فرهنگ و هنر

یه وقتایی دلم میخاد یکی از پشت سر چشمامو بگیره و ازم بپرسه اگه گفتی من کیم ؟؟؟
من هم دستاشو بگیرم و بگم هرکی هستی بمون که خیلی تنهام

دیشب همسایه ام از گرسنگی مرد . . . در عزایش گوسفندها کشتند

آنقدر خوب باش که بزرگترین تنبیهت برای دیگران ، گرفتن خودت از آنها باشد

یک اگر با یک برابر بود
معلم پای تخته داد می زد
صورتش از خشم گلگون بود
و دستانش به زیر پوششی از گرد پنهان بود
ولی آخر کلاسی ها
لواشک بین خود تقسیم می کردند
و آن یکی در گوشه ای دیگر کتابی را ورق می زد

برای آنکه بی خود

های و هو می کرد

و با آن شور بی پایان

تساوی های جبری را نشان می داد

با خطی خوانا به روی تخته ای که از ظلمت تاریک غمگین بود

تساوی را چنین نوشت

...

نوشته اصلی توسط Shima M

به جای 14 فوریه,29 بهمن روز عشق ایرانیان باستان رو جشن بگیریم

روز سپندار مزگان یا اسفندار مزگان روزی بود در ایران باستان که زن و شوها ها به هم هدیه میدادند.این روز در تقویم جدبد مصادف با 29 بهمن است.بیایید روز عشق خودمان را به جای 14 فوریه ی فرنگی ها جشن بگیریم و دچار ضربه ی فرهنگی نشویم.