alamatesoall
10-08-2012, 05:36 PM
80 درصد دختران فراری ازمحیط نامساعد و طاقت فرسای خانواده، طلاق واعتیاد والدین بخصوص پدر، ارتباط با دوستان ناباب، روابط کنترل نشده خانواده ها با یکدیگر، اختلاف والدین و فرزندان، کنترل و سختگیری افراطی وغیرمنطقی والدین، مشکلات حاد اقتصادی، احساس ناامنی درخانه، اختلالات شخصیت و روابط عاشقانه، ترس ازرسوایی پس ازتجاوزجنسی، مخالفت والدین با ازدواج دختران با شخص مورد نظر یا آزارناپدری و یا نامادری، آزارهای جسمی و جنسی از سوی نزدیکان بویژه محارم را می توان ازجمله مهمترین عوامل زمینه سازفراردختران ازخانه برشمرد. خانواده به میزان77/7 درصد از بیشترین تاثیربرفراردختران برخورداراست. زیرا فرد ازبدو تولد ارزش ها وهنجارها را درخانواده یاد می گیرد وبه تدریج با دنیای وسیع ترجامعه آشنا می شود. به گونه ای که خانواده وکارکردهای آن درپذیرش نقش های اجتماعی ازاهمیت ویژه ای برخورداراست.
میزان محبت، صمیمیت، حمایت عاطفی و وابستگی ازجمله مسائل مهمی است که دردوران اولیه زندگی می تواند دربروزرفتارهای بهنجاریا نابهنجارموثرباشد. نتایج تحقیقات نشان داده است که هرچه ازمیزان وابستگی والدین به فرزندان کاسته شده، برفرارآنان ازخانه افزوده شده است. دوستان وهمسالان دیگرعاملی بوده که به میزان67/5 درصد تاثیرزیادی برفرار دختران داشته است وبه عنوان دومین عامل بعد ازخانواده درجامعه پذیری جوانان ونوجوانان نقش مهمی برعهده دارد. ارتباط با گروه های سنی درشکل گیری رفتارفردی واجتماعی نوجوانان وجوانان بسیارمهم است. این گروه ممکن است تاثیرخانواه را نیز دگرگون ویا حتی خنثی نماید. انسان به دلایل مختلف خود را با دیگران مقایسه وارزیابی می کند. دراین فرایند انسان ارزش ها و استانداردهای افراد یا گروه های دیگررا به عنوان یک قالب مقایسه ای ومرجع درنظرمی گیرد. این گروه می تواند درپیشرفت و تکامل شخصیتی ورفتارهای اجتماعی نوجوانان وجوانان نقش مهمی ایفا نماید. همچنین می تواند زمینه یادگیری بسیاری از مهارت ها وفعالیت های اجتماعی را فراهم کند. بنابراین حضوردرمحیط های نامناسب وداشتن دوستان ناباب وارتباط با معیارهای اخلاقی غیرمتعارف اجتماعی می تواند زمینه رفتارهای نامناسب را ایجاد نماید وگروه همسالان می تواند به عنوان گروه مرجع مورد توجه قرارگیرد.
چرا فرارازخانه؟
فرارازخانه ازجمله رفتارهای ناسازگارانه ای است که بیشترازنوجوانان و جوانان سرمی زند. با توجه به پیامدهای سوء آن یکی ازآسیب های خانوادگی واجتماعی جامعه، شناخته می شود. فرارازخانه درواقع زیرپا گذاشتن مقررات خانوادگی و هنجارهای اجتماعی است که اغلب به علت ترس، خشم یا انتقام جویی در مقابل عوامل مخرب و آشفته خانوادگی و اجتماعی رخ می دهد. دختران بیشتربرای مدت کوتاهی حضوردرمکان های دیگر را به جای ماندن درخانه خود ترجیح میدهند.
مشکلات دختران پس ازفرار ازخانه
گرفتارشدن دردام شبکه های قاچاق دختران وزنان جوان، تجاوز،اجباروتحمیل، انگ اجتماعی وعدم امکان بازگشت به شرایط گذشته، از دیگر مباحث تامل برانگیز در مورد دختران فراراست. بازپرس میری در مورد علل فرار دختران به برنا می گوید: اختلاف فرهنگی وفکری درخانواده ها وعدم آموزش دقیق وبه موقع آموزه های دینی باعث شده است که دختران به جای خانه به بیرون پناه بیاورند. اکثردختران فراری، علت فرارازمنزل را اختلافات فکری وفرهنگی با والدین عنوان کرده ودرخانواده با ازهم گسیختگی فرهنگی ویا شکاف فرهنگی مواجه هستند. بازپرس تصریح کرد: دخترانی که درخانواده با اختلاف فرهنگی و فکری مواجه شده ودیگرآنجا را امن احساس نمی کنند به بیرون پناه می برند که اغلب با اشرارمواجه می شوند و مورد قاچاق قرارمی گیرند. میری اظهار داشت: دختران زیر 20 سال غالبا عواطف خود را خرج می کنند ودرصورتی که درخانواده به آنها توجه نشود به دوستی های خیابانی کشیده می شوند و شکارچیان ماهر نیزازاین فرصت به خوبی استفاده می کنند.
علل وانگیزه فرار از زبان روانشناس
مهرداد چگینی روانشناس بالینی می گوید: فرارنقش کمی درفشارهای اقتصادی دارد، تمام ویژگی های شخصیتی یک فرد در کودکی پایه گذاری می شود واگردربزرگسالی خود فرد خواهان تغییررفتارباشد می تواند با تلاش آن ویژگی را ازوجودش حذف کند. این روانشناس ادامه میدهد: سالانه 15 الی 20 درصد آمارآسیب های اجتماعی است که این آمار نشان می دهد انگیزه افراد فراری برحسب جنس، سن، تحصیلات ومحیط زندگی متفاوت است. انگیزه هایی مانند؛ اثبات وجود و جلب توجه اطرافیان واجبارآنها برای اجرای تمایلات وخواسته های خویش، رهایی ازخشونت ها وآزارهای خانواده وکسب آزادی عمل دررفتارهای فردی واجتماعی ولجاجت با خانواده وسلب آرامش وایجاد بد نامی یا ایجاد مشکل برای آنان وتحت فشارقراردادن دیگران برای تحقیق خواسته های خود درخصوص زندگی آینده و موقعیت بهتراقتصادی وعوامل روانی اثرگذارکه معطوف به عدم تعادل شخصیتی واختلال درسلوک ورفتاراست، نمونه هایی ازاین آسیب ها هستند.
این افراد عمدتا دارای شخصیتی ضد اجتماعی، خود شیفته، برون گرا وروان رنجورهستند. وی معتقد است: رسانه ها به خصوص صدا و سیما در آموزش این مسائل می توانند نقش زیادی را ایفا کنند. همچنین اغلب این افراد والدینی داشته اند که نسبت به آنها محبت با ثباتی نداشته یا سرد وطرد کننده بوده اند یا بیش ازحد به آنها ارج نهاده اند. چگینی تصریح کرد: مشکلات اقتصادی تاثیری درفراردختران ندارد، بلکه کسانی که در مهارت های زندگی دچارمشکل هستند وراه حل مسائل ومشکلات را نمی دانند دچارچنین گرفتاری هایی می شوند وباید به این افراد مهارت زندگی کردن را بیاموزیم.
هشدار
درتحقیقات به دست آمده اغلب دختران فراری در24 ساعت پس ازفراردچارتجاوزقرارمیگیرن د واغلب این دختران ازسوی خانواده هایشان پذیرفته نمیشوند وبه خانه های سلامت تحویل داده می شوند. هنگامی که فرد درخانه وخانواده محیط مناسب، منطبق با روحیات شخصی اش را نمی یابد، فکرمی کند که با فرارازخانه می تواند تمام مشکلات را پشت سرگذاشته ووارد دنیایی متفاوت شود. فرد به اشتباه فکر می کند که جامعه محیط امن برای رفع نیازهای اواست. اوبه گونه ای ازمشکلات درونی و خانوادگی دررنج است که کوچکترین فکری به پیامدهای بعد ازفرار نمی کند. آیا کسانی که به هردلیل وانگیزه ای خانه وکاشانه خود را هرچند نامطلوب به قصد دستیابی به وضعیت مطلوب ترترک می کنند، به مقصود خود نایل می شوند وبه ساحل نجات دست پیدا می کنند؟ یا دریک منجلاب پیش بینی نشده گرفتارمی شوند وگاهی تا مرزنابودی ورسوایی تمام پیش می روند؟ پس باید جوانان ونوجوانان را دریابیم وبه نیازهای آنان پاسخ منطقی ودرخورشرایط روزاجتماعی وجهانی بدهیم.
منبع: روزنامه رسالت
میزان محبت، صمیمیت، حمایت عاطفی و وابستگی ازجمله مسائل مهمی است که دردوران اولیه زندگی می تواند دربروزرفتارهای بهنجاریا نابهنجارموثرباشد. نتایج تحقیقات نشان داده است که هرچه ازمیزان وابستگی والدین به فرزندان کاسته شده، برفرارآنان ازخانه افزوده شده است. دوستان وهمسالان دیگرعاملی بوده که به میزان67/5 درصد تاثیرزیادی برفرار دختران داشته است وبه عنوان دومین عامل بعد ازخانواده درجامعه پذیری جوانان ونوجوانان نقش مهمی برعهده دارد. ارتباط با گروه های سنی درشکل گیری رفتارفردی واجتماعی نوجوانان وجوانان بسیارمهم است. این گروه ممکن است تاثیرخانواه را نیز دگرگون ویا حتی خنثی نماید. انسان به دلایل مختلف خود را با دیگران مقایسه وارزیابی می کند. دراین فرایند انسان ارزش ها و استانداردهای افراد یا گروه های دیگررا به عنوان یک قالب مقایسه ای ومرجع درنظرمی گیرد. این گروه می تواند درپیشرفت و تکامل شخصیتی ورفتارهای اجتماعی نوجوانان وجوانان نقش مهمی ایفا نماید. همچنین می تواند زمینه یادگیری بسیاری از مهارت ها وفعالیت های اجتماعی را فراهم کند. بنابراین حضوردرمحیط های نامناسب وداشتن دوستان ناباب وارتباط با معیارهای اخلاقی غیرمتعارف اجتماعی می تواند زمینه رفتارهای نامناسب را ایجاد نماید وگروه همسالان می تواند به عنوان گروه مرجع مورد توجه قرارگیرد.
چرا فرارازخانه؟
فرارازخانه ازجمله رفتارهای ناسازگارانه ای است که بیشترازنوجوانان و جوانان سرمی زند. با توجه به پیامدهای سوء آن یکی ازآسیب های خانوادگی واجتماعی جامعه، شناخته می شود. فرارازخانه درواقع زیرپا گذاشتن مقررات خانوادگی و هنجارهای اجتماعی است که اغلب به علت ترس، خشم یا انتقام جویی در مقابل عوامل مخرب و آشفته خانوادگی و اجتماعی رخ می دهد. دختران بیشتربرای مدت کوتاهی حضوردرمکان های دیگر را به جای ماندن درخانه خود ترجیح میدهند.
مشکلات دختران پس ازفرار ازخانه
گرفتارشدن دردام شبکه های قاچاق دختران وزنان جوان، تجاوز،اجباروتحمیل، انگ اجتماعی وعدم امکان بازگشت به شرایط گذشته، از دیگر مباحث تامل برانگیز در مورد دختران فراراست. بازپرس میری در مورد علل فرار دختران به برنا می گوید: اختلاف فرهنگی وفکری درخانواده ها وعدم آموزش دقیق وبه موقع آموزه های دینی باعث شده است که دختران به جای خانه به بیرون پناه بیاورند. اکثردختران فراری، علت فرارازمنزل را اختلافات فکری وفرهنگی با والدین عنوان کرده ودرخانواده با ازهم گسیختگی فرهنگی ویا شکاف فرهنگی مواجه هستند. بازپرس تصریح کرد: دخترانی که درخانواده با اختلاف فرهنگی و فکری مواجه شده ودیگرآنجا را امن احساس نمی کنند به بیرون پناه می برند که اغلب با اشرارمواجه می شوند و مورد قاچاق قرارمی گیرند. میری اظهار داشت: دختران زیر 20 سال غالبا عواطف خود را خرج می کنند ودرصورتی که درخانواده به آنها توجه نشود به دوستی های خیابانی کشیده می شوند و شکارچیان ماهر نیزازاین فرصت به خوبی استفاده می کنند.
علل وانگیزه فرار از زبان روانشناس
مهرداد چگینی روانشناس بالینی می گوید: فرارنقش کمی درفشارهای اقتصادی دارد، تمام ویژگی های شخصیتی یک فرد در کودکی پایه گذاری می شود واگردربزرگسالی خود فرد خواهان تغییررفتارباشد می تواند با تلاش آن ویژگی را ازوجودش حذف کند. این روانشناس ادامه میدهد: سالانه 15 الی 20 درصد آمارآسیب های اجتماعی است که این آمار نشان می دهد انگیزه افراد فراری برحسب جنس، سن، تحصیلات ومحیط زندگی متفاوت است. انگیزه هایی مانند؛ اثبات وجود و جلب توجه اطرافیان واجبارآنها برای اجرای تمایلات وخواسته های خویش، رهایی ازخشونت ها وآزارهای خانواده وکسب آزادی عمل دررفتارهای فردی واجتماعی ولجاجت با خانواده وسلب آرامش وایجاد بد نامی یا ایجاد مشکل برای آنان وتحت فشارقراردادن دیگران برای تحقیق خواسته های خود درخصوص زندگی آینده و موقعیت بهتراقتصادی وعوامل روانی اثرگذارکه معطوف به عدم تعادل شخصیتی واختلال درسلوک ورفتاراست، نمونه هایی ازاین آسیب ها هستند.
این افراد عمدتا دارای شخصیتی ضد اجتماعی، خود شیفته، برون گرا وروان رنجورهستند. وی معتقد است: رسانه ها به خصوص صدا و سیما در آموزش این مسائل می توانند نقش زیادی را ایفا کنند. همچنین اغلب این افراد والدینی داشته اند که نسبت به آنها محبت با ثباتی نداشته یا سرد وطرد کننده بوده اند یا بیش ازحد به آنها ارج نهاده اند. چگینی تصریح کرد: مشکلات اقتصادی تاثیری درفراردختران ندارد، بلکه کسانی که در مهارت های زندگی دچارمشکل هستند وراه حل مسائل ومشکلات را نمی دانند دچارچنین گرفتاری هایی می شوند وباید به این افراد مهارت زندگی کردن را بیاموزیم.
هشدار
درتحقیقات به دست آمده اغلب دختران فراری در24 ساعت پس ازفراردچارتجاوزقرارمیگیرن د واغلب این دختران ازسوی خانواده هایشان پذیرفته نمیشوند وبه خانه های سلامت تحویل داده می شوند. هنگامی که فرد درخانه وخانواده محیط مناسب، منطبق با روحیات شخصی اش را نمی یابد، فکرمی کند که با فرارازخانه می تواند تمام مشکلات را پشت سرگذاشته ووارد دنیایی متفاوت شود. فرد به اشتباه فکر می کند که جامعه محیط امن برای رفع نیازهای اواست. اوبه گونه ای ازمشکلات درونی و خانوادگی دررنج است که کوچکترین فکری به پیامدهای بعد ازفرار نمی کند. آیا کسانی که به هردلیل وانگیزه ای خانه وکاشانه خود را هرچند نامطلوب به قصد دستیابی به وضعیت مطلوب ترترک می کنند، به مقصود خود نایل می شوند وبه ساحل نجات دست پیدا می کنند؟ یا دریک منجلاب پیش بینی نشده گرفتارمی شوند وگاهی تا مرزنابودی ورسوایی تمام پیش می روند؟ پس باید جوانان ونوجوانان را دریابیم وبه نیازهای آنان پاسخ منطقی ودرخورشرایط روزاجتماعی وجهانی بدهیم.
منبع: روزنامه رسالت