PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بهداشت رواني در محيط شغلی!!!



alamatesoall
05-15-2013, 06:52 PM
در بررسی ویژگیهای جسمی و روانی افراد دو عامل اساسی مشخص وراثت و محیط هستند که هر دو از لحاظ تأثیری که بر فرد می‌گذارند، حائز اهمیت فراوان هستند. انسان زندگی خود را در محیطهای مختلف می‌گذراند که محیط کاری از مهمترین محیطهایی است که فرد از بزرگسالی بخش اعظمی از وقت خود را در آنجا سپری می‌کند..
دنياي امروز استرس هاي مختلفي دارد که بعضي از اين استرس ها مختص محيط کار است. نزاع با يک همکار، محروم شدن از پاداش، دير رسيدن به سر کار و فشار هيات مديره يا رؤساي سازمان به مدير را مي‌توان نمونه هايي از استرس هاي محيط کار ناميد.

تعريف بهداشت رواني در محيط كار :
بهداشت رواني همان سلامت فکر و قدرت سازگاري فرد با محيط و اطرافيان است. چون در مواجهه با چالش ها و مشکلات روزمره، ما بر اساس ويژگي هاي رواني خود با آن ها برخورد مي کنيم،‌ هر چه از سلامت رواني بيشتر برخوردار باشيم به يقين آسيب پذيري ما کمتر خواهد بود. پس همچنان که از جسم خود مراقبت مي کنيم، روح خود را نيز بايد مقاوم تر کنيم تا زندگي بهتري داشته باشيم.

ايجاد فرصت براي شکوفايي استعدادها، توانايي ها و کنار آمدن با خود و ديگران يکي از اهداف مهم و اساس بهداشت رواني است.
بهداشت رواني در محيط كار يعني مقاومت در مقابل پيدايش پريشانيهاي رواني و اختلالات رفتاري در كاركنان سازمان و سالم سازي فضاي رواني كار به نحوي كه هدف هاي چندگانه زير تأمين شود:

1-هيچ يك از كاركنان سازمان به دليل عوامل موجود در سازمان گرفتار اختلال رواني نشوند.
2-هر يك از كاركنان از اينكه در سازمان محل كار خود به فعاليت اشتغال دارند احساس رضايت كنند و علاقه مند به ادامه كار در آن سازمان باشند.
3-هر يك از كاركنان سازمان نسبت به خود، رؤسا، همكاران خود و به طور كلي نسبت به جهان اطراف خود و خصوصاً نسبت به جايگاه خود در سازمان احساس مثبتي داشته باشند.
4- همه كاركنان سازمان قادر به ايجاد روابط مطلوب با محيط كار و عوامل موجود در آن باشند.

اصول بهداشت رواني در سازمان :
1- ايجاد جو صميميت، همدلي، صداقت
2- همکاري و احترام متقابل در ميان کارکنان سازمان
3- پرهيز از اعمال روش هاي مبتني بر زور و اجبار
4- شناسایی استعدادهای بالقوه کارکنان و فراهم ساختن رشد و شکوفایی این استعداد در حد توان و امکانات سازمان
5- پرهیز از قضاوت های کورکورانه در مورد کار و رفتار کارکنان سازمان
6- شناسایی دلایل واقعی کم کاری، غیبت از کار، بی حوصلگی و بی علاقگی به کار، کم توجهی و بی دقتی کارکنان توسط مدیر
7- آشنا ساختن کارکنان با واقعیت های محیط کار و حذف آن دسته از معیارها و عوامل سازمانی که از لحاظ اخلاقی، انسانی و فرهنگ سازمانی صحیح تلقی نمی شود.

بنابراین مدیران باید تلاش کنند تا محیط کار برای کارکنان اضطراب آور نباشد و کارمندان احساس امنیت شغلی کنند و با شادی و نشاط و شوق و انگیزه به دور از هر گونه خشم و درگیری بیهوده به وظایف خود عمل نمایند.

وقتی مدیریت، عملکرد خوبی داشته باشد و کارکنان، مورد تکریم و احترام قراربگیرند و به آنان بها داده شود، بعید است چنین محیط کاری دردسرساز باشد یا باعث بروز مشکل‌های روانی شود. به‌عبارتی، عملکرد ضعیف مدیریت می‌تواند عامل نارضایتی شغلی قلمداد شود. به‌عنوان نمونه، اگر کارکنان تصور کنند با آنان منصفانه و محترمانه رفتار نمی‌شود، به احتمال زیاد، به مشکل‌های روانی دچار می‌شوند.

یکی از دلایل عمده وجود و پیدایش اختلالهای روانی و رفتاری، نداشتن امنیت شغلی و اضطراب ناشی از آن است. در یک سازمان آن دسته از کارگران و کارمندانی که احساس امنیت شغلی در آنان پایین است و در نتیجه گرفتار اضطراب ناشی از بیکاری، تبعید، عزل از موقعیت مطلوب و محرومیت از سایر امتیازات و امکانات می باشند، احتمالا" بیش از دیگران برای ادراک منفی حوادث و اتفاقات آمادگی دارند. لذا مدیریت اینگونه سازمانها دائم با افرادی بی انگیزه و یا کم انگیزه مواجهه است که هیچوقت نمی تواند در رسیدن به اهداف مطلوب و دستیابی به بهره وری قابل قبول موفق گردد.
مدیر یک سازمان باید به تمام مسایل توجه داشته باشد و زمینه ای را از نظر روحی و روانی و ارضای انگیزه ها فراهم آورد که کارکنان، خود را شریک و سهیم در کارها و عواقب ناشی از آن بدانند. در چنین شرایطی است که خلاقیت افراد تحت نظارت افزایش می یابد.

alamatesoall
05-15-2013, 06:53 PM
روشنایی و نور محیط کار
هم نور کم و هم نور زیاد می‌توانند تأثیرات منفی روی فرد داشته باشیم. برخی از این تأثیرات جسمی است مثل تأثیر روی دستگاه بینایی و برخی دیگر تأثیرات روانی هستند. کار در محیطهای بسته کم نور و همچنین پر نور اغلب با خستگی و تحریک پذیری فرد همراه هستند. افرادی که در چنین محیطهایی کار می‌کنند بازده مناسبی ندارند و اغلب ویژگیهای منفی روانی از خود نشان می‌دهند.

عامل سر و صدایی محیط کار در سلامت کارکنان
دستگاه شنوایی انسان به دامنه محدودی از اصوات حساس است بطوری که اصوات و سر و صداهایی که در طیف بالای این دامنه قرار می‌گیرند برای فرد آزار دهنده هستند. چنین صداهایی علاوه بر ایجاد مشکلات شنوایی در فرد تغییرات جسمی و روانی دیگری نیز بوجود می‌آورند. از لحاظ جسمی فشردگی عروق خونی ، تغییرات ضربان قلب ، گشاد شدن مردمک چشم ، بالا رفتن فشار خون ، کشیدگی عضلات و ... را می‌توان مشاهده کرد. چنین شرایطی معمولا با علائم اضطراب همراه هستند. پرخاشگری ، بی‌اعتمادی و تحریک پذیری در افرادی که در محیطهای پر سر و صدا کار می‌کنند مشاهده می‌شود.

درجه حرارت و رطوبت محیط کار در سلامت کارکنان
بروز مشکلات جسمی از جمله درد مفاصل ، پایین آمدن سطح مقاومت بدن ، سرماخوردگی ، ناراحتیهای مربوط به دستگاه تنفسی و.....

سایر عوامل در محیط کاری بر سلامت کارکنان
عوامل متعددی وجود دارند که در محیط کار بر سلامت افراد مؤثر هستند. از جمله رنگها ، با تأثیری که بر روحیه و شرایط روانی فرد می‌گذارند. به عنوان یک عامل محرک یا کسالت آور عمل می‌کنند. رنگ محیط کار علاوه بر تناسب آن با نوع کار باید با شرایط روانی افراد نیز سازگاری خوبی داشته باشد.

تأثیر آلودگی داخلی محیط کار و بهداشت محیط کار نیز که کاملا روشن و واضح است. تراکم کار ، ساعات کار و زمان کار عوامل مهم دیگری هستند. تراکم زیاد کاری ، انجام کار در ساعات نامناسب که با خستگی و ضعف جسمی و روانی برای فرد همراه هستند، با تداوم در طول زمان سلامت جسمی و روانی فرد را تهدید خواهند کرد.
عوامل مربوط به مسائل ارتباطی از عوامل مهم دیگری هستند که بر روی فرد اعم از سلامت یا عملکرد او در محیط کار تأثیر می‌گذارند. نوع ارتباطات موجود در محیط کار ، نفوذ و اعمال قدرت مدیر ، شیوه ارتباطی و شخصیت و اهداف او نقش مهمی در بهداشت روانی فرد و میزان خشنودی او از محیط کار دارند.

استرس در كار
حتي «شغل‌هاي رويايي» هم داراي لحظه‌هايي پراسترس، انتظارات كاري و ساير مسئوليت‌ها مي‌باشند . براي برخي افراد، استرس محركي است كه انجام بعضي كارها را حتمي مي‌سازد. به هرحال، استرس محيط كاري مي‌تواند براحتي زندگي شما را تحت تأثير قرار دهد.
ممكن است بطور مداوم در مورد يك پروژه خاص نگران باشيد، از رفتار نادرست يك همكار يا سرپرست (مدير گروه) احساس ناخوشايندي داشته باشيد يا آگاهانه و به اميد كسب يك ترفيع، بيش از حد توانتان كاري را بپذيريد. چنانچه شغل‌تان را در رأس همه امور خود قرار دهيد، روابط شخصي‌تان تحت تأثير قرار گرفته‌ و با فشارهاي كاري ادغام مي‌شود.

از كار بركنار شدن، تغييرات مديريتي و سازماني مي‌تواند امنيت شغلي فرد را آشفته سازد. مطالعه يك محقق نروژي نشان داده است كه تنها شايعه‌اي در مورد تعطيلي كارخانه باعث افزايش فشارخون و تپش قلب كارگران شد.

در كنار ضررهاي حاصله از استرس كاري برروي احساسات، طولاني شدن اين نوع استرس مي‌تواند بر سلامتي جسماني شما نيز تأثير بگذارد.
مشغوليت ذهني مداوم با مسائل شغلي غالباً منجر به تغذيه نامناسب و نامرتب و عدم ورزش كافي مي‌شود كه نهايتاً مشكلاتي چون اضافه وزن، فشارخون بالا و افزايش مقدار كلسترول را به همراه خواهد داشت.

تنش‌هاي شغلي مثل پاداشهاي كم، محيط كاري غيردوستانه و ساعات كاري طولاني مي‌تواند موجب بيماري قلبي شود (مثل حملات قلبي). سن نيز بعنوان عاملي جهت استرس كاري محسوب مي‌شود.

فشار كاري باعث فرسودگي رواني مي‌شود، حالتي كه با خستگي روحي ونگرش‌هاي منفي و بدبينانه نسبت به خود و ديگران همراه مي‌باشد. فرسودگي رواني منجر به افسردگي مي‌شود و انواع بيماري‌هاي قلبي و سكته، اختلالات غذايي و گوارشي، ديابت و انواع سرطان را به دنبال خواهد داشت.
افسردگي مزمن نيز ايمني شما را در مقابل بيماري‌هاي ديگر كاهش داده و حتي مي‌تواند موجب مرگ زودرس شود.
محیط کاری می‌تواند عارضه‌های منفی بر سلامت جسمی و روانی کارکنان داشته باشد اگر:

- فضایی به‌وجود آوریم که تعادلی بین کار و زندگی وجود نداشته باشد.
- تبعیض، تجاوز به حقوق کارکنان و برچسب‌زدن رواج داشته باشد.

alamatesoall
05-15-2013, 06:54 PM
تعارض میان کار و زندگی، وقتی به‌وجود می‌آید که کارکنان دریابند نقش‌های آنان در محیط کار و خانواده، با یکدیگر تداخل داشته و برای یکدیگر مزاحمت ایجاد می‌کنند. همه‌ی استرس‌ها، منفی و مضر نیستند و جزئی از ماهیت کار محسوب می‌شوند.. بسیاری از کارکنان معتقدند تعارض میان کار و زندگی به محیط خانواده و کار، آسیب جدی می‌رساند که می‌تواند سلامت جسمی و روانی فرد را به خطر بیندازد. البته این به این معنی نیست که استرس، به‌تنهایی موجب تشدید بیماری‌های روانی می‌شود. استرس زیاد، زمینه‌ساز افسردگی، اضطراب یا خشم شده و در کارکرد مغز، اختلال ایجاد می‌کند و درنهایت، منجر به ضعف سیستم ایمنی بدن می‌شود. به‌عبارتی، استرس زیاد، می‌تواند موجب ضعف اخلاقی، غیبت و کاهش بهره‌وری شود.

تعارض شدید میان کار و زندگی همراه است با:
- تحمل استرس زیاد، افسرده‌خویی، درماندگی و ضعیف‌تر شدن وضعیت سلامت جسمانی
- کاهش رضایتمندی شغلی و تعهد سازمانی
- افزایش مراجعه به پزشک
- افزایش غیبت کاری

برای از بین بردن تعارض میان کار و زندگی، به کارفرمایان توصیه می‌شود:
- کارهای اضافی را کم کنید: یکی از این روش‌ها، جلوگیری از مکاتبه‌های اضافی و ارجاع آن از مدیریت به کارکنان، اصلاح و بهبود فرآیندهای کاری است. در این زمینه با کارکنان مشورت کنید.
- کاهش مأموریت‌های اداری
- کاهش پرداخت اضافه‌کاری و پرداخت‌های جایگزین برای جبران هزینه‌های زندگی (پاداش براساس شایستگی و عملکرد(
- به کارکنان برای انجام اضافه‌کاری، فرصت «نه گفتن» بدهید، به شرطی که وقفه در کارهای اداری به‌وجود نیاید.
- ساعت‌های کارِ شناور تدوین کنید تا کارکنان بتوانند در طول هفته، چند روزی از این ساعت‌های کاری استفاده کنند یا شرایط انجام کار در خانه را فراهم سازید.
- نباید کارکنان را برای انتخاب میان پیشرفت شغلی و رسیدگی به خانواده تحت فشار بگذارید، بلکه باید راه‌کارها و شاخص‌های ارتقا و ترقی شغلی به‌نحوی طراحی شود که به زندگی خصوصی کارکنان، صدمه‌ای نرساند.

برای حفظ تعادل میان کار و زندگی خانوادگی کارکنان باید:
- به اضافه‌کاری‌های غیرمنطقی «نه» بگویید.
- سعی کنید کار اداری را کم‌تر به خانه ببرید. اگر مجبورید در خانه، کارهای اداری انجام دهید، باید وقت خاصی را به آن‌ها اختصاص دهید. برای نمونه، وقتی که فرزندان به رختخواب رفتند.
- مأموریت‌های اداری را کاهش دهید.
- از ساعت‌های کاریِ شناور استفاده کنید.
واکنش افراد در مقابل استرس، متفاوت است. ممکن است استرس برای یک‌نفر عارضه‌های جسمانی و روانی شدید داشته باشد درحالی که دیگری، از این عارضه‌ها در امان باشد.

alamatesoall
05-15-2013, 06:55 PM
راه‌هاي زيادي براي كنترل استرس شغلي وجود دارد. يكي از بهترين روش‌ها، ورزش و تغذيه مناسب مي‌باشد. روش‌هاي ديگر بر موضوعات خاصي چون مديريت زمان (كنترل زمان)، آموزش مداوم مهارت‌هاي اجتماعي مناسب توجه مي‌كنند.يك روان‌‌شناس خوب نيز مي‌تواند به شما كمك كند تا علت استرس خود را شناخته و روش‌هاي خاصي را براي غلبه بر آن اعمال كنيد.


در پايان نكات ديگري نيز درباره استرس شغلي ارائه مي‌شود:

۱- از بيشترين مقدار تنفس (و استراحت) در يك روز كاري بهره ببريد:
حتي ده دقيقه استراحت، به ديدگاه ذهني شما طراوت مي‌بخشد. قدري پياده‌روي كنيد، با همكارتان پيرامون مسائلي غير از شغل صحبت كنيد. چشمايتان را به آرامي ببنديد و چند نفس عميق بكشيد.

۲- استانداردهاي قابل قبولي براي خود و ديگران در نظر بگيريد:
انتظار كمال مطلوب را نداشته باشيد. با كارفرما در مورد وضعيت شغلي خود صحبت كنيد. مسئوليت‌ها و معيارهاي كاري شما، دقيقاً بازتاب آن چيزي است كه انجام مي‌دهيد. كار گروهي به منظور ايجاد تغييرات لازم نه تنها براي سلامتي جسمي و رواني شما مفيد است بلكه روي هم رفته خلاقيت سازمان را نيز بالا مي‌برد.