PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مرتضی احمدی ابدی شد



O M I D
12-21-2014, 08:39 PM
ناشر آلبوم‌های مرتضی احمدی درباره درگذشت این هنرمند به ایسنا گفت: این هنرمند پیشکسوت یک ساعت پیش 30 آذرماه در منزلش درگذشت.

مرتضی احمدی متولد 1303 از بازیگران سینما و تلویزیون و گوینده رادیو و خواننده ایرانی است. از ماندگارترین آثار احمدی می‌توان به کار صدایی (نوعی دوبله) او در مجموعه «پینوکیو» اشاره کرد که در آن در نقش «روباه مکار» صداپیشگی کرده است.
«آرایشگاه زیبا»، «کت‌و‌شلوار خواستگاری»، «دانی‌و‌من» و... از کارهای تلویزیونی مرتضی احمدی است. او در انیمیشن «شکرستان» هم صداپیشگی کرده است.
احمدی در ۱۳۰۳ در جنوب تهران به دنیا آمد. پدرش سَقط‌فروش بود. او برای تحصیل ابتدا به مکتب و سپس به دبستان منوچهری در میدان گمرک رفت و بعد از آن به دبیرستان شرف و دبیرستان روشن رفت.

او در نهم مرداد ۱۳۳۴ با یکی از هـمکارانش در راه آهن به نام زهرا جوانشیر ازدواج کرد که در ۲۵ اردیبهشت ۱۳۵۰ بر اثر سرطان درگذشت. احـمدی از این ازدواج یک فرزند دختر به نام آزیتا (متولد ۱۳۳۷) و یک فرزند پسر به نام مازیار (متولد ۱۳۴۰) دارد.
او در شانزده سالگی ورزش باستانی و فوتبال را شروع کرد و به هـمراه تیم فوتبال دبیرستانش در مسابقات آموزشگاه های تهران رتبه‌هایی به دست آورد. بعدها در تیم فوتبال راه آهن تهران و پس از آن در باشگاه راه آهن بازیکن و مربی (تا سال ۱۳۲۵) شد.

پس از چند تلاش آماتوری در تئاتر در ۱۳۲۱ با کمک عده ای از دوستانش «تـماشاخانه ماه» را روبه روی باغ فردوس دایر کرد، ولی پس از چند هفته مـجبور به ترک آنـجا شد. او در اوایل پاییز ۱۳۲۲ در تئاتر فرهنگ برای اولین بار پیش پرده خوانی کرد و در نتیجه آن بازیگر تئاتر هم شد. احـمدی در ۱۳۲۳ به رادیو تهران مشغول به فعالیت شد. او در ۱۳۲۶ گوینده فیلم‌های خارجی شد و از اعضای اولیه انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم (تأسیس در ۱۳۴۲) بود.
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ احمدی بازیگری را کنار گذاشت و به مدت هفت سال به اهواز رفت اما پس از بازگشت به تهران از نو کار بازیگری را در سریالی تلویزیونی به نام «تک‌مضراب» از سر گرفت. از سریال‌های تلویزیونی دیگری که بازی کرده است می‌توان از «سلطان صاحبقران»، «هفت شهر عشق» (۱۳۵۶)، «آئینه و زیر بازارچه (۱۳۷۷، رضا ژیان)» نام برد.
احمدی در فروردین ۱۳۴۹ نیز احمدی به دعوت علی حاتمی ترانه عنوان‌بندی فیلم «حسن کچل» را، ضربی‌خوانی کرد (که به نام روحوضی نیز شناخته می‌شود). در همین سبک در ۱۳۲۸ پنج صفحه موسیقی برای یک شرکت انگلیسی ضبط کرد. مرتضی احمدی بیش از چهارصد ترانه ضربی و صد و پنجاه ترانه فکاهی خوانده است، این ترانه هااز نوشته‌های نصیری‌فر، نویسنده کتابی است به نام مردان موسیقی سنتی و نوین ایران که بیشتر کارهای موزیکال مرتضی احمدی از آن کتاب گرفته شده است.

http://pnu-club.com/imported/2014/12/110.jpg

O M I D
12-21-2014, 08:53 PM
مرتضی احمدی هنرمند نامی کشورمان ساعاتی پیش دار فانی را وداع گفت. او فارغ از نقش بزرگی که در بازخوانی تاریخ نمایشی تهران ، شناساندن فرهنگ و رسوم تهران قدیم ، موسیقی اصیل تهرانی و نمایش رو حوضی داشته ، در ورزش هم چهره ای ماندگار بود. او 3 سال قبل در همین روزها به کافه خبر آمد و دقایقی هم از خاطرات فوتبالی اش گفت. خاطراتی شیرین که هنوز هم بازخوانی شان لذت بخش است.

خودش می گوید قدیمی ترین پرسپولیسی عالم است البته با حرف هایش به این نتیجه می رسیم که قدیمی ترین راه آهنی تاریخ هم بوده است.

مرتضی احمدی ، هنرمند قدیمی سینما ، تئاتر و دوبله ایران در هشتمین دهه زندگی هم هنوز یک عشق فوتبال به تمام معناست. او پرسپولیسی ست اما می گوید فوتبال ایران از وزی سقوط کرد که دو قطبی بودنش را شکستیم. گفت و گو از لحظه ای آغاز می شود که در دل مصاحبه اش با بچه های هنری روزنامه ، سردبیر خبرورزشی را می بیند:« باز خدا را شکر یک ورزشی نویس دیدیم که هیکلش به ورزشکارها می خورد ، هرچی کارشناس در تلویزیون نشان می دهند ، شکم های شان نشان می دهد چقدر از ورزش می دانند!»

خدایا غلط کردم ، بگو گل نزنند!
او مدام کری می خواند فرقی هم ندارد که طرفش استقلالی باشد یا پرسپولیسی ، استاد کری می خواند و خاطره تعریف می کند:« 6 تایی ها یک نتیجه استثنایی است که دیگر هیچ وقت تکرار نمی شود. آن روز یادش بخیر ، نشسته بودم تو جایگاه پرسپولیسی ها ، داشتم نذر و نیاز می کردم که بازی را ببریم. تو جیبم 700 تومان پول داشتم ، گتم خدایا هر گلی که اپرسپولیس بزند ، 100 تومان صدقه می دهم. آن موقع 100 تومان خیلی پول بود. پول چند تا کار تلویزیونی بود که یک جا گرفته بودم! بازی شروع شد و انگار گل های ما قرار نبود تمام شوند ، گل اول ، 100 تومانی اول و همین جوری رفتیم تا رسیدیم به 100 تومانی ششم ، دیگر گفتم خدایا غلط کردم ، بگو بس کنند ، پول ندارم برگردم خانه!»

خسروانی دستور داد نوارهای 6 تایی ها را بشکنند
به او می گوییم ، بازی 6 تایی ها افسانه ای بیش نیست که اگر واقعیت داشت ، اسنادش هم باید وجود می داشت. مسابقه ای که تصویری ندارد ، حتما برگزار نشده که در جوب می گوید:« دید گفتم استقلالی هستید! بابا من و 100 هزار نفر تو ورزشگاه بودیم . حالا بماند که آن روز بازی جام جهانی کشتی هم بود و خیلی از عکاس ها را برده بودند ورزشگاه سرپوشیده اما همان مسابقه هم فیلمبرداری شد. سند می خواهی می توانی فیلم « رضا موتوری»را ببینی. تصاویر دزدی اولش همان گل های بازی 6 تایی هاست. البته یکسری از عکاس ها هم آن روز عکس بازی را گرفتند اما به دستور خسروانی که مالک تاج بود ناچار شدند عکس های شان را پاک کنند.

چه کتکی زدم من به تیمسار خسروانی
این خاطره نیاز به توضیح ندارد؛« تیمسار خسروانی در سنین جوانی بچه محل ما بود . یک شب در محل دیدم حالت طبیعی ندارد و دارد به بچه ها گیر می دهد ، یکدفعه با هم دعوای مان شد و من هم از خجالتش در آمدم.چه کتکی آنجا به او زدم! سال ها بعد یکبار عبده خدابیامرز در باشگاه پرسپولیس مراسمی گرفته بود و خسروانی هم دعوت داشت . تا من را دید گفت این احمدی واسه چی اینجاست؟ من هم گفتم اینجا پرسپولیس است توی تاجی آمدی اینجا چی کار. بعد هم کلی به دعوای آن روزمان خندیدیم! آدم خوبی نبود اما فوتبال و ورزش را خیلی خوب اداره می کرد.

من اولین کاپیتان راه آهن بودم!
« فکر می کنم 15 یا 16 سال داشتم ، خانه ما اطراف میدان راه آهن کنار ایستگاه بود. با بچه های محل فوتبال بازی می کردیم. در به در یک زمین بازی بودیم که تصمیم گرفتیم برویم زمین کنار ایستگاه که الان هم چمن شده و آنجا تمرین کنیم . زمین پر از سنگ و کلوخ بود. با بچه ها شروع کردیم به پاکسازی زمین که دیدیم یک آقایی با چند نفر همراه آمد و گفت چی کار دارید می کنید ؟» این خاطره ای از پیدایش باشگاه قدیمی راه آهن است به روایت مرتضی احمدی؛« به ما فرقان دادند تا سنگ ها را از زمین به بیرون منتقل کنیم. بعد هم فمیدیم آن آقا رئیس راه آهن است. گفت یک تیمی از مستشاران روس آمدند و می خواهند با ایرانی ها فوتبال کنند ، شما می توانید با آنها بازی کنید؟ من شدم کاپیتان و رفتیم بازی با روس ها ، نیمه اول که به خیر گذشت اما نیمه دوم کلی گل خوردیم ، شاید 10 تا! بعد از آن زمین راه آهن رسمیت پیدا کرد و آقا مدد نوعی شد همه کاره اش»

با شکستن دوقطبی ، فوتبال ملی نابود شد
این هنرپیشه قدیمی درباره افت فوتبال ملی هم دلایلی دارد و می گوید:«از روزی این اتفاق افتاد که استقلال و پرسپولیس ضعیف شدند. وقتی فوتبال دو قطبی از بین برود این اتفاقات هم می افتد. استقلال و پرسپولیس که در اوج بودند ، فوتبال ملی ما هم بالنده می شد. تا زمانی که اینگونه فوبال را اداره کنیم شرایط مان بهتر از اینی که هست هم نمی شود!»