بخشي دستجردي رسول*
* گروه اقتصاد، دانشگاه يزد



در اقتصاد متعارف، اذعان مي شود که رشد اقتصادي و توزيع عادلانه تر درآمدها، اهدافي هستند که دستيابي همزمان به آنها امکان پذير نيست، زيرا حرکت در راستاي توزيع عادلانه تر درآمدها، تمايل کل به پس انداز را کاهش مي دهد. اما بر اساس الگوهاي رشد بهينه، به نظر مي رسد، بالاترين رشد اقتصادي هنگامي براي يک سيستم محقق مي شود که در توزيع امکانات و منابع توليد بين کليه نسل ها بيشترين توجه به عدالت معطوف شود، زيرا هرچه نسل هاي حاضر درتخصيص بهينه امکانات بين خود و ديگر نسل ها، اهميت بيشتري براي خود قايل باشند، حجم منابع در دسترس براي کل سيستم کاهش خواهد يافت و بنابراين رشد اقتصادي درنرخ پايين تري تثبيت خواهد شد. آن چيزي که اين سازوکار را فراهم مي کند، ارجحيت گذاري زماني نسل حاضر بر مقدار مصرف نسل هاي آتي است که ازطريق اعمال نرخ هاي تنزيل بالاتر فراهم مي شود و در نتيجه، عدالت بين نسلي (بين زماني)، بيشتر مخدوش شده و حجم بهينه پس انداز، کمتر و بنابراين رشد اقتصادي کمتري محقق مي شود.
برازش تجربي مدل براي اقتصاد ايران و حل الگو از روش بهينه يابي پويا، حاکي از آن است که، چنانچه سياستگذار اقتصادي در يک افق برنامه ريزي بتواند از طريق سياست هاي مناسب اقتصادي و اجتماعي، عدالت بين زماني بيشتري را محقق کند و ارجحيت زماني اجتماعي را به نرخ 5 درصد کاهش دهد، مقادير واقعي توليد سرانه، مصرف، پس انداز و ذخيره سرمايه سرانه به ترتيب معادل 6.5 درصد، 2.2 درصد و 4.2 درصد افزايش خواهند داشت. بنابراين نتايج تجربي حاکي از اثر مثبت توجه به عدالت بين زماني بر رشد اقتصادي مي باشد.
كليد واژه: ارجحيت زماني، تنزيل، رشد اقتصادي، عدالت بين زماني، بهينه يابي پويا[/TD]