بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 از مجموع 9

موضوع: اصطلاحات انگلیسی

  1. #1
    negar92 آواتار ها
    • 2,576

    عنوان کاربری
    باز نشسته بخش زبان و ادبیات انگلیسی
    تاریخ عضویت
    Jan 2012
    شغل , تخصص
    دانشجو مترجمی زبان انگلیسی
    رشته تحصیلی
    مترجمی زبان انگلیسی
    راه های ارتباطی

    filish اصطلاحات انگلیسی

    بدست اوردن قلب شکسته : To mend a broken heart
    مواظب باش :Look out
    زيره به کرمان بردن :To carry coal to Newcastle
    خبره بودن در کار :To know the job well
    يه چرت زدن :To take a nap
    خاک بر سرت :Out upon you
    درود بر تو :Up with you
    مرگ بر تو :Down with you
    تسليتهاي مرا بپذير :Accept my condolences
    با ماشين رساندن :To give a lift
    اول شما بفرماييد :After you
    تکراريه :It's rerun
    الان چي داره(تلويزيون ) :What's on the air
    در حال پخش بودن :To be on the air
    ميل خودته :Suit yourself,It's up to you
    چه رسد به... : Let alone...
    معامله خوبي بود :It was a good bargain
    عجله نکن وقت داريم :Take your time
    تسليم نشو :Don't give up
    اگه خدا بخواد دفعه ديگه :Better luck next time
    کتابم صفحه 9 نداره :Page 9 is missing in my book
    من به اتوبوس نرسيدم :I missed the bus
    بهت مياد :It goes with you,It suits you
    کار از کار گذشته :It is all over
    هر گردويي گرد نيست :All that glitters is not gold
    شاهنامه اخرش خوش است :All is well that ends well
    از دنده چپ از خواب بيدار شدن :To get up from the wrong side
    طفلکي :Poor thing
    زيپت بازه :Your nose is bleeding
    باد آورده را باد ميبرد :Easy come easy go
    حا لمو بهم ميزني :You make me sick
    دارند به تلفن گوش ميدن :This phone is bug
    گولم زديد :You played a trick on me
    منظور خود را بيان کردن :To express oneself,To make oneself understood
    به خود افتخار کردن :To be proud of oneself,To pride oneself
    مواظب رفتار خود بودن :To behave oneself
    از خود خجالت کشيدن :To be ashamed of oneself
    از وقت خود لذت بردن :To enjoy oneself
    بفرماييد از خودتان پذيرايي کنيد : Help yourself(yourselves)
    جايي را مثل منزل خود دانستن(راحت بودن ) :To make oneself at home


    طــــروات زندگـــی در جریان یادگیری است
    ذهن های بسته بوی مـــــرگ میدهند...

    http://up.pnu-club.com/images/vce8ofsvkn51mo3s63t.jpg

  2. #2
    O M I D آواتار ها
    • 15,114
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    1.Cat got your tongue
    موش زبانت را خورده، خجالتی
    What's the matter? Cat got your tongue?
    2.Get in someone's hair
    کسي را اذيت کردن
    I know that the children get in your hair, but you should try not to let it upset you so much.
    3.Jump down someone's throat
    یقه کسی را گرفتن، با عصبانيت با کسي برخورد کردن
    You don't have to jump down my throat! I told you that I'd make it home around 11:50. I don't intend to be late!
    4.Shoot off one's mouth
    معني: لاف زدن، غلو کردن
    Jim doesn't play tennis very much, but he's always shooting off his mouth about how good he is. Yet he's fooling nobody. Jim is somewhat of a braggart and everyone knows that he gives opinions without knowing all the facts and talks as if he knew everything about the game.
    5.Pull someone's leg
    کسي را دست انداختن
    - Hey, Al, I was invited to be a judge for the contest.
    - Oh, really? You're pulling my leg!
    6.Get off someone's back
    دست از سر کسي برداشتن
    - You've been studying for a long time. Why don't you take a break?
    - Get off my back! I can't go anywhere!
    7.People who live in glass houses shouldn't throw stones
    وقتي کسي خودش هم مقصر است نبايد ديگران را سرزنش کند.
    Janet has often criticized her friend, Lois for driving too fast, yet she herself has had her license suspended for exceeding the speed limit. Lois once tried to tell her that people who live in glass houses shouldn't throw stones, but it didn't do much good.
    8.Fishy
    عجيب، مشکوک
    When the security guard saw a light in the store, it seemed to him that there was something fishy going on.
    9.Go to the dogs
    مخروبه شدن
    Have you seen their house lately? It's really gone to the dogs.
    10.All thumbs
    دست و پا چلفتی، بی دست و پا
    I'm all thumbs because I'm so nervous. I'm already late for my appointment.
    11.Not to have a leg to stand on
    دليلي براي اثبات سخن خود نداشتن
    He won't have a leg to stand on unless he can prove that ...
    12.Shake a Leg
    شتاب کردن، عجله کردن
    Mary, you always take such a long time to put on your makeup. Come on, shake a leg!
    13.Stick Out One's Neck
    ريسک کردن، خطر کردن
    Why should I stick my neck out for them?
    14.Holy cow!
    از اين اصطلاح بيشتر براي بيان احساساتي مانند غافلگيري يا عصبانيت استفاده مي‌شود
    "Holy Cow!" she said as she saw his car after the horrible accident.
    15.Let bygones be bygones
    Past is past
    گذشتها گذشته
    16.High places have their precipices
    هر فرازى را نشيبى است
    17.Out with the old in with the new
    نوکه اومدبه بازار كهنه شد دل آزا ر
    18.No news is Best news
    بى خبرى , خوش خبرى
    19.Jack of all trades and master of none
    همه کاره و هیچكاره
    20.Something is better than nothing
    کاچى به از هيچى
    21.Too many cooks spoil the broth
    آشپز كه دوتاشدآش يا شورميشه يا بينمك
    22.It is not as if the sky is falling
    انگار آسمون به زمين افتاده
    23.Hasty work, Double work
    آدم عجول كار را دوباره ميكنه
    24.You want a thing done, do it yourself
    كس نخاردپشت من جزناخن انگشت من
    25.It is all up with him
    آب از سرش گذشته
    26.Don’t cry over the spilled milk
    آب ريخته جمع شدنى نيست
    27.We seek water in the sea
    آب در كوزه و ما تشنه لبان ميگرديم
    28.Easy come, easy go
    باد آورده را باد میبرد
    29.Third time lucky
    تا سه نشه بازی نشه
    30. Tit for tat
    این به اون در
    زندگی تفسیر سه کلمه است : خندیدن .... بخشیدن .... و فراموش کردن

    .... پس.... بخند .... ببخش .... و فراموش کن

  3. #3
    O M I D آواتار ها
    • 15,114
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    1. business is business
    حساب حساب است کاکا برادر
    2.practice makes perfect
    کار نیکو کردن از پر کردن است
    3.Horses for courses
    هر کسی را بهر کاربی ساخته اند
    4.A big head has a big ache
    هر که بامش بیش برفش بیشتر
    5.Be more catholic than the pope
    کاسه داغ تر از آش
    6.The biter bit
    دست بالای دست بسیار است
    7.Keep up with the Joneses
    چشم و هم چشمی کردن
    8.Hit the jackpot
    یک شب پول دار شدن
    9.Cry wolf
    چوپان دروغگو
    10.Sweet nothing
    حرف های صد من یه غاز
    11.Knock something down
    چوب حراج به چیزی زدن
    12.Go with the ride
    هم رنگ جماعت شدن
    13.The cat dreams of mice
    شتر در خواب بیند پنبه دانه
    14.Put a spoke in somebody’s wheel
    چوب لای چرخ کسی گذاشتن
    15.From the cradle to grave
    ز گهواره تا گور دانش بجوی
    16.Outstay one’s welcome
    کنگر خوردن و لنگر انداختن
    17.Curiosity killed the cat
    فضول را بردند جهنم
    18.East, West, home’s best
    هیچ کجا خانه خود آدم نمیشود
    19.No pain, no gain
    نابرده رنج گنج میسر نمیشود
    20.Every cloud has a silver lining
    در نا امیدی بسی امید است
    21.Keep the wolf from the door
    گلیم خود رو از آب كشیدن
    22.Eat your word
    حرفتو پس بگیر
    23.Sit on the fence
    بي طرف ماندن
    24.Don’t rub it in
    (اینقدر) به رخ ما نکش
    25.What a cheek
    چه رویی
    26.The ghost of a chance
    سر سوزني شانس
    27.On my honor
    به شرافتم قسم
    28.Knock it off
    بس است-بسه
    29.I’m really sorry
    واقعاً متاسفم
    30.He looks proud
    خودشو میگیره
    زندگی تفسیر سه کلمه است : خندیدن .... بخشیدن .... و فراموش کردن

    .... پس.... بخند .... ببخش .... و فراموش کن

  4. #4
    O M I D آواتار ها
    • 15,114
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    1.I'm not the same guy
    من دیگه اون آدم قبلی نیستم
    2.Long story short
    خلاصه اش كنم ( وقتي مي گيم بذار خلاصه بهت بگم..! )
    3. I am your humble
    كوچيك شما هستم
    4.Zip it up
    ساكت باش

    5.It costs an arm & a leg
    حسابی پیاده شدم، کلی واسم آب خورد
    6.Jump down someone's throat
    از دست کسی عصبانی شدن
    7.Keep up the good work
    به کاری که میکنی ادامه بده
    8.Good for you
    خوش به حالت

    9.Pain in the neck
    آدم یا چیز اعصاب خورد کن
    10.It’s bound to happen
    باید بشود
    11.If gold rusts, what then can iron do?
    هر چه بگندد نمکش می زنند وای به روزی که بگندد نمک
    12.Keep in the picture
    ‌ در جريان امور قرار دادن
    13.Ring a bell
    به نظر كسي آشنا آمدن. به ذهن كسي آمدن ( مثلا وقتي كسي رو نديديم ولي مي گيم چقدر به نظر آشنا مي رسه !! )
    14.I saw a Saw that saw a Saw
    من يک ارّه ديدم که داشت ارّه ديگه رو ميبريد،(دست بالا دست بسياره)
    به معنای ديدن see اولی گذشته saw
    دوم به معنای ارّه saw
    سوم به معنای بريدن saw
    چهارم هم به معنای ارّه saw
    15.As the question, so the answer
    از هر دستی بدی از همون دست پس ميگيری
    16.In order of age
    به ترتیب سن
    17.Never say dieبه دلت بد نیار
    18.Keep your distance from hand phone chargers
    از گوشی موبایل در زمان شارژ شدن دوری كنید
    19.I'm starving
    بدجوری گشنمه
    20.They have a cat and dog lifeدائما با هم جنگ و دعوا دارند (زن و شوهر)
    21.It was a pig of a day
    روز سختی بود
    22.Jelly fish
    آدم بی اراده
    23.Kind deeds never dieکار خوب گم نمی شه
    24.Stop naggingنق نزن
    25.I give you my word
    You have my word
    به کسی چیزی در این مورد نخواهم گفت
    26.Let sleeping dogs lie
    دنبال شر نرو
    27.KEEP YOUR SHIRT ON
    جوش نزن / عجله نكن/ یه دقیقه صبر كن
    28.Is the ball and here is the field
    این گوی و این میدان
    29.Wet blanket
    ضدحال
    30.Do your best
    تمام تلاشت رو بکن
    زندگی تفسیر سه کلمه است : خندیدن .... بخشیدن .... و فراموش کردن

    .... پس.... بخند .... ببخش .... و فراموش کن

  5. #5
    O M I D آواتار ها
    • 15,114
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    1.He was stuck between the earth and the sky
    مونده بود بین زمین و آسمون
    2.Kill two birds with one stone
    با یه تیر دو نشون زدن
    3.Jump down my throatسرزنش کردن
    4.It’s as A B Cخیلی راحته مثل آب خوردن
    5.Keep your fingers crossed
    امیدوار بودن
    6.What a pity!حیف شد(افسوس)
    7.No picking out!(میوه)درهم
    8.I got into my strideروی غلتک افتادم (عادت کردم)
    9.He is as bold as a brassرویش سنگ پای قزوین است
    10.You can bank on himمیتونی رویش حساب کنی
    11.It’s over for himآب از سرش گذشته
    12.Kick the bucketغزل خداحافظی را خواندن ، مردن
    13.I'd had enough
    به اندازه كافی (سختی) كشیده ام
    14.He was dead cool
    He was as cool as cucumber
    آب تو دلش تکان نخورد
    15.It rains cats & dogs
    مثل دم اسب داره بارون می باره / بشدت باران می بارد
    16.Keep something under one’s hat
    راز داری كردن/ بروز ندادن
    17.I’m not in a good mood
    حال و حوصله ندارم
    18.Jack of all trade
    همه کاره
    19.I wasn`t born yesterday
    موهامو تو اسیاب سفید نکردم
    20.Jack of all trades and master of none
    همه کاره و هیچكاره
    21.Don’t take longطولش نده
    22.It is a bumpy road این جاده پیچ های تندی دارد
    23.Keep your mind on your own business
    حواست به كار خودت باشه
    24.He chickened out
    جا زد (ترسید)
    25.Don't split hairs مته به خشخاش نگذار
    26.How come you remembered us?چطور شد یادی از ما کردی؟
    27.Don’t show offپُز نده
    28.It’s out of fashion
    از مد افتاده
    29.The sea is full of other fish
    آدم قحطی نیست

    30.Gets on my nerves!میره رو اعصابم!
    زندگی تفسیر سه کلمه است : خندیدن .... بخشیدن .... و فراموش کردن

    .... پس.... بخند .... ببخش .... و فراموش کن

  6. #6
    O M I D آواتار ها
    • 15,114
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    1.At odd times
    وقت و بی وقت
    2.Honesty is the best business
    راستی و درستی بهترین كار است
    3.Jump out of the frying pan and into the fire
    از چاله در امدن و به چاه افتادن
    4.Knock at the door
    در را زدن
    5.Jump out of one’s skin
    از ترس زهره ترك شدن/ از ترس قالب تهی كردن
    6.Keep your head
    دست وپایت راگم نکن
    7.To be run over زير ماشين رفتن
    8.If I had known that he was ill
    اگر می دانستم بیمار بود
    9.Jerry built
    بساز بفروش
    10.He made me very tiredاو خیلی خسته ام کرد
    11.It`s a big bell
    این یه اخطاره
    12.I’ll take out your eyes
    چشمتو در میارم
    13.Keep the change
    باقی مال خودت
    14.I’m all ears
    سرتا پا گوشم
    15.Just waiting for the chance to begin
    فقط در انتظار فرصتی برای آغاز
    16.It’s on me
    اون با من (مثلا هزینه ناهار با من)
    17.Keep someone back
    رفوزه کردن
    18.Like a drowned rat
    مثل موش آب کشیده
    19.I'm standing in the stationدر ایستگاه قطار ایستادم
    20.He ran into debtقرض بالا آورد
    21.Never mind مهم نیست
    22.The odds are against me
    شانسم خشکیده است
    23.It's all wasted effort
    همه ی این کارها بی فایده است
    24.Join stock company
    شرکت تضامنی
    25.Keep ones hand in
    مهارت خود را در کاری حفظ کردن
    26.Hold your horses
    دست نگه دار/ تند نرو/ عجله نكن
    27.Kept your chin up
    اَخماتو باز کن
    28.He put me to shameآبروی مرا برد
    29.I won’t be able to
    من نمی تونم
    30.Keep on
    ادامه دادن
    زندگی تفسیر سه کلمه است : خندیدن .... بخشیدن .... و فراموش کردن

    .... پس.... بخند .... ببخش .... و فراموش کن

  7. #7
    O M I D آواتار ها
    • 15,114
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    1.Bring somebody back to knee'sکسی را شکست دادن
    2.Welcome back
    رسیدن بخیر
    3.Cash downفقط نقد
    4.I'm made that wayهمین جوری بار اومدم
    5.Keep one's ear to the ground
    گوش به زنگ بودن
    6.Jump the gun
    زودتر از وقت شروع کردن / قبل از موعد کاری را انجام دادن / عجله کردن
    7.It’s rotten to the core
    آب از سرچشمه گل آلود است
    8.Keep someone posted
    در جریان گذاشتن
    9.It’s all down to luck
    آن همش به خاطر شانسه
    10.He is wet behind the ears
    دهنش بوی شیر میده
    11.Not to turn a hair
    عين خيال كسي نبودن
    12.As sweet as honey
    به شیرینی عسل
    13.It is necessary to have an end
    داشتن یك هدف ضروری است
    14.Heart and soul
    با دل و جان/ با تمام قوا
    15.Just threaten
    فقط تنبیه کردن
    16.Keep an eye open on something
    مراقب چیزی بودن
    17.I would like to have a more definite plan of action
    من ترجیح می دهم یه برنامه ی مشخصی برای کارهام داشته باشم
    18.He went back on his word
    He broke his word/promise
    زیر قول خود زد
    19.By all means
    مسلماً!
    20.Don’t mention it
    قابلی ندارد
    21.He makes facesدهن کجی میکنه
    22.Keep back
    جلو نیا
    23.Better late than never
    دیر آی و باز آی

    24.mind your step
    جلوی پاتو نگاه کن
    25.Keep in the picture
    در جریان امور قرار دادن
    26.Don’t pick on me
    سر به سر من نذار
    27.I don't give a damnاهمیت نمیدم!
    28.He didn’t say a dickybird
    جیک نزد
    29.It’s not as bad as all that
    عیبی ندارد
    30.Keep it to yourself
    پیش خودت بمونه
    زندگی تفسیر سه کلمه است : خندیدن .... بخشیدن .... و فراموش کردن

    .... پس.... بخند .... ببخش .... و فراموش کن

  8. #8
    O M I D آواتار ها
    • 15,114
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    1.I've no word to express my seep gratitude
    جداً نمی دونم چطور از شما تشکر کنم
    2.If I get my hands on him
    اگه دستم بهش برسه
    3.Bless youعافیت باشه (بعد از عطسه)
    4.The brain drain
    فرار مغزها
    5.Hands offدست نزنید
    6.Talk turkey
    صاف و پوست کنده حرف زدن/ رک حرف زدن
    7.Get the hell out of here
    گمشو از اینجا
    8.It augurs illبد یمن است
    9.Cheese it
    بزن به چاک (عامیانه)
    10.Come clean
    صادق بودن
    11.I had fortune on my side
    بخت یارم بود
    12.Buy offرشوه دادن
    13.Have a lot in plate
    كار زياد و مشغله داشتن بسيار
    14.To take one's courage in both hands
    دل به دريا زدن
    15.He is down on his luck
    بخت از او برگشته است
    16.It’s between to our ears
    بين خودمون باشه (بين خودمون بمونه)
    17.Fancy meeting youچه عجب از این طرفا
    18.What a mess!
    چه افتضاحی!
    19.I am all eyes
    چهار چشمی مراقب هستم
    20.He has an evil eye
    چشمش شور است
    21.Get out of my face
    Get out of my sight

    از جلوی چشمم دور شو
    22.I sent him packingدست به سرش کردم
    23.Meet someone in waterloo
    کار کسی رو تموم کردن یا شرایط بد برای کسی به وجود آوردن (ضرب المثل بسیار زیبای انگلیسی) واترلو جایی بود که ناپلئون شکست خورد
    24.That crows it al
    همینو کم داشتیم
    25.He has a big mouth
    دهن لق است
    26.Keep me updated
    من رو در جریان کارات بذار
    27.Hands up
    دستها بالا
    28.I am singlehandedدست تنهام
    29.If you try it you will find it actable
    اگر امتحان کنی میبینی که انجام شدنی است
    30.Hear me out first
    اول گوش کن ببین چی می گم
    زندگی تفسیر سه کلمه است : خندیدن .... بخشیدن .... و فراموش کردن

    .... پس.... بخند .... ببخش .... و فراموش کن

  9. #9
    O M I D آواتار ها
    • 15,114
    مدير بازنشسته

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته
    تاریخ عضویت
    Oct 2010
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    1.This is the limit


    ديگر شورش در آمده


    2.Don’t count on your chickens before they are hatched…اول چاه رو بكن بعدا منارو بدزد...

    3.As a matter of fact…

    To tell you truth…راستش رو بخوای...

    4.Rome was not built in a day


    گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی



    5.Clothes do not make the man


    معادل بسيار زيباي مناسب با اين ضرب المثل...


    تن آدمي شريف است به جان آدميت.....نه همان لباس زيباست نشان آدميت



    6.Don’t get my monkey up


    روی سگ منو بالا نیار

    7.No overtaking


    سبقت ممنوع

    8.The grass is always greener on the other side of the fenceمرغ همسایه غازه!



    9.When the hell's frozen over


    وقت گل نی

    10.Teacher's petنورچشمی معلم

    11.He came running


    با کله آمد

    12.Enough is enough


    بس کن دیگه

    13.You have my wordمن بهت قول ميدم

    14.Don’t get fresh with me


    پررویی نکن!

    15.I’m tied up


    دستم بند است

    16.He is a fair-weather friend

    رفیق نیمه راهه

    17.It’s none of your business/Mind your own business


    به تو هیچ ربطی نداره!

    18.It’s no use trying to talk to him

    صحبت کردن با اون فایده ای نداره



    19.Killing/wasting time

    وقت كشی



    20.It's as good as a chocolate teapot

    به درد هیچ کاری نمی خوره



    21.How on earth

    آخر چطور



    22.I got cold feet


    دستپاچه شدم

    23.Sell short‌


    دست كم گرفتن


    مثلا وقتي مي گيم فلاني رو دست كم نگير.

    24.Live and let live


    زندگی خودتو بکن



    25.Make up one's mind


    (to decide between alternatives)


    تصمیم گیری کردن



    26.Step on itگاز بده (تند برو)



    27.It’s my treat

    نوبت منه (كه حساب كنم)



    28.Sour grapes


    پیف پیف گربه, پیرزن و درخت آلو (اظهار بی رغبتی به آنچه که دست نیافتنی است)



    29.Make a big deal about something از كاه كوه ساختن





    30.I felt like a fool
    سنگ رو یخ شدم

    منبعexpressions.blogfa

    زندگی تفسیر سه کلمه است : خندیدن .... بخشیدن .... و فراموش کردن

    .... پس.... بخند .... ببخش .... و فراموش کن

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •