PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آشنایی با انواع متغیر های اساسی در تدوین پایان نامه



alamatesoall
10-27-2012, 04:20 PM
متغير :
متغير به ويژگي يا صفت يا عاملي اطلاق ميشود که بين افراد جامعه مشترک بوده و ميتواند مقادير کمي و ارزشها متفاوتي داشته باشد.متغيرها ، عامل يا عواملي هستند كه مورد اندازه گيري يا سنجش قرار مي گيرند . به عبارت ديگر متغير مشخصه يك فرد، چيز، پديده مورد نظراست كه : قابل اندازه گيري بوده و مي تواند مقادير مختلفي بپذيرد.


متغير هاي اساسي :
غرض از متغير هاي اساسي دو متغير مستقل و وابسته است. اين دو نوع متغير ممكن است ناظر بر دو عامل منفرد باشد كه در دو مقوله اثر گذاري و اثرپذيري قرار مي گيرند ، يا ناظر بر دو گروه متغير باشد كه با يكديگر در تاثير و تاثرند. هريك از اين دو نوع كه مطرح باشد لازم است متغيرها با قيد نوع هر يك، درسطر هاي مستقل به طور روشن و مشخص بيان شوند. هرگاه صورت مسئله و عنوان پژوهش به درستي تدوين شده باشد مي توان متغير هاي اساسي پژوهش را از درون آن استخراج كرد.


انوع متغير هاي تحقيق

الف: متغير ها بر اساس وابستگي يا پيوستگي و يا نقشي كه در تحقيق ايفا مي كنند.

1- متغير مستقل : متغيري كه پژوهشگران آن را دستكاري يا انتخاب مي كنند تا تاثير آن را بر متغير وابسته مورد بررسي قرار دهند.مثال: تحقیقات بازاریابی نشان می دهند که ارائه یک محصول جدید به بازار بر قیمت سهام شرکت در بازار تاثیر دارد. (خاکی،1379،ص167)


2- متغير وابسته:متغيري كه تحت تاثير متغير مستقل قرار مي گيرد و بر اثر تغييرات آن تغيير مي كند.درحقيقت متغير وابسته متغيري است كه مورد پيش بيني است درحالي كه متغيير مستقل متغيري است كه پيش بيني از روي آن صورت مي گيرد . متغیری که هدف محقق تشریح یا پیش بینی تغییر پذیری در آن است.( بین بسامد فعالیت های علمی و پزوهشی اعضای هیات علمی واحد مشهد و میزان استفاده آن ها از اینترنت رابطه معنی داری وجود دارد.)


۳- متغير تعديل كننده:متغيري است كه علي رغم ميل پژوهشگر رابطه ميان متغير وابسته و مستقل را دستخوش تحول مي كند در واقع مي توان به عنوان متغير مستقل دوم از آن نام برد.

مثال: ” بررسي تاثير ميزان مطالعه دانشجويان بر توان يادگيري آنان“

ميزان مطالعه : متغير مستقل

توان يادگيري : متغير وابسته

هوش، محيط، معلومات و جنسيت : متغير تعديل كننده. متغير كنترل:

همه ي متغير هاي موجود در يك شرايط تحقيق يا در يك شخص را نمي توان همزمان مورد مطالعه قرار داد.گاهي اوقات متغيرهايي يافت مي شود كه تاثير برخي از آن ها را درتعيين رابطه بين متغيرهاي مستقل و وابسته بايد خنثي كرد و ثابت نگه داشت اين متغير ها كه تاثير آن ها خنثي يا حذف مي شود را متغير كنترل مي گويند.

مثال: بررسي تاثير استفاده از تكنولوژي آموزش ( استفاده از كامپيوتر) بر ميزان افزايش يادگيري دانش آموزان . دراين مثال تكنولوژي آموزشي ( كامپيوتر) متغير مستقل و يادگيري دانش آموزان متغير وابسته و بهره هوشي ، معدل تحصيلي و جنسيت متغير هاي كنترل هستند كه مي توانند ( حذف) كنترل شوند. متغير مداخله گر :

پژوهشگر در فرايند پژوهش معمولا رابطه بين متغير مستقل را كه قابل مشاهده است با متغير وابسته كه آن هم قابل مشاهده است مطالعه مي كند.اما بين متغير مستقل و وابسته و مشاهده پذير، متغير ديگري وجود دارد كه قابل مشاهده نيست بلكه از روي تاثير متغير مستقل قابل استنباط است.اثر متغير مداخله گرقابل كنترل نيست و نمي توان آن را مستقل از متغير هاي ديگر و به طور مستقيم مشاهده كرد.( سرمد و همكاران ، 1376).

مثال: تشويق كلامي رفتار كودك موجب مي شود كه رفتار به صورت عادت درآيد. در اين مثال متغير مستقل تشويق كلامي، متغير وابسته ، نيرومندي رفتار و متغير مداخله گر: خرسندي خاطر كودك از تشويق كلامي . متغيرها بر اساس نقش : الف)متغيرهاي علي :که همان متغيرهاي مستقل هستند ب) متغيرهاي توصيفي : مبين صفات و ويژگيهاي يک پديده هستند و درواقع وضع آن را توضيح مي دهنداين ها ممكن است از نوع كمي يا كيفي باشند مانند وضع سني، وضع تحصيلي ، وضع سواد.خصوصيا ت اقتصادي و اجتماعي يك جامعه.


انواع متغيرها بر اساس ارزش

الف) کمي :
1- متصل(پيوسته):طول , وزن اعشار پذيرند
2- منفصل(گسسته):تعداد کلاسها يا دانش آموزان متغيرها .

ب) کيفي :
مقادير عددي به خود نمي گيرند(مثل خوش خلقي، كوشا بودن)
ج) دو وجهي :
هم ارزش كيفي به خود مي گيرند و هم مقادير كمي مي توانند قبول كنند . (مثل مدرک تحصيلي و درآمد)

متغير كيفي :
اندازه اين متغير ها را نمي توان به شكل رياضي و آماري نشان داد ، به عبارتي در اين متغير ها اعداد جنبه رياضي و كمي ندارند.بلكه به عنوان كد و نشانه استفاده مي شوند. متغير هايي مثل جنس، شغل ، ميزان تحصيلات ، گرايشات سياسي .... اين متغير ها خود به چند دسته قابل طبقه بندي هستند.

الف : متغير اسمي
ب: متغير رتبه اي يا ترتيبي متغير كيفي (متغير اسمي) : متغيري كه اجزاي آن به صورت سلسله مراتب قابل درجه بندي و تفكيك نيست.مثل : جنس ، شغل ، شركت در انتخابات . اين نوع متغيرها براساس يك ملاك طبقه بندي مي شوند. مثلا در جنسيت افراد فقط در دو طبقه زن و مرد قرار مي گيرند. يا در چند طبقه قرار مي گيرند. بنابراين وقتي متغير بيش از دو عدد يا ارزش به خود نگيرد متغير دو ارزشي نام دارد. مثل: جنس، مرگ و حيات، شهري و روستايي.

متغير چند ارزشي: بيش از دو عدد يا ارزش به خود مي گيرد. مثل مقاطع تحصيلي( ابتدايي، راهنمايي، دبيرستان، دانشگاه) يا گروه هاي خوني ....
متغير كيفي (متغير رتبه اي يا ترتيبي) :
متغيري كه اجزاء آن قابل مدرج كردن به صورت ترتيبي باشد. مثل سطح تحصيلات ، ميزان رضايت فرد از يك موضوع يا ميزان گرايش افراد به يك پديده ( كاملامخالف، مخالف، بي تفاوت ، موافق، كاملا موافق) .

متغير كمي :
الف : متغير كمي پيوسته : (متصل) طول , وزن سن درآمد ... اعشار پذيرند

ب: متغير كمي منفصل(گسسته):تعداد کلاسها يا دانش آموزان يا تعداد فرزندان...