ساشا بارون کوهن یکی از کمدین های شناخته شده یک دهه ی اخیر به حساب می آید اما فیلمی که منجر به شهرت جهانی او شد، « بورات / Borat » بود که در سال 2006 روانه سینماها شد. بورات درباره خبرنگاری از کشور قزاقستان بود که بعد از ورود به آمریکا بطور اتفاقی عاشق پاملا اندرسون(!) می شد و برای بدست آوردنش دست به کارهای خطرناکی می زد. « بورات » علی رغم اینکه فیلم توهین آمیزی بود و اعتراضات زیادی را هم سبب شد اما در نهایت توانست به فروش خوبی دست پیدا کند و منتقدان هم از آن راضی بودند. پس از « بورات » ، بارون کوهن سراغ خلق شخصیتی دیگری به نام " برونو " رفت که اینبار چندان موفق نبود. برونو در مقایسه با بورات شخصیت به مراتب ضعیف تری ( از لحاظ کمدی ) بود و نتوانست موفقیت در خور توجهی را هم برای بارون کوهن به همراه داشته باشد. « دیکتاتور/ The Dictator » جدیدترین فیلم ساشا بارون کوهن است که اینبار هم به پیروی از رویه کاری معمول اش ، درباره شخصیتی کوته فکر است که در مواجه با واقعیت دچار تغییراتی در وجودش می شود.

ساشا بارون کوهن در فیلم « دیکتاتور » در نقش علاالدین ظاهر شده است. علاالدین دیکتاتور کشوری خیالی به نام ودیعه است که مختصات جغرافیای مشخصی هم ندارد. ( فقط می دانیم نزدیک به سودان است! ) این دیکتاتور در کشور خودش هر تفکر مخالفی را سرنگون می کند و اجازه تفکر غیر از آن چیزی که خودش قبول دارد را به هیچ فردی نمی دهد! وی همچنین به دنبال گسترش سلاح های هسته ای است که وضعیت ناخوشایندی را برای کشورش به وجود آورده بطوریکه تمام ملت های جهان با او بر سر این قضیه اختلاف نظر دارند و چه بسا اگر وی بر این مسئله پافشاری کند، می بایستی برخورد خشن جهان علیه خودش را مشاهده کند!

بنابراین او به پیشنهاد نخست وزیرش طاهر ( بن کینگزلی ) – که به شدت به دنبال برچیدن حکومت علاالدین است- به منظور ملاقات علاالدین با نمایندگان دیگر کشورها، وی را تشویق می کند تا سفری به نیویورک داشته باشد. اما در زمان اقامت علاالدین در نیویورک، یکی از محافظین ( با بازی جان سی ریلی ) بطور ناخوشایندی محاسن او را کاملا می تراشد و به این ترتیب شخص بدل را به جای او به مقر سازمان ملل می فرستند!

حالا علاالدین آواره خیابان های نیویورک شده است و کسی هم او را نمی شناسد! وی که نشانی از آن دیکتاتور سابق و ثروتمند ندارد، در جریان یک اعتراض خیابانی با دختری به نام زوئی ( آنا فاریس ) آشنا می شود. زوئی در یک اغذیه فروشی کار می کند و علاالدین را هم به محل کار خود می آورد تا در آنجا مشغول بکار شود اما علاالدین رفته رفته به زوئی علاقه مند می شود و...




« دیکتاتور » در مقایسه با فیلمهای قبلی کوهن دارای سوژه به مراتب حساس تری است اما در عین حال از میزان توهین به اشخاص حقیقی تا حد امکان کاسته شده است. مهمترین بخش این مسئله را می توانید در انتخاب نام کشور محل سکونت علالدین انتخاب کنید که برعکس فیلم بورات، نام حقیقی ندارد و تنها یک نام خیالی برای آن انتخاب شده است تا از ایجاد حساسیت ها جلوگیری شود. با اینحال روند فیلم « دیکتاتور » بی شباهت به فیلم « بورات » نیست. در بورات ما داستان خبرنگاری را دنبال می کردیم که در هنگام سفر به آمریکا دچار تحولاتی در شخصیت اش می شد و اینبار هم دیکتاتوری را شاهد هستیم که در مواجه با مردم عادی و مدافعان حقوق بشر ، دچار تغییراتی در تفکراتش می شود. اما اینبار لری چارلز احتیاط بیشتری به خرج داده و مسائل را به مانند فیلم « بورات » ، بی پروا به مخاطب ارائه نکرده.

با اینحال نمی توان گفت که « دیکتاتور » روند محافظه کارانه ای را پیش گرفته است و خبری از دیالوگ ها تیز و نیش دار ساشا بارون کوهن که معمولاً برای او دردسر ساز می شود نیست، البته این فیلم با توجه به سوژه جذابی که دارد به اندازه کافی توانسته موقعیت های کمدی خلق کند تا مخاطب با تماشای آنها از خنده شکم خود را بگیرد! در یکی از جذاب ترین این صحنه ها زمانی که علاالدین با یک هموطن اش سوار بر یک هلکوپتر بر فراز شهر نیویورک پرواز می کنند، دیالوگ های بسیار شنیدنی بین این دو رد و بدل می شود که امکان ندارد تماشاگری را به خنده نیندازد! نکته جالب درباره بارون کوهن اینکه او با الگوگیری از دیگر فیلم مشهور درباره دیکتاتوری یعنی « دیکتاتور بزرگ / The Great Dictator » در اواخر فیلم یک سخنرانی درست و حسابی درباره جامعه آمریکا به راه می اندازد که تماشایش جذابیت های زیادی دارد. همچنین در اوایل فیلم ما شاهد ورود سرکار خانم مگان فاکس ( در نقش خودش ) به منظور برقراری ارتباط جنسی به قصر پادشاهی علاالدین هستیم که اتفاقات جالبی را رقم می زند.




با اینحال « دیکتاتور » مشکلاتی هم دارد که مهمترین آن خودداری از نقد فرهنگ عمومی مردم آمریکاست که در فیلمهای قبلی این دو، به راحتی می توانستید آن را بیابید. در « دیکتاتور » اگرچه کوهن انسانهای مختلفی – اعم از فعالین حقوق بشر و مدافعان حقوق زنان – را به تصویر کشیده و عقاید آنها را هم کمابیش به نقد کشیده اما در نهایت همگی آنها را به حال خود رها کرده است.

« دیکتاتور » چندان علاقه ای هم به گسترش روابط بین علاالدین و زوئی از خود نشان نداده و بیشتر صحبت های میان این دو تنها بهانه ای برای پی بردن تماشاگر به ذهنیت دیکتاتور درباره زنان و مدافعین حقوق زنان بوده که می توان گفت در این راه چندان موفق نبوده است. زوئی به عنوان یکی از فعالین حقوق زنان ، رفتار مشخصی درباره حماقت های علاالدین از خود نشان نمی دهد گویی که هیچگاه از زنان حمایت نکرده است و در کل می توان گفت که وجود شخصیت زوئی تنها بستری برای تحولات روحی دیکتاتور داستان بوده و خبری از پرداخت معین شخصیت او نیست.




درباره بازیگران فیلم بطور قطعی نمی توان نظر داد چراکه « دیکتاتور » فیلمِ ساشا بارون کوهن است و بازی تمامی شخصیت ها در سایه بازی او خلاصه شده است. بازی ساشا بارون کوهن در « دیکتاتور » همانطور که انتظار داشتم بسیار خوب و بی نقص انجام گرفته و هیچ ایرادی نمی توان بر آن گرفت. کاملاً مشهود است که کوهن برای بازی در نقش علاالدین به خوبی به رفتارهای دیکتاتوران جهان توجه کرده و با الگوبرداری از آنها نقش خود را ایفا کرده است. آنا فاریس در نقش شخصیت زوئی اگرچه پرداخت مناسبی ندارد اما بازی قابل قبولی ارائه داده است. فاریس شخصیت شیرین و دوست داشتنی دارد که هر تماشاگری را مجذوب خود می کند.
در مجموع باید بگویم که « دیکتاتور » به راحتی می تواند در عرض کمتر از 90 دقیقه شما را حسابی بخنداند. « دیکتاتور » در مقایسه با « بورات » مشخصاً محدودتر و محافظه کارانه تر ساخته شده است اما لحظات کمدی جذابی دارد که به راحتی می تواند شما را با صدای بلند به خنده وا دارد!


منتقد : میثم کریمی




دیکتاتور : The Dictator
کارگردان : Larry Charles
نویسنده : Sacha Baron Cohen ، Alec Berg
بازیگران :
Sacha Baron Cohen...Aladeen / Efawadh
Sayed Badreya...Omar
Ben Kingsley...Tamir
Anna Faris...Zoey
و...............
ژانر : کمدی
درجه سنی : R ( مناسب برای افراد بالای 17 سال )
زمان : 83 دقیقه