بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

صفحه 9 از 9 اولیناولین ... 789
نمایش نتایج: از شماره 81 تا 90 از مجموع 90

موضوع: شعر نو

  1. #81
    • 2,338

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    فناوری اطلاعات
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    به پيش روي من، تا چشم ياري مي كند، درياست !
    چراغ ساحل آسودگي ها در افق پيداست !
    درين ساحل كه من افتاده ام خاموش،
    غمم دريا، دلم تنهاست .
    وجودم بسته در زنجير خونين تعلق ها ست !
    *****
    خروش موج، با من مي كند نجوا،
    كه : - « هرل كس دل به دريا زد رهائي يافت !
    كه هر كس دل به دريا زد رهائي يافت ... »
    *****
    مرا آن دل كه بر دريا زنم، نيست !
    ز پا اين بند خونين بر كنم نيست ،
    اميد آنكه جان خسته ام را ،
    به آن ناديده ساحل افكنم نيست !


    مرحوم فریدون مشیری


  2. #82
    • 2,338

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    فناوری اطلاعات
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    نگاهي به آسمان


    كنار دريا، با آب همزبان بودم .

    ميان توده رنگين گوش ماهي ها،
    ز اشتياق تماشا چو كودكان بودم !
    به موج هاي رها شادباش مي گفتم !
    به ماسه ها، به صدف ها، حباب ها، كف ها،
    به ماهيان و به مرغابيان، چنان مجذوب،
    كه راست گفتي، بيرون ازين جهان بودم .

    نهيب زد دريا،
    كه : - « مرد !
    اين همه در پيچ تاب آب مگرد !
    چنين درين خس و خاشاك هرزه پوي، مپوي !
    مرا در آينه آسمان تماشا كن !
    دري به روي خود از سوي آسمان واكن !
    دهان باز زمين در پي تو مي گردد !
    از آنچه بر تو نوشته ست، ديده دريا كن !
    زمين به خون تو تشنه ست ، آسماني باش !
    بگرد و خود را در آن كرانه پيدا كن ! »
    فریدون مشیری

  3. #83
    • 2,338

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    فناوری اطلاعات
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    راه واره

    دريا كنار از صدف هاي تهي پوشيده است.
    جويندگان مرواريد، به كرانه هاي ديگر رفته اند.
    پوچي جست و جو بر ماسه ها نقش است.
    صدا نيست. دريا - پريان مدهوشند. آب از نفس افتاده است.
    لحظه من در راه است. و امشب - بشنويد از من -
    امشب، آب اسطوره اي را به خاك ارمغان خواهد كرد.
    امشب، سري از تيرگي انتظار بدر خواهد كرد.
    امشب، لبخندي به فراتر خواهد ريخت.
    بي هيچ صدا، زورقي تابان، شب آب ها را خواهد شكافت.
    زورق ران توانا، كه سايه اش بر رفت و آمد من افتاده است،
    كه چشمانش گام مرا روشن مي كند،
    كه دستانش ترديد مرا مي شكند،
    پاروزنان، به پيشتازش خواهم شتافت.
    در پرتو يكرنگي، مرواريد بزرگ را در كف من خواهد نهاد


    سهراب

  4. #84
    • 2,338

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته تالار زبان و ادبیات فارسی
    تاریخ عضویت
    Sep 2008
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    فناوری اطلاعات
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    ای مهربانتر از من
    با من
    در دستهای تو
    ایا کدام رزمز بشارت نهفته بود ؟
    کز من دریغ کردی
    تنها تویی
    مثل پرنده های بهاری در آفتاب
    مثل زلال قطره بباران صبحدم
    مثل نسیم سرد سحر
    مثل سحر آب
    آواز مهربانی تو با من
    در کوچه باغهای محبت
    مثل شکوفه های سپید سیب
    ایثار سادگی است
    افسوس ایا چه کس تو را
    از مهربان شدن با من
    مایوس می کند؟

  5. #85
    O M I D آواتار ها
    • 15,114
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    راه های ارتباطی

    پیش فرض


    عکس ماه
    افتاده در برکه
    عکس دو کودک نیز
    ماه مال آنهاست
    شاید که در خیال

    زندگی تفسیر سه کلمه است : خندیدن .... بخشیدن .... و فراموش کردن

    .... پس.... بخند .... ببخش .... و فراموش کن

  6. #86
    O M I D آواتار ها
    • 15,114
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    راه های ارتباطی

    پیش فرض


    اجزا
    پیوسته نیستند
    از پیش هم نهادن لب ها و گونه ها
    پیشانی و گوش
    تصویر هیچ چیز
    حاصل نمی شود
    چیزی کم است
    کم
    چیزی
    گم است
    گم
    بر صفحه ی پازل
    مانند حلقه ی مفقوده
    در پشت شیشه های مغازه



    زندگی تفسیر سه کلمه است : خندیدن .... بخشیدن .... و فراموش کردن

    .... پس.... بخند .... ببخش .... و فراموش کن

  7. #87
    O M I D آواتار ها
    • 15,114
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    راه های ارتباطی

    پیش فرض



    چرخید سکه در هوا
    افتاد
    خط بود
    پرتاب شد بالا دوباره
    باز آمد
    باز هم خط بود
    هی رفت
    هی آمد
    خط بود خط خط خط
    برداشت
    گرداند
    این رو
    آن رو
    یک خط
    همان خط بود
    پرتاب شد سکه
    بر سنگ فرش کوچه ی بن بست
    غلتید لنگان
    افتاد در پساب باران کدر
    در عمق گودال
    خط

    زندگی تفسیر سه کلمه است : خندیدن .... بخشیدن .... و فراموش کردن

    .... پس.... بخند .... ببخش .... و فراموش کن

  8. #88
    O M I D آواتار ها
    • 15,114
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    نیمکت کهنه باغ
    خاطرات دورش را
    در اولین بارش زمستانی
    از ذهن پاک کرده است
    خاطره شعرهایی را که هرگز نسروده بودم
    خاطره آوازهایی را که
    هرگز نخوانده بودی

    زندگی تفسیر سه کلمه است : خندیدن .... بخشیدن .... و فراموش کردن

    .... پس.... بخند .... ببخش .... و فراموش کن

  9. #89
    O M I D آواتار ها
    • 15,114
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    بر این سبز خاموش افسانه وش
    بر این نیل پیچان فریادگر
    سرشک ار فشانم روا باد و باد
    به یاد من افسانه ی سخت سر
    گل افشانده گویی به دامان رود
    جهان آفرین با نخستین بهار
    و با ز آسمان آوریده فراز
    بهشتی به آغوش دریا کنار
    زندگی تفسیر سه کلمه است : خندیدن .... بخشیدن .... و فراموش کردن

    .... پس.... بخند .... ببخش .... و فراموش کن

  10. #90
    O M I D آواتار ها
    • 15,114
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    تو را کشان کشان بردند
    عریان
    از تمام نقش هایی
    که با تو روی صحنه می رفتند
    حالا برای زمین و زمان
    چه فرق می کند
    که
    خون و استخوان بوده ای
    یا سنگ
    زندگی تفسیر سه کلمه است : خندیدن .... بخشیدن .... و فراموش کردن

    .... پس.... بخند .... ببخش .... و فراموش کن

صفحه 9 از 9 اولیناولین ... 789

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •