رشته مهندسي صنايع جهت بررسي، ارزيابي و كاربرد سيستمهاي شامل انسان، مواد، اطلاعات، انرژي و تجهيزات توليدي و خدماتي، دانش و مهارتهاي علوم رياضي، علوم فيزيك و علوم اجتماعي به همراه فنون و تكنيكهاي طراحي مهندسي مورد نياز است. لذا مهندسي صنايع بهصورت يك حوزه بين رشتهاي با كارايي بالا مطرح است. درحقيقت، فعاليتهاي مهندسي صنايع همانند پلي است كه ارتباط بين اهداف مديريت و عملكرد عملياتي سازمان را ايجاد مينمايد و مهندسي صنايع تنها رشته مهندسي است كه عامل انسان يكي از مولفههاي اصلي سيستمهاي مورد مطالعه آن را تشكيل ميدهد.
امروزه رشته مهندسي صنايع در كشورهاي مختلف و در اكثر دانشكدههاي مهندسي با گرايشهاي متنوع ارائه ميشود. در ايران نيز رشته مهندسي صنايع از سال 1348 بهصورت آكادميك كار خود را آغاز نموده است و در حال حاضر بيش از 25 دانشگاه دولتي و در حدود 20 واحد دانشگاه آزاد در گرايشهاي مختلف اين رشته را ارائه ميدهند
رشته مهندسي صنايع در دانشگاه پيام نور در سه مقطع كارشناسي( بدون گرايش)، كارشناسي ارشد ( صنايع- صنايع ) و دكتري ( بدون گرايش) فعاليت آموزشي دارد.
تعريفشناسي مهندسي صنايع
نخستين گامها در شناخت پديدهها ، با تعريف نمودن آنان آغاز ميگردد . تعريفشناسي ، اشرافي نسبت به موضوع در اختيارمان مينهد و ياريمان ميدهد تا با ذهني روشنتر به جستجو و پژوهش در محتواي آن ادامه دهيم . در تعريفشناسي مهندسي صنايع كه مشتمل بر گامهاي اول تا سوم خواهد بود ، ابتدا به تعريف مهندسي خواهيم پرداخت و سپس مهندسي صنايع را تعريف نموده و آنگاه اين تعريف را به تفسير خواهيم نشست .
در پايان گام سوم ، توانايي اين را خواهيم داشت كه با بياني روشن و صريح ، تعريفي كوتاه اما مبين و مفهوم از مهندسي صنايع ارائه دهيم تا آغازي باشد بر پژوهش در حيطه دانش مهندسي صنايع .
گام اول
مهندسی (engineering)به چه معناست ؟
تاکنون بارها و بارها اين واژه را در كاربردهاي عاميانه و تخصصي شنيدهايم ؛ پرسش اينجاست كه آيا اگر از ما بخواهند اين کلمه را به تعريف آوريم قادر به بيان روان آن هستيم ؟
گام اول ما در يادگيری مهندسی صنايع ، آموزش معنای دقيقی برای مهندسی است . مجمع اعتباری مهندسی و تکنولوژی
(the Accrediation Board for Engineering andTechnology)
که يکی از وظايف آن تعريف و يکسانسازی واژههای مهندسيست ، مهندسی را به صورت زير تعريف میکند :
مهندسی ، مجموعه مهارتهايی است که با استفاده از معلومات رياضی و علوم طبيعی و در اثر مطالعه ، تمرين و تکرار حاصل شدهاند و ما را به راههای بهرهگيری اقتصادیتر از مواد اوليه و منابع طبيعی در جهت منافع انسانيمان رهنمون میکنند .
حال درک روشنی از واژه پراستفاده مهندسی پيدا کردهايم ؛ مشاهده مينماييم که حيطه وسيعی در اين تعريف جای میگيرند و به طور کلی میتوان گفت که هدف غايی همه آنها کمک به زندگی بهتر و راحتتر برای مجموعه انسانهاست . اين هدف را از خاطر نبريم ...
گام دوم
مهندسی صنايع را چگونه تعريف کنيم ؟
در گام اول نگاه روشنی به مفهوم مهندسی حاصل کرديم ؛ اينک به مهندسي صنايع باز میگرديم و میخواهيم در دومين گام تعريفی از مهندسی صنايع ياد گيريم . بیشک موفقيت در هر شغلی مستلزم اشراف کلی بر جوانب آن میباشد و يکی از نکات مهم در اين مبحث ، دانستن تعريف منطقی و صحيحی از شغل میباشد . نگارنده بر اين عقيده است که وظايف مهندس صنايع تا اندازهای شيرين و پرهيجان میباشد که شايد جای اين باشد از آن به عنوان يک سرگرمی فرحبخش و ليك در عينحال جدی و پراهميت ياد نمود ؛ و اما مهندسی صنايع چيست ؟
انجمن مهندسی صنايع آمريکا ، تعريف ذيل را بيان کردهاست :
مهندسی صنايع رشتهايست که با طراحی ، پياده سازی و بهبود سيستمهای يکپارچه ای از انسان (human) ، مواد (material)، اطلاعات (information)، تجهيزات (instrument) و انرژی (energy)مرتبط میباشد . اين رشته بر پايه دانش تخصصی در علوم رياضی ، طبيعی ، اجتماعی و نيز قوانين و روشهای تجزيه و تحليل مهندسی و طراحی بنا شده است تا به کمک آنها به ارزيابی نتايج حاصل از سيستمهای يکپارچه بپردازد .
در گام آتي اين تعريف را با يكديگر به تفسير خواهيم نشست ...
گام سوم
تعريف مهندسی صنايع را چگونه تفسير کنيم ؟
در گام پيشين تعريف انجمن مهندسی صنايع آمريکا را خوانديم ؛ اگر با دقت آن را مروری ديگر کنيم به واژهاي کليدي خواهيم رسيد : سيستم ! لازم است در اين لغت به خوبي خوب تامل گردد که تمامی تلاش مهندسين صنايع بر روی سيستم پياده میشود . نترسيد ! به هيچ وجه با مفهوم ناآشنايي روبرو نيستيم . سيستم به هر مجموعهای از اجزا اطلاق میشود که برای حصول هدفی با يکديگر در ارتباط موثرند . حال در ذهن خود به دنبال نمونه بگرديد و ذهن خود را وادار به پويايی نماييد ! نمونهاي میآوريم : خانواده ! به همين سادگی ! اما توجه داشته باشيد که سيستمهايی که ما با آنها در محيط کاری سروکار خواهيم داشت لزوما به همين سادگی نيستند ؛ آنها گروهی از انسانها ، دستهای از مواد ، حجم بالای اطلاعات و مواردی اينچنينی را دربر خواهند گرفت ؛ میبينم که گستره وسيعيست آنچه يک مهندس صنايع با آنها همسايه خواهد بود و به همين دليل بايد برای تمامی آنها دارای حداقل اطلاعات لازم باشد . هدف يک مهندس صنايع بهبود کارايي سيستم به جهت نيل به اهداف کل مجموعه است و ايجاد بهبود در سيستم نيازمند بمباران فکری در مورد همه آنهاست . گمان دارد كه دگرگونی و بهبود را از چه جايی بايد آغاز نمود ؟! نگاهی به اطراف بياندازيد ، از چيزهايی آغاز کنيد که نزديکترند ؛ حال سوالي از شما میپرسيم : چه چيز به شما از خود شما نزديکتر است ؟! پس :
مغرور نباشيد ؛ کسی شما را زير سوال نخواهد برد ؛ بهبود را بايد از خود شروع کنيد ...