تو یه اسمون ستاره
by
, 06-18-2014 at 01:05 PM (228 نمایش ها)
تو یه اسمون ستاره من یه سرزمین محتاج به نورم توپرازنوری وگرمامن اسیرقطب سردوسوت کورم تو گل شقایق قشنگ باغچه من یه برگ زرد خشکیده اسیر دست بادم تو پراز شور حیاتی پر امیدوصفا من یه دلخسته دلمرده افتاب لب بومم ولی با اینهمه دلتنگی وتنهایی وحسرت باز سو سو میزنه چراغ پیه سوز امیدم امید به یک جرعه محبت به یک ذره حرارت که بایک تبسم توپرگرمی مملوازعشق بشه همه وجودم تو برای من تنها معنی زندگی هستی وخود عشق که باتودرون سینه میتپه دوباره قلبم تومثه خون تو رگهای منی قشنگ خوبم که باهرتپش حیات تازه میبخشی به ذرات وجودم گل نازم ای تو اواز ترانه وهمه نوای سازم خوب من قشنگ من تو بگذرازگناه من بزن صدایم که طنین نفس گرم تو میبرد زدل غبارغم را میکندپرازشکوفه پرگل باغ خزان دیده دل را این شعرو خودم گفتم البته اگه بشه اسمشو گذاشت شعر.به هر حال اگرچه قابل شما عزیزانمو نداره تقدیم میکنم به همه شما دوستان تو این سایت.