PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : گور دخمه



Borna66
06-10-2009, 09:18 PM
واژه دخمه
واژه دخمه در فرهنگستان‌هاي مختلف معاني متعددي همچون گورخانه گبران، سردابه‌ي مردگان ، خانه زير زمين براي مردگان، گور و گورستان زرتشتيان را دارد. دخمه سردابه اي که جسد مردگان را در آنجا نهند. سردابه مردگان . (برهان ). سرداب براي مرده . خانه يا سردابه که اموات در آن نهند. مقبره . اطاق زيرزميني که براي دفن ميت بکار رود. ناووس . (حاشيه برهان قاطع). آن ته خانه که کفار عجم مردگان را در آن نگاه ميداشتند. (غياث ). کلمه دخمه در اوستا دَخْم َ و در پهلوي دَخْمَک بمعني داغگاه است يعني محلي که مردگان را مي سوزانندچه ريشه اين کلمه (د گ)سوزانيدن
است و کلمه «داغ »از همين ماده است،دخمه محلي است که زرتشتيان از دير باز تا حدود چهل سال پيش، اموات خود را طبق اصول، فرهنگ و آداب و سنن مذهبي خود و طي انجام مراسم ويژه در آن مي‌نهادند تا طعمه کرکس‌هاي کوه‌هاي اطراف شوند.
وسط فضاي ميان تهي دخمه چاهي وجود دارد که به "استودان" معروف است و استخوان‌هاي به جاي مانده از اجساد را داخل آن مي‌ريختند
و روی آن آهک و گوگرد می ریزند تا بسوزد و خاکستر شود و سپس به وسیلۀ
باران به چهار چاهی که اطراف چاه اصلی است برود . پس از مدتي و طي مراسمي خاص، محوطه داخل دخمه جارو و ضد عفوني مي‌شد و بار ديگر دخمه مذکور مورد استفاده قرار مي‌گرفت. در حقيقت محوطه داخلي دخمه‌ها مانند گورستاني بود که چندين بار از آن استفاده مي‌شد.

Borna66
06-10-2009, 09:18 PM
محققين درباره دخمه‌ها چه نظري دارند؟بررسيهاي مورخين مربوطه مؤيد آن است كه عرضه اجساد در گذشتگان به پرندگان در دخمه از گذشته‌ي دور، شايد از دوره ي مادها در سرزمين ايران رايج شده و تمام هدف عدم تماس جسد در گذشته با خاك و آتش بوده است. مسلما هر روش تدفيني مزايا و مضراتي دارد، بنا به عقيده‌ي آن دسته از زرتشتيان كه به گذاردن جسد در دخمه اعتقاد دارند، اين كار مزاياي بسيار دارد كه تدفين و خاك‌سپاري ندارد.
1) فرقي بين دارا و ندار و شاه و گدا نيست.
2) جسد بي‌جان مردگان به جاي اين‌كه در زير خاك پوسيده و طعمه‌ي كرم‌ها، موش‌ها و انگل‌ها شود، در مقابل آفتاب خشك شده و توسط پرندگان و لاشخورها خورده مي شوند. حتي ديده شده كه بسياري از مردگاني را كه در قديم در دخمه مي‌گذارده‌اند، روز‌هاي بعد زنده شده و به ميان جماعت بازگردانيده مي‌شدند ‌

Borna66
06-10-2009, 09:18 PM
محل و معماري دخمه‌ها

زرتشتيان در گذشته، دور از آبادي، شهر و مكان مسكوني انسان‌ها بر روي كوه‌هاي نه چندان مرتفع فضايي را جسته و با رعايت آداب و رسوم مخصوص ديني، شالوده‌ي آن را ريخته و حصاري به دور آن بالا مي‌بردند. اين حصار، ديوار مدور ضخيمي به شكل برج است كه از مصالحي نسبتا محكم و با دوام ساخته مي‌شد و پلكاني زمين هموار را به درب دخمه‌ها متصل مي‌كرد. دخمه‌ها را از خشت خام و گچ بنا مي‌كردند تا مواد آلوده به زمين نرسد. در ساختن دخمه اصولي همچون كوبيدن 4 ميخ بزرگ، 36 ميخ متوسط و 260 ميخ كوچك بر زمين رعايت مي‌شد. صد نخ پنبه را يك ريسمان مي‌كردند و سه بار آن ريسمان را دور تا دور دخمه به گرد اين ميخها مي‌پيچاندند و اول سروش باج تا ويدوا مروتي مي‌خواندند و هنگام كوبيدن هر ميخ يك "يتا اهو" زمزمه مي‌كردند. سپس در ميان دخمه مي‌نشستند و 100 "اشم وهو" و 200 "يتا اهو" مي‌خواندند و 300 سنگ كوچك به ميان دخمه مي‌انداختند، سپس دخمه را بر روي اين مكان بنا مي‌كردند.
سطح داخلي دخمه به صورت پهنه‌ي گردي است كه تمام آن با تخته سنگ‌هاي بزرگ مفروش شده و به قسمت‌هاي زير تقسيم‌بندي مي‌شود:
نوار دايره‌ي انتهايي متصل به ديوار پيرامون دخمه كه مخصوص مردهاست. نوار دايره‌ي مياني بعد از قسمت مردها كه مخصوص زنهاست. نوار دايره‌ي داخلي بعد از زن‌ها كه مخصوص كودكان است. نهايتا در مركز دايره چاه استودان يعني استخوان‌دان است كه كه سنگ متحركي به نام ارويس در ته آن چاه وجود دارد. استودان يا وهنده عبارت است از چاهي در ميان دخمه كه به سنگ مفروش است و وقتي اجساد به وسيله‌ي مرغان لاشه‌خور از گوشت و پوست تهي شده و تحت تاثير آفتاب كاملا خشك مي شدند، استخوان‌ها را در آن چاه مي‌ريختند تا تبديل به خاك شوند و اين‌جا بود كه توانگر و درويش به گاه مرگ در ته اين چاه يكسان مي‌شدند. دخمه‌ها را كلا يكسان مي‌ساختند، در و ديوار و سطح دخمه مشخصات و اندازه‌هاي معيني نداشتند بلكه بر حسب نياز و جمعيت شهرها و روستاهاي زرتشتي‌نشين بنا مي‌شدند.

Borna66
06-10-2009, 09:18 PM
مراسم ديني درگذشتگان
در نزديكي دخمه حدود 150 تا200 متر (كمي بيش‌تر يا كم‌تر) ساختمان خشت و گلي محقري در دو طبقه و داراي چند اتاق براي انجام مراسم ديني بعد از فوت اشخاص ساخته شده بود. يكي از اتاق‌هاي اين ساختمان اختصاص به آتش‌سوزها داشت و مخصوص آتش‌سوزي بود. كار آتش‌سوزها كه معمولا دو نفر بودند، عبارت بود از اين كه از روزي كه جسد درگذشته را به داخل دخمه مي‌بردند، مرسوم بود شب‌ها (تا سه شب) آتش‌سوزها در آن اتاق كه يك پنجره مستقيما رو به دخمه داشت از سر شب تا صبح آتش بسوزانند، نور اين آتش مي‌بايست از همان پنجره به تمام دخمه بتابد. روي ديوار دخمه سوراخ پنجره‌مانند كوچكي وجود داشت كه اين سوراخ پنجره و پنجره‌ي اتاق آتش‌سوزي و شعله‌هاي آتش وسط اتاق مي‌بايست در يك امتداد باشند كه نور شعله‌هاي آتش از سر شب تا صبح به دخمه و داخل آن بتابد.

Borna66
06-10-2009, 09:19 PM
بررسي دخمه هاي يزد:

در 15 کيلومتري جنوب شرقي يزد و در حوالی منطقه صفائیه، بر بلنداي کوهي رسوبي و کم ارتفاع به نام کوه دخمه، دو عمارت سنگي مدور برج مانند با فضاي ميان تهي قرار دارد که به دخمه يا دادگاه زرتشتيان مشهور است. یكی قدیمی‌تر به نام مانكجي هاتريا (زرتشتی هندی‌الاصل) و دیگری كه جدیدتر می‌باشد به نام گلستان معروف است كه مربوط به دوره قاجاريه مي‌باشد. دخمه گلستان 25 متر قطر دارد و ارتفاع ديوار آن از سطح تپه 6 متر است. دخمه مانكجي نيز 15متر قطر دارد.در دامنه ضلع شمالي اين کوه نيز تعدادي عمارت خشت و گلي، آجري، سنگي و يا ترکيبي از هر سه، مجهز به امکانات رفاهي زمان خود "معروف به خيله" ديده مي‌شود. قديمي‌ترين آثار اين محوطه، خيله‌ها و دخمه‌هاي ضلع غربي است که به دوران صفويه تعلق دارند. از ديگر دخمه هاي استان تاريخي يزد نيز مي‌توان به دخمه چم (روستاي چم، شهرستان تفت)، دخمه فيروزآباد (شهرستان ي
زد) و دخمه اردکان اشاره کرد.

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg این عکس کوچک شده است برای مشاهده ی سایز اصلی کلیک کنیدhttp://pnu-club.com/imported/2009/06/714.jpg

Borna66
06-10-2009, 09:19 PM
گوردخمه های اسحاق وند


این گوردخمه ها در بیست و پنج کیلومتری جنوب غربی هرسین، در شمال شرقی روستای «ده نو» قرار دارند. نام این گوردخمه ها از روستایی به نام «اسحاق وند» گرفته شده است كه در میان اهالی محل این گوردخمه ها به «فرهاد تاش» معروف است. این مجموعه شامل سه گوردخمه است كه گوردخمه سمت راست بالاتر از دو گوردخمه دیگر قرار دارد. گوردخمه سمت چپ به شکل طاقچه ای به عمق 85 سانتیمتر و عرض 10/2 متر است. گوردخمه میانی به عمق 75/1 و عرض 63/1 متر و گوردخمه سمت راست به عرض 10/2 متر است. اطراف هر یک از این گوردخمه ها قاب بندی شده است. در قسمت بالای گوردخمه میانی، تصویر مردی به حالت تمام قد، به ارتفاع 87/1 متر و با چهره ای نیم رخ حجاری شده است. این شخصیت لباس چین دار بلندی به تن دارد و دست های خود را حالت نیایش در جلوی صورت خود قرار داده است. در مقابل او مشعلی به ارتفاع هشتاد و سه سانتیمتر و سپس آتش دانی به ارتفاع نود و چهار سانتیمتر دیده می شود. در پشت این آتش دان، فردی به ارتفاع هشتاد سانتی متر حجاری شده که دست هایش را بلند کرده و از پشت یک شی را گرفته است. در گذشته این گوردخمه ها را به دوره ماد نسبت می دادند؛ ولی امروزه در مورد زمان ساخت آنها اختلاف نظرهایی وجود دارد. هرتسفلد آنها را به دوره هخامنشی نسبت می دهد و معتقد است که گوردخمه میانی قبر گئومات مغ است. اگر چه عده ای دیگر نیز این گوردخمه را متعلق به دوره هخامنشی می دانند، ولی انتساب آن را به گئومات مغ بی پایه و اساس می دانند. در پژوهش های اخیر نيز این گوردخمه ها را به دوره سلوکی نسبت داده اند. در زمان اشکانیان نقش آتش دان و پیکره شخصیتی که هر دو دست هایش را بلند کرده و از پشت شیء را گرفته، حجاری شده است.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg این عکس کوچک شده است برای مشاهده ی سایز اصلی کلیک کنیدhttp://pnu-club.com/imported/2009/06/715.jpg

Borna66
06-10-2009, 09:19 PM
گوردخمه فخریكا در نزدیكی مهاباد

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg این عکس کوچک شده است برای مشاهده ی سایز اصلی کلیک کنیدhttp://pnu-club.com/imported/mising.jpg

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg این عکس کوچک شده است برای مشاهده ی سایز اصلی کلیک کنیدhttp://pnu-club.com/imported/mising.jpg

Borna66
06-10-2009, 09:19 PM
گوردخمه های دربند
گور دخمه های دربند در بدنه کوه «شوق علی» واقع در شمالی شهر صحنه و سمت است آب دربند حجاری شده اند. این گوردخمه ها در بین اهالی محل به «قبر کیکاوس»، «فرهاد تراش» و «گورشیرین و فرهاد» معروف است.در ارتفاعی که بیش از پنجاه متر از سطح رودخانه فاصله دارد، محلی به طول چهارده و نیم و ارتفاع یازده متر تراشیده اند و در آن دخمه بزرگتر را ساخته اند که درگاه آن رو به جنوب است. در جلوی گوردخمه، فضای ایوان مانندی ایجاد کرده اند. در جلوی این ایوان، صفه ای در صخره تراشیده اند. در دو طرف ایوان دو ستون سنگی وجود داشته که متأسفانه تنها پایه و بخشی از ساقه آن بر جای مانده است. بر اساس بخش های باقی مانده، پایه ستون ها به شکل زنگوله برگشته است. بدنه این پایه ستون ها دارای شیارهای شبیه به پایه ستون های دوره هخامنشی است. در نمای بالا ورودی آرامگاه، تصویر خورشید بال داری حجاری شده است. در این گوردخمه بعد از ایوان ستون دار، ورودی دخمه قرار دارد که به اتاقی به ابعاد 3×20/3 متر و ارتفاع 45/2 متر منتهی می شود. در هر یک از اضلاع شرقی و غربی این اتاق، سکوی ایجاد شده است. بر روی هر یک از این سکوها، قبری به طول 15/2 متر و عرض 82 سانتیمتر کنده شده است.در میان دو سکو، مدخل مستطیل شکلی وجود دارد که به اتاق زیرین مرتبط می شود. در داخل این اتاق، قبری در داخل سنگ کنده شده است. در کنار این قبر نیز سکویی دیده می شود. در دیوار شمالی این اتاق، دو طاقچه کوچک جهت قرار دادن نذورات و هدایا کنده شده است. با توجه به شکل پایه ستون، نوع تراش و سقف اتاق زیرین به نظر می رسد که این گوردخمه نیز متعلق به دوره هخامنشی است.