PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : روشن فکران و اشرافیت سیاه



Isooda
05-26-2013, 10:49 AM
رازهای ایلومیناتی یا مالکان جهان





کلمه روشنفکری یا روشن بینی پس از عصر روشنگری در اروپا باب شد و اکثر دانشمندان مادی گرا و سردمداران بزرگ جهان زر و زور به نوعی به این طبقه ممتاز تعلق داشتند همه کسانی که به نوعی پایه های علمی دنیای ما را تشکیل می دهند پروتال اندیشه در راستای واکاوی جریانات پنهان جهانی که به نوعی در پس پرده مدرنیسم و تجدد خواستهای شیاطین یا به قول خودشان لوسیفر را خدمتگذاری می کنند را به دوستان بنمایاند و آنها را با شکل مدیریت حقیقی دنیا پیرامون خود آشنا گرداند .


ممکن است حکومت سایه و روشنفکران ( Illuminati and a shadow government) برای بسیاری غیرواقعی باشند. اکثر ما موافقیم که چیزی در این سیاره اشتباه است. جنگ های داخلی ، بیماریها، قحطی ، پاکسازی قومی و ….ایا منبع انها یکسان است؟چیزی که من از شما می خواهم این است که خودتان فکر کنید.همه چیز را دور بیندازید “به شما گفته شده است” چیزهایی را در مدرسه یاد گرفته اید”. چیزهایی که در تلویزیون دیده اید و… ما دائما در معرض تبلیغات ، اخبار بد، عقاید ، و دروغ ها هستیم و هزاران تن راز ها ناگفته وجود دارد. زندگی گیج کننده است؟ مجبوریم معاش کنیم و نگران اخراج از کار هستیم. پس چیست که باعث ترس و عدم اطمینان در زندگی مان می شود؟ آیا زندگی واقعا تهدید امیز است؟ یا کسی این شرایط را ایجاد می کند؟ روشن فکران گروهي سری هستند که هزاران سال وجود داشتند.کلوپ پسرانه یا گروهی از والدین بزرگسال در تلاش برای لذت از زندگی نیستند؛ چیزی بزرگتراز ان است. یک سازمان دارای ساختار خوب و متشکل از افراد بسیار ثروتمند بالا رتبه است.بسیاری از انها در لیست ثروتمندترین افراد جهان ظاهر نمی شوند. چون راز است.



روشن فکران و اشرافیت سیاه


بازیکنان اصلی در زمینه ی بین المللی متعلق به 13 خانواده ثروتمند جهان هستند و عمده ی انها مردانی هستند که از پشت صحنه بر جهان حکومت می کنند . انها تصمیم گیرندگانی هستند که قوانینی را برای رئوسای جمهور و دول تنظیم می کنند و انها اغلب از چشم تیز عموم حفظ می شوند چون نمی توانند تیزبینی را تحمل کنند.اصالت انها به هزاران سال بر می گردد و در حفظ اصالت خود از نسلی به نسل دیگر بسیار دقیق هستند. قدرت انها در مخفی بودن و اقتصاد انهاست. پول قدرت می اورد. روشنفکران مالک تمام بانکهای بین المللی ، نفت و قدرتمندترین مشاغل صنعت و تجارت هستند. انها در سیاست نفوذ می کنند و صاحب دول هستند یا حداقل انها را کنترل می کنند.مثال این گفته انتخابات ریاست جمهوری امریکاست. پوشیده نیست نامزدی که بیشترین حمایت پولی را داشته باشد برنده ی انتخابات است، چون این قدرت را برای از میان برداشتن کاندید رقیب دارد به وجود می اورد.

چه کسی از کاندیدای درست حمایت می كند؟

روشنفکران.آنها از هر دو طرف حمایت نمی کنند. انها تصمیم می گیرند چه کسی رئیس جمهور بعدی خواهد شد و برای برنده شدن آن تلاش می کنند حتی اگر مجبور به تقلب باشند.اغلب مبارزات ریاست جمهوری با پول موادمخدر سرمایه گذاری می شوند ، یعنی روشنفکران هم در کار تجارت مواد مخدر هستند. انتخابات واقعا ضروری نیستند اما به امکان رای می دهند بنابراین می توانیم در یک بازی شرکت کنیم ، آنها به پیروی از قانون تظاهر می کنند.


آیا رئیس جمهور بازی را ترتیب می دهد؟

نه. قدرت با سیاستمداران نیست، بلکه در دست روشنفکران است که اغلب اعضای عالی رتبه ی آن بانکداران هستند.کاندید های پیشتاز برای ریاست جمهوری به دقت از افراد اصیل 13 خانواده ی روشنفکر انتخاب می شوند و اگر ما تمام رئیس جمهور های ایالات متحده را از اغاز تا کنون بررسی کنیم می بینیم که اغلب انها از همان نسل سلطنتی هستند و همه خویشاوند بودند که شجره ی خانوادگی مرتبطی دارند. اشرافیت معادل روشنفکری است.


اهداف روشنفکران چیست؟

برای ایجاد یک حکومت جهانی و یک یستور جدید جهانی با افراد بالامرتبه برای هدایت جهان به سمت بردگی و فاشیسم. این هدف قدیمی انهاست برای درک کامل ان یکی باید بفهمد که این هدف از نوعی نیست که گمان می رود در طول عمر به دست می اید. هدفی بوده است که باید به کندی در طول مدت زمان طولانی تکمیل شود.
تمام انجمن های توسط روشنفکران کنترل می شوند و به انها تعلق دارد.شناخته شده ترین انها فراماسونها می باشند. افرادی که انجمن ها و روشنفکران را کنترل می کنند شیطان پرستان هستند. انها به جادوی سیاه عمل می کنند. خدای آنها لوسیفر است.
مهم نیست من و شما به این باور داشته باشیم یا نه انها کار خود را با جدیت انجام می دهند. سیاره ای که اصلا گمان نمی رود به هیچ شکلی دارای جادو باشد مگر در فیلمها و کتابها، و اگر کسی به شما بگوید حتما مورد تمسخر قرار می گیرد. بعد از اینکه افراد فیلم ارباب حلقه ها را تماشا کردند، جادوی بیشتری را در زندگی شان وجود داشت… کنترل ذهن و هوش از نهان توسعه می یابد.
با غلبه بر صنعت فیلم و با کنترل هنر های زیبای انها می دانند چگونه نوجوانان را وادار کنند به ساز انها برقصند و واقعیت از نوع انها را بپذیرند. موزیکی که نوجوانان مجبور هستند به انها گوش فرا دهند اغلب کاملا بدون کیفیت هستند و انها را به سوی مواد مخدر ، خشونت ، بی عاطفگی و ماشینی بودن سوق می دهد.همچنین برای کنترل ذهن هم استفاده می شود.
کمپانی ها موسیقی با کیفیت را رد می کنند چون Black Sabbath و Rolling stones در اغاز دهه ی 70 و قبل از انها شیطان پرستی از طریق صنعت موسیقی ارتقا یافته است.بسیاری از گروهها همان راه را در پیش گرفتند و همیشه فروش بالایی داشتند. همان چیز در هالیوود هم رخ می دهد. فیلمهای ای . تی و روز رستاخیز و فاجعه در راستای شیطان پرستی رایج شده اند.
در بالا گفتم افرادی که روشنفکران را کنترل می کنند اعضای ثروتمندترین 13 خانواده ی دنیا هستند که ناشناس و مخفی هستند و رهبری از فردی به فردی دیگر در طی نسلها منتقل شده است. با وجود این، هیچ رازی برای همیشه پوشیده نمی مانند و دیر یا زود فاش می شود و در این مورد هم صدق می کند. کسی این خانواده ها را دقیقا نمی شناسد اما اخیرا به خاطر اینکه از دستور روشنفکران سرپیچی کردند و اطلاعات قابل ملاحظه ای را فاش کردند شناخته شده اند. در اینجا نام 13 خانواده را می اوریم:

1- Astor
2- Bundy
3- Collins
4- DuPont
5- Freeman
6- Kennedy
7- Li
8- Onassis
9- Rockefeller
10- Rothschild
11- Russel
12- VanDuyn
13- Merovingian
ان خانواده ها را می توان دقیقا در کتاب Fritz Springmeier مطالعه نمود: ” اصالت روشنفکران”
جوامع سری(مخفی)
جوامع مخفی در تاریخ بشر به مدت بسیار طولانی حضور داشتند. این جوامع هزاران سال پیش با انجمن Brotherhood مار آغاز شد انجمنی سری که به شیطان (مادربزرگ) در بهشت برمی گردد. روشنفکران شیطان را خدای خوب و خدای عهد عتیق را بد می پندارند.



باور آنها آن است که شیطان دانش را به بشر داده در حالیکه خدا سعی می کرد تا آن را سرکوب نماید. از این دیدگاه ،شیطان پرستی گسترش یافت و در جوامع و انجمن های سری تا به امروز اعمال می شود، و من قصد دارم 2تئوری رایج را بیان کنم: Anunnaki به ما می گویند آنهایی که از آسمان می آیند.


حقیقت این است که در تمام تاریخ جوامع سری وجود داشته اند. زمانی که افراد بالامرتبه ی انجمن Brotherhood با هم اختلاف پیدا کردند به آیین های مختلف تفکیک شدند. نیروهای مختلف کنترل توسعه یافتند ، که به صورت داخلی دور از چشم مردم نادان با هم می جنگیدند. آنها مذاهب، آیین ها و کیش های گوناگونی را اختراع کردند . آنها خود را مسئول کلیسا ها کردند تا مردم را به دام اندازند و بین سیستم های عقاید مختلف ناسازگاری به وجود اورند. بیشتر جنگهای سراسر تاریخ جنگهای مذهبی بودند. از برادری (Brotherhood) فراماسونری ،Rosicrucian، Knight Templars ، Ordo Templi Orientis ، Knights of Malta و بیشتر پدید آمد. برخی ممکن است اعتراض کنند و بگویند که فراماسونری سازمانی خیریه و حتی یک سازمان مسیحی است. بله، این باور اکثر اعضای انجمن سری است.اکثریت افراد عضو خوب هستند و از اعمال در حال انجام در سطوح بالا بی اطلاع می باشند؛ بی اطلاع از شیطان پرستی و پرستش نیرو های تاریکی.آنها در خدمت خدا نیستند بلکه در خدمت شیطان یا لوسیفر هستند و این کلید چیزیست که در جهان امروز رخ میدهد.



روشن فکران Bavarian


ادام ویشاپت (1746-1811) . یک یهودی، که یک کشیش مسیحی شد و با شروع یک انجمن سری به نام روشن فکران پایان داد. در واقع این انجمن تازه نبود بلکه به نام های متفاوتی بوده است، اما در طی زندگانی ویشاپت این سازمان در ملا عام ظاهر شد.
مشخص نیست که ایا او عقل کل پشت ان بود یا نه، اما بسیاری از محققان مطمئن نیستند که ویشاپت فقط عروسکی برای نخبگان فراماسونی باشد. اخیرا فراماسونها شاخه ی جدیدی از فراماسون را اغاز کردند- فراماسون آیینهای اسکاتلندی با 33 درجه شروع. آن هنوز یکی از قدرتمندترین انجمن های سری در جهان است که شامل رهبران مذهبی و سیاسی، تاجران و دیگر افراد سودمند می باشد. ویشاپت تحت حمایت Rothschild بود، که رئوسای فراماسون سراسر جهان بودند.
روشنفکران درجه ای بالاتر از 33 درجه ی فراماسون داشتند.حتی اشخاصی که با درجات بالای فراماسون شروع کردند هیچ اطلاعی از درجات روشنفکران نداشتند، آن یک راز بود. ویشاپت تصمیم گرفت تا بر جهان غلبه کند و استراتژیهای مشخصی برای ایجاد یک حکومت جهانی و یک دستور جهانی تشکیل داد. به همه ی اینها که در مورد چیزی نوشته شده بود: “پروتکلهای بزرگان صهیون” گفته می شود، که طوری نوشته شده که در صورت افشای هر رازی یهودیان مقصرند. و راز به بیرون درز کرد!
جاسوس روشنفکران در حال حمل پروتکل هنگام گذر از یک مزرعه توسط صاعقه کشته شد و انها آن را یافته و برای جهان فاش کردند. این اتفاق در دهه ی 1770 رخ داد. ویشاپت و روشنفکران “Brothers ” مجبور بودند متواری شده و زیرزمین کار کنند، به آن علت سازمان آنها توقیف شد.Brotherhood تصمیم گرفت که نام روشنفکران هرگز در عموم استفاده نشود. در عوض از گروههای جلویی باید در نیل به اهداف استیلای جهان استفاده نمود.یکی از این گروهها فراماسونها بودند، که شهرت خوبی داشتند.باور بر انست که ویشاپت توسط Freemason Brothers کشته شد چون وی نمی توانست جلوی زبانش را نگه دارد و هنوز از نام روشنفکران استفاده می کرد.دلایل دیگری هم وجود داشت. هدف سری ویشاپت را زنده نگه داشت و Rothschild رئوسای جدید روشنفکران بودند.یک کمک خوب در تلاش برای نیل به هدف از Freemason Cecil Rhodes آمد که در قرن نوزدهم سعی کرد با امپراتوری بریتانیا یک حکومت جهانی بسازد.این دستور جلسه توسط Rothschild پشتیبانی شد و Rhodes که Round Table را به وجود اورد بعد از مرگ پادشاه ارتور ان را Round Table نامیدند که نخبگان Brotherhood تا به امروز گرد هم می ایند. جنگ های جهانی اول و دوم تلاشهایی برای تسلط بودند.بعد از جنگ جهانی دوم افراد انقدر از کشتار خسته بودند که از تاسیس سازمان ملل استقبال کردند.سیاست رسمی سازمان ملل حفظ صلح بود تا بار دیگر اتفاقی شبیه جنگ جهانی دوم نیفتد. اما سازمان ملل سازمان جلویی دیگری برای روشنفکران بود تا کشورهای جهان را با هم متحد کند. اینجا مثالی از چگونگی کار Brotherhood می اوریم:” مشکل-واکنش-راه حل”. با شروع دو جنگ جهانی مشکلی را به وجود اوردند.این در عوض واکنش افرادی خواستار راه حلی برای جنگ بودند را برانگیخت. بنابراین روشنفکران راه حلی را برای مشکلی که انها با تاسیس سازمان ملل به وجد اورده بودند یا فتند. یک قدم بیشتر برای حکومت واحد جهانی. این به پروژه ی اتحادیه ی اروپا منجرشد که هر فردی با چشم باز می تواند ببیند که مستقیما در راستای بزرگترین کشور فاشیستی شناخته شده برای بشر است که هر کشوری قدرت کمتر و کمتری پیدا می کند و اروپا زیر سلطه ی یک حکومت متمرکز قرار می گیرد.

چه کسی اتحادیه ی اروپا را اداره می کند؟
فراماسونها و روشنفکران. با ایجاد تورم شدید بانکداران بین المللی موفق شدند در مردم این باور را ایجاد کنند که تنها راه واحد پول واحد است- EMU . وقتی از پروژه حمایت می شود بانک مرکزی اروپا (روشنفکران) تمام قدرت اقتصادی را در اروپا داراست و می تواند ما را به راستایی که می خواهد بکشاند.برخی سیاستمداران نادان و تشنه ی قدرت هستند، در حالیکه دیگران از حقایق و کار برای آن آگاه می باشند. مردم بی گناه که فریب می خورند، آنهایی هستند که بیشترین آسیب را می بینند. این خیانت در درک نمی گنجد. اتحادیه ی اروپا به زودی به سازمان ملل افریقا، آسیا و جنوب افریقا بسط می یابد. اتفاق آخر ادغام تمام ایالت های امریکا خواهد بود که طبق باور سری آنها هزاران سال طول می کشد.این عصر طلایی است- عصر دجال یا ضد مسیحیت. انجمن های سری و روشنفکران به قدرت سمبلها معتقدند . جهان پر از جادوی آنها- سمبلهای جادوی سیاه شان است.با وجود این ، عادت داریم آنها را در همه جا ببینیم، جاهایی که فکرشان هم نمی کنیم.روشنفکران معتقدند که هر چه در احاطه ی سمبلهای بیشتری باشیم نیروی جادویی بیشتری خواهد بود.نشانه ی روشنفکران و دستور جدید جهانی ” هرمی با چشم همه بین “است، که می توانید در پشت یک دلاری امریکا ببینید.چشم همه بین چشم Hours است که چشم لوسیفر می باشد و به دوره ی مصریان بر میگردد. اسکناس یک دلاری در دوره ی روزولت طراحی شد و گفته زیر از سال 1951 به ما می گوید که رئیس جمهور فکر های زیادی برای طراحی آن داشت. “ در سال 1934 وقتی وزیر کشاورزی بودم خارج دفتر وزیر هال منتظر بودم هنگام انتظار خود را با کتابی از دپارتمان ایالت با نام ” تاریخ مهروموم امریکا” ( History of the seal of theUnite States) سرگرم کردم، در صفحه ی 53 چاپ طرف مخالف مهر توجهم را جلب کرد.عبارت لاتین Ordo Seclorum به معنی معامله ی جدید عصرها مرا تحت تاثیر قرار داد. بنابراین کتاب را به روزولت نشان دادم و پیشنهاد دادم ان را روی سکه و طرفین وارونه ی مهر بزنند.
وقتی وزولت به چاپ رنگی مهر نگاه کرد با مشاهده ی چشم همه بین ،تمثال فراماسونی، نشانگر معمار کبیر کاینات خشک شد. سپس تحت تاثیر نظری که فونداسیون دستور جدید ( new order) عصر ها در سال 1776 گذاشته شد اما فقط زیر نظر معمار بزرگ تکمیل گردید. روزولت همچون من فراماسون درجه 32 بود. پیشنهاد کرد که مهر را به جای سکه می توان روی اسکناس زد و موضوع را با وزیر خزانه داری در میان گذاشت. وقتی اولین نمونه از خزانه داری بیرون اومد طرف رو در طرف چپ اسکناس بود. روزولت اصرار کرد که ترتیب وارونه شود و عبارت ” –ی ایالات متحده” زیر طرف بالای مهر نوشته شود… روزولت در جزییات بسیار سختگیر بود و بازی با آنها را دوست داشت، مهم نبود نقشه ی یک خانه باشد یا اداره ی پست یا اسکناس.” نامه ی والاس به دال لی


سمبل های رایج دیگر( ستاره ی پنج راس)، ستاره ی شش راس ( ستاره ی دیوید)، صلیب شکسته ی المان نازی و هرم.



منبع: سایت اندیشه (http://forum.iranvij.ir/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.andysheh.net%2 Findex.php%3Foption%3Dcom_content%26view%3Darticle %26id%3D405)

Isooda
05-26-2013, 10:51 AM
ایلومناتی چیست؟

«ايلو ميناتيم» (Illuminati) واژه اي لاتين است كه معناي «آگاهان»، «روشنفكران»، «روشن بنيان» و «سرآمدان» را دارد. با اين توصيف، گروهي از «بزرگان» جهان كه خود را گلچين شدگاني از ميان نخبگان و برگزيدگان مي دانند، بر آن شدند كه قديمي ترين، مرموزترين و محرمانه ترين سازمان هاي مخفي «اربابان (خود خوانده) جهان» را بدين نام بخوانند. غالب اين سازمان ها در جامعه پايگاه و اعضايي دارند و هويت آنها بر مردم معلوم است، اما اعضاي «ايلوميناتي» به وضوح شناخته شده نيستند، اگرچه برخي نام ها مصرانه بر زبان ها جاري است. قدر مسلم آن كه، اين سازمان از خاندان هاي بزرگ سرمايه داران يا اشراف، مانند «راتشيلد»ها، «هريمن»ها، «راسل»ها، «دوپون»ها، «ويندسور»ها و يا «راكفلر»ها- از جمله، «ديويد راكفلر» اجتناب ناپذير، از بنيانگذاران گروه «بيلدربرگ» و «شوراي سياست خارجي»- تشكيل شده است.


«ايلوميناتي»ها در شكل كنوني خود از سال 1776 به فعاليت مشغولند. در اين تاريخ، فردي مسيحي- از «ژزوئيت»هاي سابق- به نام «آدام وايسهاوپت» فرقه «ايلوميناتي» را در «باوير» آلمان بنيان نهاد. در آن دوران، پروژه «ايلوميناتي»ها تغيير كامل و بنيادين جهان از طريق نابودي قدرت نظام هاي سلطنتي را شامل مي شد كه در آن زمان مانعي بر سر راه پيشرفت جامعه و انديشه ها به شمار مي آمدند. گفته مي شود كه انقلاب كبير فرانسه و بنيانگذاري ايالات متحده نيز حاصل استراتژي آنان بوده است. از ديدگاه «ايلوميناتي»ها، دموكراسي سياسي «وسيله»اي بيش نيست و به هيچوجه نمي تواند يك «هدف» انگاشته شود. از نظر آنها، جماعت مردم به طور طبيعي جاهل و احمق و بالقوه تندخو و زودخشم است، و بنابراين جهان صرفا بايد از سوي نخبگاني آگاه و روشن بين هدايت گردد. بدينسان، اعضاي اين گروه به مرور زمان از «توطئه گراني خرابكار» به «سلطه گراني بيرحم» تبديل گرديده اند كه هدف اصلي و اساسي شان حفظ قدرت و استيلاي خود بر مردم است.

تاسيس گروه «ايلوميناتي» سرآغاز اجراي طرحي بود كه بايد طي قرون متمادي و از طريق كنترل نظام مالي نوظهور انجام مي پذيرفت تا استيلاي كامل بر جهان حاصل گردد، و به همين منظور نيز طراحي شده بود. اجراي اين طرح سپس در بطن اين «برگزيدگان موروثي» از ميان نخبگان و روشنفكران، همانند مشعلي پايدار، نسل به نسل دست به دست گرديده، با تحولات تكنولوژيك، اجتماعي و اقتصادي مطابقت يافت.

برخلاف ديگر سازمان هاي «اربابان جهان»، «ايلوميناتي»ها صرفا يك «باشگاه تعمق» ساده و يا يك «شبكه نفوذي» نيستند، بلكه سازماني را تشكيل مي دهند كه ماهيت واقعي آن كاملامبهم، مشكوك، محرمانه و اسرارآميز است.

رهبران سياسي و اقتصادي خود را نزد مردم اشخاصي بسيار منطقي و مادي گرا جلوه مي دهند. اما، اگر مردم مي دانستند كه برخي از اين اشخاص در جوامعي پنهان و زيرزميني كه در آنها كيش خدايان مصر و بابل- مانند «ايزيس»، «اوزيريس»، «بعل»، و يا «سميراميس»- را به جاي مي آورند، در مراسمي عجيب و غريب شركت مي جويند، كاملاشگفت زده و متعجب مي گرديدند.

واژه «ايلوميناتي» از كلمه لاتين «ايلوميناره» سرچشمه مي گيرد كه خود به معناي «روشن كردن»، «دانستن» و «شناختن» است. پس، «ايلوميناتي» معناي «آگاهان»، «روشنفكران» و يا «روشن بينان» را دارد. و در واقع نيز، «ايلوميناتي»ها خود را صاحب شناخت، كرامت و خردي برتر مي دانند كه از زمان هاي بسيار دور به ارث برده اند و بر اين پندارند كه اين خود بدانها مشروعيتي براي فرمانروايي بر بشريت مي بخشد. «ايلوميناتي»ها شكل مدرن يك جامعه مخفي و سري بسيار قديمي به نام «اخوت مار» را تشكيل مي دهند، كه ريشه و اصل آن به ريشه هاي تمدن غرب، در بيش از 5000 سال پيش، يعني تمدن هاي سومر و بابل بازمي گردد.

تمدني كه امروز بر جهان حاكم است، در واقع ادامه تمدن «سومر»ي است كه هر آنچه را كه خصوصيت تمدن غربي را تشكيل مي دهد- مانند دولت، پول، تجارت، ماليات، برده داري، ارتش هاي سازماندهي شده و يك توسعه طلبي و جهان گشايي گسترده بر پايه جنگ هايي مداوم و به خدمت گيري ديگر اقوام و ملل- اختراع كرده است. تمدن «سومر» همچنين نخستين تمدني بود كه به محيط زيست خود آسيب فراواني وارد آورد. تمدن هاي سومري و بابلي با بهره برداري بيش از حد از زمين هاي كشاورزي پس از اختراع «آبياري» زمين ها، دشت هاي سرسبز را به بياباني كه امروز «عراق» نام دارد، مبدل ساختند.


از دوران تمدن هاي سومر و بابل به اين سو، «اخوت مار» با گرفتن اشكال و اسامي متعدد و گوناگون و اجراي نفوذ خود بر مذاهب و قدرت هاي سياسي متوالي همچنان تداوم يافت، و آن نيز در تسلسلي كه بسياري از آنان از جمله «مكاتب حكمت» مصري و يوناني، كليساي مسيحي «رم» (كه در راستاي ريشه دوانيدن در اروپا همانند «وسيله نقليه اي» از سوي «اخوت مار» مورد استفاده قرار گرفت)، «مروونژين»ها (نخستين سلسله سلاطين فرانسه كه از اواخر قرن پنجم ميلادي تا اواسط قرن هشتم بر اين كشور فرمانروايي داشتند)، «تامپليه»ها يا «معبديون» (و شاخه هاي متعدد و فراوان آنها مانند «فراماسون»ها، «رزكروا»، «پريوره دو سيون»، «فرقه نظامي و بيمارستاني سن ژان بيت المقدس»، «مسلك مالت» و...) و بالاخره، «ايلوميناتي» و سازمان هاي وابسته را دربرمي گرفت.


نماد «ايلوميناتي»ها بر اسكناس هاي يك دلاري آمريكا كاملامشهود است و هرمي است كه قله (برگزيدگان و نخبگان) آن توسط «چشمي آگاه و روشن بين» نوراني گرديده و بر «پايه كور» هرم- كه از آجرهايي مشابه (مردم) ساخته شده است- تسلط دارد.


دو اشاره و تذكر مشهود بر روي اسكناس ها نيز بسيار پرمعنا هستند: «نووس اردو سكلوروم» (novus ordo seclorum) معناي «نظم نوين براي قرن ها» را دارد. يا به عبارت ديگر، «نظم نوين جهاني» است. و «آنوئيت سوپتيس» (annuit coeptis)، «طرح ما با موفقيت روبرو خواهد شد» معنا مي دهد. طرحي كه امروز با تحقق نهايي خود چندان فاصله اي ندارد.