خبر ورزشی: با یک فرار عمقی، سریعا اطلاع رسانی لازم را انجام می دهیم و افرادی را که شامل این دو دسته هستند، به اطلاع تان می رسانیم.


* علی فتح الله زاده
علی فتح الله زاده ملقب به حاجی خوش مصاحبه. یک روز اگر به خبرنگاران تیتر ندهد شب خوابش نمی برد. وقتی هم از حاجی پرسیدیم چرا؟ هیجان زده گفت: «حاجی جان چی فکر کردی؟ من از جنس خودت هستم. من هم روزنامه نگارم. این استقلال جوان پس مال کیست؟»


البته حاجی علاوه بر خبرنگاری تخصص عظیمی نیز در عکاسی و چیدن عکس های خودش در روزنامه استقلال جوان دارد. در 3 سال گذشته حداقل 200 عکس فتح الله زاده با این مضمون که دارد روپایی می زند و شورت ورزشی پایش هست، در روزنامه اش کار شده.


از تیترهای معروف حاجی باید به جمله شهردار شهر بلژیک و همچنین این آبمیوه قرمز را به سلامتی طرفداران استقلال سر می کشم، اشاره کرد. فتح الله زاده همچنین از دوران جنگ تحمیلی چند تا تیتر خرده پا داده بود با این مضمون ها که حاجی جان با کلت یک فروند اف 14، نزدیک به 10 تانک و صدها سرباز عراقی را از پا در آورد.


ایشان همچنین یک بار نقل کرد که در لابلای هزاران اسیر جنگی که به چنگالش اسیر شدند، یک اسیر استقلالی بود که پیراهن این تیم را به تن داشت. حاجی هم دلش سوخت و او را آزاد کرد و گفت: «کاش ایرانی بودی و تو را در آینده عضو کانون هواداران باشگاه می کردم!»


فتح الله زاده بی شک خوش مصاحبه ترین آدم این فوتبال است و رقیب قدرتمندی مثل علی کفاشیان کنار خودش می بیند.


* علی کفاشیان
سیستم او اصولا روی طنز بنا می شود. یعنی بدین صورت که در لحظه پرسیدن جدی ترین سوال عمرتان، طنزترین پاسخ سال را دریافت می کنید. مثلا اخیرا خبرنگاری در حالی که چشم هایش از حدقه بیرون زده بود و جدیت از سر و رویش می بارید، از رئیس پرسید: «یعنی چی که شما استقلال ندارید؟!» رئیس هم پاسخ داد: «چرا نداریم. هم استقلال داریم هم پرسپولیس! مگه شما بازی های لیگ رو نمی بینیند؟!»


بداهه گویی های رئیس یک چیز در حد فتح الله زاده است. تیتر هایی از خود در می کند که چند روزی سوژه مطبوعات است. از لابلای جملات معروف او می توان به این جملات اشاره کرد؛ «اگر همینطوری تو فدراسیون خوش بگذره، دوباره رئیس می مونم.»، «نگران نباشید تا 60 سالگی در فدراسیون می مانم»، «دایی در کوچه بغل فدراسیون یتیم خانه بسازد آنجا پهن تر است!»، «علی پروین را نمی شناسم»، «این مارادونا مارادونا که می گید، کی هست؟!»، «رفته بودم اردوی تیم ملی یکی آمد گفت سلام، فکر کردم فوتبالیست قدیمی بوده. کلی ماچ و بوسه کردیم، آخرش گفت به من گدا کمک می کنید؟»، «سوسک ها و مارمولک ها را به خوابگاه بانوان فرستادیم تا ترسشان بریزد!»، «بعد از 4 سال تازه احساس می کنم از فوتبال خوشم آمده.»


* حسن روشن
ساعت 6 صبح هم تماس بگیرید پاسخ می دهد. اصلا هم فرقی نمی کند ساعت چند است و موضوع چیست، در هر لحظه از شبانه روز هنر دادن تیترهای جنجالی را دارد. از نظر روزنامه نگارها او آدم خوش مصاحبه ای است چون عشوه امروزی ها را ندارد. برای کشیدن تیترهای جنجالی از او نیاز نیست به خودتان فشار بیاورید تنها لازم است اسمی از فتح الله زاده و رضا رجبی بیاورید و تمام. آنوقت خود را برای انتشار یک گفتگوی جنجالی و سپس شکایت حاجی (فتح الله زاده) از خودتان آماده کنید!


* محمد رویانیان
هیچوقت مصاحبه نمی کند ولی همیشه مصاحبه هایش در روزنامه ها دیده می شود. اگر در روز به روزنامه ها و سایت ها جواب ندهد، حداقل با 4 تا از آنها مصاحبه می کند! ولی رویانیان هر چه باشد، همچنان باید در مصاحبه کردن و تیتر دادن سال ها شاگردی فتح الله زاده را کند. حاجی رکورد 10 مصاحبه در روز را هم شکسته که حتی فروتن سرمربی سابق شموشک نیز از شکستن این رکورد عاجز مانده و اعلام کرده امیدوار است روزی فردی پیدا شود که بتواند انتقام او را از فتح الله زاده بگیرد. ظاهرا آن روز به زودی فرا می رسد و رویانیان می تواند سرانجام رکورد حاجی را بشکند. مدیر عامل پرسپولیس فعلا در روز تا مرز 6 مصاحبه رنگارنگ با تلویزیون، روزنامه ها و سایت ها پیش رفته و نوید آینده ای درخشان را می دهد!


* مجتبی زارعی!
بی شک پدیده مصاحبه کردن فوتبال ایران اوست. مجتبی زارعی معروف به شولی بازیکن سابق پرسپولیس و فعلی گهر زاگرس که روزانه یک گوسفند صرف می کند، پدیده ای عجیب در روزنامه نگاری است که هر خبرنگاری توانایی نزدیک شدن به آن را ندارد.


از ظرافت های کاری او در همین حد که روزی بعد از مشاهده عکاس یک روزنامه ورزشی گفت: «فکر کنم عکسام دیگه تکراری شده، نظرت چیه برم بالای درخت ازم عکس بگیری.» شاهدان این ماجرا نقل می کنند او پس از بالا رفتن از درخت مذکور، در عرض نیم ساعت تمام میوه های آن را چید و خورد! ایشان همچنین روزی همراه با ایمان موسوی همبازی اش در نفت تهران به رفتر یکی از روزنامه ها رفت و گفت: «اون عکس های درخت هم تکراری شده، نظرتون چیه با ایمان کشتی چوخه بگیرم، وقتی داشتم می کوبیدمش زمین عکس بگیرید؟!» زارعی پدیده ای ناشناخته در مصاحبه کردن است که هنوز دانشمندان نیز از دست او، در عجبند!


* علی پروین
جلوی پروین همه بچه و پسر و کوچولو هستند. از «این پسره مورینیو» بگیرید تا «این بچه هه مارادونا». دلم واسه «این پسره زیدان هم سوخت» نیز شامل این قوانین هستند. خبرنگاران هم همیشه چنین لطفی نصیب شان می شود که جملات پروین را بشنوند. قدیم ها او بسیار بد مصاحبه بود. یعنی خبرنگار جلوی پروین قلم و کاغذ به دست می گرفت، باید اشهدش را می خواند ولی حالا، خبرنگارها بدون دردسر با او مصاحبه می کنند.


پروین بسیار خوش مصاحبه است. یعنی مصاحبه هایش هم فال است هم تماشا. گاهی جملات را برعکس می گوید بعد آخرش تاکید می کند: «آهای پسره، این جومله ها رو یادت باشه جابجا کنیا وگرنه فردا بیای اینجا، دیگه باهات حرف نمی زنم.» پروین در عین اینکه بسیار خوش مصاحبه است، مدام از دست خبرنگارها فرار می کند ولی اگر گیرشان بیفتد، کمتر از تیتر یک نمی دهد مگر اینکه آن روز حاجی (فتح الله زاده) زودتر وارد عمل شده باشد و تیتر یک را داده باشد!


* علی دایی
اگر روی دور مصاحبه کردن بیفتد، روزانه یک صفحه باید برای مصاحبه هایش کنار گذاشت. وقتی با کسی دعواکند، این هجم تا دو و یا حتی سه برابر هم می رود. متعاقبا برای ضبط کردن حرف های او نیز به 16 گیگ رم آزاد نیاز دارید. دایی شاید بد قلق باشد، ولی خوش مصاحبه است. برخلاف خیلی از آدم های فوتبال که خنثی هستند و تیتر کشیدن از آنها، بسیار دشوار با چشم به هم زدنی دوروبرتان را تیتر باران می کند و در دریایی از تیتر غرق می شوید. اخیرا او چند بار از فتح الله زاده پیشی گرفته و موفق شده تبدیل به تیتر یک رسانه ها شود ولی حاجی با تلاش شبانه روزی موفق شد در چند نوبت گوی سبقت را از او ربوده و خود تیتر یک روزنامه ها شود!


* فیروز کریمی
فیروز کریمی یکی از استادهای بداهه گویی به حساب می آید و مصاحبه هایش همیشه شیرین است و پر از جملات طنز. گاهی داستان هایی می سازد که ذهن بزرگترین نویسنده ها هم از ساختن از عاجر است. به عنوان مثال چند سال پیش، مقابل دوربین ها و خبرنگاران کاملا ناگهانی شروع به ساختن یک داستان کرد: «زمانى که در شهاب زنجان بودم مهدى ثابتى در بازى اشتباه بچگانه اى کرد که به او گفتم برو خانه که داور اجازه خروج به او نداد و خودم وارد عمل شدم و با دوى ۱۰۰ متر به دنبال او رفتم که وى براى حفظ جانش از در دیگر استادیوم به داخل خیابان رفت. من هم که نمى خواستم جلوى این بازیکن کم بیاورم به دنبال او رفتم و تا آخر شب در تعقیب و گریز بودم که پس از چند ساعت بالاخره او توانست فرار کند. وقتى برگشتم استادیوم گفتند همه رفتند خوابیدند و تنها شما بیدارید. ساعت را که نگاه کردم دیدم ۳ صبح است.»


میخ طویله های فیروز کریمی هم معروفیت عجیبی دارد و نیازی به مرور آن نیست ولی ماجرای هوشنگ سوت خونی فیروز کریمی، یکی از افسانه ای ترین داستان های تاریخ فوتبال ایران به شماره می رود: «ایشان یک بار قضاوت بازی دو تیم آرش کمانگیز و رستم دستان را در لیگ دسته 3 اندیشمک به عهده داشت که در این بازی از مجموع 22 نفر بازیکن داخل زمین، 17 نفر کشته و 7 نفر مابقی هم زخمی شدند. به همین دلیل آقای نصیرزاده در آن منطقه به هوشنگ سوت خونین معروف شده!»


با توجه به این جملات، بی شک فیروز کریمی یکی از استعدادهای طنز در ایران است. سرمربی سابق پاس، ابومسلم، راه آهن، استقلال اهواز، استقلال و... اینقدر جمله تاریخی دارد که کسی از شنیدن آنها سیر نشود. او زمان حضور در راه آهن بعد از یکی از شکست های تیمش مقابل خبرنگاری ایستاد و با جدیت گفت: «شما به نام بازیکنان ما نگاه کنید. اسم فوروارد ما افشین غنچه عراقی است. با چنین اسمی قبل از اینکه به زمین بیاییم سه بر صفر از حریف عقبیم!» کریمی در استقلال اهواز هم یک داستان طنز بسیار پر فروش تعریف کرد که تا مدت ها سوژه محافل ورزشی بود: «درست در دقیقه ۲۰ بازى استقلال اهواز با کشت و صنعت شوشتر بود که دیدم گوسفندى از کنار پایم به داخل زمین رفت، به فاصله یک دقیقه نزدیک به ۲۰۰ گوسفند داخل زمین بودند. ناظر فدراسیون در آستانه سکته بود که من تمام بازیکنانم را به صف کردم تا با حرکت انتحارى گوسفندان را به بیرون از چمن هدایت کنیم. گوسفندان خیلى زرنگ بودند و دست مرا خواندند که من سریع تغییر تاکتیک دادم تا موفق شدم آنها را از زمین بیرون کنم.»


این تازه بخشی از سوژه هایی است که فیروز کریمی در دوران مربیگری اش به خبرنگارها داده. او پتانسیل ویژه ای در زمینه ساطع کردن تیترهای رنگارنگ دارد و برای خود پدیده ای است.


* فرهاد کاظمی
«ای دل اگر عاشقی....» این بخشی از ترانه ای است که معمولا فرهاد کاظمی در بین کشتی گیران و بچه های جوادیه می خواند. کاظمی که در بین دوستان خبرنگارش به «دایی فرهاد» معروف است، اسم های جالبی برای آنها برگزیده. مثلا به یکی می گوید «محمد بدن» به یکی می گوید «ناصر دل بوسکه».


تشبیه های کاظمی در نوع خود بسیار جالب است و دست کمی در شاعران بزرگ ایران ندارد. او در گفتگو با خبرنگاران تیترهای جالبی می دهد ولی همیشه می گوید: «اینارو که گفتم واسه خودت بود، ننویسی ها.» به همین دلیل زیاد تیترهای او جنجالی و شیرین از آب در نمی آید. او برای صفحات و ستون های مختلف روزنامه ها هم اسم های زیادی گذاشته که از جمله می توان به ستون «این پست آکواریوم» همان ستون «پشت عینک» یک روزنامه اشاره کرد. اخیرا او در تماس با یکی از بچه های رورنامه نگار که مشغول خریدن خانه بود تماس گرفته و گفته: «سه دونگ رو من حساب کنیا.» کلا دیالوگ های فرهاد کاظمی با بچه های خبرنگار تاریخی است ولی از نوشتن بخش اعظمی از آنها معذوریم.


* محمد مایلی کهن
پتانسیل مصاحبه در سه نوبت را دارد و اگر کمی به خود فشار بیاورد، 5 تا 6 نوبت هم می تواند مصاحبه کند. گاهی وقت ها مصاحبه را مانند دارو استعمال می کند یعنی قبل یا بعد از صبحانه، ناهار و شام. اگر راه داد، بین دو وعده نیز مصاحبه می کند! احیانا اگر قادر به حرف زدن هم نباشد، حداقل بیانیه را صادر می کند. او خوش مصاحبه است، از این نظر که هر چه بپرسید، چه اشتباه باشد، چه بی مفهوم و چه بی معنی، سریعا پاسخ می دهد. عابدینی مدیر عامل فعلی داماش هم هر چند عین مایلی کهن نمی تواند حرف های جنجالی بزند ولی پتانسیل زیادی در مصاحبه کردن دارد. به قول کی روش اگر قرار بود المپیک حرف زدن برگزار شود، عابدینی هم می توانست یکی از رقبای جدی مایلی کهن باشد!


* محمد دادکان
محمد دادکان کلا عادت دارد در هنگام تیتر دادن داد بزند. یعنی هر وقت صدای بلندی از او خارج شد، باید در آن هنگام سریعا قلم به دست بگیرید و حرف هایش را بنویسید، در غیر اینصورت خبری نیست. دادکان کلا از وضعیت ناراضی است و به همه چیز اعتراض دارد. بخش زیادی از اعتراض های او هم به حق است. با اینکه رئیس سابق فدراسیون فوتبال زیاد مصاحبه نمی کند ولی آدم خوش مصاحبه ای است. اگر پای مصاحبه بنشیند، اینقدر خوب و دلنشین حرف می زند که دل خواننده را می رباید و هوش را از سرش می پراند.


* بد مصاحبه ها
نقل است روزی 50 خبرنگار دور ذوالفقارنسب جمع شدند تا یک تیتر از او بگیرند اما همه دست از پا درازتر به روزنامه های خود برگشتند. بهترین تیتری که ذوالفقارنسب به روزنامه ها داده همان تیتر معروف «وضعیت تیم خوبه» است. او از این نظر در رده بندی بد قلق ها حرف اول را می زند و دقیقا در نقطه مقابل حاجی (فتح ا... زاده) قرار دارد. بعد از او زادمهر سرپرست سابق پرسپولیس در رده دوم جا خوش کرده و فرهاد مجیدی با این همه دبدبه و کبکبه باید 20 سالی شاگردی شان را بکند.


اما در ارایه تیترهای خنثی افشین پیروانی ید طولایی دارد. حمید استیلی هم کم خنثی نیست. آنها یک رقیب جدی هم به نام محمد مهدی نبی دارند. در وصف پتانسیل ویژه نبی همین بس که در فدراسیون فوتبال علی کفاشیان تا اینجا طاقت آورده و مصاحبه های پر سوژه انجام نمی دهد. این دوستان، استعدادهای داخلی هستند که بی شک در عرصه بین المللی حرفی برای گفتن ندارند ولی یکی هست که بی شک با بدقلق ترین مصاحبه کننده های دنیا رقابت دارد که آن هم همایون شاهرخی است. سرمربی سابق تیم ملی که خنثی ترین مصاحبه های تاریخ فوتبال را انجام داد، هیچ جمله به یاد ماندنی ندارد. از بین بازیکنان امروزی هم، علی کریمی کم بد مصاحبه نیست. در واقع اصطلاح عجیب را می توان برای او استفاده کن. وقتی سر درد دارد و حالش خوب نیست مصاحبه می کند ولی وقتی کاملا خوب است و آماده مصاحبه، پاسخ کسی را نمی دهد! مجتبی جباری هم قدم در راه کریمی گذاشته و جزو بد مصاحبه هاست.


منبع:varzeshi.net