آخرین اخبار دانشگاه پیام نور"فراگیر پیام نور"برنامه امتحانات پیام نور" تستی یا تشریحی پیام نور"سیستم گلستان پیام نور " reg.pnu.ac.ir "خبر های جنجالی پیام نور" نمونه سوال پیام نور"دکترا پیام نور "ارشد پیام نور "لیست منابع پیام نور"انتخاب واحد پیام نور"اخبار مراکز و واحد ها پیام نور"عکس های پیام نوری
معرفي و زندگي نامه معماران بزرگ - صفحه 2
لینک های مهم



سیستم گلستان پیام نور
صفحه 2 از 4 اولیناولین 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 16 تا 30 از مجموع 50

موضوع: معرفي و زندگي نامه معماران بزرگ

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.79
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    New2 معرفي و زندگي نامه معماران بزرگ

    با سلام
    در اين تاپيك به معرفي و زندگي نامه معماران بزرگ پرداخته مي شود.
    اميدوارم ورد قبول شما عزيزان قرار بگيرد
    ویرایش توسط Borna66 : 06-14-2009 در ساعت 09:00 PM

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  2. Top | #16

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.79
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    استاد زانیس
    لوئي كان(1901-1974)

    لوئي كان يك ماه قبل از مرگش در تهران بود تا به همراه كنزو تانگه بر روي يك پروژه عظيم بينديشند(توسعه شهرسازي محله عباس آباد تهران).او به ايران آمده بود كه محيط را حس كند و احتياجات را قبل از آنكه دست به طرحي بزند،درك كند.
    لوئي كان در ميان صحبتهايش گفته بود كه دلش مي خواهد ادعا كند كه در رگهايش مقداري خون ايراني جريان دارد، خوني كه از طرف نسل مادرش كه همجوار ايران در روسيه زندگي كرده است به او رسيده است.
    لوئي كان نه در قالب معماري ارگانيك رايت جاي مي گيرد و نه در قالب معماري مدرن لوكوربوزيه و ميس، بلكه وي در پي آن بود كه معماري را، به راهي اساسي، براي خود دوباره تعريف كند.وي شخصيتي طوفاني و متكبر نداشت، يا به بياني ديگر بتهوون عالم معماري نبود و با سادگي فروتنانه اي سخن مي گفت و مي زيست.








    لوئي كان به سال 1901 در جزيره "ازل" در استوني كه در آن هنگام جزئي از امپراطوري روسيه بود تولد يافت.پدر او "لئوپلد" كه كارش ساختن شيشه هاي رنگين بود و مادرش "برتا" كه هارپ مي نواخت به سال 1905 به ايالات متحده مهاجرت كردند و در فيلادلفيا ساكن شدند.پدرش مغازه شيريني فروشي كوچكي باز كرد، اما زندگي براي خانواده "كان" مانند بسياري از مهاجرين ديگر در آن زمان، در سرزمين تازه مشكل بود و اين خانواده با گرسنگي بيگانه نبود.
    وي از همان اوان جواني در رسم و نقاشي داراي استعداد فوق العاده اي بود و در چندين مسابقه از حريفان خود پيشي گرفت. قبل از آنكه دبيرستان خود را به پايان برساند مي دانست كه در آينده چه رشته اي را دنبال خواهد كرد و با ورود به دانشگاه پنسيلوانيا در رشته معماري آغاز به تحصيل كرد تا آنكه به سال 1924 از دانشكده هنرهاي زيباي اين دانشگاه فارغ التحصيل شد.در مدرسه، وي بيشتر به شيوه "بوزآر" (مدرسه هنرهاي زيباي پاريس) كه شيوه معمول آن زمان در دانشكده هاي هنر و معماري ايالات متحده بود، تعليم يافت.قرينه سازي، فضاهاي بزرگ و حجم هاي هندسي متوازن عواملي بود كه در آن زمان وي را از پيوستن به نهضت هاي در حال توسعه مكاتب مدرن معماري باز داشت.وي به شيوه "بوزآر" به عنوان مقدمه اي براي توصيف روح معماري ، ميانديشيد.وي در رابطه با نقش معمار به عنوان يك هنرمند گفته است: " خلق هنر بر آوردن يك نياز نيست، بلكه آفريدن يك نياز است."



    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  3. Top | #17

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.79
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    هندسه شالوده و مبنای ادراک معماری است. من از طریق هندسه به اثر خود دست می­یابم. در شناخت جهان معماری، زبان هندسه مانند زبان سازه اهمیت دارد.

    سانتیاگو کالاتراوا معمار و هنرمند اسپانیایی

    Santiago Calatrava


    معمار – مهندس – هنرمند اسپانیایی سانتیاگو کالاتراوا برنده مدال طلای 2005 موسسه آمریکایی معماران
    AIA
    آرشيتکت ٬ هنرمند و مهندس سانتياگو کالاتراوا در ۲۸ ژولای ۱۹۵۱ در شهر والنسيا در کشور اسپانيا متولد شد.
    کالاتراوا يک نام اشرافی است که از شواليه های قرون وسطايی گرفته شده است.
    خانواده کالاتراوا دارای صادرات کشاورزی وسيعی بودند که اين امر در زمان ديکتاتوری
    ژنرال فرانکو بسيار نادر بود ودارای وضع مالی خوبی بودند.
    کالاتراوا دوران ابتدايی را در والنسيا گذراند و موقعی که ۸ سال داشت به مدرسه هنر و صنعت وارد شد در آنجا مهارتهای فرمی کشيدن و نقاشی کردن را ياد گرفت.
    وی دوران تحصيل خود را در والنسيا به پايان رساند و به پاريس رفت و در رشته بوم شناسی ثبت نام کرد ولی به زودی فهميد که علاقه ای به آن ندارد.
    او سپس به والنسيا باز گشت ودر دانشکده تکنيکهای ساختمانی والنسيا ثبت نام کرد.و تحقيقات و تاليف هايی نيز در اين دانشکده داشت.
    ولی قانونهای محکم رياضی و استفاده معماران قديمی از رياضی او را به سوی استفاده از اين رشته در معماری سوق داد...





    معمار – مهندس – هنرمند اسپانیایی سانتیاگو کالاتراوا برنده مدال طلای 2005 موسسه آمریکایی معماران AIA است.
    از پروژه های اجرا شده کالاتراوا می توان از توسعه موزه هنر میلواکی (Milwaukee) ، پل معلق Sundial ، کالیف (Calif) و استادیوم المپیک تابستانی 2004 آتن نام برد.

    همچنین کالاتراوا در حال طراحی مرکز حمل و نقل مرکز تجارت جهانی
    “WTC”و برج "Turning Torso" سوئد است.
    فرم های کالاتراوا با عنوان
    "elemental and lyrical" خوانده می شود که شاید بتوان آن را در فارسی به "خالص و موسیقیایی" تعبیر کرد.

    او شصت و یکمین برنده مدال طلای
    AIA است و مدال طلای خود را در11 فبریه 2005 طی مراسمی در موزه ملی ساختمان واشنگتن دریافت خواهد کرد.
    بررسي معماري تحسين برانگيز کالاتراوا - ترجمه : امیر اصلان معصومی


    سانتيگو کالاتراوا ، مهندس هنرمند معمار ، کسي که بلند پروازيهاي شاعرانه ساختمانها و پل هايش کوله باري از تحسين بين المللي را به همراه داشته است . در دوم دسامبر امسال منتخب هيئت AIA جهت دريافت مدال طلا شد . اين مدال بزرگترين افتخار اين موسسه است که به شخصي اعطا مي شود . دريافت مدال طلا يعني تصديق و برسميت شناختن شخصي است که او کاري با پشتوانه با معني که بيشترين تاثير ماندني را بروي تئوري و عمل را در معماري داشته است .کالاتراوا اين هديه را به همراه مدال از موسسه معماري آمريکا در يازدهم فوريه 2005 در محل ساختمان موزه بين المللي در واشنگتن DC دريافت داشته که اين خود تاکيدي بر هنر معماري وي مي باشد .
    وي پس از نشست هيئت AIA گفت وقتي اين خبر در زوريخ و از طرف مدير ايوژنس هاپکينز به من رسيد گفتم " شگفت آور است . متشکرم . من خيلي احساس افتخار مي کنم " و در هنگام دريافت جايزه گفت (( من سعي خواهم کرد در اين سطح افتخار براي باقيمانده مسير زندگي ام بمانم و به شما افتخار مي کنم و به کارم .)).
    سانتيگو کالاتراوا در والنسياي اسپانيا در سال 1951 متولد شد . او تحصيل هنر را از 17 سالگي آغاز کرد و از سال 1981 کارهاي معماري خود را پس از تکميل تحصيلات ، در زوريخ بصورت تخصصي آغاز کرده است .
    ظرافت و سادگي
    فرمها و عناصر شاعرانه معماري کالاتراوا در سراسر گيتي شناخته شده و تحسين برانگيز است . همچنين در کار اخير طراحي کليسا مانند مرکز تجارت جهاني قطب حمل و نقل که با بودجه 2 بيليون دلاري در فضاي بازي طراحي شده و ارتباط و هارموني مناسبي که با ترنها ، مسافرين برون شهري و خطوط ترن زيرزميني دارد مشابهت زيادي به سايت اين مرکز تجارتي داده است . از طرف ديگر در سال 2004 ، ميليونها نفر از هارموني خلق شده در المپيک بازيهاي تابستاني در آتن به خاطر طراحي جامع و زيباي کالاتراوا ، و به خاطر طراحي تماشايي استاديوم المپيک و مجموعه آن، وي را تحسين کردند. از جمله کارهاي اخير برجسته کالاتراوا طرح توسعه موزه هنري ميلواکه که از سال 2001 کار ساخت آن آغاز شده است مي باشد که اين نخستين ساختمان وي در آمريکا است.
    همچنين فرودگاه سونديکا و بيلبو در سال 2000 و پل جيمز در دوبلين در سال 2003 و تالار کنفرانس تنريفه در سانتاکروز و جزيره قناري در سال 2003 و چندين پل زيباي ديگر در نقاط مختلف جهان .
    آخرين ساخته کالاتراوا ساختمان هنرها و علوم در شهر والنسيا مي باشد . همچنين وي در حال حاضر مشغول طراحي مرکز سمفوني آتلانتا مي باشد.
    او دو بار در سال 2004 و در سال 2002 کانديداي دريافت جوايز AIA شده بود و در باره معرفي وي آقاي ادوارد کورت مدير برگذاري FAIA نوشت (( سانتيگو کالاتراوا تجلي مجسمي از درک مهندسي در زمينه معماري است و اينکه کارهايش مشابه موسيقي به موزوني اي همچون يک ارکستر مي باشد . معماري او محظوظ کننده و الهام دهنده معاني جديدي است که هر زمان پس از ديدار به ما نشان مي دهد . )). همچنين کميته نوشت (( کار سانتيگو کالاتراوا جستجوي ماهيت هستي در معماري است .)).
    در هر حال معماري وي الهام بخش و بيان کننده انرژي روح انسان و توسعه تخيل بشري است که ما را دلشاد و شگفت زده کرده و کار او که به شکل تنديسي با ساختار ديناميک که نشاندهنده روح انساني در خلق محيطي براي زندگي ، بازي و کار ماست .
    ساخت پل ها
    کالاتروا اين بومي اهل والنسياي اسپانيا ،کسي است که با گذشته غني معماري قرون وسطي اي که به او به ارث رسيده ، در واقع آموزاننده رسمي آن دوران مي باشد . او در زمان نوجواني وقتي که اسپانيا در ديکتاتوري به سر مي برد براي آسايش از محدوديت سفر کرد و اين مسئله به او اجازه داد که مطالعاتش را در پاريس و سوئيس همچون يک بورسيه ادامه دهد . او فوق ليسانس خود را از والنسيا و دکترا را از ETH زوريخ دريافت کرد .
    کالاتراوا نخستين دفتر خود را در زوريخ تاسيس کرد که خيلي زود تحسين همگان را در طراحي پل برانگيخت . او کار خود را با طراحي پل باخ درودا و در سال 1984 براي بازيهاي المپيک بارسلونا شروع کرد .
    از جمله شاهکارهاي او در پل سازي ، پل زيباي آلاميلو در سال 1992 و پل بيلبائو در سال 1997 و پل آلامدا در سال 1995 مي باشد . تاسيس دومين دفتر وي در پاريس در سال 1989 همزمان با طراحي ايستگاه فرودگاه ليون بود که در سال 1994 تکميل و به بهره برداري رسيد . همزمان با اين کار او عمارت BCE را در تورنتو طراحي کرد . سومين دفتر او در والنسيا در سال 1991 با شروع کار بروي شهرک علم و هنر که يک مجموعه کامل فرهنگي است تاسيس شده است .
    موزه هنر ميلواکه
    اين موزه که در آمريکا واقع شده اولين ساخته اين هنرمند در آن کشور مي باشد . پس از ساخت اين موزه بسياري از هنرمندان آمريکا طراحي زيباي آن را ستودند و اين مسئله خود بازشدن درهاي جديدي به روي هنرمند معمار گشود و در مجلات معماري و طراحي آمريکا مقالات بسياري در مورد آن نوشته شد. اين موزه در بين سالهاي 1991 تا 2001 ساخته شده است که در واقع يک مجموعه هنري کامل و بي نظيري مي باشد . اين موزه داراي عرفه هاي متنوع که سازه آن متحرک به صورت بادگير روزنه دار با قابليت باز و بسته شدن (Brise Soleil )و همچون يک پرنده بزرگ مي باشد. برخي نيز آن را تداعي کننده کشتيهاي قديمي مي دانند .
    از مشخصات جاذب اين موزه قابليت باز و بسته شدن آن است که طلوع و غروب خورشيد در طول روز مهيا کننده سايه هاي زيبا در داخل موزه بوده که به راستي تجسم جذابيتهاي شهرنشيني را به ما نشان مي دهد . کارشناسان اجراي طرح کالاتراوا را بسيار کمتر از قيمت تمام شده آن مي دانستند در صورتيکه هزينه نهايي 120 ميليون دلار شد در حاليکه هزينه اوليه 35 ميليون پيش بيني شده بود يعني نزديک به 345 درصد افزايش . به همين دليل مديران محلي نتوانستند از عهده هزينه برآيند و مابقي طرح را به فاينانس گذاشتند تا بتواند هزينه ها را پوشش دهد.
    ساختمان اصلي موزه به طول 134 متر و با عرض 37 متر که ارتفاع تا سقف 11.3 متر مي باشد .
    مجموعه ورزشي المپيک آتن – يونان
    اين مجموعه زيبا در سال 2004 براي بازيهاي المپيک و پارا-المپيک ساخته شده که از کالاتراوا دعوت شد که طرح جامع و معماري آن را ارائه دهد .
    وي ورودي زيبا و دلباز بهمراه طراحي منظر فوق العاده بهمراه مجموعه بازار و سالن آمفي تئاتر بصورت بازارچه مانند ( Plazza ) در کنار عناصر کار شده با آب و عناصر تاريخي بصورتي که جوابگوي مسائل حمل و نقل نيز باشد را طراحي نمود .
    خلاقيت هنري به همراه رعايت تکنيکهاي طراحي از عناصر شاخص کارهاي اين هنرمند معمار مي باشد که مي تواند به عنوان سرمشقي براي هنرمندان کشور عزيزمان ايران مطرح شود که الهام از طبيعت ، رعايت نکات علمي ، استفاده از پيشينه تاريخي و در يک کلمه فرهنگ گذشته چگونه توانسته است در خلق آثاري فوق العاده به يک هنرمند در گوشه اي ديگر از گيتي ، نويد بخش و الهام دهنده باشد.
    خوانندگان عزیز در صورت داشتن سئوالات بیشتر یا درصورت نیاز به تصاویر توضیحات ارائه شده با آدرس پست الکترونیکی من تماس حاصل نمایید . از ارائه نظرات و پیشنهادات نیز دریغ نفرمائید.
    در نوشته قبلی در مورد ساختمان بال دار صحبت شد، سانتياگو کالاتراوا طراح و معمار اين سازه کم نظير معرفی شد، فکر کردم بهتر باشه کمی بيشتر از اين معمار بدونيم.
    سانتیاگو کالاتراوا ، شخصیتی که بیشتر به واسطه فعالیتهای معماری اش شهرت یافته است ، به هنر به عنوان انگیزه و محرکی برای خلق آثارش می نگرد . شیفتگی و تمایل وی به هنر در طی سالها را می توان در تعداد مبهوت کننده طراحی ها و مجسمه هایش تا به امروز ، درک کرد .در طی 20 سال گذشته ، وی بیش از 65000 اسکیس و طراحی در آرشیوش جمع آوری کرده است . [ یعنی به طور متوسط روزی 9 شیت طراحی می کرده !! اونم طرح هایی که بدرد آرشیو شدن می خورده !آخر پشتکار و فعالیت ! ]
    کالاتراوا بیان می کند که گوناگونی و تنوع در طراحی هایش منعکس کننده اهمیتی است که وی به هر جزء می دهد ، به گونه ای که حتی اندازه و کیفیت کاغذ ، ایجاد کننده یک گفتگو میان خود و طراحی است .کتاب Santiago Calatrava Artworksیا آثار هنری کالاتراوا ، دربرگیرنده حدود 200 اسکیس ، آبرنگ و ترسیمات مجسمه هایی می باشد که وی آنها را مبنای طرحهای معماری اش قرار داده است .
    بسیاری از موضوعات و فرم های ارایه شده توسط او در این سطح ، به مجسمه هایی تبدیل شده اند که منبع الهامی برای پلها ، ایستگاه های قطار ، فرودگاه ها ، موزه ها و حتی میزهای غذاخوری بوده اند .
    اسکیسهای اولیه کالاتراوا چندان حال و هوای معماری را ندارند ، تنها در مراحل اصلی طراحیست که واقع گرایی این اسکیس ها نمود می یابد . به هر حال وی از همان ابتدا که به دنبال بیانی هنری است ، نوع تفکر واقع بینی را نیز کنار نمی گذارد .

    همچنین کالاتراوا چندین هزار طراحی از بدن انسان دارد که اکثر آنها بدون آنکه از روی مدلی خاص کشیده شده باشند ، تصوری ترسیم شده اند . شیفتگی شدید او به این زمینه در پرتره ها ، پیکرهای فردی و جمعی و پیکره هایی که تکامل یافته و در یک پروسه طراحی معماری دخیل شده اند ، بازتاب می یابد.

    تعدادی دیگر از طرحهای وی شامل مجاورتی از مکعب ها و بدن انسان در حالت های مختلف هستند . برجسته ترین این نوع آثار ، تنشی پویاست که در نزدیک شدن پیکر یک دونده و تعدادی مکعب حاصل شده است .

    کالاتراوا خود را یک طراح نمی داند .طراحی با کارش آمیخته شده و آنرا راهی دیگر برای کسب پتانسیل ایده هایی بر می شمرد که او را مجذوب می کنند .

    میزهای او از پویاترین طرح های مبلمان هستند . تعداد قابل ملاحظه ای از اسکیس ها ، نمونه های اولیه و میزهای ساخته شده وی بر پایه پیکر انسانی است که زانوها ، بازوان و یا سر ، شیشه ای را در بالا تحمل می کنند .این ترسیمات در واقع مجسمه هایی هستند که با سطح صافی که بر روی آنها قرار گرفته تغییر شکل عملکردی یافته اند ، به گونه ای که به جزئی اصلی از کل فرم تبدیل شده اند .


    طرح ها و مجسمه های او را می بایست به عنوان کارهایی هنری در اصالت خودیش نگریست . در عین حال ، در اولین گام ها از پروسه خلاقیت کالاتراوا ، آنها یک لابراتوار یا فضایی برای رشد و جهت گیری کانسپت ها شکل می دهند ، تا وسیله ای شود برای روح بخشیدن به افکار و تجزیه وترکیب فرمها . این لابراتوار مخزنی را از ایده های گوناگون فراهم می آورد که از گفتگوی با طبیعت و با فرمهای آشکار در تاریخ هنر و معماری [ ؟ ]ناشی می شود . در اینجا خاطرات گذشته با تصوراتی از دنیای آینده آمیخته می شوند - ترکیبی از علم مهندسی ، ریاضیات ، طراحی به خودی خود و پاسخ سازه بویژه به نیازهای عملکردی.

    طرح ها و مجسمه های او را می بایست به عنوان کارهایی هنری در اصالت خودیش نگریست . در عین حال ، در اولین گام ها از پروسه خلاقیت کالاتراوا ، آنها یک لابراتوار یا فضایی برای رشد و جهت گیری کانسپت ها شکل می دهند ، تا وسیله ای شود برای روح بخشیدن به افکار و تجزیه وترکیب فرمها . این لابراتوار مخزنی را از ایده های گوناگون فراهم می آورد که از گفتگوی با طبیعت و با فرمهای آشکار در تاریخ هنر و معماری [ ؟ ]ناشی می شود . در اینجا خاطرات گذشته با تصوراتی از دنیای آینده آمیخته می شوند - ترکیبی از علم مهندسی ، ریاضیات ، طراحی به خودی خود و پاسخ سازه بویژه به نیازهای عملکردی.


    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  4. Top | #18

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.79
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    بیو گرافی رنزو پیانو


    رنزو پيانو در ‍‍‍‍‍جئونا در ايتاليادر 14 سپتامبر سال 1937 متولد شد در سال 1964 از مدرسه معماري در ميلان فارغ التحصيل شد و به عنوان يك دانش آموز در زير نظر يك گروه مهندسي در فلورانس شروع به كار كرد .معماري پيانو به سوابق او بستگي دارد چرا كه پدري معمار داشت و با طرز قرار گرفتن ساختمان ها آشنا بود او پسري خجالتي بود كه در منطقه پيكي زندگي مي كرد در آنجا منظره اي از طبيعت وجود نداشت و آفتاب سوزان هم آنها را دچار مشكل مي كرد لدا تصميم گرفت تا سايباني از برگ در امتداد باد به طور ثابت درست كند و اين اولين كار او در راستاي معماري بود .در بين سالهاي 1965تا 1970 او تجارب زيادي با مسافرت هاي دانشجوئي به آمريكا و بريتانيا به دست آورد و در اين موقع بود كه با جيمز پرو آشنا شد و دوستي آنها تاثير بسزايي در حرفه اي شدن او داشت به اين ترتيب نظرات خود را اثبات كرد و با كساني كه به مخالفت از او مي پرداختند به مخالفت پرداخت و خواستار مسابقه دادن با آنها بود .فقط با مدد گرفتن از تجربه است كه ميتوان به كشفيات مختلف دست يافت و به مرحله اي برسيم كه كمتر احساس نارضايتي كنيم. بيشتر برنامه هايي كه امروز ما در طراحي ساختمان از آن استفاده مي كنيم ،بعدها بوجود آمدند. براي مثال،هر چند« پيانو» بناهاي تاريخي ايتاليا را دوست داشت و آنها را گسترش مي داد ،ولي اين امر براي او از زماني محقق شد كه علم شناخت آثار باستاني در تمام زمينه ها، كارهاي او را تحت تأثير قرار داد.
    حتي اين ايده هاي اجتماعي كه اكنون به وضوح در كارهاي او ديده مي شود ،بعدها،و از انگليس وارد كارهاي او شد .او همانند «ريچارد راگرس» تحت تأثير روح دپارتمان معماري لندن قرار گرفته بود جايي كه در پروژه ي دانشجويان اواخر دهه ي 1960،فن آوري ابزار ها محيط انعطاف پذيرانه اي را براي خدمت به تجربه ي اجتماعي به وجود آورده بودند ،او بطور غير مستقيم به سان «جين پرو» طرفدار عقايدي بود كه نويسندگان انگليسي حدود قرن 19 با آن سر وكار داشتند.
    «پيانو»مهندسي معماري را در دانشگاه «فلورانس» و «پليتكنيك ميلان» سپري كرد و بعدها در سال 1964 فارغ التحصيل شد ولي تأثير اين مؤسسات در شكل گيري شخصيت او براي رسيدن به هنر معماري ،به مراتب كمتر از دوران بچگي و پيش زمينه خانوادگي او نشست و بر خاست هاي او با معماران بزرگ كه معمولا ايتاليايي و . . .بودند
    خصوصا فعاليت هاي خود او بعد از تحصيل بود .
    «پيانو» از همه ي اين ها چيز هايي آموخت و به گفته ي خود « دزدي برخي اسرار » كه مي توانست او را براي يك تحول دروني آماده سازد .
    بعد از پدرش ، « فرانكو آلبيني » اولين الگو و كار فرماي او شد . « آلبيني » در ميان بقيه ي كارهايش ،معمار « آرشيتكت » يك سري فروشگاه زنجيره اي بود كه بعضي از آنها واقعا عالي و استثنايي بودند . به نظر مي رسد با توجه به ساختار نمايش داده شده ، اين ساختمانها از پيشگامان عرصه ي تكنولوژي برتر آن زمان بوده اند . همچنين او مسئول
    برخي از بناهاي تاريخي و تأثير گذار قديمي بود كه برخي از آنها در « جنوا » هستند . و
    مي توان عنوان طراح را هم به او اطلاق كرد . « پيانو » شديدا تحت تأ ثير لذتي كه «آلبيني » از كار و لوازم و جز ئيات كار ها مي برد ، ( كارهايي كه در استوديوي ميلان انجام مي داد ) قرار گرفت .
    « پيانو » براي انجام كار و شروع كار هيچ اقدامي نكرد زيرا اولا خجالتي بود و ثانيا از جواب هاي منفي كه ممكن بود بشنود ، واهمه داشت ولي سر انجام براي شروع كار به يك دفتر مهندسي رفت تا كار خود را شروع كند . كار اوليه ي او اسمبلي مجدد دستگاه هاي تلويزيون بود تا ايراد هاي احتمالي را شناخته و راهكار هاي پيشنهادي را مورد بررسي قرار دهد تا اين دستگاه ها طراحي شوند .
    « پيانو » با « آلبيني » به مدت دو سال كار كرد . اين همكاري زماني بود كه آلبيني مشغول كار براي تبديل يك موزه در جنوا بود . شايد « پيانو » بيشترين تجربه ي خود را در سفر هايي بدست آ ورد كه آ خر هفته ها از منزل به « جنوا » مي رفت . « آلبيني » معمولا در « پاويا » به ملاقات رئيس خود مي رفت تا او را در چند و چون كارهاي مبلمان چوبي كه او طراحي آنها را به عهده داشت ، قرار دهد . آنها معمولا دو ساعت تمام و يا بيشتر را به مطالعه ، تجزيه و تحليل جز ييات مي پرداختند . از اين موارد و از تجربياتي كه او در كار طراحي سيستم طاقچه بدست آورد ، پيانو فهميد كه متد طراحي آلبيني ( كه الان متد پيانو مي باشد ) مبني بر حذف كردن قسمتهاي غير ضروري است بدون اينكه آسيبي به سيستم برسد .
    در همين ايام بود كه « پيانو » براي اولين بار « جين پرو » را در زماني كه در حال كار بر روي يك طرح هنري در فرانسه بود ، ملاقات كرد . چيزي كه براي پيانو عجيب بود و او را تحت تأثير قرار مي داد اين بود كه « پرو » چگونه بر مشكلات فائق مي آمد مانند درست كردن يك پل از يك تكه كاغذ كه به اندازهاي مقاوم باشد كه بتواند فشار يك خودكار را تحمل كند كه اين كار همانطور كه نياز به فكر زيادي داشت مي بايست با ممد گرفتن از دست نيز حل مي شد چون مي بايست به طور ماهرانه اي با دست روي آن كار مي شد .
    بعدها ، در زمان ساخت ساختمان « مركز پامپيدو » كه در آن « پرو » يكي از اعضاي حياتي بود ، آن دو با يكديگر دوست صميمي شدند . استوديوي « پرو » واقع در خيابان «رودس بلانس مانتكس » با استوديوي « پيانو » در « رو است كرويكس دلا برتونري » حدود 100 متر فاصله داشت و آن دو معمولا ناهارها را با يكديگر صرف مي كردند ولي با تمام شباهت هايي كه بين آن دو بود و با تمام اراداتي كه پيانو به او داشت ولي وي نتوانسته بود « پيانو » را به اندازه ي « آلبيني » تحت تأثير قرار دهد ولي به جاي آن «پيانو » طرحهايي را اجرا مي كرد كه ساختارهاي جديدتري داشتند .
    از آن جايي كه « پرو » و « پيانو » هر دو علاقمند به ابزارها و تكنولوژي جديد بودند ، هيچكدام علاقهاي به كار سازه هاي عظيم و محتويات آن نداشتند و اين باعث خدشه دار شدن وحدت در معماري و فقدان هويت در ساختمانها شد ولي در مقابل آنها اعتقاد خاصي به « هدف ساخت » براي هر ساختمان داشتند . هماهنگي اي كه بايد در همه ي بخشها حفظ مي شد و همچنين اهميت صنعتكاري در هر دو مقوله ي شكل سازه و دميدن روح در تكنولوژي .همچنين در به هم پيوستگي سازه و صنعتكاري در توليدات صنعتي ، هر دوي آنها محافظه كارانه رفتار مي كردند و براي هر دوي آنها مهم بود كه سازنده ي طرح پيمان را با كار قطع نكند . جايي كه محموله ي ابزارها داراي بهترين ذخيره هستند و نه تنها با چشم بلكه با احساس دست نيز مي توان درك كرد .
    يك تفاوت بزرگ ولي نه چندان مهم بين آنها اين بود كه « پرو » زماني كه با صفحات فلزي دو يا سه بعدي كار مي كرد به اصل خميدگي مي پرداخت در حالي كه « پيانو » به حكاكي تمايل داشت و با مدلهاي مكعبي كار خود را شروع كرد .
    اگر « پيانو » اهميت صنعتكاري و كارگاه را از دوستان سازنده اش آموخته ، « پرو » همان اصول را از پدرش آموخته بود .
    بنيانگذار « اكول دس بلكس آرتس » كه نام خود را به عنوان يك ايده ي هنري و جنبش حركتي ثبت كرد و اثرش يكي از مهمترين مراكز هنري « نووا » شد .
    « ويكتورپرو » شديدا تحت تأثير نوشته هاي « جان راسكين » و « ويليام مدريس » قرار گرفت .در كنار اين علايق به صنعتكاري ، اين نوشته ها عقايد سياسي و اجتماعي پرو را نيز متأثرقرار داد كه بخش بزرگي از زندگي او بود . هر چند كه اين ها به بحث گذارده نشد ، پيانو اذعان كرد كه گفتگو با « پرو » براي كشش بين عقايد او و عقايد نويسندگان محتمل است . جدا از اين در رابطه ي صنعتكاري و اجتماع ، آنجلو ساكسون هم هر چند كم ولي بر روي بعضي از عقايد او تأثير داشت . مطمئنا « پرو » عقايد و علايق خود را الهام گرفت و در جنبه هاي اجتماعي معماري به كار برد . در اين اثنا « پيانو » تحت تأثير پروژه هاي مشخصي مثل «ابي پيره » كه در اوايل دهه ي 1950 بود ، قرار گرفته بود و مي نويسد كه حمايت « پرو » از ساخت ساختمان مثل ماشين ، براي نتايج اجتماعي كمتر از پيشرفتهاي تكنيكي بود . با به خاطر آوردن شهرت مركز پامپيدر و ساختمان همانند آن از پيانو و كار هاي بعدي او بعد از پامپيدر و رفاقت شديد او با « پرو » كه اكنون ريشه دار تر شده بود ، نشان مي داد كه چگونه روي عقايد اجتماعي او تأثير مي گذاشتند.
    يك مورد ديگر كه به طور خلاصه به آن اشاره مي شود ، مهندس انگليسي الاصلي بود به نام « ماكو وسكي » كه تخصص خاصي در فريمهاي قصيال داشت كسي بود كه « پيانو »
    مدارك برخي از جديدترين تجربياتش را با مختصري از ساختار آنها برايش فرستاده بود
    اين امر منجر به دعوتي شد مبني بر همان ساختار ها كه در محل دانشگاه تكنولوژي «باترسيا » و در سال 1966 اتفاق افتاد .
    « ماكو وسكي » به دنبال شخصي بود تا قدرت تحليل ساز را با توجه به عملياتهاي محاسباتي داشته باشد و اين در حالي بود كه « پيانو » تحت تأثير هوش و ذكاوت و احترام اين مهندس قرار گرفته بود . نقشه ها روي هم قرار گرفته بود تا منجر به ساخت يك شركت براي تخصصي كردن ساختارها شد . ولي بعد پيانو فهميد كه اين امر بسيار محدود كننده خواهد بود و اينكه بيشتر معماري بايد مي شد تا فريم فضا و سقفها .
    اولين دفتر كارگاهي او براي خودش در سالهاي 69-1968 و در بيرون جنوا ، تأسيس كرد تا كارهاي فضاسازي فريمهاي پشتيبان به سان سقفها را انجام دهد ، سهم عمده اي از آن متعلق به « ماكو وسكي » بود .
    تأثير شديد و طولاني مدتي كه هنوز هم آثار آن وجود دارد مربوط به كشف « پيانو » در
    بريتانيا و در گروه « آرچيگرم » اتفاق افتاد . برداشت شگرفي از تكنولوژي و گسترش آن ، احتمالا « پيانو » را مورد تأثير قرار داد تا تكنولوژي و طبيعت را به يك هارموني جالبي برساند . مطمئنا تزها ، كارها و الكترونيك گروه « آرچيگرم » در كارهاي بعدي «پيانو » به وضوح ديده مي شود كه از جمله ي آن كارخانه ي « لينگوتو » و نمايشگاه بين المللي « كلمبوس » است .

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  5. Top | #19

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.79
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    معماران==> امریکایی===> بوگاردس، جیمز
    بوگاردس، جیمز3 در سالهای 1800 – 1874 زندگی می کرد. مخترع و معمار امریکایی که استفاده از چدن در سازه ساختمان را محبوب کرد، بهترین شناخته شد. او همچنین بخاطر اختراع روش جدیدی برای چاپ تمبر پستی، کنتور گاز(گاز خشک)، حلقه تندرو که در ریسندگی پنبه استفاده می شود، دستگاه هایی که در اعماق دریا صدا تولید می کند و درل می کند معتبر شد.



    در کتسکیل شهر نیویورک بدنیا آمده است. بوگاردس در 14 سالگی شاگرد یک ساعت ساز بود. بزودی او تبدیل به مرد چاپگر در شهر شد. کسب تجربه، او را در جهت اختراع ماشین چاپ تمبر پستی راهنمایی می کرد. در سال 1830 او حلقه تندرو برای ماشین ریسندگی پنبه را ختراع کرد، اختراعی که پروسه ریسندگی پنبه را ساده تر کرده بود، آنرا در اختیار عموم قرار داد.



    در سال 1834 او اولین کنتور گاز خشک را به ثبت رساند. این کنتور مقدار گاز مصرفی را اندازه می گرفت و شامل دو دم بود که با یک شیر و فلکه به خط گاز اصلی متصل می شد.



    برای خلاقیت او در استفاده از چدن درساختن سازه است، که بوگاردس بهترین شناخته شده است. معماری در سالهای 1800 میلادی به سرعت در حال تغییربود. دیوارهای سنگین جای خود را به اسکلت هایی از ستونها، تیرها، و نماهایی که اجزاء اصلی برای تحمل بار ساختمان هستند را دادند. در اوایل این قرن، آجر و بتن مصالح برتر برای اجرای چنین ستونها و نماها بودند.



    بوگاردس، از فرم و عملکرد معماری کلاسیک اروپایی الهام می گرفت، با این باور که مصالح انعطاف پذیری مانند چدن، جلوه های بصری یکسان با مصالح کمتر نسبت به نخستین ساختمانهای کلاسیک را می تواند ارائه دهد. او در سال 1840 یک کارگاه با تولید انبوه ستونها و تیرهای چدنی پیش ساخته که آنها را به محل ساختمان می فرستاد را به ثبت رساند و از این طریق استفاده چدن را در بین مردم رایج کرد. در سال 1848 او با ساخت آسیاب شکر پنج طبقه ای4 با استفاده از تیرهای چدنی در نیو یورک، ایده اش را به ثبت رسانید. نوآوری او برای معماران قرن بیستم کمکی بود تا آسمان خراشهایی با مقاومت زیاد اسکت های پولادین را طراحی کنند.

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  6. Top | #20

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.79
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    معماران==> امریکایی===> بروئر، مارسل لاجوس
    بروئر، مارسل لاجوس 5 در سال 1902 – 1981 زندگی کرد. معلم، طراح، و معمار مجارستانی- امریکایی بود کسی که کمک کرد تا اصول عملکردی تحت سبک بین المللی به ثبت برسد.



    بروئر در شهر پکس، مجارستان در تاریخ 21 / 5 / 1902 بدنیا آمد. او در مدرسه طراحی باوهاس در ویمار، آلمان 6، درس خواند، جایی که والتر گروپیوس معمار 7 و دیگران در حال توسعه زیبایی ها، و تکنولوژی نوین آن بودند. مدیر طراحی مبلمان مدرسه باوهاس، بروئر اولین صندلی های به روز، ساخته شده ازتخته چندلا روی قاب های مدولار فلزی لوله ای مناسب برای تولید انبوه را طراحی کرد. از سال 1928 به برلین سفر کرد و معماری را با طراحی قاب های مدولار پولادین و خانه بتنی هارنیشماخر (ویزبادن 1932) 8 ادامه داد.



    بعد از برافراشتن نازی پارتی، بروئر در سال 1933 به سرعت به انگلستان و در سال 1937 به ایالات متحده رفت. در آنجا زیر نظر گروپیوس، در توسعه مدرسه معماری دانشگاه هاروارد کمک کرد. همچنین او خانه های همچون خانه خودش در لینکولن، ماسا چوست (1939)، را با مصالح بوم آورد را طراحی کرد. در سال 1946 بروئر کاری دیگر را اجرا کرد. همراه با پیر لوئیجی نروی 9 ایتالیایی، و برنارد زحرفاس 10 فرانسوی، ساختمان مرکزی یونسکو در پاریس11 را اجرا کردند. دیگر کارهای بزرگ او شامل فروشگاه بزرگ دو بیژنکورف (بی حایو) در روتردام در سال (1961) 12؛ مرکز پژوهش آی بی ام در لا گاغد، فرانسه در سال (1962) 13؛ موزه هنر امریکایی ویتنی در شهر نیویورک در سال (1966) 14؛ وکلیسای صومعه سنت جان در کالج ویل، در مینستوتا (1967) 15. درکل ساختمانهای او با ترکیب بلوک های ساده بطور ناهموار، سنگهای ناتمام، یا بتن و چوب می باشد.

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  7. Top | #21

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.79
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    معماران==> امریکایی===> بالفینش، چارلز
    بالفینش، چارلز16 در سالهای 1763- 1844 زندگی می کرد. این معمار امریکایی در سبک فدرال کار می کرد. متولد بوستون و فارغ التحصیل از دانشگاه هاروارد بود. او در سال های 1785- 1787 به اروپا سفر کرد جایی که او از معماری کلاسیک کشور ایتالیا و ساختمان های نئو کلاسیک سر کریستوفر رن 17، رابرت ادم 18، و دیگر معماران انگلستان تاثیر زیادی گرفته بود. بوسیله این المان ها، او با همان گنبدها، ستون ها، و زینت های کلاسیک، که اوایل قرن 19 را تحت تاثیر قرار داده بودند، سبک فدرال برجسته ای را رشد داد.

    در سال 1793 بالفینش تاتر خیابان فدرال در بوستون 19، خانه ملاقات را در تانتون 20، کلیسای بالفینش در پیتس فیلد 21، و استیت هاوس در بوستون (1798) 22 را طراحی کرد. او همچنین برای اولد استیت هاوس (1796) در هارتفورد، کانکتیکات 23، و استیت هاوس (1829-1832) در آگوستا، مین 24. در سال 1813 تالار دانشگاه هاروارد 25، و در سال 1818 او بیمارستان مرجع ماساچوست در بوستون 26 را طراحی کرد. او اولین معمار حرفه ای متولد شده امریکا می باشد.

    ادامه دارد...

    Pietro Belluschi.۱

    2.Loan Association Building (1948) in Portland, Oreg

    3.James Bogardus

    4.five-story sugar mill in New York City

    5.Marcel Lajos Breuer

    6.Bauhaus school of design in Weimar, Germany

    7.Architect Walter Gropius

    8.Harnischmacher house (Wiesbaden, 1932)

    9.Pier Luigi Nervi

    10.Bernard Zehrfuss

    11.UNESCO headquarters in Paris (1958)

    12.De Bijenkorf (Beehive) department store in Rotterdam (1961)

    13.IBM Research Center in La Garde, France (1962)

    14.Whitney Museum of American Art (New York City, 1966)

    15.Saint John's Abbey Church, Collegeville, Minnesota (1967)

    16.Charles Bulfinch

    17.Sir Christopher Wren

    18.Robert Adam

    19.Federal Street Theater in Boston (1793)

    20.Meeting House in Taunton

    21. Bulfinch Church in Pittsfield

    22. State House in Boston (completed 1798)

    23. Old State House (1796) in Hartford, Connecticut

    24. State House (1829-32) in Augusta, Maine

    25. University Hall at Harvard (1813)

    26. Massachusetts General Hospital in Boston (1818)

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  8. Top | #22

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.79
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    سى سال معمارى ايران
    عبدالعزيز فرمانفرمائيان متولد سال ۱۲۹۹ تهران
    دانش آموخته رشته معمارى از دانشكده هنرهاى زيباپاريس (بوزار)
    بنيانگذار نخستين دفتر «مهندسين مشاور» در مقياسى ملى و بين المللى ۱۳۳۳
    تدريس كوتاه مدت در دانشكده هنرهاى زيبا دانشگاه تهران دهه ۳۰
    طراحى و اجراى بسيارى از بناهاى معروف و ماندگار معمارى معاصر به تنهايى يا با همكارى معماران و ديگر دفاتر معمارى ايرانى و خارجى
    يكى از پل هاى اصلى ارتباط معماران ايرانى وخارجى
    تهيه نقشه طرح جامع شهر تهران با همكارى «ويكتور گروئن» آمريكايى با نظر به تأمين يك نظام توسعه عناصر جديد متناسب با فرهنگ ايرانى، حل مشكلات موجود و نيازهاى مهم پايتخت با پيش بينى ۵‎/۵ ميليون جمعيت
    شهرسازى در كرج، كرمان، اصفهان وتهران
    طراح موزه فرش تهران ، كاخ نياوران ، كاخ مادر سعدآباد، مسجد دانشگاه تهران و...
    عرضه و معرفى فناورى پيشرفته در بلندمرتبه سازى با روش هاى ضدزلزله‌اداره همزمان دو دفتر معمارى وشهرسازى درايران و يونان (تهران و آتن)
    فعاليت گسترده در زمينه ساختمانهاى ادارى، مسكونى ، بهداشتى و درمانى ، فرودگاهى ، مذهبى، صنعتى ، فرهنگى ، تجارى و تأسيسات شهرى
    فرمانفرمائيان هم اكنون در پاريس اقامت دارد.
    Office Buildings
    - Ministry of Agriculture, 22 story headquarters office building, 1976
    - National Iranian Oil Company Headquarters (in collaboration with Yahya Etehadieh), 13 story office in Tehran, 1961
    - Telecommunication Center, 2 story tower in Tehran (sub-contract from Aneg), 1974
    - Ministry of Roads, 14 story headquarter building, 1959
    - National Iranian Television Center, Studios, offices and other facilities in Tehran, 1972
    - Beh Shahr Group Office, Offices and other facilities, 1969
    - Khaneh Center Commercial Complex, 3 three-story towers of 200,000 square metes half finished,
    - Bank Saderat Isfahan Branch Office, Banking facilities, 1978
    - Bank Kar Building, 23 story building offices, 1960
    - Bank Etebarat/Credit Lyonnais, Offices and banking facilities, 1968
    - Oil Consortium Head Offices (in collaboration with Wilson, Mason and Partners), 8 story office building, 1960
    - Cement Company Office, Built at the Plant, 1960
    Teheran Olympic Center
    - Track and field and football stadium, 100,000 seat stadium with all related facilities with an artificial lake at the north of the complex, 1970
    - Multi purpose covered stadium (in collaboration with S.O.M San Francisco), 12,000 seat, 1979
    - Covered swimming and diving pool (in collaboration with S.O.M San Francisco), 3000 seat, 1974
    - Office Building and press center, 1974
    - Shooting range, Hand gun and riles, 1974
    - Trap shooting range, 1974
    - Out door training fields, Hockey, track and field, 1974
    - Out door tennis court and field hockey, For training purposes, 1974
    - Connecting roads and bridges to main Karaj road, 1974
    Hosting Projects
    - Saman 1 apartment building, Two 22 story towers with 170 apartment units, 1970
    - Saman 2 tower apartment building, 3 thirteen story towers, totaling 400 apartments, 1972
    - Vanak Park Apartment Complex, 4 towards (6 & 20 story each), 1978
    - Sarcheshmeh housing complex, 2,500 building units of single family housing for the copper mining industry employees, 1978
    - Polyacr residential community, Employee housing in 154 units, 1978
    - Bid Boland housing project (U.I.O.E) (in collaboration with Yahya Etehadieh), 500 units of lousing for the gas pumping station workers, 1968
    - Khaneh Karaj, Different housing types recreational community, 1977
    - Darya, Second Home Community 700 single family, 1977
    - Isfahan, Single family detached homes, townhouses, and apartments, 1978
    Palaces
    *New Niavaran Palace, 1967
    *Old Niavaran Palace renovation, 1967
    *Queen Mothe's Sad-abad residence, 1972
    *Prince Mahmoud Reza's Sad-abad residence, 1965
    Airports
    - Mehr-abad Airport Expansions Program
    � Apron, 38 aircraft positions with underground service road and underpass network, 1972
    � Terminal N02, International passenger service facility, 1972
    � Terminal N03, Facilities for Hajji Pilgrims leaving and returning, 1970
    � Terminal N04, International passenger service facility, 1974
    � Government Pavilion, Reception areas, lounges, kitchen, and dining facilities
    Educational Buildings, 1978
    - Iran education project (in collaboration with Scandiacnsuk Intl-World Bank Project), Master planning, site selection, design and construction of 49 schools and colleges in 19 cities and towns in Iran, 1974
    - University of Tehran
    - Tehran School of engineering laboratories, Electro mechanical laboratories, 1965
    - Atomic Energy Project for University of Tehran, 1965
    *Technical school auditorium, 500 Seats, 1965
    *School of agriculture hydraulics laboratories, 1958
    *School of agriculture residential facilities, 1960
    *School of veterinary sciences clinics, 1967
    *School of science atomic research center, 1959
    *Residential buildings for students in Amir-abad, 1959
    *Restaurants for students in Amir-abad
    Health and Hospital
    - Social Welfare Organization, Office building in 5 stories, 1964
    - University of Ahwaz Hospital, 300 bed facility with doctors' training center, 1965
    - Iranian army general hospital, Tehran, 200 bed hospital with a major surgical department, 1968
    - Hospital, Abadan (in collaboration with Wilson, Mason and Partners), 250 bed facility with orthopedics and rehabilitation center, 1959
    Miscellaneous
    - Carpet Museum, 2 floors including exhibition hall, research library and carpet treatment facilities, 1978
    - Iranian Pavilion, EXO 67, 8,000 square meter exhibition hall in a building with blue Isfahan tile exterior, 1957
    - PIT postal sorting center (with the UK General Post Office), Automated central mail sorting complex, 1975
    - Shemshak ski resort hotel, 30 rooms with sport resort facilities plus restaurant and locker rooms
    Industrial Buildings
    - Arj industrial complexes, 20,000 square meter factory and shop facility plus 5,000 square meters of office space units of staff apartments, 1965
    - Darou Pakhsh Group Pharmaceutical Plan (with Wilson, Mason and Partners), 20,000 square meters of plant, laboratories and offices 300, 1965
    - Pfizer pharmaceutical center (with Wilson, Mason and Partners), 8,000 square meters of offices, 1965
    - Squibb industrial offices (with Wilson, Mason and Partners), 7,000 square meters offices, 1965
    - Shopping center of the Iranian army, 20,000 square meters in 3 floors plus basement level, 1966
    - Telecommunication and earth satellite station for Northup Page Communications, 1970
    Master Plans
    - Comprehensive master plan of Tehran (with Gruen Associates), 25 years growth plan and policies, capital improvement program, land use and development controls regarding direction of growth for capital of 5.5 million population, arranged in 10 linear towns along an east-west axis, major rejuvenation of residential and southern sectors of Tehran
    - Lavizan New Town, Master plan of 3,200 hectares for 280,000 population community on east axis of Tehran, 1977
    - Kan New Town, Middle and upper income community of 260,000 population on 4,000 hectares on the west axis of Tehran, 1977
    - Sarcheshmeh Community, 2,500 units, Residential development for the copper mining industries staff, 1978
    - Khaneh Community Development
    � Isfahan, 140 hectare development for a community of 15,000 persons, 1978
    � Darya, Resort community on 250 hectares extensive beach from
    � Karaj, Second home community for 700 single family units on 63 hectares, 1977
    - Greater Tehran Parking Study, Study of the potential for development of underground public parking structures in major squares throughout central Tehran, 1969
    - Note1, between years 1950 and 1965 construction of 100 houses for friends and family. Some of these houses have been destroyed. Residence of the Belgian Ambassador still exists.
    - Note2, Since 1955 up to 1970, all now basic work for Oil Operating Company (Consortium), as schools, houses, clubs houses, hospital, clinics, etc� has been designed and built by AFFA and Wilson & Masons of London.
    - Note3, Designed but not built, New Tehran International Airport-Terminal Building and about 100 different support facilities, (in collaboration with T.A.M.S New York), Construction of runways, started in 1978
    - Air Force Academy near Isfahan (in collaboration with S.O.M Chicago Office)
    - Royal House Society and Hippodrome
    - Central Bank of Iran and Crown Jewels Museum in Abbas-abad, Tehran

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  9. Top | #23

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.79
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    زندگي يك معمار 1

    چارلز جنکس (Charles Jencks) معمار و منتقد مشهور آمریکایی است که طی سه دهه اخیر حضوری مؤثر در عرصه سبک‎شناسی، نقد و تدوین مبانی نظری معماری معاصر داشته است. هرچند گروهی او را یک ژورنالیست پر سروصدا می‎دانند، ولی به هر حال تأثیرگذاری او در روند شکل‎گیری نقد و حتی شیوه‎های خاصی از معماری انکارناپذیر است.

    چارلز جنکس در سال 1939 در شهر بالتیمور به دنیا آمد. او نخست در دانشگاه هاروارد به تحصیل در رشته ادبیات انگلیسی پرداخت و پس از گذراندن این دوره، در سال 1961 در همان دانشگاه وارد رشته معماری شد و تحت آموزش تاریخ‎نگاران بزرگ معماری، زیگفرید گیدئون و رینر بنهام به تحصیل در این رشته پرداخت. او در سال 1965 مدرک MA را در این رشته اخذ نمود و سپس در سال 1971 موفق به دریافت درجه دکتری از دانشگاه لندن در زمینه تئوری و تاریخ معماری گشت. جنکس از سال 1975 تا 1994 استاد کرسی نقد و تاریخ معماری معاصر دانشگاه UCLA کالیفرنیا بوده و همزمان با آن به عنوان استاد مدعو در بزرگترین و معتبرترین دانشگاههای دنیا حضور فعال داشته است.

    جنکس مؤلف کتب متعددی در زمینه مبانی نظری معماری معاصر می‎باشد که شناخته‎شده‎ترین آنها عبارتند از:

    ـ زبان معماری پست مدرن (The Language of Post Modern Architecture) (1977)

    ـ مدرن متأخر (Late Modern) (1980)

    ـ پست مدرنیسم چیست (What is Post Modernism) (1986)

    ـ نئومدرن‎ها (The New Moderns) (1990)

    ـ معماری امروز (Architecture Today) (1993)

    ـ معماری جهان در حال جهش (The Architecture of The Jumping Universe) (1995)

    ـ نظریات و بیانیه‎های معماری معاصر (Theories And Manifestoes of Contemporary Architecture) (1997)

    ـ لوکوربوزیه، انقلاب مستمر در معماری (Le Corbusier, The Continuous Revolution in Architecture) (2001)

    ـ پارادایم جدید در معماری (The New Paradigm In Architecture) (2002)

    در کنار کتب و تحقیقات تحلیلی ویژه معماری، نقد و مقالات متعددی از جنکس در مجلات معماری به ویژه مجله Architectural Design منتشر شده است.

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  10. Top | #24

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.79
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    لوکوربوزیه


    لوکوربوزیه ( 27 آگوست 1965 – 6 اکتبر 1887) ، اسم مستعار چارلز ادوارد ژان نرت- گریس(Charles Eduard Jeanneret-Gris) است . او یک معمار معروف بود که با سبکی که امروزه سبک بین المللی نامیده می شود به همراهی لودویگ میس واندر روهه ، والتر گروپیوس و تئو وان داربورگ کار می کرد . او همچنین در طراحی مبلمان دستی داشت .




    این عکس کوچک شده است برای مشاهده ی سایز اصلی کلیک کنید


    لوکوربوزیه در لشودفوند (La Chaux-de-Fonds) ، شهر کوچکی در شمال غربی سوئیس ، در نزدیکی مرز فرانسه متولد شد . لوکوربوزیه علاقه ی زیادی به هنرهای بصری داشت و نزد شخصی به نام چارلز لپلاتنیه ، که معلم یک مدرسه ی هنرهای زیبای محلی بود و خود در بوداپست و پاریس درس خوانده بود ، به آموختن مبانی هنر پرداخت .
    اولین خانه هایی که او طراحی کرد در لشودفوند و متعلق به خود وی بودند ، مانند ویلا فالت (Villa Fallet) ویلا شوآب (Villa Schwob)
    و ویلا ژان نرت ( این خانه ی آخر را برای پدر و مادرش ساخته بود) . این خانه ها یادآور سبک معماری رایج ، منطبق بر طبیعت کوه های بومی در آن منطقه ، یعنی رشته کوه های آلپ بودند
    .

    لوکوربوزیه دائما ً برای فرار از محدودیت های حاکم در شهرش ، به دورتا دور اروپا سفر می کرد . در حدود سال 1907 به پاریس رفت . در آنجا در دفتر یک فرانسوی پیشگام تولید
    بتن تقویت شده ، به نام آگوست پرت (August Perret ) کار پیدا کرد . بین اکتبر 1910 و مارس 1911 برای پیتر بیرنس – معمار و طراح معروف آن زمان – در نزدیکی برلین کار کرد و در آنجا با لودویگ میس واندر روهه ی جوان ملاقات کرد . در آن موقع می توانست آلمانی را بسیار روان و سلیس صحبت کند .هر دوی این تجربه ها تأثیرات زیادی بر زندگی شغلی او در آینده گذاشتند .
    این عکس کوچک شده است برای مشاهده ی سایز اصلی کلیک کنید
    لوکوربوزیه ، در اواخر سال 1911 به کشورهای بالکان رفت و از یونان و ترکیه نیز دیدن کرد . دفترچه ای از اسکیس های او در این مسافرت ، حاوی طرح هایی از معبد پارتنون ، به خوبی اثبات کننده ی تأثیرات ارائه شده در کار بعدی او به نام ورس اون آرکیتکچر (Vers Une Architecture) در سال 1923 بود .
    او در سال 1916 و در سن 29 سالگی برای همیشه به پاریس نقل مکان کرد و در سال 1920 ، لقب لوکوربوزیه را که اسم پدربزرگ مادری اش بود به عنوان اسم مستعار خود انتخاب کرد
    .

    لوکوربوزیه در طرح های خود بسیار تحت تأثیر فضای کلی شهری و سیستم شهرنشینی منطقه به منطقه بود که به کارش جذابیت بالایی می بخشید . او همچنین عضو انجمن بین المللی معماران مدرن شد
    .
    او یکی از اولین کسانی بود که در زمان خود تأثیر ماشین را ، انباشتگی انسان ها بیان کرد ! او این مطلب را چنین توضیح می داد که در آینده ، شهرها حاوی آپارتمانها و ساختمان های بزرگی خواهند شد که هر کدام به طور مجزا ، گویی در کنار بقیه پارک شده اند . تئوری ها و طرح های لوکوربوزیه خصوصا ً توسط صنف ساختمان سازان کاملا ً مورد قبول قرار می گرفت ، چنان که لوکوربوزیه می گفت : به طور قانونی تمام ساختمان ها باید سفید باشند . و دیگر معماران از این گفته پیروی می کردند و از هر گونه تزئینی به شدت انتقاد می کردند . لوکوربوزیه از ترکیب های بزرگ منظم در شهرها همواره با عبارت های خسته کننده و ناهماهنگ با افراد پیاده در شهر ، یاد می کرد . پلان شهری برزیل نیز بر همین ایده های او بنا شده بود
    .

    آخرین آثار لوکوربوزیه بیان کننده ی یک برداشت پیچیده از فشارهای مدرنیته در زمان خود بودند ولی در عین حال طراحی های معماری شهری او دارای حالت استهزا و انتقادگرایانه هستند

    بر گرفته از رشد(معماری از دیدگاهیک معمار)

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  11. Top | #25

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.79
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    رنزو پيانو

    دفتر فنی و کارگاه رنزو پيانو در سال 1980 در پاريس و جنوآ ايتاليا شکل گرفت و اکنون تعدادی برابر با 100 مهندس ، معمار و متخصصين ديگر در قسمتهای مختلف شرکت مشغول به کار هستند که همگی معتقدند به ساخت ساختمانهای کارآمد و آزمودن ايده های طراحی که منعکس کننده ايده های رنزوپيانو است ، می باشد .

    رنزو پيانو در سال 1937 در جنوآ ، ايتاليا در خانواده ای معمار به دنيا آمد ، پدر ، 4 عمو و برادرش همه پيمانکار ساختمانی بودند . هنگامی که دانشجوی معماری در دانشگاه پلی تکنيک معماری ميلان بود مرتبا از پروژه های ساختمانی پدرش بازديد می کرد که اين بازديد ها تجربه های علمی و کارآمدی را برای او به ارمغان آورد .



    مسئولين امر جايزه بهترين شيوه يکپارچگی طرح و بنا را که در پروژه های او خود نمايي می کرد به وی اهدا کردند زيرا کارهای وی قابل مقايسه با کارهای معماران چيره دست قديمی ايتاليا همچون لئوناردو داوينچی ، ميکل آنژ و بورنلسکی می باشد.

    در حالی که کارهای او آميخته با تکنولوژی روز معماری می باشد ولی ريشه و اصل کارها به طور واضح نمايانگر فلسفه و سنت ملی کلاسيک ايتاليا است ، مقامات رسمی "پريزکره" گفته اند : همانگونه که وی با شيوه های کهن هماننده فن آوری های نويين به سهولت کار ميکند شديدا به ايجاد معماری قابل سکونت و با دوام در دنيای رو به پيشرفت توجه دارد.



    افتخارات :

    - عضويت افتخاری جامعه معماران آمريکا ، آمريکا ، 1981

    - مدال طلا از انستيتو سلطنتی معماران بريتانيا ، انگلستان ، 1989

    - جايزه Cavaliere di Gran Croce از هيئت دولت ايتاليا ، رم ، ايتاليا ، 1989

    - جايزه کيوتو ، ايناموری فونديشن ، کيوتو ، ژاپن ، 1990

    - عضويت افتخاری دانشکده هنر و تحقيقات آمريکا ، آمريکا ، 1994

    - از طرف يونسکو به عنوان سفير معماری حسن نيت معرفی شد ، 1994

    - جايزه ميکل آنژ از رم ، ايتاليا ، 1994

    - جايزه اريز موز ، آمستردام ، هلند ، 1995

    - جايزه معماری پريتزکر ، کاخ سفيد ، واشينگتن ، آمريکا ، 1998

    - معمار دانشکده ملی سن لوکا ، رم ، ايتاليا ، 1999

    - مدير کل مرکز ملی de la Légion d’Honneur ، فرانسه ، 2000

    - سلطان معماری ، ونيز ، ايتاليا ، 2000

    - جايزه لئوناردو ، رم ، ايتاليا ، 2000

    - جايزه وکسنر ، مرکز هنر وکسنر ، کلومباس ، اوهايو ، آمريکا ، 2001



    منابع :

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  12. Top | #26

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.79
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    کامران طباطبايی ديبا

    کامران طباطبايی ديبا از معماران صاحب سبک در معماری مدرن و معاصر ايران است که همه ی علاقه مندان به هنر، در اين سرزمين ، با سازه های معروف او ( موزه هنر های معاصر تهران ، فرهنگسراو پارک نياوران ، فرهنگسراو پارک شفق و...) آشنا هستند .ديبا پسرعموی ملکه ی سابق ايران ( فرح ديبا ) نيز هست

    معمار و شهرسازو نقاش

    متولد سال ۱۳۱۷ تهران
    فارغ التحصيل رشته معمارى و شهرسازى دانشگاه هاروارد واشنگتن۱۹۶۳
    شركت در نمايشگاه نقاشى بى ينال ونيز ۱۹۶۱
    شركت درنمايشگاه نقاشى بى ينال پاريس ۱۹۶۳
    برپايى نمايشگاه نقاشى در گالرى رئاليته آمريكا ۱۹۶۲
    شركت در دومين كنگره معمارى ايران ۱۳۵۱
    بنيانگذار دفتر مهندسين مشاور داض (قبل ازانقلاب)
    شركت درمسابقه معمارى بنياد آقاخان و دريافت جايزه به خاطر معمارى شهرك شوشتر
    طراحى و اجراى آثارى چون موزه هنرهاى معاصر تهران، پارك و فرهنگسراى شفق، دفتر مخصوص ملکه ایران ، پارك وفرهنگسراى نياوران، منزل مسكونى (موزه) پرويز تناولى، نمازخانه جنب موزه فرش، مسجد جندى شاپور، شهرك شوشتر، ويلاى «پيرونه» (اسپانيا)، ويلاى «اسپارتينا» (اسپانيا) و چندين اثر ديگر در ايران و اروپا و آمريكا ۱۳۸۳- ۱۳۴۵
    اقامت دائمى در اسپانيا در سال هاى پس ازانقلاب

    يكى از مراكز فرهنگی و هنرى كه در چندسال اخير بسيارموردتوجه و بازديد قرار گرفته و رفته رفته به كاربرى اصلى خود نزديك شده، موزه هنرهاى معاصر تهران است كه بخش بزرگى از جذابيت آن، به بناى ماندگار آن مربوط مى شود.
    اين ساختمان در تهران خويشاوندان ديگرى نيز دارد كه با كمى دقت از ساير سازه هاى مطرح و معروف متمايز مى شود.
    "دفتر مخصوص " ملکه ی ایران در سال هاى پيش از انقلاب، فرهنگسراى نياوران و منزل (موزه) «پرويز تناولى» (درنياوران) از ديگر بناهايى هستند كه خيلى سريع و با صراحت هم خونى خود را با موزه هنرهاى معاصر بازگو مى كنند.بالاى بناهاى نامبرده و پايين همه آنها تنها نام و امضاى يك نفر وجوددارد، كه آن هم «كامران ديبا» ازمعماران مدرن ايران و يكى از چهره هاى شاخص نسل دوم معمارى معاصر ماست

    ولازم به ذکر است که در چند سال اخیر اکثر کارهای این معمار زبر دست ایرانی و تحصیل کرده تحریف شده است که این موضوع باعث شده تا گاه و بی گاه کامران دیبا انتقادهای شدیدی نسبت به اخلاق در معماری ایرانی داشته باشد.(نظر شما را به مقاله قاسم گرانطبع منتشره در مجله معمار شماره31-جلب میکنم)

    در زیر فهرستی از کارهای کامران دیبا را می توانید مشاهده کنید

    http://archnet.org/library/parties/o...l?party_id=450

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  13. Top | #27

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.79
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    زندگی نامه استاد پیرنیا(1301تا 1376) از زبان خود استاد:

    من در اصل نائینی هستم و از بدو تولد تا بعد از دوره دبیرستان در یزد اقامت داشتم .خانه ما در محله یوزداران یزد در محلی به نام جنگل بود .اگر کوچه یوزداران را به طرف دروازه مهریز ادامه میدادیم ،در نزدیکی باروی شهر چهار خانه قرار داشت که متعلق به پدرم بود.خانه به «میرزا صادق خان» معروف بود.در ابتدا خانه کوچک بود و طراحی «اندرونی – بیرونی» داشت ،آب صدر آباد از داخل آن می گذشت که متاسفانه بعد ها خشک و خانه را از سبزی و خرمی انداخت.در وسط حیاط گودال باغچه ای قرار داشت .خانه بعدها گسترش یافت و پدرم زمین کنار آن را خرید و یک نارنجستان و یک بیرونی به آن اضافه کرد.خانه مانند دیگر خانه ها با طرح یزدی ساخته شده بود.از کریاس که وارد می شدیم راهرویی به بیرونی و راهرویی دیگر به اندرونی راه داشت.در کنار اندرونی گودال باغچه ای با فضاهای مختلف مانند پنج دری و سه دری دراطراف آن قرار داشت.بین دو حیاط ،پنج دری ها و سه دری ها دو رو بودند یعنی اتاقها به هر دو حیاط دید و راه داشتند .حیاط اندرونی ،آشپزخانه و دو صفه دیگر داشت .در حیاط جدید تر که پدرم بعدها آن را ساخت انواع سه دری و پنج دری قرار داشت .خانه دارای یک «خروجی» بود .در اطراف خروجی ،یک اتاق بزرگ و دو اتاق کوچک قرار داشت .یک بیرونی هم بعدها در کنار حیاط جدید ساخته شد.کوچ های در کنار این حیاط به باروی شهر می رسید.چاه و منبع و طویله در این قسمت قرار داشتند.فکر می کنم خانه در حال حاضر سه صاحب دارد.

    دوران ابتدایی را در مدرسه « مبارکه اسلام » در محله یوزداران در نزدیکهای دروازه کوشک نو گذراندم.بعدها مدارس دولتی شکل گرفت که به نامهای مدارس نمره 1 و نمره 2 معروف بودند و من به مدرسه نمره 2 در محله لب خندق (در پشت باروی یزد) می رفتم .مدرسه در خانه ای به نام « ابریشمی » قرار داشت و چون خود صاحب خانه در زیر زمین آن مدفون بود از خانه می ترسیدیم.

    دوران دبیرستان را به مدرسه ای رفتم که ابتدا اسم نداشت ولی بعدها به « ایرانشهر» معروف شد.مدرسه، نخست در خانه ای به نام کوراغلی قرار داشت که خانه ای بسیار زیبا بود .کوراغلی ها تجار معروف یزد بودند و این خانه را برای مدرسه اختصاص داده بودند . خانه واقع در سه طبقه و دارای گودال باغچه بود که تمام پنجره های زیر زمینها به آن باز می شد. مکان خانه دقیقا پشت مسجد میر چخماق قرار داشت . پس از گذشتن از یک ساباط به یک میدانگاه می رسیدیم که در داخل آن دربندی بود.خانه در این دربند قرار داشت. بعدها مرحوم ماکسیم سیرو مدرسه جدید ایرانشهر را ساخت که من سال آخر یعنی ششم متوسطه را در این دیبرستان نوساز خواندم. او شاید تنها کسی بود که واقعا با معماری ایران آشنا بود و از معماری یزد بسیار خوب استفاده کرد و مدرسه را ساخت.

    بعدها پس از مرگ پدرم به دلیل مقروض بودن مجبور شدیم خانه را بفروشیم .خانه جدید ما را دایی ام برایمان خرید که در کوچه شازده ها پشت اداره دارایی قرار داشت. در نزدیکی قبر وحشی بافقی قرار داشت که بنایی بسیار زیبا بود و با تخریب آن اداره دارایی را ساختند . سنگ قبر احتمالا هنوز در همان مکان به صورتی پنهان نگهداری می شود و آقای مشروطه برای جلوگیری از نابودی ،آن را در زیر خاک نگاه داشتند. بنا مانند ساختمان مقبره حافظ بود منتهی ایرانی تر.

    گرایش به معماری

    گرایش به معماری از دوران کودکی در من وجود داشت .البته نمی توانم بگویم پدرم مشوق من بود. ایشان همه کار می کردند خدا رحمتشان کند هم نقاش و هم معمار بودند .در یزد کتابها را مریانه می خورد و ایشان کتابها را طوری ترمیم می کردند که تشخیص صفحه های ترمیم شده از اصل بسیار سخت بود. خطاط بسیار خوبی هم بودند.

    دوران کودکی

    از اوان کودکی در شهر یزد بودم .شهر یزد یک موزه معماری است و من در این موزه و در کنار این آثار بزرگ شده ام.زمانی که به دبستان می رفتم با توجه به سخت گیریها و تنبیهات بی جهت آن زمان و اینکه یکبار مرا نیز فلک کردند ،بعضی از روزها از مدرسه فرار می کردم و به داخل خرابه ها می رفتم و آنجا پنهان می شدم و در عین حال آنها را تماشا می کردم. ظهر خسته و کوفته به عنوان اینکه در مدرسه بودم به خانه باز می گشتم .در خانه خیلی به من توجه می کردند زیرا فکر می کردند به خاطر خستگی از مدرسه است، بعضی اوقات چند روزی هم به مدرسه نمی رفتم و به گشت و گذار در بناهای قدیمی می پرداختم.

    محله ای که خانه ما در آن قرار داشت یعنی محله یوزداران منبع آثار با ارزش معماری بود.در این قسمت تا دروازه مهریز بیشتر آثار زیبای یزد مانند مسجد جامع قرار دارند و من روزی چهار مرتبه از کنار آن می گذشتم و به عبارتی دیگر «نمی گذشتم» یعنی وقتی به آنجا می رسیدم بی اختیار مدتی آنجا را تماشا می کردم و از همه قسمتهای آن لذت می بردم.

    در ایام طفولیت برای فرار از گرمای اواخر اردیبهشت ماه به کوهستانهای اطراف یزد مانند ده بالا و جاهای دیگر در داخل شیر کوه می رفتیم که هوای خوب و خنکی داشت. در این مکان یزدیها باغهایی کرایه می کردند و مدتی در آنجا اقامت می نمودند. وقتی ما در آنجا بودیم در کنار نهرها ، قناتی کوچک ، با سوراخ کردن زمین می ساختم و آن را به نهر اصلی وصل می کردم .وقتی آب از قنات آفتابی می شد آنجا ساختمانی کوچک می ساختم . خشتهای ساختمان را با قوطی کبریت می ساختم و آنها را در آفتاب خشک می کردم . با دقت فراوان ساختمان ها را می ساختم و از شاخه های درخت برای تیر ریزی آن استفاده می کردم . در و پنجره خانه ها را با مقوا به نحو بسیار زیبایی می ساختم . کل کار به شکل یک ماکت کوچک در می آمد.

    همانگونه که می دانید در یزد آب بسیار با ارزش است .در آن وقتها حتی برای آب ، نزاعهای سختی در می گرفت. صاحبان باغها سخت می گرفتند که کسی آب را بدون علت حرام نکند. ولی صاحب باغ ما این اجازه رات به من می داد و حتی بعد از ترک باغ ساختمانهای کوچکی را که من ساخته بودم خراب نمی کرد. دور آنها را خاکریزی می کرد که زمان آبیاری خراب نشوند .این کارهای من تا سال سوم و چهارم دبیرستان ادامه داشت .

    درزمان کودکی تا دوره دبیرستان با اساتید زیادی در یزد آشنا بودم . وقتی از مدرسه می آمدیم با تعدادی دیگر از بچه های علاقمند دوربعضی از این اساتید جمع می شدیم و آنها چیزهای بسیار شیرینی می گفتند و به ما می آموختند .در آن زمان دور هم جمع شدن ممنوع بود و آژان یا پلیس می آمد و ما را پراکنده می کرد و به اساتید نیز دشنام می داد که چرا معرکه گرفته اید و بچه ها را دورخودتان جمع کرده اید . وقتی پراکنده می شدیم به جای دیگر رفته و در گوشه ای دیگر استاد را گیر آورده و از او می خواستیم تا بر روی زمین رایمان نقشه ترسیم کند.

    اساتیدی را که به خاطر دارم استاد حسن و استاد محمد علی و تعداد زیادی اساتید گمنام هستند که خدا رحمتشان کند با کمال تاسف همه آنها رفتند . حاج محمد علی استاد با سوادی بود و به او ملامحمدعلی (ممدلی) می گفتند.هرچند به اردکانی معروف بود اما در اصل میبدی بود . مانند اردکان ، میبد نیز شهر مرد خیز است. از میبد افراد متفکر و هنرمندان زیادی برخاسته اند . ایشان به خودش «نکیز» می کرد ، یعنی روی زمین با سر انگشت و چیزهای دیگر کروکی می کشید و مسائلی را مطرح می نمود که در بحث « هنجار» به آنها اشاره کرده ام . از جمله آنها مثلثهایی است که مرحوم دکتر هشترودی معتقد بود آنها در ریاضیات غرب و شرق مورد بحث قرار نگرفته اند و قرار بود با مرحوم دکتر درباره آنها کار کنیم که متاسفانه ایشان مرحوم شد.

    دوران دانشگاه

    در سال 18-1317 در امتحان کنکور دانشکده هنرهای زیبا شرکت کردم و آنطور که یادم می آید 7 نفر پذیرفته شدند و الحمدالله به جز من همه از هنر مندان نامور ایران شدند. از این افراد می توانم از مهندس سیحون ،مهندس صانعی ،مهندس دولت آبادی ،مهندس کریمان و مهندس ریاضی نام ببرم .البته افراد دیگری مانند آقای پرویز و سخن سنج نیز بودند که دانشکده را رها کردند .دانشکده نخست نام دیگری داشت و به نام هنرستان و مدرسه عالی معماری شناخته می شد:

    « ... در سال 1317 مدرسه ای به نام مدرسه عالی معماری در وزارت پیشه و هنر محل مدرسه عالی مرحوم کمال الملک به ریاست آقای ابوالحسن صدیقی تاسیس گردید . شرایط ورود به مدرسه عالی نامبرده دارا بودن گواهی نامه دوره کامل متوسطه شعبه علمی، و دوره تحصیلات آن چهار سال تعیین گردید ولی به واسطه علاقه سرشاری که در ایران به این فن وجود داشت تعداد زیادی بیشتر از حد مورد احتیاج داوطلب شدند . بنابر این تعداد 20 نفر از داوطلبان را با شرایط فوق بطور مسابقه از ریاضیات و تاریخ و طراحی انتخاب نمودند که در روز یکشنبه اول آبان ماه با علاقه مفرطی شروع به کار نمودند . ولی بنا به مقتضیات در روز یکشنبه 8 آبان ماه 1317 مدرسه نامبرده ... جزء هنرستان عالی هنر های زیبای باستان گردید و از روز دهم آبان ماه 1317 در محل هنرستان نامبرده « مدرسه عالی معماری » شروع به کار کرد.

    « آقایان اساتید عبارت بودند از : آقایان مهندی فروغی ، رولاند دوبرول ، طاهرزاده و بهزاد در فن معماری و آقایان مهندس سپاهی ، دکتر بهرامی ، دکتر رحیمی ، دکتر پارسا جهت دروس نظری و آقایان حسین طاهرزاده جهت نقاشی.ساعت کار این مدرسه چهار ساعت قبل از ظهر و چهار ساعت بعد از ظهر بود.

    مدت تحصیل در این دانشکده چهار سال بود و ارزش تحصیلی آن برابر فوق لیسانس شناخته شد. استادان و معلمان این دوره ] پس از 1319[ عبارت بودند از :آقایان مهندس علی صادق ، منوچهر خرسند ، ایرج مشیری ، وزیری ، سپاهی ، غفاری.(غلامرضا خواجوی ،دانشکده هنر های زیبا ،مجله آرشیتکت ، شماره 1، ص 31)

    در تابستان سال 1319 در اثر مساعی آقایان آرشیتکت فروغی و دوبرول و بنا به تصمیم وزارتخانه های پیشه و فرهنگ و هنر دانشکده معماری از وزارت پیشه و فرهنگ و هنر منتزع و به وزارت فرهنگ منتقل و به اسم دانشکده هنرهای زیبا (معماری- نقاشی-مجسمه سازی) در مدرسه مروی مستقر گردید.در تاریخ 20/7/1319 با نطق رئس دانشکده آقای آندره گدار دانشکده افتتاح شد و دانشجویان به ]چند[ دسته تقسیم شدند و هر دسته در کارگاه مخصوص تحت نظر یکی از استادان معماری آقایان آرشیتکت فروغی و آرشیتکت ماکزیم سیرو و آرشیتکت رولاند دوبرول شروع به کار نمودند. متاسفانه پس از چندی آرشیتکت دوبرول به دلیل پیش آمدن جنگ ، ایران را ترک نمودند و دانشجویان را از ذاشتن چنین استاذی محروم و سرپرستی کارگاه را به آقای آرشیتکت فروغی محول نمودند. پس از مدتی آقای آرشیتکت آفتاندلیان به جای آقای سیرو به سمت دانشیاری معماری مشغول شدند و آقای مهندس الکساندر موزر استاد استاتیک و مقاومت مصالح از خدمت کناره گیری نمودند... .

    عده فارغ التحصیلان تا سال 1324 در قسمت معماری 28 نفر و در قسمت نقاشی 6 نفر بود.(غلامرضا خواجوی،دانشکده هنرهای زیبا،مجله آرشیتکت ،ص 111)

    مکان دانشکده ابتدا به صورت هنرستان در مدرسه ایران و آلمان در نزدیکی موزه ایران باستان بود.بعدها که به صورت دانشکده درآمد ، به مدرسه مروی و پشت آن مدرسه سپهسالار قدیم تغییر مکان داد. کلیه فضا های معماری در این دو بنا وجود داشت. شبستانهای مدرسه را تیغه بندی کرده بودند و نورگیری آن از سقف انجام می شد. این فضا مختص کارگاه معماری بود. دو مدرس مدرسه مروی به دروس نظری اختصاص داشت. یک اتاق بزرگ در مدرسه مروی برای کارگاه مجسمه سازی درنظر گرفته شده بود و چون از این رشته استقبال نشد (با دو دانشجو) تعطیل شد.

    پس از مدتی مجبور شدیم مدرسه مروی را ترک کنیم و به دانشکده فنی دانشگاه تهران منتقل شویم. قسمت شمالی زیر زمین این دانشکده را به ما اختصاص داده بودند ، نهری هم ازآنجا می گذشت که در مجاورت آن بخشی مورد استفاده ما بود.

    درباره روش آموزش دانشکده هنرهای زیبا باید بگویم که اقتباسی بود از «بوذار» یا هنرهای زیبای فرانسه.در سیکل اول ،دروس نظری و در سیکل دوم ، یک پروژه ساختمان یا فن ساختمان داشتیم. برای گذر از سیکل اول به دوم باید یک رساله تز مانند ارائه می نمودیم .در سیکل دوم ، دروس نظری نداشتیم.

    همانطور که پیشتر گفتم علاقمندی من به معماری ایران از دوران کودکی شروع شد.هنگامی که به دانشکده وارد شدم نیز نظرم همین بود. در دانشکده رسم بر این بود که «اردهای» یونانی را کپی کنیم. تنها کسی که آنها را نکشید من بودم.برای نمونه ،تمرین دیگر طراحی پاسیو و ایوان بود که من آنها را با قوس تیزه دار «آژیو» کشیدم که نمره اول شد. بعد ها که با کمال تاسف مشاهده نمودم این نوع کارها را در دانشکده مسخره می کنند از آنجا دل بریدم و به کارهای مورد علاقه خود پرداختم .دنباله خود باختگیهایی که از زمان قاجار آغاز شده بود و در زمان ناصرالدین شاه به حد اعلای خود رسیده بود، در دانشکده به شدت به چشم می خورد به نحوی که از هر چیزی که ایرانی بود به شدت پرهیز می کردند ، حتی طرح خانه ایرانی و ... .

    من سال اول دانشکده ام را با چهار پروژه تمام کردم که همه آنها نمره اول شد و مدال گرفت . تقریبا نیمی از سال بیکار بودم و بعد هم که دیدم در آنجا خبری نیست به دنبال پیرمردهایی که خوشبختانه آن موقع زنده بودند ،رفتم.

    یکی از این اساتید حاج ابوالقاسم ، پیرمردی از اهالی خراسان و بسیار بداخلاق بود. او را به خانه خود می آوردم و برایم صحبت می کرد.گاهی اوقات از او سوالهایی می کردم و فراموش می کرد و فراموش که اینجا سر کار نیست و اگر واقعا یک پاره آجر در دستش بود آن را به سرم می زد و می گفت « کله خنگ خدا نمی فهمی!» اساتید دیگری نیز بودند که متاسفانه اسامی خانوادگی آنها را فراموش کرده ام مانند استاد حسن،استاد باقر و استاد محمد علی. استاد محمد علی واقعا یک دانشمند بود و خیلی متاسفم از اینکه نام همگی انها را به خاطر نمی آورم.حق بود اسامی آنها را یادداشت می کردم . اینها حق بزرگی به گردن من دارند. این کار من درکارهای دانشکده نیز تاثیر گذاشت.برای نمونه فرض کنید نمایشگاه پروژه برگزار می کردند و من می خواستم کارهایی با رنگ و بوی ایرانی ارائه دهم که تا آن زمان سابقه نداشت و کار مشکلی هم بود اما بر اثر اصرار (و لجبازی) این کار را می کردم و خوشبختانه چند تای ان نیز خیلی موفق شد و نمره خوبی آورد.

    این روند تا اواسط دوره دانشکده ادامه داشت .همزمان برای به دست آوردن خرج تحصیل در خارج از دانشکده ، داستانهای کوتاهی در مجلات می نوشتم.بر اثر سوءتفاهمی که در دانشکده پیش آمده بود یک عده به نوشتن مقالاتی علیه آندره گدار رئیس دانشکده پرداختند .بعد گویا او درباره نویسندگان مقالات سوال کرده بود و به او نام مرا داده بودند. با وجود اینکه من همه چیز زندگی ام را فروخته بودم تا بتوانم درس بخوانم و داستان نویسی هم می کردم اما این کار من نبود.

    یادم می آید که طراحی حمامی را در کارگاه دانشکده در دست داشتم .خیلی ها از این کار من تعریف می کردند و کار خیلی خوبی هم شده بود.گدار کار را دید و گفت اگر تو « مانسار » (یکی از معمارهای معروف فرانسه ) هم شوی نمی گذارم از این مدرسه فارغ التحصیل شوی .چرا این را نوشته ای ؟ هرچه گفتم من داستان نویسم و کاری به این چیزها ندارم قبول نکرد و گفت باید این کار را کنار بگذاری.من هم عصبانی شدم و مرکب چین را بر روی پروژه ام ریختم و دانشکده را ترک کردم و دیگر به آنجا نرفتم .بعدها او خانه ام را به زحمت پیدا کرد و عذر خواهی کرد اما به او گفتم که دیگر از این دانشکده بدم می آید و کاملا آنجا را رها کردم .مدتی بعد نیز رئیس دانشکده وقت اصرار کرد که به دانشکده برگردم اما دیگر به آنجا نرفتم.

    پس از دانشگاه

    پس از ترک دانشگاه در وزارت فرهنگ قدیم یا آموزش و پرورش شاغل شدم.زمان ورود من به آنجا طراحی مدارس روستایی بر اساس چهار تیپ در مناطق گرم و مرطوب ، گرم و خشک، سرد و مرطوب و سرد و خشک انجام می شد. در ابتدا چند طرح به من ارجاع داده شد که آنها را با طرح ایرانی ساختم و یا بعضی از عناصر ساختمان مانند طاق در پوشش استفاده کردم. شاید نقشه های آنها در آرشیو ساختمان آموزش و پرورش موجود باشد اما آنطور که به یاد دارم یکی از آنها در میبد بود که بعدها در آن تغییرات زیادی دادند و به آن الحاقاتی شد . یکی دیگر در محله اهرستان یزد و دیگری در محله یوزداران یزد و خیلی جا های دیگر که به خاطرم نمی آید ، بود.

    بعد ها در وزارت فرهنگ کارهای دفتر فنی با من بود و طرحها را خودم می کشیدم که در مکانهای مورد نظر اجراء می کردند. در همان زمان برای ساخت مدارس ارزان قیمت 5% عوارض شهرداری اختصاص داده شد .کمیسیونی تشکیل شد که بانی آن مرحوم مزینی بود .دیگر اعضاء کمیسیون حاج ابوالقاسم کاشانی ، حاج قاسمیه و بعضی تجار علاقمند و درستکار بودند . هدف نیز ساخت مدارس ارزان ب انقشه مناسب بود . یادم می آید که حاج ابو القاسم وقتی از کارها بازدید می کرد ، خاکها را از روی زمین کنار می زد و اگر تکه آجری پیدا می کرد سوال می کرد که چرا اینجا افتاده است ؟ نمونه دیگر اینکه اندازه کلاسهای درس را طوری در نظر می گرفت که تکه های آهن ضریبی از 12 متر، 6 متر، 4 متر یا 3 متر بشود . شخصی مدرسه ای طراحی کرده بود که تیر اهن 5/5 متری لازم داشت و او گفته بود که تیر آهن را از مکانی دیگر تهیه کنید من چنین کاری نمی کنم. تیر اهن نیز از محل انبار بریده شده و به تهران حمل می شد. سعی کرده بودیم عوامل اجرایی نیز افراد متدین و با کارخوب انتخاب شوند. به این منظور معماران فوق العاده خوب ، سنگ کار، نجار و بقیه افراد همه غربال شده بودند. در انتخاب مصالح نیز دقت داشتیم و سعی می کردیم بهترین آجر را انتخاب کنیم . با توجه به اینکه در اجراء ، به موقع دستمزدها و هزینه ها پرداخت می شد کار سریعتر پیش می رفت .پولی که به مقاطعه کاران پرداخت می شد قسطی بود اما خیلی راحت پرداخت می شد. مثلا اگر می دیدیم کار به نال درگاه رسیده است یک قسط پرداخت می شد و وقتی در مکان کار را می دیدیم همانجا مبلغ پرداخت می شد. پرداخت مبالغ مصالح نیز همینگونه بود. گاهی می شد 10 تا 15 مدرسه را ظرف 3 ماه می ساختیم . نقشه های بخشهایی از ساختمانها را من پشت کاغذ سیگار یا قوطی سیگار می کشیدم و تقریبا شفاهی بود.

    ساخت مدارسی که ما پیش گرفته بودیم به سهولت انجام نمی گرفت . با توجه به اینکه ساخت مدارس ارزان در می آمد، برای بعضی از مسئولانی که خرج تراشی بیهوده می کردند خوشایند نبود. برای نمونه ساخت مدارس در شمیران و تپه جعفرآباد بود. در شمیران با توجه به دوری و سربالایی بودن ، حمل و نقل مصالح گران تمام می شد ( فکر می کنم متر مربعی 136 تومان ) . یادم می آید که یکی از وزیر های وقت باور نمی کرد که در این منطقه مدرسه ای را که ما شروع به ساخت کرده بودیم با این سرعت به اتمام برسد. زمین مدرسه هدیه شده بود و ما پس از سه ماه مدرسه را تحویل دادیم.

    او می گفت پیرنیا معجزه می کنی . مدارسی که می ساختیم دارای 120 و 185 کلاس بود و طی سالهای بین 1332 تا 1345 انجام شد . تعداد مدارس ساخته شده 333 عدد بود که بیشتر آنها در مناطق تهران پارس و نارمک قرار دارند.اینها در نما کاشی دارند اما کاشی ها تزئینی نیستند . زیرا من مخالف خرج تراشی بودم . کاشی صرفا نشان می داد که مدرسه از عوارض شهرداری ساخته شده است. مثالی که می توانم از خرج تراشیهای مسئولان آن زمان بیاورم راجع به ساخت مدرسه ای است در محله ( فرح آباد قدیم ) زمانی که هنوز کاملا جزئی از شهر محسوب نمی شد. در نزدیکی محل ساخت مدرسه شکارگاه سلطنتی قرار داشت . زمانی که شاه از آنجا گذر می کرد ، دیده بود که ساختمانی در حال بر پا شدن است و سوالاتی درباره قیمت و چگونگی ساخت در محل مدرسه کرده بود. گویا به رئیس سازمان برنامه و بودجه گفته بود که بروید ببینید چگونه اینها با این قیمت مدرسه می سازند. آنها که جادو نمی کنند و از جیب هم خرج نمی کنند کسی هم که نذرشان نمی کند چطور شما متری 700 تومان خرج می کنید و نیمه کاره رهایش می کنید و اینها با این قیمت می سازند. گویا او گفته بود ما با سرهم بندی مدارس را می سازیم . اتفاقا ما بخشی از سفت کاری از پی تا بالا را به صورت برش خورده رها کرده بودیم و کاملا مصالح کاربردی قابل رویت بود .او گفته بود که ما با گل آجرها را روی هم چیده ایم در صورتی که در قسمت برش خورده نوع ملات که من روی آن حساس بودم دقیقا مشخص بود و ... .

    بعد از آن واقعه وزیر مستقیما با مهندسان مشاور صحبت کرده بود و آنها بسیار ناراحت بودند و تا چند روز با من به بدترین نحو برخورد کردند . پس از آن ، سازمان برنامه و بودجه پولی در اختیار من گذاشت تا دو مدرسه در خارج از شهر تهران بسازم و ما حق نداشتیم از عوارض شهرداری استفاده کنیم . من با پول این دو مدرسه 6 مدرسه ساختم . یکی از آنها مدرسه ای در دانشگاه علم و صنعت فعلی است که بعد ها گسترش یافت و به دانشکده تبدیل شد . مدتی بعد برای اینکه خلل در کار بیافتد بازرس ها را به سر کار می فرستادند . اما کسانی که با من کار می کردند از روی صداقت و علیه سازمان برنامه و بودجه ، از من اجازه خواستند برای این کار حتی آنچه کار کرده بودند کمتر ارائه دادند یعنی برای نمونه اگر نقاشی 3500 متر کار کرده بود نوشته بود 2100 متر یا مثلا رنگ و روغن 800 متر را 540 متر نوشته بودند بازرس ها نیز از پیش صورتهای خود را ساخته بودند و یک روز کار را تعطیل کردند اما ÷س از بررسی به کنایه گفتند « مهندسهای شما همیشه اینقدر زیادی حساب می کنند ؟» حتی برای بدست آوردن حداقل نقطه ضعف ، آنها پی را سونداژ کرده و دیوار سنگی زیر پایه های باربر ار خراب کرده بودند تا بخشی از ساختمان دچار اشکال شود اما خوشبختانه اتفاقی نیافتاد و این کار صروصدا ایجاد نمود . آنچه از این بخش از صحبتها می توانم نتیجه بگیریم این است که با توجه به مشکلات کنونی و وجود مضیقه ، باید چنین کارهایی انجام داد. من فکر می کنم اگر کاری برای میهنم انجام داده ام همین کارها بوده است و کارهای دیگری که انجام داده ام اصلا به حساب نمی آورم.

    من معتقد بودم که نباید ادا در آورد . خیلی جاها گفته ام که برای معماری ایرانی و یا اسلامی ،ادای معماری زمان صفوی را درآوردن غلط است . همیشه معماران ما از پیشرفته ترین فن (تکنیک) زمان بدون تعصب اینکه از کجا آمده است بهره می برده اند . به همین دلیل است که معماری شیوه رازی از زمان سلجوقی با شیوه اصفهانی از زمان صفوی متفاوت هستند . تا وقتی که زمان خود باختگی شروع شد و پیوندمان با هنر خودمان گسسته شد . در هر حال باید منطق معماری گذشته را نگاه داریم. برای نمونه پنامها که عایق حرارتی و رطوبتی هستند و در معماری گذشته ما کاملا رایج بوده اند ، درحال حاضر نیز میتوان با خرج کم از آنها استفاده کرد. من از آنها در مدارس ساخته شده بهره بردم . در گذشته بعضی از بناها ی ما مانند کاروانسراها و پل ها را مانند بچه های رها شده در کوچه می ساختند . این ساختمانها را نیز به امید خدا در دل بیابانها می ساختند به نحوی که کمتر صدمه ببیند . برای همین منظور از روشهای ساختمانی و از پوششهای محکم استفاده نموده اند. در کاروانسراها پوشش ها از طاق کلمبو یا پوشش « همیشه جاویدان » است. این نوع پوششها به سختی خراب می شود. حجره های کاروانسراها هیچکدام در نداشته است، چون اگر داشت مانند مدرسه غیاثیه خرگرد درهای آن را می کندند و می سوزاندند. برای این منظور در جلوی بازشوهای اتاقهای کاروانسراها پرده آویزان می کردند که در تابستانها از نوع حصیری بود و در زمستانها از نوع زیلو بوده است . من سعی کردم در ساخت مدارس از این منطق استفاده کنم یعنی به کار گیری بهترین مصالح و پرهیز ازبه کار بردن مصالح لوکس و همانگونه که پیشتر مثال زدم استفاده از تیرهای فلزی و دیگر مصالح کاملا حساب شده بود. نمنه دیگر اینکه برای جلوگیری ازسنگینی تیرهای آهنی ، سقف روی طاق ضربی را کاه گل نمی کردیم و روی آنها مستقیما اندود می شد .این باعث می شد که وحشتی از ریزش کاهگل بر روی سر بچه ها وجود نداشته باشد و باعث مشکلات بعدی و یا تعطیلی کلاس نشود. نمونه دیگر اینکه من پله ها را درجا میریختم و از بهترین موزائیکهای ایرانی استفاده می کردم. در بکارگیری سنگها نیز دقت داشتیم و از سنگهای با دوام استفاده میکردیم نه از سنگهای رنگی زیبا ولی سست. یا مثلا قیروگونی که بعضی فکر می کنند این فن از خارج آمده است اما در ایران در ساخت بند امیر قرنها پیش از این فن استفاده شده و ما بخوبی از آن بهره می گرفتیم . درآخر فکر می کنم منطق آنچه را که معمارهای قدیمی به آن اعتقاد داشتند ما در کارهایمان به کار گرفتیم.

    وزارت فرهنگ و هنر

    در سال 1344 به وزارت فرهنگ و هنر رفتم . وزیر آموزش و پرورش از این امر راضی نبود و می خواست که من درآن وزارتخانه باشم ، گویا بین دو وزیر مشاجره ای نیز در گرفته بود .به نظرم وزیر فرهنگ و هنر گفته بود :«شما به اندازه کافی مهندس جوان دارید که مدرسه بسازند و بهتر و راحت تر کار کنید کاری که پیرنیا می کند به درد ما می خورد و او را می خواهیم.» اما تعهد خواسته بودند که همچنان به سرپرستی کارها ادامه دهم و این کار را هم کردم .

    دروزارت فرهنگ و هنر مهندس بنایی ، رئیس بناهای تاریخی بودند .زمانی که من در دانشکده سال اول را می گذراندم ایشان سال دوم و مردی متدین ، بزرگوار و بسیار دقیق بودند. درستکاری ایشان باعث شده بود که خیلی ها از او رنجیده شوند. پیش از اینکه تشکیلات سازمان آغاز به کار کند مسئولیت ایشان تعمیر بناهای تاریخی بود . چندی نگذشت که سازمان حفاظت آثار باستانی تشکیل و آقای دکتر مهران مدیر عامل آن شد . مکان آن ابتدا ، در ساختمان جدید موزه ایران باستان بود که بعدها به خیابان لارستان انتقال یافت . رئیس بخش فنی سازمان ، مرحوم مهندس فروغی بود و من معاون ایشان بودم .به دلیل گرفتاری کاری بیش از اندازه ایشان ، به خصوص در خارج از سازمان ، از من خواسته بودند که بیشتر کارها را زیر نظر داشته باشم ، به طوری که بعضی اوقات آنقدر کار زیاد بود که به اصطلاح دیوانه می شدم . گاهی اوقات باید در یک هفته از دو یا سه استان بازدید می کردم و همه بناهای آنها را میدیدم . خوشبختانه در بعضی از استانها افرادی کارآزموده داشتیم، به همین دلیل درآن استانها اشکالی پیش نمی آمد برای نمونه در اصفهان آقای مهندس شیرازی سرپرست سازمان بودند که من باید از ایشان چیزهایی یاد بگیرم یا در استان فارس آقای مهندس ریاضی و در یزد و کرمان آقای مهندس فتح نظریان ، مهندس سعیدی در بیشتر جاها حضور داشت. با اینکه ایشان معمار نیست اما بنده معتقدم از خیلی از معمارها کارش بهتر است و مردی بسیار فهمیده و دانشمند می باشند . در کار معماری نیز از خیلی ها بهتر شده بود. از نمونه کارهای ایشان به نظرم برجهای خرقان قزوین است. جاهایی که هیچکس به آنجا نمی رفت ایشان حضور فعال داشتند. یکی دیگر از دوستان ،مهندس دانشدوست در خراسان است که واقعا نظیر ندارند و کارهایشان در سطح بالایی است . با این دوستان و عده ای دیگر از همکاران کارها خیلی خوب پیش می رفت .

    در ایام فراغت کمی که بین مسافرتهایم پیش می آمد وقتی می خواستم در اتاق کوچکم در سازمان بنشینم یک عده دانشجو که بیشتر آنها از خارج آمده بودند منتظرم بودند و از من نوبت مصاحبه می گرفتند . به نظرم یکی از روسای دانشکده های معماری ایتالیا گفته بود که ما سیصد و اندی دکترا به پیرنیا دادیم. گویا دانشجویان عینا کروکی های را که من برایشان کشیده بودم بدون اینکه زحمتی به خود بدهند عینا کپی گرفته و نوارهایم را به ایتالیایی ترجمه میکردند و به عنوان بخش عمده تز خود ارائه میدادند. گاهی هنگام صحبت با اینها می دیدیم که یک عده به من می خندند و تعجب می کردم . بعد می دیدم که مدادم را به جای سیگار در دهان گذاشته و آتش می زنم و با سیگار خط می کشم!

    در ضمن از کارهای مالی نیز سر در نمی آوردم و بعضی وقتها نکات جالبی اتفاق می افتاد. یادم می آید از کرمان تماس گرفتند که مهندس شما با کاشی کار برای کاشی هفت رنگ قرارداد بسته است اما ما بازرس فرستاده ایم و کاشی ها دو رنگ بیشتر ندارد .لذا سازمان برنامه این را قبول نمی کند . به آنها گفتم کاشی هفت رنگ یک اصطلاح است مانند « چهل ستون » که ممکن است صد ستون یا بیست ستون داشته باشد که همه به آنها « چهل ستون » می گویند و ...

    سازمان حفاظت آثار باستانی یک بخش آموزش داشت که مرحوم مشکاتی زئیس آن بود ، آقای مشایخی هم آنجا بودند . در مجموع در سازمان خوب کار می شد و در تعمیر از بهترین چیزها استفاده می کردیم و مسایل مالی هم کمتر داشتیم .

    پس از انقلاب دیدیم تنها کسی که می تواند سازمان را حفظ کند مهندس شیرازی است. همکاران ، ایشان را برای سرپرستی سازمان انتخاب کردند تا اینکه « سازمان حفاظت آثار باستانی » به « سازمان میراث فرهنگی » تبدیل شد.

    در طول مسئولیتم در سازمان ، چند کار را احیا نمودم البته نمی توانم بگویم مستقیما ، اما احیا آنها جزء به جزء با نظر من انجام می شد . یکی از آنها احیاء سر در باغ فین کاشان بود که کاملا مسخ شده و به شکلی دیگر درآمده بود . با زحمت زیاد نقاشیهای اصلی را از زیر کار درآوردیم و به وضع اصلی تبدیل نمودیم که در حال حاضر نیز کار نسبتا خوبی است.

    در تعمیر مسجد جامع ورامین نیز همکاری داشتم و جاهای دیگری که همه آنها به خاطرم نمی آید . یکی از بناهایی که سر در آن را بیرون آوردم سر در شاه عبدالعظیم بود. به خاطرم می آید که روزی برای کاری به آنجا رفته بودم . با دقت به آینه کاری که ترک خورده بود، بقایای چفدی را دیدم و به نظرم مربوط به دوران آل بویه آمد . ایستادم و با ناخن یکی از آینه ها را کندم و در پس آن یک کار آجری فوق العاده و بسیار زیبا را دیدم . برای این که این کار را ادامه دهم خیلی بلاها سرم آوردند . من سماجت می کردم و بعضی ها آنجا مانع می شدند . یکی از آنها یقه ام را گرفت و بیرون انداخت و گفت مگر اینجا تخت جمشید است که کار باستانشناسی و حفاری انجام می دهید . اینجا امام زاده است. بالاخره راضی به انجام کار شدند.کتیبه را که بیرون آوردیم آن را بر روی کاغذ های بزرگ پیاده کردم .شبها تا پیش از خواب کاغذ ها بالای سرم بود و آنقدر آنها را می خواندم تا خوابم می برد. کتیبه را کلمه کلمه خواندم تا کل آن مشخص شد .برای تعمیر آن از یک نفر مرمت کار خوب استفاده کردم ( متاسفانه اسم او دقیقا به خاطرم نمی آید « آقای موسوی یا مرتضوی » ) ایشان به خوبی کار کرد و کتیبه را احیاء نمود . همچنین بقیه اجزا کتیبه را نیز یافتیم و بیرون آوردیم . بخشی ازکتیبه به دلیل ساخت و سازهای دوران ناصر الدین شاه و ساخت داربست سوراخ شده بود و در داخل آن چوب کار گذاشته بودند . این قسمتهای کار از بین رفته بود اما بقیه آن سالم مانده بود .بر اساس این کتیبه بنیانگذار آن مجد الملک اسعد براوستانی قمی بود که با پیدایش این کتیبه نام و نشان و لقب و کنیه و مناصب وی دقیقا به دست آمد . او از وزیران شیعه دوره سلجوقی است که اغلب کارهای زیبایی در انجام داده است ، این کار نیز از او بود .بعد از مدتی ، در اصلی آن را نیز یافتیم . یکی از درها ارتفاعی در حدود 87/1 متر داشت . از پشت در چند ورق قرآن با خط کوفی فوق العاده زیبا و روی پوست آهو به دست آمد. آنها را به موزه تحویل دادیم ولی در حال حاضر نمی دانم در کجا نگهداری می شود. درپشت کتیبه آثاری از زمان آل بویه به دست آمد و زیر آن ، بنای اصلی این آرامگاه از زمان محمد بن زید علوی ( پسر عموی حضرت عبد العظیم ) بود که چند سال پس از وفات حضرت عبد العظیم آن را ساخته بودند . من اجازه ندادم آنها را اندود کنند و کار را در داخل مربعهایی در آوردم بدین صورت حداقل می توانستیم آجرکاریها را ببینیم ولی بعدها آن را اندود کردند و از بین بردند . هنوز هم می توان آنها را از زیر اندود در آورد.اماکن متبرکه انجام داده است ، این کار نیز از او بود .بعد از مدتی ، در اصلی آن را نیز یافتیم . یکی از درها ارتفاعی در حدود 87/1 متر داشت . از پشت در چند ورق قرآن با خط کوفی فوق العاده زیبا و روی پوست آهو به دست آمد. آنها را به موزه تحویل دادیم ولی در حال حاضر نمی دانم در کجا نگهداری می شود. درپشت کتیبه آثاری از زمان آل بویه به دست آمد و زیر آن ، بنای اصلی این آرامگاه از زمان محمد بن زید علوی ( پسر عموی حضرت عبد العظیم ) بود که چند سال پس از وفات حضرت عبد العظیم آن را ساخته بودند . من اجازه ندادم آنها را اندود کنند و کار را در داخل مربعهایی در آوردم بدین صورت حداقل می توانستیم آجرکاریها را ببینیم ولی بعدها آن را اندود کردند و از بین بردند . هنوز هم می توان آنها را از زیر اندود در آورد.

    یکی دیگر از بنا هایی که در احیای آن نقش داشتم « مسجد کبود » تبریز است .مدتها بود که قصد داشتند برای این مسجد کاری انجام دهند ( از زمان گدار تا به حال ) در این مدت طرحهای مختلفی برای آن ارائه شده است . برای نمونه طرحی در زمان گدار ارائه شده بود که چند پایه بالای گنبد خانه بر پا شود و روی آن یک سقف مسطح یا شیب دار قرار دهند ولی به دلیل کمبود بودجه این طرح عملی نشد . از طرف دیگر چند چیز باعث خرابی بیشتر مسجد می شد .یکی بارش برف سنگین در تبریز بود که به تدریج مسجد را خراب می کرد . مسجدی که زمانی« فیروزه اسلام » لقب داشت و یکی از زیباترین مساجد دنیا بود به تدریج در حال نابودی بود . تحقیقات ما نشان داد که زلزله های مکرر در تبریز تاثیر به سزایی در تخریب مسجد داشته است .به طوری که من دیدم در یکی از زلزله ها بخشی از گنبد به چندین متر آن طرف تر پرتاب شده بود .شاید تخریبهایی نیز وجود داشته است مانند آنچه از طرف سلسله های بعدی برای بنا های پیشین آن می آورده اند اما این مساله نقش زیادی در تخریب بنا نداشته است .

    من در حین احیای بناها چند عکس پیدا کردم که راهنمای بسیار خوبی برای کاربود یکی عکسی از گنبد مسجد «مسجد کبود » بود و دیگری « باغ دولت آباد » یزد که بعدا درباره آن توضیح خواهم داد . در عکس گنبد « مسجد کبود » خوشبختانه بخشی از گنبد که خراب شده ، دیده می شد . در این تصویر بخشی از گنبد تا شکر گاه گنبد مشاهده می شد و هماگونه که می دانید در گنبد های ایرانی اگر قسمتی از آن مشخص شود خیلی راحت می توان آن ر ارسم نمود .به این ترتیب گنبدرا ترسیم کردیم و کار به معمار بزرگ معاصر تبریزی استاد « رضا معماران بنام » محول شد ، دکتر هدایتی نیز در اجرای کار همکاری داشتند . استاد معماران که انسانی بسیار پخته بود کار را بسیار خوب اجرا کرد . هر چند که به کار ایراد هایی گرفته شد ازجمله اینکه پایه های گنبد ضعیف است و نمی تواند وزن آن را تحمل کند اما نتیجه کار این بود که از تخریب کلی بنا جلوگیری شد.

    بنای دیگری که به کمک عکس با ارزشی آن را احیا کردیم « باغ دولت آباد » یزد . از زمان جلال الدوله به باغ و اجزای آن آسیبهای فراوانی وارد شده بود . ارسی های آن را کنده بودند و جای آن سه دری گذاشته بودند . زمانی که باغ سربازخانه بوده است لطمات دیگری به آن وارد شده بود از جمله تخریب بادگیر آن بود . برای نمونه بادگیر باغ را از ترس اینکه فرو ریزد و ساختمان زیر آن را خراب کند کنده و برداشته بودند. خوشبختانه با پیدا کردن دو عکس از زمان جلال الدوله ( پسر ظل السلطان حاکم یزد ) توانستیم اطلاعات مفیدی به دست آوریم . در عکس ها جلال الدوله ، خان بزرگ یزد در وسط باغ و در دو حالت ، یکی به طرف بادگیر و یکی به طرف هشتی دیده می شود . بر اساس این عکس ها ما بادگیر را دوباره ساختیم و ارسی ها را در جای خود گذاشتیم ، سر در را نیز احیاء نمودیم .

    مسجد فهرج

    بعضی ها گفته اند که « مسجد جامع فهرج » از یافته های پیر نیا می باشد . در صورتیکه این بنا گم نشده بود که من آن را بیابم .به یاد دارم که از بافق باز می گشتیم . قصد استراحتی کوتاه داشتیم . در عین حال مردم ، ما و ماشینمان را که روی آن آرم « سازمان حفاظت آثار باستانی » بود ، دیده بودند ، آنها فکر کرده بودند که ما می توانیم برای ساخت مسجدی نو به آنها کمک مالی کنیم و به ما گفتند که در آبادی ، مسجد خیلی کهنه ای وجود دارد که ما قصد تخریب آن را داریم تا بتوانیم مسجدی نو بسازیم ، ما به آنها گفتیم ما برای نو ساختن پول نداریم اما اگر چیزی باشد ، آن را درست می کنیم . آنها گفتند خیلی کهنه و خراب است و من گفتم : هر چقدر هم که کهنه باشد اصلا نمی شود آن را خراب کرد . از آنها خواستم بنا را به من نشان بدهند . وقتی وارد مسجد شدم مبهوت ماندم . دیدم در یک بنای ساسانی هستم که مسجد نام دارد . در آنجا تمامی اصول ساخت مسجد رعایت شده بود اما جزء جزء عناصر آن یعنی شبستان ، صفه ها ، رواقها به شکل معماری پارتی بود . پس از آن به کنکاش منابع تاریخی پرداختم و با استفاده از کتاب تاریخ جعفری و منابع دیگر به نکات دیگری پی بردم . آنچه دریافتم این بود که این مسجد در نیمه اول قرن اول هجری ساخته شده اما معماری آن نسبت به پیش از اسلام تغییر نیافته است و می توان آن را اولین بناهای « شیوه خراسانی » دانست این بنا ، دارای ویژگیهای مختلفی است . تمام چفد های آن بیز کند است و طاقها بیز تند می باشند .

    در گاهها آن همه دارای شانه یعنی پس نشستگی در قسمت پاکار قوسها هستند . این نمونه ها در معماری زمان ساسانیان نیز مشاهده می شود . دراین جا خواستگاه چفد عقب تر نشسته زیرا کاربرد قالب را داشته است . البته سوالهایی نیز در ارتباط با این بنا مطرح شده است یکی از آنها درباره ستونهایی است که رو به روی ورودی مسجد قرار گرفته است .چنین کاری را در جاهای دیگر نیز می توان دید . در دشت آهوان بین سمنان و دامغان رباطی به نام « انو شیروان » ساخته شده است .بعضی به اشتباه آن را مربوط به زمان ساسانیان می دانند اما انوشیروان نوه قابوس وشمگیر حاکم آن محل بوده است . در این بنا که به نظر می رسد ساختمانی یکدست بوده پایه هایی درجلوی درگاهها قرار داده شده است که خود به عنوان یک حفاظ عمل می کرده است تا داخل اتاق پیدا نباشد . در مسجد فهرج نیز اینگونه است . این مسجد چیزهای فوق العاده دیگری نیز دارد که هر کدام می تواند موضوعی برای مطالعه باشد . یک بار بر اثر بارندگی ، بخشی از دیوار مسجد خراب شد در بالای دیوار چند رف قرار دارد که شاید بتوان گفت از پیش از اسلام بوده است . این رفها را روی دیوار درآورده اند . وقتی دیوار خراب شد روی نقشها را نایلون کشیدم و جلوی آن را دیوار خشتی قرار دادم تا کسی کار اصلی را نبیند . این باعث می شد تا از نابودی کار جلوگیری شود .

    مکانهای دیگری را نیز اینگونه از دید خارج کرده ام تا از بین نروند که پیش از رفتنم باید بگویم کجا هستند . یکی در ایوان« سید رکن الدین » یزد است . وقتی آنجا را احیاء می کردم در کنار آن ، یک قسمت از ازاره کاشی را پیدا کردم . نقش آن « اختر چلیپا » است و ستاره های زیبا با چلیپا کار شده است . می توان گفت که جنس آنها کاشی معمولی نیست و نوعی چینی است . متاسفانه خیلی از این آثار را کنده اند و برده اند . من برای جلوگیری از این کار جلوی آن دیوار کشیدم که معلوم نباشد . البته در همان زمان نیز مرحوم وزیری از افراد خیر و بزرگ یزد که خدایش رحمت کند تعدادی از این کاشی ها را به مسجد میر چخماق برد و در قسمتی از مسجد نصب کرد.

    در مسجد جامع فهرج یک کار پژوهشی که می توان انجام داد بر روی شبستان زمستانی آن و برخی اجزاء آن است . این بخش از بنا در زیر ساباط ، چسبیده به مسجد قرار دارد . این شبستان به دو بخش زنانه و مردانه تقسیم می شود که به شکل اتاقهای کشیده می باشد که در مساجد دیگر صدراسلام نیز دیده می شود . در این اتاقها نوعی کشیدگی در سقف نیز مشاهده می گردد مانند آن چیزی که در مسجد سر کوچه محمدیه نایین دیده می شود. در اینجا نیز دیوار قبلی طول اتاق است . دو اتاق نیز به هم چسبیده اند . یکی از نکات مهم در این مسجد " در" آن می باشد . می دانید که مساجد ، در نداشته اند . معمار این بنا حیفش آمده که درهای شکوهمند و زیبای آن روز را به نحوی نشان ندهد . او بر روی دیوار مسجد گل بری کرده که بعدها روی آن را قرمز کرده اند . این درها فوق العاده هستند و ما هیچ نمونه ای از آن نداریم . یکی دیگر از نکات جالب این مسجد محراب اولیه آن است که متاسفانه آن را سوراخ کرده اند . مسجد چند محراب دیگر نیز دارد که به نظر می رسد هر کس نذری داشته آنها را ساخته است . درمسجد بعضی از آنها به عنوان اعتکاف گاه استفاده می شده و کسانی که می خواستند معتکف شوند گوشه ای را انتخاب می کردند و در آنجا مشغول عبادت می شدند . این محرابها الزاما نباید رو به قبله باشد و می توانست هر جایی باشد مانند مسجد جامع ساوه . مناره مسجد بعدها ادغام شده است .

    تدریس در دانشگاه

    کار دانشگاه را از حدود سالهای 1344-1345 شروع کردم .ابتدا در دانشکده هنرهای زیبا مشغول به کار شدم . همچنین کلاسهایی برای محافظان آثار باستانی و ژاندارمری تشکیل می شد . دانشکده معماری و شهرسازی شهید بهشتی ، سازمان جهانگردی ، دانشگاه فارابی تهران و پردیس اصفهان و دانشگاه علم و صنعت دیگر جاهایی بودند که در آنها تدریس داشته ام .

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  14. Top | #28

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.79
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    هوشنگ سیحون

    زندگی نامه
    او در ۱۲۹۹ در تهران بدنیا آمد. تحصیلات معماری خود را در دانشگاه تهران و دانشکده هنرهای زیبای پاریس (بوزار) انجام داد، وی هم اکنون در ونکوور کانادا زندگی می کند.

    پیشینه معماری
    وی زمانی استاد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و سه دوره رئیس این دانشکده بود. استاد"هوشنگ سیحون" نقاش و معمار 86 ساله ایرانی، به مرد بناهای ماندگار معروف است آن هم به دلیل طراحی و نظارت بر ساخت آرامگاه بزرگانی چون خیام، كمال الملك، بوعلی سینا، نادرشاه افشار، كلنل محمدتقی خان پسبان و ده ها مقبره و آرامگاه دیگر، ضمناً وی طراح بنای موزه توس در سال 1347 و همچنین ساختمان بانك سپه در میدان توپخانه تهران نیز می باشد.
    استاد سیحون نقش اندازی است كه در دنیای ابعاد از معانی پر رمز و راز باطن سخن به میان می آورد و معانی و فلسفه نظری و وجودی بزرگانی كه معمار و طراح آرامگاه هر یك از آنان بوده، در نقش مقبره شان متجلی نموده است. به عنوان مثال در 1338 آرامگاه حكیم عمر خیام را مبتنی بر اصول ریاضی و مثلثاتی خیام، محاسبه و طراحی كرده است. او در کتاب « نگاهی به ایران» در مورد بنای آرامگاه نادر شاه افشار می نویسد: ماده اصلی ساختمان از سنگ خارای منطقه کوهسنگی مشهد، مشهور به سنگ هر کاره است، این سنگ یکی از مقاوم ترین سنگ هایِی ست که در ایران وجود دارد، او دلیل این انتخاب را اشاره به صلابت و عظمت نادر شاه افشار می داند». او در ادامه می نویسد: « شکل کلی و مقبره ی نادر به شکل شش ضلعی متناسبی ست که، شکلِ سیاه جادرهایی را تداعی می کند، دلیل این امر همین نکته است که نادر به جای کاخ در زیر چادر زندگی می کرد.

    پیشینه نقاشی
    در کنار معماری به نقاشی از مناظر و روستاهای ایران می‌پرداخت و نمایشگاه‌هایی از این آثار خود در ایران و در خارج از ایران برپا کرده است.

    آثار وی در نمایشگاهی در دانشگاه ماساچوست در سال 1972 در كنار آثار هنرمندانی چون پیكاسو و دالی به نمایش درآمد. در این نمایشگاه تابلویی از كلافه های خط به نمایش گذاشت كه در آن از خطوط موازی و پر پیچ و تاب كه هیچ همدیگر را قطع نمی كنند، استفاده كرده بود. دانشگاه هایی مثل MZT، هاروارد، واشنگتن و بركلی مجموعه ای از نقاشی های او را گردآوری كرده و نگهداری می كنند.
    همسر سابق وی معصومه سیحون نیز نقاش است و بیش از 70 سال سن دارد و شگرد وی در کشیدن نقاشی های مدرن است.

    برخی از آثار (معماری)
    • مقبره فردوسی بزرگ
    • آرامگاه فردوسی بزرگ
    • آرامگاه بوعلی سینا در همدان(1951)
    • آرامگاه خیام در نیشابور(1338)
    • آرامگاه و موزه نادرشاه در مشهد(1958)
    • آرامگاه كلنل محمد تقى خان پسيان
    • مقبره عباس ميرزا و بعضی دولتمردان قاجار
    • آرامگاه کمال‌الملک در نیشابور
    • ساختمان بانک سپه در تهران
    • بنای موزه توس(1347)
    • مرکز فرهنگی یزد

    طراحی و اسلوب معماری
    آرامگاه فردوسی بزرگ

    مجموعه فرهنگی باغ آرامگاه فردوسی در فاصله بیست کیلومتری شهر مشهد به طرف قوچان راه دو طرفه می شود و یکی از این راه ها به وسیله بلواری به نام پردیس به طول 7 کیلومتر به باغ آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی می رسد. بنا به شواهد باستان شناسی این منطقه توس تاریخی است که در دوره اساطیری به دست توس پهلوان ایرانی بنا گذاشته شد.سراینده حماسه های بزرگ ایران نیز در همین نقطه به خاک سپرده شد. در سال 1303 همزمان با برپایی جشن هزاره فردوسی قرار شد تا آرامگاه فردوسی به همت انجمن آثار ملی ساخته شود.
    انجمن با جمع اوري اعانه از مردم کارهاي آماده سازي براي ساخت بنايي در خور حکيم توس را آماده کرد. برای آغاز ساختمان باید محل دقیق مدفن فردوسی مشخص می شد. نخستین منبعی که از مدفن حکیم توس نام برده در چهار مقاله نظامی عروضی بوده که آن را جایی نزدیک، دروازه رزان توس در محل باغ خانوادگی او ذکر کرده بود.
    در اردیبهشت سال 1305 ارباب کیخسرو شاهرخ برای تعیین مکان دقیق مدفن فردوسی راهی توس شد. با تحقیقات به عمل آمده مشخص شد باغ حاج میرزا علی قائم مقام نایب التولیه است. با همکاری مقامات استان سراسر باغ کاووش شد و در باغ تختگاهی یافتند که طولش شش متر و عرضش پنج متر بود و مدفن حکیم توس بود.
    نقشه بنا را به اصرار انجمن شبیه آرامگاه کوروش توسط « آندره گدار» و پروفسور هرتسفلد طراحی شد و مهندس کریم طاهر زاده بر ان نظارت کرد. معمار ساختمان نیز حسین لرزاده بود. مساحت ساختمان 945 متر بود و بهترین حجاران تصاویری از شاهنامه را بر دیوارهایش حک کردند. بنای آرامگاه در مهر 1313 به مناسبت جشن هزاره فردوسی افتتاح شد. این بنا در سال 1348 با طراحی که هوشنگ سیحون براساس آرامگاه کوروش انجام داده بود گسترش یافت و باغ اطراف آن به همراه موزه کنارش ساخته شد.

    آرامگاه نادرشاه(1958)

    قوام السلطنه در اواخر عهد قاجار ( 1296 خورشيدى ) در محل يكى از مقابر ويران شده نادرى آرامگاه جديدى براى وى ساخت(52) و استخوانهاى او را از تهران به مقبره مزبور حمل كردند. اين بناى جديد كه در محل فعلى آرامگاه وى قرار داشت مدتى بر پا بود تا اين كه انجمن آثار ملى ايران در سال 1335 خورشيدى درصدد بر آمد آرامگاهى مناسبِ شأن نادرشاه براى وى در همان محل مقبره ساخته قوام السلطنه احداث نمايد. اين كار از سال 1336 شروع شد و در سال 1342 به پايان رسيد.
    مقبره كنونى نادرشاه واقع در ضلع شمال غربى چهارراه شهدا ( نادرى سابق ) كه پس از حرم حضرت رضا عليه السلام مهمترين موضع توريستى ـ تاريخى شهر مشهد تلقى مىشود، در باغى به مساحت 14400 متر مربع ساخته شده است. مقبره شامل سكويى دوازده پله اى، محل گور، پوششى خيمه مانند بر روى قبر، سكويى مرتفع در مجاور قبر با مجسمه نادرشاه سوار بر اسب و سه تن ديگر در پى او، يك غرفه فروش كتاب و دو تالار براى موزه است.
    طراح بنا مهندس سيحون بود و مجسمه ها را هنرمند فقيد ابوالحسن صديقى ساخته است. مصالح مقبره عمدةً از سنگهاى خشن و سخت گرانيت كوهسنگى مشهد است.
    بعضى از قطعات سنگ بسيار بزرگ انتخاب شده تا تداعى كننده مقبره دوم ساخته خود نادرشاه باشد. پوشش مقبره كاملاً به مانند چادر عشايرى است، كه نادر در آن زاده و هم كشته شده است. پوشش ديوارهاى داخلى مقبره نيز از سنگهاى مرمر اُخرايى رنگ مراغه انتخاب شده تا قتل نادرشاه در داخل چادر را تداعى نمايد.
    از موقوفات كرامند نادرى كه از تصرف وقف خارج شده بود روستاى دهشك در مجاور شهر تابران توس احيا شده و در اختيار موقوفه نادرى قرار گرفته است(53) كه احتمالاً به زودى از محل در آمد آن به بخشى از نيّات واقف بر سر قبر وى عمل خواهد شد.[1]

    مجموعه باغ و موزه آرامگاه

    ساختمان جدید آرامگاه نادر شاه افشار به گزارش میراث خبر در تاریخ 12 فرودین ماه سال 1342 با حضور پهلوی دوم به همت انجمن آثار ملی در باغ نادری بازگشایی شد.
    نادر شاه افشار فاتح دهلی در هنگام حیات خود دستور به ساخت آرامگاهی کوچک در بالا خیابان مشهد داد. این آرامگاه کوچک در سال 1145 هجری قمری در مجاور چهارباغ شاهی و روبروی حرم امام ضا از خشت و گل ساخته شد. موزه نادری در قسمت اصلی بنای یادبود آرامگاه افشار در 2 تالار به منظور معرفی آثار تاریخی این دوره شکل گرفته است . این بنا به همت انجمن آثار ملی در سال 1342 خورشیدی توسط مهندس سیحون طراحی و ساخته شده است .
    تنديس نادر شاه سوار بر اسب به همراه تني چند از سربازانش بر فراز يک حجم سنگي مرتفع توسط مجسمه ساز شهير ايراني زنده ياد استاد«ابوالحسن صديقي » ساخته شده است . تالار شماره 1 : اين تالار به انواع سلاح هاي دوره افشاريه ، تابلوهاي نقاشي از نادر و صحنه هاي جنگ ، وسايل سوار کاري مانند زين و برگ اسب از دوره افشاريه تا قاجاريه ، چند نسخه خطي از جمله تاريخ جهانگشاي نادري و دو شمشير متعلق به نادراختصاص دارد که روي يکي کلمه«السلطان نادر » حک شده و روي ديگراين بيت شعر طلاکوب شده است: شاه شاهان نادر صاحب قران هست سلطان بر سلاطين جهان اين شمشير در دشت مغان به سال 1148 هجري در روز تاجگذاري نادر از طرف ملت ايران به وي هديه شده است. تالار شماره 2: اين تالار در سال 1373 به مجموعه اضافه شد و در آن انواع سکه، ظروف و ديگر اشياي اهداي از دوره صفويه تا معاصر به نمايش در آمده است. همچنین در گوشه شمالی آرامگاه نادر آرامگاه محمد تقی خان پسیان سردار خراسان قرار دارد.

    آرامگاه کمال الملک

    در جوار آرامگاه عطار نیشابوری و در میان باغی در حومه شهر نیشابور واقع است و در سمت غرب آرامگاه خیام و به فاصله دو کیلومتری از آن واقع است. طراح این بنای یادبود استاد هوشنگ سیحون است.
    این بنا در نقشه از دو مدول (پیمون) مربعی شکل تشکیل شده است و مستطیلی با تناسب 1 بر 2 را می‌سازند. اضلاع مربع در نما با یک قوس نیم دایره خود نمایی می کنند؛ حجم بنا از قوس‌هایی متقاطع که بر روی اقطار مربع زده شده اند پدید آمده که این فوسهای متقاطع، "تاق‌های چهاربخش" را که در معماری سنتی ایران بسیار دیده شده اند را تداعی می کنند و احتمالا منبع الهام طراح نیز بوده است. طراح با بهره‌گیری خلاقانه از قوس و با پیچشی که در ایده کلی آن ایجاد کرده، به نتیجه‌ای ظاهرا متفاوت با هندسه ای پیچیده دست یافته است. این طرح مبتکرانه به مدد سازه پوسته‌ای بتنی اجرا شده است.
    در بنای یادبود کمال الملک دو نوع قوس به شرح زیر دیده می شود. شش قوس نیم دایره نما که نسبت دهانه به ارتفاع آنها 1 به 2/1 است، چهار قوس متقاطع که بر روی اقطار دیده می شوند.. لازم به ذکر است که در پایین قوس‌های اصلی نما از روبرو دو قوس کوتاه‌تر نیز وجود دارند که در واقع تلاقی قوس‌های متقاطع هستند. شاید بتوان گفت حجم کلی بنا از پوسته‌ای سه بعدی در فضا حاصل آمده است که در یک حرکت نرم دو نوع قوس یاد شده را به هم پیوند می دهند. این قوسها و پوشش آنها در بالا، اشکال هندسی مخروطی شکلی را بوجود آورده‌اند که ابتکاری هندسی بوده، اوج خلاقیت معماری را در بهره‌گیری از عناصر معماری سنتی ایران در ترکیبی جدید و موزون نشان می‌دهد. در این بنا نیز همانند آرامگاه خیام هندسه نقشی شایان توجه دارد و پیوند عمیق این بنا را با نظام معماری ایرانی برقرار کرده است.
    تزیینات استفاده شده برای آرامگاه کمال الملک کاشی معرق است که نقوش آنها بسیار هنرمندانه بر روی سطوح منحنی نما بکار گرفته شده‌اند و به سمت خط تقارن قوس‌ها این نقوش کوچک و کوچکتر می‌شوند. به گفته طراح، کاشی معرق، معماری کاشان یعنی محل زادگاه کمال الملک را یادآور می شود. فرم کلی بنا و تزیینات و همچنین رنگ کاشی ها، هارمونی بس عجیب با بنای مجاور یعنی آرامگاه عطار دارد، بطوریکه شاید بازدید کننده در بدو ورود به باغ و در نگاه اول آندو را دو جزء از یک بنا درک کند!
    سنگ مزار کمال الملک همچون سایر سنگ‌های مزاری که سیحون در آرامگاه ظهیرالدوله تهران طراحی کرده است، یکپارچه از سنگ گرانیت و با بافت خشن بوده، در قسمت بالای سنگ که مرتفع و زاویه دار تراشیده شده است، نقش برجسته‌ای از کمال الملک توسط شاگرد ایشان مرحوم استاد ابوالحسن صدیقی حجاری گردیده است.

    برخی از آثار (نوشتاری)
    کتاب نگاهی به ایران (مجموعه‌ای از نقاشی‌های سیاه ‌قلم)

    برخی از آثار (نقاشی)
    • کلاغ پر
    • کنسرت(Concerto) ، رنگ روغن (1998)
    • قلم و مرکب (1981)

    برخی از آثار(مجموعه آثار معماری و نقاشی)
    Houshang Seyhoun, Half a century of activities in the world of Art and Architecture

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  15. Top | #29

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.79
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    تجدید خاطره ای با فیلیـــــــپ جانســــــون

    جهان جای گذر است و زمان خیلی سریعتر از آنچه که ما می­پنداریم می­گذرد. دو سال پیش درست در چنین روزی یعنی 25 ژانویۀ 2005 جامعۀ معماری با فیلیپ

    فیلیپ جانسون که بود ؟
    فیلیپ جانسون در سال 1906 در کلیولند ایالت اوهایوی آمریکا به دنیا آمد و در طی دوران به یکی از قدرتمندترین معماران عصر بدل گشت. او نه تنها یک معمار بود، بلکه یک مورخ، نویسنده، منتقد، مدیر موزه و... نیز بود. در سال 1949، پس از گذشت سالیانی که به عنوان اولین مدیر موزۀ هنرهای مدرن در بخش معماری به کار خود ادامه می­داد، خانه­ای شخصی برای خودش در New Canaan واقع در Connecticut طراحی نمود، همان موضوع پایان نامه­اش نیز بود و به خانۀ شیشه­ای معروف گشت. او نشان افتخارآمیز مدرسۀ بین­المللی معماری را برای نمایشگاهی در MOMA دریافت نمود.جانسون اولین ملاقات میس ون­درروهه و لوکور بوزیه را به کشورش ترتیب داد. جانسون و میس آپارتمان نیویورک را طراحی نمودند، و بعدها وی تمایل خود را برای همکاری با میس در مورد ساختن آسمان خراش سیگرام نشان داد. وی در دهۀ 50 در نحوۀ نگرش خود تجدید نظر نمود، اوج این مسأله در کار جنجالی و بحث برانگیز آن دوره، به نام ادارۀ کل AT&T بود، که اکنون به آن قلۀ Chippendale می­گویند و در نیویورک واقع است. در سال 1967 با گروه معماری جان بورگی شروع به همکاری نمود و این همکاری تاسال 1987 ادامه داشت و محصول این 20 سال خالی از شگفتی­ها نبود. در سال 1979 اولین جایزۀ پریتزکر به وی اهداء شد، در متن تقدیر از او چنین گفتند به خاطر توانمندی و استعدادش در کار و نحوۀ نگرش و تعهد وی در ساخته­هایش، ثابت قدم بودن و کارهای عام­المنفعه­ای که در راستای اهداف انسانی و محیط زیستی است این جایزه به وی اهداء می­گردد، او همچنانکه یک منتقد و مورخ است، مبارزی در صحنۀ معماری مدرن نیز می­باشد، که تصمیم بر طراحی بزرگترین بناها گرفته است. فیلیپ جانسون شروع افتخار آمیزی برای پنداری 50 ساله است و انرژی و روح تازه­ای را در کالبد تعداد بی­شماری از موزه­ها، تئاترها، کتابخانه­ها، خانه­ها، باغ­ها وساختارهای سازمانی دمیده است.))، در همین مراسم فیلیپ جانسون سخنرانی نیز نمود که خواندن آن خالی از لطف نیست. از سال 1989، جانسون تقریباً بازنشسته شد، او بیشتر اوقات خود را صرف پروژه­های شخصی خود می­کرد، اما هنوز هم به عنوان مشاور با گروه معماری جان بورگی همکاری داشت. جزو آخرین کارهای وی طراحی مدرسۀ جدید هنرهای زیبا در کالج استون هیل واقع در گرینزبورگ ایالت پنسیلوانیا بود.
    کارهایی از فیلیپ جانسون :
    International Place در بوستون، Tycon tower در ویرجینیا، Momemt Place در دالاس، 53rd at third در نیویورک، NCNB Center در هیوستون، PPG در پیتزبورگ، California 101 در سان فرانسیسکو، United bank center tower در دنوار، Century Center در هند، A Water Garden در تگزاس، A Civic Center در ایلی نویز، The Crystal Catedral در کالیفرنیا، The Country Catedral Center در میامی، Glass House در کانکتی کات و ...

    جانسون وداع نمود
    گزیده­ای از سخنرانی فیلیپ جانسون :
    حرفۀ معماری دلچسب ترین حرفه­هاست و بعد از کشاورزی ضروری­ترین می­باشد، آدمی ابتدا باید بخورد، بیاشامد و سرپناهی برای زیستن داشته باشد. سپس مذهبی تا عبادت کند و خدمتگزار بعد روحانیش گردد. چه کسی در بین ما احساسی مذهبی بعد از دیدن کلیسای چارترس، مسجد جمعۀ اصفهان، پارک ریوآنجی در کیوتو نمی­کند؟ ولی برتر از آنها نقاشی و تندیس­گری است که برترین هنر ما و هر فرهنگ دیگری است.
    در عین حال معماری با بسیاری از حرفه­های دیگر همراستاست و لازمۀ بیان تمامی ملاحظات اجتماعی می­باشد، هیچ جامعۀ جدیدی بدون ساختمان­های جدید معنی ندارد. تمامی اصلاح طلبان و سوسیالیست­های کندرو مانند فرانکلین روزولت، همیشه از معماری نوین حمایت کرده­اند.

    با گذشت زمان تکنولوژی­های جدیدی در ساخت بناها مطرح گردید مانند آسانسور و...، تکنولوژی­های بزرگ، معماری قدرتمند را می­پروراند. اینجا آرمان شهرهای خیالی که در ذهن فلاسفه جای دارد، وجود ندارد تا بتواند بر قلمرو معماری وارد گردد. در تمامی حرفه­ها مشکلاتی وجود دارد. هر زمان بر همقطارانم غبطه می­خوردم، هنگامیکه می­نوشتند، می­کشیدند یا قطعه­ای برای موسیقی می­ساختند. آنها آنگونه که می­خواستند زندگی می­کردند، هر زمان که می­خواستند کار می­کردند، با مصالح سرکش، سقف­های روزنه­دار و... درگیر نبودند. آنها می­توانستند خطاهای خود را بپوشانند و حتی از بین ببرند.
    برای من شگفت آور نیست که سراسر تمدن با بناهایش به خاطر سپرده می­شوند، وقتی به Teotihuacan در مکزیکو فکر می­کنم، جایی که مردمانش به فراموشی سپرده شده­اند وحتی ردپایی از آنها نمانده است، نه چرخ دستی، نه نوشته­ای و نه کتابی، نه ابزار آهنی و مفرغی، هنوز شهری از هزاران سال پیش با نگاره­هایش، عظیم و فراموش نشدنی به یادگار مانده است. یا شهر مذهبی مصریان با اهرامی که در نگاه آنها دارای مقام و منزلت بود، با یک خیابان اصلی تشریفاتی، عریض­تر از پارک Avenue، گذرگاهی دسته جمعی با پله­های زیاد و در راستای عمارات مذهبی، یک سازه و ساختار تاریخی مربوط به عصر نوسنگی که زمان و علم را به مبارزه می­طلبد. حرفۀ معماری تنها فعالیت انسانی است که می­تواند معجزه بیافریند.
    امروزه معماری بسیاری از اصل­های انسانی را فراموش کرده است. صنعت و علم تمامی انرژی ما را اشغال کرده است. افکارمان در شعر و نثر، فلسفۀ­مان در کلمات و سخنان جای دارند و ماوراءالطبیعۀ ما بی خدا و بی هویت گشته است. ارزشهای زیبایمان میراثی از افکار سودگرایانۀ کلوین و جان استوارت میل هستند. امیدها و آرزوهایمان مادی گرایانه، راهمان، افکارمان بدون اسطوره، واقع گرایانه و صرفاً عملکردی گشته­اند. کلماتی مثل خدا، روح و نفس، زیبایی شناسی، نور و شکوه و تاریخ از چرخۀ زندگی خارج شده­اند و دمده شده­اند و ما باید از آنها اجتناب کنیم. ما باید کلمات سودآوری مانند هزینۀ تولید و بهره­وری و... را استفاده نمائیم.
    ارزش­ها تغییر می­کنند. هنر، اسطوره، مذهب می­توانند دوباره به کمال برسند. ممکن است به عنوان مثال بخواهیم آمریکا را از نو طراحی کنیم. به طور حتم خواهیم توانست اگر که بخواهیم. ما در مصالح و نیروی کار مهارت داریم. خدا می­داند که ما نیازمندیم. محیطمان زیبا نیست، خانه­هایمان مناسب ما نیستند، نواحی فقیر نشینمان در غم به سر می­برند. معماری در تمامی تاریخ جهان هنر و حرفه­ای است که باید ناجی باشد.
    معماران برای تغییرات آماده هستند. اینجا در غرب ما با میراثمان و به جای گذاشته­هایمان مفتخریم. به تنهایی در این قرن فرانک لوید رایت، لوکور بوزیه، میس ون درروهه و معماران جوانی داشتیم که جزو بهترین­ها بوده­اند. آنها نقش بسیار ارزنده­ای را در این دورۀ تغییرات عظیم داشته­اند، تغییری که در راستای وارونه سازی پیش فرض­های گذشته می­باشد. تفکر نوین هنر را فرا می­گیرد.
    در این دوران است که جایزۀ پریتزکر به عنوان نماد یک تغییر قریب الوقوع، نمود پیدا می­کند. جایزه­های پولیتزر و نوبل هیچگاه و در هیچ زمینه­ای به هنرمندان و هنرهای بصری اهداء نشد، چه برسد که به یک معمار. تا امشب ما هنرمندان احساس می­کردیم، همراهان درجۀ دو، در جامعۀ­مان هستیم. دانشمندان، نویسندگان، پزشکان انسانهای مهمتری بودند که در جامعه محترم شمرده می­شدند. بعد از این شب، ما آنچه که قبلاً بودیم، نیستیم، معماران می­توانند احساس سربلندی بکنند.
    من شخصاً پاداشی برای خودم نمی­خواهم. این هدیه­ای است برای حرفۀ معماری، هنری که به نام مادر تمامی هنرها می­خوانیمش. در کنار کار ما، هنرهای بزرگی مثل طراحی، دکوراسیون، طراحی شهری و... قرار دارد. شاید بتوانیم در قرون بعد نقاشی و تندیس گری را برای ارتقاء زندگیمان در کارمان سهیم سازیم.
    تأثیر گشایش و افتتاح چنین مراسم قدردانی و اهداء جایزه باید پیوندی به سوی زایشی نوین در دنیای توانای ما باشد. بگذارید که ما سکونت­گاه­هایمان و بناهایمان را در صحرای خشک قلبمان دوباره بسازیم. بگذارید محیط اطرافمان را شکل دهیم، در راهی که این نسل و نسل­های بعدی به خاطر بسپارندش.
    قسم به نام تمام معماران روی زمین، سپاسگزارم از Hayyat Fundation برای این جایزه که در حرفۀ ما امید این را داد که خواهیم توانست جایگاه مناسبی برای محیط انسانی در این جهان پهناور بیافرینیم.

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  16. Top | #30

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.79
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    زاها حدیدعنوان دار بزرگترین معمار كنونی جهان
    زها ( زاها ) حدید در تاریخ ۳۱ اکتبر ۱۹۵۰ در بغداد به دنیا آمده است. ایشان مدرک ریاضیات خود را از دانشکاه آمریکایی بیروت اخذ کرد و سپس برای تحصیل در مدرسه معماری (AA)راهی لندن شد. زاها حدید (Zaha Hadid) که در حال حاضر تبعه و شهروند انگلستان می باشد از سال ۱۹۷۲ در انجمن معماری لندن (Architectural Association in London) به تحصیل در رشته معماری پرداخت و در سال ۱۹۷۷ موفق به دریافت مدرک خود گردید. او پس از اتمام تحصیلات، به دفتر معماری متروپولیتن (Office for Metropolitan Architecture) پیوست و به همراه همکاران خود در OMA، رم کولهاس (Rem Koolhaas) و الیا زنگلیس (Elia Zenghelis)، به تدریس در مدرسه معماری AA پرداخت و بعدها تا سال ۱۹۸۷، آتلیه شخصی اش را در مدرسه AA سرپرستی نمود.



    زاها حدید اخیراً عهده دار کرسی استادی کنزو تانگه (Kenzo Tange) در مدرسه طراحی دانشگاه هاروارد، و کرسی استادی سالیوان در دانشگاه ایلی نویز (Illinois)، مدرسه معماری شیکاگو، گردید و قبلاً نیز به عنوان استاد میهمان در دانشگاه هنر هامبورگ (Hochschule für Bildende Künste)، مدرسه معماری نولتن (Knolton)، استودیوی اوهایو و کارشناسان ارشد (Ohio and the Masters) در دانشگاه کلمبیا، نیویورک، تدریس نموده است. علاوه بر این، او عضو افتخاری آکادمی هنر و ادبیات آمریکا و همکار انستیتوی معماری آمریکا می باشد. وی در حال حاضر استاد دانشگاه هنرهای کاربردی وین در اتریش و دستیار درس طراحی معماری ائرو ساآرینن (Eero Saarinen) در ترم بهار ۲۰۰۴ دانشگاه ییل (Yale)، نیوهون (New Haven)، است.
    حدید معماری است که پیوسته مرزهای معماری و طراحی شهری را گسترش می دهد. او در کارهایش با بهره گیری از مفاهیم فضایی جدیدی که تقویت کننده مناظر شهری موجود هستند، زیبایی شناسی نظری ای (غیرعملی) را پیگیری و تجربه می کند که تمام زمینه های طراحی از طراحی شهری تا طراحی داخلی و مبلمان را در برمی گیرد. با اینکه شهرت زاها حدید بیشتر بخاطر اصلی ترین کارهای ساخته شده اش می باشد، اما علایق و دل مشغولی های عمده او مستلزم اشتغال همزمان وی به فعالیت حرفه ای، تدریس و پژوهش است.

    حدید اساس معماری را در نحوه فکر کردن به آن می داند. طرح های ساختمانی حدید که به صورت نقاشی عرضه می شوند، در ٢٥ سال گذشته، نقش مهمی در تحول معماری معاصر داشته اند. این آثار در موزه ها و گالری های معروف جهان از جمله موزه گوگنهایم و موزه هنرهای مدرن نیویورک به نمایش درآمده و بخشی از کلکسیون دائمی آنهاست.


    زاها حدید با شرکت در مسابقات متعدد طراحی معماری، ایده ها و افکار نوینی را به معرض نمایش گذاشته است که این امر نشان دهنده رویکرد آوانگارد و پیشروی وی در طراحی معماری می باشد. اکثریت پروژه های مختلف او که تاکنون اجرا شده اند و یا در حال حاضر در دفتر وی بر روی آنها کار می شود، حاصل شرکت در این مسابقات هستند.


    طرح های بدیع او برای ایجاد فضاهای معماری سال ها با تحسینی توأم با تردید روبرو بود. اما امروزه که جهان آمادگی بیشتری برای پذیرش و ایجاد بناهای پیچیده دارد، این طرح ها نیز با استقبال بیشتری روبرو شده است. او در کار خود از حرکت، ایجاد فضاهای خالی و فرم های کشیده افقی استفاده می کند و در زمینه طراحی مبلمان و معماری داخلی، طرح های نمایشگاهی و تجهیزات و لوازم صحنه نمایش نیز کارهای زیادی را انجام داده است.


    زاها حدید تا به حال بخاطر طراحی پروژه های مختلف، چندین جایزه معماری دریافت نموده است و در سال ۲۰۰۴ نیز به عنوان برنده جایزه معماری پریتزکر، مهم ترین جایزه جهان در زمینه معماری، انتخاب گردید. او نخستینی زنی است که طی ۲۸ سال برگزاری جایزه پریتزکر، موفق به دریافت این جایزه معتبر بین المللی شده است. جایزه صدهزار دلاری پریتزکر طی مراسمی در روز ٣١ ماه مه همان سال در موزه آرمیتاژ در شهر سن پترزبورگ روسیه به این معمار عراقی ـ انگلیسی، اعطا گردید.


    مشهورترین پروژه های ساخته شده زاها حدید عبارتند از:


    ۱ـ ایستگاه آتش نشانی Vitra، Weil am Rhein، آلمان (۱۹۹۳)
    ۲ـ ساختمان نمایشگاهی Lfone، Weil am Rhein، آلمان (۱۹۹۹)
    ۳ـ منطقه ذهن (Mind Zone) در گنبد هزاره، گرینویچ، لندن، انگلستان (۱۹۹۹)
    ۴ـ پارک سوار هونهایم شمالی، استراسبورگ، فرانسه (۲۰۰۱)
    ۵ـ جایگاه اسکی پرش Bergisel، Innsbruck، اتریش (۲۰۰۲)
    ۶ـ مرکز هنرهای معاصر Rosenthal، سین سیناتی، اوهایو، ایالات متحده (۲۰۰۳)
    ۷- مرکز مگی در بیمارستان ویکتوریا (۲۰۰۶)، کرکالدی، اسکاتلند
    ۸- ایستگاه قطار سریع السیر ناپل (۲۰۰۶)، ناپل، ایتالیا
    ۹- ساختمان مرکزی ب ام و (۲۰۰۵)، لیپزیگ، آلمان
    ۱۰- ترن هوایی (۲۰۰۷) اینسبورگ، اطریش
    ۱۱- مرکز علمی فائنو (۲۰۰۵)، وولفسبرگ، آلمان
    ۱۲- سکوی پرش اسکی برگیسل (۲۰۰۲)، اینسبورگ، اطریش





    --------------------------------------------------------------------------------



    در حال حاضر نیز در دفتر زاها حدید بر روی پروژه های متنوعی کار می شود:


    ۱ـ مرکز ملی هنرهای معاصر (MAXXI)، رم، ایتالیا
    ۲ـ موزه گوگنهایم، Taichung، تایوان
    ۳ـ طرح کلی ناحیه Zorrozaurre، بیلبائو، اسپانیا
    ۴ـ توسعه مرکز هنرهای Price Tower، Bartlesville، ایالات متحده
    ۵ـ مرکز فرهنگی ـ ورزشی Herault، مون پلیه، فرانسه

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !


برچسب برای این موضوع

بوک مارک ها

بوک مارک ها

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
آخرین اخبار دانشگاه پیام نور"فراگیر پیام نور"برنامه امتحانات پیام نور" تستی یا تشریحی پیام نور"سیستم گلستان پیام نور " reg.pnu.ac.ir "خبر های جنجالی پیام نور" نمونه سوال پیام نور"دکترا پیام نور "ارشد پیام نور "لیست منابع پیام نور"انتخاب واحد پیام نور"اخبار مراکز و واحد ها پیام نور"عکس های پیام نوری