بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 از مجموع 2

موضوع: من هم می خواهم به آن باغ وحش بپیوندم. از نظر شما که اشکالی ندارد!

  1. #1
    • 6

    عنوان کاربری
    کاربر باشگاه
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    راه های ارتباطی

    پیش فرض من هم می خواهم به آن باغ وحش بپیوندم. از نظر شما که اشکالی ندارد!

    در روزنامه آفرینش حکایت جالبی به نقل از وب سایت درس زندگی که متعلق به یکی از مشاورین موفق تحصیلی کشور است، به چشم می خورد که درد و دل بسیاری از دانش آموزان و دبیران کشور است. دکتر سیناتهرانی مشاور رتبه های برتر کنکور سراسری و مبتکر سیستم آموزشی سایکو در ایران ، در این مطلب که تحت عنوان "من هم می خواهم به آن باغ وحش بپیوندم. از نظر شما که اشکالی ندارد!" به چاپ رسیده است، به حقایق تلخ و ناگواری اشاره می کند که سالهاست در سیستم آموزشی کشور رخنه کرده و موفقیت دانش آموزان را تهدید می کند.


    چند سال قبل ؛ پدر یکی از شاگردان کنکوری ام قول داده بود که اگر دخترش که در دو سال پی در پی در آزمون سراسری ناموفق بوده، در کنکور بعدی موفق شود، هزینه های کامل کلاس های آموزشی و مشاوره های تحصیلی من به دانش آموزان کنکوری مدرسه ای دولتی در یکی از مناطق کم درآمد اطراف تهران را به مدت یک سال تحصیلی برعهده بگیرد تا با اینکار، نقش موثری در موفقیت تحصیلی آنها ایفا نماید.

    خوشبختانه دختر وی در رشته و دانشگاه مورد علاقه اش قبول شد و ایشان نیز به عهد خود عمل نمود و از بنده خواست تا برای انجام آن کار ؛هفته ای چهار ساعت به مدرسه ای که ایشان انتخاب کرده بود، بروم و کار هدایت تحصیلی و آماده سازی دانش آموزان کنکوری آن مدرسه را برعهده بگیرم.در روز اول ، وقتی وارد اتاق مدیر مدرسه شدم. ایشان گفتند: ” آقای سیناتهرانی به مدرسه ما خوش آمدید، اگر اشکالی ندارد برای چند جلسه اول؛ آقای ناظم نیز با شما در کلاس همراه باشند، زیرا دانش آموزان این مدرسه بسیار شرّ و شور هستند و نمی خواهیم خدای نکرده آسیبی به شما برسانند.”

    به ایشان عرض کردم: ” تصور نمی کنم لزومی به همراهی جناب آقای ناظم باشد، اما با این حال اگر لازم شد حتماً از حضور ایشان بهره مند خواهم شد. ”
    آقای ناظم که از اظهارات من عصبانی به نظر می رسید، با بکارگیری الفاظی زشت و رکیک، دانش آموزان آن مدرسه را حیوان خطاب کرد و گفت: آقای تهرانی شما فکر کرده اید، اینجا کجاست؟ خدمتتان بگویم که اینجا به تمام معنا یک باغ وحش است. این آدمهای سرکش خنگ و کودن را تنها باید با کتک ادب کرد. شما هم خودتان را خسته نکنید و از این راهی که آمده اید، برگردید زیرا اینها آدم بشو نیستند و می ترسم بلایی به سرتان بیاورند. از من گفتن بود باز خود دانید! ”
    به آقای ناظم عرض کردم : ” من هم می خواهم به آن باغ وحش بپیوندم. از نظر شما که اشکالی ندارد! ”

    سپس با راهنمایی آقای مدیر به سمت سالن محل برگزاری کلاس رفتم. هنگامی که وارد سالن شدم با جمعیت انبوهی از دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی مواجه شدم که بلافاصله با دیدن من شروع به هوووووو کردن نمودند. آنها با پرتاب گچ و هر وسیله ای که دم دستشان بود، استقبال متفاوتی از من کردند، استقبالی که حسابی انگیزه ام را برای مشاوره دادن به آنها افزایش می داد. چند تن از دانش آموزان با اسلحه قدیمی دوران تحصیلم در مقطع راهنمایی ، یعنی لوله خودکار خالی با جدیت تمام در حال شلیک شاه
    دانه به سمت من بودند. برخی دیگر نیز با کلمات ناشایست دلگرمی لازم را به من می دادند.

    بنده به هیچ وجه از این رفتار دانش آموزان دلخور نشدم. زیرا آنها تابحال مرا ندیده بودند و شناختی نسبت به من نداشتند و لذا براحتی می شد حدس زد که واکنش هایشان ، به نوعی اعتراض به شیوه های نادرست تربیتی و آموزشی مدرسه است.لازم است همواره به این نکته توجه داشته باشیم که برای داشتن رابطه ای خوب با دیگران ، همواره با آنان بگونه ای رفتار کنیم که انتظار داریم با ما رفتار کنند. اگر ما به آنها احترام بگذاریم، احترام نیز به دست می آوریم و اگر به آنها بی احترامی کنیم، آنها نیز به ما بی احترامی خواهند کرد.

    رفتار دانش آموزان نشان می داد که آنها احترام لازم را از سوی مدیریت و کادر اداره کننده مدرسه دریافت نکرده بودند.خوشبختانه تلاشهای من برای ارتباطی سازنده با آنها نتیجه داد و به تدریج دانش آموزان که احساس کرده بودند بنده با آنها همگام و همراه شده ام، دست از شیطنت برداشته و به صحبتهای من علاقه مند شدند ، آنها با دقت فراوانی به سخنان من در خصوص قدرت و تأثیر خارق العاده ذهن در کسب موفقیت گوش می دادند و گهگاهی سوالات بسیار خوبی نیز می پرسیدند. با گذشت تنها چند جلسه ؛ دانش آموزانی که از دید ناظم نادان مدرسه، شرور و بی خاصیت قلمداد می شدند، احترام فوق العاده ای برای من قائل شده و توصیه های آموزشی و راهکارهای مرا در بهبود عملکرد زندگی تحصیلی و شخصی خود بکار می بستند. آنها به تدریج در رفتار خود با سایر دبیران مدرسه نیز تجدید نظر کرده و به آنها احترام می گذاشتند.

    یک روز مدیر مدرسه که شاهد تغییرات محسوسی در دانش آموزان خود شده بود، به بنده گفت: ” آقای سیناتهرانی ! براستی مشکل این دانش آموزان چه بود؟ چرا آنها تا قبل از حضور شما در این مدرسه سرکش و گستاخ بودند؟ “
    به ایشان عرض کردم: ” این دانش آموزان از همان ابتدا نیز بچه های خوبی بودند و هیچ مشکلی نداشتند، بلکه مشکل در روشهای غلطی بود که برخی از دبیران و نیز ناظم مدرسه برای ایفای نقش خود در قبال دانش آموزان مدرسه درنظر گرفته بودند.این روشها نه تنها تأثیر بسیار منفی بر سطح یادگیری دانش آموزان برجای گذاشته بود، بلکه رفتارهای آنها را نیز به شدت تحت تأثیر خود قرار داده بود. متأسفانه برخی از برخوردها و روش های غلط تربیتی بجای آنکه مسیر صحیح زندگی مطلوب و موفق را به دانش آموزان بیاموزد، آنها را در مسیر نابودی و انحطاط فکری و اخلاقی قرار می دهد.

    از نظر من دبیران و کادر آموزشی و اداری ناآشنا به اصول تربیتی و مهارتهای ارتباطی ، الگو پردازی ضعیف، دبیران بی توجه و بی تفاوت ، تحقیر و تمسخر کردن دانش آموزان ، سازماندهی ضعیف، اصول نادرست و مدیریت ضعیف، روش کنترل استبدادی، تمرینات تکراری، فعالیت های آموزشی ای که اصلاً منطبق با علائق و نیازهای دانش آموزان نیست، سطح دشواری نامناسب سوالات، انتظارات نامشخص از دانش آموزان در انجام تکالیف درسی، تصحیح و تخصیص نمره ی ناعادلانه، تأکید غیرضروری بر ارزیابی از عواملی هستند که دانش آموزان را پرخاشگر نموده و از درس و مدرسه گریزان می کنند.

    دبیران خوب همواره مشتاق اند تا نیازهای شخصی، عاطفی و شناختی دانش آموزان را برآورده کنند، معلم های تأثیرگذار به لحاظ عاطفی محیطی امن را فراهم می آورند و در فضایی مطمئن برا ی مخاطره جویی الگو پردازی می کنند. چنین دبیران خوبی در کلاس درسشان فضایی را فراهم می کنند که دانش آموز از اشتباه کردن نترسد و بداند که اشتباه نیز جزئی از کسب تجربه او برای رسیدن به موفقیت است. در کلاس دبیران خوب یادگیری در فضایی صمیمی و دوسویه اتفاق می افتد که رشد اعتمادبه نفس، احساس تعلق، کنترل خود ، شناخت و استقلال در آن مورد حمایت قرار می گیرد.
    آموزگاران می توانند با استفاه از راهکارهای مناسب تدریس، فضایی مثبت و معنی دار را در کلاس بوجود آورند که با نیازهای اساسی عاطفی،آموزشی و انگیزشی دانش آموزان سازگار باشد.
    تعامل میان معلمان و دانش آموزان، ترغیب احترام دو طرفه، ایجاد کتابخانه های جذاب و غنی و محیط های آموزشی تشویق کننده، تنوع در برنامه های درسی، بهره گیری از روشهای علمی و مدرن تدریس و جو رقابتی کم ، زمینه لازم برای موفقیت دانش آموزان را فراهم ساخته و از آنها انسان هایی مفید و دارای شخصیت سازنده می سازد. خوشبختانه در پایان سال، بسیاری از آن دانش آموزان به موفقیت های چشمگیری در کنکور سراسری نائل شدند و به ناظم مدرسه و سایر دبیرانی که هنوز نحوه ارتباط صحیح و احترام گذاشتن به دیگران را نمی دانند، نشان دادند که آنها بجای برخوردهای قهری و خشن نیازمند مهر و محبت و احترام هستند و پاسخ این احترام را نیز با موفقیت های خود خواهند داد.

    منبع: روزنامه آفرینش

  2. #2
    • 1
    کاربر باشگاه

    عنوان کاربری
    کاربر باشگاه
    تاریخ عضویت
    Dec 2018
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    بسیار عالی بود. ممنون

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •