بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

صفحه 7 از 11 اولیناولین ... 56789 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 70 از مجموع 107

موضوع: ✿دیوان حافظ ✿

  1. #61
    غریب آشنا آواتار ها
    • 2,343
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Sep 2012
    محل تحصیل
    باشگاه دانشجویان پیام نور-طبقه ی اول-پلاک7
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست


    صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست
    بیار نفحه‌ای از گیسوی معنبر دوست
    به جان او که به شکرانه جان برافشانم
    اگر به سوی من آری پیامی از بر دوست
    و گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار
    برای دیده بیاور غباری از در دوست
    من گدا و تمنای وصل او هیهات
    مگر به خواب ببینم خیال منظر دوست
    دل صنوبریم همچو بید لرزان است
    ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست
    اگر چه دوست به چیزی نمی‌خرد ما را
    به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست
    چه باشد ار شود از بند غم دلش آزاد
    چو هست حافظ مسکین غلام و چاکر دوست


    ...

    ﭠۄﺁטּὧـعــر بلندےکهﺁرزۄ میکنم امضاے ﻣـנּ زیر ﺁטּ باشد!




  2. #62
    غریب آشنا آواتار ها
    • 2,343
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Sep 2012
    محل تحصیل
    باشگاه دانشجویان پیام نور-طبقه ی اول-پلاک7
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست


    مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست
    تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست
    واله و شیداست دایم همچو بلبل در قفس
    طوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست
    زلف او دام است و خالش دانه آن دام و من
    بر امید دانه‌ای افتاده‌ام در دام دوست
    سر ز مستی برنگیرد تا به صبح روز حشر
    هر که چون من در ازل یک جرعه خورد از جام دوست
    بس نگویم شمه‌ای از شرح شوق خود از آنک
    دردسر باشد نمودن بیش از این ابرام دوست
    گر دهد دستم کشم در دیده همچون توتیا
    خاک راهی کان مشرف گردد از اقدام دوست
    میل من سوی وصال و قصد او سوی فراق
    ترک کام خود گرفتم تا برآید کام دوست
    حافظ اندر درد او می‌سوز و بی‌درمان بساز
    زان که درمانی ندارد درد بی‌آرام دوست


    ...

    ﭠۄﺁטּὧـعــر بلندےکهﺁرزۄ میکنم امضاے ﻣـנּ زیر ﺁטּ باشد!




  3. #63
    غریب آشنا آواتار ها
    • 2,343
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Sep 2012
    محل تحصیل
    باشگاه دانشجویان پیام نور-طبقه ی اول-پلاک7
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست


    روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست
    در غنچه‌ای هنوز و صدت عندلیب هست
    گر آمدم به کوی تو چندان غریب نیست
    چون من در آن دیار هزاران غریب هست
    در عشق خانقاه و خرابات فرق نیست
    هر جا که هست پرتو روی حبیب هست
    آن جا که کار صومعه را جلوه می‌دهند
    ناقوس دیر راهب و نام صلیب هست
    عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد
    ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست
    فریاد حافظ این همه آخر به هرزه نیست
    هم قصه‌ای غریب و حدیثی عجیب هست


    ...

    ﭠۄﺁטּὧـعــر بلندےکهﺁرزۄ میکنم امضاے ﻣـנּ زیر ﺁטּ باشد!




  4. #64
    غریب آشنا آواتار ها
    • 2,343
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Sep 2012
    محل تحصیل
    باشگاه دانشجویان پیام نور-طبقه ی اول-پلاک7
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    اگر چه عرض هنر پیش یار بی‌ادبیست


    اگر چه عرض هنر پیش یار بی‌ادبیست
    زبان خموش ولیکن دهان پر از عربیست
    پری نهفته رخ و دیو در کرشمه حسن
    بسوخت دیده ز حیرت که این چه بوالعجبیست
    در این چمن گل بی خار کس نچید آری
    چراغ مصطفوی با شرار بولهبیست
    سبب مپرس که چرخ از چه سفله پرور شد
    که کام بخشی او را بهانه بی سببیست
    به نیم جو نخرم طاق خانقاه و رباط
    مرا که مصطبه ایوان و پای خم طنبیست
    جمال دختر رز نور چشم ماست مگر
    که در نقاب زجاجی و پرده عنبیست
    هزار عقل و ادب داشتم من ای خواجه
    کنون که مست خرابم صلاح بی‌ادبیست
    بیار می که چو حافظ هزارم استظهار
    به گریه سحری و نیاز نیم شبیست


    ...

    ﭠۄﺁטּὧـعــر بلندےکهﺁرزۄ میکنم امضاے ﻣـנּ زیر ﺁטּ باشد!




  5. #65
    غریب آشنا آواتار ها
    • 2,343
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Sep 2012
    محل تحصیل
    باشگاه دانشجویان پیام نور-طبقه ی اول-پلاک7
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست


    خوشتر ز عیش و صحبت و باغ و بهار چیست
    ساقی کجاست گو سبب انتظار چیست
    هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار
    کس را وقوف نیست که انجام کار چیست
    پیوند عمر بسته به موییست هوش دار
    غمخوار خویش باش غم روزگار چیست
    معنی آب زندگی و روضه ارم
    جز طرف جویبار و می خوشگوار چیست
    مستور و مست هر دو چو از یک قبیله‌اند
    ما دل به عشوه که دهیم اختیار چیست
    راز درون پرده چه داند فلک خموش
    ای مدعی نزاع تو با پرده دار چیست
    سهو و خطای بنده گرش اعتبار نیست
    معنی عفو و رحمت آمرزگار چیست
    زاهد شراب کوثر و حافظ پیاله خواست
    تا در میانه خواسته کردگار چیست


    ...

    ﭠۄﺁטּὧـعــر بلندےکهﺁرزۄ میکنم امضاے ﻣـנּ زیر ﺁטּ باشد!




  6. #66
    غریب آشنا آواتار ها
    • 2,343
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Sep 2012
    محل تحصیل
    باشگاه دانشجویان پیام نور-طبقه ی اول-پلاک7
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    بنال بلبل اگر با منت سر یاریست


    بنال بلبل اگر با منت سر یاریست
    که ما دو عاشق زاریم و کار ما زاریست
    در آن زمین که نسیمی وزد ز طره دوست
    چه جای دم زدن نافه‌های تاتاریست
    بیار باده که رنگین کنیم جامه زرق
    که مست جام غروریم و نام هشیاریست
    خیال زلف تو پختن نه کار هر خامیست
    که زیر سلسله رفتن طریق عیاریست
    لطیفه‌ایست نهانی که عشق از او خیزد
    که نام آن نه لب لعل و خط زنگاریست
    جمال شخص نه چشم است و زلف و عارض و خال
    هزار نکته در این کار و بار دلداریست
    قلندران حقیقت به نیم جو نخرند
    قبای اطلس آن کس که از هنر عاریست
    بر آستان تو مشکل توان رسید آری
    عروج بر فلک سروری به دشواریست
    سحر کرشمه چشمت به خواب می‌دیدم
    زهی مراتب خوابی که به ز بیداریست
    دلش به ناله میازار و ختم کن حافظ
    که رستگاری جاوید در کم آزاریست


    ...

    ﭠۄﺁטּὧـعــر بلندےکهﺁرزۄ میکنم امضاے ﻣـנּ زیر ﺁטּ باشد!




  7. #67
    غریب آشنا آواتار ها
    • 2,343
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Sep 2012
    محل تحصیل
    باشگاه دانشجویان پیام نور-طبقه ی اول-پلاک7
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست


    یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست
    جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست
    حالیا خانه برانداز دل و دین من است
    تا در آغوش که می‌خسبد و همخانه کیست
    باده لعل لبش کز لب من دور مباد
    راح روح که و پیمان ده پیمانه کیست
    دولت صحبت آن شمع سعادت پرتو
    بازپرسید خدا را که به پروانه کیست
    می‌دهد هر کسش افسونی و معلوم نشد
    که دل نازک او مایل افسانه کیست
    یا رب آن شاهوش ماه رخ زهره جبین
    در یکتای که و گوهر یک دانه کیست
    گفتم آه از دل دیوانه حافظ بی تو
    زیر لب خنده زنان گفت که دیوانه کیست


    ...

    ﭠۄﺁטּὧـعــر بلندےکهﺁرزۄ میکنم امضاے ﻣـנּ زیر ﺁטּ باشد!




  8. #68
    غریب آشنا آواتار ها
    • 2,343
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Sep 2012
    محل تحصیل
    باشگاه دانشجویان پیام نور-طبقه ی اول-پلاک7
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست


    ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست
    حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست
    مردم دیده ز لطف رخ او در رخ او
    عکس خود دید گمان برد که مشکین خالیست
    می‌چکد شیر هنوز از لب همچون شکرش
    گر چه در شیوه گری هر مژه‌اش قتالیست
    ای که انگشت نمایی به کرم در همه شهر
    وه که در کار غریبان عجبت اهمالیست
    بعد از اینم نبود شائبه در جوهر فرد
    که دهان تو در این نکته خوش استدلالیست
    مژده دادند که بر ما گذری خواهی کرد
    نیت خیر مگردان که مبارک فالیست
    کوه اندوه فراقت به چه حالت بکشد
    حافظ خسته که از ناله تنش چون نالیست


    ...

    ﭠۄﺁטּὧـعــر بلندےکهﺁرزۄ میکنم امضاے ﻣـנּ زیر ﺁטּ باشد!




  9. #69
    غریب آشنا آواتار ها
    • 2,343
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Sep 2012
    محل تحصیل
    باشگاه دانشجویان پیام نور-طبقه ی اول-پلاک7
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    کس نیست که افتاده آن زلف دوتا نیست


    کس نیست که افتاده آن زلف دوتا نیست
    در رهگذر کیست که دامی ز بلا نیست
    چون چشم تو دل می‌برد از گوشه نشینان
    همراه تو بودن گنه از جانب ما نیست
    روی تو مگر آینه لطف الهیست
    حقا که چنین است و در این روی و ریا نیست
    نرگس طلبد شیوه چشم تو زهی چشم
    مسکین خبرش از سر و در دیده حیا نیست
    از بهر خدا زلف مپیرای که ما را
    شب نیست که صد عربده با باد صبا نیست
    بازآی که بی روی تو ای شمع دل افروز
    در بزم حریفان اثر نور و صفا نیست
    تیمار غریبان اثر ذکر جمیل است
    جانا مگر این قاعده در شهر شما نیست
    دی می‌شد و گفتم صنما عهد به جای آر
    گفتا غلطی خواجه در این عهد وفا نیست
    گر پیر مغان مرشد من شد چه تفاوت
    در هیچ سری نیست که سری ز خدا نیست
    عاشق چه کند گر نکشد بار ملامت
    با هیچ دلاور سپر تیر قضا نیست
    در صومعه زاهد و در خلوت صوفی
    جز گوشه ابروی تو محراب دعا نیست
    ای چنگ فروبرده به خون دل حافظ
    فکرت مگر از غیرت قرآن و خدا نیست


    ...

    ﭠۄﺁטּὧـعــر بلندےکهﺁرزۄ میکنم امضاے ﻣـנּ زیر ﺁטּ باشد!




  10. #70
    غریب آشنا آواتار ها
    • 2,343
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Sep 2012
    محل تحصیل
    باشگاه دانشجویان پیام نور-طبقه ی اول-پلاک7
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    مردم دیده ما جز به رخت ناظر نیست


    مردم دیده ما جز به رخت ناظر نیست
    دل سرگشته ما غیر تو را ذاکر نیست
    اشکم احرام طواف حرمت می‌بندد
    گر چه از خون دل ریش دمی طاهر نیست
    بسته دام و قفس باد چو مرغ وحشی
    طایر سدره اگر در طلبت طایر نیست
    عاشق مفلس اگر قلب دلش کرد نثار
    مکنش عیب که بر نقد روان قادر نیست
    عاقبت دست بدان سرو بلندش برسد
    هر که را در طلبت همت او قاصر نیست
    از روان بخشی عیسی نزنم دم هرگز
    زان که در روح فزایی چو لبت ماهر نیست
    من که در آتش سودای تو آهی نزنم
    کی توان گفت که بر داغ دلم صابر نیست
    روز اول که سر زلف تو دیدم گفتم
    که پریشانی این سلسله را آخر نیست
    سر پیوند تو تنها نه دل حافظ راست
    کیست آن کش سر پیوند تو در خاطر نیست


    ...

    ﭠۄﺁטּὧـعــر بلندےکهﺁرزۄ میکنم امضاے ﻣـנּ زیر ﺁטּ باشد!




صفحه 7 از 11 اولیناولین ... 56789 ... آخرینآخرین

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •