PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مساجد چین



Borna66
06-09-2009, 01:02 PM
در مساجد چين دو نوع معماري ديده مي شود:
1- معماري به سبك خاور نزديك، كه در منطقة شمال غربي از جمله گزين ژيانگ كه در آن اقليتهاي متعددي-بويژه مسلمانان- زندگي مي كنند.

2-معماري كه بر پايه معماري سنتي چين است و با عقايد و عبادات اسلامي تطبيق يافته است. در اين مقاله معماري نوع دوم مورد بحث قرار مي گيرد.

اين مساجد به تعداد زياد در منطقة وسيعي از كشور، مانند شهرهاي شن كيانگ و هاربين در شمال شرق، تاكونمينگ در جنوب غرب و از لانژه و يين چوان در منطقة رود زرد عليا، تا شهرهاي سرحدي شانگهاي و كوان ژو و گوانگ ژو (كانتون) پراكنده است. بيشتر مسلمانان مليت هويي دارند كه يكي از بزرگترين اقليتها در چين امروزي است، و جمعيت آن در سال 1990 هشت ميليون و 500 هزار نفر بوده است.

اسلام براي اولين بار در نيمة قرن هفتم م. از طريق شهرهاي بندري گوانگ ژو و كوان ژو در ساحل جنوب غربي و بعداً از طريق زميني از آسياي مركزي به چين وارد شد. در اولين لشكر كشي قطيب ابن سلم الباحيلي به سوي شرق- در اوايل قرن هشتم م.- است كه ممكن است اولين مسجد در كاشي (كاشغر) ديه چنگ (يوركان) بنا شده باشد، و پس از چهار تا پنج قرن با گرويدن تدريجي مردم در ايالت گزين جيانك به دين اسلام اكثريت را مسلمانان تشكيل داده اند.

در مساجد سبك چيني با مهارت زياد از امتزاج «سبك مساجد خاور نزديك» با «سبك محلي» در نهايت، سبك كاملاً مشخص و مستقلي پديد آمده است.



زمينة تاريخي و فرهنگي جاده هاي ابريشم، شرق و غرب را چه از راه خشكي و چه از راه دريا به هم متصل مي كرده است. راه خشكي را جادة عطر و ادويه نيز ناميده اند. شناسايي راه خشكي اولين بار در سال 139 ق.م. توسط ژانگ كيان، فرستاده اي از جانب امپراتور به غرب، صورت گرفته است و بعدها محل عبور كاروانهاي تجار، فرستادگان و نمايندگان از آسياي ميانه و آسياي غربي، و حتي از امپراتوري روم قرار گرفت. اين راه كه از چانگان (كه امروز گزيان ناميده مي شود) شروع مي شد و از طريق ارومكي و كاشي(كاشغر) و سپس با عبور از سمرقند يا بلخ به مرو و تيسفون و پالميرا (سوريه) و بالاخره به تير (لبنان) مي رسيد. راه دريا در غرب، از بندر صيرفي در خليج فارس شروع و سپس به ماسكال در درياي عمان و سپس از دور تا دور شبه قاره هند عبور مي كرد و سپس از تنگة مالاكا نيز مي گذشت و به بندرهاي گوانگ ژو و كوان ژو ختم مي شد. قسمتي از راه كه بين چين و هند قرار دارد- به خصوص در اثر رفت و آمد هيئتهاي مذهبي چيني به امكنة مذهبي هند- توسط زائران بودايي و پس از قرن هفتم م. به وجود آمده است.

وقتي جادة شرق به غرب كشيده شد، كاروانهاي زيادي از تاجران كه اكثراً ايراني و عرب بودند به چين راه يافتند، و حتي بسياري از آنها در سرزمين چين اصلي مستقر شدند. بر حسب روايات تاريخي بين سالهاي 651 تا 798م. تعداد 37 سفير از طرف مسلمانان به چين اعزام شده است. به اضافه، در حدود 4000 چشم آبي (خارجياني كه بر خلاف چينيها سياه چشم نبودند) در منطقه چانگان پايتخت سلسلة امپراتورهاي تانگ زندگي مي كردند. به اين خارجيها اجازه داده شده بود كه در محله هاي مخصوص زندگي كنند. از اواخر قرن هفتم م. جنگهاي بي پاياني در قسمت غربي رخ داد كه از اين قبيل لشكر كشي قطيب ابن مسلم باحيلي به شرق (و بعدها به خليفه هاي عباسيان) بود. از آنجايي كه راه خشكي امنيت كافي نداشت، به تدريج متروك مي شد و راه دريا اهميت مي يافت. از قرن نهم م. به بعد، شهرهاي ساحلي مانند گانگ ژو و كوان ژو و بعدها يانگ ژو و هانگ ژو رونق بسياري يافتند. در كوان ژو دكه هاي جواهر و ادويه فروشي فراوان بر پا شد. در آن زمان هزاران «رنگين چشم» در محله هاي مخصوص خود در اين شهرها مي زيستند. هر چند كه در قرن پانزدهم م. سواحل چين از طرف دزدان دريايي به شدت تهديد شد و بنابراين راه دريا نيز متروك شد.



مسلمانان چين و فرهنگ آنها اولين مسلماناني كه به چين رفتند، ابي وقاص و سه نفر همراهان وي بودند. ابي وقاص و همراهان وي، نمايندگان مدينه، در سال 632م. از راه دريا به چين سفر كردند. آنان بعد از رسيدن به كوان ژو، عازم شانگان شدند كه در آنجا مورد پذيرش امپراتور قرار گرفتند. گفته شده است كه به نامبرده اجازة ساختن سه مسجد؛ يكي در شانگان و ديگري در جيان نينگ (نان جينگ امروزي) و سومي در كوان ژو داده شد. معلوم نيست كه آيا بالاخره اين مساجد ساخته شده است و يا خير. ابي وقاص، پس از شانگان در كوان ژو مستقر شد. مقبرة او و يكي از همراهانش در كوان ژو بنا شده است كه آنرا مي توان قديمترين بناي اسلامي در چين دانست. دو نفر همراهان ديگر وي، در كوان ژو زندگي كرده اند و مقبرة آنها در اين محل بازسازي شده است. از قرن هشتم م. به بعد- زماني كه مسلمانان به آسياي غربي و مركزي نفوذ كردند- مسلمانان بيشتري به چين سفر كردند. رنگين چشمها- از جمله اعراب- در محلات خود مساجد و مقبره هايي (مشابه مسلمانان در شهرهاي اسلامي) بنا كردند. مسلمانان مقيم چين به تدريج راه و روش چيني را پذيرفتند: لباسهايي به سبك چيني در بر كردند، به زبان چيني سخن گفتند و حتي اسامي چيني براي خود انتخاب كردند و درعين حال به شعائر اسلامي خود وفادار ماندند.



گسترش اسلام در چين چين در زمان سلسلة يوآن (1280-1368م.) وكمي قبل از آن، شاهد افزايش مسلمانان بود، و اسلام يكي از اديان بزرگ چين شد. وقتي سواران چنگيز خان و سپس هلاكو به طرف غرب حمله ور شدند (1219-1258م.) مسلمانان زيادي در مسير تهاجم آنها، يا به سپاهيان مغول پيوستند و يا به داخل چين مهاجرت كردند. مسلماناني كه به طرف غرب مهاجرت كرده بودند بيشتر در گزين ژيانگ سكنا گزيدند و حتي بعضي از آنها تا عمق ايالات گانزو و نينك گزيا رخنه كردند. در تحت حكومت سلسلة مغولي يوآن در تمامي شهرهاي بزرگ چين سربازخانه هايي وجود داشت كه از سربازان نژادهاي مختلف در آنها يافت مي شدند و اكثريت آنها مسلمانان بودند. اين سربازان، در شهرهاي مزبور مستقر شدند، خانواده تشكيل دادند و مجامع اسلامي متعددي در بيشتر نقاط كشور تاسيس كردند. به اضافه مردماني از نژادها ومليتهاي ديگر به اسلام گرويدند.

اين سربازان مسلمان، از مذاهب اسلامي گوناگون بودند و هر يك مجامع و مساجد خود را در مجامع و مساجد خود را در محلهاي مخصوص خود بنا كردند. اصل محلهاي زندگي آنها هنوز در بعضي نقاط چين باقي است.



تحول و تكامل معماري مساجد به سبك چيني (قرون 7-10م.)
از مساجد اين دوران مدارك مضبوطي در دست نيست و آثاري از آنها يافت نشده است. ولي اگر منارة هوآيي شنگ سي در كوان ژو – مربوط به قرن دهم م.- و بقاياي بناي مسجد شنگ يوسي در كوان ژو – كه در سالهاي 1009-1010 م. بنا شده است – مقياس قرار دهيم به نظر مي رسد كه سبك معماري مساجد در اوايل تنها انتقال سبك غربي به شرق بوده است و يا ممكن است ساختمانهاي آن زمان ساختمانهاي موقتي و ساده اي بوده است كه ارزش ذكر و شرح آنها در مدارك تاريخي آن زمان و يا امكان باقي ماندن با گذشت زمان نداشته است.



سعي در ادغام سبكها در اين دوران توجه به شهرهاي ساحلي جنوب و جنوب شرقي معطوف شده است. با مشاهدة چهار مسجد مهمي كه از دوران سلسلة امپراتوري سونگ باقي مانده است- هوآيي شنگ سي در گوانگ ژو، شنك يوسي در كوان ژو، ژنگ جيائوسي در هانگ ژو، مسجد يانگ ژو و نيز مسجد سونگ جيانگ كه مربوط به همين زمان است- مي توان تلاش زيادي كه در ادغام احتياجهاي عملي و مظاهر فرهنگي فن معماري غرب با مختصات محلي به كار رفته را مشاهده نمود، و حاصل آن، بناهايي است كه مورد احترام و تكريم مسلمان و غير مسلمان واقع شده است. مسلمانان رنگين چشم كه بومي شده و در عين حال وضع اجتماعي بهتري داشتند، با شرايط فرهنگ چيني سازگار مي شدند. بناهاي مسجد نيز در اين روند استثنا نبود و سعي در ادغام دو فرهنگ در همديگر در آنها مشهود است. بروز علايم خارجي اين مساعي را مي توان به شكل ذيل خلاصه كرد:

1- چرخش محور بنا و در بزرگ ورودي شبستان اصلي نمازگزاران: در سنت چيني، بناهاي مهم معمولاً رو به جنوب بود و محور اصلي ساختمان از جنوب به شمال ممتد مي شد و فضاهاي باز در انتهاي آن داده مي شد. آنگاه ورودي قدامي به طرف جنوب قرار مي گرفت. حال آنكه صحن بزرگ نمازگزاران طوري ساخته مي شد كه آنها بتوانند به طرف مكه نماز بگذارند و بنابراين قرار گرفتن ورودي اصلي در طرف شرق ايجاب مي كرد كه محور مركزي بنا چرخش داشته باشد. در هوآيي شنگ سي و شنگ يوسي اين چرخش به طور سريع و ناگهاني به نظر مي آيد. سرسراي ورودي و شبستان بزرگ هر يك در محور خاص خود قرار مي گرفتند. آنها از لحاظ ديدگاه سنتي چين هريك بنايي جداگانه به نظر مي رسد. هر چند در مسجد يانگ ژو يا در مسجد سونگ جيانگ، در ورودي ديگري در جلوي نمازخانة اصلي قرار داده شده است. اين نوع مدخل از شكلهاي غالب، در محور شرقي و غربي است. در عين حال ساير عناصر به طور هم آهنگي ادغام شده است.

2- مناره ها، اتاقكهاي رويت هلال ماه و سر در مسجد: قديميترين مناره (ستقل) در هوآيي شنگ قرار دارد. بدنة صاف پلكانهاي داخلي آن در معماري چين سابقه ندارد و بي شك از غرب چين اقتباس شده است. بعدها مناره هاي بلند مستقل از بناي اصلي و به سبك عبادتگاههاي چيني (پاگودا) ساخته شد كه نمونه هاي معدودي از آن شناخته شده است. در شنگ يوسي مناره اي ايوان دار كه بي شك از خارج چين اقتباس شده است، يافت مي شود و اين تنها مناره اي از اين نوع است كه سه منظوره مي باشد: مناره، محل رويت ماه و سر در ورودي. بناهاي سه منظوره- به شكل فوق- در اين زمان رايج بوده است كه گاهي مجاور خيابان و به عنوان ورودي اصلي به كار مي رفته است. مسجد ماجي ياهو در نينگ گزيا هويي از اين قبيل است. اين قسمت مستقل است، ولي در اغلب موارد قبل از صحن اصلي (نمازخانه) قرار مي گيرد، كه نمونة آن مسجد سونگ جيانگ در شانگهاي است. سبك معماري اين بناها در ابتدا نامشخص بود ولي بعدها با طرحهاي ظريف بنا مي شد.

3-محراب و گنبد: نوع سقف محراب در مسجد شنگ يوسي معلوم نيست و با در نظر گرفتن طرح مربع آن و با مقايسه با ساير مساجد كه در اين دوران ساخته شده است، احتمالاً داراي گنبد بوده است. سقف محراب ژن جياسي در مسجد سونگ جيانگ، با مصالح بنايي ساخته شده و روي آن الوارهاي چوبي قرار گرفته است. اولي شش ضلعي و هرمي شكل، ولي دوم به شكل سقف با سراشيبي دو طرفه است. اين نوع سقفها از طرحي به جهت اقليم مرطوب در اين قسمت كشور چين ساخته شده و از طرف ديگر مظهر معماري چين سنتي است. زيرا نوع سقف يكي از ويژگيهاي محلي معماري چين بوده است. در هر دو قسمت محراب را نشان مي دهد. در مساجد شمال و شمال غرب چين كه آب و هواي خشكي دارند گنبد، پوشش خوبي ندارد. شاخص بودن آنها از جهت ارتفاع نيست بلكه از لحاظ شكل آنها مي باشد.



مساجد نمونه
مسجد «هوآيي شنگ سي» (ياد بود رسول اكرم (ص)) در «گوانگ ژو» (كانتون) و ايالت «گوانگ دونگ» كه به {مسجد مناره دار}« گوانگ تاسي» نيز مشهور است. اين مسجد قديميترين مسجد موجود در چين محسوب مي شود. ابي وقاص كه مبلغ اسلام بود در سال 632م. در دوران «سلسله تانگ» به چين آمد. او در گوانگ ژو مستقر شد. اين بندر يكي از فعالترين بنادر تجاري جنوب شرقي آسيا و مركز تجمع تجار خارجي مخصوصاً ايرانيان و اعراب بود كه از آسياي مركزي و غربي مي آمدند. مي گويند كه ابي وقاص در حومة غربي اين بندر مسجد هوآيي شنگ سي را بنا نهاده است. ولي به احتمال قوي اين مسجد در اواخر دوران سلسلة تانگ و يا اوايل دورة «سونگ» (قرن نهم تا دهم م.) ساخته شده است. گرچه مكرراً تعمير و تجديد بنا شده ولي محل اصلي مسجد تغييري نكرده است.

ورودي اصلي، بر طبق سنت چيني رو به جنوب است. با ورود از مدخل اصلي كه به خيابان «گوانگ تا» باز مي شود وارد سرسراي طولاني و بستة باريكي مي شويم كه به در بزرگ ديگري منتهي مي شود، كه بر فراز آن كتيبه اي با چهار حرف ديده مي شود به اين مفهوم: ديني كه دستورات رسيده از اديان ديگر را بسيار گرامي مي دارد.

در نزديكي و در عقب در بزرگ داخلي، سردري دو طبقه وجود دارد كه آن را «اتاقك رويت هلال ماه» مي نامند و در قرن هفتم م. بنا شده است. بنا خوش تناسب و شكيل است و بر فراز آن سقفي با دو شيب (سبك چيني) قرار دارد كه داراي دو لبه (طره) مي باشد. ديوارهاي ضخيم با ميل ملايم به طرف خارج كه حالت استحكام به آن مي دهد، و حال آنكه دريچة نورگير تزييني و ظريفي در زير طره (لبه سقف) دارد. اتاقك رويت ماه به طرف فضاي باز و بزرگي قرار دارد؛ اين حياط دور تا دور توسط ستونهايي محدود شده است و در انتهاي آن شبستان بزرگ قرار دارد. در اين نوع بنا، سبك چيني كاملاً مشخص است، كه در آن فضاهاي باز و سرپوشيده، به ترتيب در پي هم در طول يك محور مركزي قرار دارد. هر چه از ورودي اصلي دور مي شويم قسمتهاي مهمتر بنا قرار دارد. ولي به اقتضاي آداب نماز، محور شبستان اصلي به طور عرضي از شرق به غرب است و مدخل اصلي در سمت شرق قرار دارد. تالار فعلي با سيمان مسلح بازسازي شده است.

مناره: اين قسمت كه در قرن دهم م. بنا شده است، مشهورترين قسمت بنا و به طور مستقل، در قسمت غربي مدخل اصلي به صحن نمازخانه قرار گرفته است. اين ستون آجري مدور، به ارتفاع 3/36 متر است كه با گنبدي بلند پوشيده شده است. بر خلاف پرستشگاه چينيها، اين برج فاقد تيرهاي چوبي در اطراف آن است. دو راه پلة آجري در جهت مخالف هم به طور مارپيچي در ديوارة داخلي وجود دارد كه با روش معماري سنتي چين با طور واضح مغايرت دارد. زيرا در معابد، قبل از سلسلة سنگ راه پلة آجري به ندرت مشاهده شده است. دلايلي وجود دارد كه وارد شدن اين نحوه معماري، توسط مسلمانان به چين را ثابت مي كند. چون اين مناره بلندترين ساختمان در شهر تا عصر جديد بود، با جايگاه موذن كه سقفي فلزي بر بالاي آن قرار گرفته است شاخصترين نقطة شهر بود. و نيز براي راهنمايي كشتيها از آن استفاده مي شد و از اين جهت نام «كوانگ تا» به آن داده اند.

Borna66
06-09-2009, 01:02 PM
شنگ يوسي (مسجد حبيب خدا) در كوان ژو، ايالت فوجي يان اين مسجد چيني هم به «مسجد خلوص»، «كينگ جينك سي» و «مسجد الصحابه» شناخته شده است. «شنگ يوسي» كه اكنون نيمه مخروبه است باقي ماندة مهمي از مساجد اوليه است كه توسط مسلمانان به سبك آسياي مركزي در شهرهاي ساحلي چين بنا شده است. كتيبة ديوار شمالي سردر، تاريخ بناي آن را 10-1009م. ذكر كرده است و در سالهاي 11-1310م. تعمير و توسط محمد القديس از شيراز تا حدودي بازسازي شده است. اين مسجد مانند مسجد «هوآيي شنگ سي» در «گوانگ ژو» ارتباط نزديك بين چين و آسياي مركزي را نشان مي دهد.

بر خلاف مساجد اكثر شهرهاي چين، مسجد شنگ يوسي نزديك به ديوار شهر بنا شده است و در جنوب آن محلة بزرگ مسلمانان قرار دارد. مسجد كه در شمال خيابان اصلي واقع است در بزرگي رو به جنوب دارد. گر چه مسجد امروزه مخروبه شده است، ولي بناي عظيمي است كه معماري زيبايي دارد و به علت قدمت تاريخي، هميشه يكي از بناهاي مهم شهر به حساب مي آمد.

مسجد و منضمات آن داراي سه عنصر اصلي است. صحن شبستان بزرگ (ساخته شده 10-1009م.) سر در (1311-1310م.) و نمازخانة ديگري به نام مين شان تانگ (صحن «نودوتقوي») كه در سال 1609 م. بنا شده است. براي ساختن سر در مسجد كه به شكل ايوان كنگره دار است از سنگهاي سبز محلي استفاده شده است. اين نوع سنگ در ساختمان ديگري در چين به كار نرفته است و اين كار چنان با مهارت انجام داده شده است كه بعد از 700 سال هنوز اتصال سنگها برقرار است و سنگهاي تراشيده شده، صاف و صيقلي است. سردر به ارتفاع 4/11 و عرض 6/6 متر براي مشاهدة هلال ماه و براي گفتن اذان مورد استفاده قرار مي گرفته است.

نماي خارجي داراي مداخلي است با هلالهاي جناغي و 10متر ارتفاع و 8/3متر عرض .روي آن نيم گنبدي با هشت تركاساست، كه ازآن براي رؤيت هلال ماه استفاده مي شد و نيز محل گفتن اذان بود. قسمت وسط، مشابه قسمت قبلي، ولي باريكتر و به ارتفاع 70/6 است كه بالاي آن نيم گنبدي با تزيينات مقرنس وجود دارد. قسمت داخلي كه با ارتفاع كمتر و باريكتر و مربع و داراي گنبدي با هلالهاي (محافظ) است .تمام ديواره هاي جانبي داراي قوسهايي است كه جنبه تزييني دارد و به اندازه هاي مختلف ساخته شده و اگر شخص، سرسراي ورودي را از خيابان نگاه كند در منظر او قوسهاي جناغي متوالي، فضاسازي جالبي را عرضه كرده و به سردر، منظره زيبايي مي دهد. اين مسجد، از سايرمساجد چين از لحاظ نداشتن محور مركزي بنا و باغچه هايي به شكل سنتي متمايز است. ورودي شبستان (نمازخانه) بلافاصله در سمت چپ (مغرب) سردر اصلي است. اين ورودي ازقوس سنگي با كتيبه اي روي لوحي چهارگوش، به سبك چيني ساخته شده است. شبستان (نمازخانه) كه اكنون فاقد سقف است تقريباُ مربع و داراي پيش رفتگي مخصوص محراب در قسمت غربي است. چند پايه از ستونها و قسمت عمده ديوارها كه از سنگ (گرانيت) شيري رنگ عالي ساخته شده هنوز باقي است. محراب هلال متناسبي كه در ديواره قرار دارد با خط نوشته ها و كنده كاريهاي بسيار ظريف تزيين شده است. شبستان مزبور، گرچه مخروبه شده ولي عظمتي دارد. چندين سال قبل تصميم به تعمير و بازسازي آن گرفته شد، ولي به علت عدم توافق درمورد سبك بناي سقف آن، معوق ماند.

شبستان (نمازخانه) «مينگ شان تانگ» با سبك چيني محلي ساخته شده است، كه شامل باغچه قدامي، سردر و نمازخانه است و بين سردر و نمازخانه صحن قراردارد. اين بنا اخيراً بازسازي شده و مورد استفاده نمازگزاران قرارگرفته است. بيش از صد سال شنگ يوسي را به غلط «كينگ جينگ سي» ناميده اند و در تاريخ بناي آن به غلط رفته اند. تحقيقات اخير نشان داده است كه سنگ نوشته در ديواره شمالي سردر صحت ندارد. «ژن جيائوسي» (مسجد دين حق) واقع در هانگ ژو در ايالت «ژجيانگ» به نام «فنگ هوآنگ سي» (مسجد عنقا) نيز ناميده شده است. اين مسجد در غرب خياباني در هانگ ژو به نام خيابان «ژونك شان»، كه از خيابانهاي اصلي و مركزي آن است، قرار دارد. مسجد فعلي خيلي كوچكتر از مسجد اصلي است، زيرا در تعريض خيابان مزبور در سال 1929 م. مدخل مسجد و قسمتي كه در جلوي شبستان بوده است، تخريب شده است. اين مسجد تاريخچة مفصلي دارد. گرچه تاريخ بناي آن را در زمان سلسلة تانگ گفته اند ولي براي اثبات آن مدركي در دست نيست. ولي منابع موثقتر، بناي مسجد را در اصل بين سالهاي 1131 الي 1149 م. مي دانند. بازسازي و توسعة آن اول بار در سال 1281م. و مجدداً بين سالهاي 93-1451 و بالاخره تجديد بنا در 1670 و نوسازي قسمتي از آن در سال 1953م. بوده است.

ويژگيهاي اصلي معماري مسجد، گنبد بزرگ و محراب آن است. هر يك از گنبدها با سقفي شش ضلعي پوشيده شده است و به طور پشت سر هم بر فراز ساختماني مكعبي در ناحية غربي مسجد قرار دارند. گنبد مياني با قطر 84/8 متر و محراب كه تزيينات ظريفي دارد، در دوران سلسلة سونگ بنا شده است. دو گنبد ديگر يكي به قطر 2/7 و ديگري به قطر 8/6 متر بعداً، در زمان سلسلة مينگ اضافه شده است.

گنبد مياني وقتي صد سال از بناي آن گذشته بود آسيب ديد. در سال 1281م. مبلغي به نام «علاء الدين» وارد هانگ ژو شد و در آنجا مستقر شد. نامبرده موفق به تامين مخارج تعمير مسجد و توسعة آن گرديد. نمازخانه اي به سبك چيني اضافه و فضاي زير گنبد به محراب اختصاص داده شد و ورودي تازه اي بنا گرديد. گر چه اسنادي دربارة صحن اصلي (نمازخانه) و سردر مسجد در دست نيست ولي از مداركي كه در مورد توسعة اين مسجد از قرن 15م. در دست است، سبك بسيار مجللي داشته است. در دو طرف گنبد اصلي دو گنبد كوچكتر اضافه و فضاي زير آنها به صحن اصلي اضافه شد. شبستان اصلي توسعه يافته است و هم اكنون پنج حجره دارد كه اطراف آنها ستونهايي قرار گرفته است. سردر مسجد بازسازي شده است و به شكل بنايي چند طبقه كه به جاي مناره، ايواني براي رويت ماه دارد. نماي مجلل ژن جيائو سي به خصوص سردر آن با طره هايي (لبه هاي بام) كه داراي كنده كاري بسيار عالي است، آن را مركز توجه قرار داده و نام ديگر آن (مسجد عنقا) از اين جهت است.

شبستان بزرگ جديدي در جلوي گنبدها، با سبكي مشابه سبك آسياي مركزي بر پا شده است. معماري با سبكهاي متضاد، اثر ناموزوني در بيننده دارد ولي هر قسمت در نوع خود نمونة منحصر به فردي محسوب مي شود. گنبدهاي آنها با سقفهاي هشت ضلعي، دليلي بر ادغام سبكهاي اسلامي و چيني است كه پيدايش آن قبل از سلسلة «مينگ» بوده است. سادگي هندسي پايه هاي مكعبي كه سقف را نگهداري مي كند و تضاد شاخص رنگهاي سياه و سفيد، ويژه معماري محلي چين جنوب شرقي است. ادغام شبستان جديد به سبك آسياي مركزي سر آغاز راهي جديد در طرح ريزي مسجد محسوب مي شود.



مسجد «سونگ جيانگ» شانگهاي وقتي كه شانگهاي در دوران سلسلة «يوآن» و مينگ دهكدة كوچكي بود و به تدريج به شهر مبدل مي شد؛ سونگ جيانگ شهر آبادي بود كه به داشتن كارخانه هاي پنبه مشهور بود. شهرت داشت كه پارچه هايي كه در سونگ جيانگ توليد مي شود براي «لباس تمام دنيا كفايت مي كند». مدارك تاريخي نشان مي دهد كه از سال 1336 م. به بعد، بيش از 30 نفر رنگين چشم به مدت 80 سال در مقامات مختلف اداري در خدمت حكومت بودند. از اين قرار مسلمانان بايستي تعداد كثيري بوده باشند. تاريخ نويسان بر اين باورند كه سابقة مسجد سونگ جيانگ به نيمة قرن 14 م. مي رسد. سنگ قبري كه در مدخل اصلي در قرن هفدهم م. نصب شده است، مقبره را مربوط به مقام ارشدي از سلسلة «يوآن» (1368-1280م.) به نام «دالوهو آچي» ذكر كرده است، كه دليل بر تأسيس مسجد اصلي در قرن چهاردهم مي باشد. اين مسجد درسالهاي 66-1523 م. در دوران سلسلة مينگ تعمير و قسمتهايي نوسازي شده است. تعميرات و بازسازيهايي در قرن هجدهم انجام شده است، ولي اغلب قسمتهاي باقي ماندة آن مربوط به دوران سلسلة مينگ است.

جالبترين قسمتهاي مسجد، محراب و سردري است كه در مسير محور شرق به غرب مي باشد و همچنين قسمتي كه محراب را به صحن شبستان متصل مي كند. محراب، كه در زمان سلسلة يوآن بنا شده بنايي مربع دارد و داراي گنبدي است كه بر روي «هلالهايي» (در زواياي قائمه بين ستون و گنبد) قرار دارد، پوشش آن سقفي با دو شيب است؛ قسمت داراي دو لبه (يا طره) است. لبه ها با زاوية قائمه و شبيه صليب است كه شايد قديميترين از اين نوع در تاريخ معماري چين باشد. ارتفاع سقف قسمتي كه مربوط به محراب است نماي باشكوهي دارد. سقف مدخل دومي نيز سبكي مشابه دارد، ولي جديدتر و مقارن سلسلة مينگ است. سقف قسمتي كه محراب را به شبستان متصل مي كند و سقف گهواره دارد تضاد چشمگيري پديد مي آورد. محراب و منارة چوبي، باقي ماندة دوران مينگ است. مينگ محراب مشابه سبك محراب ژن جيائوسي در هانگ ژو ولي كوچكتر از آن است. گرچه مسجد كوچك نيست ولي مقياسي انساني دارد. سردر اصلي ورودي مشابه در هر ساختمان بزرگ است ولي نمايي مستقر و محجوب دارد و با قسمتهاي مجاور خود هماهنگ است. استفاده از رنگ سفيد و سياه نشانة آن است كه در مسجد بيشتر به معنا اهميت داده شده تا به ظاهر. استفاده از گنبد و طاقي نشانة سبك وارداتي معماري از دنياي اسلام است كه در سرزمينهاي بسيار دور در غرب چين مي باشد.



مسجد «يانگ ژو» يا «مسجد گزيان هه سي» (مسجد درناي جاويدان) در ايالت جيانگ سو يانگ ژو در دوران سلسلة «سونگ» (از 960 تا 1280م.) يكي از فعالترين مراكز داد و ستد و تجارت بود. گفته شده كه بناي اين مسجد كه بزرگترين و كهن ترين مسجد شهر است، در سال 1257م. توسط مبلغ اسلام پوهارين (بهاء الدين) كه نسبت وي با شانزده پشت به رسول گرامي اسلام (ص) مي رسد، بوده است. اين مسجد دو بار در دوران سلسلة يونگ (1644-1368م.) و نيز يكبار در اواخر قرن هجدهم م. تجديد بنا شده است. بقاياي فعلي مسجد، مربوط به اين مرمت آخري است. وجه تسمية مسجد به «درناي جاويدان» معلوم نيست، ولي قابل قبول ترين فرض، مشابهت نقشة شهر يانگ دو به نقش درناي (سرخ) در حال پرواز است. درنا در اساطير چيني نماد طول عمر و جاودانگي است. به علت محدوديت محل و گنجانيدن مدرسه اي براي فرزندان مسلمانان در طرح مسجد، نقشة آن با مهارت به سه قسمت تقسيم شده است. شبستان درشمال، مدرسه در جنوب و قسمت واقع بين آنها كه از دو فضاي آزاد تشكيل شده است. حياط خارجي، در بزرگي به طرف شرق دارد و دومي كه به شكل باغچه ساخته شده است داراي ساختمان كوچكي به نام «بناي ماه روشن» است كه در مجاورت صحن بزرگ «نمازخانه» قرار دارد. به نظر مي رسد، محل در ورودي اصلي، نسبت به نمازخانه ناشيانه بنا شده است زيرا شخص با ورود به حياط خارجي بايستي ابتدا به طرف دست راست و سپس براي رسيدن به ورودي دوم كه در مقابل شبستان است به طرف عقب برگردد. از محل ورودي دوم به بعد مسجد از الگوي معمول در مساجد ديگر كه داراي محور مركزي شرق به غرب است، تبعيت كرده است. شبستان از تيرهاي چوبي ساخته شده و فضاي باشكوهي دارد و به سبك سنتي چين، پنج بند يا حجره به آن ضميمه است. ساختمانهايي كه با تير چوبي ساخته مي شود از لحاظ وسعت داراي محدوديت است. در ايوان شبستان براي افزودن ظرفيت، دو قسمت بنا در طول به هم متصل شده و يك فضاي بزرگ داخلي مشترك پديد آمده است. در ديواري كه دو قسمت را از هم جدا مي كند، پنج معبر با طاقيهاي جناغي ايجاد شده است، كه دو قسمت خارجي و داخلي را به هم مربوط مي كند.

قسمت جالب ديگر، محراب است كه در يكي از حجره ها – كه در وسط قرار گرفته است و در قسمت داخلي است- قرار داده شده است. سقف قسمت محراب از ساير قسمتها مرتفع تر است. اين سقف برج مانند، داراي دو شيب است و در زير طره هاي (لبه هاي) آن دريچه هاي نورگير در ديوار باز شده است. اين نحوة سقف سازي كه نور داخل را تامين و منظرة ظاهر را بهتر مي كند از زمان سلسلة مينگ معمول شده است. منبر از چوب و داراي كنده كاري عالي و به شكل فضايي هشت گوش است كه بر روي سكويي قرار دارد و اثر نادر و ارزشمندي است كه از دوران سلسلة مينگ به جا مانده است.



دوران بلوغ معماري- در جست و جوي سبك و روش (14-19م.)
همان طوري كه معماري در چين در اين زمان در پي طرحهاي هنرمندانه است، ساختمان و سبك مساجد نيز متمايل به سبك خالص چيني است. با وجود اين، ويژگيهاي اين معماريها از قبيل محور مركزي شرقي- غربي و ارتباط ساختماني عناصر ردة يك و ردة دو بارز و هويداست. ادغام مناره و سردر و ايوان و رويت هلال ماه در يكديگر و سقف بلندتر بر فراز محراب، از جمله عناصر مميزه معماري مسجد است.

استفاده از برپايي سقف مساجد با مصالح بنايي {به جاي چوب} در چين اين زمان تقريباً متروك شده بود، ولي معمول شدن روشهاي معماري براي ساختن گنبدهايي كه بتواند صحن بزرگي داشته باشد؛ كه در مساجد دورة قبل مانند مسجد ژن جيائوسي به كار رفته بود، در معماري چين به طور كلي تاثير كرده و سبب پيدايش ساختمانهايي فاقد ستون براي فضاي بزرگ شده است.

در واقع ويژگيهاي مساجد به سبك چيني در اين زمان «جا افتادن» نوآوري هاي قبلي محسوب مي شود و عبارت است از:
يك- محور مركزي شرقي – غربي كه شبستان بزرگ (نمازخانة اصلي) قسمت اصلي مسجد است. نمونه هاي آن مسجد بزرگ «گزيان» و مسجد خيابان «نيوجي» به «ئي جينگ» است.

دو- براي افزودن به فضاي صحن نمازخانه و فراهم آوردن فضاي كافي براي نمازگزاران بيشتر- مسئله اي كه معماري چين قبلاً با آن مواجه نشده بود-، دو يا سه تالار بزرگ، يكي در پي ديگري ساخته و در طول به هم متصل شد و فضاي داخلي وسيعي فراهم گرديد. مساجد، اولين بناهاي بود كه در آنها تالارهايي كه جداگانه ساخته شده بود در هم يكي شد. اين روش چه از لحاظ كاربردي و چه از لحاظ فن آوري معماري، نو آوري جالبي بود، زيرا مكان تخليه نزولات (باران و برف) روي سقف را ميسر مي ساخت.

سه- ساختن برج مانندها با سقف نوك تيز به سبك چيني و ساختن دريچه هاي نورگير در ديوار زير طره سقف براي تامين نور فضاي محراب رايج بود. سقف محراب در بازسازي مسجد يانگ ژو با اين روش برجسته شده است. نمونه هاي ديگر آن مسجد بزرگ گزيان و مسجد خيابان نيوجي است. بعدها برج و مناره هاي بيشتري برپا شد كه بعضي از آنها آثار درخشاني محسوب مي شود. از اين قيبل است مسجد «هوهه هوت» و «جي نان». در مسجد اولي چهار مناره بالاي صحن شبستان برپا شده است، كه دو مناره در دو طرف سردر و ديگري بر بالاي محراب كه از همه بلندتر و بزرگتر است و منارة ديگري در وسط شبستان است. در جي نان سقف كه بر بالاي محراب است، دو شيب دارد و ساختمان مرتفع و آسمان خراش شهر محسوب مي شود. اين صور معماري را مي توان با مساجد {سرزمينهاي} غرب چين، گنبدهايي با ارتفاعهاي مختلف مقايسه كرد.

چهار- تركيب مناره و ايوان رويت هلال ماه و سردر از ويژگيهاي اين زمان است كه به شكل ساختمانهاي متكاملي در آمده است و نمونه هاي آن در مساجد گزيان و مسجد نيوجي مشهود است. و نيز در مساجدي كه قبل از اين زمان ساخته شده است- مانند مسجد ژن جيائوسي و مسجد سونگ جيانگ –اين ويژگي وجود دارد. مسجد قبلي از اوايل قرن تخريب شده است ولي دومي هنوز باقي است.

پنج- استفاده از طاقچه ها و ديواركوبها به عنوان زينت؛ در معماري چين كه از اين كار جنبة تزييني و كاربردي داشته است. در بسياري از مساجد با استفاده از مقرنس كاري، اين طاقچه ها از لحاظ ارتفاع و شكل مورد تاكيد قرارمي گرفت كه نمونة آن در مسجد «جين كوان» يافت مي شود.

شش- هلالهاي جناغي كه بعدها به اشكال مختلف درآمد و نيز با اهداف تزييني به كار گرفته شد. نمونه هاي آن را در مساجد مختلف مي توان مشاهده كرد. نمونة بارز آن درمسجد جي نان يافت مي شود.

Borna66
06-09-2009, 01:02 PM
مساجد نمونه مسجد بزرگ گزيان كه به نام مسجد خيابان هوجو نيز شناخته شده است. اين مسجد بزرگ ترين و سالم ترين مسجد قديمي در چين است. اين مسجد در سال 1392م. در دوران سلسلة مينگ بنا شده است و سپس در سال 1413م. و در پايان قرن پانزدهم و اواسط قرن شانزدهم قسمتهايي از آن بازسازي شده و بالاخره بين سالهاي 1662 تا 1772م. بازسازي كاملي شده است. سنگ نوشته اي كه تاريخ ساخت مسجد را 742م. ذكر كرده است، ساختگي است.

طول مسجد 245 متر است كه از شرق به غرب امتداد دارد و عرض آن 47 متر است. اين مسجد در كنار خيابان بي سر و صدايي به نام «هوواجو» قرار دارد. مسجد، فقط يك بلوك با برج طبل- كه نزديك مركز شهر است- فاصله دارد. در شمال و غرب مسجد، محله اي مسلمان نشين واقع است و از اين لحاظ مكان مسجد نقطة بسيار مناسبي محسوب مي شود. فضاي مسجد به سبك معمول محوطه و صحنهاي رو باز چين است؛ به اين ترتيب كه چهار صحن پي در پي در امتداد يك محور مركزي مي باشد و ورودي اصلي كه در جهت جنوب به شمال است به حياط اول باز مي شود. هر حياط داراي جاذبة خاص خود است، كه يا به شكل اتاقك (پايون) مجزا و يا به آلاچيق مانندي با ديواره مشبك است كه هر دو قسمت با سبك مشخص و با ظرافت ساخته شده است، و به منظور تكميل زيبايي فضاي صحن تعبيه شده است.

مهمترين قسمت مسجد، شبستان اصلي نمازگزاران است كه در زمان سلسلة مينگ بنا شده است. اين بنا از الوارهاي چوبي با هفت بند ساخته شده است و قبل از آن ايوان بزرگ با سنگ خارا قرار دارد كه براي رويت هلال ماه به كار مي رفته است. شبستان مسجد با 33 متر عرض و 38 متر طول با افزودن مساحت محراب به وسعت 1270 متر مربع است. درواقع از دو قسمت مشابه كه در طول به هم متصل شده اند ساخته شده است. در مجموع، شبستان و ايوان فضاي كافي براي حدود 2000 نمازگزار را فراهم مي كند. محراب، طاق قوسي به سبك آسياي مركزي دارد و به سبك چيني ساخته شده است. محراب كه از چوب ساخته شده است با ظرافتي بسيار با خطوط و نقوش شاخه و برگ منقوش شده است. سقف بالاي آن از ساير نقاط صحن مرتفعتر است و با الوارهاي چوبي و به شكل برجي، بنا شده است. اين سقف داراي دو شيب و قسمتهاي نورگير است.

بناي مهم ديگر در اين مجموعه قسمت مجزايي است كه در حياط سومي و قبل از شبستان قرار گرفته است و جايگاه سير و سلوك محسوب مي شده است. اين بنا هم كه از زمان سلسلة مينگ باقي مانده است، فضاي هشت ضلعي مستقلي است كه در دو طبقه، با استادي كامل بنا شده و سقف آن هرمي شكل و با سبك چيني و داراي سه طره است و در ابتدا از آن به جاي مناره استفاده مي شده است.

اين مسجد از مهمترين آثار معماري چين محسوب مي شود. اين بنا در عين حال موقر، مجلل، مرموز و خوش منظره است. كنده كاريهاي روي آجر و چوب كه با استادي كامل به عمل آمده است سالمترين نمونه هاي زمان خود محسوب مي شود.



مسجد «نيوجي بئي جينگ» بئي جينگ، زماني پايتخت امپراتوري سلسلة «يوآن» (1368-1280م.) و داراي جمعيت مسلمان كثيري بوده است. در مسجد نيوجي كه در گوشة جنوب شرقي قسمت مركزي شهر واقع است، هنوز دو مقبرة اسلامي مربوط به تاريخهاي 1280 و 1283م. يافت مي شود. در اوايل دوران سلسلة مينگ، مسجد توسعة كاملي يافت. اين مسجد در آن زمان بزرگترين و مهمترين مسجد در نوع خود بود. اين مسجد به كرات تعمير و قسمتهايي از آن در سالهاي 1442،1474،1496،1613 و نيمة دوم قرن هفدهم م. بازسازي شده است.

عناصر اصلي مسجد، سر در شبستان، مناره و مدرسه، در طول يك محور به سبك چيني ساخته شده است. مدخل اصلي به طرف غرب «لويي جي» است و حال آنكه صحن اصلي(نمازخانه)، بر طبق قرار گرفتن در جهت قبله احتياج به در ورودي شرقي دارد؛ يعني در نقطة مدخل اصلي. شخص پس از عبور از مدخل اصلي كه داراي دو در، در طرفين است براي رسيدن به شبستان (نمازخانه) بايستي صحن اصلي را دور بزند تا بتواند وارد صحن اصلي بشود. سر در اصلي كه دو طبقه و هشت ضلعي است محلي براي رويت ماه نيز مي باشد و هشت ضلعي و هرمي است، و بام آن دو لبه با كاشيهاي لعاب زرد است. رنگ زرد كاشيها دلالت بر احترامي است كه امپراتور براي مسجد قائل بوده است. براي افزودن به شكوه مدخل، سردر با سه حجره در قسمت جلو و يك ديوار مشبك در مقابل آن بنا شده است.

شبستان كه 30 متر عرض دارد و طول آن كمي بيشتر است، شامل دو قسمت با تيرهاي چوبي است كه به هم متصل شده اند. هر كدام از آنها پنج حجرة قدامي دارد. براي شاخص نمودن قسمت ورودي سردر كه بناي كوچكتري است و داراي سه حجره است مستقيماً در جلوي شبستان ساخته شده است. محراب چوبي با ظرافت تمام با گل و بوته و كتيبه تزيين شده است و سقف آن به سبك دورة مينگ به شكل هرمي است و به ارتفاع آن براي باز كردن دريچه هاي نورگير در ديوار زير سقف افزوده شده است. چون داخل شبستان تا حدودي كم نور است، دريچه هاي نورگير كارايي بيشتر داشته و با روشن كردن محراب از بالا تاثير بصري خاصي دارد. محوطه باز (حياط) در شرق شبستان، فضاي چشم گيري دارد. مناره اي در محور مركزي آن و در اتاقك هريك در يك طرف محور مركزي بنا شده است. در مقابل صحن نمازخانه مدرسه طلاب در شرق حياط قرار دارد كه در تبعيت از محور اصلي ساخته شده است. اين قسمتها با هم اهميت شبستان را مورد تاكيد قرار مي دهد. مناره هاي چهار گوشي، دو طبقه است و سقفي با دو شيب دارد و اين قسمت در واقع نوعي ديگر از اتاقك مخصوص رويت ماه است. مناره و اتاقك رويت هلال ماه، هر دو منظرة چشم گيري دارد. طبقة زيرين آن مستحكم و طبقة بالا باز و سبك است و هر دو با اشكالي با رنگهاي روشن، معجرها، طاقچه ها و حاشية حمال تزيين شده است كه همراه با سقف بلند محراب، به خط امتداد سقف، شكل مواج و خيال انگيزي داده است. بئي جينگ همچنين امپراتوري مينگ بوده است. بئي جينگ همچنين پايتخت امپراتوري مينگ بوده است. فرهنگ اين شهر پس از آنكه سالها پايتخت بوده است، بي ترديد در معماري مساجد موثر بوده است. اشتياق به تاسيس بناهاي عظيم، استفاده از اشكال معماري و اشيا با كاربرد ثانوي براي تاكيد و تعظيم اشكال اصلي و نيز تاكيد در تزيينات را به طور كامل در معماري مساجد مي توان ديد.



مراحل معماري در قرن بيستم در نيمة قرن نوزدهم به بعد، دو عامل –يكي سياسي و مالي و دومي فني- اثر مهمي در معماري مساجد داشته است. در سالهاي آخر سلسلة متزلزل «كينگ» به علت سياست درهاي بستة حكومت و مسائل مالي، بسياري از مساجد رو به ويراني بود.

پس از انقلابي كه «سان يوت سن» در اكتبر سال 1911م. شروع كرد، تعميرات كوچكي در مساجد شهرهاي بزرگ انجام گرفت. از اين قبيل است تعمير شبستان مسجد «هوآيي شنگ» در كوانگ ژو كه در سال 1953م. با بتون مسلح بازسازي شده است؛ ولي مشكلات زيادي باقي ماند.

از سال 1949م. به بعد با تولد «چين نو»، سياست اداري و رسمي حكومت بر‌ آزادي مذهب قرار گرفت. در نتيجه بسياري از مساجد، به خصوص در جاهايي كه مسلمانان زياد بودند تجديد بنا شد. از آنجايي كه چين از كشورهاي در حال توسعه است و منابع محدودي دارد، كارهاي زيادي باقي مانده است. 10 سال دورة انقلاب فرهنگي كه در نيمة سالهاي 1960م. شروع شده بود، فاجعه اي براي مساجد بود و تا سالهاي 1970م. با شروع اعادة وضع قبلي، اين حال ادامه داشت. از آن زمان به بعد بيشتر مساجد موجود وسيعتر و چند مسجد جديد ساخته شد. از لحاظ معماري، اين مساجد جديد از معماري سنتي چيني دور مي شوند و با شرايط منطقه «گزين جي يانگ» سازگار مي شود. با استفاده از فن آوري جديد معماري، ساختن گنبدها و مناره هاي بلند ديگر مشكل نيست.*



* اٌ اي، لوزيا، ترجمة مجيد مددي، «مساجد چين» فصلنامة هنر، شماره 33، تابستان و پاييز 1376، ويژه نامة مسجد، ص ص 298-270