آخرین اخبار دانشگاه پیام نور"فراگیر پیام نور"برنامه امتحانات پیام نور" تستی یا تشریحی پیام نور"سیستم گلستان پیام نور " reg.pnu.ac.ir "خبر های جنجالی پیام نور" نمونه سوال پیام نور"دکترا پیام نور "ارشد پیام نور "لیست منابع پیام نور"انتخاب واحد پیام نور"اخبار مراکز و واحد ها پیام نور"عکس های پیام نوری
ظهور و سقوط پادشاهان قاجار و تاريخ ناگفته‌ي حرمسراهاي ايراني - صفحه 5
لینک های مهم



سیستم گلستان پیام نور
صفحه 5 از 5 اولیناولین ... 345
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 74 از مجموع 74

موضوع: ظهور و سقوط پادشاهان قاجار و تاريخ ناگفته‌ي حرمسراهاي ايراني

  1. Top | #1

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.78
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    New 2 ظهور و سقوط پادشاهان قاجار و تاريخ ناگفته‌ي حرمسراهاي ايراني



    قاجار نام دودمانی است که از ۱۷۹۴ تا ۱۹۲۵ بر ایران فرمان راند.قاجارها قبیله‌ای از ترکمان‌های منطقه استرآباد (گرگان) بودند.ایشان تبار خود را به کسی به نام قاجار نویان می‌‌رساندند که از سرداران چنگیز بود.پس از حمله مغول به ایران و میانرودان،قاجارها نیز به همراه چند طایفه ترکمان و تاتار دیگر به شام کوچیدند.هنگامی که تیمور گورکانی به این نقطه تاخت قاجارها و دیگر کوچندگان را به بند کشید و سرانجام آنها را به خانقاه صفوی در آذرآبادگان بخشید. پس از آن قاجارها یکی از سازندگان سپاه قزلباش شدند.


    شاهان قاجار

    • آقا محمدخان قاجار
    • فتحعلی شاه
    • محمد شاه
    • ناصرالدین شاه
    • مظفرالدین شاه
    • محمدعلی شاه
    • احمد شاه

    [ویرایش]

    شاهزادگان قاجار

    • شاهزاده فرمان فرما رشيد الملک محمد تقی ميرزاحسام السلطنه
    • سلطان مراد میرزاحسام السلطنه
    • حبیب‌الله میرزا
    • محمد میرزا ملک آراء
    • عباس میرزا نایب السلطنه
    • عباس میرزا ملک آرا
    • ایرج میرزا جلال الممالک
    • کامران میرزا نایب السلطنه
    • مسعود میرزا ظل السلطان
    • محمد میرزا کاشف السلطنه
    • عبدالحسین میرزا فرمانفرما
    • عبدالمجید میرزا عین الدوله
    • ملک منصور میرزا شعاع السلطنه
    • ابوالفضل میرزا عضدالسلطان
    • ابوالفتح میرزا سالارالدوله

    ============
    ============





    این دوران طولانی صدو چند ساله تحولات و رویدادهای بسیاری در ایران رخ داد که آثار آن هنوز هم در جامعه دیده می شود .
    رهبران قاجار ابتدا قدرت خود را از نظام قبیله ای آغاز کردند ، سرانجام به عنوان پادشاهان ایرانی در سطح جهان شناخته شدند .
    این دوره طولانی و مهم از چند جهت حائز اهمیت است:
    1- در این دوره است که سیاستهای استعماری اروپائیان در ایران نفوذ می کند.
    2- در این دوره ایران وارد جنگهای طولانی با روسیه می شود و در نتیجه بسیاری از مناطق قلمرو حکومتی را از دست می دهد.
    3- در این دوره مرزهای طبیعی ایران تغییر می کند و مناطق زیادی از ایران جدا می شود .
    4- این دوره از لحاظ تحولات فکری و اندیشه‌ای و ساختار حکومتی قابل توجه است .
    5- انقلابات و جشنهایی که در این دوره رخ می دهد ، زمینه ساز تحول اجتماعی – سیاسی عظیمی در ایران می شود .
    6- وجود شخصیتها و روشنفکران و اصلاحگران ، مسائل مهمی را در این دوره ایجاد کرده اند.

    ======




    به طور کلی بررسی قاجاریه بدون تقسیم بندی امکان پذیر نیست زیرا در دوره هر کدام از پادشاهان تحولات و رخدادهایی روی می دهد که با تحولات پادشاه قبلی متفاوت بوده است .
    دوران فرمانروایی قاجاریان بر ایران را به چند مرحله می توان تقسیم کرد :
    مرحله اول قاجاریه در تکاپوی قدرت
    مرحله دوم : شکل گیری رسمی حکومت قاجاریه حکومت آقا محمد خان ( 1203-1212 ه . ق )
    مرحله سوم : تثبیت و استواری حکومت قاجاریان سلطنت فتحعلی شاه ( 1212-1250 ه . ق)
    مرحله چهارم : حکومت محمد شاه
    مرحله پنجم : حکومت ناصر الدین شاه
    مرحله ششم : مظفر الدین شاه
    مرحله هفتم : مشروطه و محمد علی شاه
    مرحله هشتم : استقرار مشروطه و احمد شاه
    ....

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  2. Top | #61

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.78
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    استاد زانیس
    بزم شاه در حرمسرا و رزم سربازان در قفقاز

    بخش هفتم




    زماني که نقشه‌ي تجزيه‌ي ايران به دست دولت‌هاي خارجي کشيده مي‌شد، در درون قصر شاه قاجار نيز نقشه‌ي مسابقه‌ي بزرگ «نرم‌تنان» و مقدمات به اجرا درآمدن آن فراهم مي‌آمد که کمتر از مسابقه‌ي دختر شايسته‌ي جهان در اين دوران، هيجان‌انگيز نبود و مخارج بسياري را بر گُرده‌ي مردم فقير و تهيدست ايران تحميل مي‌کرد.
    آن سال سومين زمستان از سال‌هاي سلطنت «فتحعلي‌شاه» بود. زمستاني سخت که مرگ و مير فراوان به‌دنبال داشت. در اثر ريزش بسيار برف، راهها بسته شده بود و هيزم و آذوقه‌ي کافي در اختيار مردم نبود. علاوه بر سرما و گرسنگي، مردم دچار نوعي بيماري شده بودند که بعدها نام « آنفلوآنزا» به خود گرفت. همه روزه بسياري از مردم فقير در گوشه و کنار پايتخت براثر گرسنگي و سرما جان خود را از دست مي‌دادند. بيماري وبا، تيفوس و طاعون هر چند سال، به جان مردم شبيخون مي‌زد. مردم با قحطي و گرسنگي دست به گريبان بودند و بيگانگان نيز با دسيسه‌هاي گوناگون در پي تجزيه‌ي کشور کمين کرده بودند.
    شاه هوسران قاجار فارغ از غم گرسنگي مردم و مرگ و مير آنها، در ميان زنان حرمسراي خود مي‌لوليد و اشتهاي سيري‌ناپذيرش به دنبال زنان تازه و تجربه‌هاي تازه در زمينه‌هاي جنسي بود. او دور از همه‌ي مرگ و ميرها که بيشترشامل حال کودکان و سالمندان مي‌شد، خود را براي لذت‌بخش‌ترين مسابقه‌ي نرم‌تنان که سوگلي‌هايش آن را ترتيب داده بودند، آماده مي‌کرد.
    قرار بر اين بود که از نقاط گوناگون کشور در اين مسابقه شرکت کنند. همه‌ي برندگان، افتخار صيغه شدن شاهانه را به خود اختصاص مي‌دادند. تصميم گرفته شد که بسياري از دختران درباري و شخصيت‌هاي مهم را به حرمخانه دعوت کنند که پس از صرف ناهار در غروب يک روز جمعه، مسابقه اجرا شود.
    در آن روز، رفت و آمد نوکرها و فراش‌ها و ورود بسياري از زنان و دختران با چادر و روبنده و سوار بر قاطر، خبر از واقعه‌اي تازه مي‌داد. يکي از تالارهاي بزرگ اندرون در قصر«گلستان» به محل برگزاري مسابقه اختصاص داده شده بود. تخت زرين مخصوص جلوس سلطان در قسمت شمالي تالار گذاشته شده بود و روي کف‌پوش عريض و طويلي که قسمت اعظم تالار را پوشانده بود، هزاران تکه‌ از پارچه‌ها‌ي ريز و درشت ابريشمي به چشم مي‌خورد.
    در خلال روز از ميهمانان که بخشي از آن‌‌ها را مادران و خواهران افراد شرکت‌ کننده تشکيل مي‌دادند، با شربت گلاب، آلبالو، بهار نارنج، عرق بيدمشک و ميوه‌هاي فصل و غذاهاي شاهانه پذيرايي مي‌شد. شاه، تنها فرد مذکر اين مجلس بود که به مناسبت مقام خود، محرم همه به حساب مي‌آمد.. مجمعه‌هاي غذاهاي شاهانه به فراواني در سراسر سفره چيده شده‌ بود. نوازندگان نابينا به فرمان شاه با چنگ و رباب و کمانچه و سنتور، بزم شاه را هيجان‌انگيز‌تر مي‌ساختندد و کنيزان سياه‌پوست که از زنگبار و سواحل ماداگاسکار و سودان به ايران آورده شده‌ بودند، قليان و قهوه به حاضران تعارف مي‌کردند.
    در چنين زماني، در منطقه‌ي قفقاز، سربازان ايراني در آن زمستان سرد و مردافکن که فاقد لباس گرم بودند از سرما به خود مي‌پيچيدند و يکي پس از ديگري بر اثر بيماري جان خود را از دست مي‌دادند. از سوي ديگر، در چنين جشني است که شاه قاجار، شيفته‌ي دختري مي‌شود که در چند متري اونشسته است.
    پس از برگزاري مسابقه زماني مي‌رسد که شاه بايد جوايز را به برنده يا برندگان بدهد. اما او خشمگين مي‌شود و از دادن جوايز به دختران خودداري کرده و با قهر به اندرون مي‌رود. در اين ميان، تنها يکي از سوگلي‌هاي او مي‌فهمد که دليل رنجش شاه، برنده نشدن همان دختري بوده که بيش از ديگران نظر او را به خود جلب کرده‌ است.
    آن شب دختران و زناني که از راه دور آمده بودند شب را در حرمخانه‌ي گرم و روشن دربار«فتحعلي‌شاه» ماندند. زنان حرم درصدد رفع کدورت شاهانه بر‌آمدند و به همين دليل، دختر مورد نظر او را که «جميله» نام داشت براي پذيرايي و ورود به حرم شاه آماده کردند.
    سلطان قاجار با ديدن او مي‌گويد حيف است که نام چنين لعبتي «جميله» باشد. از امروز نام او را «گُلبَدَن» مي‌گذاريم. آنگاه شعري را که در وصف او سروده بود براي حاضران مي‌خواند:
    قـــامت مـــوزون تو قــد صنوبـــــر شکست
    خنده‌ي شيرين تو، قيمت شکــر شکست
    ماه قصب‌پوش من طرف کله برشکست
    زلف سمن‌ساي او غاليه‌ را برشکست
    طُــــره‌ي پرچين او بوي ز سنبل بَرَد
    کاکــــل مشکين او رونق عنبر شکست
    ساقي بي‌رحم چــون دور به خاقان رسيد
    هم مي و پيمانه ريخت هم خُم و ساغر شکست



    ادامه دارد ...


    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  3. Top | #62

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.78
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    تاريخ ناگفته‌ي حرمسراهاي ايراني

    بخش هشتم


    سرگذشت زنان حرمسراهاي شاهان ايران، بخشي از سرگذشت زنان کشور ماست که کمتر بدان پرداخته شده‌است. اين بخش از تاريخ ايران، نتايج ويرانگر و دردناکي براي مردم نيز به‌دنبال داشته است. اين همه فاجعه و بلا، حاصل خوش‌گذراني، بي‌تدبيري و زنبارگي بخشي از شاهان کشور ما، بويژه شاهان قاجار بوده‌است.
    اين مسائل در زماني رخ مي‌دهد که ايران در بدترين و در عين‌حال حساس‌ترين دوره‌ي تاريخي خود به سر مي‌برد. درست زماني که بخش بزرگي از جهان با کاروان بيداري رو به پيش دارد، ايران در معرض تجاوز دوگانه‌اي قرار گرفته است. تجاوز از درون به وسيله‌ي حاکمان آن و تجاوز از بيرون به دليل هموار بودن راه و آماده بودن همه‌ي امکانات براي تصرف بخش‌هايي از خاک يک کشور.
    البته نبايد اين نکته را انکار کرد که حتي استقرار چنان حکومتي در ايران، حاصل عوامل ديگري بوده است که آن عوامل، بخشي ريشه در گذشته‌ي تاريخ ايران دارد و شماري ريشه در همان زمان. «فتحعلي‌شاه» و ديگر سران سلسله‌ي قاجار نيز فرزندان ناداني فاجعه بار تاريخي و اجتماعي همان کشورند. آنان اگر از تربيت و آموزشي درست برخوردار بودند چه بسا هم مي توانستند به قول معروف، صد در دنيا و هزار در آخرت نصيب خويش کنند، هم به حال و روز مردم برسند و هم در حرمسراي شاهي در ميان لذت هاي انساني و حيواني بيهوش شوند.
    زنان حرم شاهي به عنوان انسان هايي اسير، بي اراده و ابزار کوتاه مدت دست شاه، چه بسا آرزو مي کردند که در روستايي دور از زرق و برق حرم شاهي زندگي کنند و تا آن حد بازيچه‌ي مقررات فاسد، غير انساني و ساينده‌ي مردان زور و زر نباشند. حتي کساني که در مسابقه‌‌ي نرم تنانه‌ي حرمسراي شاهي شرکت مي‌کردند، چه بسا نه از سر سيري و يا براي خوش‌گذراني در حرم شاهي بوده است. به عنوان نمونه مي‌توان به همان دخترکي اشاره کرد که شاه به علت برنده نشدن او، سخت آشفته خاطر شده بود. اين دختر براي سوگلي شاه تعريف مي‌کند که او براي گريز از بدبختي و فقر، رو به دشمن خاندان خود آورده است:
    «من با اميد فراواني در اين مسابقه شرکت کردم. خانواده‌ام در جريان جنگ‌هاي قبله‌‌ي عالم با «حسينقلي خان» از هستي ساقط شدند. در اين ميان تنها من بودم که مي‌توانستم با جلب توجه و ترحم شاه، مانع از نابودي قطعي خانواده‌ام شوم. برادرهايم به دستور قبله‌ي عالم کور شدند و مادر و خواهرهايم در بدترين وضع بسر مي‌برند. فکر کردم اگر در اين مسابقه برنده شوم، با پول قابل توجهي که دريافت مي‌کنم مي توانم وضع نابسامان خانواده‌ام را، ساماني ببخشم و ضمناً جهيزيه‌ي خوبي نيز براي خودم تهيه کنم.»
    تشريفات حرمخانه روز به روز پيچيده‌تر مي‌شود. اسراف در همه‌ي عرصه‌ها از زرق و برق گرفته تا نوشيدني‌ها و خوردني‌ها، هيچ مرزي نمي‌شناسد. از طرف ديگر نيروهاي جنگي تزار روس که از «قفقاز» به سوي جنوب روانه شده‌اند، جز ويراني، کشتار، دربدري و وحشت عظيم براي مردم ايران که هيچ پناهگاه نظامي و سياسي قدرتمندي ندارند، چيز ديگري از خود به جاي نمي‌گذارند.
    تاريخ شهرياران و خلفاي عثماني که داراي حرمسرا بوده‌اند، حکايت از آن دارد که آنان، شب‌ها را براي تمدد اعصاب و رفع خستگي از کارهاي اداري و سياسي، به تنهايي به خوابگاه مي‌‌رفته‌اند تا کسي مزاحمشان نشود. اما شاه قاجار مقرر مي‌سازد که هر شب شش تا هشت زن در خوابگاه او، تا صبح حضور داشته باشند. بعضي از اين زنان براي شاه قصه مي‌گويند و برخي آواز مي‌خوانند.


    «فتعلي‌شاه» به چنان حال و هوايي رسيده بود که هيچ نيرويي نمي‌توانست اراده‌ي او را سد ‌کند. اين ويژگي چنان قوت گرفته بود که سخن‌گفتن برخلاف خواسته‌ي او، کفر به حساب مي‌آمد. روزي که او از شدت خشم، زبان و بيني «حاج ميرزا ابراهيم کلانتر» (اعتمادالدوله، صدراعظم) را بريد و خود او را در ديگ آب جوش انداخت، حتي يک نفر از بزرگان کشور جرأت نکردند وساطت کرده يا از او حمايت کنند و يا حتي خدمت‌ها و کوشش‌هاي او را در برقراري سلطنت قاجار به او يادآور شوند! از ياد نبريم که حاج ابراهيم کلانتر، صرف نظر از همه‌ي سمت‌هايي که داشت و کارهايي که کرده بود، نقش استاد و تربيت کننده‌ي شخص شاه را نيز در دوران رشد او به عهده داشته بود.
    کنيزان سياه‌پوستِ دربار به هنگام ميان‌سالي و کهولت اجازه مي‌يافتند از قصر خارج شوند و براي خود، زندگي و سر و ساماني خارج از ديوارهاي حرم فراهم آورند. اما بيچاره غلامان و خواجه‌هاي سياه و سفيد، کوچک‌ترين اميدي به آينده نداشتند. آنان اگر از دام تصفيه‌هاي خونين حرمخانه جان سالم بدر مي‌بردند، يا به جرم همدستي با زنان خائن يا کمک به فرار آنان از حصارهاي حرمسرا، به قتل نمي‌رسيدند، تا آخر عمر پشت ديوارهاي حرمخانه مي‌ماندند و مي‌پوسيدند.
    «فتحعلي‌شاه»، سال نخست سلطنت خود را با درهم کوبيدن قيام‌ها و نهضت‌هاي جاه‌طلبانه‌ي سرداران و متنفذين محلي به پايان رساند. هفته‌اي نبود که چندتن از گردن‌کشان، گردن زده نشوند. روزي نبود که دو سه تن از ياغيان در ميان آجرهاي ديوار گذاشته نشوند و زنده به‌گور نگردند. و يادستور اعدام، کور کردن، عقيم کردن و سنگ‌چين کردن دشمنانش به طور مرتب صادر نشود.
    در همين زمان، قحطي، جان انسان ها را همچون برگ پاييز درو مي‌کرد. مهاجمان و راهزنان، فرصت را غنيمت مي شمردند و با هجوم به خانه‌هاي مردم بي‌دفاع، آنان را از هستي اندک باقي مانده‌شان محروم مي‌ساختند. از سوي ديگر اقوام ساکنان شمال شرقي کشور، هرسال به خراسان و گرگان و مازندران يورش مي‌بردند و شمار بسياري از مردم را به‌عنوان برده، در بازارهاي «خيوه» و «خوارزم» مي‌فروختند.
    قدرتمندان مي‌کشتند و مي‌بردند و مردم بي‌دفاع، کشته مي‌شدند و به غارت مي‌رفتند. قانون جنگل در سراسر خاک ايران، نکته به نکته، مو به مو، اجرا مي‌شد.

    ادامه دارد...

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  4. Top | #63

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.78
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    تاريخ ناگفته‌ي حرمسراهاي ايراني

    بخش هشتم


    سرگذشت زنان حرمسراهاي شاهان ايران، بخشي از سرگذشت زنان کشور ماست که کمتر بدان پرداخته شده‌است. اين بخش از تاريخ ايران، نتايج ويرانگر و دردناکي براي مردم نيز به‌دنبال داشته است. اين همه فاجعه و بلا، حاصل خوش‌گذراني، بي‌تدبيري و زنبارگي بخشي از شاهان کشور ما، بويژه شاهان قاجار بوده‌است.
    اين مسائل در زماني رخ مي‌دهد که ايران در بدترين و در عين‌حال حساس‌ترين دوره‌ي تاريخي خود به سر مي‌برد. درست زماني که بخش بزرگي از جهان با کاروان بيداري رو به پيش دارد، ايران در معرض تجاوز دوگانه‌اي قرار گرفته است. تجاوز از درون به وسيله‌ي حاکمان آن و تجاوز از بيرون به دليل هموار بودن راه و آماده بودن همه‌ي امکانات براي تصرف بخش‌هايي از خاک يک کشور.
    البته نبايد اين نکته را انکار کرد که حتي استقرار چنان حکومتي در ايران، حاصل عوامل ديگري بوده است که آن عوامل، بخشي ريشه در گذشته‌ي تاريخ ايران دارد و شماري ريشه در همان زمان. «فتحعلي‌شاه» و ديگر سران سلسله‌ي قاجار نيز فرزندان ناداني فاجعه بار تاريخي و اجتماعي همان کشورند. آنان اگر از تربيت و آموزشي درست برخوردار بودند چه بسا هم مي توانستند به قول معروف، صد در دنيا و هزار در آخرت نصيب خويش کنند، هم به حال و روز مردم برسند و هم در حرمسراي شاهي در ميان لذت هاي انساني و حيواني بيهوش شوند.
    زنان حرم شاهي به عنوان انسان هايي اسير، بي اراده و ابزار کوتاه مدت دست شاه، چه بسا آرزو مي کردند که در روستايي دور از زرق و برق حرم شاهي زندگي کنند و تا آن حد بازيچه‌ي مقررات فاسد، غير انساني و ساينده‌ي مردان زور و زر نباشند. حتي کساني که در مسابقه‌‌ي نرم تنانه‌ي حرمسراي شاهي شرکت مي‌کردند، چه بسا نه از سر سيري و يا براي خوش‌گذراني در حرم شاهي بوده است. به عنوان نمونه مي‌توان به همان دخترکي اشاره کرد که شاه به علت برنده نشدن او، سخت آشفته خاطر شده بود. اين دختر براي سوگلي شاه تعريف مي‌کند که او براي گريز از بدبختي و فقر، رو به دشمن خاندان خود آورده است:
    «من با اميد فراواني در اين مسابقه شرکت کردم. خانواده‌ام در جريان جنگ‌هاي قبله‌‌ي عالم با «حسينقلي خان» از هستي ساقط شدند. در اين ميان تنها من بودم که مي‌توانستم با جلب توجه و ترحم شاه، مانع از نابودي قطعي خانواده‌ام شوم. برادرهايم به دستور قبله‌ي عالم کور شدند و مادر و خواهرهايم در بدترين وضع بسر مي‌برند. فکر کردم اگر در اين مسابقه برنده شوم، با پول قابل توجهي که دريافت مي‌کنم مي توانم وضع نابسامان خانواده‌ام را، ساماني ببخشم و ضمناً جهيزيه‌ي خوبي نيز براي خودم تهيه کنم.»
    تشريفات حرمخانه روز به روز پيچيده‌تر مي‌شود. اسراف در همه‌ي عرصه‌ها از زرق و برق گرفته تا نوشيدني‌ها و خوردني‌ها، هيچ مرزي نمي‌شناسد. از طرف ديگر نيروهاي جنگي تزار روس که از «قفقاز» به سوي جنوب روانه شده‌اند، جز ويراني، کشتار، دربدري و وحشت عظيم براي مردم ايران که هيچ پناهگاه نظامي و سياسي قدرتمندي ندارند، چيز ديگري از خود به جاي نمي‌گذارند.
    تاريخ شهرياران و خلفاي عثماني که داراي حرمسرا بوده‌اند، حکايت از آن دارد که آنان، شب‌ها را براي تمدد اعصاب و رفع خستگي از کارهاي اداري و سياسي، به تنهايي به خوابگاه مي‌‌رفته‌اند تا کسي مزاحمشان نشود. اما شاه قاجار مقرر مي‌سازد که هر شب شش تا هشت زن در خوابگاه او، تا صبح حضور داشته باشند. بعضي از اين زنان براي شاه قصه مي‌گويند و برخي آواز مي‌خوانند.


    «فتعلي‌شاه» به چنان حال و هوايي رسيده بود که هيچ نيرويي نمي‌توانست اراده‌ي او را سد ‌کند. اين ويژگي چنان قوت گرفته بود که سخن‌گفتن برخلاف خواسته‌ي او، کفر به حساب مي‌آمد. روزي که او از شدت خشم، زبان و بيني «حاج ميرزا ابراهيم کلانتر» (اعتمادالدوله، صدراعظم) را بريد و خود او را در ديگ آب جوش انداخت، حتي يک نفر از بزرگان کشور جرأت نکردند وساطت کرده يا از او حمايت کنند و يا حتي خدمت‌ها و کوشش‌هاي او را در برقراري سلطنت قاجار به او يادآور شوند! از ياد نبريم که حاج ابراهيم کلانتر، صرف نظر از همه‌ي سمت‌هايي که داشت و کارهايي که کرده بود، نقش استاد و تربيت کننده‌ي شخص شاه را نيز در دوران رشد او به عهده داشته بود.
    کنيزان سياه‌پوستِ دربار به هنگام ميان‌سالي و کهولت اجازه مي‌يافتند از قصر خارج شوند و براي خود، زندگي و سر و ساماني خارج از ديوارهاي حرم فراهم آورند. اما بيچاره غلامان و خواجه‌هاي سياه و سفيد، کوچک‌ترين اميدي به آينده نداشتند. آنان اگر از دام تصفيه‌هاي خونين حرمخانه جان سالم بدر مي‌بردند، يا به جرم همدستي با زنان خائن يا کمک به فرار آنان از حصارهاي حرمسرا، به قتل نمي‌رسيدند، تا آخر عمر پشت ديوارهاي حرمخانه مي‌ماندند و مي‌پوسيدند.
    «فتحعلي‌شاه»، سال نخست سلطنت خود را با درهم کوبيدن قيام‌ها و نهضت‌هاي جاه‌طلبانه‌ي سرداران و متنفذين محلي به پايان رساند. هفته‌اي نبود که چندتن از گردن‌کشان، گردن زده نشوند. روزي نبود که دو سه تن از ياغيان در ميان آجرهاي ديوار گذاشته نشوند و زنده به‌گور نگردند. و يادستور اعدام، کور کردن، عقيم کردن و سنگ‌چين کردن دشمنانش به طور مرتب صادر نشود.
    در همين زمان، قحطي، جان انسان ها را همچون برگ پاييز درو مي‌کرد. مهاجمان و راهزنان، فرصت را غنيمت مي شمردند و با هجوم به خانه‌هاي مردم بي‌دفاع، آنان را از هستي اندک باقي مانده‌شان محروم مي‌ساختند. از سوي ديگر اقوام ساکنان شمال شرقي کشور، هرسال به خراسان و گرگان و مازندران يورش مي‌بردند و شمار بسياري از مردم را به‌عنوان برده، در بازارهاي «خيوه» و «خوارزم» مي‌فروختند.
    قدرتمندان مي‌کشتند و مي‌بردند و مردم بي‌دفاع، کشته مي‌شدند و به غارت مي‌رفتند. قانون جنگل در سراسر خاک ايران، نکته به نکته، مو به مو، اجرا مي‌شد.

    ادامه دارد...

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  5. Top | #64

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.78
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    تاريخ ناگفته‌ي حرمسراهاي ايراني

    بخش هشتم


    سرگذشت زنان حرمسراهاي شاهان ايران، بخشي از سرگذشت زنان کشور ماست که کمتر بدان پرداخته شده‌است. اين بخش از تاريخ ايران، نتايج ويرانگر و دردناکي براي مردم نيز به‌دنبال داشته است. اين همه فاجعه و بلا، حاصل خوش‌گذراني، بي‌تدبيري و زنبارگي بخشي از شاهان کشور ما، بويژه شاهان قاجار بوده‌است.
    اين مسائل در زماني رخ مي‌دهد که ايران در بدترين و در عين‌حال حساس‌ترين دوره‌ي تاريخي خود به سر مي‌برد. درست زماني که بخش بزرگي از جهان با کاروان بيداري رو به پيش دارد، ايران در معرض تجاوز دوگانه‌اي قرار گرفته است. تجاوز از درون به وسيله‌ي حاکمان آن و تجاوز از بيرون به دليل هموار بودن راه و آماده بودن همه‌ي امکانات براي تصرف بخش‌هايي از خاک يک کشور.
    البته نبايد اين نکته را انکار کرد که حتي استقرار چنان حکومتي در ايران، حاصل عوامل ديگري بوده است که آن عوامل، بخشي ريشه در گذشته‌ي تاريخ ايران دارد و شماري ريشه در همان زمان. «فتحعلي‌شاه» و ديگر سران سلسله‌ي قاجار نيز فرزندان ناداني فاجعه بار تاريخي و اجتماعي همان کشورند. آنان اگر از تربيت و آموزشي درست برخوردار بودند چه بسا هم مي توانستند به قول معروف، صد در دنيا و هزار در آخرت نصيب خويش کنند، هم به حال و روز مردم برسند و هم در حرمسراي شاهي در ميان لذت هاي انساني و حيواني بيهوش شوند.
    زنان حرم شاهي به عنوان انسان هايي اسير، بي اراده و ابزار کوتاه مدت دست شاه، چه بسا آرزو مي کردند که در روستايي دور از زرق و برق حرم شاهي زندگي کنند و تا آن حد بازيچه‌ي مقررات فاسد، غير انساني و ساينده‌ي مردان زور و زر نباشند. حتي کساني که در مسابقه‌‌ي نرم تنانه‌ي حرمسراي شاهي شرکت مي‌کردند، چه بسا نه از سر سيري و يا براي خوش‌گذراني در حرم شاهي بوده است. به عنوان نمونه مي‌توان به همان دخترکي اشاره کرد که شاه به علت برنده نشدن او، سخت آشفته خاطر شده بود. اين دختر براي سوگلي شاه تعريف مي‌کند که او براي گريز از بدبختي و فقر، رو به دشمن خاندان خود آورده است:
    «من با اميد فراواني در اين مسابقه شرکت کردم. خانواده‌ام در جريان جنگ‌هاي قبله‌‌ي عالم با «حسينقلي خان» از هستي ساقط شدند. در اين ميان تنها من بودم که مي‌توانستم با جلب توجه و ترحم شاه، مانع از نابودي قطعي خانواده‌ام شوم. برادرهايم به دستور قبله‌ي عالم کور شدند و مادر و خواهرهايم در بدترين وضع بسر مي‌برند. فکر کردم اگر در اين مسابقه برنده شوم، با پول قابل توجهي که دريافت مي‌کنم مي توانم وضع نابسامان خانواده‌ام را، ساماني ببخشم و ضمناً جهيزيه‌ي خوبي نيز براي خودم تهيه کنم.»
    تشريفات حرمخانه روز به روز پيچيده‌تر مي‌شود. اسراف در همه‌ي عرصه‌ها از زرق و برق گرفته تا نوشيدني‌ها و خوردني‌ها، هيچ مرزي نمي‌شناسد. از طرف ديگر نيروهاي جنگي تزار روس که از «قفقاز» به سوي جنوب روانه شده‌اند، جز ويراني، کشتار، دربدري و وحشت عظيم براي مردم ايران که هيچ پناهگاه نظامي و سياسي قدرتمندي ندارند، چيز ديگري از خود به جاي نمي‌گذارند.
    تاريخ شهرياران و خلفاي عثماني که داراي حرمسرا بوده‌اند، حکايت از آن دارد که آنان، شب‌ها را براي تمدد اعصاب و رفع خستگي از کارهاي اداري و سياسي، به تنهايي به خوابگاه مي‌‌رفته‌اند تا کسي مزاحمشان نشود. اما شاه قاجار مقرر مي‌سازد که هر شب شش تا هشت زن در خوابگاه او، تا صبح حضور داشته باشند. بعضي از اين زنان براي شاه قصه مي‌گويند و برخي آواز مي‌خوانند.


    «فتعلي‌شاه» به چنان حال و هوايي رسيده بود که هيچ نيرويي نمي‌توانست اراده‌ي او را سد ‌کند. اين ويژگي چنان قوت گرفته بود که سخن‌گفتن برخلاف خواسته‌ي او، کفر به حساب مي‌آمد. روزي که او از شدت خشم، زبان و بيني «حاج ميرزا ابراهيم کلانتر» (اعتمادالدوله، صدراعظم) را بريد و خود او را در ديگ آب جوش انداخت، حتي يک نفر از بزرگان کشور جرأت نکردند وساطت کرده يا از او حمايت کنند و يا حتي خدمت‌ها و کوشش‌هاي او را در برقراري سلطنت قاجار به او يادآور شوند! از ياد نبريم که حاج ابراهيم کلانتر، صرف نظر از همه‌ي سمت‌هايي که داشت و کارهايي که کرده بود، نقش استاد و تربيت کننده‌ي شخص شاه را نيز در دوران رشد او به عهده داشته بود.
    کنيزان سياه‌پوستِ دربار به هنگام ميان‌سالي و کهولت اجازه مي‌يافتند از قصر خارج شوند و براي خود، زندگي و سر و ساماني خارج از ديوارهاي حرم فراهم آورند. اما بيچاره غلامان و خواجه‌هاي سياه و سفيد، کوچک‌ترين اميدي به آينده نداشتند. آنان اگر از دام تصفيه‌هاي خونين حرمخانه جان سالم بدر مي‌بردند، يا به جرم همدستي با زنان خائن يا کمک به فرار آنان از حصارهاي حرمسرا، به قتل نمي‌رسيدند، تا آخر عمر پشت ديوارهاي حرمخانه مي‌ماندند و مي‌پوسيدند.
    «فتحعلي‌شاه»، سال نخست سلطنت خود را با درهم کوبيدن قيام‌ها و نهضت‌هاي جاه‌طلبانه‌ي سرداران و متنفذين محلي به پايان رساند. هفته‌اي نبود که چندتن از گردن‌کشان، گردن زده نشوند. روزي نبود که دو سه تن از ياغيان در ميان آجرهاي ديوار گذاشته نشوند و زنده به‌گور نگردند. و يادستور اعدام، کور کردن، عقيم کردن و سنگ‌چين کردن دشمنانش به طور مرتب صادر نشود.
    در همين زمان، قحطي، جان انسان ها را همچون برگ پاييز درو مي‌کرد. مهاجمان و راهزنان، فرصت را غنيمت مي شمردند و با هجوم به خانه‌هاي مردم بي‌دفاع، آنان را از هستي اندک باقي مانده‌شان محروم مي‌ساختند. از سوي ديگر اقوام ساکنان شمال شرقي کشور، هرسال به خراسان و گرگان و مازندران يورش مي‌بردند و شمار بسياري از مردم را به‌عنوان برده، در بازارهاي «خيوه» و «خوارزم» مي‌فروختند.
    قدرتمندان مي‌کشتند و مي‌بردند و مردم بي‌دفاع، کشته مي‌شدند و به غارت مي‌رفتند. قانون جنگل در سراسر خاک ايران، نکته به نکته، مو به مو، اجرا مي‌شد.

    ادامه دارد...

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  6. Top | #65

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.78
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    آقا محمد خان قاجار فرزند ارشد محمد حسن خان قاجار از ايل آشاق‌باش مي‌باشد كه ديديم بعد از شكست محمد‌حسن خان و كشته شدن وي آقا محمد خان و ديگر برادرانش به پناهگاه سنتي ايل قاجار يعني تركمن‌صحرا رفتند و در پناه تركمنها ماوي گزيدند. سپس به علت خويشاوندي سببي كه با كريم خان زند – به علت ازدواج كريم خان با دختر محمد حسن‌خان – پيدا كردند، آقا محمد خان به دربار كريم خان رفت و تا مرگ كريم خان در شيراز در دربار وي به سر برد.

    آقا محمد خان قاجار بر اثر از دست دادن غريزة جنسي، بسيار سنگدل و بيرحم و كينه‌توز و انتقامجو و براي رسيدن به مقام سلطنت از هيچ عمل پست و شرم‌آوري استنكاف نكرد از جمله رفتار ظالمانه و شنيع وي با لطف‌علي‌خان زند و قتل و يا كور كردن برادرانش كه به قساوت و سنگدلي اين خواجه قاجاري صحّه مي‌گذارد.

    تركمنها آقا محمد‌خان قاجار را آخته (اَخته) شاه مي‌خواندند. آقا محمد خان پس از وفات وكيل‌الرعايا – كه در دربار وي بين شاهزادگان و فرمانروايان زندي آشوب و اغتشاش ايجاد شده بود – فرصت را مغتنم شمرد واز شيراز فرار كرد و به استراباد رفت و به اميد جمع‌آوري لشكر بين قاجارهاي آشاق باش و متحدانش (تركمنها) رفت. هدف خواجه قاجار متحد كردن دو ايل آشاق باش و يوقاري باش قاجار و نيز تركمنهاي يموت و گوگلان بود كه در اختلاف دائمي به سر مي‌بردند و با ايجاد اتحاد بين آنها زمينه قيام و شورش بر عليه زنديان ايجاد كرد تا در آينده با كمك لشكريان قاجاري و تركمنهاي گوگلان و يموت زمام امور ايران را در دست گرفت. ايران در آن زمان به علت اختلاف بين شاهزادگان زندي و ديگر حكام ولايات دستخوش آشوب و هرج و مرج شده بود و اين آشوب تماميت ارضي ايران را به خطر مي‌انداخت زيرا باز هم مثل دوران اواخر صفوي ايران از طرف همسايگان شمالي و شرقي و غربي در امنيت كامل نبود و در معرض تهديد دشمنان قرار گرفته و در همين ايام بود كه آقا محمد خان قاجار – كه مردي مستعد و لايق جهت حفظ ايران از تعرضات همسايگان بود – با اقتدار كامل به كمك نيروي قاجار و تركمنهاي يموت و گوگلان ظهور كرد. و اگر بيرحمي و سنگدلي خواجه قاجار را در نظر نگيريم او را مردي خواهيم يافت كه با اقتدار كامل و با درايت و تفكر شگفت‌انگيز توانست در مقابل تهديدات همسايگان ايران. تماميت ارضي كشور را حفظ نمايد و شايد اگر آقا محمد‌خان و لشكريان تركمنش نبودند امروز ايراني باقي نمي‌ماند و در بين عثماني و روس و افغانها تقسيم مي‌شد و در نهايت بدست روس و انگليس مي‌افتاد.
    در حفظ تماميت ارضي ايران و پيروزيهاي آقا محمد خان تركمنها نقش عمده‌اي ايفا نمودند و خواجه قاجار توانست به كمك نيروهاي تركمن بر بسياري از دشمنان فائق آيد. اما بعد از رسيدن به سلطنت ازنيروهاي تركمن كاسته شد. زيرا آقا محمد خان در صدد قلع و قمع آنها برآمد و از اينرو قلمرو شمالي حكومت قاجار در نواحي گرگان (گنبد كاووس فعلي) به حالت تزلزل افتاد و بعد از وي جانشينان آقا محمد خان نيز سياست خصمانه‌اي با تركمنها در پيش گرفتند و شايد اين بزرگترين اشتباه قاجارها بود كه لشكريان لايق تركمن را از خود دور ساختند و بدينوسيله حكومت خود را ضعيف نمودند و حتي نتوانستند رد مقابل تعرضات روس و عثماني دوام بياورند و در آخر‌الامر بر اثر حملات پي‌در پي روس و تهديدات انگليس قسمت‌هاي مختلف ايران را تجزيه نمودند. آنها اگر مانند گذشته از لشكريان تركمن استفاده مي‌نمودند و در صدد جلب آنها برمي‌آمدند مي‌توانستند در بسياري از مواقع بر دشمنان فائق آيند. چنانچه در دورة ناصرالدينشاه تركمنها به تنهايي توانستند نيروهاي روسي را در آشوراده تارو مار نمايند . در حاليكه حكومت قاجار از عهدة آن نمي‌توانست برآيد.


    ولي براستي كه آقا محمد خان بسياري از پيروزيهاي خود را با تكيه بر نيروهاي تركمن كسب نمود. چنانكه مي‌دانيم اقا محمد خان بعد از فرار از شيراز يكراست به طرف استراباد و تركمنها آمد و از آنها نيروي قدرتمندي را تشكيل داد. گلي مي‌نويسد: «آقا محمد خان پسر محمد حسن خان كه در دربار كريم خان به عنوان گروگان زندگي مي‌كرد همين كه كريم خان درگذشت به بهانه شكار از قلعه خارج شد و به استراباد آمد. اولين اقدام او متحد كردن دو قبيله «يوخاري باش» و «اشاق باش» و سپس متحد شدن با ايل تركمن و آوردن آنها به قشون خود بود. در اين ايام لطف‌علي خان زند آخرين بازمانده زند آنچنان درگير مسائل داخلي بود كه بناگاه با قدرت محمد خان روبرو مي‌شود» . در نبرد بين خواجه قاجار با لطف‌علي خان زند نيز تركمنهاي بسياري شركت داشتند و نيروهاي عمدة خان قاجار را تشكيل مي‌دادند. گلي به نقل از وامبري مي‌نويسد: «در محاصره بم و فرمانشير كه توسط قدرت آقا محمد خان انجام گرفت لطف علي خان زند مقاومت عجيبي كرد ولي مردم از ترس آقا محمد خان كه كرمان را به شهر كوران بدل ساخته بو قلعه را گشودند و تركمن‌ها مانند مور و ملخ به داخل شهر ريختند و همين تركمنها بودند كه شاهزاده دلير زند را دستگير كرده تاج سلطنت به آقا محمد‌خان سپردند» .

    بدين ترتيب تركمن‌ها با دستگيري لطف‌علي خان زند و پيروز كردن آقا محمد خان صفحه‌اي جديد بر سرنوشت ايران باز نمودند كه به نفع خاندان قاجار رقم مي‌زد و اگر اين نيروها نبود براستي كه آقامحمدخان نمي‌توانست به چنين پيروزيهايي دست يابد.


    بر اين اساس آقا محمد خان قاجار پس از پيروزي، اراضي حاصلخيز دشت گرگان را در اختيار تركمنها گذاشت تا در آنجا به امر زراعت بپردازند واين بخشش به پاس زحمات آنها در جهت رسيدن خواجه قاجاري به حكومت ايران بود. «و تركمنها در اوائل سلطنت وي نقش عمده‌اي در امور حكومتي از قبيل داروغه‌گي استراباد ]ايفا نمودند[ و حتي براي سران ايل تركمن مستمري تعيين مي‌شد. ولي در ادوار بعدي حكام محلي رابطه بين تركمنها و جكومت مركزي را بهم مي‌زنند و از آنها ماليات زياد طلب مي‌كنند و تركمنها به آنها باج نداده و بر فرمانهاي آنها عمل نمي‌كنند» . و اين دشمني را حكام محلي با رساندن اخبار دروغ به حكومت قاجار - مبني بر اغتشاش و ناامني در منطقه و شورش تركمنها - ايجاد مي‌نمودند. و آقا محمد خان نيز بعد از تثبيت قدرت بوسيلة تركمن‌ها، آنها را تنها گذاشت و ناجوانمردانه به قلع و قمع تركمنها پرداخت و سلاطين بعدي نيز با روش خصمانه با آنها رفتار كردند. بطوري كه تركمنها از قاجاريان بيزار شدند و تا آخر حكومت قاجار حتي اگر كوچكترين قيام برعليه آن حكومت شكل مي‌گرفت تركمنها در آن شركت مي‌جستند و بطور كلي وضعيت تركمنها باز هم در دوران حكومت آقا محمد خان و اوايل حكومت فتحعليشاه نسبت به دوره‌هاي بعدي بهتر بوده است. وامبري مي‌نويسد «اگر شمشير تركمنها نبود آغا محمد خان هرگز موفق نمي‌شد. ]حكومت[ خاندان خود را برقرار كند. چادرنشينان ]تركمن[ اين مطلب را بخوبي مي‌دانند و غالباً از بي‌وفايي قاجاريه كه از زمان فتحعليشاه بكلي آنها را رها نموده و حتي مستمري قانوني ساليانة بعضي ار رؤساي آنها را قطع كرده‌اند شكايت دارند» .


    البته اگر صفحات تاريخ را ورق زنيم درمي‌يابيم كه سنت حاكمان و قدرت طلبان ستمگر اين است كه براي رسيدن به مقاصد خود گروهي را مي‌فريبند و براي دستيابي به قدرت نهايت استفاده را از آنها مي‌نمايند. اما پس از كسب مقام و مرتبه ياران ديروز خويش را فراموش مي‌كنندو يا حتي بخاطر ترس از قدرت آنها به قلع و قمعشان مي‌پردازند و يا با ظلم و زور تحت استيلاي خويش درمي‌آورند.

    آقا محمد خان قاجار كه يكي از بي‌رحم‌ترين گردنكشان تاريخ است پس از رسيدن به قدرت براي تثبيت قدرت خويش تمام موانع سر راه خود را با بي‌رحمي منحصر به فرد از ميان برداشت. وي كه مي‌دانست اگر تركمنها در اتحاد دائمي به سر ببرند در آينده حكومت او را دچار اشكال خواهند ساخت به اختلاف ميان آنها دامن زد و با كوچكترين بهانه به طرف آنها حمله نمود و البته باز تا آخر عمر در لشكر خود از نيروي جنگي تركمن بهره برد و با اختلاف ميان تركمنها و با مشاهده ضعف آنها – كه تركمنها پراكنده شده بودند – يكباره حملة بي‌رحمانه‌اي را به ظهور رسانيد كه زمينه دشمني قاجارها و تركمنها را تا پايان عصر قاجار ايجاد نمود كه عاقبت حكومت قاجار با دشمني تركمنها دچار مشكلات فراواني شدند كه در جاي خود ذكر مي‌كنيم.


    خواجه قاجار در اين حمله نهايت سنگدلي و بي‌رحمي را به نمايش گذاشت و بر جان و مال و ناموس تركمنها رحم نكرد و در دروازة استراباد با سر تركمنها كله مناره‌اي ساخت و اموال و اثقال آنها را به يغما برد

    تأسيس سلسله قاجاريه

    توضيحي در مورد كلمه ايل اشاقه باش، ص 3: پس از استقرار ايل قاجار در گرگان، آنان در كنار رود گرگان و اترك ساكن شدند. پس از چندي ميان ساكنان دو طرف رود گرگان اختلافاتي پيدا شد و در نتيجه بزرگان ايل حد فاصلي براي زندگي دو دسته تعيين كردند كه عبارت از رود گرگان بود و به اين ترتيب به دسته اي كه در قسمت بالاي رود ساكن بودند به يوخاري باش، و دسته اي كه در قسمت پايين رود بودند به اشاقه باش معروف شدند. در زبان تركي يخاري به معني بالا و اشاقه به معني پايين است. همچنين به دليل نوع دامهايي كه نگهداري مي كردند يخاري باشها به دولو(شترداران) و اشاقه باشها به قويونلو(گوسفند داران) نيز خوانده مي شوند. آقا محمدخان قاجار از دسته ي اخير ايل قاجار بوده است.

    ارمنستان: ناحيه اي در آسياي غربي، از شمال به گرجستان، از مشرق به بحر خزر، از جنوب به دره علياي دجله و از مغرب به دره فرات غربي يا قره سود محدود است. ارمنستان نجدي است كوهستاني و گودترين نقطه آن درياچه وان مي باشد. ارمنستان در دوره قبل از اسلام مدتها جزو ايران و گاه جزو امپراتوري روم محسوب مي شد. بعدها مستقل گرديد و سپس به سه بخش بين عثماني، روسيه و ايران تقسيم شد. از 1918م. تا 1921م. مجدداً استقلال يافت و سپس قسمتي از آن تحت تسلط تركان و قسمتي تحت تسلط روسها درآمد. توضيح از فرهنگ معين، ج5. ص 124


    آقا محمد خان قاجار:

    وي فرزند محمد حسن قاجار بود و گفته شده كه در هنگامي كه سپاهيان عادلشاه افشار در سال 1161 هجري قمري به گرگان تاختند. ضمن دستگير كردن عده اي از بزرگان ايل قاجار، آقا محمد خان را نيز كه در آن هنگام كودك بود. مقطوع النسل كردند. وي همانطور كه در قسمت دستيابي قاجاريه به قدرت نوشته شد. مدتي بعد از قتل پدرش به دربار كريم خان رفت و تا زمان مرگ وي در آنجا مي زيست. ولي بلافاصله پس از مرگ كريم خان تلاش خود براي دستيابي به قدرت را آغاز كرد. كه در اين مورد در كتاب توضيح داده شده است.
    خصوصيات ظاهري و باطني آقا محمد خان:
    آقا محمد خان قاجار اندامي ضعيف داشت چنانكه از دور مانند پسري 14 ساله بنظر مي آمد. چهره بي موي پر چينش چون زنان سالخورده مي نمود. صورتش اگر چه در هيچوقت از ديدن نيكو نبود ولي در هنگام غضب حالتي مهيب مي يافت. ... با اهل شريعت به احترام و رأفت زيستي، خود نيز علي الظاهر مقدس بود. هميشه نماز بر وقت كردي و هر نيمه شب را گر چه در عرض روز زحمات بسيار كشيده بود، برخاستي و به عبادت پرداختي. ... از ميان صفات اخلاقي كه به آقا محمد خان نسبت داده شده آنچه مسلم است بيرحمي و سخت كشي و قساوت قلب اوست.
    شرحي در مورد جنايان آقا محمد خان در كرمان و تفليس:
    مساعدت و ياري مردم كرمان با شاهزاده زند، كه خود مدتي در زمان حيات پدرش بر آن شهر حكومت كرده بود، چنان آتش كينه و غضب خان قاجار را برافروخت كه خود به فتح آن شهر همت گماشت. در اين لشكر كشي بيش از 5 هزار از سپاهيان او در بيرون دروازه و در كوچه هاي كرمان بدست لطفعليخان و همراهان معدود و متهور او نابود شدند و سرانجام نيز بر لطفعليخان دست نيافت و چون وي از كرمان گريخت و سپاه او متفرق شدند آقا محمد خان وارد كرمان شد و دمار از روزگار مردم بينواي آن شهر برآورد، امر داد تا 8 هزار نفر از زنان و دختران شهر را ميان سپاهيان قاجار تقسيم كردند و عده ي كثيري را به قتل رسانيدند و جمعي را نيز كور كردند.
    پس از فتح تفليس نيز خان قاجار دستور به قتل عام و تاراج اموال مردم آن شهر داد. عده ي كثيري از روحانيون مسيحي گرجي را در رود كورا غرق كردند و 25 هزار تن از زنان و مردان و اطفال گرجي را به اسارت گرفتند و تقريباً همگي رجال و اعيان شهر را نابود و بعضي از كليساهاي شهر را ويران كردند

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  7. Top | #66

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.78
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    سرگرمي‌هاي زنان حرمسراي شاهي
    بخش دهم

    داشتن زنان متعدد و نگهداري از آنها در چهارديواري حرمسرا، با توجه به حسادت‌ها و رقابت‌هاي ميان آنان، شاهان قاجار را با دشواري‌هايي روبرو مي‌ساخت. شاه اگرچه در عمل مالک آنها بود و بر آنان حکم مي‌راند و از سوي ديگر اگر چه کنترل زنان حرم، توسط خواجه‌ها و چشم و گوش‌هاي شاه صورت مي‌گرفت، اما با اين همه، به وجود آمدن درگيري در ميان زنان حرم، يک امر اجتناب‌ناپذير بود و اين پديده، دردسرهايي نيز به وجود مي‌آورد.
    از اين رو، شاهان قاجار به منظور ايجاد محيط سالم‌تر در اندرون حرمسرا، سرگرمي‌هايي براي زنان متعدد خود ايجاد مي‌کردند. از جمله‌ي اين تفريحات که از سوي زنان بسيار مورد استقبال قرار مي‌گرفت، مراسمي بود که در روز سيزدهم فروردين هر سال اجرا مي‌شد.
    در زمان «فتحعلي‌شاه»، اهل حرم در اين روز ، در باغ بزرگي که قبلأ قُرُق شده بود، حاضر مي‌شدند. پس از مراسم تحويل سال، زنان وسايل سفره‌ي هفت‌سين را با سر و صدا و خنده به يغما مي‌بردند. پس از اين کار، «غنچه دهن» و «گنجشکي» که هر دو از خدمه‌هاي حرم بودند، دو کنيز سياه تنومند، با نام‌هاي «گل‌عنبر» و «مشک‌عنبر» را به داخل حوض آب مي‌انداختند. آن دو در داخل آب با هم کلنجار مي‌رفتند و کشتي مي‌گرفتند و بقيه نظاره‌گر اين صحنه بودند و آنها را تشويق مي‌کردند.
    پس از آن، نوبت «شادباش» مي‌رسيد و شاه، در ميان خانم‌ها پول مي‌پاشيد. با اين کار، غوغايي برپا مي‌شد و همه براي برداشتن پول از سر و کول هم بالا مي‌رفتند.آنگاه زماني مي‌رسيد که شاهزادگان به حضور شاه مي‌آمدند تا «آش ماست» مخصوصي را که در آن روز تهيه مي‌شد، بخورند.
    از تفريحات ديگري که در زمان «فتحعلي‌شاه» رواج داشت، همان مسابقه‌ي «نرم‌تني» بود که قبلأ به آن اشاره کرده‌ايم. شاه دستور مي‌داد که پارچه‌ي مقاوم و پلاستيک مانند بزرگي را در سالن قصر پهن کنند و روي آن ابريشم خرد شده بريزند. آنگاه او به زنان خود دستور مي‌داد که با پاي برهنه روي آن راه بروند. پس از اجرا، به خانم‌هايي که خرده‌ابريشم به پايشان نمي‌چسبيد، جايزه داده مي‌شد.


    «آش‌پزان» يکي ديگر از تفريحات مورد علاقه‌ي زمان «ناصرالدين‌شاه» بود. براي انجام آن، در اواسط بهار به دستور شاه، همه‌ي زنان حرم و درباريان جمع مي‌شدند و در يکي از خيابان‌هاي باغ، چادر مي‌زدند تا مجموعه‌ها و وسايل مورد نياز «آش‌پزان» را در آنجا قرار دهند. سپس همه‌ي وزرا و اشراف و اعيان، مي‌بايست در تهيه‌ي آن آش نقش داشته باشند.
    حتي پاک کردن حبوبات و آماده کردن بقيه‌ي مواد لازم براي پخت آن آش از وظايف همه‌ي کساني بود که موظف بودند به سهم خود کمک کنند. پس از آماده‌شدن مواد لازم، شاه با دست خود، آنها را در ديگ مي‌ريخت تا پخته شود. در خلال تهيه‌ي آش و اجراي اين مراسم، نوازندگان و رقاصان در نقاط مختلف باغ به نوازندگي و رقص مي‌پرداختند. در طول روز، شاه به همه جا سر مي‌زد و در بزم هر گروه از مهمانان شرکت مي‌کرد.
    بعد از ظهر همان روز، براي سرگرمي خانم‌هاي اندرون، مسابقه‌ي کشتي انجام مي‌شد و زنان با اشتياق فراوان از پشت پرده‌ي زنبوري، مراسم کشتي را تماشا مي‌کردند. بخش ديگر سرگرمي‌هاي زنان حرم، اسب سواري بود که برخي از زنان که به اين فن آشنايي داشتند، در اين روز هنرنمايي مي‌کردند. «فخرالدوله»، دختر شاه، که به فن تيراندازي وارد بود، در قسمت سواره‌ها، سوار بر اسب به شکار پرندگان مي‌پرداخت.


    از تفريحات ديگري که در عصر «ناصرالدين‌شاه» معمول شده بود، بازي «چراغ خاموش کن» بود. در اين باره «تاج‌السلطنه» دختر اين پادشاه در خاطراتش چنين مي‌نويسد:
    «پدر من مقصود عظيمي از اين بابت داشت. اولأ مي‌خواست از داخله‌ي حرمسرا کاملأ مستظهر باشد. ديگر آن‌که مي‌خواست بداند کداميک از خانم‌ها با هم دشمني دارند. اين بهترين وسيله براي فهم اين کار بود. اين بازي عبارت بود از خاموش کردن چراغ و زنان در تاريکي حکم قطعي در آزادي داشتند تا با يکديگر برخورد کنند، همديگر را کتک زده يا ببوسند و وقتي چراغ روشن مي‌شد، هر کس به همان صورت که بود، ديده مي‌شد. در پايان کار مجروحين مورد الطاف ملوکانه قرار مي‌گرفتند و اشخاصي که لباسشان پاره و بي‌مصرف شده‌بود با اعطاي پول لباس، سرفراز مي‌شدند.»
    مجالس شب‌نشيني نيز همه هفته از سوي شاه برقرار مي‌شد. در غروب، زنان براي گردش در باغ، آماده مي‌شدند که معمولأ بزمي نيز پس از آن فراهم مي‌شد. شرکت در کليه‌ي اعياد ملي، مذهبي و عزاداري‌ها نيز از جمله‌‌ي تفريحات زنان اندرون به‌حساب مي‌آمد.
    در دوران قاجاريه، تهران در ايام عزاداري ماه محرم، تبديل به يک عزاخانه‌ي بزرگ مي‌شد. همراه با اين مجالس، تکيه‌هايي براي زنان اندرون تشکيل مي‌شد که از در بزرگ تا در تکيه دولت را پرده‌اي توري مي‌کشيدند و خياباني به اندازه‌ي سه متر را به خانم‌هاي حرم اختصاص مي‌دادند که با ميهمانانشان از آنجا مي‌گذشتند.


    طبقه‌ي اول تا طبقه‌ي سوم تکيه، متعلق به زنان بود. موضوع از اين قرار بود که خانم‌هاي حرمسرا و ميهمانانشان، در طبقه‌ي اول و دوم مستقر مي‌شدند و سپس نوبت خدمه‌ي حرم بود که در طبقه‌ي سوم جا بگيرند.
    پس از ورود خانم‌ها به تکيه، در، کاملأ بسته مي‌شد تا چشم نامحرم به آنان نيفتد. غرفه‌ي شاه در قسمت روبرو قرار داشت تا به همه جا و همه کس مشرف باشد. او با دوربين به تماشاي مراسم و افراد حاضر در تکيه مي‌پرداخت. در کنار شاه، جايگاه عموها، مقامات درجه اول مملکتي و وزير مختار روسيه و انگليس بود. سمت چپ او، جايگاه مادر شاه، همسران درجه‌ي اول او و همسر وزير مختار روسيه و انگليس بود. اين مراسم تا روز عاشورا ادامه داشت.
    علاوه بر آن‌چه تا به‌حال گفته شد، هر يک از خانم‌هاي طراز اول حرم، همچون «انيس‌الدوله» و «شکوه‌السلطنه» در خانه‌هاي خود مجالسي برپا مي‌کردند که در پايان مجلس عزاداري و شنيدن ذکر مصيبت، به خوردن برنج و عدس بوداده و کشيدن قليان مي‌پرداختند.


    در ماه رمضان، شب‌زنده‌داري‌ها تا صبح ادامه مي‌يافت. ادارات دولتي در اين ماه به جاي روز، در شب کار مي‌کردند و بساط افطار در دربار گسترده مي‌شد. در اندرون نيز مجلس وعظ برگزار مي‌شد که خانم‌ها از پشت پرده، سؤالات خود را مطرح مي‌کردند. پس از افطار، زنان تا سحرگاه را به شوخي و صحبت مي‌گذراندند.
    اعياد ملي و مذهبي با شکوه بسيار در اندرون برگزار مي‌شد. چنان چه در زمان «ناصرالدين‌شاه»، علاوه بر اعياد ملي و مذهبي، روز تولد شاه و عروسي‌هايي که در اندرون برگزار مي‌شد، بر تعداد روزهاي جشن و سرور مي‌افزود. در کليه‌ي اين جشن‌ها، شاه به فراخور حال و مقام افراد به آنها هدايايي مي‌داد.
    معمولأ شاهان قاجار در سفرهاي داخلي، زنان خود را همراه مي‌بردند. اما در سفرهاي خارجي به‌دليل تفاوت چشمگيري که در نحوه‌ي زندگي آنها با محيط خارج از کشور بود، از بردن آنها خودداري مي‌کردند. فقط يک‌بار ناصرالدين‌شاه»، در سفر اول خود به خارج از کشور، «انيس‌الدوله» و «عايشه خانم» را همراه برد، اما در «مسکو» به صلاحديد صدر اعظم، آنها را به تهران بازگرداند. سوگلي شاه که سخت ناراحت شده بود سوگند ياد کرد که از صدر اعظم انتقام بگيرد. چون صدراعظم به تهران بازگشت، «انيس‌الدوله» با کمک دشمنان او ، موجب برکناري وي شد.
    اما همان‌طور که گفته شد در سفرهاي داخلي شاه، همراه با همسران خود، خدم و حشم و وسايل مورد نياز به سفر مي‌رفت. دکتر «فوريه» پزشک مخصوص «ناصرالدين‌شاه» که در سفرهاي شاه ، او را همراهي مي‌کرد، گوشه‌اي از آنچه را که در اين سفرها ديده اين‌ گونه نقل مي‌کند:
    «... باوجود اين‌که زياد دور نشده‌بوديم، «ناصر‌الدين‌شاه»، قريب به پانصد زن، همراه خود داشت. منظره‌ي سانِ ايشان که در سي کالسکه و هفده تخت روان، حرکت مي‌کردند، خالي از غرابت نبود. در اين کالسکه‌هاي عهد عتيق، غالبأ چهار زن مي‌نشستند ولي تخت روان گنجايش دو نفر را به حال چهارزانو دارد و اگر پستي و بلندي‌هاي راه و لغزيدن‌هاي قاطر نباشد، يک‌نفر به راحتي مي‌تواند بخوابد...»

    منبع : سايت در سايه روشن كلام

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  8. Top | #67

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.78
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    «مهدعليا»، آميزه‌اي از دسيسه و دانش
    قسمت يازدهم


    «مهدعليا» مادر «ناصرالدين‌شاه» در تاريخ دوره‌ي قاجار، حضوري همه جانبه و انکار ناپذير داشته است. اگر شاه قاجار بر تخت سلطنت مي‌نشسته و به اميران و زيران خويش در رابطه با کارهاي مملکتي دستور مي‌داده است، «مهد عليا» در قصر خويش، دور از تاج و تخت رسمي شاهانه، سر رشته‌ي ناديدني و گاه حتي ناخواندني بسياري از کارها را در دستان خود داشته است. اي کاش اين قدرت ناديدني و گسترده، تنها در جهت آباداني کشور به کار مي‌رفت. دريغ عميق انسان بر آنست که ناداني و فساد، آن همه هوشياري و توانايي انساني را در راه بيداد و ويرانگري به کار انداخته بود.
    نفوذ زنان درباري و خواجه‌سرايان حرم در امور مملکتي، بدون ترديد در ساختار سياسي کشور نيز تأثير داشته‌است. شوراهاي غير رسمي که در حرم با حضور زنان و سوگلي‌ها و به‌ويژه شخص «مهدعليا» مادر «ناصرالدين‌شاه» صورت مي‌گرفته، در بسياري مواقع نقشي مخرب داشته‌است.
    در اين زمينه نيز نکات بسياري ناگفته مانده است. نکاتي که هميشه به‌صورت عوامل کارساز پشت پرده و ظاهراً ناديدني خود را نشان داده است. در اين ميان نقش «مهدعليا» در بسياري از دسيسه‌ها و دهن‌بيني‌هاي ويرانگر، بيشتر از هر زني به‌چشم مي‌خورد. «اميرکبير» وزير دلسوز و کاردان اين دوره، بارها از دخالت بي‌مورد او در کارهاي خطير کشوري، نزد شاه شکايت برده‌ بود.
    «مهدعليا»، همسر «محمدشاه» و مادر «ناصرالدين‌شاه قاجار» است که پس از به سلطنت رسيدن شوهرش، لقب «مهدعليا» يافت. ناصرالدين‌شاه، مادر خود را بيشتر «نواب» يا «خانم» خطاب مي‌کرد. اين زن در سن شانزده سالگي با «محمد‌شاه» ازدواج کرده بود، در بيست و هفت‌سالگي، «ناصرالدين ميرزا» را به دنيا آورده بود و آنگاه در چهل‌سالگي بيوه ‌شده بود.
    «دوست‌علي‌خان معيرالممالک» (نتيجه‌ي پسري مهدعليا) در باره‌ي اخلاق و رفتار او مي‌نويسد:
    « «مهدعليا»، به ظاهر زيبا نبود ولي از موهبات معنوي بهره‌اي بسزا داشت. بانويي پرمايه و باکفايت بود. ادبيات فارسي و قواعد زبان عربي را نيک مي‌دانست و خط درشت و ريز، هر دو را خوب مي‌نوشت. به مطالعه‌ي تاريخ و ديوان اشعار شعرا رغبتي وافر داشت و کتابخانه‌ي خصوصي او را، اين دو نوع کتاب تشکيل مي‌داد. گاهِ سخن، شيرين‌گفتار و به وقت محاوره، حاضرجواب بود. امثال و حکايات و اشعار بسيار، از بر داشت و ضمن گفتگو، آنها را در جاي خود به‌کار مي‌برد.»


    «فريدون آدميت» در کتاب «اميرکبير و ايران» در اين مورد چنين آورده‌است:

    «بسيار باهوش، جاه‌طلب و تجمل‌پرست و از زيبايي بي‌بهره بود. خط و ربطي داشت و به شيوه‌ي چليپا (خط منحني)، خوب مي‌نوشت. به‌علاوه در فن مکر زنانه، استاد بي‌بديلي بود. منش او را قدرت‌پرستي و جنون جنسي مي‌‌ساخت. زندگي او، پرورده‌ي آن دو عنصر بود.»
    «ليدي شيل» همسر کلنل «شيل»، وزير مختار انگليس در تهران، در کتاب خاطرات خود نظر ديگري در مورد زيبايي ظاهري او دارد. او مي‌نويسد:
    «مادر شاه زن زيبايي است که به زحمت سي ساله به‌نظر مي‌رسد، در حالي‌که سن واقعي او بايد لاقل چهل سال باشد. او خيلي باهوش است و در اغلب کارهاي مملکتي دخالت مي‌کند».
    «ليدي شل» در يکي از ديدارهايش، ازاو چنين توصيفي ارائه مي‌دهد:
    «مادر شاه، لباس مجللي دربر داشت. شليته‌ي زربفتي پوشيده بود. اين شليته‌هاي ايراني، خيلي گشاد هستند که هر لنگه‌شان حتي از دامن‌هاي اروپايي نيزفراخ‌تر است و چون هنوز دامن‌فنري براي زنان ايراني ناشناخته مانده، لذا زن‌هاي شيک‌پوش، معمولاً ده يازده شليته به‌پا مي‌کنند و آنها را در بالا با بند قيطاني مي‌بندند تا جايگزين فنر زير دامن شود.»


    « لبه‌هاي شليته‌ي مادر شاه، با يک رديف مرواريد نصب‌شده در روي گلابتون، تزيين شده‌بود. يک زيرپوش نازک آبي ابريشمي نيز به‌تن داشت که لبه‌هاي آن مرواريد‌دوزي شده بود و تا زير کمر و بالاي شليته‌ها ادامه مي‌يافت و چون در زير آن چيزي نپوشيده ‌بود، بدن او بيشتر از آن‌چه که معمول زنهاي اروپايي است، نمايان بود.روي اين زيرپوش يک جليقه‌ي کوتاه از مخمل به‌تن داشت که تا کمر مي‌رسيد و لبه‌هاي آن در قسمت پايين از هم دور مي‌شد.»
    «...روي سرش يک شال انداخته بود که در زير چانه به ‌وسيله‌ي سنجاقي به‌هم متصل مي‌شد و روي اين شال، رشته‌هايي از مرواريد درشت و قطعاتي از الماس نصب شده بود. موهايش را در قسمت پشت سر، جمع کرده و از زير شال بيرون انداخته بود. چند النگوي بسيار قشنگ به دستها و چند گلوبند قيمتي بر گردن داشت. «مهدعليا» کفشي به‌پا نداشت ولي پاهايش را يک جفت جوراب اعلاي کشميري پوشانده بود. کف و نوک انگشتان دستش را با حنا قرمز کرده و لبه‌ي داخلي پلک چشم‌هايش را سرمه ماليده بود. قطر ابروهايش را دوبرابر کرده بود و گونه‌هايش کاملاً سرخ شده بود.»
    «دوست‌علي خان معير‌الممالک» در مورد خدم و حشم «مهد عليا» چنين مي‌آورد:
    «مهدعليا را دستگاهي عظيم و باشکوه بود. چهار تن خواجه‌سرا و بيست خدمتکار مخصوص با جامه‌هاي ممتاز و جواهر نشان، پيوسته در حضور او بودند. يک دختر و پسر سياه‌پوست به نام‌هاي «محبوبه» و «سليم» با جامه‌هاي فاخر جزو خدمه‌ي لاينفک او بودند. «مهدعليا» چنان آنان را عزيز مي‌داشت که مورد رشک و تملق اهل اندرون قرار داشتند.»


    «در آبدارخانه و سر سفره‌خانه‌ي او، چندان قليان مرصع، فنجان‌هاي چاي و قهوه‌خوري و ظروف نقره و طلا وجود داشت که در دکان چند زرگر معتبر يافت نمي‌شد. آفتابه لگن مخصوص او، از طلاهاي جواهرنشان و ديگر آفتابه لگن‌ها از نقره ميناکاري بود.»
    «مهدعليا» گرمابه‌اي مخصوص داشت که رخت‌کن و ديوارها و کف آن از زيباترين سنگ‌هاي مرمر ساخته شده بود. اسباب و لوازم حمام او نيز از نقره‌ي فيروزه نشان بود. هفته‌اي دو بار، صبح‌ها به حمام مي‌رفت. در مسير راه، کنيزانش از در اتاق تا در حمام، در دو رديف صف بسته و پرده‌ي بلندي را که از طاق شال تهيه شده بود نگاه مي‌داشتند تا اهل حرم، مادر شاه را در جامه‌ي خواب نبينند.»
    مادر شاه، در ماه رمضان، بانوان درجه اول حرم را به افطار دعوت مي‌کرد و پس از آن به صورت دودانگ در آهنگ حجاز، تلاوت قرآن مي‌کرد و دعاهاي ويژه را خوش مي‌خواند.
    وجود «مهدعليا» در دربار، پناهگاه متخلفين بود. هميشه تني چند از شاهزاده‌هاي بيکار و تن‌پرور قاجار در اين بزم و بساط به مفتخوري و ارتکاب انواع هرزگي‌ها مي‌پرداختند. جالب آن‌که مادر شاه، در واقع، معرکه‌گردان اين دار و دسته‌ها بود. ناگفته نماند که بسياري نشانه‌ها حکايت از آن دارد که او خود نيز در پاره‌اي از هرزگي‌ها و خوشگذراني‌‌هاي آنان شرکت داشته‌است
    يکي از دلايل دشمني «مهدعليا» با «اميرکيبر»، اين بود که او در دوران صدارت خود، دايره‌ي عمل درباريان و از جمله مهد عليا را بسيار محدود کرده بود تا آن‌جا که بسياري از جيره و مواجب‌هايي را که اين عده به خود اختصاص داده بودند، به کلي قطع کرده بود و آنها را از اطراف مادر شاه تارانده بود.
    بد نيست براي شناخت بيشتر از ويژگي‌هاي «مهدعليا»، اشاره‌اي داشته باشيم به نامه‌هاي «کنت دوگوبينو»ي فرانسوي که در سال 1860 ميلادي به سمت وزير‌مختار فرانسه به دربار ايران مي‌آيد. او در نامه‌اي به يک ژنرال اتريشي، در باره‌ي «مهدعليا» چنين مي‌نويسد:
    «نسبت به سوابق اخلاقي مادر «ناصر‌الدين‌شاه» حرف‌ها مي‌زنند. مي‌گويند حتي اين پسرش، ناصرالدين‌شاه، نتيجه‌ي معاشقاتي است که او با شاهزاده «فريدون ميرزا» داشته که دوماه قبل در مشهد فوت کرده‌است. مي‌گويند زني است خيلي باهوش و عاقل، داراي شم سياسي که کارهاي مهمي انجام داده‌است. حتي در اوايل سلطنت «ناصرالدين‌شاه»، قبل از آن‌که شاه وارد تهران شود، در زمان غيبت وي، چهل روز تهران را به تنهايي و با کمال قدرت اداره کرده‌است.»


    «ملکه‌اي بي‌اندازه خوشگذران و عشرت‌طلب بوده‌است. اغلب موسيقيدان‌ها و رقاصه‌ها را به قصر خود دعوت مي‌کرده و با معشوق‌هاي خويش مشغول معاشقه مي‌شده است. اما جالب آن که همان مطرب‌ها و رقاصه‌ها خبر اين خوشگذارني‌ها را در شهر پخش مي‌کرده‌اند. البته اين امر بر «اميرنظام» سنگين مي‌آمده و از اين رو به عناوين مختلف، جلوي اين کارهاي او را مي‌گرفته است. در اين ميان، «مهدعليا» نيز بيکار ننشسته است و با بدگوييها و دسيسه‌هاي خود در حضور ناصرالدين شاه، باعث برکناري امير از صدارت شده است.»
    «اميرکبير»براثر اصلاحات مفيدي کهانجام دادو نيز بر اثر نفوذي که در کليه شئون کشوري و لشگري به هم رسانيد قدرت او نزد درباريان روز به روز بيشترشد..پس از آنکه مستمريهاي گزاف آنان را قطع کرد در برابر او صفآرايي کردند و با تملق و چرب زباني افکارشاه جوان را، کهخود از نفوذ و قدرت روزافزون «امير» به وحشت افتاده بود، عليه او تحريککردند.


    «ناصرالدين شاه»سرانجام تحت تأثير بدگويي‌هاي اطرافيان، «امير کبير» رااز صدارت برکنار و به حکومت کاشان منصوب کرد.اما دشمنان او چون از تعلق خاطرشاهبه وي آگاه بودند، از بيم آنکه مبادا بار ديگر او را بر مسند صدارتبرگرداند، شاه را واداشتند تا فرمان به قتل او دهد.اما لازم است اشاره شود که در اين ميان، دو شخص، بيشترين نقش را در عملي کردن اين قتل به‌عهده داشتند. يکي از آن‌ها«ميرزا آقاخان نوري»بود و ديگري «مهدعليا» مادر «ناصرالدينشاه».
    «مهدعليا»از همان آغاز صدارت «اميرکبير» به او نظر خوشي نداشت. چگونه مي‌توان مادر شاه بود و از آن همه خدم و حشم برخوردار، اما شخصي از کنار وارد ماجرا شود و زير عنوان «صدر اعظم»، تمام حقوق و مستمري‌هاي شاهزادگان،اعيان، نجبا و روحانيون را قطع کند و دست آنان را از همه‌ي کارها کوتاه گرداند؟
    علاوه بر اين‌ها، ويراه اعمال نفوذهاي بيجا را بر «مهدعليا» بسته و جلوي برخيخودسري‌ها و هوسراني‌هاي او را گرفته بود. به همين جهت مادر شاه،در رديف دشمنان قسم خورده‌ي او قرار داشت و به هر وسيله‌ي ممکن، در صدد بود تا«ميرزا آقاخان نوري»را که وزير لشکر «ناصرالدين‌شاه» بود، به جاي او بنشاند.


    پنج ماه پس از صدارت «اميرکبير»، دشمنان او، عده‌اي از سربازان را که حقوق و مواجبشان به تعويق افتاده بود بر عليه او شوراندند. سربازان بر او و نگهبانان او شوريدند و دو تن از آنها را به قتل رساندند و خواستار برکناري وي شدند. شاه که در اين ميان، خود نيز از قدرت و توانائي «اميرکبير» هراسان بود، پس از برکناري او از مقام صدارت، وي را به حکومت کاشان گمارد. هنوز زمان کوتاهي از اين امر نگذشته بود که شاه، او را به «باغ فين» در کاشان تبعيد کرد.
    سرانجام دسيسه‌هاي «مهدعليا» و همدستانش، شاه قاجار را به يکي از ننگين‌ترين کارها يعني صدور فرمان قتل «امير کبير» واداشت. مأموران شاهي، در هجدهم ربيع‌الثاني سال 1268در حمام «فين» کاشان، رگ‌هاي او را زدند و جان شريف و ارزشمندش را گرفتند. ايران در آن زمان، يکي از کارآمدترين شخصيت‌هاي ترقيخواه خود را از دست داد.
    اما برخلاف همه‌ي اين دسيسه‌ها که به مرگ «اميرکبير» منجر شد، «مهدعليا» در تلاش بود تا با دست‌زدن به کارهايي از قبيل درست کردن و تعمير بناهايي مانند مسجد، کاروانسرا، مدرسه و باغ، نام نيکي از خود به يادگار بگذارد. از جمله‌ي آن‌ها مي‌توان به باغ «مهدعليا»، مدرسه‌ي «حکيم‌باشي» در ارگ، بقعه و بارگاه «زبيده‌خاتون» در نزديکي شهر ري، تعمير مسجدي معروف به نام مسجد «مادر شاه» اشاره داشت.
    در اين نوشتار، گذشته از منابع قبلي که مورد استفاده‌ي نگارنده بوده، از منبع ديگري نيز در فراهم‌آوردن اين مطلب استفاده کرده‌ام. منبع مورد نظر «زنان نامدار تاريخ ايران (مهدعليا مادر ناصرالدين‌شاه)» و نوشته‌ي «فريبرز بختياري اصل» است.

    منبع : در سايه روشن كلام

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  9. Top | #68

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.78
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    زنان قاجار در اسارت مناسبات اندروني و بيروني
    بخش دوازدهم


    در عصر قاجار، شيوه‌ي پوشش زنان در محيط خانه و بيرون از آن، متفاوت بود. نوع پوشش آنان را در درون خانه از لحاظ تاريخي مي‌توان به سه دوره تقسيم کرد:
    دوره‌ي اول، از ابتداي دوران قاجار تا مسافرت «ناصرالدين‌شاه» به فرنگ.
    دوره‌ي دوم، از مسافرت «ناصرالدين‌شاه» تا پايان عصر ناصري و ابتداي دوره‌ي مظفّري. دوره‌ي سوم، از ابتداي دوره‌ي مظفري تا پايان دوره‌ي قاجار.

    دوره‌ي اول، از ابتداي دوران قاجار تا مسافرت «ناصرالدين‌شاه» به فرنگ
    لباس زنان را در دوره‌ي اول، پيراهن کوتاه بدون يقه‌اي تشکيل مي‌داد که جلوي آن باز و دکمه‌هاي زرين و مرواريد نشان زينت‌بخش آن بود. نزد خانواده‌هايي که از ثروت کافي برخوردار بودند، اين دکمه‌ها از طلا و مرواريدبود. نوع پارچه‌ها ابريشمي بود که گاه چندين رشته مرواريدبه دور يقه دوخته مي‌شد.
    معمولاً پيراهن‌ها را شلواري گشاد، مانند شلوار مردان و نيم‌تنه‌اي کوتاه به نام «ارخالق» تکميل مي‌کرد. بر روي آن «چاپکين» مي‌پوشيدند که عبارت بود از پيراهن بدون يقه‌اي که جلوي آن باز بود و در زير کمر، از چپ به راست دکمه مي‌خورد. پوشش سر را نيز پارچه‌اي به شکل سه‌گوش تشکيل مي‌داد که به آن «چارقد» مي‌گفتند و از انواع آن مي‌توان به دو نمونه‌ي چارقد «قالبي» و «آفتاب‌گرداني» اشاره کرد.
    دوره‌ي دوم، از مسافرت «ناصرالدين‌شاه» تا پايان عصر ناصري و ابتداي دوره‌ي مظفّري
    مسافرتناصرالدين شاه به فرنگ و روسيه و ديدن بالرينهاي «پترزبورگ» كه شلوار بافته‌ي چسبان ونازكي به پا مي‌كردند و دامن هاي بسيار كوتاهي به اندازه يك وجب روي آن مي‌پوشيدند،شاه را بر آن داشت كه زن‌هاي حرم خود را به پوشيدن اين نوع لباس تشويق کند.او زنان حرمسرا را واداشت تا چاقچورها (شلوار بلند چين دار مخصوص زنان) را کنار گذارند، شليته هاى كوتاه بپوشند و سر و موى خود را نيز با روسرى هاى سفيد ساده بپوشانند. سليقه شاه اندك و آرام از درون حرمسرا به بيرون سرايت كرد و بسيارى از زنان و دختران خواص نيز به آن گراييدند اما اين خواست در ميان مردم عادي و به دليل فضاي مذهبي حاکم بر جامعه، جاي خود را پيدا نکرد.



    بهجت‌الدوله

    دوره‌ي سوم، از ابتداي دوره‌ي مظفري تا پايان دوره‌ي قاجار

    در اين دوره، کت و دامن و لباس به شيوه‌ي فرنگي به‌ويژه در ميان زنان طبقه‌ي مرفه افزايش يافت. خانواده‌هاي وابسته به دربار از اين نوع پوشش استفاده مي‌کردند و زنان روشنفکري چون «قرة‌العين» نيز بدون حجاب در جمع ظاهر مي‌شدند.
    لباس بيروني خانم‌ها، چادر يک‌شکل و همانندي بود که سر تا پاي زنان را کاملاً مي‌پوشاند و معمولاً از پارچه‌هاي ابريشمي، پشمي، تافته و اطلس بود که به رنگهاي سياه، آبيپررنگ و آبي نيليتهيه مي‌شد. عموم زنان ديگراز پارچه هاي نخي راه راه يا گلدار استفادهمي‌كردند كه با دو شيوه‌ي دوخت از هم شناخته‌ مي‌شدند.
    بر روي اين چادرها روبندي به‌منظور پوشاندن چهره استفاده مي‌شد که پارچه‌هاي چهارگوش و يا مستطيل شکل بود و قسمت پوشش چشم‌ها را توردوزي کرده بودند. اين روبنده توسط قلاب‌هايي به پشت سر بسته مي‌شد. چگونگي شکل و نوع اين قلاب‌ها مشخص‌کننده‌ي طبقه‌ي اجتماعي فرد بود. و بالاخره قسمت بعدي اين پوشش را چکمه‌اي به نام «چاقچور» تشکيل مي‌داد. در اواخر دوره‌ي قاجار، نوعي روبنده به نام «پيچه» متداول شد که کوچک و مربع شکل بود و از موي دم اسب تهيه مي‌شد.
    اما لباس زنان ايلياتي و روستايي که اکثر آنها در کارهاي اقتصادي خانواده سهمي داشتند، به‌مراتب شکل راحت‌تر و آزادتري داشت. بيشتر آنها از همين لباس‌هاي محلي امروزه استفاده مي‌کردند. روح حاکم بر زندگي مردم در دوره‌ي قاجار، روح مذهبي بود و آموزش و تربيت کودکان نيز بر همين اساس قرار داشت. مهمترين رکن اجتماعي، خانواده بود که از شوهر، زن يا زنان و فرزندان تشکيل مي‌شد. جايگاه زن در چنين جامعه‌اي، در اندرون خانه بود و به مراتب دور از تغيير و تحولاتي بود که در جامعه رخ مي‌داد .
    محل سکونت از دو قسمت اندروني و بيروني تشکيل مي‌شد. مرد خانه در بخش بيروني آن حضور داشت. مي‌توانست از دوستان، آشنايان و ديگر مراجعين پذيرايي کند و کليه‌ي فعاليت‌هاي خود را در آنجا انجام دهد. از آنجا که نقش مذهب در چنين جامعه‌اي، نقشي اساسي بود، گزينه‌ها‌ي تربيتي و آموزشي خانواده را مسجد، وعظ و قوانين و سنت‌هاي جاري جامعه تشکيل مي‌داد. نقش خانواده، انتقال انديشه‌هاي مذهبي به کودکان بود و پدر نيز پيشه و هنر خويش را به فرزند مي‌آموخت تا جانشين بلافصل او گردد.
    ازدواج و گونه هاي مختلف آن در دوران قاجار
    در دوران قاجار سن ازدواج بر اساس موازين اسلامي بود و ازدواج‌ها به دو شکل صورت مي‌گرفت:
    - ازدواج‌هايي که به خواست خانواده و در دوران کودکي انجام مي‌شد. در اين شيوه‌ي ازدواج، به محض به‌دنيا آمدن کودکي، تصميم گرفته مي‌شد که در بزرگي بايد با چه کسي ازدواج کند.
    - ازدواج‌هايي که در بين خانواده‌هاي روشنفکر جامعه رايج بود. در اين شيوه، فرزندان خانواده مي‌توانستند پس از پايان تحصيلات، اما با خواست والدين خود ازدواج کنند. تمايل و نظر طرفين نقشي نداشت.
    -
    ازدواج‌هاي سياسي، که بيشتر در محيط دربار و بين خاندان سلطنتي صورت مي‌گرفت. اين‌گونه پيوندها بيشتر در جهت برقراري صلح و ايجاد رابطه با بزرگان کشوري بود. عامل ديگر ازدواج‌هاي سياسي که بين اشراف و خاندان سلطنتي رايج شده بود بيشتر جهت به‌دست‌آوردن مقام و کسب املاک بيشتر و امتيازات خاص اجتماعي بود.


    تاج‌السلطنه

    «تاج‌السلطنه» دختر «ناصرالدين‌شاه» در خاطرات خود مي‌نويسد: «تمام ماها را که مردم براي خودشان يا پسرانشان مي‌گرفتند، مقصود اصلي و نقطه‌نظر، خودشان بودند که به‌واسطه‌ي داشتن دختر سلطان در خانه، هرگونه تعدي و تخطي نسبت به مال و جان و ناموس مردم مي‌کنند، مؤاخذه نشوند و مختار و مجاز باشند. بيچاره ما که اسلحه‌اي براي مردم بوديم.»
    از اين دسته ازدواج‌ها مي‌توان به ازدواج‌هاي «عزت‌الدوله» خواهر «ناصرالدين‌شاه» اشاره کرد. او نخست با «ميرزاتقي‌خان اميرکبير» ازدواج کرد. اما پس از توطئه‌ي دربار، عليه «امير» و قتل او بر اثر فشار اطرافيان، با وجود اين که هيچگونه رضايتي نداشت به عقد ازدواج پسر «ميرزا آقاخان نوري»، (قاتل امير کبير) درآمد. بعدها از او نيز طلاق گرفت. «عزت‌الدوله» تا پايان عمر خود حدوداً پنج بار ازدواج کرد. نامه‌اي که او در همين رابطه براي برادر خود «ناصرالدين‌شاه» مي‌نويسد چنين است: «گويا کمينه جزو اسباب‌بازي سلطنت و صدارتم که هر کس صدراعظم مي‌شود، من بايد در خانه‌ي او زندگي کنم.»

    عزت‌الدوله
    ازدواج «شکوه‌السلطنه» با «موقرالسلطنه» نيز از همين دسته بود که نتيجه‌ي آن، دريافت حکومت ساوه از شاه قاجار شد. نوع ديگر از ازدواج‌هاي سياسي، ازدواج‌هايي بود که ميان خانواده‌ي سلطنتي و پاره‌اي از علما صورت مي‌گرفت.تا بدين وسيله، شاه از حمايت روحانيان برخوردار شود و با توجه به نقش عمده و جايگاهي که مذهب در جامعه و ميان مردم داشت، از وجهه‌ي خوبي نيز برخوردار باشد.
    «مادام ديولافوا» قبل از ورود به تهران با درشکه‌ي مجلل امام جمعه‌ي تهران برخورد مي‌کند و در سفرنامه‌ي خود مي‌نويسد: «امام جمعه‌ي تهران يکي از علماي متنفذ شهر به شمار مي‌آيد و علاوه بر اين به دامادي شاه نيز مفتخر است».
    از عوامل ديگر ازدواج که بدترين شيوه و شکل آن مي‌تواند باشد، وجود نابساماني‌هاي اقتصادي جامعه را مي‌توان نام برد که به دليل فقر و تهيدستي، با دختران به شکل کالا برخورد مي‌شد. به اين معني که دختران به‌عنوان کالا به جاي پول يا جنس معامله مي‌شدند. گاه اتفاق مي‌افتاد که اهالي يک شهر يا روستا و يا محل، پول کافي براي جوابگويي به خواستهاي واليان و يا حاکمان آن منطقه نداشتند. مردم به ناچار بايد دختران خود را به آنها پيشکش مي‌کردند. برخي از اين حکام در مقابل ماليات دريافت نشده‌ي اهالي، دخترانشان را به‌زور تصاحب مي‌کردند.
    در نطق يکي از اين واعظان در جريان نهضت مشروطيت آمده‌است که در يکي از سال‌ها چون وضع محصولات کشاورزي بسيار خراب بود و مردم نمي‌توانستند از عهده‌ي دادن ماليات به حاکم آنجا برآيند، به دستور وي، سيصد دختر از مردم بدهکار را گرفتند و به ترکمانان فروختند. برخي از اين دختران را از خواب ناز در کنار مادرشان بيدار کردند و وحشيانه بردند.
    چند همسري يا داشتن زنان گوناگون در اين دوره بسيار متداول بود. به‌طور کلي زنان عقدي از موقعيت بهتري نسبت به زنان غيرعقدي برخودار بودند. اينان معمولاً از طبقات هم‌طراز انتخاب مي‌شدند.
    زنان صيغه‌اي از طبقات پايين‌تر بودند تا سمت خدمتکاري را براي زنان ارشد داشته باشند. همسر محبوب، «سوگلي» نام داشت و صرف‌نظر از اين که عقدي باشد يا صيغه‌اي از نفوذ فراواني نزد شوهر برخوردار بود.

    گروه ديگري از زنان که در اين دوره حضور داشتند، کنيزان بودند که به راحتي در ايران آن دوره، خريد و فروش مي‌شدند. اينان در درون خانه به‌عنوان نوکر يا کلفت کار مي‌کردند و پس از مدتي جزو اعضاي خانواده بشمار مي‌آمدند.
    در مناطق مهم اقتصادي کشور، زنان همپاي مردان و گاه بيش از آنها در تهيه‌ي فرآورده‌هاي اقتصادي نقش داشتند. در نواحي شمال ايران، بسياري از توليدات کشاورزي توسط زنان صورت مي‌گرفت. زنان عشاير نيز از ديرباز عمده‌ترين توليدکنندگان محصولات دامي بوده‌اند. شايد همين نقش برجسته‌ي زن در زمينه‌ي فعاليت‌هاي توليدي در زندگي ايلياتي، زمينه‌ي ازدواج‌هاي گوناگون و رواج چند همسري را فراهم آورده باشد.


    از آنجا که دامداري اساس توليد اقتصادي بوده است، چند همسري در رابطه‌ي مستقيم با تعداد دام‌ها و تقسيم کار قرار مي‌گرفت. در مواردي حتي زن ارشد، خود به خواستگاري مي‌رفت تا براي شوهرش همسري جديد بياورد و در نهايت، ميزان بهره‌کشي او نيز کاهش يابد. از جمله فعاليت‌هاي اقتصادي اين زنان مي‌توان به انجام کارهاي دستي، بافتن قالي، جاجيم و گليم، بافتن پارچه، تهيه‌ي خشکبار و لبنيات، ريسندگي و بافندگي، گلدوزي، قلاب‌دوزي، تهيه‌ي رويه‌ي گيوه، داشتن شغل خياطي، مامايي، دايگي و پرستاري اشاره کرد.
    نکته‌ي بسيار مهم در زندگي اجتماعي زنان دوره‌ي قاجار، اين است که هر چقدر زنان در توليد اقتصادي نقش بيشتري داشته باشند، از آزادي اجتماعي بيشتري بهره‌مند شده و از احترام و قدرت بيشتري نزد شوهر خود برخوردار مي‌شدند. در اين دوره، زناني که متعلق به قشرهاي پايين جامعه بودند، سهم بيشتر و اساسي تري در تهيه و توليدات اقتصادي داشتند تا زنان طبقات متوسط و بالاي جامعه.

    منبع : سايت درسايه روشن كلام

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  10. Top | #69

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.78
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    مدرسه قديمي دارالفنون كه نخستين و بزرگ‌ترين مدرسه به سبك جديد است، 154سال پيش در روز يكشنبه نهم دي‌ماه 1231خورشيدي افتتاح شد


    تاسيس دارالفنون، يكي از اقدامات چشمگير ميرزاتقي‌خان اميركبير است كه حاصل آن، برآمدن نامبردارترين چهره‌هاي علمي، ادبي و هنري بوده. اما اين مركز فرهنگي، بيست‌وچند سال است كه به صورت خاكداني در خياباني نه‌چندان خوشنام، به ايامي نه‌چندان دور مي‌انديشد كه پايه‌ريز فرهنگ نوين كشور بود و خياباني كه در آن جاي گرفته و نام حكيم ناصرخسرو را كه از مفاخر فرهنگي ماست بر خود دارد، خياباني بود كه مراكز متعدد فرهنگي و علمي در خود داشته كه امروزه جز كتابفروشي‌هاي قديمي، نشاني از آنها نيست ولي به عوض، در ضلع شرقي آن، صداي «دارو،دارو» يك لحظه قطع نمي‌شود! اينجا دارالفنون شده است و البته بر كسي پوشيده نيست كه دارو هميشه به معناي دوا نيست و بيشتر معادل drug به كار مي‌رود اما در ضلع غربي، دارالفنون همچون پدري سالخورده و فرتوت، ابرو درهم كشيده، نگاهي عتاب‌آلود به اين نسل ازخودرميده دارد. اين ازخودرميده‌ها در ضلع شرقي و با فاصله‌اي بعيد، به دنبال متاعي هستند كه روح بنيان‌گذار دارالفنون از آن در عذاب است.

    گويي از همين روست كه اهل دارو هرگز در حاشيه دارالفنون نمايان نمي‌شوند؛ بنايي كه به رغم فرسودگي، همچون لعلي درخشنده به چشم اهل نظر زيبا و دلنواز مي‌آيد.
    سردر زيباي دارالفنون را لرزاده – معمار معروف – پديد آورده و خط چشم‌نواز بالاي آن از عبدالحميد ملك‌الكلامي ملقب به اميرالكتاب است. دارالفنون در آغاز از چنان منزلتي برخوردار بود كه رضاقلي‌خان هدايت – مولف مجمع‌الفصحاء، رياض‌العارفين و انجمن‌آراي ناصري – به رياست آن برگزيده شد و به اين منظور، از شيراز به تهران كوچ كرد.


    از دارالفنون تا سال 57 به عنوان مدرسه استفاده شد و بعد از آن به مركز تربيت معلم تبديل گرديد. سپس مدتي به مركز آموزش ضمن خدمت وزارت آموزش‌وپرورش اختصاص يافت تا آنكه در سال67 جزو فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيد و تصميم گرفته شد از اين بناي ترد و شكننده كه ديگر توانايي ارائه خدمات آموزشي را نداشت، پس از مرمت و بازسازي، به عنوان گنجينه آموزش‌و پرورش استفاده شود و به اين ترتيب، در ايران نيز همانند بسياري از كشورهاي ديگر، مركزي براي نگهداشت تاريخ مكتوب، عيني و شفاهي تعليم و تربيت فراهم آيد. اكنون سال‌هاست كه از تصويب اين طرح مي‌گذرد ولي دارالفنون سالخورده همچنان مهجور و تكيده – لابد به جرم دانش‌پروري – سر در گريبان فرو برده، در گوشه‌اي از خيابان ناصرخسرو چمباتمه زده تا دستي از غيب برون آيد و گره از كار فروبسته‌اش بگشايد، حال آنكه ساخت‌وسازهايي بسيار بي‌مقدار با هزينه‌هاي كلان صورت مي‌گيرد كه با آنها مي‌شود چند بناي تاريخي نظير دارالفنون را بازسازي كرد كه نشان از هويت فرهنگي كشور دارند.
    فلك به مردم نادان دهد زمام مراد
    تو اهل فضلي و دانش، همين گناهت بس 1



    بازسازي بنايي فرسوده و ازدست‌رفته نظير دارالفنون، نياز به عزمي ملي دارد. اين وظيفه‌اي نيست كه يك وزارتخانه به‌تنهايي بتواند از عهده انجام آن برآيد و نياز به توجه مديريت كلان فرهنگي دارد تا هزينه لازم را براي انجام سريع عمليات نوسازي آن تامين كند و كار را در اسرع وقت و در زماني تعيين‌شده به سامان برساند؛ نه آنكه مرمت بنايي چنين عظيم به بودجه وزارتخانه‌اي حوالت شود كه خود، چشم به همياري مردم دارد! از اين روست كه پس از گذشت سال‌هاي متمادي، هرازگاهي خرجي اندك صرف مرمت‌هاي جزئي و ناقص در اين بنا مي‌شود كه چون بودجه‌اي براي پيگيري و ادامه كار بازسازي در پي ندارد، آنچه انجام يافته هم به دليل نيمه‌كاره‌ماندن، در معرض تخريب و فرسايش زماني قرار مي‌گيرد، كه گرفته است و باز كار به نقطه آغاز مي‌رسد.


    البته نبايد پنداشت كه اين جفا و بي‌توجهي فقط در مورد دارالفنون صورت مي‌گيرد بلكه اين معضلي است كه متوجه غالب دستاوردها و ميراث فرهنگي ماست. اين معضل از دو علت نشأت مي‌گيرد؛ يكي عدم وجود مديريت كلان فرهنگي كه ضرورت دارد در قالب يك هيات يا شورا، مركب از عالي‌ترين اعضاي تصميم‌گيرنده نهادهاي ذي‌ربط پديد آيد و به مسائلي بينديشد كه بازسازي و راه‌اندازي گنجينه دارالفنون مي‌تواند نمونه‌اي از آن باشد و ديگري عدم توجه يكسان اهل تحقيق به كل فرهنگ برآمده از اين خاك است. اين، معضلي است كه بايد آن را به منظور حفظ و پرورش ميراث فرهنگي كشور، بسيار جدي گرفت.توجه به چهره‌هاي تابناك فرهنگ بيگانه و غافل‌ماندن از ديگر چهره‌ها را مي‌توان برابر گرفت با علاقه‌اي كه كودكان به خامه روي شيريني نشان مي‌دهند و به ديگر قسمت‌هاي آن توجهي ندارند. تفكر خامه‌اي در حوزه فرهنگ نيز چنين است؛ يعني فرهنگ را به صورت يك كل منسجم نمي‌بيند بلكه فقط چهره‌ها، دستاوردها و آثار دلپذيرتر را مورد توجه قرار مي‌دهد و بقيه را به حال خود وامي‌گذارد تا به‌تدريج مشمول فراموشي و فرسايش زماني شوند؛ حال آنكه زيبايي يك آسمان پرستاره تنها به ماه و زهره و پروين نيست؛ زيبايي آن، در كل منجسم آن است.


    در آسمان پرستاره ميراث فرهنگي ايران، اگر فردوسي هست، دهخدايي هم هست. اگر حافظ هست، هلالي جغتايي هم هست. اگر عنصري هست، سعيد طاعي هم هست. اگر مولوي هست، سنايي هم هست. اگر ملاصدرا هست، سهروردي هم هست و اگر ابنيه باشكوهي هست كه زيبايي‌شان به گنبد آسمان پهلو مي‌زند، دارالفنون هم هست. همه اينها ميراث فرهنگي اين سرزمين‌اند، ميراث‌دار واقعي، كسي است كه به دور از تفكر خامه‌اي، همه را عزيز بشمارد؛ بر يكي دست نوازش نكشد و ديگري را خوار بدارد. او به باغباني مي‌ماند كه بايد همه گل‌هاي بوستانش را به يكسان پرورش دهد و بداند كه هر گلي بويي دارد. 13روز بعد، باني نيك‌انديش آن ميرزاتقي‌خان اميركبير در حمام فين كاشان به امر ناصرالدين‌شاه و به دست حاجي‌علي‌خان فراشباشي به شهادت رسيد. آنگاه پسر اين ميرغضب – يعني اعتمادالسلطنه – به جاي امير به صدراعظمي برگزيده شد كه اين داراي دو معناي ضمني بود؛ يكي آنكه كسي در اين ملك، روش اميركبير را دنبال نكند و در پي چون و چرا و بازسازي افكار خلق نباشد و ديگر آنكه اذهان مطيع و منقاد و آنان كه پيوسته سر تسليم و اطاعت در پيش دارند، بدانند كه در مناصب مناسب جاي مي‌گيرند

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  11. Top | #70

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.78
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    دو تن از زنان حرمسرای ناصرالدین شاه
    </SPAN></B></SPAN>
    بیوگرافی و زندگینامه ناصرالدین‌شاه، از شاهان دودمان قاجار، خبر درگذشت پدرش را در سال ۱۸۴۹ هنگامی که در تبریز بود شنید، سپس به یاری امیرکبیر به پادشاهی رسیده، بر تخت طاووس نشست، برای بازپس‌گیری مناطق خاوری ایران از دست انگلیس‌ها، به‌ویژه منطقه هرات کوشش کرد ولی پس از تهدید و حمله انگلیسی‌ها به بوشهر ناچار به واپس‌نشینی شد، سر انجام در مراسم پنجاه‌امین سال تاج گذاری به قتل رسید، نخستین پادشاه ایران بعد از اسلام بود که به اروپا مسافرت کرد، آوردن دوربین عکاسی به ایران از جمله کارهای اوست

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  12. Top | #71

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.78
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    قلمرو حكومتي قاجاريه در ايران زمين
    اويماق ( يا قاجار) با شركت در اتحاديه قزلباش و دستيابي به برخي مقامات سياسي و نظامي و چند پاره شدن در عهد شاه عباس اول ، با يورش افغانها در راستاي سلطنت خواهي قرار گرفت . طايفه قوانلو با شكل دادن سپاهي منظم ( پس از مرگ كريم خان ) به سركردگي آقا محمد خان و با از ميان برداشتن رقيبان سلطنت " قاجاريه " را بنا نهاد و تهران را به پايتختي برگزيد . هنجارهاي حكومت ملوك الطوايفي در ايران در اين روزگار پايان گرفت . اما ايران در پهنه سياست جهاني با نفوذ و سلطه طلبي روسيه تزاري و بريتانياي كبير رو به رو. گرديد كه طي يك صد سال ، اوضاع جامعه را در تمامي زمينه ها دگرگون كرد و كاستيهايي را در نهاد حكومت و قدرت به بار آورد . كشته شدن آقا محمد خان آشفتگيهايي را در داخل ، و سلطنت فتحعلي شاه مسلط شدن بيگانگان را از خارج ، در پي داشت . حاصل آن ، انعقاد عهد نامه 12 ذيحجه سال 1229 ه.ق. ( 25 نوامبر 1814 م. ) ايران با دولت استعمارگر انگليس و پيشروي امپراتوري تزاري روس در قفقاز به قصد تسلط بر تمامي ايران زمين تا آبهاي خليج فارس بود . وجود دو رقيب خطرناك در شمال و جنوب ، سياست اروپايي ناپلئون را با سياست آسيايي او پيوند زد و ايران كم توان را با دو عهد نامه ديگر ( فين كن اشتاين " Finkenstein " 1222 ه.ق. / 1807 م. در زمان دشمني ناپلئون با الكساندر سوم ، تيلسيت " Tilsit " 1222 ه.ق. / 1807 م. پس از آشتي فرانسه و روسيه ) در مسيري قرار داد كه با برپايي دو جنگ خانمانسوز و نابرابر ،‌دو قرارداد شوم گلستان ( در 29 شوال 1228 ه.ق. / 12 اكتبر 1813 م. ) و تركمانچاي ( پنجم شعبان 1243 ه.ق. / 22 فوريه 1828 م. ) به ايران تحميل شد . همچنين ، بخش عمده اي از سرزمينهاي ايراني در ناحيه قفقاز از پيكره حكومتي ايران زمين جدا شد. با جلوس محمد شاه نوه فتحعلي شاه به سلطنت ( به ياري روسها بر پايه معاهد تركمانچاي و همراهي انگليسيها )‌، با محاصر هرات توسط محمد شاه ، دست اندازي استعماري بريتانيا به ايران شدت يافت ( 1253 ه.ق. / 1838 م. ) . و سفير انگليس و همراهان و ايادي آن كشور در كابل در يك هماهنگي با قواي مسلحي از افغانها ، روياروي قواي ايران قرار گرفتند و ضمن خصومت آميز شمردن اقدام ايران ، مانع از تصرف هرات شدند و با ارسال كشتي جنگي به خليج فارس ، محمد شاه را وادار به ترك محاصره كردند . با مرگ محمد شاه و به سلطنت رسيدن ناصر الدين شاه به ابتكار ميرزا تقي خان امير كبير ، ايران همچنان با معضلات متعددي ، مانند جنگ آق دربند سرخس ( 1271 ه.ق. ) ، تصرف آشوراده ( 1256 ه.ق. ) ،‌تسخير هرات ( 1273 ه.ق. / 1857 م. ) ، حملاتي چند از جانب عثمانيان و قصد تصرف خرمشهر ( محمره سابق ) ، تصرف خارك يا جنگ بوشهر ( 1273 ه.ق. )، معاهد پاريس و دست اندازيهاي ديگر ، مواجه بود كه در پي آن بخش شرقي ايران هم از دست رفت . در عصر سلطنت مظفرالدين شاه ، پسر ناصر الدين شاه ، انقلاب مشروطيت با هدف استقلال و آزادي و عدالت كه تجلي آرمانهاي معنوي و مادي مردم بود ، تحقق يافت . اما سلطه گريهاي دول اروپايي و ناهماهنگيهاي داخلي و فساد حكومت زير نظر قدرتهاي مجريه وابسته ، آن را از مسير خود منحرف ساخت . با پيدا شدن نفت در اين ايام ، توجه استعمارگران ( به ويژه انگلستان ) به ايران فزوني يافت . زا روي كار آمدن محمد علي شاه ،پسر مظفر الدين شاه ، و خلع او به علت استبداد راي و مخالفت با آزاديخواهان و همچنين ، به سلطنت رسيدن پسر وي ( احمد شاه ) در پي زمامداري دو نايب السلطنه و مهمتر از همه ، مطرح شدن آلمان به عنوان نيرويي كارا در آسياي غربي ، تمامي اين تحولات تغيير عمده اي در روند سياسي ايران پديد نياورد . همچنين ، در سالهاي پاياني سلطنت قاجار، قدرتهاي سلطه گر خارجي در نظام موازنه مثبت يا توازن ايجابي ، دو واقعه شوم ( تحميل معاهده 1907 م. و قرارداد1919 م. ) را قبل و بعد از انقلاب اكتبر در روسيه ، براي ايران تدارك ديده بودند كه با بيداري مردم اين سرزمين و پاره اي از رجال سياسي ، مذهبي و ملي ، به مرحله عمل نرسيد . ولي ، با نزديكي قدرت استعماري انگليس و بلشويكهاي روس و تثبيت سياست استعماري جديد در آسياي غربي و مركزي ، نخستين پديده حكومتي در تاريخ ايران در نظام وابستگي با همسازيهاي كانونهاي قدرت برون مرزي ، شكل گرفت . اين شكل گرفتن با انقراض سلسله قاجاريه ( 1304 ه.ش. / 1925 م. ) و واگذاري سلطنت به رضا خان مير پنج سواد كوهي ، ايران را در عرصه نويني از حكومت و ديپلماسي قرارداد . كه اين امر ،‌سرانجام بسياري از نهادهاي جامعه را ( به ظاهر ) دگرگون ساخت .
    مرزها و دگرگونيهاي آن
    در اين دوره كم نظير تاريخي ، مرزهاي ايران در چهار سوي كشور ( به دنبال جنگها و آشوبها و تحميل قراردادها ) تغييرات بسيار يافت .
    1 . در شمال
    نخست در غرب درياي مازندران ( قفقاز ) كه كمابيش در زمان بنيانگذار سلسله قاجار در همان موقعيت عصر صفوي و نادري باقي بود ، پس از فراهم آمدن قدرت نظامي براي كشور روسيه و وابسته شدن بسياري از شاهزادگان و اميران و خوانين و ملاكهاي مسلمان و مسيحي منطقه ( گرجب و ارمني ) به تزارها و از ميان برداشتن آقا محمد خان ، جنگهاي سهمگيني كه با سياست تجاوزگرانه بريتانيا بي ارتياط نبود ، پديد آمد . سرانجام ، مرزهاي براي ايران در منطقه ياد شده باقي ماند كه همواره بي اعتبار و از لحاظ تاريخي و فرهنگي ، غير قابل پذيرش بوده است . جنگهاي روس با ايران در هفتمين سال سلطنت فتحعلي شاه ( 1228 – 1218 ه.ق. / 1813 – 1804 م. ) آغاز شد و برپايه معاهده اي در يازده فصل و يك مقدمه كه در گلستان ( روستايي در قراباغ ) با حضور سفير انگلستان انعقاد يافت ، بخشهاي گرجستان ( مركز تفليس ) ، داغستان ( مركز دربند ) ، شروان ( مركز باكو ) و ولايتهاي ديگر ( شماخي ، شكي ، گنجه ، منطقه قراباغ و جاهايي از مغان و طالش ) از ايران جدا افتادند . در جنگهاي دوم كه به دنبال اعتراض مردم و روحانيان استقلال خواه به وقوع پيوست ( 1243 – 1241 ه.ق. / 1828 – 1826 م. ) با شكست دوباره ايران و تحميل معاهده ديگري در شانزده فصل و يك قرارداد الحاقي در سه فصل در تركمانچاي ، فزون بر مناطق پيشگفته ،‌ولايتهاي ايروان و نخجوان نيز از قلمرو قاجاريه جدا افتاد . همچنين ، ده كرور ( پنج ميليون تومان ) خسارت جنگي و امتيازات سياسي و اقتصادي ديگر كه ريشه در شيوه هاي نابخردانه حكومتي و فساد اخلاق پاره اي از قاجاريان داشت، بر ايران تحميل شد . از آن ميان، روايي نوعي ، كاپيتولاسيون ( حق قضاوت كنسولي ) و باز گذاشتن دست دخالت تزارها در امور داخلي ايران به بهانه دفاع از سلطنت اخلاف عباس ميرزا بود كه تا پايان عمر سلسله حاكم بر ايران و پيروزي انقلاب بلشويكي در روسيه باقي ماند . اما ، از لحاظ مرزي بر پايه فصل چهارم عهد نامه ، يعني از نقطه تلاقي كشورهاي ايران و عثماني با قفقاز ( نزديك قله آغري كوچك ) آغاز مي شد و پس از عبور از سرچشمه رود قراسوي سفلي ، تا محل التقاي آن با رود ارس ادامه مي يافت و رود ياد شده به گونه مرز ، تا قلعه عباس آباد پيش مي رفت . همچنين از سرچشمه رود آدينه بازار تا قله تپه هاي جگير ، تيره هاي كوه به صورت مرز تعيين گرديده و تا سرچشمه شمال رودخانه آستارا ادامه داشته و از آنجا تا مصب آن در درياچه خزر ،‌حدود دولتين به شمار رفته است . روسها فقط به برپايي جنگ عليه ايران و تحميل دو قرارداد شوم و ظالمانه اكتفا نكردند ، بلكه به دفعات در تحديد مرزهاي جديد زياده طلبي نيز نشان دادند و چندين مرتبه نيز ، در اين امر اختلافاتي را موجب شدند كه از ميان ، مي توان به اين موارد اشاره كرد : پروتكل سال 1245 ه.ق. ( 1829 م. ) در ارتباط با مرزبنديهاي جديد و تغيير اساسي ، كوشش در تحميل پروتكل سال 1314 ه.ق. ( 1896 م. ) ، تغيير مجدد در رساندن مرز به محل التقاي قراسو و ارس به نفع كشور تركيه و بالاخره ، بي نتيجه گذاردن كوششهاي كميسيون مغان در سال 1304 ه.ش.( 1925 م. ) بر روي هم ، مرزهاي دقيق و مشخص تا پايان عصر قاجاريه مشهود نگرديد . محمد امين خان در منطقه خوارزم قدرت بسياري داشت . با اينكه حسام السلطنه ( والي خراسان ) در سال 1269 ه.ق. عباسقلي خان دره گزي را به سمت " بيگلربيگي " مرو تعيين كرده بود ، اما ، محمد امين خان نيز همچون برخي از خوانين گذشته ، به خراسان حمله كرد و در سرخس به دست فريدون ميرزا فرمانفرما كشته شد . در سال 1271 ه.ق. كه سر او به تهران گسيل شد ، خان سوار خان هزاره اي از طرف والي خراسان به حكومت مرو انتخاب گرديد . لكن ، تركمنها بار ديگر مجهزتر به ميدان آمدند و با برخورداري از اختلافات ميان حشمت الدوله ( والي خراسان ) و قوام الدوله ، قشون ايران را شكست دادند و گروه كثيري را به اسارت خود در آوردند . در اين مورد، كوششهاي سياسي ايران ( ميرزا حسين خان سپهسالار ) به جايي نرسيد و روسها كه تسخير آسياي مركزي را هدف قرار داده بودند ، در سال 1290 ه.ق. ( 1873 م. ) خيوه را توسط كافمان ( Kaufman ) تسخير كردند . همچنين با سركوبي تركمنهاي يموت در سال 1295 ه.ق. ( 1878 م. ) توسط سرتيب لازارف ( Lazarov ) و جنگ ديگر با همان قوم در سال 1297 ه.ق. ( 1880 م. ) توسط ژنرال اسكوبلف ( Skobelev ) و سرانجام ، با قتل عام اقوام تركمن ( با گسيل قشون روس توسط راه آهن به گوگ تپه ) در سرتاسر شمال شرقي ايران هم همان وضع مشابه با قفقاز پيش آمد ، يعني قرارداد ديگري به سان تركمانچاي ، در 29 محرم سال 1299 ه.ق. ( 9 دسامبر 1881 م. ) بر دولت ناتوان ايران تحميل گرديد . اين قرارداد را ميرزا سعيد خان موتمن الملك ( وزير امور خارجه ايران ) و ايوان زينوويف ( Ivan Zinoviev ) وزير مختار و ايلچي مخصوص روسيه امضاء كردند كه بر پايه فصل اول آن ، مرزهاي تحميلي از خليج حسينقلي خان با تعيين رود اترك تا چات و در آنجا ،‌كوههاي سنگوداغ و سگوم داغ و رود چندر ،‌و پس از گذر از چند دره و كوه محلي ،‌رود سمبار تا مسجد داريانه ، و با گذر از چند تنگه و دره و روستاهاي خيرآباد و گوگ قيتال و دربند و نزديكيهاي فيروزه ادامه يافته و با گذر از قريه كلته چنار و محل اتصال زيركوه و قزل داغ و دره رود باباگاورس و لطف آباد ، اندك اندك به سمت جنوب شرقي ميل كرده و به جايي رسيده كه امروز نام سرخس ايران را دارد . بر پايه فصل دوم ، مقرر گرديد كه طفين معاهدتين كميسرهايي را براي ترسيم و " نصب علامات " مامور نمايند . به همين منظور ، در ششم جمادي الاول سال 1304 ه.ش. ( فوريه 1886 م. ) سليمان خان صاحب اختيار از طرف دولت ايران و غرالين شباب پلكونيك نقولا قورمين تاراوايف ( Taravayev ) از طرف روسيه در بخشي از مرزها و به دنبال پروتلكي ديگر ، ميرزا علي اشرف خان سرتيب ( مهندس سر كميسر ايران ) و يك تن از كاردانان روسيه ( به عنوان سر كميسر آن دولت ) در بخش ديگر آن ، خطوط لازم را ترسيم كنند و حتي ، نقشه اي به مقياس 84000/1 فراهم آوردند . لكن ، دولت تزاري در مورد فيروزه و حصار ادعاي بيشتري نشان داد . سرانجام قرارداد جديدي به امضاي ميرزا علي اصغرخان امين السلطان ( صدر اعظم ايران ) وپوتزف ( Potzev ) ( وزير مختار روسيه ) در 23 ذيقعده سال 1310 ه.ق. ( 27 مه 1893 م. ) ، منعقد شد كه بر اساس فصول سه گانه اول قرارداد ، " اعليحضرت شاهنشاه ايران ( ناصرالدين شاه ) ، از طرف خود و از طرف وارث خود منطقه فيروزه را كلا" به اعليحضرت امپراتور كل ممالك روسيه واگذار كرده " . و در منطقه حصار نيز ، دگرگونيهايي را به سود روسيه پديد آوردند . در عوض براي رفع پاره اي معضلات در قرارداد تركمانچاي ، قطعه زميني كه در ساحل راست رودخانه ارس و محاذي قلعه قديم عباس آباد واقع است ، به ايران باز گردانده شد .
    بدين ترتيب ، موقعيت سوق الجيشي روسيه و اقتصاد مرزي ( آبياري ) آن استحكام بيشتري يافت و برپايه همين قرارداد ( فصل چهارم ) مقرر شد كه با دادن ماموريت به كميسرهاي دو طرف ، مرزهاي جديد از خليج حسينقلي خان تا بستر تجن در ذولفقار ( اول متصرفات افغانستان ) علامتگذاري شود و همچنين ( فصل ششم ) سكنه فيروزه و حصار را كه معاوضه كردند به خاك يكديگر مهاجرت دهند . در ضمن تعهد كردند كه در نقاط معاوضه شده قلاع و استحكامات بنا نكنند و در فيروزه و حصار ، تركمن ننشانند .
    در پي اين قرارداد تحميلي و پروتكلهايي چند ( پروتكل تنظيم شده در 27 رجب سال 1311 ه.ق. ( 23 ژانويه 1894 م.) ، در قريه حصار ،پروتكل تنظيم شده در 21 جمادي الاول 1312 ه.ق. ( 8 نوامبر 1894 م.) در عشق آباد نمايندگان روسيه با اعمال همان روشهاي به كار رفته در قفقاز ، مانع تحديد مرزها شدند . پس از شكل گيري نظام بلشويكي ، با اينكه عهدنامه دولتي ايران و اتحاد جمهوريهاي شوروي در 7 اسفند ماه سال 1299 ه.ش. ( 26 فوريه 1921 م. ) در شهر مسكو به امضاي عليقلي خان مشاور الممالك از طرف ايران و چيچرين و ميخائيلوويچ كاراخان ( Mikhailovich Qarakhan ) ( به نمايندگي دولت شوروي ) به امضاء رسيد و بر پايه فصل سوم آن ، به سياست غاصبانه دولت تزاري سابق روسيه اذعان و مقرر گرديد كه قريه فيروزه و اراضي مجاور آن به ايران مسترد گردد . همچنين با رضايت به اينكه سرخس كهنه در تصرف شوروي بماند ، اما آن دولت از انتفاع از جزاير آشوراده و جزاير ديگري كه در سواحل ولايت استرآباد واقع است صرف نظر نمايد ، باز حكومت جديد روسيه شوروي هم راه اسلاف خود را در پيش گرفت ، به گونه اي كه در روزگار پاياني عصر قاجاريه ( 1301 ه.ش. / 1922 م. ) هيئتي در مدت يازده ماه گفتگو ،‌حتي نتوانستند به خواستهاي تعيين شده قراردادهاي تحميلي روسيه بر ايران ، جامه عمل بپوشانند . به همين دليل ،‌بخشهايي از مرزهاي شمالي ايران ( غرب و شرق درياي مازندران ) همچنان نامشخص باقي ماند .
    2. در شرق
    نخست در منطقه خراسان ( هرات )‌ . پس از نادرشاه ، در اين منطقه نيز آشوبهايي پديد آمد . احمدخان دراني ( يكي از سرداران او ) و پس از وي ، زمان شاه ( امير كابل ) از برجسته ترين صاحبان قدرت در منطقه گرديدند . گردش روزگار نيز به گونه اي بود كه رقابتهاي بريتانيا و فرانسه ، در ارتباط با تسخير هند و از سوي ديگر ، هماهنگي بريتانيا و روسيه در تسلط بر آسياي مركزي ، وضع منطقه را آشفته تر مي ساخت . اختلافات قومي ،‌گويشي ،‌محلي ، مذهبي وگرايشهاي حكومت طلبانه سران و شاهزادگان ، در مجموعه دولت استعماري انگلستان را بر آن مي داشت كه در بر هم زدن شرايط آرامش و دوستي وصلح در منطقه ، مستقيم و غير مستقيم ، دخالت داشته باشد ، تا آنجا كه كامران ميرزا ( پسر محمود شاه دراني ) عليه محمد شاه قاجار به منازعه پرداخت و همزمان با محاصره شهر تاريخي هرات ،‌يعني كليد هندوستان يا دروازه هند توسط قشون مركزي ايران و به دستور لرد او كلاند ( Lord Aukland ) ( فرمانرواي هند ) با سياستي از پيش تعيين شده ، جزيره خارك توسط قشون مجهز انگليس تصرف گرديد . همچنين بنادر خليج فارس مورد تهديد جدي قرار گرفت ، به طوري كه محمد شاه مجبور شد از محاصره هرات منصرف شود . كشمكشهاي اميران و سران افغاني ( كامران ميرزا و شجاع الملك ، پسر امير تيمور دراني ،‌و چند تن ديگر ) همچنان برقرار ماند . سرانجام ، يكي از آنان به نام يار محمد خان با كشتن كامران ميرزا در سال 1257 ه.ق. ( 1841 م. ) و گرفتن لقب " ظهير الدوله " از سوي محمد شاه و ايجاد هماهنگي با كهندل خان ( امير قندهار ) و برادرش كه دوست محمد خان ( امير كابل و از خاندان باركزايي ) بود ، با ابراز وفاداري به حكومت مركزي ايران ، نوعب آرامش در منطقه به وجود آورد . البته، با مخالفت بريتانيا و برپايي جنگ از سال 1255 تا 1258 ه.ق. ( 1839 – 1842 م. ) و گسيل 20000 سپاهي هندي ، افغاني و انگليسي به سر كردگي ماگناتن ( William Magnaughten Sir ) در ياري رساندن به شاه شجاع ، اين آرامش در هم شكسته شد . به رغم اينكه امير دست نشانده توسط اكبر خان ( برادر دوست محمد خان ) در شوال 1257 ه.ق. (‌نوامبر 1841 م. ) به قتل رسيد،‌محمد شاه نيز توانست كمكهاي لازم را به جبهه اصلي برساند . در نتيجه ، دوست محمد خان از دولت مركزي ايران و حتي حمايت خان خوارزم محروم گرديد . پس از پايان جنگ ، تا سال 1280 ه.ق ( 1863 م. ) انگليسيها با وي عليه ايران به مماشات پرداختند و براي جدا كردن هرات از خراسان و دخالت در امور ايران ، از او در برابر حاكمان آن منطقه ، مانند يار محمدخان ( ظهير الدوله اول ) ،‌محمد خان (‌ ظهير الدوله دوم ) ،‌محمد خان دراني ( دشمن ظهير الدوله دوم )‌ ، با سياستگريهاي سرجان لارنس ( lawrence Sir John ) در كابل سودها بردند . زماني كه دوست محمد خان خود را وابسته به دولت ايران معرفي كرد و از حسام السلطنه فرمانفرماي خراسان مدد گرفت ، قشون ايران هرات را فتح كرد و به نام ناصر الدين شاه خطبه خوانده شد . استعمارگران بريتانيايي باز با اعزام نيروي دريايي و برپايي جنگ در تنگستان بوشهر ، اولتيماتوم شديد اللحني به دولت ايران ارسال كردند . آنان آشكارا اعلام نمودند كه ايران نه تنها بايد سپاهيان خود را از هرات بيرون آورد ،‌بلكه خسارات وارده را هم جبران كند و غرامت نيز بپردازد . همچنين ، متعهد شود كه از تمامي دعاوي خود نسبت به هرات و ساير نقاط افغانستان ،‌صرف نظر نمايد. ميرزا آقا خان نوري ( يكي از دست نشاندگان انگليس كه پس از قتل ميرزا تقي خان اميركبير در مقام صدارت قرار گرفته بود ) با اعزام فرخ خان غفاري ( سياستگري از سلك خود ) در مقام وزير مختاري به پاريس براي انعقاد قرارداد جدايي هرات از ايران ، به وساطت ناپلئون سوم ( امپراتور فرانسه )‌ و امضاي او و سفير كبير انگليس در پاريس ( لردكوولي ) ضربه محكمي بر پيكر حكومت مركزي ايران وارد آورد

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  13. Top | #72

    تاریخ عضویت
    Mar 2009
    شماره عضویت
    336
    عنوان کاربر
    معاونت باشگاه
    میانگین پست در روز
    9.78
    محل تحصیل
    خيام-سهراب
    شغل و حرفه
    طراح و تحلیل گر حرفه ای وب - مدیریت کل وب سایت و انجمن
    رشته تحصیلی
    ابر رشته ی مهندسي كامپيوتر + نرم افزار
    محل سکونت
    سهراب-خيام
    ارسال ها
    55,059
    پست های وبلاگ
    29

    پیش فرض

    انقراض قاجاريه
    روز نهم آبان 1304 با تصويب ماده واحده‌‌اي در مجلس شوراي ملي، انقراض سلسله قاجار در ايران رسماً اعلام شد. اين رويدادتاريخي نتيجه عزم رضاخان پهلوي براي كسب قدرت مطلق در كشور بود. تا پيش از اين، رضاخان با مسئوليت‌هايي چون فرمانده ديويزيون قزاق، سردار سپه و نخست وزير از بيشترين اختيارات در كشور برخوردار بود ولي قبضه كامل قدرت نيازمند كنار نهادن احمد شاه و سلطنت او بود.
    از اهدافي كه رضاخان در طرح موضوع «جمهوري» دنبال مي‌كرد نيز دستيابي به همين هدف بود. رضاخان با اعلام اين موضوع در حقيقت به دنبال برچيدن بساط سلطنت قاجار و به قدرت رسيدن بود، به ويژه كه حكومت لائيك آتاترك نيز كه صميمي‌‌ترين دوست وي در خارج از كشور و خط دهنده رضاخان در مبارزه با مباني اعتقادي مردم بود الگوي حكومتت او شده بود.
    براساس محاسبات رضاخان حذف سلطنت احمد شاه قاجار مهمترين عامل در فراهم آوردن زمينه قدرت مطلق مورد نظر بود.
    رضاخان پهلوي به محض آن كه در سوم ‌آبان 1302 به مقام نخست‌وزيري رسيد، احمد شاه را ناچار كرد مجدداً رهسپار اروپا شود. 1 برادر احمدشاه به عنوان نايب‌السلطنه در تهران ماند و رضاخان او را نيز وادار كرد در امور دولت دخالت نكند. در چنين شرايطي قاجارها هيچگونه قدرتي در اختيار نداشتند و تمام قدرت حكومت در دست رضاخان بود
    رضاخان در غياب احمد شاه روز به روز موقعيت خود را تحكيم مي‌كرد و در عين حال مي‌كوشيد تا با تبليغاتي گسترده عليه احمد شاه او را نسبت به سرنوشت مملكت لاقيد و بي‌‌اعتنا نشان دهد. عوامل رضاخان در شهرهاي مختلف چنين تبليغ مي‌كردند كه شاه علاقه‌اي به ايران ندارد و به دنبال عياشي در فرنگ است. احمد شاه پس از تثبيت موقعيت رضاخان در ايران و به خصوص پس از رأي اعتمادي كه با نيرنگ، توطئه و فشار در 22 فروردين 1303 از مجلس گرفته شد، براي بازگشت به ايران در حالتي ترديد آميز به سر مي‌برد. اما پس از مدتي مطالعه تصميم به بازگشت به ايران و حفظ سلطنت گرفت. انگليسي‌ها وقتي كه از تصميم شاه براي عزيمت به ايران مطلع شدند، نزد او رفتند و ضمن مبالغه در اوضاع آشفته ايران صلاح او را در اين دانستند كه تا مدتي از رفتن به ايران چشم بپوشد تا رضاخان بتواند امنيت لازم را در كشور فراهم آورد. انگليسي‌ها قيام شيخ خزعل را نمونه‌اي از عدم امنيت برشمردند و احمد شاه كه از واقعيات پشت پرده تا حدود زيادي بي‌خبر بود، به راستي باور كرد كه در گوشه و كنار كشور شورش‌هايي وجود دارد كه حتي در صورت ورود وي به ايران ممكن است جان او به خطر بيفتد. هر چه مدت توقف شاه در اروپا بيشتر مي‌شد، تبليغات طرفداران رضاخان هم مبني بر اين كه شاه علاقه‌اي به سرنوشت ايران ندارد، بيشتر مي‌شد و مردم نيز جوسازي‌ها را باور مي‌كردند.
    در اواخر 1303 هنگامي كه شيخ خزعل عليه رضاخان در خوزستان قيام كرد، احمد شاه نيز به حمايت از او برخاست. رضاخان نيروي بزرگي براي سركوب خزعل اعزام كرد. مجلس، خزعل و هوادارانش را خائن خواند. سپس با ميانجي‌گري انگليسي‌ها كه درباره نفت و گسترش فعاليت شركت نفت انگليسي ـ ايراني با رضاخان به توافق رسيده بودند، خزعل به رضاخان تسليم و به تهران فرستاده شد. خوزستان نيز به وسيله ارتش رضاخان تصرف شد.
    پس از سركوب قيام خزعل و در زمستان 1303 رضاخان با شورش كردها به سركردگي اسماعيل سميتقو مواجه شد. اين قيام كه از غرب درياچه اروميه آغاز شده بود نيز توسط رضاخان سركوب شد. به دنبال اين رويداد ايلات تركمن خراسان نيز كه عليه رضاخان بپا خاسته بودند سركوب و يا تسليم شدند.
    پس از اين حوادث، رضاخان در ادامه تبليغات عليه سلطنت احمد شاه چنين وانمود كرد كه در پس همه اين شورشها، قاجارها قرار گرفته‌اند. در بهمن 1303 اين جوسازيها به مجلس شوراي ملي منتقل شد و رضاخان تأكيد كرد كه ادامه همكاري بين او و دودمان قاجار غير ممكن است. مجلس تحت فشار رضاخان در 26 بهمن همان سال فرماندهي كل قوا را به رضاخان سپرد و به قدرت روز افزون وي در كشور صحه گذاشت. از سوي ديگر رضاخان به منظور فريب افكار عمومي و آرامش اوضاع، به موازات اين تحولات، ظاهري ترقي‌خواه به خود گرفت. او از توزيع اراضي دولتي ميان كشاورزان، تقليل ساعات كار كارگران، آزادي بيان و مطبوعات، تشكيل احزاب، حق اعتصاب و انتخابات ‌آزاد صحبت به ميان آورد.
    در نيمه اول 1304 تبليغات گسترده‌اي درباره ترقي‌خواهي و ميهن پرستي رضاخان به راه افتاد. خمير مايه اين تبليغات ضرورت جلوگيري از بازگشت احمد شاه و لزوم خلع دودمان قاجار بود.
    با تبليغاتي كه توسط عوامل رضاخان انجام گرفت بدبيني نسبت به احمد شاه فزوني يافت. هر چه مواضع رضاخان مستحكم‌تر مي‌شد، تبليغ عليه احمد شاه نيز گسترده‌‌تر مي‌گشت. آرام آرام و با برنامه قبلي تلگرافهايي از سوي فرماندهان نظامي وحكام بعضي ايالات به مركز مخابره شد كه عدم صلاحيت شاه را در ادامه سلطنت تأكيد مي‌كردند و خواستار سلطنت رضاخان بودند. در كنار اين تلاشهاي زيركانه، در ميان مردم چنين شايع كردند كه احمد شاه ممكن است بدون توجه به زحمات و كوشش‌هاي رضاخان درصدد خلع او از نخست‌وزيري برآيد وبار ديگر اوضاع سامان يافته كشور را آشفته سازد. مردم كه به شدت از تشديد هرج و مرج در كشور بيم داشتند به ادامه حكومت رضاخان تمايل نشان مي‌دادند و به اين ترتيب زمينه ذهني بيشتري براي بركناري احمد شاه فراهم مي‌شد.
    تبليغات رضاخان و طرفدارانش عليه احمد شاه تا به آن اندازه بود كه شخصيت‌هايي مانند مدرس نيز نتوانستند كاري در خنثي كردن آن انجام دهند.
    پس از آن كه عمال انگليس اذهان مردم را به سود رضاخان آماده كردند، سرانجام در نهم آبان 1304 ماده واحده‌اي به صورت طرح تقديم مجلس پنجم شد كه در آن خلع قاجار از سطنت و سپردن حكومت موقت به رضاخان خواسته شده بود. اين ماده واحده به پيشنهاد «سيد محمد تدين» نايب رئيس مجلس مطرح شد. براساس اين پيشنهاد مسؤوليت تعيين شكل حكومت آتي بر عهده مجلس مؤسساني بود كه بايد بعداً تشكيل مي‌شد. پيشنهاد تدين در همان روز طرح، با 80 رأي مثبت از مجموع 85 نماينده حاضر در مجلس به تصويب رسيد و بدين ترتيب به حدود ۱۳۰ سال حاكميت سلسله قاجار بر ايران خاتمه داد.
    متن طرح قانوني انقراض قاجاريه به شرح زير بود:
    «مجلس شوراي ملي به نام سعادت ملت ايران انقراض سلسلة قاجاريه را اعلام نموده و حكومت موقتي را در حدود قانون اساسي و قوانين موضوعة مملكتي به شخص رضاخان پهلوي واگذار مي‌نمايد. تعيين حكومت قطعي موكول به نظر مجلس مؤسسان است كه براي تغيير مواد 36 و 37 و 38 و 40 متمم قانون اساسي تشكيل مي‌شود.»
    بعد از تصويب طرح انقراض قاجاريه در مجلس، رضاخان سردار سپه با عنوان جديد «والاحضرت اقدس» رياست حكومت موقتي را تا تعيين تكليف حكومت آيندة ايران به دست گرفت. احمد شاه قاجار با صدور اعلاميه‌اي در پاريس خلع خود را از سلطنت غير قانوني اعلام كرد و خود را «پادشاه قانوني مشروطة ايران» خواند، امّا رضاخان بي‌اعتنا به اعتراض پادشاه مخلوع، برادر و وليعهد او محمد حسن ميرزا را نيز به خفت از كشور اخراج كرد.
    10 روز پس از خلع احمد شاه از سلطنت سفير انگلستان نزد رضاخان رفت و طي يادداشتي از سوي دولت انگلستان حكومت وي را به رسميت شناخت. فرداي همان روز نيز سفير شوروي به ديدار رضاخان شتافت و به رسميت شناختن حكومت او را توسط دولت متبوعش اعلام كرد. با حمايت همه‌جانبه‌اي كه از سوي دولتهاي بزرگ خارجي صورت گرفت، رضاخان روز 15 آذر 1304 مجلس مؤسسان را با نطق خود افتتاح كرد. اين مجلس پس از 6 روز بحث رضاخان را به پادشاهي ايران انتخاب و سلطنت را در خانواده او موروثي اعلام كرد.

    برای دانلود رایگان و نامحدود نمونه سوالات پیام نور با جوابهای تستی و تشریحی در مقطع نمونه سوالات پیام نور کارشناسی و کاردانی -نمونه سوالات پیام نور کارشناسی ارشد - نمونه سوالات پیام نور دکترا- نمونه سوالات آزمونهای فراگیر پیام نور( دانشپذیری)

    به ادرس زیر مراجعه کنید

    http://pnu-club.com/pnu.1239.html

    ========================

    وب سايت تخصصي مهندسي كامپيوتر
    WWW.Computer-Eng.IR
    ========================
    هميشه خودت باش نه كسي ديگر
    !

  14. Top | #73

    تاریخ عضویت
    Nov 2011
    شماره عضویت
    126665
    عنوان کاربر
    کاربر باشگاه
    میانگین پست در روز
    0.00
    محل تحصیل
    كرج
    شغل و حرفه
    دانش آمو ز
    رشته تحصیلی
    كامپيوتر ( فني حرفه اي)
    محل سکونت
    استان البرز (كرج)
    ارسال ها
    1

    پیش فرض

    hi.vaqean dasteton dard nakone matalebeton khili b dard man khord.bazam khli mamnoon.

  15. Top | #74

    تاریخ عضویت
    Mar 2011
    شماره عضویت
    97268
    عنوان کاربر
    کاربر باشگاه
    میانگین پست در روز
    0.14
    شغل و حرفه
    ازاد
    رشته تحصیلی
    Phalsaphy
    محل سکونت
    اراک
    ارسال ها
    666
    پست های وبلاگ
    1

    پیش فرض

    منم دوست دارم حرامسرا داشته باشم
    پرسش های ما افکار ما را می سازند. آنتونی رابینز

صفحه 5 از 5 اولیناولین ... 345

برچسب برای این موضوع

بوک مارک ها

بوک مارک ها

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
آخرین اخبار دانشگاه پیام نور"فراگیر پیام نور"برنامه امتحانات پیام نور" تستی یا تشریحی پیام نور"سیستم گلستان پیام نور " reg.pnu.ac.ir "خبر های جنجالی پیام نور" نمونه سوال پیام نور"دکترا پیام نور "ارشد پیام نور "لیست منابع پیام نور"انتخاب واحد پیام نور"اخبار مراکز و واحد ها پیام نور"عکس های پیام نوری