مرد اگر بودم...
by
, 06-06-2013 at 11:10 AM (629 نمایش ها)
مرد اگر بودم
نبودنت را غروب های زمستان
در قهوه خانه ی دوری ...
سیگار می کشیدم .
نبودنت
دود می شد
و می نشست روی بخار شیشه های قهوه خانه .
بعد تکیه می دادم
به صندلی
چشمهایم را می بستم
و انگشتانم را دور استکان کمر باریک چای داغ حلقه می کردم
تا بیشتر از یادم بروی !
نامرد اگر بودم
نبودنت را تا حالا باید
فراموش کرده باشم!
مرد نیستم اما
نامرد هم نیستم
زنم...
ونبودنت پیراهنم شده است .