تهیه قلم مو مناسب دانسته اند؛ اما این نظر نادرست است.

روش درست کردن قلم مو یکسان است، ولی سلیقه ها متفاوت است. پس از چیدن مو از پشت گردن گربه، موها را با شانه ی کوچک و ویژه این کار از ته شانه می زنند تا تمامی کرکها از ته آن خارج شوند. موهای شکسته را نیز از موهای سالم سوا می کنند و بیرون می ریزند. نوک موها را به اندازه مورد نیاز، وارد قالب می کنند. برای آنکه نوک موها در قالب نظم یابند و در یک خط قرار گیرند، ته قالب را به جای هموار می زنند. آنگاه موها را از قالب در می آورند، خیس می کنند، ته آنها را با نخ می بندند و نوکشان را از انتهای شاه پرکبوتر – این پر را قبلا تمیز کرده اند و نوک آن را بریده اند – رد می کنند تا موها به نوک شاه پر برسند. پس از بیرون آوردن مقدار موی مورد نظر از نوک شاه پر، انتهای پر را چسب می ریزند و دسته ای را که ساخته اند به آن می چسبانند. اینک، قلم مو برای نقاشی کردن آماده است.

در قدیم، نقاشان بهترین قلم موها را می ساختند. این قلم موها کمی بلندتر و نوک تیزتر از قلم موهای امروزی بودند. این مساله را از چگونگی خطوط آمده در نقاشیهای قدیمی می توان دریافت. زیرا در این نقاشی ها ، پردازها کمی کشیده تر از پردازهای نقاشی هایی بودند که در خَـلق آنها از قلم موی گندمی شکل و کوتاه استفاده می شود.

امروزه، جنس قلم موهای ساخته ی اروپا از موی سمور و سنجاب است که البته، موی سنجاب به قلم مو کیفیت بهتری می دهد. اما در کشورهای جهان سوم از هر گونه موی موجود و در دسترس استفاده می شود. چنانکه در چین، انواع قلم مو با موهای مختلف و برای کاربردهای گوناگون تهیه می شود.



طلا و نقره

از طلا برای زیباتر کردن و هماهنگی بیشتر بخشیدن به یک طرح تذهیب استفاده می شود. در قدیم، به ویژه در عهد سلجوقی، ورق طلا را بر روی کاغذ می چسباندند و سپس، طرح هایی را بر روی آن پیاده می کردند. این رویه ی کار، به خصوص در هنر کتاب آرایی مصریان، بسیار دیده شده است.

بعدها، طلا را به وسیله ی سریشم و یا عسل حل می کردند ( عسل بهتر و راحت تر طلا را حل می کند) . سپس آن را می شستند، پاک می کردند و بعد از زدن بر روی کاغذ مورد نظر، آن را مهره می زدند و براق می کرد که به آن پخته می گفتند و یا آنکه طلای حل شده را مهره نمی زدند و در نتیجه، رنگ طلایی مات به دست می آمد ( طلای خام ) که امروزه این روش همچنان مرسوم است.

گاهی، طلا را با وسیله ای مانند سنجاق فشار می دادند تا فرورفتگی ایجاد شود که به آن «سنجاق نشان» می گفتند. این روش بیشتر در دوره ی قاجار مرسوم بوده است.

نقره هم برای رنگین تر کردن و متفاوت ساختن رنگهای تذهیب کاربرد دارد. نقره را به مانند طلا کوبیده و بعد با سر یشم و یا عسل حل می کردند. با افزودن نقره به طلا، رنگهای متفاوت به دست می آید. امروزه، از دفترچه های طلا که از اروپا وارد می شود استفاده می کنند.



مهره

مهره را برای صیقلی کردن کاغذ و یا برای مهره زدن و براق کردن طلا و نقره به کار می برند. جنس مهره از عقیق و گاهی از یشم است. عقیق یمنی، بهترین عقیقی است که برای این کار مصرف می شود و عقیق های سلیمانی ایرانی، مصری و هندی نیز استفاده می شوند. امروزه، عقیق هندی بیشتر در دسترس است . این مهره ها به شکلهای گوناگون شاخی، سوزنی، تخت، پهن و ... ساخته می شوند و هر یک کاربرد خاص خود را دارند.

مهره هایی که برای صیقلی کردن کاغذ به کار برده می شوند بیشتر از صدفهای دریایی بزرگ هستند. در کتابخانه های سلطنتی از مهره های بزرگی استفاده می شده است که نمونه ی قدیمی آن در موزه ی توپقاپو سرای ترکیه مضبوط است.



کاغذ

امروزه برای پیاده کردن طرح از روی کاغذ فرعی ِ طراحی شده بر روی کاغذ اصلی ، از کاغذ پوستی یا کالک استفاده می شود ، ولی در قدیم این گونه نبوده است. در گذشته، طرح نقش شده بر روی کاغذ را به وسیله سوزن، سوراخ سوراخ می کردند. سپس، طرح سوزنی را روی کاغذ اصلی می گذاشتند و کیسه پارچه ای را که داخل آن مقداری خاکه ذغال بود بر روی طرح سوزنی می زدند. بدین ترتیب، طرح اصلی از لای سوراخ ها بر روی کاغذ اصلی نقش می بست. پس از پاک کردن خاکه های اضافه، طرح اصلی را با رنگ قهوه ای کم رنگ، قلمگیری می کردند. طرحی را که از کاغذ سوزنی بر روی کاغذ اصلی منتقل می شد «داغ» می گفتند.

امروزه، قلمزن های اصفهان، شیراز، تهران و شماری از دیگر شهرهای ایران از همین روش استفاده می کنند. کاربرد واژه ی کپی کردن، برای عمل برگرداندن طرح از روی کاغذ فرعی بر روی کاغذ اصلی، رایج است.



رنگ

رنگ از جمله مبحث های مهم نقاشی و تذهیب است. در گذشته، نقاشان و مذهّبان رنگهای مورد نیاز را خود با سختی فراوان، تهیه و آماده می کردند. فقط در دربار سلاطین، رنگسازان به نقاشان در این زمینه یاری می دادند. بدین سبب، نقاشان در زمینه ی رنگسازی و ترکیب رنگ ها بسیار آزموده و دانا بودند.

امروزه به دلیل در دسترس نبودن تجربه های پیشینیان و کم تجربگی اکثر پژوهندگان داخلی و خارجی، درک نادرستی از فن رنگسازی گذشته وجود دارد. برای مثال اندیشه آمیختن رنگ سفید با لاجورد، برای کم رنگ کردن این سنگ ، درست نیست. لاجورد سنگی است بسیار خوشرنگ و زیبا که از دوره های ماقبل تاریخ، در ساخت زینتهایی چون گردن بند، انگشتری ، نشانها و لولها به کار می رفت. در قدیم، لاجوردشویان ایرانی، این سنگ را از بدخشان افغانستان می آوردند و می کوبیدند. آنان با سایش و شستن لاجورد، طی زمان کوبیدن این سنگ، رنگهای آبی متفاوتی از کم رنگ تا پررنگ را به دست می آوردند. از این رو، برای کم رنگ شدن لاجورد نیازی به افزودن رنگ سفید به لاجورد نیست، مگر در مواقعی که به رنگ آبی خیلی روشن احتیاج باشد.

گل اخرا، گل ماشی، زرنیخ سیاه ، سرخ و سبز، لاجورد، نیل، زنگار، سبز سیلو، شنگرف، سورنج و سفید رنگهایی هستند که در قدیم کاربرد داشتند.



پرگار، ترلینگ، خط کش

پرگار، ترلینگ، خط کش از دیگر ابزارهای مورد استفاده در هنر تذهیب هستند که در قدیم، در نهایت زیبایی و استحکام، در ایران ساخته می شدند.
واژگان تذهیب



در تذهیب، به مانند هر هنر دیگر واژگانی وجود دارد که برای یک تذهیب آموز، آگاهی بر آن واژگان ضروری است. کتاب «قانون الصور» در بیان شماری از این واژگان می نویسد:

چنین کرد اوستادم رهنمایی که هست اسلیمی و دیگر ختایی
ز ابر و داغ اگر آگاه باشی چو نیلوفر فرنگی خواه باشی
مکن از بند رومی هم فراموش کنی چون اسم هر یک جای در گوش

در واقع ، ابرک ، اسلیمی (اسلامی) ، ختایی ، داغ ، فرهنگ ، فصّالی ، گره و ... اصول مترتب بر هنر تذهیب هستند که در اینجا تعریف موجزی از آنها می آید و سپس ، در بخش چهارم از آن اصول به طور مشروح سخن گفته می شود.
ابرک

ابرک دایره هایی کوچک و به هم پیوسته است که در کناره ی صفحه ی کاغذ ، نقاشی می شود و شکل ابر کوچک را نمودار می سازد.
اسلیمی (اسلامی)

اسلیمی تداوم هنر نقاشی دوره ی ساسانی و تکامل آن در دوره ی هنر اسلامی است. با نفوذ اسلام در ایران ، تزئین قرآنها و کتابهای مذهبی اسلامی با نقشهای اسلیمی رواج یافت.


بند اسلیمی

بند اسلیمی همان بند رومی را گویند که به هم وصل می شود و زیبایی خاصی دارد.
تاج

تاج طرحی است در بالای صفحه ی تذهیب که شکل تاج را دارد و به گونه های مختلف است. از تمامی و یا نیمی از طرح تاج در تزئین سرلوحه ی کتابها استفاده می شود و نیم تاج ، همان طور که از نامش بر می آید ، 2/1 تاج است که در یک صفحه طراحی می شود.
ترصیع

ترصیع به معنای گوهر نشاندن است و در تذهیب ، با نشاندن جواهر در جای گل و بوته ، صفحه های تذهیب را به زیباترین شکل آذین می کنند.

اگر این کار از نظر مادی ممکن نباشد ، تمامی صفحه ها و به ویژه صفحه های شروعی و پایانی کتاب را با طلا ، شنگرف ، لاجورد و زنگار تذهیب کامل می کنند. به صفحه ای که به صورت ترصیع تذهیب شده است «مرصع» گویند.


ترنج

ترنج نقشی است که از بند و شاخه ی اسلیمی و به اندازه های بزرگ ، متوسط و کوچک تشکیل می شود. ترنج ، گاه در حاشیه و گاه در سرلوحه ی صفحه های مُـذهـّب قرار می گیرد و نامهایی متفاوت می یابد. نصف یک ترنج را نیمه ترنج گویند که جدا از ترنج ، سر ترنج دربالا و یا پایین آنها قرار دارد و سرترنج ، ترنجی بسیار کوچک است که در بالای ترنج اصلی قرار می گیرد و با یک خط کوتاه به ترنج اصلی وصل می شود.
جدول

جدول خطوطی بر دورادور صفحه ی مُذهـّب یا منقش است که گونه های مختلف دارد. کاربرد واژه ی سیم کشی به جای جدول درست نیست.
ختایی

ختایی از جمله نقشهای اساسی هنرهای تزئینی ایرانی است که از ترکیب گل، غنچه و برگ پدید می آید و هر گردش موزون آن را یک بند می خوانند.
داغ

داغ ، نشان طرحی است که بر روی کاغذی دیگر آمده باشد.
دهن اژدر

دهن اژدر، نقشی است که به شکل دهان اژدها نمودار می شود. ظاهراً این نقش از دوره ی تیموریان رواج یافته است.




سرلوحه

سرلوحه ، سر صفحه ی اول کتاب و یا طرحی مُذهـّب و منقش است که در متن آن ، سرفصل کتاب را می نویسند. اغلب کتابهای قدیمی دارای سرلوحه بودند . بر سرلوحه، شکل گل و برگ ریز و نرمی نقش می شود.
سنجاق نشان

سنجاق نشان، نشان کردن بعضی زمینه های طلا با سنجاق است که انجام آن بر روی گره بندی، طرح را بسیار زیبا می کند. در قدیم، گاهی برای آنکه رنگ طرح را دگرگون سازند از این روش استفاده می کردند ، چون فشار سنجاقهای مخصوص بر روی زمینه ی طلا ، سبب تغییر رنگ صفحه ی مُطـّلا می شود. این روش در دوره ی قاجار بیشتر مرسوم بود.
شرفه

شرفه خطوطی است که به دور شمسه رسم می شود، آن را خورشیدسان می کند و اغلب به رنگ لاجورد و منقوش است. بیشتر اوقات، در بالای شرفه طرحی اسلیمی و یا ترنجی بسیار کوچک، فقط با یک رنگ، می آید.
شمسه

شمسه ، ترنج مرصعی از طلا و لاجورد است که گونه ی بزرگ آن در پشت صفحه ی اول کتابهای مُذهـّب پرکار یعنی در سر آغاز کتاب و قبل از ترصیع و سرلوحه نقش می شود. این آذین به شکل دایره و یا چند ضلعی است و چون خطوطی مانند شعاعهای خورشید از اطراف آن پراکنده می شود، به آن شمسه می گویند. اگر چند شمسه در حاشیه ی کتاب و یا در کنار نقش اصلی بیاید، آنها را به وسیله ی خطی کوتاه به یکدیگر وصل می کنند. دراین صورت شمسه ها شرفه ندارند.
فرنگی

به گل و بوته هایی که برگهایی پهن، آنها را فرا گرفته باشند فرنگی گویند. از آنجا که این برگها در کنده کاریهای زمان ساسانی دیده می شود کار برد واژه ی فرنگی در مورد آنها درست نیست.
فصّالی

فصّالی بسته هایی را گویند که در گردش اسلیمی و ختایی – بیشتر اسلیمی – از داخل یکدیگر رد شده باشند و به وسیله ی ترنجهایی کوچک ، خطوط را از یکدیگر جدا سازند و در عین حال آنها را به یکدیگر وصل کنند. به این اتصالهای اسلیمی و ختایی فصّالی گفته می شود.
کتیبه

به سرلوحه های کوچک که در متن آنها، عناوین مختلف کتاب را به رنگ طلایی با شنگرف و یا سفید می نویسند کتیبه گفته می شود.
کتیبه ی سرلوحه

کتیبه ی سرلوحه نوشته ای با زر و یا سفیداب است که با سرلوحه ها می آید. گاهی این نوشته به خط کوفی مشکول است.
کمند زرین

کمند زرین ، خط زیبا یا گل و برگهایی است که دور طرح را فرا گرفته باشد. گردش این گل و برگها به رنگ طلایی است. گاهی اوقات، به جدول نازکی از طلا که دو جدول مشکی اطراف آن را گرفته باشد نیز کمند زرین می گویند.
گره

گره ، که کناره ی تذهیب به جای جدول به کار می رود، طرحی به صورت زنجیرهای به هم پیوسته است. گاهی اوقات، به محل اتصال قسمتهای مختلف یک طرح نیز گره می گویند.
لچک ترنج

یک به چهار ترنج را که در گوشه ی صفحه ی نقاشی آمده باشد، لچک ترنج گویند.
لچکی

لچکی طرحی است که در گوشه ی صفحه به صورت سه گوش می آید و در خوشنویسی ها بیشتر در گوشه ی خطوط دیده می شود.
واگیره

واگیره یک قسمت از یک طرح بزرگ است. برای مثال اگر بخواهیم شمسه ای را طراحی کنیم، اول آن را به چند قسمت تقسیم می کنیم و طرح را در یک قسمت آن که واگیره نام دارد، پیاده می کنیم. این طرح در قسمتهای دیگر تکرار می شود