یادش به خیر، دوران کودکی ما بچه های دهه شصت (شمسی) علاوه بر هاله تاریک و گاهی هم به شدت روشن از دوران جنگ با کارتونهای ژاپنیه اون موقع زنده و به خاطر مونده ...


از پینوکیو ، بل و سباستین و بنر اون سنجاب بامزه که بی خانواده شد و با یک سنجاب ماده دوست شد


( که البته اون موقع اونها تو تلویزیون جمهوری اسلامی عقد خواهربراردی با هم بستند!!! ...) بگیر تا بیا برس به ممول و بابا لنگ دراز . همه اونها با همه سانسور مخوفی که بچه های زحمت کش سیمای ایران برای سانسورشون کشیدن اما خاطره های خوبی از اون موقع واسه آدم گذاشتن . چیزی کهجالبه این است که مدتی پیش تو کانال گیم وان یک کارتون از ژاپنی های از خدا بی خبر دیدم که منو تو این سن و سال نشوند پای تی وی . از زمانی که افتادم پی کارو درس و زندگی دیگه کمتر وقت کردم این کانالهای کارتونی و سرگرمی و از این قبیل را ببینم اما این یکی خیلی جالب بود زندگی چندین نینجا رو نشون می ده و فوکوس داستان روی زندگی پسرکی زرد مو است با نام : Naruto OZamaki




این کارتون خیلی خوب از لحاظ جلوه های تصویری طراحی شده و مملو از ایده های نو برای یک فیلم هست که هر کسی که کمی کودک درونش هم در درونش مونده باشه جذب می شه.



حالا من فکر می کردم فقط من این رو دیدم و جالب آنکه این کارتون معروفترین کارتون قشر نوجوان امروز است . طوری که هر روز می نشینند و با هم تو کلاس از قسمتهای مختلف این سریال حرف می زنند اینو براساس سخن چندین نوجوان دور بر می زنم .


از کارتون که بگذریم این ژاپنی های چشم تنگ که دنیا رو احتمالا به صورت 16:9 می بینند در صنعت بازی سازي شركتهايي مثله KONAMI يا ‌‍CAPCOMرو دارند كه غولهايي مخلوط اروپايي امريكايي مثله EA GAMEبه زحمت در برابرشون دارند قد علم مي كنند

دیگه کسی نیست کامپیوتر داشته باشه و بازیی چون رزیدنت اویل ساخته CapComرا انجام نداده باشه

این پایان داستان ژاپونی ها نیست در کنسول بازی هم سرآمد هستند با اومدن پلی استیشن3 و برتری بلو ری (دی وی دی های مخصوص در انجام بازی با پلی استشن 3 که فیلمها را هم می توان روی آن ریخت و با حجمی شگرف و با تی وی های اچ دی واقعیت را به خانه خود می آورید که جنگی بزرگ با کل مایکروسافت و چندین شرکت فیلم سازی که فرمت دی وی دی های تحت حمایت مایکرو سافت را ساپورت می کردند را به نفع خود تمام کرد !!!) حرف آخر رو در صنعت سرگرمی دارند می زنند

در پایان یک موضوعی رو می خوام بگم که دوستی برایم ذکر کرده بود درستی اون با خودش ؛ می گفت که :

"در زمان قائم مقام فراهانی عده ای رابه اروپا برای تحصیل علوم روز فرستادند تا موقع برگشت از آنها اساتیدی قابل بوجود آید و آن علوم را در داخل کشور نشر دهند اما همزمان با این عمل کشور ژاپن هم کاری شبیه را انجام داد و عده ای را به خارج از کشور گسیل داشت نتیجه در برگشت برای ایران عده ای خود شیفته و غرب زده و تنها حاصلش البته آوردن علوم سیاسی برای کشور شد و برای ژاپن بازگشت مغز بود به کشور "


شخصا فکر نمی کنم این سخنان از لحاظ تاریخی سندیٌت چندانی داشته باشه اما پیشرفت و تکنولوژی در ژاپن امروز و اختراعات سرگرم کننده ی جدیدی که از آن کشور به دنیا صادر می شه را داریم به چشم می بینیم واقعا چطور این کشور به مکان امروزش رسیده؟ بعد از جنگ جهانی دوم و نابودی کامل دو شهر هیروشیما و ناکازاکی این کشور مثله ققنوسی از خاکستر بلند شد و هر روز قله جدیدی رو فتح می کنه


اون هم ژاپن ؛ جزیره ِ آتش فشانی که هراز گاهی زلزله های بالای 5 ریشتر رو به خودش می بینه و نه نفت داره و نه گاز طبیعی برای فروش !!!کسی می دونه راز موفقیت ژاپنیها در چیست و چرا ما با وجود این همه نفت و قدرت بالای طبیعی هنوز اندر خم یک کوچه ایم !!!؟