آخرین اخبار دانشگاه پیام نور"فراگیر پیام نور"برنامه امتحانات پیام نور" تستی یا تشریحی پیام نور"سیستم گلستان پیام نور " reg.pnu.ac.ir "خبر های جنجالی پیام نور" نمونه سوال پیام نور"دکترا پیام نور "ارشد پیام نور "لیست منابع پیام نور"انتخاب واحد پیام نور"اخبار مراکز و واحد ها پیام نور"عکس های پیام نوری
ضرب المثلهای و حکایتهای معروف چینی - صفحه 2
لینک های مهم



سیستم گلستان پیام نور
صفحه 2 از 2 اولیناولین 12
نمایش نتایج: از شماره 16 تا 20 از مجموع 20

موضوع: ضرب المثلهای و حکایتهای معروف چینی

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.78
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    Icon14 ضرب المثلهای و حکایتهای معروف چینی

    صدای بانگ خروس از رختخواب بر خاستن

    " زو تی " قهرمان حکایت امشب ما در دودمان جین در اوایل قرن 4 می زیست ، وی از خانواده ای مرفه ، دارای اعتبار و شهرت زیاد بود و به دلیل روشنفکری بزرگواری و بی تکلفی و دیگر صفات اخلاقیش از 5 برادر دیگرش کاملا ممتاز می شد . وی اغلب خوراک و پوشاک را در میان خویشاوندان و همسایگان فقیر خود تقسیم می کرد و در نتیجه مورد احترام اطرافیان بود .

    اما " زو تی " در عصری زندگی می کرد که بین حکومت ملاکین ملت " هان" و اقلیت های ملی جنگهای پی در پی در جریان بود ، آتش سوزی ، قتل ، کشتار غارت و چپاول ناشی از تجاوز اقلیت های ملی بلایا و فلاکت عظیمی برای مردم به همراه آورده بود . در لحظات حیات وممات کشور و در مقابل بلایا و رنجهای مردم ، " زوتی " مصمم شد تا خوب درس بخواند و مهارتی یاد بگیرد .
    وی دوستانی داشت به نام " لیو گون " که وی هم همت بلندی داشت . لذا باهم اغلب درباره اوضاع کشور و چگونگی آماده سازی خود برای نبرد برای دفاع از میهن تبادل نظر می کردند. در یک شب سرد زمستانی ، " زوتی " و دوستش تا نیمه شب گفتگو کردند و تصمیم گرفتند همچون مردان واقعی برای پیکار با دشمن و فداکاری برای میهن به جبهه مقدم بروند .
    پس از اتخاذ این تصمیم هر دو به رویای سنگین فرو رفتند و ناگهان صدای بلند ورسای خروس " زوتی " را از خواب بیدار کرد . وی بی درنگ دوست خود را بیدار کرد و به او گفت به بانگ خروس گوش کن ، مثل اینکه از ما می خواهد تا آن همه گفتگو ها و بحثهای لفظی را به عمل بدل سازیم . این دو جوان با این صحبت فورا لباس پوشیده و در باد شدید زمستانی به شمشیربازی مشغول شدند . از آن به بعد هر روز صبح با اولین بانگ خروس" زوتی" از خواب بیدار می شد و به تمرین با شمشیر می پرداخت تا بدن خود را آبدیده سازد و مهارت جنگی اش را بالا برد .

    سال 311میلادی ،ارتش اقلیت ملی شمالی شهر " لو یان " را به تصرف در آوردو " زوتی " مجبورشد با چند صد خانوار هم فامیلها و هم ولایتیهایی به جنوب مهاجرت نماید. در حین حرکت بدفعات تهاجمات دشمن را زیر کانه دفع کرد. وی همچنین ضمن متحد ساختن نیروهای داوطلب مقاومت علیه تجاوز اقلیت های ملی به سربازگیری و تهیه سلاح پر داخت و بزودی یک نیروی مسلح چند ده هزار نفری به وجود آورد . این دسته از نیروی مسلح تحت رهبری وی که صاحب استادی و مهارت عالی جنگی شده بودند ، بارها بر دشمن غلبه کرده ومساحت وسیع سرزمین از دست رفته را دو باره بدست آورد و عاقبت اقلیت ملی متجاوز از نواحی مرکزی " خان " نشین بیرون رانده شدند .
    حتی امروزه نیز حکایت زوتی در زبان مردم رایج است و در تعداد زیادی از محلهای استان "خه نن" عبادتگاه وی دیده می شود .

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  2. Top | #16

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.78
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    استاد زانیس
    ضیافت در " هون من "


    اولین امپراطور هان غربی (206قبل از میلادی تا 7میلادی) قبل از تاسیس دودمان خود با رقیبی نیرومند به نام "سیان یوه" در مبارزه بود. روزی نامه ای از سیان یوه به وی رسید که در آن او را به ضیافتی در "هون من" دعوت می کرد. امپراطور که " لیوبان" بود بنابر دعوت مذکور روز معین بدانجا رفت و در آن مهمانی شرکت کرد. سیان یوه این ضیافت را طبق پیشنهاد وزیر خود ترتیب داده بود و قصد شان از مهمانی آن بود که لیوبان را بکشند و رقیب خود را بین ببرند. ترتیب کشتن لیوبان را چنین داده بودند که پشت پرده ای هشت نفر مرد زورمند مسلح کمین کنند و هنگامیکه سیان یو گیلاس شراب خود را به زمین می اندازد بیرون بیایند و لیوبان را بکشند.
    لیوبان و کسانش در طول ضیافت چنان گرم و رلپذیر با سیان یوه صحبت کردند که او کاملاً مجذوب گردید و فراموش کرد که باید علامت بدهد تا لیو را بکشند و یا اصلاً دیگر نمی خواست چنین کاری صورت بگیرد، اما وزیرش که خیلی نگران شده بود نقشه دیگری برای قتل لیو کشید، پیشنهاد کرد یک نفر شمشیرباز بیاید و برای شورانگیز کردن مجلس شمشیربازی کند،ضمناً مخفیانه به آن مرد گفت از فرصت استفاده کند و لیو را بکشد. شمشیربازی مرد شروع شد ولی یکی از زیر دستان لیوبان این منظور شمشیرباز را فهمید و برای خنثی کردن نقشه او پیشنهاد کرد که چون شیشیربازی نک نفر جالب و تماشائی نیست بهتر است ما هم شمشیربازی بفرستیم تا دو نفر بازی کنند، و مخفیانه به شمشیرباز خود تذ کرداد که در موقع لازم از لیوبان دفاع کند. شمشیرباز اولی قصد داشت آرام آرام خود را به لیوبان نزدیک کند و او را بکشد اما دیگری سعی می کرد او را دور نگهدارد تا بتواند از او دفاع نماید. لیو و سیان یوه کاملاٌ از این جریان بی اطلاع بودند و هنچنان با گرمی تمام صحبت می کردند.
    درآن لحظات حساس یکی از زیر دستان لیوبان گوشه دامن او را از زیر میز کشید و اشاره کرد که بیرون رود. خارج از مجلس ان مرد به لیوبان گفت: مگر متوجه نشدید که کیزبان و یارانش می خواهند شما را بکشند، اکنون وقت فرار است زود سوار اسب شوید و فرار کنید. لیوبان که تازه متوجه موضوع شده بود موافقت کرد اما گفت بدون خداحافظی نمی توانم بروم. آن مرد گفت با خداحافظی جان شما ممکن است به خطر افتد، هنگام بروز خطر جائی برای ادب و آداب باقی نمی ماند ، شمابروید من می روم و از طرف شما با آنان خداحافظی می کنم. لیوبان نظرش را تصدیق کرد و فرار نمود. هنگامیکه وزیر سیان یوه شنید که لیوبان رفته است سخت براشفت و به سیان یوه ناسزا گفت و اظهار کرد سرنوشت خود را تغییر دادی و در واقع نیز چینین شد، چه سیان یوه در جنگی که با لیوبان کرد سخت شکست خورد و خودکشتی نمود.

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  3. Top | #17

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.78
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    اولین مترجم گلستان سعدی

    گلستان سعدی در میان مسلمانان چین بسیار شهرت دارد. تقریباً ششصد سال پیش این کتاب در مکتبهای بالای چین به عنوان کتاب درسی خوانده می شود. در آن وقت ترجمه این کتاب موجود نبود و استادان شفاهاً تدریس می کردند و شاگردان یادداشت می نمودند. سال 1937میلادی دانشمند مسلمان چین به نام "وانگ جین جائی" به ترجمه این کتاب اقدام کرد. مترجم در جوانی به مصر رفته و آنجا فارسی را یاد گرفته بود. سال 1937سال آغاز جنگ میان چین و ژاپن بود و تجاوز کاران ژاپنی به سرزمین چین نفوذ کرده بودند. در آن سالها گاه گاهی هواپیماهای ژاپنی شهرهای چین را بمباران می کردند و وانگ جین جائی مجبور بود از شهر به شهرهای دیگر پناه ببرد و در همان حال ترجمه نیمه کاره این کتاب را همراه خود می برد و هر وقت فرصتی پیدا می کرد دست به کار می شد حتی بعضی از فصلهای کتاب را در پناهگاهها و زیر زمینها ترجمه کرده است. وانگ ظرف ده سال بریده بریده ترجمه گلستان را تمام و در سال 1947آن را چاپ کرد و منتشر ساخت. مترجم برای این کتاب مقدمه نسبتاً مفصلی نوشت و در آن سعدی شیرازی را بخوبی به مردم چین معرفی کرد و گفت سعدی یکی از چهار ستون ادبیات فارسی است. زبانش هم بامتانت است و هم شیرین و رل انگیز و آثارش انباشته از اندیشه های گزانبها ست.
    کدامینک واقعی است؟
    پیرومردی به نام "شی تای شو" در خانه خود مجموعه بسیارگرانبها از خطوط مشهورسلسله تانگ را نگنهداری می کرد با آنکه بسیار فقیر بود نمی خواست آن مجموعه را به معرض فروش بگدارد. یکی از ماموران امپراطور به نام "ون یان بو" که در شهر چیان (سیان امروز، پایتخت ان دوره) خدمت می کرد و دوست شی تای شو بود مجموعه مذکور را به امانت گرفت و به پسر خود دستور داد از روی رو نویسی کند.چندی نگذشت که کار نسخه برادی بخوبی انجام گرفت. روزی آن مامور ضیافتی برپا کرد و مجموعه "شی تای شو" و رونویسهایی را که پسرش از آنها کرده بود همه را یکجا روی میز گذاشت و گفت آن یکی مال "شی تای شو" و این یکی مال من است، لطفاٌ تشخیص بدهید کدام یک اصلی است. مهمانان همه رونوشت را به عنوان اصل انتخاب نمودند مجموعه اصلی را به عنوان نسخه تقلید شده معرفی کردند. شی تای شو، پیرمرد فقیر که این جانبداری و قضاوت چاپلوسانه را دید باخنده تلخی خطاب به حاضران گفت: بلی ، تقصیر تهیدستی و ناداری من است که شما نسخه تفلید و دونویسی شده را اصلی و گرانبها به حساب می آورید و مجموعه قدیم اصیل و پرارزش واقعی را تقلید و کپی می پندارید.

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  4. Top | #18

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.78
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    برای اژدها چشم گذاشتن



    در قرن پنجم میلادی، چین نقاشی داشت به نام «جان سون یو». گفته اند که او در معبدی واقع د «زین لین» روی دیوار چهار اژدها ترسیم کرده بود. چهار اژدهای نقاشی شده درست مثل اژدهای واقعی می نمودند ولی تنها عیبی که داشتند این بود که هر چهار اژدها چشم نداشتند. شخصی از نقاش خواست که برای اژدها چشم هم بگذارد. نقاش گفت: نه، نمی شود، اگر چشم برای ایشان بگذارم آنها ممکن است فرار کنند. این حرف منطقی نبود و کسی نمی توانست آن را باور کند. پس نقاش را به یاوه گوئی متهم کردند و بر او اعتراض کردند. سرانجام نقاش متقاعد شد که برای اژدها چشم بگذارد. پس روزی در میان عده زیادی مقابل دیوار معبد ایستاد و قلم موی خود را به دست گرفت و آهسته آهسته شروع کرد به کشیدن چشم برای اژدها ولی ناگهان صدای رعد و برق عجیبی به گوش رسید و اژدهائی که چشم برایش کشیده شده بود یکباره سر خود را بلند کرد و پایش را دراز کرد و دم خود را حرکت داد و به سوی آسمان پرواز کرد. اشخاص حاضر با حیرت و شگفتی به اژدها که در پرواز بود خیره شدند و مات و مبهوت ماندند و کسی جرات نداشت حرفی بزند. این داستان که منشا مثل فوق شده است در موردی به کار می رود که کسی در مقاله نویسی یاسخن گفتن با اضافه کردن یکی دو کلمه بتواند منظور خود را هر چه واضحتر بیان کند.
    آنچه در راه شنیده شده است
    در چین قدیم روزی دو آشنا با هم صحبت می کردند، اولی گفت: شنیده ام اردکی در یک نوبت صد تخم گذارده است. دومی با نا باوری به او نگاه کرد. اولی که فهمید حرفش را باور نکرده است گفته خود را تصحیح کرد و گفت: شاید دو اردک آن صد تخم را گذاشته باشند. دومی باز حالت تعجب و انگار نشان داد. اولی دوباره گفت: ممکن است سه اردک آن صد تخم را گذاشته باشند و مخاطب او باز در صحت آن شک کرد. اولی شروع کرد بر تعداد اردکها افزودن تا اینکه تعداد آنها را به ده اردک رسانید. ولی تصدیق و تاییدی از رفیق خود نشنید و نا گزیر ساکت شد. کمی بعد گفت شنیده ام ماه گذشته از آسمان قطعه ای گوشت به طول صد متر و عرض متر بیست به زمین افتاده است. رفیقش در صحت خبر شک کرد. گوینده خبر را اصلاح کرد و گفت احتمال می دهد طول آن شصت متر بوده است. مخاطب همچنان در انکار باقی ماند و گوینده خبر طول گوشت را بیست متر تخمین زد. اما این رقم نیز مورد قبول واقع نگشت. سرانجام رفیق دومی از او پرسید اردکی که گفتی متعلق به کدام خانه است و آن گوشتی که از آسمان آمده در کجا به زمین افتاده است ؟ اولی جواب داد: نمی دانم زیرا این اخبار را در راه شنیده بودم. مرد دوم داستان را برای شاگردانش باز گو کرد و به ایشان گفت: شما همانند این مرد آنچه را که در راه شنیدید باور نکنید و برای دیگران باز گو ننمائید. مثل «آنچه در راه شنیده شده است» که از داستان فوق ناشی گشته است در مورد چیزی که بی اساس است و واقعیت ندارد به کار می رود.

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  5. Top | #19

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.78
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    تیرهای امانتی در قایق کوچک


    در حدود قرن اول قبل از میلاد ، سه کشور " وی " ، " شو " و " وو " همزمان وجود داشتند . کشور " وی " در شمال ، کشور " شو " در جنوب غرب و کشور " وو " در جنوب واقع بودند .
    روزی ، کشور " وی " از راه آبی به کشور " وو" که در نزدیکی رودخانه " یانگ تسه " واقع بود ، حمله کرد . چندی بعد ارتش کشور " وی " به نزدیکی کشور " وو " رسید و در کنار رودخانه مستقر شد . فرمانده کشور " وو " پس از بررسی اوضاع ارتش " وی " تصمیم گرفت با تیر و کمان با دشمن مقابله کند . اما چطور می توانست در مدت کوتاه 10 هزار تیر تهیه کند . ساخت 10 هزار تیر حد اقل به 10 روززمان نیاز داشت . اما این مدت برای کشور " وو " که نیروی دفاعی قوی نداشت ، طولانی بود . " جو گه لیان " مشاور نظامی کشور " شو " که در آن زمان از کشور " وو " دیدار می کرد ، بسیار با هوش بود . فرمانده کشور " وو " در باره چگونگی ساخت تیرهای لازم با بیشترین سرعت از وی نظرخواهی کرد .
    " جو گه لیان " به فرمانده کشور " وو " گفت : سه روز کافی بود . همه بر آن بودند که وی لاف می زند . اما " جو گه لیان " وعده داد : اگر نتوانست طبق زمان مقرر این وظیفه را انجام دهد ، سرش را تقدیم خواهد کرد . " جو گه لیان " به " لو سو " یکی از مقامات کشور " وو" گفت : با روش معمولی نمی شود این مقدار تیر ساخت . سپس وی از " لو سو " خواست : 20 قایق کوچک و هر قایق با 30 سرباز تهیه کرده و با علف ها مترسک ساخته و در این قایق ها بگذارد . " لو سو " قایق ها و وسائل لازم را برای " جو گه لیان " تهیه کرد اما راز ماجرا را نمی دانست . " جو گه لیان " گفت که در مدت سه روز می تواند 10 هزار تیر بسازد . اما در نخستین روز او هیچ کاری نکرد . روز دوم همینطور بود . در روز سوم نیز هیچ تیری ساخته نشد . همه نگران بودند زیرا اگر " جو گه لیان " نمی تواست طبق زمان مقرر وظیفه خود را انجام دهد ، کشته می شد.
    نیمه شب روز سوم ، " جو گه لیان " مخفیانه " لو سو " را به یک قایق دعوت کرد . " جو گه لیان " گفت : همراه من به دنبال تهیه تیر می رویم . " لو سو " که بسیار حیران شده بود پرسید : کجا می رویم ؟ " جو گه لیان " لبخندی زد و گفت : بزودی می فهمی . سپس دستور داد 20 قایق را با طناب به هم وصل کرده و به اردوگاه ارتش کشور " وی " ببرند . هوا مه آلود بود . مه غلیظ تر شد . " جو گه لیان " دستور داد با سرعت بیشتر به پیش بروند . هنگامی که قایق ها به نزدیکی اردوگاه ارتش کشور " وی " رسید ، " جو گه لیان " فرمان داد قایق ها را در یک ردیف لنگر بیاندازد. سپس وی از سربازان خواست در قایق ها طبل بزنند و فریاد بر اورند .
    " لو سو " ترسید و به " جو گه لیان " گفت : ما فقط 20 قایق کوچک و 300 سرباز داریم . اگر ارتش کشور " وی " به ما حمله کند ، بی شک شکست خواهیم خورد . " جو گه لیان " لبخندی زد و گفت : مطمئن هستم که ارتش کشور " وی " در مه غلیظ به ما حمله نمی کند . فرمانده کل ارتش کشور " وی " در اردوگاه با شنیدن صدای طبل با عجله با فرمانده هان دیگر بحث و مشورت کرد . سرانجام تصمیم گرفت : به دلیل مه غلیظ روی رودخانه و بدون شناخت از دشمن ؛ واحدها ی تیرانداز را آماده کند تا با دشمن بجنگند . ارتش کشور " وی " 10 هزار سرباز را به کنار رودخانه اعزام کرد و تیراندازی به سوی قایق های " جو گه لیان " آغاز شد و باران تیر باریدن گرفت .لحظاتی بعد تیرهای زیادی به مترسک ها برخورد کرد .
    در این موقع ، " جو گه لیان " دستور تغییر جهت قایق ها را صادر کرد تا طرف دیگر مترسک ها مورد حمله دشمن قرار گیرد . تیرهای زیادی جمع آوری شد و " جو گه لیان " بار دیگر فرمان بازگشت صادر کرد . در این موقع ، مه بالا رفت . ارتش کشور " وی " از موضوع آگاه شد ؛ اما دیگر دیر شده بود و افسوس بی فایده بود . شمار تیرهای پرتاب شده به قایق ها به بیش از 10 هزار رسید و به دنبال آن فرمانده کشور " وو " هوش و ذکاوت " جو گه لیان " را ستایش کرد .
    دوستان عزیز ، به نظر شما " جو گه لیان " چطور می دانست که نیمه شب آن روز هوا مه آلود است . بله او از طریق مهارت خود در هواشناسی این مساله پی برد . " جو گه لیان " با این روش و با استفاده از هوش خود 10 هزار تیر از دشمن به امانت گرفت .

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  6. Top | #20

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.78
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    مسابقه اسب دوانی با تاکتیک " تیان جی "



    در دوران کشورهای جنگجو چین در قرن 4 قبل از میلاد ، مردی با نام " سون بین " مامور دولتی کشور " وی " مورد زجر و آزار همقطاران خود قرار گرفت . اما وی موفق شد با کمک فرستاده کشور " چی " وارد پایتخت کشور " چی " شود .
    فرستاده کشور " چی " " سون بین " را به " تیان جی " فرمانده این کشور معرفی کرد . " تیان جی " در باره استراتژی و تاکتیک جنگ از " سون بین " نظرخواهی کرد . " سون بین " در این مورد سه روز و شب اظهار نظر کرد . فرمانده بسیار وی را ستایش و از وی به عنوان مهمان پذیرایی کرد . " سون بین " از " تیان جی " سپاسگزاری کرد و همواره به وی اندرز و پیشنهاد می داد .
    مسابقه اسب دوانی در آن زمان بسیار مورد استقبال اشراف کشور " چی " قرار می گرفت . " تیان جی " بارها با پادشاه و دیگر ماموران دولتی شرط بندی می کرد . اما همواره شکست می خورد . روزی ، اسب وی بار دیگر شکست خورد و او نیز به همین دلیل ناراحت شد . " سون بین " علت را جویا شد و به او گفت : من را به میدان مسابقه اسب دوانی ببرید . احتمال می رود که من بتوانم به شما کمک کنم .
    روز دیگر ، " سون بین " همراه " تیان جی " به میدان مسابقه اسب دوانی رفت . بسیاری ماموران غیر نظامی و نظامی و مردم این کشور مسابقه را تماشا می کردند . " سون بین " متوجه شد که اسبها طبق سرعت دویدن به درجات عالی ، متوسط و پائین تقسیم شده اند . تزیین اسبهای درجات مختلف یکسان نبود . اسبها بر اساس درجات مسابقه می دادند و اسب باید در سه بازی دو بار موفق شود .
    " سون بین " با دقت نگاه کرد و متوجه شد که بین اسبهای " تیان جی " و اسبهای دیگران تفاوت زیادی نیست ، اما تاکتیک مسابقه نامناسب است، بدین سبب امکان شکست خوردن افزایش می یابد . " سون بین " به " تیان جی " گفت : نگران نباش . چاره ای دارم که با استفاده از آن می توانید موفق شوید . " تیان جی " با شنیدن سخنان او بسیار خوشحال شد و با پادشاه قرار گذاشت به مسابقه اسب دوانی بپردازد . پادشاه چون هیچ وقت در مسابقه شکست نخورده بود ، با کمال میل پذیرفت .
    قبل از مسابقه ، " تیان جی " طبق پیشنهاد " سون بین " ، اسب درجه پائین را با زین و برگ اسب درجه عالی تزیین کرده و اسب را درجه عالی جلوه داده و با اسب درجه یک پادشاه مسابقه داد . مسابقه آغاز شد . اسب درجه یک پادشاه با سرعت می دوید . اما اسب " تیان جی " عقب مانده بود . پادشاه با خوشحالی می خندید . در مسابقه دور دوم ، بر اساس پیشنهاد " سون بین " ، فرمانده کشور چی با استفاده از اسب درجه یک با یک اسب درجه متوسط پادشاه مسابقه داد . اسب فرمانده کشور چی در میان تحسین و آفرین گوئی از اسب پادشاه پیشی گرفت و موفق شد . در مسابقه دور سوم ، اسب درجه متوسط " تیان جی " با اسب درجه پائین پادشاه مسابقه داد و بار دیگر موفق شد . سرانجام اسب " تیان جی " در مسابقات دو بار اسب پادشاه را شکست داد .
    پادشاه بسیار تعجب کرد و نمی دانست که " تیان جی " از کجا اسبهای خوب را شناسایی کرده است .
    در این موقع ، " تیان جی " به پادشاه گفت که علت موفقیت وی اسب خوب نیست ، بلکه تاکتیک خوب است . سپس وی تاکتیک " سون بین " را تشریح کرد . پادشاه بی درنگ " سون بین " را فرا خواند و با او ملاقات کرد . " سون بین " به پادشاه گفت هنگامی که شرایط دو طرف برابر است، اگر تاکتیک مناسب باشد ، می تواند طرف مقابل را شکست داد . ولی هنگامی که شرایط دو طرف یکسان نیست ، استفاده از تاکتیک مناسب نیز می تواند مشکل گشا باشد. بعدها پادشاه " سون بین " را به فرماندهی نظامی منصوب کرد تا ارتش سراسر کشور " چی " را رهبری کند .

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

صفحه 2 از 2 اولیناولین 12

موضوعات مشابه

  1. الگوریتم پرندگان، الگوریتم بهینه سازی ازدحام ذرات یا الگوریتم pso
    ارسال شده توسط Y@SiN در تالار طراحي الگوريتم ها
    پاسخ ها: 2
    آخرين ارسال: 02-22-2013, 05:04 PM
  2. کتاب آموزش زبان c++ دایتل اند دایتل
    ارسال شده توسط آبجی در تالار مباحث C++/C
    پاسخ ها: 1
    آخرين ارسال: 05-30-2011, 04:02 PM
  3. کتاب آموزش زبان c++ دایتل اند دایتل
    ارسال شده توسط آبجی در تالار كتب کامپیوترو اینترنت
    پاسخ ها: 0
    آخرين ارسال: 04-11-2011, 08:35 PM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين ارسال: 02-14-2010, 01:36 PM
  5. درخواست کتاب دایتل اند دایتل
    ارسال شده توسط moongirl در تالار كتب کامپیوترو اینترنت
    پاسخ ها: 2
    آخرين ارسال: 03-18-2009, 02:47 AM

برچسب برای این موضوع

بوک مارک ها

بوک مارک ها

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
آخرین اخبار دانشگاه پیام نور"فراگیر پیام نور"برنامه امتحانات پیام نور" تستی یا تشریحی پیام نور"سیستم گلستان پیام نور " reg.pnu.ac.ir "خبر های جنجالی پیام نور" نمونه سوال پیام نور"دکترا پیام نور "ارشد پیام نور "لیست منابع پیام نور"انتخاب واحد پیام نور"اخبار مراکز و واحد ها پیام نور"عکس های پیام نوری