PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : چرا و چقدر احساس دلتنگی میکنید ؟



فریبا
09-14-2008, 11:16 AM
سلام . اول بگه که خیلی خوشحالم که اومدم بینتون .
شاید اساس زدن این تاپیک دلتنگی عجیبی است که امروز از ابتدای صبح دچارم شده .فکر میکردم خودم دلتنگ ترین هستم . اما فکر میکنم از من دلتنگ تر هست .اینه که خواستم با دلتنگی ها و غصه ای شما دوستای جدیدم آشنا بشم ...
اینطوری شاید بتونیم کمی از دلتنگی هم کم کنیم .

hiddenboy
09-14-2008, 01:09 PM
سلام -- چرا حالا دلت گرفته؟ دلتنگیت واسه چیه؟

فریبا
09-14-2008, 01:18 PM
سلام -- چرا حالا دلت گرفته؟ دلتنگیت واسه چیه؟
نمیدونم . شاید بخاطر پدر عزیزی که 50 روزه من رو تو این دنیای لعنتی تنها گذاشته ..
شاید بخاطر انبوه ندانستن هایم .
شاید هم بی دلیل

hiddenboy
09-14-2008, 01:26 PM
تسلیت میگم بهت انشاالله غم آخرت باشه

فریبا
09-14-2008, 01:37 PM
تسلیت میگم بهت انشاالله غم آخرت باشه
مرسی .شما لطف داری

sunyboy
09-14-2008, 05:00 PM
نمیدونم . شاید بخاطر پدر عزیزی که 50 روزه من رو تو این دنیای لعنتی تنها گذاشته ..
شاید بخاطر انبوه ندانستن هایم .
شاید هم بی دلیل

خدا رحمتشون کنه غم از دست دادن عزیز خیلی سخته من خودم یکبار این غم ررو احساس کردم که برادرم بود که از دست دادمش...

sunyboy
09-14-2008, 05:11 PM
سلام . اول بگه که خیلی خوشحالم که اومدم بینتون .
شاید اساس زدن این تاپیک دلتنگی عجیبی است که امروز از ابتدای صبح دچارم شده .فکر میکردم خودم دلتنگ ترین هستم . اما فکر میکنم از من دلتنگ تر هست .اینه که خواستم با دلتنگی ها و غصه ای شما دوستای جدیدم آشنا بشم ...
اینطوری شاید بتونیم کمی از دلتنگی هم کم کنیم .
سلام خوش اومدی به جمع ما
امیدوارم موندگار بشی!
خدا نکنه شما سنی ندارین این دنیا ارزش غصه خوردن رو نداره امیدوارم در کنار دوستان خوب اینجا این دلتنگیت رو به باد بس÷اری...


با احترام

pnugirl
09-14-2008, 06:20 PM
نمیدونم . شاید بخاطر پدر عزیزی که 50 روزه من رو تو این دنیای لعنتی تنها گذاشته ..
شاید بخاطر انبوه ندانستن هایم .
شاید هم بی دلیلبمیرم فریبا جون. خدا ایشالله بهت صبر بده

pnugirl
09-14-2008, 06:25 PM
منم خیلی دلم تنگه
برای اینکه خیلی از اتفاقات نباید می افتاد و افتاد
خیلی سخته که آدم با تمام احساسش، با تمام عشقش به یه نفر بخواد ازش جدا شه، بخواد فراموش کنه اونی توی زندگیش وجود داشته
اما سخت تر اینه که اون فقط بشینه و نگات کنه بدونه اینکه ازت بخواد تنهاش نذاری
خیلی سخته که آدم فکر کنه کسی بدونه اون می میره اما بعد بفهمه اینکه ازش بخواد نره برای اون یعنی شکستن غرورش و اون نمی خواد غرورش را به خاطر تو بشکنه
خیلی سخته که از کسی که سال هاست توی رویاهات کنارت حسش می کنی بخوای که فقط چند دقیقه از وقتش رو به تو اختصاص بده و اون اونقدر کارهای مهمتری داشته باشه که حتی فریاد قلبت رو توی بیابون نداشتن ها نشنونه
خیلی سخته که به خاطرش اشک بریزی و اون حتی توی اینکه دوستش داری شک داشته باشه
خیلی سخته....

ASHKAN
09-30-2008, 04:40 PM
منم بهترین دوستم رو که عاشقش بودم از دست دادم .....گلم هممون یه جوری همدردیم ....بهم زنگ زدن گفتن تصادف کرده ....ماشینشون چپ کرده توی راه شمال ...

نمی خوام ناراحتت کنم ولی می دونی چیه ...وقتی می ری مراسم خاکسپاری می دونی آدم چه حسی داره ...می خوای داد بزنی بگی اونی که دارین می فرستینش زیر خروار ها خاک عزیز منه .... بزارین صداش کنم الان پا میشه داره فقط با من بازی می کنه ...خدایا کمکم کن ...چرا بیدار نمیشی ....بیدارشو ...ولی اون خوابه خوابه ...انقدر عمیق کهصدات رو می شنوه ولی دوست نداره بلند شه .... وقتی می زارنش توی خاک انگار دارن دور گردن طتاب دار رو می ندازن ...احساس می کنی داری خفه میشی .... وقتی که مراسم تموم شد و با هاش تنها شدی ....یهو به خودت میای میبینی چه مصیبتی به دوشته .... هی باید حالا بکشی بکشی تا از پا در بیای ... می دونم چی میکشی می دونم که تازه غم از داست دادن پدر برای تو خیلی سخت تره ... می دونم ...
بهت تسلیت میگم عزیزم ...

karma
09-30-2008, 08:52 PM
به همگی تون تسلیت میگم.
نمی گم غم اخرتون باشه .ادم با انهایی زندگی می کنه که انها رو داره نه اینکه از دست داده باشه و ادم باید قدر چیزهایی را که داره بدونه نه برای چیزهایی که از دست داده ناراحت باشه .

فریبا
09-30-2008, 09:31 PM
مرسی از همتون .
اشکان جون دقیقا همه ی اون چیزایی رو که گفتی حس کردم . بی کم و کاست .
ولی دقت کردی وقتی میری بهشت زهرا تازه میفهمی که آدم هیچ چی نیست ..؟
تازه میفهمی که ممکنه ناگهان خیلی زود دیر بشه ؟
اون موقع است که با تموم وجود میگی خدا جون نوکرتم تو تنهام نذار که این ادما ارزش با من بودنو ندارن و یه روزی تنهام میذارن

Fahime.M
10-10-2008, 01:12 PM
من همیشه دلتنگم واسه کسایی که دوسشون دارمو ازشون دارم:25:
راه حلی هم واسه دلتنگی دارین:44:

hestia
12-04-2009, 04:50 PM
منم خیلی وقتا احساس دلتنگی میکنم....

ترگل جان فکر نکنم راه حلی واسه دلتنگی وجود داشته باشه.وقتی دل آدم میگیره دیگه هیچ چیز دنیا نمیتونه آدمو خوشحال کنهhttp://pnu-club.com/imported/2009/12/17.gif

MAHBOOBEH
12-04-2009, 08:51 PM
براي اشكان و فريباي عزيز دلتنگ شدم.
هميشه توي اوج دلتنگيها به ياد بيارين كه هنوز جنبه هاي زيبايي از زندگي وجود داره كه به خاطرش كمي از سرريز دلتنگي كم كنه.
اگه عزيزي رو از دست دادين،يقين داشته باشيد هستند عزيزان ديگري كه نه به اندازه اون از دست رفته،ولي پابه پاي او براي شما مهم هستند.با فكر كردن به آنها به قلب خود آرامش ببخشيد.

donya88
12-10-2009, 02:39 PM
سلا م بچه ها .
اميد وارم تموم دلتن گيها يه روزي به پايان برسه .
منم دلتنگم به خاطر برادرم.:258:

ایده
12-10-2009, 04:17 PM
دوستان عزیز تحقیقات علمی ثابت کرده اند بعد از شکستهای مختلف در زندگی ویا از دست دادن فردی ویا هرچیز مهمی برای افراد احساس دلتنگی ایجاد می شود که در واقع یک نوع درد روحی است.به نظر من هر چه وسعت روحی خودمان را افزایش دهیم استانه تحمل ما افزایش می یابد.از طرفی باید همیشه یادمان باشد تفکر منفی همچون دامی مخفی ممکن است بر ما مسلط شود شاید تفکر منفی بی فایده به نظر برسد ولی خداوند مهربان برنامه نویس بی نظیری است و حتی تفکر منفی هم با ارزش است.اگر فقط با تفکر مثبت زندگی کنیم دایم با افکار و خاطرات منفی درگیر می شویم .رسیدن به نقطه تعادل مهمترین نکته زندگی است.افراد افسرده افکار منفی و قضاوتهای منفی را به طور ناخوداگاه ترجیح می دهند.اغلب جملات منفی می نویسند و تصاویر غمگین را که موجی منفی دارند را بطور غیر عمدی انتخاب می کنند در حالی که این چرخه معیوب انها را در بر گرفته دلتنگی های بیشتر و درد روحی بیشتری را تحمل می کنند .انها برای رهایی از این دام راه حل های نادرستی را انتخاب می کنند.مثلا اگر مجرد هستند دنبال دوستی ویا همسری می گردند که در واقع از زندگیش فاکتور بگیرد و وقف انها گردد چشمانش را ببندد و همچون پروتز روحی و عصا برایش باشد و یک وابستگی شدید ایجاد می شود.اغلب دوستی هاو ازدواجها به همین دلیل ناپایدارند.یک ازمایش ساده میتواند قدرت جملات منفی و یا تصاویر منفی را به ما نشان می دهد.یک روزمعمولی که احساس سر خوشی داریم اگر روی چند تکه کاغذ بنویسیم :من امروز چقدر دلتنگم.این کاغذها را در مکانهای مختلف که در معرض دید ما هستند قرار دهیم (مثلا در یخچال و یا اینه دستشویی و در خروجی و...) در پایان روز هنگام غروب افتاب احساس دلتنگی خواهیم کرد و بر عکس در روزی معمولی که احساس دلتنگی داریم جملات مثبتی بنویسیم ویا مثلا موسیقی شادی گوش دهیم احساس دلتنگی کمتری خواهیم کرد. جالب است بدانیم حتی تماشای پول در احساس مثبت دانشجویانی که در ازمایشی در این ارتباط شرکت کرده بودند تاثیر داشت.انگار ما ادمها بهانه های مثبت زندگی را نادیده می گیریم و دایم دنبال بهانه منفی در این دنیا می گردیم.برای رهایی از دلتنگی بهتر است همچون دردهای جسمانی با تشخیص و درمانی مناسب به موقع اقدام کنبم .امیدوارم هر روز با ایجاد بهانه ای مثبت لحظه قشنگی را در حافظه خودتان ثبت کنید .دوست من زندگی پر می شود از بهانه های قشنگ اگر بخواهی.:290:

elili
12-14-2009, 12:14 PM
دلتنگی هم یه چیزی که خدا در ما گذاشته، هممون دلمون واسه کسایی که دوسشون داریم و ازشون دوریم تنگ میشه فک نمیکنم حس بدی باشه هست؟:204:

mohamadasas
01-22-2010, 09:35 AM
اول به فريبا خانوم و اشكان تسليت ميگويم.ايشالله خدا بهتون صبر وارامش بده.
دوم از الي عزيز ممنونم
اين احساس دلتنگيهارو بايد هميشه داشته باشيم شايدم بدون اين دلتنگي ها معني و مفهومي براي خودمان نداشته باشيم.
منم دلم واسه يه چيزايي تنگ شده كه تو بچه گي داشتم .
و هميشه ما دلتنگيم به خاطر دوست داشته هايمان.
:178: