PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نوشتاری بر مبانی نظری معماری



Borna66
06-11-2009, 12:22 PM
در گستره جهان امروز انسان، یکتا سوار عرصه ذهن، زمینه وسیعی بر شکل گیری افکار و ایده های نو به وجود آورده است؛ معیارهایی موثر که با اندکی تعدیل با تعریف خط مشی مناسب، راهگشای افق های گسترده ای واقع شده است. گذشت زمان، بر تداوم فیزیکی بشر می افزاید در میان هزاران گونه انتخاب و عمل، ولی حضور ما در گستره اندیشه درک خواهد شد.

مبانی نظری، نظامی از انگاره های ذهنی گوناگون است که یک یا گروهی از پدیده ها را توصیف و تبیین می کند. این انگاره های ذهنی ممکن است اعتقادی شخصی باشد، یا با استفاده از روشهای علمی مورد آزمون های مختلف قرار گیرد و غالبا در مقابل دنیای واقعی مطرح می شود. تمایزی مهم که باید در شرایطی مناسب مورد بررسی قرار گیرد. بسیاری از نظریه های علمی شرایطی را پیشنهاد می کنند که نمی تواند در زندگی روزمره عینا وجود داشته باشد؛ طرحی که ممکن است به شکل نظری کار کند ولی در عمل جوابگو نیست، مثل رقابت در شرایط کاملا مساوی یا نظریه حرکت بدون اصطکاک.
اندیشه، چه بر مبنای قاعده ها یا راه و روشهای شناخته شده، پویایی خود را بر چهره برونی پیکره معماری متظاهر می کند، چه بر مبنای ابداع هایی که در لحظه های متفاوت، گسسته از یکدیگرند و در طول مسیرهای بهره برداری و زندگی با یکدیگر پیوند می یابند، دریافت می شود ... ، می تواند مکانها یا فرصت هایی را برای آدمیان به دنیا بیاورد. پایه معرفتی و مبانی نظری هر حرفه ای نیاز به ساختار اولیه قوی دارد، که میتواند نمودی از کارکردها و تجربه های عملی و ذهنی بشر در طول تاریخ باشد. این مبانی بر هنرمند بودن و بر باورهای فردی معماران به خصوص با تاکیدی خاص در مورد معماری خوب، توجیهی بر نوع جهان بینی آنان می باشد. اطلاعاتی که از جهان هستی در ذهن ایشان نقش بسته و در صدد بر انگیخته شدن است؛ نمایشی سه بعدی از مجموعه روابطی که راه را به عینیت می برند و می توانند بیانی از ابزارهایی که وجه کالبدی معماری باشند.
دیده ما آنچه دریافت کرده است را، اگر به ذهن ما نبرد و با سایر دریافت های مشابه نسنجد ...، نمی تواند به درستی بفهمد، تا آن را برای دیگران بازگو کرده و ذات معمارانه اش را معرفی نماییم.معماری آن چیزی نیست که دیده می شود؛ وجه نهایی سخن انتزاعی تدوین شده ای است که درونش مفاهیم، اندیشه ها،فرهنگ ها و ارزشهایی به رمز جلوه گر شده اند. تصوری که آدمی از فضای ساخته شده دارد، در طول راهی که توسط وی طی شود تا به تصویری خاص جهت ترسیم درآید از صافی های خاصی می گذرد.آدمیزاد شاید بتواند آنچه دیده است را به سخن بیاورد و جلوه هایی کم و بیش کامل از آنچه به عین تجربه کرده است را به دیگران انتقال دهد.
معمار با در دست داشتن آنچه که از جهان معنا یافته است با نظم دهی به ابزارهای تخصصی خویش حرکتی را به سوی معماری آغاز می کند.اندیشه ها و ارزشهای رایج در جامعه، که می تواند با موضوع آفرینش او مرتبط باشد را روی میز کار خود جمع آوری کرده، با تجزیه و تحلیل آنها و تبیین ایده اصلی شروع به خلق فضایی سه بعدی و بصری می کند.
مبانی نظری و پشتوانه فکری معماران از دیرباز نقشی حساس و تعیین کننده درشکل گیری و نوع روند حرکتی پروژه، برعهده داشته است. به گونه ای که معماران موفق، در زمینه های مختلف، فنی و هنری به مطالعه و تجربه پرداخته و با تاکیدی خاص بر شعاع آگاهی معمار و نوع سازماندهی ذهنی او در ابعاد و شرایط مختلف شخصیتی چند بعدی از خود ارایه داده اند. بطوریکه همگی در ساختار فکری معمار دخیلند و در مجموعه ای از گزینه های یاد شده تشکیل کلیتی را می دهند که در عین راهگشا بودن وتجویز ابزارهای مناسب بر مضمون هویتی معماری می افزاید. نمودی که می تواند مخاطب را برانگیخته و تداعی دوباره و نو تر از آنچه که دیده است را به وجود آورد.