PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مدیریت یک امر ضروری و حیاتی برای همه (قسمت 2)



عبدالله.
01-24-2013, 03:16 AM
قبل از سخن در این باره گفتن یک حدیث خالی از لطف نیست و ضرورت این موضوع را مشخص می کند مولا علی(ع) میفرمایند:«ناتوان‌ترین مردم، کسی است که از بازسازی خویش عاجز باشد...»
گفتیم که شناخت کاستی ها و نقاط ضعف و قوت خود به عبارت دیگر خویشتن شناسی اولین قدم در اداره و مدیریت خود است برای این منظور باید ابتدا به جمع آوری اطلاعات در مورد خود بپردازیم که راههای جمع آوری اطلاعات در پست قبلی گفته شد در این مرحله باید هر اظهارنظری که دیگران درمورد ما می کنند راباارزش شمرد هرچند که خلاف شناخت ما از خودمان باشد مرحله ی بعداز جمع آوری اطلاعات مرحله ی تجزیه وتحلیل اطلاعات جمع آوری شده است البته قرار نیست این مراحل علمی وبه ترتیب باشد یعنی نمیشود و غیرممکن است که اول درمورد خود اطلاعات دقیقی جمع آوری کرد بعد تجزیه و تحلیل کرد چون ماها انسان هستیم وروز به روز تجربه ی جدیدی کسب میکنیم وثابت و بدون تغییر نیستیم واگر برفرض(که غیرممکن است) ثابت بمانیم محیط اطرافمان هیچوقت ثابت نخواهد ماند منظور این است که بعد از هر اتفاقی باید بنشینیم و اطلاعات دقیقی در مورد آن وقایع جمع کنیم و بعد تجزیه و تحلیل کنیم تا از همان لحظه اگرخوب بود تکرار و در غیر این صورت عدم تکرار آن را در برنامه خود داشته باشیم البته عدم تکرار یه صفت ممکن است وقت زیادی ببرد مهم این است که ناامید نشویم وبعد از چندبار امتحان کردن نگوییم که نشدنی است ممکن است در آغاز راه اطرافیانمان تغییرات را در ما نپذیرند و این یک مسأله ی عادی است تجربه خودم بوده که اطرافیانم قبول نمیکردند که اخلاقم عوض شده حتی در مواقعی که طور دیگه برخورد کرده ام مسخره هم شده ام و زخم زبان هم شنیده ام اما صفات زیبایی را بانظرو لطف خدا عامل بوده ام تا دیگران آنها را تکرار کنند یک نمونه از این صفات بوسیدن دست پدر و مادر در هربار دیدن در بین اطرافیانم بوده است شاید این موضوع برای شما عادی باشد اما برای من اینطور نبوده است. بالاخره مهم این است که ناامید نشوید حتی با عدم مقبولیت شما از طرف اطرافیانتان مخصوصا خانواده، امیدتان را ازدست ندهید. البته در هیچ یک از مراحل خویشتن شناسی نباید پیشداوری صورت بگیرد یعنی قبل از تجزیه و تحلیل اخلاق و رفتار خود نباید هیچ قضاوتی درمورد خود داشته باشیم و باید بدانیم که نفس و ذات ما فطرتا پاک و نانوشته بوده و صفات و اخلاقها چه خوب و چه بد به مرور زمان برروی نفس وجودیمان نگاشته و نصب شده اند به طوری که میتوان با تلاش و وقت گذاشتن و اراده برخی از آنها را ویروس کشی و برخی را حذف یا یونیستال و برخی را نگه داشت. چون اگر غیر از این بود توبه و آن همه آیات امیددهنده و بیم دهنده در دین ما معنایی نداشت.پس مهم است که بدانیم و ایمان و یقین داشته باشیم که ذات پاک است و با گذشت زمان درگیر شده ایم.برای مثال در احادیث {فرمایشات پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)} آمده که بداخلاقی گناهی است که آمرزیده نمی شود پس باگذشت زمان بداخلاق شده ایم خوده این حقیر با این برنامه این صفت بد را کنار گذاشته ام. فقط کافی است که شناخت کافی از صفات و ویژگیهای خود پیدا کنیم. قبل از پا گذاشتن به تجزیه و تحلیل باید اراده ای قوی و استوار داشته باشیم چون شروع نکردن کاری بهتر از شروع کردن و به اتمام نرساندن آن است چون وقتی که ما کاری را شروع کنیم موضوع کارمان حالات روانی مختلفی را با خود به همراه دارد که باعث انگیزش ما میشود واین حالات روانی فقط مختص یک موضوع نمیشود بلکه در تمام زندگی ما ریشه دوانده و چندین موضوع را درگیر میکند وقتی که از همین یک موضوع ناامید میشویم این حالات روانی که در تمام زندگی ما جریان دارد مارا فردی زودرنج بار می آورد که حتی حوصله ی خودمان را نخواهیم داشت.
دلیل اینکه چطور میشود یک موضوع در تمام ابعاد زندگیمان اثر بگذارد این است که وقتی ما به موضوعی درگیر می شویم حالات روانی یا به عبارت دیگر مجموعه ای ازاحساسات مختلف را در همین موضوع به کار میگیریم واین مجموعه از احساسات فقط مختص این موضوع نیستند و قسمتی از این احساسات در موضوع دیگری از زندگیمان درگیر هستند که با مجموعه ی دیگری از احساسات حالت روانی موضوع دیگر را تشکیل می دهند و این مجموعه ها مانند حلقه های زنجیر زندگی مارا تشکیل می دهند این اشتراک احساسات باعث می شوند که یک موضوع به طور غیر مستقیم و با رابطه تمام ابعاد زندگی را تحت تأثیر قرار دهد مثلا وقتی رابطه دو نفر نامزد-که بین آنها مجموعه ای از احساسات مختلفی است که بعضی از این احساسات در روابط خانوادگی لا افراد دیگری به غیر از نامزد درگیر است- شکراب میشود این ناراحتی در روابطی که فرد با دیگران دارد اثر میگذارد و باعث آزردگی اطرافیان نیز می شود. البته به مرور با درگیر شدن در موضوع جدید و اینکه موضوع جدید چه حالات روانی را ایجاد کند احتمالا این زودرنجی جبران خواهد شد اما فردی را در نظر بگیرید که موضوع جدید را هم در وسط راه کنار بگذارد و موضوع دیگر و الی آخر... چنین فردی به جای قهرمان زندگی شدن سربار زندگی خواهد شد به طوری که اطرافیان مجبور به تحمل ماخواهند شد البته بستگی به اینکه چه خلأهایی در حالات روانی ما ایجاد شود سطح افسردگی هایمتفاوتی خواهیم داشت برای داشتن زندگی شاد بهتر است هیچ موضوعی را تا به آخر نرسانده ایم کنار نگذاریم مخصوصا اگر موضوع مربوط به مدیریت و اداره خودمان باشد که تمام ابعاد زندگی را دربردارد. سعی کنیم با انجام دادن هر موضوع به نحو أحسن قهرمان زندگی خانواده ی خودمان باشیم ودر کارهای خوب پیشقدم و عامل باشیم ودیگران را با اعمالمان دعوت به همکاری کنیم در این صورت است که درکارهای درست همکاری داشته ایم ومصداق آیه ی « تعاونوا علی البر والتقوی ولاتعاونوا علی الاثم والعدوان»(در کارهای نیک و در تقوی همکاری و تعاون داشته باشید نه در گناه وتعدی) خواهیم شد.انشاالله