قواعد حرکت دادن اجسام با نیروی چشم (تله کینزی)

[ahora515]

راستش اول سلام بعدش فقط می خواستم بگم اینا که می گین ثانویه هست باید به اصل رجوع شه به جایی که بشه گفت مگر اینکه عکسش اثبات شه شما می تونید با چند مثال قضیه رو حل کنید اول قانون 2 نیوتن ربطش به هوشتون ربط داره دوم اینکه آنچه که نیستی اش بر هستییش مقدم است یا آنچه که نیستیه مقدم بر هستی برایش تصور نشود به عبارتی هر عملی عکس والعملی داره هر چه عمل قویتر عکس العمل قوی تر من حیث المجموع همه یه اینا به ضمیر ناخودا گاه ربط داره که به شیوهای متفاوتی ازش استفاده میکنندو ضمیر نا خدا گاهو هیچ کس نمی تونه نفی کنه همین امیدوارم ربط جملاتمو بفهمید

قواعد حرکت دادن اجسام با نیروی چشم

۱-همه می توانند«هر شخص زنده ای که مغز داردمیتواند» فقط باید آن را بکار برد



-۲حد و مرز این نیرو بی حساب است
-۳باور کردن این توانایی
-۴روزی نیم ساعت تمرین و هدف وقت و حوصله
-۵روی یک روش حداقل یک هفته تمرکز کنید

-۶بجای جدی گرفتن آن ،به آن به چشم یک بازی نگاه کنید
-۷حتی یک درصد شک و تردید در توانایی خودتان برای انجام به خودتان راه ندهید
-۸هر گونه مانع کوچک یا بزرگی را در هم بشکنید
-۹سعی نکنید این کار را موشکافی کنید فقط آن را به عنوان یک اصل بپذیرید
-۱۰منطق را رها کنید
-۱۱خلوص قلب داشته باشید
-۱۲هدف شما از حرکت دادن اجسام پست و کوچک نباشد
-۱۳مدیتیشن لازم است و ذهن را آماده می کند

-۱۴تمرین شماره ۱: نیم ساعت مدیتیشن کنیدبعد یک قاشق را در دستانتان لمس کنید وتنفس عمیقی بکشید تا به ریلکس کامل برسید یعنی به حالت به بی ذهنی برسید با چشم قاشق را لمس و درک کنید

«بدون تفکر اتمهای بدن شما و قاشق یکی می شوند و جزیی از هم می شوند آنرا مثل آب تصور کنید شما انرژی و گرما را در سطح قاشق احساس می کنید اصلا به قاشق فشار وارد نکنید به همین منوال ادامه بدهید شما می توانید.اینجانب علی موسائی نویسنده این مقاله بارها با شاگردانم در کلاسها این کارها را انجام داده ایم و نتیجه گرفتیم نکته اصلی فقط تمرکز میباشد

-۱۵تمرین شماره ۲: یک جسم سبک و کوچک ترجیحا یک فلز روشن مثل یک حلقه کوچکبردارید (پاک کردن ذهن ) فکرهای مزاحم را از خود دور کنید تمرکز در این تمرینات حیاتی است یک تونل مابین خود و جسم بسازید آنرا احساس کنید این کشش را احساس کنید

یک میدان انرژی با صورت ایجاد کنید سعی کنید و باز هم سعی کنید.

-۱۶ تمرین شماره۳ : نیم ساعت مدیتیشن کار کنید یک شمع در مکانی امن روشن کنید یک شمع سفید روی میز روشن و چون سفید بهترین رنگ است بخاطر همین سفید را انتخاب میکنیم تنفسی عمیق بکشید تا به ریلکس کامل برسید به شعله خیره شوید فقط شما به شعله شمع فکر کنید حالا شما فقط شعله را می بینید،نه میزی وجود دارد ونه شمعی حالا تصور کنید شعله به طرف بالا در حال رشد است،بلندتر و درخشانتر می توانید دستانتان را بالای آن نگه دارید و تصور کنید که شما دارید شمع را به طرف بالا می کشید.تصور کنید شعله بی میلی نشان می دهد و کو چکتر و کوتاهتر می شود

۱۷- تمرین ۴: یک پونز فلزی را روی میز بگذارید و یک کاغذ شکل مربع سفید در حد4*4سانتی متر یا حتی کوچکتر درست کنید و آنرا روی پونز متعادل کنید اگر دوست دارید می توانید بجای کاغذ از کاغذ آلومینیوم






استفاده کنید نیم ساعت مدیتیشن کار کنید و روی یک گوشه مربع تمرکز کنید تمام انرژی تان را در همان نقطه وارد کنید تصور کنید که کاغذ شروع به چرخش میکند تمرکزتان را تا موقعی که کاغذ بچرخد حفظ کنید.

-۱۸چوبی را در داخل کاسه ای پر از آب شناورکنید: بعد نیم ساعت مدیتیشن کار کنید یک کاسه ای روشن با آب تازه و یک خلال دندان یا چوب کبریت در وسط ظرف بگذارید تنفس عمیقی بکشید و به ریلکسیشن برسید تمرکزتان فقط به چوب باشد به آن نیرو وارد کنید آنرا شبیه یک هواپیما ی بی موتور یا باد بانی در حال حرکت تصور کنید فشار انرژی را روی آب احساس کنید از دستها یتان نیز استفاده کنید از زیر سطح آب به جسم فشار وارد بیاورید فشار انرژی تا عمق آب ادامه یابد

-۱۹زنجیر پر جنب وجوش : نیم ساعت تمرکز و مدیتیشن کار کنید یک رشته زنجیر در حدود 25سانتی متر ببرید ویک جسم پهن مثل سوزن ؛خلال دندان یا میله ای چوبی به آن ببندید رشته را آویزان کنید در حالی که روبروی شما قرار گیرد به حدی از رشته دور بنشینید تا نفستان آنرا حرکت ندهد اجازه دهید جسم بی حرکت شود . یک نفس عمیق بکشید وتمام تمرکزتان را بر یک جسم قرار دهید فشار را در آن نقطه احساس کنید از انگشتان استفاده کنید انرژی تان مثل نور بر آن نقطه فرود می آید و فشار می آورد

۲۰-حوزه مغناطیسی اطراف خود را حس کنید و آن را روی جسم متمرکز کنید

-۲۱سطح آگاهی را بالا ببرید و هوشیارانه کانون توجهتان را متمرکز کنید
-۲۲بطور مثال وقتی انگشتان روی دسته ی قاشق است و با تصور اینکه انگشتانتان میدانهای مغناطیسی قوی را کج می کند ورد را بگویید و در افسون غرق شوید با این کار یک میدان مغناطیسی قدرتمند را می سازید
-۲۳با نگه داشتن دستها به حالت دعا یک دایره انرژی بسازید و آن را حس کنید
-۲۴با توجه و تمرکز بر روی ادراکات ضمیر ناخود آگاهیتان را به سوی آگاهی کوک کنید
-۲۵انرژی خودتان را با انرژی جسم مخلوط کنید
-۲۶تمرین ، تمرین ،و باز هم تمرین.


(علی موسائی مرند)

[alamatesoall]

راستش اول سلام بعدش فقط می خواستم بگم اینا که می گین ثانویه هست باید به اصل رجوع شه به جایی که بشه گفت مگر اینکه عکسش اثبات شه شما می تونید با چند مثال قضیه رو حل کنید اول قانون 2 نیوتن ربطش به هوشتون ربط داره دوم اینکه آنچه که نیستی اش بر هستییش مقدم است یا آنچه که نیستیه مقدم بر هستی برایش تصور نشود به عبارتی هر عملی عکس والعملی داره هر چه عمل قویتر عکس العمل قوی تر من حیث المجموع همه یه اینا به ضمیر ناخودا گاه ربط داره که به شیوهای متفاوتی ازش استفاده میکنندو ضمیر نا خدا گاهو هیچ کس نمی تونه نفی کنه همین امیدوارم ربط جملاتمو بفهمید

بله حرف شما محترم

[alamatesoall]

نسبی بودن علم بشر علاوه براینکه عظمت پروردگار را در هر لحظه به او یادآور می شود همواره همچون محرکی انسان را برای کشف هر چه بیشتر علوم و روشن کردن تاریکی های ذهنش ترغیب کرده و موجب شده است پرسش ها و ابهامات بزرگ بشریت با گذشت زمان به بدیهیات زندگی او تبدیل شود. از دیگر تاریکی های ذهن انسان که قطعاً از این قاعده مستثنی نبوده و روزی به بدیهیات زندگی او تبدیل خواهد شد، ماده تاریک جهان نام دارد که به آن "جرم گم شده در کائنات" نیز اطلاق می شود. می دانیم که بشر امروز عمده دانش خود از اخترشناسی و کائنات هستی را از طریق مشاهده و تجزیه و تحلیل نور دریافتی از اجرام آسمانی بدست می آورد، اما مشکل اینجاست که ماده تاریک، همانگونه که از نامش برمی آید، کوچکترین نور یا به عبارتی هیچگونه موج الکترومغناطیسی از خود ساطع نمی کند و تنها ابزار بشر برای شناخت را از دستان او می رباید، اما ویژگی های منحصر به فرد بشر مانند هوش، خلاقیت و پشتکار، موجب شده است بشر به دنبال راهکارهای دیگری برای شناخت چنین ماهیتی باشد و از روش هایی بهره گیرد که از آن به مشاهده غیرمستقیم تعبیر می شود. اما براستی ماده تاریک جهان چیست و با توجه به این نکته که این ماده تاریک و غیرقابل رویت است و هیچگونه اطلاعاتی از خود گسیل نمی کند، پس چگونه از وجود آن با خبر شدیم؟

در جهانی زندگی می کنیم که مجموعه ای از میلیاردها کهکشان، سحابی، ستارگان، سیارات و خرده سیارات است. اما حقیقت اینجاست، تمامی این اجرام آسمانی که بشر قادر به مشاهده آنها است تنها جزء بسیار کوچکی از کائنات است، بطوریکه اگر جرم تمامی اجرام آسمانی که بشر تا به امروز قادر به مشاهده و درک آنها شده است را با یکدیگر جمع نماییم، عدد بدست آمده تنها 4% از جرم کل کائنات هستی را شامل می شود. بدون شک سوالی که بلافاصله در هر ذهن کنجکاوی حک می شود چنین است: 96% مابقی جرم جهان کجاست؟! ماهیت آن چیست؟ چگونه می توان بطور مستقیم و یاغیر مستقیم آن را مشاهده نمود؟ منشآ پیدایش چنین جرم عظیمی در جهان گیتی چیست؟
سال ها دانشمندان در وجود یا عدم وجود ماده و انرژی تاریک جهان شک و تردید داشتند و براستی نیز برای دانشمندان و اخترشناسان دشوار بود به وجود ماده ای غیرقابل درک و نامرئی اعتراف کنند که 96% جرم جهان هستی را شامل می شود، زیرا پذیرش این حقیقت تلخ حاکی از آن بود که تمامی دانش و تلاش بشر تا به آن روز، تنها به او فهمانده بود که هیچ نمی داند و از درک 96% از جهان هستی به کلی عاجز است! اما امروز دانشمندان پس از سال ها کار سخت و انجام پژوهش ها و محاسبات پیچیده، همانقدر به وجود ماده و انرژی تاریک در جهان هستی اطمینان یافته اند که بوجود حلقه های زیبا به دور زحل.
یکی از مسائلی که احتمال وجود این ماده و انرژی تاریک را در ذهن دانشمندان تقویت کرد مشاهده رفتار خوشه های کهکشانی (Galaxy Clusters) بود. می دانیم که کهکشان ها آکنده از سیارات، ستارگان غول پیکر و گازهای بسیار داغ و چگال هستند که محل تولد ستارگان محسوب می شود و عمدتاً از عناصری چون هیدروژن و عناصر دیگر تشکیل یافته اند. کهکشان ها با سرعت بسیار زیاد و شتابدار در حال حرکت در دل کیهان هستند، بدیهی است گرمای بیش از حد و سرعت بسیار بالای حرکت کهکشان ها باید منجر به از هم پاشی خوشه های کهکشانی شود، حال آنکه در عمل می بینیم کهکشان ها در خوشه های کهکشانی همواره کنار یکدیگر قرار دارند و هیچگاه یکدیگر را در سفر بی انتهای هستی تنها نمی گذارند.
اما براستی چه نیرویی منجر به شکل گیری خوشه های کهکشانی شده است؟ (باشگاه نجوم تهران) آیا نیروی گرانش بین کهکشان ها به اندازه کافی برای این منظور قدرتمند است؟ برای یافتن پاسخ این پرسش دانشمندان درصدد برآمدند تا جرم کهکشان های یک خوشه کهکشانی را محاسبه نمایند. نتایج محاسبات بر خلاف انتظار نامید کننده و حاکی از آن بود که با در نظر گرفتن سرعت حرکت و دمای بسیار بالای کهکشان ها، شدت نیروی گرانش که بر اساس جرم هر کهکشان، میزان آن محاسبه شده بود به تنهایی قادر به حفظ خوشه های کهکشانی و کنار یکدیگر نگاه داشتن کهکشان ها نیست! چنین رفتاری تنها هنگامی توجیه پذیر است که به ناچار وجود ماده ای پرجرم و نامرئی را درون و بین کهکشان ها بپذیریم، ماده ای که نیروی گرانش آن قادر است خوشه های کهکشانی را کنار یکدیگر نگاه دارد.

محاسبات دیگری که به کشف ماده تاریک جهان انجامید، استفاده دانشمندان از بزرگنمایی گرانشی (Gravitational Lensing) به منظور محاسبه جرم کهکشان ها بود. ایده استفاده از این روش هوشمندانه به منظور محاسبه جرم اجرام آسمانی، نخستین بار توسط آلبرت انیشتین مطرح شد. انیشتین معتقد بود هر جرمی چون سیارات، ستارگان و یا کهکشان ها قادر است موجب انحنای بافت فضا-زمان شود بطوریکه میزان این انحنا با جرم آن رابطه مستقیم دارد. بنابر این تئوری، نور در مسیر حرکت خود با نزدیک شدن به بافت فضا-زمان خمیده شده ی اطراف یک خوشه کهکشانی و با قرار گرفتن در معرض نیروی گرانش این خوشه، خمیده می شود. بدیهی است میزان خمیدگی نور با میزان خمیدگی بافت فضا-زمان در محدوده خوشه کهکشانی و یا به عبارتی با جرم خوشه کهکشانی رابطه مستقیم دارد.

انیشتین پیشنهاد نمود با محاسبه میزان انحنا و خمیدگی نوری که از دوردست به ما می رسد می توان جرم کهکشان یا هر جرمی که این نور از کنار آن رد می شود و در پی آن خمیده می شود را با دقت بالایی محاسبه نمود. دانشمندان با استفاده از همین تکنیک به محاسبه جرم کهکشان ها و خوشه های کهکشانی پرداختند. اما نتایج تکان دهنده بود، مشکل اینجا بود که میزان خمیدگی نور در گذر از کنار یک خوشه کهکشانی حکایت از وجود جرمی بسیار بیشتر از کل جرم قابل رویت و محاسبه شده در کهکشان داشت! به بیان ساده تر میزان خمیدگی نور بسیار بیشتر از آن بود که انتظار می رفت، (باشگاه نجوم تهران) بنابراین دانشمندان به این نتیجه رسیدند که باید مقدار قابل توجهی از جرم کهکشان ها از نظر پنهان مانده باشد. این معما که به " مسئله جرم گم شده در کائنات" مشهور شد سرانجام به اثبات حقیقت وجود ماده و انرژی تاریک جهان انجامید، حقیقتی درخشان که از وجود تاریک ترین ماده جهان حکایت می کرد.
هرچند که وجود ماده و انرژی تاریک در جهان به اثبات رسیده است اما ماهیت و منشآ وجود آن همچنان گوشه ای از تاریکی های ذهن انسان را به خود اختصاص داده است. در حال حاضر هزاران دانشمند و فیزیکدان در سراسر جهان درصدد هستند با انجام بزرگترین آزمایش فیزیکی بشر در دستگاه شتاب دهنده هادرونی سرن، بار دیگر این پرسش و ابهام بزرگ بشر را به بدیهیات زندگی او تبدیل نمایند.

[Ali Doodi]

دوستان سلام .من از این تاپیک خوشم امد به خاطر همین عضو شدم.اول از همه بگم به نیروی فراروانی اعتقاد دارم اما نمی خوام به زور به کسی بقبولونم.از نظر علمی هم اگه کمی همت کنید و دنبالش برین به نتیجه های جالبی می رسین. بعضی از ما ها که اعتقاد به این موضوع نداریم تو نا خود آگاهمون به زور می خوایم بگیم که چنین چیزی نیست ولی بهتره که در رابطه با چیزی که تخصص نداریم 100% پاسخ قطعی ندیم . من هم می خوام براتون یه سری داستان از خودم بگم و البته طوری بگم که جنبه خبری داشته باشه نه اینکه دعوا کنم. این قضیه که براتون میخوام بگم به 7 8 سال پیش بر میگرده.
اون موقع سال سوم راهنمایی بودم.سنی که بچه ها عاشق اینجور چیزان.یه روز با چند تا از دوستا قرار گذاشتیم بیان خونه ی ما احضار روح کنیم . یکی از بچه ها یه کتاب راجع به این داشت .خلاصه فرداش جمع شدیم خونمون.این روشی که می خوام بگم رو هرکسی امتحان بکنه 100% عملی میشه.یه کاغذ a4 حروف الفبا و اعداد رو دور تا دورش نوشتیم 4 نفر بودیم. بقیه رو نمی دونم ولی من خودم بی اعتقاد بودم به این قضیه. طبق کتاب اولش یه فاتحه خوندیم بعدش شروع کردیم به سوال کردن.فقط اگه بدونین که چقدر طول کشید ما فاتحه بخونیم و تمرکز کنیم اینقدر می خندیدیم که همش خراب می شد. خلاصه با هر بدبختی بود جلو خندمونو گرفتیم دوستم گفت آیا کسی در بین ما هست؟ ما هم انگشتامون رو نعلبکی بود . شروع به حرکت کرد و گفت بله.همون اولش هممون به یکی از بچه ها که شر بود شک کردیم و گفتیم تو دستتو بردار .دوباره پرسیدیم .اینقدر ترسیده بودیم که داشتیم سکته می کردیم .بعد اون چندین بار هم امتحان کردیم و شد.با اطمینان کامل که کسی دست کاری نمیکنه چون سوال هایی می پرسیدیم که فقط خودمون جوابشو می دونستیم و جواب رو می گفت.
حالا بریم سر قضیه احضار روح .از نظر علمی چنین چیزی ثابت نشده اگرم چیز شدنی باشه مسخره به نظر می رسه که 4تا بچه با یه میز و یه نعلبکی و یه کاغذ a4 احضار روح بکنن. پس احضار روح رو رد میکنیم.
بگیم احضار جن. آیا اصلا به نظر شما میشه چنین کاری رو به این سادگی که گفتم انجام داد . یعنی ما بتونیم با اجنه ارتباط برقرار کنیم؟ من که میگم بازم باورش سخته. نکته جالب اینه که ما از آینده سوال می کردیم و نمیتونست جواب بده البته چون بچه بودیم مثلا فکر میکردیم روح و جن اینا از آینده خبر دارن در واقع به سوالاتی درست جواب داده میشد که خود ما می دونستیم اما قصد نداشتیم نعلبکبی رو تکون بدیم . به نظر من چیزی که منطقی به نظر می رسه اینه که ما با نیروی خودمون نعلبکی رو به حرکت در میاوردیم. همونطور که میدونید یه انسان فقط از چند درصد ناچیز از مغزش تا آخر عمرش استفاده می کنه اما اگه بتونه از درصد بیشتری استفاده کنه می شه کار های بزرگتری کرد. اینو هم بگم که من 100% نمی گم که حتما نتیجه من درسته فقط نظر خودم راجع بهش این بود. نیروی تلقین هم واقعا تاثیر گزاره من دوستی داشتم که بهش آب خالی دادم بهش گفتم مشروبه اولین بارش بود میخواست بخوره .خدا شاهده بد مست شد
در رابطه با این به اصطلاح احضار روح که میتونین با حداقل دونفر امتحان کنید. چه بهتر که بیشتر از دو نفر باشه . یه میز یه ورق a4 دور تا دورش حروف الفبا و عدد بنویسید یه بله خیر هم دو تا گوشه ورق بنویسید برای راحتی کار یه نعلبکی یا استکان یا یه چیزی تو همین مایه ها هم داشته باشین . یکم سکوت کنید .مدیتیشن و اینا هم نمیخواد . دستتون رو بذارید رو استکان و بپرسید کسی اینجا هست یا نه. البته واسه کسایی که واقعا می خوان تحقیق کنن میگم این کار رو بکنن. چون پیامد های زیان باری هم داره از جمله توهم خواب های بد در اثر فکر کردن زیاد به این مساله و ترس از مکان های تاریک و جاهایی که تنها میشین. البته قرار نیست که اتفاقی بافته اما نا خود آگاه به علت درگیری ذهن با این مسائل پیش میاد . مثل این قضیه که یه بچه تا خودش نخواد از زیر تختش غول در نمیاد اما اگه بهش فکر کنه و بترسه اذیت میشه. یا حق.

[alamatesoall]

این روش احضار روح رو منم به همراه برادر و بقیه خواهرام انجام میدادیم اونم توی همون دوران بچگی. واسه ما هم درست همین اتفاقاتی میوفتاد که شما بهش اشاره کردی مثلا چون به شیطنت داداشم شک میکردیم هر کدوم از ما هر سوالی رو که داشتیم توی ذهنمون میپرسیدیم و اون رو در جمع مطرح نمیکردیم ولی دقیقا جواب ما همون چیزی بود که انتظارش رو داشتیم اما این هیچ ربطی به روح نداره چون روح هیچ وقت نمیتونه محدود بشه و درون نعلبکی جا بگیره همه اینا مربوط میشه به همون نیروی درون ما حرکت ناخودآگاه انگشت ما و هدایت نعلبکی سمت جواب مورد انتظار به پرسش ما

[saeed-angel]

سلام.دوستان این سایت و مطالب رو به طور اتفاقی دیدم و لازم دونستم راهنمایی کنم تا شک و شبهه ها کامل برطرف شه-بنده در شاخه های کلوزآپ (شعبده های محفلی و حضوری)-منتال (شعبده های ذهنی)-ایلوژن (شعبده های بزرگ)-استیج مجیک (شعبده هایی که روی استیج اجرا میشه)-پارانرمال (شعبده های روحی و سایکیک)-استریت مجیک (شعبده های خیابانی) متافیزیک و هیپنوتیزم فعالیت دارم که هرکدام هم رشته های مختلف دارند (این ها اغراق نبود و فقط جهت آشنایی بیشتر).اول باید خدمت شما عرض کنم که چیزی به نام احضار روح حقیقت نداره و هیچ کدام از ما انسان ها قادر نیستیم با روح ارتباط برقرار کنیم این ها تنها ترفندهای شعبده منتال و یا تلقینات عصبی هستند که فیزیکوکینزی یا پارانرمال نامیده میشه اگر در موارد خیلی خاص پیش اومده باشه آن احضار جن بوده و نه روح-و این که انسان بتونه با جن ارتباط برقرار کنه حرف درستی هست (اما نه هر شخصی و در هر موقعیتی)-و نهایتا تاثیرات مخربی رو روی شخص احضار کننده شامل میشه-دوم اینکه مبحث متافیزیک کاملا اثبات شده است و با مبحث علوم غریبه کمی تفاوت داره (این که گفتم کمی تفاوت به این خاطر هست که هردو از مکانیزم تلقین پیروی میکنن) در متافیزیک: تله کینزی نیروی محدودی هست که توسط هاله و چاکرا بدن انجام میشه برای همین همیشه بعد از حمام مخصوصا با دوش آب گرم بهتر نتیجه میده (چون چاکرا ها باز میشن) اما سایکوکینزی فراتر هست چون دگرگونی اشیاء رو هم شامل میشه...برای درک بهتر دو لینک از ساده تلکینزی های خودم رو آخر مطلب قرار دادم که تقریبا 4 سال پیش به انجام رسوندم.این که اسم کلک و حقه رو روی کارها بذارید درست نیست چون برخی کارها تردستی هستند (که یک نمونه از تردستیهام رو آخر مطلب قرار دادم) یا نیاز به وسایل داره که جزو تکنیک ها محسوب میشه و کار هرکسی و یا حتی هر شعبده بازی نیست و یکسری دیگه ذهنی-منتال هست که نیاز به قدرت های فیزیکی -ذهنی- فراطبیعی و بادی لنگویج هست که باز هم کار هر فرد و یا شعبده بازی نیست مانند خم کردن فلزات-حرکت اجسام -لویتیشن و برخی از مانیه تیزم ها و ذهن خوانی ها... که تخصص بنده هست که البته باید اضافه کنم((به معجزه و کارهای پیامبران و امامان مربوط نمیشه و همه آنها به فرمان خدا صورت میگرفته)) آقای کریس آنجل هم به نوبه خودش شعبده باز خوبیه واجراهاش رو از آقای دیوید بلین و کاپرفیلد بیشتر می پسندم چون با روانشناسی و مهارت های زیادی همراه هست ایشون مهارت شعبده بازیش عالیه اما در تردستی (سرعت دست) کمی ضعیف تر از خیلی شعبده بازهای دیگه هست اما نوآوری های زیادی کرده و بسیار با تجربه هست.این کارهایی هم که آقای وال والنتینو (یکی از دوستان و همکاران) افشا کرده تقریبا میشه گفت همگی از نوع ایلوژن هست یعنی نیاز به وسایل بزرگ داره که به نظرم (نظر خود بنده هست نه همه شعبده بازان) به مهارت و قدرت شعبده باز کمتر بستگی داره....اگر هم لو رفته و شما یاد گرفتید آیا میتونید اجرا کنید؟خیر. چون نیاز به ابزار و وسایل بزرگ دارید...پس تردستی-شعبده بازی-چشمبندی-جادوگری-رمالی-هیپنوتیزم و متافیزیک هرکدام معنای متفاوتی دارند که اگر تردستی-شعبده بازی-چشمبندی-متافیزیک و هیپنوتیزم ترکیب شوند باعث شگفتی بیشتری میشوند.موفق باشید.
وبلاگ بنده حقیر: saeed poorjafar (شعبده باز بین المللی)
لینک تردستی: اجرای رولینگ (سعید آنجل)
لینک تله کینزی: نیروی ذهن و نیروی ذهن 2

[hoosy]

سلام دوستان. به تازگی دارم رو تله کینزی کار میکنم . باورتون نمیشه , نزدیک به 20 دقیقه تمرکز کردم (اینگار 1 دقیقه بود ) بین دستام یه نیروی مغناطیسی ایجاد شد که خیلی باحال بود دستام نیروی دافعه به هم وارد میکردن . اینم اضافه کنم که من قدرت تمرکز بالایی دارم ولی هنوز نتونستم جسمی رو تکون بدم , به امید اون روزی که بتونم این کارو کنم . دوستون دارم

[شمه تعطیله]

من اومدم تلفونمونو تکون بدم هرچی زور زدم نشد آخرش زدم تلفونو شیکوندم بابام دعوام کرد حالا کی می خواهد خسارت بدهدداداش تو فضا سیر میکنی

[amin5153]

من در حدود 20 الی 30 روز تمرین موفق شدم منتها نه این تمرین رو که گذاشتین
این 3 تا تمرین که گذاشتین حداقل چند ماه تمرین می خواد
بهترینش برای شروع اینه
- 15 دقیقه ریلکسیشن کنید (دراز بکشید چشمهاتونو ببندید و یه موزیک ملایم و آروم گوش کنید )
2- یک کاغذ رو به شکل مربع به طول 5 سانت درست کنید .
3- حالا مربع رو به صورت قطری در دو جهت تا بزنید تا بعد از باز کردن به شکل یه هرم در بیاد .

4- یه سوزن رو به طول حدود 3.5 سانت در جایی مثل یک شمع فرو کنید.

5- کاغذی رو که درست کردید از قسمت گودی روی سوزن سوار کنید .

6- حالا به فاصله 2متر از اون بشینید (فاصله کمتر باعث برخورد جریان تنفس شما به کاغذ و فاصله بیشتر باعث کاهش اثر انرژی شما میشه)
7- ذهنتون رو از همه چی خالی کنید و بطور مداوم به کاغذ نگاه کنید. تا اونجایی که ممکنه پلک نزنید چون باعث به هم خوردن تمرکز شما میشه. البته باید تمرین کنیدو من خودم چون تمرین زیاد کردم وقتی نمرکز می کنم چیزی حدود 20 دقیقه می تونم پلک نزنم .
8- تصور کنید نیروی قرمز رنگی از چشمان شما بیرون میاد و باعث حرکت کاغذ میشه (این نیرو واقعا وجود داره و مربوط به چاکراها میشه که در پست های بعدی راجع بهش مفصل توضیح می دم)
9- با نگاه مداوم به کاغذ اراده کنید کاغذ به حرکت در بیاد. به صورت تلقینی تصور کنید کاغذ دور محور خودش می چرخه.
نکات زیر به شما کمک خواهند کرد که در مسیر درست تله کینزی حرکت کنید:

۱- روزانه بمدت نیم ساعت و یا حداقل پانزده دقیقه مدیتیشن کنید.

۲- حداقل روزانه یکبار و در صورت امکان دوبار بمدت سی دقیقه تله کینزی را تمرین کنید

۳- بمدت یک هفته روی یکی از تکنیکها تمرکز کرده و در صورتیکه از آن نتیجه ای نگرفتید روشهای دیگر را به تناوب امتحان کنید

۴- راحت باشیدبه جای اینکه خیلی سخت بگیرید در مورد آن به عنوان یک آزمایش یا بازی فکر کنید اگر بیش از اندازه تلاش کنید خودتان را خسته می کنید و به جایی نمی رسید.

۵- دست از تلاش بر ندارید

۶- به خودنان نگویید که نمیتوانیدآن را انجام دهید چرا که شما میتوانید.

نکات :
1- هیچ چیز غیرممکن نیست . شما هرکاری که بخواهید میتونید بکنید. پس با اراده و اطمینان تمارین رو انجام بدین و بدونید تله کنیزی یک واقعیت است .بساری انرا انجام دادهاند .شک مانند دیواری است که بین شما و تله کنیزی قرار میگیرد از روی این دیوار عبور کنید و انرا پشت سر بگذارید.
2- هرکس سیستم بدن و ذهنش با بقیه فرق می کنه. یک نفر میتونه همون دفعه اول اینکارو بکنه یکی 1 هفته یکی هم 1سال. همچی بستگی به خودتون داره و باید خودتون رو باور کنید .
3- معمولا بعد از اینکه کسی موفق به انجام اینکار میشه میترسه. طبیعی هم است چون تاحالا همچین کاری رو انجام نداده ولی بهتره پس از انجام اینکار خدارو شکر کنید که انهمه توانایی در بدن ما قرار داده ولی ما ازش استفاده نمی کردیم .
هرکس موفق به اینکار شد یا قبلا تجربه اینکارو داشته تو بخش نظرات تجربیاتشو بگه تا بزارم تو وبلاگ که بقیه هم ازش استفاده کنن. ( نظر یادت نره )

[ami$]

سلام دوستان. به تازگی دارم رو تله کینزی کار میکنم . باورتون نمیشه , نزدیک به 20 دقیقه تمرکز کردم (اینگار 1 دقیقه بود ) بین دستام یه نیروی مغناطیسی ایجاد شد که خیلی باحال بود دستام نیروی دافعه به هم وارد میکردن . اینم اض. دست ميدادم رو بخوبي حس. ه کنم که من قدرت تمرکز بالایی دارم ولی هنوز نتونستم جسمی رو تکون بدم , به امید اون روزی که بتونم این کارو کنم . ون دارم

بله.من هم نيروي دافعه بين دست را چندين بار امتحان كردم.خيلي حس خوبي داره.اما شما كه ميگيد تمركز بالايي داريد بهتره روي تله پاتي و ادراك فراحسي كار كنيد.بنده خودم يكبار فرافكني كالبد اختري را تست كردم.البته با كلي تمرين و هربار انرزي زيادي از دست ميدادم.اما بالاخره موفق شدم.كسي بهم نگفته بود بعدش چي ميشه.قابل توصيف نيست.اما من همون اولش ترسيدمو جيغ زدم وديگه نشد.وقتي از خانواده سوال كردم گفتن هيچ صدايي از تو نشنيديم!الان دارم ذهن خواني رو تمرين مي كنم.البته فعلا باپاسور.اين كار فقط نياز به تمركز تمركز تمركز داره.مثلا يه بار با داييم بحث همين چيزا شد.گفتم به يه عدد تك رقمي فكر كن تا بگم.تا سه بار عدد رو درست گفتم و زماني كه به هيجان امده بود تمركزم رو از دست دادم.اين كار شدني هست اماچ ون انرزي فوق العاده اي رو از دست ميديد نمي تونيد به طور مدام تمرين كنيد تا به نتيجه دلخواه برسيد.[quote]