PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شهر، معمارى، انسان



Borna66
06-09-2009, 10:18 PM
شهر، معمارى، انسان
معماری

اين مقاله به شانزده شهرى اختصاص دارد كه در بخش اصلى دهمين نمايشگاه بين المللى معمارى «آرسنال» - واقع در ونيز - ارائه شدند. اساس انتخاب اين شهرها به گونه اى است كه از لحاظ تنوع، اندازه و پراكندگى جغرافيايى در سراسر كره زمين، مجموعه اى كامل و گويا، براى ترسيم وضعيت كلى فراهم آورند. لازم به ذكر است جمعيت اين شهرها بالغ بر سه و نيم ميليون نفر است. از همه مهم تر، دليل انتخاب اين شهرها كه هركدام در يك دوره مشخص زمانى دستخوش تحولات عمده اى شده اند، اين بوده كه بر روى شكل يك شهر، سياست هاى ساخت، اداره و توسعه هاى آينده آن تأثيراتى مستقيم دارد. اين بخش، ديدى كلى را از هر شهر به دست مى دهد و شامل يك گزارش كوتاه از زندگى رايج و حال و هواى هر كدام و يك تجزيه و تحليل تكميلى از ويژگى هاى فضايى و اجتماعى آن هاست كه به وسيله هيأت علمى دانشكده اقتصاد دانشگاه لندن تهيه شده است. همه اين ها با هم، چشم اندازى مشابه از تحولات جهانى شهرى به دست مى دهند كه با كمى تغيير، در همه شهرهاى دنيا قابل پيگيرى است.


تصور كنيد ما مى توانستيم از فضا تمامى كره زمين را در شب مشاهده كنيم. حلقه ها، ناحيه ها و نوارهاى بسيار بزرگ نور، تا حد خوبى نقشه جهانى محدوده هاى شهرى و ردپاى وسيع تر انسان هايى را كه با آن ها مرتبط اند منعكس مى كنند. اگر ما به كانون هاى روشنايى و مراكز مصرف برق به عنوان نماينده هاى شاخص محل سكونت و زندگى انسان ها نگاه كنيم، الگوهاى بزرگ مقياس توسعه شهرى در برابر ديدگانمان شروع به شكل گيرى مى كنند. از اينجا پى مى بريم كه بيشتر اروپا شبكه توسعه شهرى هاشورخورده و خط خطى شده، و نيز اين كه يك نوار فشرده شهرى كه از جنوب انگليس تا شمال ايتاليا كشيده شده، در حال تثبيت و گسترش در مركز اين قاره است.
در شمال آمريكا، شايد به جز بيابان هاى آن، گستره وسيعى با يك شبكه تقريباً هندسى پوشيده شده است كه بخش هاى مختلف كانادا و مكزيك را به هم متصل مى كند. اين پيوندها و توالى هاى فضايى به هم پيوستگى شديدى را كه بين شهرها و نواحى مرتبط با آنها شكل گرفته به تصوير مى كشد. با نگاه به جاهاى ديگر كره زمين بجز آمريكاى شمالى و اروپا نواحى فشرده و پوياى شهرى ديگرى را نيز مى توان تشخيص داد.
از آسمان، سرتاسر مجمع الجزاير ژاپن تقريباً مشابه يك زنجيره شهرى به نظر مى آيد. اين امر نشاندهنده آن است كه از هر نقطه اى در سراسر كشور ژاپن، در مدت زمان كوتاه چند ساعته، از طريق يك شبكه راه آ هن پيشرفته پرسرعت مى توان به پايتخت كشور دسترسى يافت. در توكيو تقريباً هشتاد درصد جمعيت از وسايل حمل ونقل عمومى براى رسيدن به محل كارشان استفاده مى كنند، (در لس آنجلس درست برعكس اين است، يعنى هشتاد درصد مردم از خودروى شخصى خود براى اين منظور بهره مى گيرند). و اين خود الگويى از رشد مؤثر و كارآمد شهرى را، براى شهرى فراهم آورده كه امروزه بزرگ ترين ابرشهر جهان با بيش از ۳۰ ميليون جمعيت به شمار مى رود. بعد از يك دوره ركود اقتصادى، توكيو يكبار ديگر به موقعيت منحصربه فرد خود نزديك شده است و معماران و برنامه ريزان آن به مسائل فضاى عمومى شهرى، و بطور خاص، رابطه عنصر آب با اين ابرشهر درهم فشرده كه با نفوذ دريا صورتى تكه تكه پيدا كرده مشغول اند.
نقشه جهانى به وضوح نشاندهنده شكل گيرى سريع نواحى شهرى گسترده در جنوب آسيا و نواحى ساحلى چين است. انتظار مى رود نزديك به نيمى از جمعيت شهرى جهان در خلال دو دهه آينده در اين نواحى متمركز شوند. بر طبق گزارش هاى سازمان ملل، بمبئى (Mumbai) - كانون پرقدرت و پوياى هند - طورى پيش مى رود كه تا سال ۲۰۵۰ گوى سبقت گسترش شهرى را - به عنوان بزرگ ترين شهر جهان - از توكيو بربايد. اما در اين زمينه، سرعت سرگيجه آور تغيير و تحولات در هيچ كجا به پاى آنچه در بزرگ ترين منظومه هاى شهرى چين ملموس و مشخص است نمى رسد. شانگهاى هم اكنون يكى از پرشتاب ترين ميزان هاى رشد را در ميان شهرهاى جهان دارد. همچنين شهر «پكن» (Beijing) با سرعت در حال تغيير و تحول براى آمادگى و تدارك ديدن بازى هاى المپيك ۲۰۰۸ است. شانگهاى، همزمان با چالش هاى اجتماعى نظام دادن به جمعيت شناور روستاييان مهاجر - كه شايد تعدادشان به ۵ ميليون نفر برسد - جمعيتى معادل كل جمعيت «ميلان» را - كه به لحاظ وسعت شهرى بزرگتر از آن است - در خود جاى داده و با حدود ۳ هزار ساختمان بيش از ۱۰ طبقه، در حالى كه ده سال پيش در مجموع كمتر از ۳۰۰ ساختمان داشت - با سرعتى نفسگير در حال گسترش در سطح و ارتفاع است. اما روند سريع شهرنشينى و شهرى شدن جوامع هميشه با روند رشد فزاينده اقتصاد و سرمايه گذارى هاى گسترده در زيرساخت هاى نواحى مجاور اقيانوس آرام، در آسيا، موازى نبوده است. در آفريقاى مركزى و ساحلى، آنچه ممكن است مشابه خوشه ها و دسته هاى نامشخص نور در شب به نظر برسد، در واقع توده هاى بزرگ شهرى است كه ميليون ها نفر سكنه را در خود پناه داده است؛ در حالى كه شبكه روستايى و برق آن ناكافى و اساسى ترين زيرساخت هاى آن ناكارآمد و ضعيف هستند. فشارهاى جمعيتى و رشد آن پيوسته ادامه پيدا مى كند ـ تا سال ۲۰۱۵ به سكنه شهر لاگوس (Lagos) ۶۷ نفر و به جمعيت شهر «كينشازا» (Kinshasa) ۳۴ نفر در هر ساعت اضافه مى شود و ادامه اين روند سرانجام منجر به تمركز بى تناسب و نامتعادل جمعيت جوان دنيا در جنوب مى شود كه مقارن است با بى تعادلى جهانى شاخصه هاى اجتماعى همچون سطح درآمد و سواد. در مصر هر ۲۰ ثانيه كودكى متولد مى شود و بسيارى از مردم به قاهره مهاجرت مى كنند. در اين شهر بيش از ۶۰ درصد جمعيت در خانه هاى ساده و معمولى و ساختمان هاى بيش از چهارده طبقه و در شهرى زندگى مى كنند كه فقط يك متر مربع فضاى باز براى هر شهروند وجود دارد. (در حالى كه سرانه اين فضا براى هر فرد ساكن لندن، معادل ۵۰ برابر آن مقدار است).
حتى در ژوهانسبورگ، كه موتور اقتصادى و مركز فرهنگى آفريقاى جنوبى به شمار مى رود و شهرى است كه احتمال مى رود جمعيت آن در مدت زمان كمتر از يك دهه دو برابر شود، به جاى اين كه به دنبال برنامه اى براى رشد زيرساخت ها باشند، فقط به فكر حفظ سطوح كنونى آماده سازى زمين و تأمين آن هستند. در اين شهر كه در دوران پس از تبعيض نژادى به سر مى برد و با جنايات گوناگون، وحشت عمومى، اختلاف طبقاتى و ايدز دست به گريبان است، تلاش هاى زيادى براى بازگرداندن مردم به قسمت متروك پائين شهر صورت گرفته است، در حالى كه ظرف دهه پيشين بسيارى از مشاغل و فعاليت هاى تجارى از آنجا به نواحى مشترك گمنام در حاشيه هاى شهر فرار كرده بودند. به اين منظور، در اينجا، در حول و حوش مراكز حمل ونقل كه صفوف مسافركش هاى شهرى هستند برخى پروژه هاى كوچك مقياس طورى طراحى شده اند تا حوزه هاى عمومى شهر را دوباره انسانى كنند، چنان كه پشت حصارهاى امنيتى جامعه بسته پنهان نشوند. در اين زمينه آگاهى روبه رشدى در حال پيدايش است مبتنى بر اين كه برنامه ريزى هاى شهرى را، در واقع، يك برنامه كار جهانى به حساب آورند. تأثيرات محيطى شهرها بر طبق ميزان افزايش جمعيتشان و مقدار منابع طبيعى كه مصرف مى كنند بسيار گسترده اند، هرجنبه زندگى شهرى دخالت هاى مهم و چشمگيرى در كل سياره زمين دارد، از ميلياردها انسانى كه خودروهاى شخصى خود را در طول بزرگراه هاى ابرشهرها مى رانند گرفته تا انرژى موردنياز، گرم كردن و خنك كردن ساختمان ها و يا تأمين منابع غذايى ما كه اغلب هر يك از يك گوشه ديگر جهان تهيه مى شود.
در اقتصادهاى پيشرفته چنين تخمين زده مى شود كه بيش از ۵۰ درصد انرژى در ساختمان ها مصرف مى شود و ۲۵ درصد آن در حمل ونقل؛ بنابراين هرگونه تغيير جزئى در نسبتى كه در شهرها ميان اين دو گونه مصرف انرژى در شهرها پديد بيايد تأثير عمده خواهد داشت. در عرصه جهانى تاكنون چنين ديده شده كه ميزان پراكندگى و گسترش شهر و ساختمان هاى شهرى مى تواند با مصرف منابع تجديدناپذير انرژى مرتبط باشد. نسلى از مديران و رهبران شهرى در حال برانگيخته شدن هستند تا اين چالش ها را رفع كنند. براى نمونه، در اروپا بسيارى از شهرداران شهرهاى بزرگ درحال عملى ساختن برخى تحولات مهم شهرى هستند كه به يارى آن ها شهرشان براى رقابت در عرصه هاى اقتصاد جهانى و توليد مصرف و فرهنگ تواناتر خواهد شد. هم اكنون اين شهرها در حال پاسخ دادن به چالش هاى اجتماعى معاصرند، به اين ترتيب، در بعضى موارد، جريانى بزرگ مقياس ساكنان جديد را در خود جا داده و در باقى موارد تمايل به رشد جمعيت را بدون آن كه به روش قهرآميز با آن به مواجهه برخيزد، به نحوى ديگر مديريت مى كنند. مديريت شهرى در سرتاسر جهان با شتاب در حال رشد است، از انجمن ها و ائتلاف ها براى گسترش و پيشرفت سريع و متعادل در ابرشهرهاى ايالات متحده گرفته تا هيأت هاى حاكم در شهرهاى بزرگ چين، كه تحولات اجتماعى آن ممكن است منجر به كاهش تفكيك استقرارها و اسكان هاى شهرى و افزايش بازارهاى كارى فشرده تر و پيوسته تر شود. همگى در اين زمينه در تلاش اند. تعدادى از خلاقانه ترين سياست هاى شهرى در ۲۰ سال گذشته در واقع از آمريكاى لاتين نشأت گرفته است، منطقه اى كه از جهات ديگر در مشكلات عمده اقتصادى و بى تعادلى هاى اجتماعى روبه رشد گرفتار است.
از اين مطالعه و بررسى موردى و گزينشى درباره وضع شهرهاى عمده جهان متوجه مى شويم كه دوران كنونى شهرهاى جهان و شهرنشينى معاصر پر از مشكلات گوناگون و چالش هاى مسائل شهرى است، اما در عين حال نويد آن را مى دهد كه توان و زمينه بازنگرى و تفكر مجدد به معانى، عملكردها، استعدادها و محاسن اشكال متفاوت ساخت شهرى و راهبردهاى اداره شهر را براى ما به ارمغان بياورد. در اين موقعيت است كه معماران و متخصصان طراحى مى توانند و بايد به ساختن جهانى بپردازند كه به لحاظ زيست محيطى و اجتماعى پايدار باشد. با آن كه هر شهر با مجموعه مسائل و چالش هاى پيچيده خاص خود روبه روست آرا و عقايد مشتركى درباره مسائل شهرى و پيرامون تعدادى از مسائل گسترده و همه گير آن به صورتى گسترش يابنده مطرح شده كه همه شهرها و مسئولان آن، در هر نقطه جهان و با هر ويژگى، در صورتى كه درصدد مهار قواى اقتصادى و رسيدن به عدالت اجتماعى و يك زيست بوم سالم و صحيح هستند بايد به آن توجه داشته باشند. براى ساده سازى مسأله و راحتى فهم آن بايد به بحث و تحليل درباره اين مسأله اساسى و اوليه بپردازيم كه چگونه بايد توده هاى جمعيت تازه وارد را در وضعيتى با تراكم زياد و منابع غيرطبيعى جا داد و تسهيلات شهرى را براى آن ها فراهم آورد. اما اين بيان روشن و روراست، تداخل پيچيده ابعاد اقتصادى، اجتماعى و محيطى را كه بايد مورد بحث و بررسى قرار گيرد مى پوشاند و نيز محدوده مداخلاتى را كه متقابلاً تقويت كننده هستند و نياز به تدبير و طرح ريزى و اجراى صحيح دارند، مخفى مى كند. از جمله اين مسائل مى توان به اين موارد اشاره كرد: تهيه و تدارك سرپناه مناسب، موقر و قابل خريد در نواحى با دسترسى خوب كه اتصال محكمى با ساخت و سازهاى شهرى اطراف خود دارند. ايجاد فضاهاى عمومى سالم و امن، زيبا و طراحى شده كه موجب همبستگى اجتماعى هرچه بيشتر شود؛ توليد كسب و كار با دستمزد كافى و شرايط كارى بى عيب و نقص كه موجبات خلاقيت كارى را فراهم آورد؛ ايجاد چرخه كارآمد توليد با مهارت و گروه هاى كارى هماهنگ و متحد؛ تأمين امنيت ارزان و سهل الوصول و ايجاد شبكه ترابرى سريع و مطمئن براى تمامى سكنه شهر و پيوند آن با شبكه هاى عمومى به هم پيوسته اشاره كرد. اين ها برخى از عوامل شهرنشينى گسترده و جهانى عصر ماست كه نيازمند تجزيه و تحليل و انجام مداخلات در رده ها و رشته هاى گوناگون است. بنابراين به جاى پيشنهاد يك راهكار تك بعدى كه بخواهد راهگشاى همه مسائل بوده و در همه شرايط كارساز باشد، قصد ما دادن اطلاعات مقايسه اى اجتماعى و فضايى با چشم اندازى گسترده است براى حل چالش ها و ايجاد فعاليت هاى خلاق ريخت شناسى است كه با سرمايه ها و مشكلات منحصربه فرد هر سامانه شهرى و شهروندان آن تناسب داشته باشد. اطلاعاتى كه براى مقاصد دهمين نمايشگاه بين المللى معمارى ترتيب داده شده و همه معماران را به عمل در جهت رسيدن به اين مقاصد دعوت مى كند.

Borna66
06-09-2009, 10:18 PM
شهر بارسلونا


جمعيت حال حاضر بارسلون تقريباً ۱‎/۶ ميليون نفر است كه در قرن گذشته حدوداً ۲ برابر شده و فقط يك ميزان شش درصدى از اين رشد به تنهايى مربوط به دهه گذشته بوده است. انتظار مى رود در ۱۰ سال آينده صد هزار سكنه ديگر به بارسلونا افزوده شود. تراكم ناخالص جمعيت ساكن در آن ۱۵۳۶۵ نفر در هر كيلومتر مربع است كه ميانگين بسيار فزون ترى نسبت به ساير بخش هاى اروپا و ـ به طور خاص بريتانيا ـ به حساب مى آيد؛ با اين حال، بارسلونا الگويى است كه نشان مى دهد چگونه شهرها مى توانند مناطق مسكونى پرتراكمى را ايجاد كنند كه توسط سامانه جامعى از فضاهاى عمومى پشتيبانى مى شود. در بارسلونا، نزديك به نصف مساحت شهر فقط به فضاهاى تفريحى و سبز اختصاص دارد.
حداقل دو گروه عمده زبانى (اسپانيايى و كاتالونيايى) در بارسلونا همزيستى دارند و حدود ۱۶ درصد جمعيت كنونى اين محيط شهرى چند فرهنگى و روبه رشد، خارجى هستند. موقعيت شهر در مديترانه كه با پيوندهاى تاريخى اسپانيا و آمريكاى جنوبى، با اقتصاد شهرى پوياى اين سرزمين جفت شده، بارسلونا را به مكانى پرجاذبه براى مهاجرت تبديل كرده است. بارسلونا شهرى ثروتمند است. محصولات شهرى آن به صورت ناخالص ۵ درصد كل اقتصاد اسپانيا را تشكيل مى دهد، با اين حال چندين هزار صاحبخانه آن وابسته به كمك هزينه هاى مالى و فعاليت هاى خيريه اى هستند و تعداد آنهايى كه حتى به نان شب و سرپناهى براى خوابيدن نياز دارند روبه افزايش است. در حالى كه جمعيت شهر هنوز جوان است و حدود ۱۶ درصد سكنه را گروه سنى بيست ساله و كمتر تشكيل مى دهند، بيش از يك پنجم اهالى بارسلونا بالاى ۶۴ سال سن دارند.
شهر برلين
در برابر روال رايج انبساط شهرى، كه در همه شهرهاى بزرگ دنيا جارى است، برلين يك مورد خلاف قاعده محسوب مى شود. از سال ۱۹۰۰ ميلادى تاكنون جمعيت اين شهر تنها ۷۲ درصد رشد داشته، اما آنچه بسيار شگفت انگيز است كاهش يك و نيم درصدى اين جمعيت در دهه اخير است. بنابراين به جاى مشكل كمبود فضاى سكونت، برلين با مشكل زيادى فضاى مسكونى و هزاران واحد مسكونى خالى روبه روست! علاوه بر اين انتظار مى رود رشد برنامه ريزى شده جمعيت شهر كم و حداقلى باشد: ۲۵ هزار نفر در ۱۰ سال آينده. بنابراين در حالى كه شهرهاى ديگر با مسائلى كه توسط جمعيت همواره رشد يابنده مواجه اند، آينده برلين چالش هاى متفاوتى را پيش رو مى نهد. همچنين پير شدن جمعيت از ديگر مسائل اين شهر است. تقريباً حدود يك چهارم جمعيت بيش از ۶۵ سال سن دارند در حالى كه فقط پانزده درصد زير ۲۰ سال هستند. تراكم مسكونى ناخالص حال حاضر ۳۸۰۰ نفر در هر كيلومتر مربع است و تقريباً نصف شهر به فضاى باز عمومى اختصاص داده شده است. آنچه «برلين» به معماران، طراحان و برنامه ريزان شهرى مى آموزد، وراى همه چيز؛ فروتنى و تواضع است. عنان گسيختگى در ساختمان سازى و برنامه ريزى دهه ۹۰ نشان داد نمى توان از معمارى انتظار داشت ارتباط متقابلى با طبيعت موقت و معاصر شهر برقرار كند و همچنين، معمارى نمى تواند ضعف ها و ناپايدارى هاى اجتماعى را كاهش بدهد.
شهر استانبول
جمعيت حال حاضر استانبول ۹‎/۸ ميليون نفر است كه گوياى رشد نهصد درصدى آن در ۵۰ سال اخير بوده و ۲۷ درصد آن در دهه اخير اتفاق افتاده است. اين شهر كه به خاطر قرار گرفتنش در دو طرف قاره آسيا و اروپا معروف است، با مرزهاى غيررسمى همواره در حال گسترش خود، با مشكلات ناشى از مهاجرت بين شهرى درگير است كه تركيبى است از بى نظمى و پراكندگى حومه شهر و افزايش ساكنان و ترددهاى داخل شهرى بسيارى از سكنه محله هاى مركزى كه جايگاه خود را ترك گفته و در كناره هاى شهر مستقر شده اند؛ جايى كه در آن مناطق حاشيه نشينى به وجود آمده و رشد كرده است. در پاسخ به چنين نياز انسانى فراوانى تعجب آور نيست كه ۹۵ درصد استانبول جزو منطقه شهرى شده باشد؛ شهرى با تراكم ناخالص جمعيت ۴۸۰۳ نفر در هر كيلومتر مربع. فشار كنونى اين جمعيت هميشه در حال افزايش به طرح ريزى و برآوردهاى رشد جمعيتى براى يك رشد يك و نيم ميليون نفرى در ۱۰ سال آينده منجر شد، برنامه شهرى و اجتماعى جامعى كه توجه فورى را تضمين كند.
شهر لندن
پس ازگذشت يك و نيم دهه از رشد چشمگير جمعيت، هم اكنون لندن در حدود ۷‎/۵ ميليون نفر سكنه دارد و برنامه ها حاكى از آن هستند كه اين عدد در دهه آينده به حدود ۸ ميليون نفر خواهد رسيد. لندن بزرگ منطقه اى است با حدود ۱۶۰۰ كيلومتر مربع زمين و تراكم ناخالص جمعيتى ۴۷۰۰ نفر در هر كيلومتر مربع. نيمى از اين مساحت فضاى باز بوده به فضاهاى تفريحى و عمومى اختصاص دارد. مقام هاى شهر تصميم گرفته اند تا از راه فشرده سازى ساختارى، رشد جمعيت پيش بينى شده را در ناحيه شهرى موجود جا دهند. لندن به طرز چشمگيرى يك شهر متنوع و چند فرهنگى است و تعداد فراوان بازديدكنندگان از سرتاسر جهان و جريان حركت مردم از خارج شهر و خود شهر، نام نخستين شهر فراملى جهان را به اين ابرشهر بخشيده است. در سال هاى اخير اقتصاد شهرى لندن كه جهت گيرى جهانى دارد، شكوفايى پيش بينى نشده و ثروتى هنگفت را تجربه كرده است.
با اين حال هسته اى با فقر شديد، همچنان در نواحى شرقى و جنوبى آن باقى مانده است؛ جايى كه بيش از نيمى از كودكان در فقر زندگى مى كنند و هزينه هاى اسكان در شهر بسيار زياد است و در تقابل با درآمدهاى پائين خانواده ها قرار گرفته است.

Borna66
06-09-2009, 10:19 PM
ژوهانسبورگ
جمعيت كنونى اين شهر حدوداً ۳‎/۲ ميليون نفراست. براساس تخمين ها، تا اواخر سده بيستم، اين شهر بطور متوسط ۴ درصد در هر سال رشد كرده است. در برنامه ريزى ها و طرح هايى كه براى رشد شهر ارائه شده، چنين پيش بينى شده كه ابر شهر ژوهانسبورگ در سال ۲۰۱۵ نزديك به ۱۵ ميليون نفر جمعيت خواهد داشت. بنابراين بين بزرگترين شهرهاى جهان، اين شهر بعد از «لاگوس» رتبه دوازدهم را داراست و كمى از «لوس آنجلس» بزرگتر است. تراكم مسكونى ناخالص ژوهانسبورگ برابر ۱۹۰۰ نفر در هر كيلومتر مربع است كه در مقايسه با استانداردهاى بين المللى زياد نيست؛ با اين حال در ميان كشورهاى آفريقاى جنوبى بيش ترين تراكم را دارد. ميزان تراكم در جاهاى مختلف اين شهر به طور گسترده اى تفاوت مى كند، اين ميزان در دو محله محروم و فقيرنشين داخلى شهر و شهرك حاشيه اى سياه پوست نشين الكساندرا به اوج خود مى رسد. در سال هاى اخير مهاجرت از ساير نقاط آفريقا به آفريقاى جنوبى و بويژه ژوهانسبورگ افزايش چشمگيرى داشته است. كثرت تنوع حاصل از اين مهاجرت ها تأثيرات فراوانى در بسيارى از ابعاد زندگى شهرى داشته است، از جمله مشكلات اقتصادى، نياز به زير ساخت هاى شهرى و مسكن و عدم پيوستگى اجتماعى. اميد به زندگى در اينجا بسيار ضعيف است، بويژه وقتى به اقتصاد پويايى شهر در مقابل زيرساخت هاى ساكن آن توجه مى كنيم: فقط ۴ درصد از سكنه به سن ۶۵ سالگى رسيده اند. از طرف ديگر تقريباً از هر ۳ نفر يك نفر زير ۲۰ سال سن دارد. ايجاد يك محيط زندگى پايدار اساس بهسازى شرايط اجتماعى خواهد بود. هم اكنون طبق گزارش هاى به دست آمده از هر ۵ نفر صاحبخانه يكى از آنها هيچ درآمدى ندارد و تعداد بيكاران از ۶۰۰ هزار نفر تجاوز مى كند. از پايان دوران تبعيض نژادى به بعد، كاهش نقل و انتقال و جابه جايى مكانى در ميان گروه هاى محروم شهر هويداست و اخيراً ابتكاراتى كه در زمينه كار برى هاى زمين و حمل و نقل عمومى انجام شده متوجه همين موضوع است.
بمبئى
بمبئى مركز ايالت «ماهارا شترا» پرتراكم ترين شهر هند است و يكى از پر جمعيت ترين و فشرده ترين ابر شهرهاى دنيا نيز محسوب مى شود. اين شهر كه پيشينه تاريخى اسكان در آن به سال ۲۵۰ قبل از ميلاد باز مى گردد، باروند رشد مداوم خود هم اكنون بدون شمارش ۳ ميليون جمعيت حومه شهر نزديك به ۱۲ ميليون نفر جمعيت دارد. رشد فوق العاده اين جمعيت در قرن گذشته ميزان معادل ۱۱۸۴ درصد بوده كه اين رشد منطبق و همگام با افزايش ثروت حاصل از موقعيت هاى تجارى مربوطه به لنگرگاه ها، كارخانه هاى بافندگى و سرانجام اقتصاد فناورى اطلاعاتى (It) بوده كه مورد اخير ترقى و شكوفايى پرشتابى در اين مدت داشته است. در رشد جمعيت اين شهر هيچ نشانى از كاهش و توقف به چشم نمى خورد. اين ميزان با افزايش ۱۴ درصدى خود، در دهه گذشته ركورد دار بوده است. و برنامه هاى كنونى نيز حاكى از افزايش ۲‎/۴ ميليون نفرى در آينده نزديك است. تراكم ناخالص اسكان در بمبئى زياد و به ميزان ۳۴ هزار نفر در هر كيلومتر مربع است. فضاهاى قابل استفاده از هر نوع (تجارى، مسكونى و ...) كه اغلب هم در موقعيت هاى بد و نامطلوب قرار گرفته با شرايطى دشوار و با قيمت زياد و موانع فراوان به دست مى آيد. حدود نصف سكنه اين شهر در محله هاى فقيرنشين و زاغه ها زندگى مى كنند. مشابه بسيارى از ابر شهرها در كشورهاى در حال توسعه، بمبئى از فرايند سريع شهرى شدن آسيب ديده است. فقر، بيمارى و شرايط ناپايدار شغلى درصد زيادى از جمعيت را تحت تأثير خود قرار داده است. كمبود سرمايه گذارى قوى و قابل اعتماد در بخش زير ساخت هاى شهرى به اين معناست كه شهر به طور روبه رشدى زير نيازهاى فزاينده جمعيت فلج شده و به سرعت به نقطه ورشكستگى و سقوط نزديك مى شود. «تصوير بمبئى» كه نقشه اى است كه براى بمبئى سال ۲۰۱۳ پيش بينى شده، نشان دهنده تلاش در زمينه چاره انديشى در زمينه برخى از اين مسائل است و موفقيت يا شكست چنين راهبردهايى براى كيفيت زندگى شهر بمبئى نقش اساسى دارد.
شانگهاى
شانگهاى مى تواند به عنوان يك شهر - استان شناخته شود كه بيش از ۶۳۰۰۰ كيلومتر گسترش يافته و بالغ بر ۱۸ ميليون نفر سكنه دارد. نقشه مرز هاى سنتى شهر، منطقه اى به وسعت ۲۸۹ كيلومتر مربع را علامت گذارى و متمايز و در اين محدوده، ۶‎/۵ ميليون نفر در تراكم مسكونى بسيار فشرده اى زندگى مى كنند. با آن كه بيشتر محدوده شانگهاى در حال حاضر شهرى شده و به تراكم متوسط ۲۹۰۰ نفر در هر كيلومتر مربع مى رسد، آرايش آن، در ظاهر، چهل تكه رنگارنگ و متنوعى است كه استقرارى نامنظم و بى قاعده از كار برى هاى كشاورزى، مسكونى و صنعتى را كنار هم دارد. همانطور كه اين شهر پراكنده به سمت بيرون گسترش مى يابد، هسته شهرى آن فرآيندى پيچيده و عميق از يك سازماندهى مجدد راتجربه مى كند. فشرده سازى ساختارى، بهسازى ازدحام بيش از حد جمعيت و شلوغى و تدارك گسترده براى فضاهاى عمومى و سبز تنها يك روى سكه اى هستند كه جابه جايى سكنه مشكل ناتوانى خريد خانه و تراكم عبور و مرور مسير ها روى ديگر آن است. از ديگر مسائل شانگهاى، بيكارى بلند مدت و پير شدن جمعيت آن است. (۱۷ درصد جمعيت آن هم اكنون بيش از ۶۵ سال سن دارند.)
توكيو
جمعيت كنونى توكيو تقريباً ۱۲‎/۶ ميليون نفر است. اين شهر بخشى از ناحيه «كانتو» است كه با ۳۵ ميليون سكنه، شايد امروزه بزرگ ترين و منسجم ترين ناحيه شهرى در جهان باشد. جمعيت اين شهر باوجود آسيب ديدگى از فاجعه هاى عمده طبيعى و وقايع ناگوار مصنوعى ، به طور چشمگيرى در قرن بيستم رشد داشته است. بعد از جنگ جهانى دوم اين منطقه شهرى گسترش يافت و تازه واردانى كه در اين پايتخت پيشرفته و پر رونق ازدحام كرده بودند در حومه هايى با تراكم متوسط كه با راه آهن با مراكز استخدامى و تجارى مرتبط مى شود، اسكان يافتند. تراكم مسكونى ناخالص توكيو تقريباً در عدد ميانگين ۵۶۶۰ نفر در هر كيلومتر مربع ثابت مانده و نمودار آن حالتى يكنواخت پيدا كرده است. در اين شهر هسته داخلى عمده اى كه تراكم مسكونى نسبى آن زياد شده به چشم نمى خورد؛ باوجود اين كمتر از ۵درصد مساحت شهر به فضاى سبز اختصاص داده شده است. با توجه به ميزان كم پويايى شهر توكيو و سياست هاى پيش گرفته شده براى مهار رشد جمعيت انتظار نمى رود شهر در آينده نزديك گسترش زيادى داشته باشد. به هر حال توكيو با چالش ايجاد يك ساختار شهرى متعادلتر و يك محيط پايدار تر انسانى و قابل زندگى براى ميليون ها نفر جمعيت آن رو بروست.
بوگوتا
بوگوتا پايتخت «كلمبيا» با جمعيتى در حدود ۶‎/۸ ميليون نفر بزرگترين شهر اين كشور است. ميزان رشد بوگوتا حيرت انگيز است. جمعيت كنونى آن در مقايسه با دهه ۱۹۶۰ ده برابر شده و در دهه اخير ۲۵ درصد افزايش مساحت داشته است.
رشد اخير شهر كم كم آرامتر شد تا به ميزان سالانه ۲ درصد در حال حاضر رسيده است. تراكم ناخالص مسكونى حدود ۴۱۵۰ نفر در هر كيلومتر مربع است كه به نسبت افزايش نيافته مانده است. اين شهر كه حدود ۲۶۰۰ متر بالاى سطح دريا واقع شده به ۲۰ محدوده داخلى تقسيم شده است. محله هاى شمال و شمال شرق تا حدى ثروتمند هستند، در حالى كه مناطق جنوب و شرق فقيرترند و بعضى از نواحى نيز بطور غير قانونى تصرف شده اند. در ۳۰ سال گذشته بوگوتا تحت يك فرايند شهر شدن و شهرنشينى سازمان نيافته و نامنظم قرار داشته كه موجب افزايش تعداد استقرار هاى غير قانونى و غير رسمى، در نواحى مستعد رانش زمين و سيلاب شده است. برنامه اى كه در سال ۱۹۹۹ تنظيم شد به كاهش استقرار هاى غير قانونى و جلوگيرى از آنها كمك كرده است. ميزان جرم و جنايت نيز كاهش يافته است (۲۲‎/۹ مورد در هر ۱۰۰ هزار سكنه) اما هنوز تا سر حد رسيدن به معيار هاى اروپايى بايد راه زيادى را طى كند. در ۱۰ سال گذشته، در اين شهر سرمايه گذارى زيادى در زمينه هاى مختلف حمل و نقل عمومى صورت گرفته كه به عنوان اولويت اول، توجه به زير ساخت شبكه راه ها مدنظر بوده است. استفاده از ماشين هاى خصوصى از ۱۷ درصد در سال ۱۹۹۲ به ۱۲ درصد در حال حاضر افت داشته و سه چهارم سفر هاى روزانه توسط شبكه حمل و نقل عمومى جابه جا مى شوند. بوگوتا همچنين مدعى است يكى از بزرگترين شبكه هاى راه اختصاصى دو چرخه را داراست كه ۳۳۰ كيلومتر را پوشش مى دهد و روزانه ۴۰۰ هزار نفر از آن استفاده مى كنند.
كاراكاس
از زمان پايه گذارى كاراكاس در اواسط قرن شانزدهم، جمعيت اين شهر به طرز حيرت انگيزى گسترش يافته تا به عدد ۳‎/۸ ميليون در حال حاضر رسيده است.
اين رشد بخصوص در قرن بيستم بسيار سريع بوده و از سال ۱۹۰۰ تا ۲۰۰۰ ميزان مبهوت كننده اى برابر ۱۹۰۰ درصد افزايش داشته است. به هر حال در دهه گذشته اين رشد كاهش يافته و جمعيت شهر فقط يك رشد يك درصدى از خود نشان داده است. پيش بينى مى شود كه روند كنونى رشد، بارشد مختصرى كه در مرزهاى سياسى شهر پيش بينى شده (۱۶۰ هزار كيلومتر مربع طى ۱۰ سال آينده)، روند غالب سال هاى آينده نيز باشد. در شهر هاى اقمارى و حومه اى اطراف اين شهر و در كنار مسير هاى گسترده مترو و قطار، پيش بينى مى شود كه جمعيت به شدت افزوده و متورم شود و تا سال ۲۰۱۵ به ۴‎/۲۵ ميليون نفر برسد. تراكم ناخالص كنونى شهر ۱۳۹۸۰ نفر در هر كيلومتر مربع است. كاراكاس در مرزهاى طبيعى خوداز كناره هاى دره كوهستانى و باريك «كوردى له راده لاگوستا» (Cordillera de la casta) واقع در ونزوئلا تبعيت مى كند. با آن كه بيش از يك سوم شهر فضاى باز عمومى است. نبود شبكه دسترسى مناسب و نيز رواج جرم و جنايت هاى شهرى چنين مناطق محصور و سرسبزى را از هرگونه خوشايندى محروم مى كند. اين قبيل مسائل اجتماعى ريشه در فقر افراطى وهمه گير اين شهر دارد. بيش از چهار پنجم اهالى اين شهر با كمتر از دو دلار در روز امرار معاش مى كنند و ۴۰ درصد جمعيت شهر در مناطق مسكونى غير رسمى زندگى مى كنند. از آنجا كه بسيارى از سكنه فقير نمى توانند در اقتصاد قانونى و مشروع شهر شركتى داشته باشند، بخش فعاليت هاى اقتصادى غير قانونى به عنوان يك منبع درآمد بسيار فعال و رايج است.
مكزيكو سيتى
جمعيت كنونى ابر شهر مكزيكو سيتى حدود ۱۸ ميليون نفر تخمين زده مى شود كه حدود ۸‎/۶ ميليون نفر آن در محدوده مركزى زندگى مى كنند. هم جمعيت و هم محدوده اين شهر از اواسط قرن بيستم به بعد به طور حيرت انگيزى رشد كرده اند و هر دو نيز همچنان به رشد خود ادامه خواهند داد. الگو هاى پيچيده كالبدى اقتصادى و اجتماعى شهر نيز پا به پاى اين دو توسعه و تكامل پيدا مى كند. در حالى كه هسته مركزى شهر افزايش جمعيت تازه اى را نشان داده است مناطق پراكنده حومه شهر نيز با شتاب افزايش پيدا مى كند كه علت آن ارزيابى بهاى رهن و اجاره و شبكه نظارتى سست و مسامحه كار آن است. محدوده مركزى شهر ۱۴۸۸ كيلومتر را پوشش مى دهد در بخش شمالى شهر فضاهاى باز و تفريحى نادر هستند و تراكم ناخالص مسكونى حدود ۲۰۸۹۴ نفر در هر كيلومتر مربع است. در اين ناحيه متراكم، افزايش فضاهاى سبز و تفريحى و تعداد تسهيلات فرهنگى در ميان بسيارى از شهروندان مكزيكى به عنوان اولويت درجه اول نيازها محسوب مى شود.
تقريباً نيمى از جمعيت محدوده مركزى شهر در جايى ديگر به دنيا آمده اند. مردم تحت تأثير زرق و برق و ديدنى هاى اين شهر و به طمع فرصت هاى اقتصادى و امكانات آن از سراسر مكزيك به پايتخت مهاجرت كردند و در اين جريان فرهنگ ها، آرزوها و اختلافات جارى نيز به همراه خود آوردند. اما اين وعده شهر هنوز برايشان محقق نشده است. تخمين زده مى شود كه از هر ۳ سكنه خانه هاى شهر دو نفر شان در فقر زندگى مى كنند و بيش از يك چهارم جمعيت شهر را بچه هاى زير ۱۴ سال تشكيل مى دهند.