-
در هزار و سيصد سال پيش از آنكه آبراه سوتر ميان درياي سرخ و درياي مديترانه ساخته شود به دستورداريوش با كندن تراعهاي بزرگ كه عبور آن چهار روزطول ميكشيد رود نيل را به درياي سرخ متصل نمودند و آرزوي فراعنه مصر در كندن چنين تراعهاي را برآورده ساختند . سنگ نبشتهايي كه در نزديكي ترعه سوئز پيدا شده داريوش شاه گويد .
« من يك پارسي هستم
از پارس مصر را گشودم
فرمان دادم اين كانال را بكنند
از رودخانهاي به نام نيل كه در مصر جاري است
تا دريايي كه از پارس ميرود
پس از آن اين كانال كنده شد
چنانكه فرمان دادم
و كشتيها از مصر، از ميان اين كانال به سوي پارس روانه شدند
چنانكه خواست من بود»
همچنين داريوش بزرگ هيأتي را مأمور نمود تا مسير رود سند را بررسي نموده تا از راه اقيانوس هند و درياي احمر به ايران برگرداند. پيرو اين اقدام كه به گفته « هرودت» سي ماه طول كشيد چند بندر و يك راه دريايي براي تسهيل روابط بين هندوستان و بخشهاي باختري شاهنشاهي و درياي مديترانه برقرار گرديد.
در يونان به امر خشايار شاه دو مهندس ايراني، كوه «آتوس» را بريده، ترعهاي به طول تقريباً 2500 متر و به عرض كافي براي آن كه دو كشتي داراي سه رديف پاروزن پهلو به پهلو ازآن عبور نمايند، ساختند و اين گونه راه ارتباطي آبي را بسيار كوتاه كردند.
همچنين هخامنشيان، هزاران كيلومتر جاده منظم، كاروان سراها و منزلگاهها براي تعويض اسب و مأموران لازم براي حفظ امنيت و تعميرات جادهها ميان شوش و سارد و تنكه به سفر و ازمير، در جهت مخالف تا هند و هرات و مرزهاي چين ساختند معروفترين اين راهها جادهي شاهي است كه شوش و سارد
(همانگونه كه گفتيم) به هم وصل ميكرد كه به گفته تاريخ نويسان يوناني سطح آن براي بلند نشدن گرد و خاك با نفت خام پوشانده بودند كه كشف بقاياي آن، صحت نوشتههاي يونانيها را ثابت كرده است.
براي تعمير و نگهداري جادهها از كارمنداني استفاده ميشد كه از طريق خزانه دولتي حقوق دريافت ميكردند. مسافرين دولتي و اشخاص مهم با كسب مجوز از شاهراهها استفاده ميكردند باين مجوزها را در الواح مجموعه تخت جمشيد ميتوان مشاهده كرد. در سندهايي كه يافت شده، معلوم ميشود مجوزهاي عبور و مرور در جاده شاهي و ديگر شاهراهها، جهت استفاده از جيره توسط مسافرين و نيز اطلاع از هويت افراد بوده است. جالب آنكه در اين مجوزها مقدار جيره و نام مسافر و مبدأ و مقصد آنان ذكر ميشده است.
ازجمله اقدامات ديگر، هخامنشيان ميتوان به توسعه قنات سازي در ايران اشاره كرد كه نخستين بار توسط كوروش و پس افراد توسط ديگران به صورت گستردهتري ادامه يافت «پوليوس» در كتاب تاريخ خود مينويسد: پارسيان آن هنگام كه ارباب آسيا بودند، حق بهرهبرداري از زمين را براي پنج نسل به كساني اعطا ميكردند كه آب چشمه را به مناطقي كه پيش از آن آبياري نميشد، ببرند.
داريوش در وصيت نامهاش به خشايار شاه در مورد اقداماتش ميگويد:
ده سال است كه من مشغول ساختن انبارهاي غله در نقاط مختلف كشور هستم و من روش ساختن اين انبارها را كه از سنگ ساخته ميشود و به شكل استوانه هست در مصر آموختم و چون انبارها پيوسته تخليه ميشوند، حشرات در آن به وجود نميآيند و غله در اين انبارها چند سال ميماند. بدون اينكه فاسد شود و تو بايد بعد از من به ساختن اين انبارها ادامه بدهي تا اين كه همواره آذوقه دو و يا سه سال كشور موجود باشد و هر سال بعد از اينكه غله جديد بدست آمد، از غله موجود در انبارها براي تأمين كسري خواروبار از آن استفاده كن و غله جديد را بعد از آنكه «بوجاري» شد به انبار منتقل نما و به اين ترتيب تو هرگز براي آذوقه در اين مملكت دغدغه نخواهي داشت ولو دو يا سه سال پياپي خشك ميشود.
هرگز دوستان و نديمان خود را به كارهاي ممكلتي نگمار و برايآنها همان مزيت دوست بودن با تو كافي است. چون اگر دوستان و نديمان خود را به كارهاي مملكتي بگماري و آنان به مردم ظلم كنند و استفاده نامشروع نمايند. نخواهي توانست آنها را به مجازات برساني، چون تا دوست هستند و تو ناچاري رعايت دوستي بنمايي.
كانالي كه من بين شط نيل و درياي سرخ به وجود آوردم، از نظر بازرگاني و جنگي خيلي اهميت دارد. اما مواظب باش كه عوارض عبور كشتيها از آن كانال نبايد آنقدر سنگين باشد كه ناخدايان كشتيها، ترجيح بدهند كه از آن عبور نكنند. اكنون سپاهي به طرف مصر فرستادم تا اينكه در اين قلمرو، نظم و امنيت برقرار كنند ولي فرصت نكردم سپاهي به طرف يونان بفرستم و تو بايد اين كار را به انجام برساني.
پس از كوروش، داريوش اول و كمبوجيه و ديگر پادشاهان راه او را در راه مملكت ادامه دادند و تخت جمشيد و شهر پارسه از بزرگترين بناهايي است كه توسط وي در سال 518 (ق.م) بنيانگذاري و توسط شاهان پس از او تكميل شد.
بيش از 30000 لوح خشتي و تعدادي لوح سنگي كه در سال 1312 توسط باستان شناسان در گوشه شمال غربي تخت جمشيد كشف شده به خوبي و روشني نشان ميدهد كه كارگران در تخت جمشيد (برخلاف كارگران سازنده اهرام مصر) نه تنها در تخت جمشيد بلكه در تمامي اماكن و تأسيسات دولتي، حقوق كافي دريافت ميكردهاند و علاوه بر آن از « جيره ماهنامه» برخوردار بود و شگفتآورتر از آنكه همه آنها «بيمه» بودند.
در تخت جمشيد نه تنها مردان و پسران بلكه دختران و زنان مشغول به فعاليت بودند، هم چون مردان از حقوق و مزاياي كافي برخوردار بودند. دستمزد كارگران براساس سن و مهارت تقسيمبندي ميشد و مادران از مرخصي و حقوق زايمان و نيز حق اولاد استفاده ميكردند. دستمزد كارگراني كه دريافت اندكي داشتند با جيرههاي ويژه، ترميم ميشد تا گذران زندگيشان آسودهتر باشد.
«پير بريان» مينويسد:
«در مورد جيرههاي غذايي كارگران، الواح و مستندات گوناگوني از تخت جمشيد بدست آمده.
جيزه غذايي شامل: گندم، جو، شراب، نان گوشت و ديگر مواردي بود كه با حسابرسي دقيق با توجه به سن، مهارت و جنس و وضعيت كلي كارگر يا استفاده كار و كارمند به او پرداخت ميشد.
جالب توجه اينكه حتي به حيوانات متعلق به كارگران كه در تخت جمشيد كار ميكردند از سوي «دربار» جيره نقدي تعلق ميگرفت كه بيشتر غله بود.
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن