PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : هفت مشخصه مهم وب 2



Borna66
06-24-2009, 07:16 PM
از نزديك، شبيه RSS، شبيه Ajax، مثل وب ‌سرويس، مثل گوگل؛ از دور مانند يك اكوسيستم زنده، يك رسانه مردمي، يك چرخه بي‌پايان از اخبار و ايده‌ها، و يك موج سيال از داده‌ها است. آن را به صورت نمادين، وب 2 نام نهاده‌اند. همان وبي است كه امروز مي‌شناسيم. اما به آن دوباره نگريسته‌اند. وب 2 استعاره‌اي است كه به بهانه آن قصد داريم به بازشناسي پديده وب بپردازيم. اين بازشناسي به ما كمك مي‌كند چرايي و چگونگي تغييرات اين فضا را درك كنيم تا بتوانيم بيشترين بهره را از آن ببريم.‌

از نماي نزديك

هرچه جلوتر مي‌رويم اهميت نرم‌افزارهاي ‌News Reader و ‌RSS ‌خوان براي دسترسي سريع و آسان مردم به تازه‌ترين خبرها بيشتر مي‌شود. اگر شما نيز مي‌توانستيد هر روز نگاهي به جزئيات آمار بازديد از صفحات سايت وب ماهنامه شبكه بيندازيد، متقاعد مي‌شديد كه ابزار ‌‌RSS به‌قدري براي كاربران مهم شده‌است كه تقريبا هر روز تعداد كساني كه گشت‌و‌گذار در اين سايت‌ را از طريق بازكردن صفحه نخست آن شروع مي‌كنند، با تعداد بازديدكنندگاني كه سير و سياحت خود را با فراخواندن لينك ‌‌RSS اين پايگاه آغاز مي‌كنند، برابر است.

اين در حقيقت جلوه‌‌اي است از پارادايم جديدي كه وب 2 ناميده مي‌شود. خوب كه نگاه كنيم، مي‌توانيم به ماهيت و عمق تغييرات بنياديني كه در مشخصه‌هاي وب و رفتار كاربران آن به‌وقوع پيوسته‌است، پي‌ببريم. ولي نكته جالب اينجاست كه همين تغييرات كند و آهسته حتي در دنياي سريع و پويايي مثل اينترنت نيز به‌صورت تدريجي شكل مي‌گيرند. گويي در تاروپود وب آرام آرام رسوخ مي‌كنند. شايد به همين دليل، كاربراني كه چند سالي در اين فضاي مجازي نفس كشيده باشند، به وضعيت جديد خو گرفته‌اند و احتمالا تغييرات برايشان چندان ملموس نيست. مانند اين است كه سال‌ها با يك نفر زندگي كنيم و متوجه تغييرات تدريجي چهره او نشويم. اما وقتي از دور به قضيه نگاه كنيد، مي‌توانيد فورا برخي تغييرات مهم را كشف كنيد و روي آن‌ها انگشت بگذاريد. اين تغييرات كدامند؟ آيا مي‌توانيم آن‌ها را دسته بندي كنيم؟‌

مشخصه‌هاي مهم وب جديد

كساني كه درباره نظريه وب 2 صحبت مي‌كنند، مباحث مختلفي را پيش مي‌كشند. برخي مايلند جنبه‌هاي تكنيكي آن را براي مخاطباني همچون برنامه‌نويسان و طراحان وب تشريح كنند. بعضي نيز به كاربردهاي تجاري آن نظر دارند و مي‌خواهند وب 2 را به صورت پلتفرمي ترسيم كنند كه تجربه بحران دات‌كام در سال دوهزار را پشت سر خود دارد و اكنون به يك سيستم پخته و باتجربه تبديل شده است كه روش‌هاي هوشمندانه‌اي براي كسب‌وكار آنلاين دارد. من در اينجا به آن دسته از ويژگي‌هاي جديد وب كه با نگرش سيستمي سازگاري بيشتري دارد اشاره مي‌كنم و نگاهم بيشتر به درونمايه وب 2، محتويات آن و پويايي داده‌ها است. بسياري از ايده‌هايي كه اينجا مطرح مي‌كنم، نظريه‌پردازان وب2 قبلا به صورت‌هاي گوناگون و حتي جامع‌تر و بهتر مطرح كرده‌اند و درنتيجه حرف تازه‌اي نيستند. اما سعي كردم يك تصوير موجز و مختصر از وب2 را با توجه به اين ديدگاه ارائه دهم.‌

1 - وب مردمي‌تر ‌

وب واقعا مردمي‌تر شده است. مهم‌ترين تبلور اين ويژگي را بايد در اين واقعيت جستجو كرد كه <مصرف‌كنندگان اطلاعات اكنون خود توليد‌كننده‌اند>. سايت كتاب‌فروشي آمازون كه به كاربران اجازه مي‌دهد نقد خود درباره محتواي يك كتاب را پاي صفحه مخصوص همان كتاب درج كنند، يك مثال مشهور در اين زمينه است. تقريبا اكثر كساني كه براي خريد كتاب به آمازون مراجعه مي‌كنند، متوجه مي‌شوند كه اظهارنظر خوانندگان يك كتاب به مراتب از اطلاعات رسمي آمازون درباره آن كتاب، جالب‌تر است.‌
يك چهره ديگر از اين وب مردمي را مي‌توانيد در <دنياي وبلاگستان و پادكستينگ> ببينيد. در وب 2 حضور كاربران در فرآيند توليد و پخش اخبار و اطلاعات چنان پررنگ است كه خود به منبع ارزشمندي براي رسانه‌هاي جمعي و رسمي، از قبيل رسانه‌هاي الكترونيك و نشريات چاپي، تبديل شده است. پديده جديد <خبرنگاري شهروندي> كه در آن نقش شهروندان گمنام و يا معمولي (به عنوان شاهد عيني يك رويداد) اهميت بسيار زيادي در تهيه سريع يك گزارش موثق دارند، پيامد همين جنبش وبلاگ‌نويسي است. اخيرا خبرنگاري شهروندي در رويدادهايي مانند بلاياي طبيعي و حوادث تروريستي يا رخدادهاي خشونت‌بار جنگ و درگيري مسلحانه كمك شاياني به رسانه‌ها و خبرگزاري‌هاي بزرگ دنيا كرده است.‌

اما نقش مردم در فضاي وب 2 را به صورت‌هاي ديگري نيز مي‌توان ديد. ردپاي آمدن لينكدوني همه جا ديده مي‌شود. اين لينك‌ها را بايد آدرس‌هاي دست‌چين شده‌اي تلقي‌كرد كه به صورت هدفمند تازه‌ترين اخبار و مطالب مربوط به يك زمينه خاص را به مخاطب ارائه مي‌كنند. اين لينكدوني‌ها بي‌وقفه و به سرعت بروز مي‌شوند و خود به تنهايي منابعي خواندني و جذاب در وب هستند كه به همت كاربران و براي كاربران توليد مي‌شوند. يك شيوه ديگر را مي‌توانيد در نرم‌افزارهاي پيام‌رساني فوري ‌(‌IM) ببينيد كه ديگر فقط براي گپ‌و‌گفت‌هايي بي‌هدف استفاده نمي‌شوند، بلكه كاربرد اطلاع‌رساني و خبري نيز دارند. معمولا گروهي از كاربران كه علايق مشتركي دارند، لينك تازه‌ترين اخبار و يا مطالب جالب (از هر نظر) را براي يكديگر مي‌فرستند. خوب است نرم‌افزارهاي ‌IM را وقتي براي چنين مقصودي به‌كارگرفته مي‌شوند‌ ‌News Messenger بناميم.‌

‌<كاربرد رسانه‌اي پورتال‌ها و انجمن‌هاي آنلاين> روي ديگري از همين سكه است. همان كاربراني كه ممكن است از لينكدوني سايت يا وبلاگ شخصي خود براي اطلاع‌رساني و هدايت مخاطبان به سمت منابع خبري و اطلاعاتي خاص استفاده كنند، گاهي ترجيح مي‌دهند لينك‌هاي خود را در مكان‌هاي عمومي‌‌تر و پررفت‌وآمدتري مانند پورتال‌ها و انجمن‌هاي آنلاين منتشر كنند. در حقيقت گاهي سرعت انتشار و جامعيت اخبار در اين پورتال‌هاي مردمي از سايت‌هاي خبري رسمي بيشتر است. زيرا هر مخاطب خود به صورت يك خبرنگار عمل مي‌كند و پورتال به صورت تابلويي درمي‌آيد كه به موازات افزايش تعداد بازديدكنندگان، حجم اخبار و مطالب آن بيشتر و بيشتر مي‌شود.‌

افزايش استقبال از موسيقي و ويديوي ‌‌On-Demand جنبه ديگري از مردمي‌تر شدن رسانه وب را نشان‌مي‌دهد. رشد اين گرايش در ميان كاربران اينترنت، اغلب رسانه‌هاي سمعي-‌بصري را واداركرده است كه وارد عرصه اينترنت شوند و يك برنامه مشخص براي پاسخگويي به مخاطباني كه مايلند اطلاعات صوتي و تصويري (اعم از خبر يا كليپ هنري و سرگرم‌كننده) را به ميل خود انتخاب كنند، تدوين كنند. پيامد اين تحول را مي‌توانيد در پيدايش سرويسي مانند ‌‌Google Video يا كاميابي سرويس موسيقي ‌‌iTunes اپل ببينيد.‌

2- سازوكار خودترميمي محتواي وب 2‌

محتواي وب2 به يك سازوكار خودترميمي بسيار پيچيده و هوشمند مجهز است. اين هوشمندي از مردمي‌ترشدن وب ناشي‌مي‌شود و حاصل خرد‌جمعي است. سازوكار خودترميمي محتوا را مي‌توان به دو صورت مشاهده كرد: يكي با واسطه و ديگري بي‌واسطه. در سازوكار با واسطه، خوانندگان و مصرف‌كنندگان يك محتواي اطلاعاتي (مثلا بازديدكنندگان يك سايت خبري و يا آموزشي) با درج كامنت و اظهارنظر، اطلاعاتي كه ناشر ارائه داده است را نقد مي‌كنند، چيزهايي به آن مي‌افزايند، ايرادهايي از آن مي‌گيرند و يا براي اصلاحش پيشنهادهايي مي‌دهند. همه اين موارد مي‌تواند با واسطه مديران يا اپراتورهاي سايت اعمال شوند. وقتي كامنت‌ها به طور خودكار پاي مطالب افزوده مي‌شود، به تدريج آن خبر يا مقاله تكميل و تصحيح مي‌شود.

چنان‌كه ممكن است حجم اين اطلاعات ضميمه، از محتواي اوليه بيشتر شود. سايت‌هايي كه چنين مي‌كنند، معمولا موفق‌ترند و آن‌هايي كه هيچ توجهي به كامنت‌هاي مردم ندارند، به تدريج از گردونه رقابت كيفي ميان توليدكنندگان محتوا خارج مي‌شوند.‌
<خودترميمي‌ بي‌واسطه> يك پديده كاملا جديد در وب 2 است. ويكي ‌(‌Wiki) و مشتقات آن تبلور همين سازوكار است. در اين شيوه مردم امكان مي‌يابند مستقيما يك محتواي اطلاعاتي را ويرايش كنند. ايده ويكي‌پديا بر اين نظريه استوار است كه اگرچه در كوتاه مدت ممكن است برخي محتويات مخدوش شوند، اما در بلندمدت، خرد جمعي شاكله و صحت اطلاعات را حفظ خواهد كرد.‌

3- جهش در معناي آموزش‌

وب 2 را مي‌توانيد در قالب تحولات مفهوم آموزش نيز ببينيد. مهم‌ترين ويژگي وب2 در اين مورد، <غيرتجاري كردن دانش> از طريق به‌كارگيري رهيافت توسعه باز (‌Open Development) است. اين هم يكي از پيامد‌هاي مردمي‌تر شدن فضاي وب است. در اين شيوه، مردم مي‌توانند در فرايند توسعه يك مقوله علمي يا فني آزادانه مشاركت داشته باشند و به طور رايگان از حاصل آن استفاده كنند. اين در حقيقت سطح متعالي‌تري از آموزش است. زيرا يك عضو جديد همواره مي‌تواند به آرشيو تعاملات قبلي گروه مراجعه كند و خود را در اسرع وقت به سطح فعلي گروه برساند و پس از آن هم در جلوبردن دانش گروه نقش داشته باشد و هم از اين خرد جمعي چيزها بياموزد. ‌

‌<آموزش ‌On-Demand به وسيله موتورهاي جستجو> جنبه ديگري از تحول در معناي آموزش در فضاي سايبر را نشان‌مي‌دهد. موتورهاي جستجو را از اين نظر مي‌توان به آموزگاراني تشبيه كرد كه جواب هر سوالي را مي‌دانند. اما كيفيت پاسخ‌هايشان بستگي به كيفيت پرسش‌هاي پرسشگر دارد. در اين حوزه جديد، پرسشگر از روش <خود‌آموزي> براي بالابردن دانش خود استفاده مي‌كند و تنها هنگامي يك مفهوم را مي‌آموزد كه به آن نياز داشته باشد.‌

بسته‌هاي What-is‌ و‌ ‌How-to‌ و ‌FAQ يكي از خروجي‌هاي جنبي سازوكار فوق هستند. اين بسته‌ها در حقيقت مجموعه جواب‌هاي از پيش آماده‌اي هستند كه به‌وسيله كاربران اينترنت پديد مي‌آيند و از اين منظر مي‌توان آن را پيامد مردمي‌تر شدن وب تلقي كرد. جالب اينجاست كه برخي از همين محتويات، به سازوكار‌هاي خودترميمي باواسطه يا بي‌واسطه نيز مجهزند. اين قابليت به دانش‌آموزان امكان مي‌دهد با اعتماد بيشتري به اطلاعات موجود در اين بسته‌ها تكيه كنند.

سيستم‌هاي به اشتراك‌گذاشتن اطلاعات نيز يكي از پيامدهاي مردمي‌تر ‌شدن وب هستند. كاركرد آموزشي اين شيوه از تبادل اطلاعات هم جالب و هم مهم است. در واقع هنگامي كه مجموعه‌اي از اطلاعات به صورت يك فايل، سند و يا كتاب الكترونيكي ميان گروهي از كاربران به اشتراك گذاشته مي‌شود، همه اعضاي گروه قادرند بسته به نياز خود از اين اطلاعات براي بالابردن سطح دانش و آگاهي بهره‌ ببرند.‌

4- پويايي داده‌ها

پديده وب را از زواياي مختلفي مي‌توان بررسي كرد. وب يك شبكه اطلاعاتي است. يك فناوري است. يك رسانه نيز هست. اما اگر آن را به عنوان مهم‌ترين تبلور فضاي سايبر درنظربگيريد، آنگاه مي‌توان وب را به سيستمي تشبيه كرد كه حيات دارد، زنده‌ است، راكد نمي‌ماند، پي‌درپي تغيير مي‌كند و نو مي‌شود. نگرش سيستمي به مقوله وب به ما كمك مي‌كند، برخي جنبه‌هاي مهم و كليدي آن را برجسته سازيم. از اين منظر، وب از پويايي ويژه‌اي برخوردار است كه طي آن، داده‌ها نه‌تنها در مجاري اطلاعاتي مختلف به حركت درمي‌آيند، بلكه گاهي، خود، به بستري براي انتقال داده‌هاي پيچيده‌تر تبديل مي‌شوند. اين سازوكار را تقريبا مي‌توان به مفهوم مدولاسيون در فيزيك امواج تشبيه كرد. امواج مركبي كه از سوار شدن امواج پيچيده‌‌تر بر امواج ساده پديد مي‌آيند.‌

يكي از مفاهيمي كه فرضيه <وب 2> سعي در توضيح و تبيين آن دارد، همين كاركرد دوگانه‌اي است كه برخي از اطلاعات در شبكه اينترنت دارند. گونه‌اي از اين اطلاعات را مردم پديد‌آورده‌اند و در يك روند تعاملي بسيار پويا و پيچيده مرتبا به آن مي‌افزايند. بعضي ديگر از اين اطلاعات نيز حاصل تعامل كاربران با روند پويايي نيمه‌مستقل جديدي است كه درون وب به جريان درآمده است و بر اساس الگو‌هايي كه گاه به سادگي يك لينك ‌‌RSS و گاه به پيچيدگي نتايج يك جستجو در بانك اطلاعاتي گوگل هستند، ساختاري مركب از داده‌ها را پديد مي‌آورند كه خود‌به‌خود يكديگر را تغييرمي‌دهند و اصلاح مي‌كنند.‌

فناوري ‌‌RSS نه تنها به كاربر كمك مي‌كند به محتوا دسترسي پيدا كند، بلكه كاربر مي‌تواند مشترك آن نيز باشد. طوري كه به محض تغيير محتوا، به طور خودكار از تازه‌ترين تغييرات آگاهي يابد. با استفاده از تكنيك ‌‌RSS مي‌توان سايت‌ها را نيز به يكديگر متصل كرد. به اين ترتيب يك پايگاه وب مي‌تواند به‌طور خودكار و بدون دخالت انسان، از محتواي پايگاه ديگر اطلاع پيدا كند. سايت‌هايي كه به اين ترتيب به طور زنجيروار به‌هم متصل مي‌شوند، بستر اطلاعاتي جديدي را پديد مي‌آورند كه اطلاعات و اخبار را از يك پايگاه به ديگري جاري مي‌سازد.

‌مشابه همين كاركرد را مي‌توان در سيستم ‌Trackback وبلاگ‌ها مشاهده كرد. اين سيستم به يك وبلاگ‌نويس امكان مي‌دهد به جاي درج كامنت و اظهارنظر مستقيم در پايين يادداشت يك وبلاگ‌نويس ديگر، نظر و نقد خود را در وبلاگ خودش بنويسد و لينك آن را به طور خودكار ضميمه آن يادداشت نمايد. به اين ترتيب زنجيره‌اي از اظهارنظرها پديد مي‌آيند كه به واسطه لينك‌هاي دوطرفه Trackback ‌به هم متصل شده‌اند.‌

سازوكار <آگهي‌هاي متني هوشمند> مدل پيشرفته‌تري از همين زنجيره‌هاي خودكار اطلاعاتي است. مثلا سيستم آگهي‌هاي متني گوگل به طور هوشمندانه در يك صفحه وب فقط آن دسته از آگهي‌ها را نشان مي‌دهد كه واژگان به كاررفته در آن با واژگان استفاده شده در آن صفحه ارتباط مفهومي داشته باشد. به اين ترتيب، آگهي‌ها كاركردي مشابه سيستم لينكدوني سايت‌ها و وبلاگ‌ها را پيدا مي‌كنند. با اين تفاوت كه دست انسان دخالت كمتري در دست‌چين‌كردن لينك‌ها دارد و لينك‌ها بر اساس يك الگوي طبقه‌بندي شده، خود به خود، تصميم مي‌گيرند كه كجا به نمايش درآيند.‌

نقش محوري در طبقه‌بندي اين لينك‌ها را تعدادي واژگان كليدي برعهده دارند كه گاهي‌‌ Tag‌ ناميده مي‌شوند. اينTagها يا واژه‌هاي كليدي در حقيقت نوعي‌ متاديتا‌ هستند كه ضميمه اطلاعات مي‌شوند و امكان ايجاد بي‌نهايت دسته‌بندي موضوعي مختلف را فراهم مي‌سازند. مثلا سايت‌ Flickr (متعلق به ياهو) كه پايگاهي براي به اشتراك‌گذاري عكس است، از همين روش براي متصل كردن گالري‌هاي مختلف استفاده مي‌كند. يك گالري ممكن است داراي دو ‌Tag به نام‌هاي <نمايشگاه اله‌كامپ> و <كامپيوتر> باشد و يك گالري ديگر داراي سه‌ ‌Tag با نام‌هاي <كامپيوتر>، <آموزش> و <هنر> باشد. به اين ترتيب دوگالري عكس مذكور به دليل داشتن يك وجه مشترك، يعني <كامپيوتر> به طور خودكار به يكديگر لينك مي‌شوند. ‌

البته استفاده از سازوكار‌هاي خودكار براي متصل‌كردن سايت‌ها و صفحات وب به يكديگر منحصر به كاربردهاي مثبت در فضاي سايبر نيست. چنان‌كه مي‌توان ردپاي <لينك‌هاي آلوده> را در همه جا مشاهده كرد. مثلا ترفند سيادي يا فيشينگ و يا هدايت كاربر به لينك‌ها و سايت‌هاي خاص از طريق نصب اسب تروا روي كامپيوتري كه سهوا يا عمدا پايگاه اينترنتي خاصي را مرور‌كرده‌است، نمونه‌اي از پويايي لينك‌هاي آلوده را نشان مي‌دهد.‌

5- مفهومي به نام سرويس

وب 2 متضمن پاره‌اي مفاهيم كليدي ديگر نيز هست. واژه خدمت يا سرويس نمونه‌اي از همين مفاهيم است. وب جديد به گونه‌اي است كه مفهوم سرويس به يكي از اركان كسب‌وكارهاي آنلاين تبديل شده‌است. اين مفهوم هم دربرگيرنده معناي لغوي آن، يعني خدمت‌رساني، و هم دربرگيرنده معناي تازه و مدرن آن است كه نشان مي‌دهد يك فرآيند اطلاعاتي (مثلا ارسال نامه الكترونيكي) به جاي اين‌كه از طريق يك محصول نرم‌افزاري انجام شود، مي‌تواند به‌واسطه يك سيستم آنلاين رخ دهد. اين شيوه از ارائه خدمات متكي بر نظريه‌اي است كه مي‌گويد هر نرم‌افزار را مي‌توان به صورت يك سرويس ارائه كرد. خدماتي كه سايت‌هاي گوگل و ‌‌eBay ارائه‌مي‌دهند، نمونه‌اي از همين خدمات هستند. اصطلاح‌ وب‌سرويس‌ از همين معنا ريشه‌گرفته‌است. بنابراين وب‌سرويس‌ها را مي‌توان يك پديده متعلق به عصر وب2 قلمداد كرد كه البته هنوز به بلوغ خود نرسيده است.‌

به تازگي، يك تكنيك و فن جديد نيز پا به عرصه وب گذاشته است كه بايد آن را مكمل نظريه وب‌سرويس‌ها دانست. اين پديده كه ‌‌Ajax نام دارد، درحقيقت لباسي است كه مي‌توان بر يك سرويس وب پوشاند. سرويس‌هاي وب ممكن است ظاهرا هيچ اينترفيسي نداشته باشند و فقط از طريق پروتكل‌هاي فني، مجموعه‌اي از خدمات نرم‌افزاري را از طريق اينترنت در دسترس كاربر قراردهند و حداكثر ممكن است يك صفحه وب ‌‌HTML پويا را بر روي يك وب‌سرويس قرار دهيم. اما تكنيك اي‌جكس به ما امكان مي‌دهد، محدوديت‌هاي موجود صفحات ‌‌‌HTML معمولي را پشت سر بگذاريم و ايده <نرم‌افزار به صورت سرويس>‌ را كاملا محقق كنيم.‌

سرويس در وب2 با يك مفهوم كليدي ديگر نيز ارتباط نزديكي دارد و آن، معناي واژه توسعه است. وقتي كه به تدريج سرويس‌هاي آنلاين جاي بسته‌هاي نرم‌افزاري قابل نصب را بگيرند، آنگاه ممكن است با شرايطي روبه‌رو شويم كه در آن همواره روند توسعه، اصلاح و تكميل نرم‌افزار در معرض ديد مصرف‌كننده قراردارد. بنابراين توسعه در عصر وب2 يعني تقريبا هميشه با محصولاتي سروكار داريم كه در مرحله آزمايشي (بتا) قراردارند. علت اين پديده آن است كه <خدمت> رابطه تنگاتنگي با بازخورد مشتريان دارد و چون وب 2 مردمي‌تر است و مشاركت كاربران در تغيير و تحولات آن بيشتر شده است، هيچ سرويس آنلايني را نمي‌توان يافت كه بتواند بدون توجه به انتقادات و پيشنهادهاي كاربران، همچنان در مدار كاميابي و موفقيت قرارداشته باشد. به زبان ديگر، نقش مردم به گونه‌اي است كه نه‌تنها به خودترميمي اطلاعات منجر مي‌شود، بلكه گونه‌اي از خودترميمي نرم‌افزار را نيز پديد‌مي‌آورد و واضح است وقتي نرم‌افزار دائما درحال ترميم باشد، هيچ‌گاه از مرحله تست بتا خارج نمي‌شود.‌

6- پول‌سازي با قلك آنلاين

مي‌توان به فهرست پيامدهاي مردمي‌تر شدن وب، اقلام ديگري را نيز افزود. مثلا كسب و كارهاي وب2 به وضوح نسبت به وب1 اهميت بيشتري به تك تك كاربران مي‌دهند. ايده سنتي كسب‌وكار اين است كه با مشتريان محدودتر ولي پولدارتر تعامل داشته‌باشيد. بنابراين صاحبان كسب‌وكار تمايل زيادي دارند كه به جاي سروكله زدن با صد مشتري كه هركدام فقط كمي پول خرج مي‌كنند، با ده يا پنج مشتري كه رقم‌هاي بزرگي مي‌پردازند، روبه‌رو شوند. وب2 اين نظريه را با ترديد روبه‌رو كرده است. ظاهرا كسب وكارهاي چابك و تيزهوشي مانند گوگل و ‌eBayتوانسته‌اند راهي پيدا كنند كه درآمد خود را به جاي تكيه بر خريدهاي چند هزار دلاري مشتريان بزرگ، براساس دريافت تنها چند سنت از ميليون‌ها مصرف‌كننده كم‌درآمد بنا كنند.

اين چيزي نيست غير از محقق‌كردن همان ضرب المثل قديمي كه مي‌گويد: قطره قطره جمع گردد، وانگهي دريا شود. رمز موفقيت در اين رهيافت جديد بازهم به نقش كليدي مردم در متافور خدمت برمي‌گردد. وقتي شما خدمتي را مي‌فروشيد، مجبوريد خيلي بيشتر از زماني كه كالايي مي‌فروشيد، به نظر و انتقادات مشتري بها بدهيد. به اين ترتيب شما وادار مي‌شويد رابطه بهتري با مشتريان برقرار كنيد. اما همين كه رابطه بهتري با مصرف‌كننده ايجاد مي‌كنيد، فورا مي‌توانيد اين بستر جديد را به مجراي تازه‌اي براي پول‌درآوردن تبديل كنيد. اين كار شبيه روش نشرياتي است كه سعي مي‌كنند محتوايشان چنان مشتري پسند باشد، كه درآمد خود را به جاي تكيه بر آگهي (مشتريان پولدار) بر تيراژ (مشتريان كم پول) استوار سازند.‌

البته كسب‌وكارهاي وب2 از تكنيك‌هاي ديگري نيز براي افزايش درآمد خود بهره مي‌گيرند. يكي از اين روش‌ها به كارگيري رهيافت ‌‌BI يا هوشمندي كسب‌وكار است كه عمدتا بر فنون داده‌كاوي (‌Data Mining) متكي است. مثلا شما مي‌توانيد حتي پيش از آن كه منتظر بازخورد و كامنت‌هاي مستقيم مردم شويد، با تجزيه و تحليل رفتار بازديدكنندگان سايت خود و دنبال‌كردن رد كليك‌ها، ساختار اطلاعات را مرتبا بهتر‌كنيد. سيستم‌هاي پيشرفته مديريت محتوا به سازوكار‌هايي مجهزند كه مي‌توانند نحوه چيدمان لينك‌ها را به صورت خودكار و هوشمند با توجه به‌نحوه حركت (‌Navigation‌) كاربران سايت بهينه كنند.‌

7- حركت در فضاي سه بعدي: پلتفرم موبايل

يك مشخصه مهم ديگر نيز در فضاي وب 2 قابل تشخيص است و آن نقش فزاينده پلتفرم موبايل و به طور كلي آن دسته از تجهيزات همراه است كه قابليت جابه‌جايي فيزيكي اطلاعات را در اختيار كاربر قرار مي‌دهند. با كمي تامل مي‌توان دريافت كه در عصر وب2 ديگر <حالت فيزيكي دسترسي به اطلاعات> محدود به يك كامپيوتر ساكن نيست. كاربر مي‌تواند در همه حالت‌ها، مثلا هنگامي كه مشغول قدم زدن در يك پارك است، وارد فضاي سايبر شود. اين كاربر مثلا مي‌تواند همان لحظه وبلاگ خود را بروز كند و يا پاي يك يادداشت يا مقاله، كامنت بگذارد.

اين وضعيت پيامدهاي مهم و تاثيرات ژرفي دارد. به‌عنوان نمونه، اگر به قابليت عكسبرداري ديجيتال با استفاده از گوشي‌هاي موبايل فكر كنيد و در نظر بگيريد كه صاحب اين گوشي مي‌تواند به اينترنت متصل شود و وبلاگ خود را بروز‌كند، آنگاه مي‌توانيد تصور كنيد راه‌اندازي و بروزكردن يك فتوبلاگ تا چه اندازه مي‌تواند آسان شود. همين سناريو در پيوند با پديده‌هايي مانند خبرنگاري شهروندي، پويايي كاملا جديد و هيجان انگيزي را ترسيم مي‌كند.‌

نتيجه ديگري كه از اين تحول حاصل مي‌شود، تركيب‌شدن فضاي طبيعي با فضاي سايبر است. چنان‌كه اگر من يك روز هنگام قدم زدن در پارك به شدت تحت تاثير زيبايي‌هاي طبيعت قراربگيرم، مي‌توانم به سرعت همين حس‌و‌حال را به فضاي سايبر منتقل كنم و برعكس، يك بگو مگوي اينترنتي كه شايد از يك كامنت و انتقاد تند در پاي يك يادداشت وبلاگي من حاصل شده باشد فورا مي‌تواند آثار خود را در رفتار من با كساني كه همان لحظه در كنارم هستند نشان دهد.

‌راز اين تحول در پيدايش مفهوم تازه‌اي نهفته است كه شايد بتوان آن را <كلاينت 7 در 24> ناميد. يعني كلاينت (يا سرويس گيرنده اطلاعات) نيز مي‌تواند پا به پاي‌ سرور‌در تمام 24 ساعت شبانه روز و در تمام طول هفته به شبكه جهاني اطلاعات متصل و در تعامل با آن قرارداشته باشد. چنين سرويس گيرنده‌اي را نمي‌توان يك مصرف‌كننده محض دانست. زيرا او مي‌تواند به يك كنشگر فعال در فضاي سايبر تبديل شود و تغييراتي را در پويايي اطلاعات پديد آورد.


منبع (http://weblog.parsabit.com/)