PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : (وظیفه جامعه نسبت به شهید)هفته ی دفاع مقدس گرامی باد.



غریب آشنا
09-20-2012, 12:54 AM
به مناسبت هفته ی دفاع مقدس و یاد شهیدان و گرامیداشت بزرگمردان تاریخ





وظیفه جامعه نسبت به شهید
http://pnu-club.com/imported/2012/09/656.jpg
زنده نگهداشتن یاد و نام شهید و بزرگداشت زمان و مکان شهادت و مدفن او والگوسازی از شخصیت و سیره زندگی و حماسه ایثارگرانه شهید، بخشی از وظائف جامعه نسبت به شهید می باشد.این نکته افزودنی است که فایده انجام این نوع وظائف عمدتاً به خود مردم بازمی گردد و در حقیقت این ما هستیم که نیازمند شهدا هستیم، نه آن که شهدا نیازمند بزرگداشت ما باشند. اجر و مقامی که شهدا نزد پروردگارشان دارند با بزرگداشت یا غفلت مردم از آنان کم و زیاد نمی شود. بزرگداشت و تکریم شهید در جامعه یعنی بزرگداشت و تکریم فرهنگ شهادت و تمام نیکی ها و ترویج روحیه ایثارگری و فداکاری برای ارزش ها و دفاع از جامعه و سرزمین اسلامی. فرهنگ و روحیه ای که قوام و بقاء جامعه و نظام و سرزمین اسلامی، همواره نیازمند به آن می باشد. این مطلبی است که تمام ملل و کشورها در چارچوب جهان بینی و ارزش های خود به منظور حفظ استقلال و دفاع از موجودیتشان در برابر بیگانگان و مهاجمان مورد توجه و اهتمام جدی آنان قرار می دهند.منزلت خانواده شهید :خانواده شهید از جهات مختلف، دارای مقام و منزلت ویژه ای در پیشگاه خداوند و در نظام و جامعه اسلامی می باشد. پدر و مادر شهید با توجه به این که معمولاً بیشترین نقش را در تربیت شهید ایفاء کرده اند و با داشتن بیشترین علاقه به فرزند خود او را تقدیم خدا کرده اند، مورد تکریم بیشتری هستند. والدین، مخصوصاً مادر، به طور طبیعی آنچنان علاقه ای به فرزند خود دارند که عادتاً برای حفظ فرزندشان حاضرند همه چیز خود را فدای او کنند و می توان گفت والدین، فرزند خود را از جان خود بیشتر دوست می دارند. این بیت از شعر سعدی بهترین توصیف حالت بدرقه والدین به هنگام عزیمت فرزندانشان به سوی جبهه است:

در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن


من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود



بنابر این والدین مخصوصاً آنانی که با طیب خاطر و براساس اعتقادشان فرزندانشان را از زیر قرآن عبور می دهند و بعد از شهادت آنان نیز صبورانه، رضایت خود را در برابر تقدیر الهی ابراز و از این که خداوند این افتخار را نصیب آنها فرموده خود را سربلند و مفتخر می بینند، شاهدان عینی فرهنگ شهادت و ایثار و ره یافتگان وصال حقند.همسر شهید نیز که افتخار همزیستی با شهید را داشته و شریک زندگی و پشتیبان و سرپرست خود را به ظاهر از دست داده و بار نگهداری و تربیت فرزندان شهید و مسئولیت حفظ کرامت و عظمت شهید را در جامعه به دوش گرفته، به همراه فرزندان شهید به عنوان یادگاران شهید که نزدیکترین نسبت و انتساب را به او دارند، منزلت و جایگاه برجسته ای را نزد خداوند و مردم دارند.

زنده نگهداشتن یاد و نام شهید و بزرگداشت زمان و مکان شهادت و مدفن او والگوسازی از شخصیت و سیره زندگی و حماسه ایثارگرانه شهید، بخشی از وظائف جامعه نسبت به شهید می باشد

مجموعاً می توان گفت مشابه همان فاصله ای که شهید و مقتول فی سبیل الله نسبت به مقتولین در راه طاغوت دارد، بین خانواده آنها نیز وجود دارد و نمودی از این تفاوت و فاصله را در مقایسه بین خانواده های شهدای ایران و بازماندگان مقتولین جنگ ها در بسیاری از کشورهای دیگر می توان به دست آورد. در حالی که بازماندگان مقتولین آن جنگ ها بعد از جنگ به عوامل عمده نارضایتی و بحرانهای اجتماعی و اخلاقی تبدیل می شوند، ما شاهدیم خانواده های شهدای انقلاب اسلامی همچون خاندان شهدای کربلا ادامه دهندگان راه شهدا و از پشتیبانان اصلی نظام و ارزشهای اسلامی هستند، نویسنده خود بارها شاهد بود مادری که تصویر سه شهید خود را در دست داشت و به زیارت امام راحل نائل می شد، به جای اظهار تأثر از شهادت فرزندانش، قهرمانانه اصرار داشت که امام دعا کند او هم توفیق شهادت در راه خدا را پیدا کند!به این ترتیب خانواده شهید از دو جهت شایسته تکریم و تجلیل و خدمت می باشند: اولاً به دلیل اهلیت و شایستگی اکتسابی و نقشی که در همراهی و همسوئی با شهید ایفاء می کنند و ثانیاً بخاطر انتسابی که با شهید دارند و در سایه دینی که جامعه به شهید دارد، بخشی از تکریم و تعظیم شهید در احترام و تجلیل از خانواده و اهل بیت او تجلی می یابد و مساله تکریم خانواده شهید و تقدیم خدمات لازم به آنان نه تنها به عنوان یک کار مطلوب بلکه یک وظیفه همگانی برای جامعه و نظام اسلامی به حساب می آید.این مطلب را نیز با سخنی از امام راحل که جلوه ای از نگرش اسلام درباره این قشر والامقام است می آراییم: «سلام و درود بر شما پدران و مادران، همسران، فرزندان و بازماندگان شهدا که از بهترین عزیزان خود، در راه بهترین هدف که اسلام عزیز است، بزرگوارانه گذشته اید و در امر دفاع از دین خدا، آنچنان صبر و مقاومت نشان داده اید که رشادت و استقامت یاران سید شهیدان حضرت امام حسین ـ علیه السلام ـ را در خاطره جهانیان تجدید کردید.منزلت بی مانند ایثارگران در مکتب وحی :http://pnu-club.com/imported/2012/09/657.jpg
آیات فراوان قرآن و احادیث بسیار زیاد معصومین علیهم السلام پیرامون رزمندگان راه خدا بیانگر جایگاه رفیع و بی نظیر آنان است. برای نمونه این آیه را مرور می کنیم:«اِنَّ اللهَ اشتَری مِنَ المُؤمنینَ اَنفُسَهُم وَ اَموالَهُم، بَاَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ، یُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللهِ، فَیَقتُلُون و یُقتَلُونَ، وَعداً عَلَیهُ حَقّاً، فِی التَّوریةِ وَ الأنجیلِ وَ القُرآنِ، وَ مَن اَوفی بِعَهدِه مِنَ اللهِ، فَاستَبشِرُوا بِبَیعِکُمُ الَّذی بایَعتُمُ بِهِ، وَ ذلِکَ هُوَ الفَوزُ العَظیمُ»همانا خدا(مشتری) از مومنان(بایع) جان، مالشان (مثمن) را به بهای بهشت (ثمن) خریداری کرد. آنان در راه خدا می جنگند و می کشند و کشته می شوند. این در تورات و انجیل و قرآن وعده حقی برعهده خداست و چه کسی از خدا بر عهد خویش وفادار تر است؟ پس به این معامله ای که با خدا کرده اید شاد باشید و این همان کامیابی بزرگ است!این جلوه ای از منزلت والای رزمندگان راه خداست بکشند یا کشته شوند و آنگاه که جان خویش را در جبهه فدا کنند یا بعد از مجروح شدن و تحمل مشقت ها و درد بسیار که خود پاداشی بزرگ دارد در اثر جراحات و جانبازی به شهادت برسند و یا آنکه در اسارت، شکنجه و آزار مضاعف دشمن را به جان بخرند و به مقام آزادگی برسند. همگی برخوردار از این فضیلت والا هستند و آنگاه که رزمنده ای جان بر کف، در اثر جراحت های جنگ به مقام جانبازی نائل شود و همزمان در اسارت سخت ترین رنج ها و دردها را تحمل کند و در اثر جراحتهای جانکاه جبهه به مقام شهادت رسد با برخورداری از چهار عنوان رزمنده، آزاده، جانباز و شهید در اوج این قله رفیع جای می گیرد.دقت در آیه مذکور و ملاحظه ویژگیهای مشتری! بایع، ثمن و مثمن که به عنوان یک پیمان از سوی خدا مطرح شده و سند آن را نیز بزرگترین کتابهای آسمانی یعنی تورات و انجیل و قرآن قرار داده و بر وفای به این عهد تاکید نموده و آن را فوز عظیم دانستــه است، افقهــای شگفت انگیــزی را به روی انســـان می گشاید.در اینجا مروری بر آمار شهداء، جانبازان و آزادگان و اشاره به پاره ای از ویژگیهای آنان می تواند دستمایه ای برای تحلیل های گوناگون باشد.مجموع شهدایی که در بنیاد شهید انقلاب اسلامی دارای پرونده هستند 219000 نفر می باشند که از این رقم حدود 20000نفر در درگیری با شرارت های ضدانقلاب و ترورهای منافقین به شهادت رسیده اند.افرادی که در درگیری های مستقیم دفاع مقدس شهید شده اند 172000 نفر و شهدای بمباران های دشمن 16000 نفر می باشند و به این ترتیب جمع شهدای جنگ تحمیلی به 188000 نفر می رسد.برخلاف شایعه پراکنی های بیگانگان که رقم شهدای جمهوری اسلامی را چندین برابر واقعیت بزرگ نمائی می کردند و به منظور القاء ناتوانی در مدیریت جنگ و تضعیف روحیه مردم، بهره گیری از امواج انسانی را به جای مدیریت و تکنولوژی دامن می زدند رقم 188000 شهید در مقایسه با کشته های عراق در جنگ با وجود همه پشتیبانی های جهان استکبار از ارتش عراق از جمله نکات مهمی است که باید از ابعاد گوناگون مورد بررسی قرار گیرد.یاد آوری می شود مشابه این تفاوت را در رقم 42175 اسرای ایران در قبال حدود 70000 نفر اسیر عراق شاهد هستیم که باید مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.

همانا خدا(مشتری) از مومنان(بایع) جان، مالشان (مثمن) را به بهای بهشت (ثمن) خریداری کرد. آنان در راه خدا می جنگند و می کشند و کشته می شوند. این در تورات و انجیل و قرآن وعده حقی برعهده خداست و چه کسی از خدا بر عهد خویش وفادار تر است؟ پس به این معامله ای که با خدا کرده اید شاد باشید و این همان کامیابی بزرگ است!

در مورد شهدا به چند نکته اشاره می کنیم:بیشترین شهید دفاع مقدس را در سال 1365 داشته ایم با 41000 شهید.سن 72% از شهداء (یعنی حدود 155000 نفر) بین 16 سال تا 25 سال است (یعنی نوجوان و جوان)بیشترین تعداد شهید از جهت سن 20 ساله می باشند با تعداد 30000 نفر در جنگ تحمیلی به طور میانگین از هر 230 نفر جمعیت کشور یک نفر به شهادت رسیده است. در این میان استان اصفهان از هر 144نفر یک نفر و قم از هر 148 نفر یک نفر و استان سمنان از هر 155 نفر یک نفر به شهادت رسیده اند.در میان اقشار جامعه روحانیت بیش از ده برابر میانگین کل جامعه به شهادت رسیده اند و بیش از 5 برابر میانگین جامعه شهید داده اند(یعنی فرزندانشان به شهادت رسیده اند).شهدای مؤنث بیش از 6400 نفر و نزدیک به 3% کل شهدا می باشند.حدود 56000 نفر از شهدا متاهل و بقیه مجرد بوده اند. اگر این نکته را که اکثریت قاطع شهداء مجرد بوده اند و در بین متاهلین، آنان که فرزندان کمتری داشته اند نسبت بیشتری را دارا هستند، در کنار این نکته قرار دهیم که حدود 97% شهداء به قشر مستضعف تعلق دارند، می توان این نتیجه را گرفت که هر که سبکبارتر بوده است سبکبال تر به معراج شهادت پرواز کرده است. این نکته را نیز باید یادآور شد که اکثریت شهداء از پایگاه مسجد و سنگر نمازجمعه و جماعت به جبهه عزیمت کرده اند و براساس تحقیقی که روی وصیت نامه شهداء انجام یافته انگیزه اصلی آنها در پیمودن راه شهادت به ترتیب الهام گیری از نهضت حسینی و پیروی از امام خمینی و دفاع از اسلام مورد تاکید قرار گرفته است و بــه ایــن ترتیـب نتیجه می گیریم که با سبکباری از تعلقات زندگی مادی به همراه انگیزه نیرومند ایمان به مبدأ و معاد و عشق و پیروی از جایگاه امامت و ولایت، روحیه شهادت طلبی به فعلیت و شکوفائی می رسد.و اما آمار جانبازان دفاع مقدس با درصدهای جانبازی آنها به این ترتیب می باشد:زیر 25% 219500تا 50% 151800تا 70% 1970070% 7500و از میان 42175 آزاده 21000نفر آنها جانباز هم هستند که در ارقام فوق ملحوظ شده است. نکات فراوان دیگری در این زمینه وجود دارد که در فرصت مناسب باید مطرح و مورد بررسی قرارگیرد.برخی از مطالب مرتبط :برکات زیارت شهدا (http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=127237)طلائیه ،خاکی که زمین گیرت می کند (http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=127243)شهادت طلبی در دعاها و زیارات (http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=126872)راهی برای عبور از معبر تنگ شهادت (http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=121849)آیات و روایات در مقام شهید و شهادت (http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=72410)نگاهی به حقیقت شهادت (http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=7943)چهل حدیث در مورد شهید و شهادت (http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=53723)شهید از منظر قرآن و سنت (http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=70605)شهادت در قران (http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=3572)جهاد در قران (http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=3573)خانواده شهید (http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=8613)آرزوی شهید (http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=8528)


منبع::خلاصه جلسه درس حجت الاسلام والمسلمین رحیمیان به نقل از سایت گسترش فرهنگ مذهبیبخش هنرمردان خدا - سیفی

یکی مثل خودت
09-20-2012, 01:37 PM
http://up.pnu-club.com/images/ak2i7l7ipnyb4rssus94.gif (http://up.pnu-club.com/)

کوچه هایمان را به نامشان کردیم که هرگاه آدرس منزلمان را میدهیم بدانیم از گذرگاه خون کدام شهید است که با آرامش به خانه میرسیم!

نکند عکس شهدا را ببینیم و عکس آنها عمل کنیم...




با تشکر از فرهاد عزیز
این مطلب از shahzade abi (http://www.pnu-club.com/member.php?u=179237)

غریب آشنا
09-21-2012, 06:45 PM
http://up.pnu-club.com/images/fgbo11fl2fd9cix09kyb.jpg
اين بخش حاوي برگزيده اي از كلام شهدا در وصاياي ايشان ميباشد كه در مورد موضوعات مختلف از قبيل پيام ها ، نظرات ، اهداف و جهان بيني شهدا تهيه گرديده است .

و بر گرفته از کتاب سفیران نور و فرهنگ جبهه انقلاب اسلامی ایران و کتاب قلم های بهشتی انتخاب موضوعی وصیت نامه های شهیدان استان خراسان در جنگ تحمیلی که توسط نشر شاهد و نشر پایداری منتشر شده اند.

منبع:navideshahed.com

http://up.pnu-club.com/images/nc3ib7sx85g13y017ch.jpg

فصل اول:
1- شهيد آخوند رجبي علي:
- و بدانيد، نماز خوب انسان را از فحشاء و منكر دور مي‌كند، نماز را با حضور قلب اقامه كنيد...
***************
2- شهيد احمدي، علي:
شما را در بر پاداشتن نماز و احكام الهي و روزه سفارش مي‌كنم زيرا آنچه ما را موفق و پيروز مي‌دارد، اسلام است و خدا.
***************
3- شهيد اعلايي، رضا:
مردم شريف ايران! براي شناختن حق و باطل ايمان لازم است و لازمه ايمان تقوي مي‌باشد به نظر من يكي از راه‌هاي به دست آوردن تقوي نماز و قران است.
***************
4 – شهيد اماميان، سيد محمد جواد:‌
ما هنوز جزو هدايت نيافتگانيم به اين دليل كه تعبد ما نسبت به شيطان خيلي بيشتر است. در نمازهايمان سست، در انجام فرائض سست، اصلاً در اصل بندگي ضعيف هستيم. اگر بنده واقعي او باشيم لذتي بالاتر از آن نيست. به شما سفارش مي‌كنم كه عبد خدا باشيد نه غير.
***************
5- شهيد بني سعيد، سيد محمدحسن:
هرگاه در نماز حضور قلب نداشتيد بعد از آن يك صفحه قرآن بخوانيد.
***************
6- شهيد پورسعيد، حميد:
نماز برّنده ترين سلاح براي نابودي دشمنان خدا و كمال انسانيت و كوبنده‌ترين سلاح براي دشمنان است.
***************
7- شهيد تقدسي، مجيد:
سعي كنيد با تقوا باشيد از هر نظر: از نظر اخلاقي، اجتماعي، مذهبي و ديني و با اخلاق اسلامي با مردم و برادران ديني خود برخورد كنيد. نمازهاي يوميه را سروقت بخوانيد و فروع دين و احكام را يكي يكي اجرا كنيد.
***************

8- شهيد ثابتي، علي:
نگذاريد نماز يوميه قضا شود، چرا نماز انسان را از تمام كارهاي زشت باز مي‌دارد.
***************

9- شهيد حسينعلي، فرهاد:
نماز، مؤمن را عوض مي‌كند و به انسان سير مي‌دهد، از معقول به سوي مشهود. نماز براي سلب عادت است پس بايد مواظب بود كه خودش يك عادت نشود.
***************

10- شهيد حسيني خادم، محمد:
با مناجات و دعا و نماز دلت را آرام كن و بدان كه هرگاه خدا را بخواني صدايت را مي‌شنود.
***************

11- شهيد خطيبي نيا، عليرضا:
در موقع نماز كسب و كار را كنار بگذاريد و با خدا به معامله بپردازيد كه خداوند بهترين تجارت كنندگان است.
***************

12- شهيدا رجب بيگي، مهدي:
برسجاده‌اي به وسعت زمين، با تربتي بر خون شهيدان رنگين، بر قبله‌اي به عمق هستي، در صفوفي به شكوه اقيانوس، با ايماني راسخ‌تر از كوه‌ها، با آياتي به زيبايي حقيقت، به امامت نور خورشيد نماز مي‌گزاريم.
***************

13- شهيد سيرجاني، رجب:
و آن دسته از برادرهاي جوان كه نماز را سبك مي‌شمارند توجه داشته باشند كه حضرت علي (ع) به خاطر نماز جنگيد و حتي در جبهه جنگ، وقت نماز را فراموش نمي‌كرد.
***************
14- شهيد شفقي، صمد:
هرگز نماز را ترك نكنيد و براي نماز بهانه نياوريد.
***************
15- شهيد شمشيري، حسين:
نماز را اول وقت و به جماعت بخوانيد كه منشاء‌ همه سعادت‌ها نماز است.
***************
16- شهيد طالشي، ابراهيم:
تو بايد سرنوشت خويش را دست گيري و با اراده خويش آسمان زندگيت را نوراني گرداني و اين امر ممكن نيست مگر اينكه عاشقانه و خالصانه نماز را اقامه كني.
***************
17- شهيد عبدالله زاده، يعقوب:
درود من به پدر و مادرم كه مرا با كلمات روح پرور نماز آشنا ساختند.
***************
18- شهيد عناصريان، علي:‌
ببينيم كه وقتي به نماز مي‌ايستيم تا چه اندازه از خود هجرت مي‌كنيم و به سوي خدا پرواز مي‌نمائيم. اين هجرت از خود و پرواز و طيران به سوي او، انعكاس ايمان و غور و تحقيق و بررسي فكري و قلبي ما درباره خداست. به عبارتي باورمان نسبت به سيطره خداوند باري تعالي نسبت به خود ماست.
***************
19- شهيد غني، سيد عباس:‌
نماز ستون دين اسلام است و اسلام ستون انسانيّت.
***************
20 –شهيد فرجي، هيبت الله:
"نماز عشق دو ركعت" است كه وضوي آن جز با خون صحيح نيست. نمازي است كه هرجا نمي‌شود بجا آورد مگر در قتلگاه، پس با فضيلت‌ترين آن در حرم كربلاست.
"نماز عشق دو ركعت است" مقدمات فراوان مي‌خواهد، اول عاشق بايد دل را به اشك شستشو دهد؛ بعد، از عشق لقاء بسوزد. تا آنكه اين سوختن در خانه تنش افتد و با خون، وضويش را آماده سازد.
"نماز عشق دو ركعت است" بعد از نماز، ملائك را در اطراف مي‌بيني كه آماده‌اند تا تو را به معراج و ديدار خدا برند. معمولاً در جبهه بجا آورده مي‌شود. بر تمامي آنها كه به جبهه مشرف شده‌اند واجب مي‌شود؛ چون شهادت را انتخاب كرده‌اند. اين دو ركعت نشانه‌ي پيروزي است. چون شهادت نيز خود پيروزي است.
"نماز عشق دو ركعت است" اما نمي‌شود؛ نوشت چرا كه نوشتن براي اين نشايد.
"نماز عشق دو ركعت است" ركعت اول‌: خونين شدن "تن" ركعت دوم:‌ آزاده شدن" روح"
كسي نيست و نخواهد آمد كه لذت و مناجات اين نماز را بداند، چرا كه بجا آورندگان آن شهيدانند و كسي ندانست كه عاشق با اين نماز تا كدامين منزل دوست را پيمود اما غنچه‌هاي باز شده خونين در بدنش گواهي مي‌دهند كه به سرمنزل لقاء رسيده است.
***************
21- قاسم پور، احسان:
چون كام جانم تشنه لقاي حضرت حق است كه با شراب وصل سيراب مي‌شود پس مي‌روم تا نماز خون بخوانم در درياي عشق شنا كنم.
***************
22- شهيد قره گزلو، توكل:
تهذيب به معناي پاك كردن خود از خوي‌ها و عادات حيواني است. هرگاه صفات رذيله را از وجود خود بيرون نموديم آنگاه خود را مي‌شناسيم و هرگاه خود را شناخيتم خداي خود را بهتر مي‌شناسيم. يكي از بهترين راه‌هاي شناختن نفس و تهذيب خود، به جاي آوردن نمازهاي واقعي است كه در آن فقط و فقط خداوند مد نظر باشد.



ادامه دارد...

غریب آشنا
09-21-2012, 06:48 PM
25-شهيد كلهر، ابوالفضل:
به گفته قران نماز- اين شيوه الهي- را به پا داريد كه بدانيد نماز كارخانه انسان سازي است. اين نماز و قرآن است كه عشق به خدا و شهادت را نزديكتر مي كند.

***************
26 –شهيد ماجدي، مصطفي:
صلابت، ابهت، همت، عظمت، وحدت، رفعت، جلالت و حشمتمان در يك چيز است و آن نماز است.
صلابت غيرتمان، ابهت همتمان، عظمت وحدتمان، هيبت قوتمان، رفعت عبادتمان، حلالت كثرتمان، حشمت اخوتمان يكي است نماز.
برادرم و خواهرم، همه را به تقواي خداوند تبارك و تعالي، كه تنها معيار فضيلت است و نماز و امر به معروف و نهي از منكر و دعا كه سلاح مؤمن است و قرآن مجيد كه حق عظيم به گردن ما دارد سفارش مي‌كنم.

***************
27 – شهيد محمودي، سيدحسن:
بچه‌هاي كوچك را از همين حالا به نماز خواندن عادت دهيد و فطرت پاك آن‌ها را به سوي پروردگارشان جلب كنيد.

***************

28-شهيد مشهدي عبدالله، محمدرضا:
پدران و مادران عزيز مسلمان و مؤمن، از همان اوان كودكي فرزندانتان را به خواندن قرآن و برپاداشتن نماز آشنا كنيد.
***************
29- شهيد معتمد، محمدمهدي:
برادران عزيز نماز را با تفكر و آرامش قلبي و روحي و جسمي بخوانيدكه مايه لطف خداوند تبارك و تعالي خواهد شد.
***************
30- شهيد منزوي ، حسن:
فكر نمي‌كنم كه نيم ساعت نماز لطمه‌اي به درس و زندگاني شما بزند. بلكه همواره شما را در راهي قرار مي‌دهد كه رو به پيشرفت باشيد.
***************
31- شهيد نوروز پور، محرم:
از نماز و قرآن جدا نشويد، زيرا رستگاري مؤمن در اين دو مورد است.

***************
32- شهيد معيني، ابوالقاسم:
ناگهان ديدم جواني به طرف ما آمد و گفت:‌ "لا اله ال الله، محمد رسول الله (ص)" اول جا خورديم و روي زمين دراز كشيديم جلوتر كه آمد ديدم از بسيجي‌هاي مخلص است. گفتم: ‌برادر چه شده است؟ به كجا مي‌روي؟
گفت:‌ تركش خورده‌ام، كمك مي‌خواهم.
درآن تاريكي شب دستش را دراز كرد و گفت: ‌مثل اينكه اين دست من در اثر تركش قطع شده است و به يك پوست بند است. آنرا بگير و بكش، اگر كنده شود، خودم مي‌توانم به عقب بروم.
به شهيد ابوالقاسم معيني گفتم: تو اين كار را بكن.
گفت:‌ من طاقتش را ندارم، اگر مي‌تواني كمكش كن.
دشتش را كشيدم و جدا كردم حتي يك تكان هم نخورد. بعد دست قطع شده را از من گرفت و همان طور كه از محل قطع شدن خون بيرون مي‌جست، آن را روي خاك گذاشت. با يك دست ديگر سر به سجده نهاد سپس نماز شكر گزارد و گفت:‌ خدايا قبول كن، من اين دست را در راه امام حسين (ع) دادم.

***************
33- شهيدگمنام
داشتيم آماده مي‌شديم براي عمليات بيت المقدس (4) كه قرار بود در شاخ شميران انجام بشود. قرار بود برويم شناسايي. اذان صبح كه گفت شد، سريع آمديم توي چادر، تا نماز بخوانيم و حركت كنيم.
هفت، هشت نفري توي چادر بودند. بعضي مشغول نماز بودند، بعضي هم تازه مي‌خواستند نمازشان را شروع كنند كه صداي غرش هواپيما پيچيد توي گوشم. فهميدم منطقه ما شناسايي شده. بمباران شروع شد. راكت‌ها و بمب‌هاي خوشه‌اي انگار زمين را شخم مي‌زد. دو سه تا راكت افتاد كنار چادر ما كه چادر ستاد لشگر محسوب مي‌شد.
من تازه قامت بسته بودم كه مجروح شدم. برادري كه در حال تشهد بود، يكهو به سجده رفت و همان طور ماند. خوب دقت كردم، ديدم از كنار پيشاني‌اش رگه خوني بيرون زد. ناخودآگاه ياد ضربت خوردن حضرت علي (ع) در محرا ب مسجد كوفه افتادم. اين بچه‌ها به آقاي خودشان اقتدا كرده بودند. حتي شهادتشان هم علي گونه بود.

***************
23- شهيد كارور، محمدرضا:
با قلبي پاك نماز به جاي آوريد و با انجام فرامين مقدس اسلام، خود را به خدا نزديكتر كنيد.

***************
24- شهيد كاشاني، سعيد:‌
معني نماز را حتماً‌ ياد بگير، در موقع برخورد با مشكلات كوچك و بزرگ است كه فوايد بي‌شمار نماز را متوجه مي‌شوي و درك مي‌كني كه نماز روح انسان را تغيير مي‌دهد. البته مقدار تأثير آن بر آدم بستگي به ايمان و توجه او دارد.

غریب آشنا
09-22-2012, 11:04 PM
احادیث شهیدان و شهادت
1. بالاترين نيکيها
قال رسول الله صلي الله عليه و آله :
فوق کل ذي بر بر حتي يقتل في سبيل الله فاذا قتل في سبيل الله فليس فوقه بر.
رسول خدا(ص) مي فرمايد :
بالاتر از هر کار خيري، خير و نيکي ديگري است تا آنکه فردي در راه خدا کشته شود، و بالاتر از کشته شدن در راه خدا خير و نيکي نيست.
وسائل الشيعه، ج11، ص10، حديث

2. برترين مرگها
قال رسول الله صلي الله عليه و آله :
اشرف الموت قتل الشهاده
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود :
شهادت برترين مرگهاست.
بحارالانوار، ج67، ص8، حديث4

3. مرگ برتر
قال امير المومنين عليه السلام :
ان الموت طالب حثيت لايفوته المقيم و لا يعجزه الهارب ان اکرم الموت القتل.
حضرت علي عليه السلام فرمود :
مرگ، با شتاب و تعقيب کننده است((همه را دريابد)) نه ماندگان از دست برهند و نه فراريان او را بازدارند، گرامي ترين مرگ، کشته شدن است.
نهج البلاغه، خطبه123
__________________

4. برترين قتل شهادت است
قال رسول الله صلي الله عليه و آله :
اشرف القتل قتل الشهدآء.
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود :
والاترين قتل، کشته شدن شهيدان است.
نهج الفصاحه، ص668

5. هزار ضربه شمشير به از مرگ در بستر
قال امير المومنين عليه السلام :
و الذي نفس ابن ابي ابيطالب بيده لالف ضربه بالسيف اهون علي من ميته علي الفراش.
حضرت علي عليه السلام فرمود :
قسم به کسيکه جان فرزند ابيطالب در دست اوست، هزار ضربه شمشير بر من آسانتر از مرگ در بستر است.
بحار الانوار، ج97، ص40، حديث

یکی مثل خودت
09-25-2012, 03:49 PM
http://up.pnu-club.com/images/cy9euvi69oxhluwsnak.jpg (http://up.pnu-club.com/)

روزی رفیق برای حفظ جان رفیقش خود را جلوی گلوله مینداخت..
و امروز رفیق، از رفیق خود سکویی میسازد که پا بر روی او گذارد و پیشرفت کند...

O M I D
09-25-2012, 06:42 PM
http://pnu-club.com/imported/2012/09/784.jpg هر سال، روزهای آخر تابستان و ابتدای پائیز برای ملت ایران، یادآور حماسه بزرگی است که فرزندان غیور این مرز و بوم، با تکیه بر خداوند متعال و گوش به فرمان ولی امرشان حضرت امام خمینی(ره)، هیمنه پوشالی ابرقدرت ها را درهم شکستند و با نمایش قدرت ایمان به خداوند ، نقطه عطفی دیگر را در تاریخ ایران و جهان رقم زدند، و با هشت سال دفاع مقدس و مقاومت جانانه خود در مقابل نیروهای مزدور بعثی و اتحاد جهانی ابرقدرت‌ها، درسی بزرگ و فراموش نشدنی به استکبار جهانی و سلطه‌گران داده و الگویی متعالی و بی‌نظیر را در اختیار تمامی ملل تحت ستم عالم قرار دادند‌ و ضمن تحمیل شکست به جبهه استکبار و صهیونیسم جهانی در حوزه جنگ سخت، قدرت نرم انقلاب اسلامی و فرهنگ والای آن را به رخ جهانیان کشیدند.

بی‌هیچ تردیدی این فرهنگ مقاومت و ایثار بود که دشمنان تا بن دندان مسلح جمهوری اسلامی ایران را به شکست کشانید و این دوران طلایی و غرورآفرین را به شمعی فروزان در تاریخ جهان تبدیل ساخت، شمعی که تا قرن ها، راه درست را به آزادیخواهان و استکبارستیزان نشان خواهد داد. دوران دفاع مقدس نشان داد که اگر اراده عمومی یک ملت با مقاومت و ایثار و پایداری عجین شود، هیچ نیرویی را یارای مقابله با آن نیست‌ و اگر این اراده تحت هدایت یک رهبری عالمانه و الهی قرار گیرد، دیگر هیچ مانع و تحریمی تاب مقاومت در مقابل سیل خروشان پیشرفت آن را نخواهد داشت‌ و حتی اگر همه قدرت‌های عالم هم بخواهند در این راه وقفه ایجاد کنند، جز شکست و ناکامی، دستاورد دیگری نصیبشان نخواهد شد.

غریب آشنا
09-26-2012, 05:21 PM
امروز 5 مهر سالرروز شکست حصر آبادان در عملیات ثامن الائمه (ع) با رمز " نصر من الله و فتح قریب " گرامی باد.

محاصره آبادان بايد شكسته شود



اين، فرمان فرمانده كل قواست. در حالي كه امام خميني نسبت به سرنوشت آبادان نگران و حساس است، بني‌صدر جز به اتلاف وقت كاري صورت نمي‌دهد، به طوري كه كم‌كم آبادان را فراموش مي‌كند.
به دنبال فرار بني‌صدر، رزمندگان و فرماندهان به سرعت زمينه را براي تحقق فرمان امام خميني (ره) مهيا مي‌كنند كه در اين جهت، عمليّات محدود دارخوين براي حمله‌اي بزرگ و شكست محاصره آبادان، عمليّات انحرافي و مقدمه است. سرانجام عمليّات ثامن‌الائمه (ع) در ساعت يك بامداد و در تاريخ 5/7/60 با رمز مقدس «نصرمن‌الله‌وفتح‌قريب» با اهداف تصرف پل‌هاي دشمن بر روي رود كارون، تصرف و تأمين جاده آبادان- ماهشهر و آبادان – اهواز و در نهايت به منظور شكست محاصره آبادان و انهدام نيروهاي دشمن آغاز مي‌شود. نيروهاي سپاه و ارتش با عبور از ميدان‌هاي مين و تله‌هاي انفجاري و موانع ايذايي در حالي كه بشدت آتشبارهاي خطوط شتيباني حمايت مي‌شوند، به مواضع دشمن يورش مي‌برند.


دشمن سخت غافلگير مي‌شود و رزمندگان به سرعت خاكريزهاي مقدماتي آنها را تسخير كرده و به تعقيب آنان مي‌پردازند. دشمن وحشت‌زده و بي‌هدف منطقه را زير گلوله مي‌گيرند.
منطقه به شدت با آتشبار طرفين در هم كوبيده مي‌شود و صداي انفجار لحظه‌اي قطع نمي‌گردد. حملة رزمندگان اسلام از دور محور اساسي انجام گرفته و تلاش مي‌شود در منطقه موردنظر الحاق صورت ‌گيرد. نزديك طلوع آفتاب خبر مي‌رسد در يك محور، انهدام نيروهاي دشمن با موفقيت صورت گرفته و يكي از پل‌هاي تداركاتي آنها منهدم شده است.
دشمن ادوات زرهي و نيروهاي خود را بر اثر آتش گستردة رزمندگان اسلام، بناچار عقب مي‌كشد و كمبود پل‌هاي تداركاتي-كه بيانگر اطمينان دشمن از عدم حملة رزمندگان اسلام است و انهدام پل‌هاي موجود- باعث نااميدي و شكست نيروهاي منهدم عراقي شده و رزمندگان، طعم شيرين پيروزي را در اين محور مي چشند؛ اما در محور دوم، دشمن نسبتاً هوشيار است و همچنان مقاومت مي‌كند. از طرف فرماندهان عراقي به سربازان متوحش گفته مي‌شود كه مقاومت كنند و نيروهاي فريب‌خورده به وعدة رده‌هاي بالاتر در قسمت شرق كارون همچنان مقاومت مي‌كنند.
مقاومت نيروهاي عراقي در اين محور، فرماندهان عمليّات را نگران مي‌كند. اين در حالي است كه حمله و نبرد در محور اول با موفقيت ادامه مي‌يابد و هر لحظه بر تلفات و خسارات دشمن افزوده مي‌شود.
براي محاصرة كامل هجوم‌هاي گسترده به سمت پل‌هاي تداركاتي ادامه مي‌يابد. لشكر زرهي عراق شامل دو تيپ، با قدرت تمام در هم كوبيده مي‌شود و نيروهاي منهدم آن تحت تعقيب قرار مي‌گيرند.
در بحبوحة نبرد، خبر مي‌رسد كه در محور دوم موفقيت مورد نظر حاصل نشده است و هر لحظه، خطر محاصره شدن، نيروهاي پيشتاز محور اول را تهديد مي‌كند.
ناگهان حركتي تحسين‌برانگيز و حماسي صورت مي‌گيرد و رزمندگان محور اول پس از رسيدن به اهداف مورد نظر، مي‌روند كار نيمه‌تمام قواي ديگر محورها را پايان رسانند. در اين هجوم مقدار ديگري از جنگ‌افزارهاي دشمن منهدم شده و يا به غنيمت درمي‌آيد و لحظه به لحظه نقطه الحاق تكميل و محاصره دشمن كامل‌تر مي‌شود. با اين حركت موفق و مبتكرانه، راه‌هاي پيروزي هموار مي‌شود. نيروهاي عراقي مستقر در خطوط اول كه كار حريف تمام شده مي‌پنداشتند، ناگهان از پهلو و پشت سرآماج گلوله‌ نيروهاي خود قرار داده و تعدادي نيز كشته مي‌شوند.
نيروهاي عمل كننده در محور اول، همة اهداف از پيش تعيين شده را به تصرف درمي‌آورند و خسارات و تلفات سنگيني را بر ارتش عراق تحميل مي‌كنند. در اين ميان غنايم فراواني از دشمن به جا مي‌ماند و عده‌اي از آنها به اسارت در مي‌آيند. ديده‌بان‌هاي عراقي مستقر در غرب كارون، با روشن شدن هوا وقتي تانك‌هاي سوخته، سنگرهاي منهدم شده و كشته فراوان را مي‌بينند به شدت وحشت مي‌كنند.
فرماندهان ارتش منهزم عراق كه هرگز تصور نمي‌كردند كه چنين در دام بلا گرفتار آمده باشند، آخرين تلاش‌هاي خود را در شرق كارون براي نجات خود انجام مي‌دهند، اما ديگر كاري از آنها نيز ساخته نيست. اقدامات تاكتيكي نيروي هوايي ارتش و آتش ضدهوايي و شليك بي‌امان توپخانه جايي براي عرض اندام نمي‌گذارد و تلاش دشمن براي حضور مجدد در شرق كارون بشدت درهم كوبيده شده و اميد بعثيان به يأس مبدل مي‌شود.
با فرار دشمن به غرب كارون، بهترين موضع پدافندي و ضد پاتك نصيب نيروهاي ايران مي‌شود. پس از دو روز نبرد بي‌امان رزمندگان اسلام، دشمن براي اولين بار طعم شكست در حملة گسترده را مي‌چشد. پسماندهاي ارتش بعثي به غرب كارون فرار كرده و در آنجا زمينگير مي‌شوند.
راديو بغداد شكست در آبادان را عقب‌نشيني تاكتيكي مي‌نامد و از قول صدام، سردار شكست ‌ناپذير قادسيه، اعلام مي‌كند كه ارتش پيروز عراق به خاطر به دست آوردن موقعيت برتر، از شرق كارون، به عقب‌نشيني تاكتيكي دست زده است. عراق در رسانه‌هاي خود تلاش مي‌كند كه با توجيهات مختلف بر اين شكست بزرگ سرپوش گذاشته و آن را يك نوع پيروزي جلوه دهد. بغداد تعداد تلفات خود را در آبادان 80 نفر اعلام مي‌كند. برخلاف مردم عراق كه از ضدونقيض‌گويي سردمداران بعثي، دچار سرگيجه شده‌اند، ملت ايران با آگاهي از پيروزي فرزندان خود با پخش شيريني و نقل جشن مي‌گيرند.
با پيروزي درخشان سپاه اسلام در شكستن حصر آبادان، روحيه امداد در سرتاسر جبهه‌ها و در ميان مردم دميده مي‌شود. داوطلبين اعزام به جبهه با نمايش توان رزمي بسيج در اين نبرد، بيشتر مي‌شود. لشكر 77 خراسان كه قسمت اعظم عمليّات را بر عهده دارد، لشكر پيروز خراسان لقب مي‌گيرد و استقبال چشمگيري از اين لشكر به عمل مي‌آيد. با اين پيروزي تحسين‌برانگيز، جنگ وارد مرحله جديدي مي‌شود و فرماندهان عمليّات از اين پس، اين تاكتيك موفق را در دستور كار خود قرار مي‌دهند.

نتايج عمليّات
مناطق و تاسيسات آزاد شده:
جاده آسفالته ماهشهر-آبادان و جاده اهواز – آبادان.
كارخانه قايق‌سازي و كارخانه شيرپاستوريزه.
تصرف و انهدام سه پل مواصلاتي دشمن بر روي رود كارون.
پاكسازي 150 كيلومتر مربع از خاك خوزستان از لوث وجود دشمن.
تجهيزات منهدم شدة دشمن:
حدود 90 دستگاه تاك و نفربر.
حدود 100 دستگاه خودرو.
چندين انبار مهمات.
2 پل پي‌ام‌پي.
يگان‌هاي منهدم شده دشمن:
انهدام لشكر 3 زرهي شامل 8 تيپ مكانيزه، تيپ 6 زرهي و دو تيپ ديگر تحت امر اين لشكر.
غنايم:
160 دستگاه تانك و نفربر.
150 دستگاه خودرو.
30 دستگاه بولدوزر.
5 قبضه توپ 152 ميليمتري.
2 قبضه كاتيوشا.
تعدادي تفنگ 106 ميليمتري و سلاح سبك و سنگين.
مقدار زيادي مهمات سلاح انفرادي.
تعداد كشته و زخمي دشمن:
بيش از 2000 نفر كشته و زخمي.
تعداد اسرا:
1800 نفر.

در اين عمليّات گستردة غيركلاسيك، نيروهاي سپاه و ارتش در كنار هم و با وحدت كامل عمل مي‌كنند. بني‌صدر كه در مسند فرماندهي كل قوا بزرگترين عامل بازدارنده هماهنگي و همكاري نيروهاي سپاه و ارتش بود، با حذف وي از صحنة سياست، اين همدلي، نمودكاملي پيدا مي‌كند و نمونة موفق آن در اين عمليّات به منصة ظهور مي‌رسد. شهادت پرافتخار سرداران سپاه و ارتش پس از اين عمليّات در سانحه هوايي (7 مهرماه) خود بيانگر همكاري اين دو بازوي پرتوان نظامي است. شهيد محمد جهان‌آرا فرمانده سپاه خرمشهر، شهيد جواد فكوري فرمانده نیروی هوایی ارتش، شهيد يوسف كلاهدوز قائم مقام فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، شهيد ولي‌الله فلاحي رئيس ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران و شهيد موسي نامجو وزير دفاع جمهوري اسلامي ايران كه در طراحي و فرماندهي عمليّات شكست حصر آبادان سهم بسزايي داشتند، به هنگام بازگشت از منطقه، هواپيماي C-130 آنها دچار نقص فني شده و سقوط مي‌كند كه آنها همراه چند نفر ديگر به شهادت مي‌رسند.

منبع:سایت ساجد.ir

غریب آشنا
09-26-2012, 05:29 PM
محاصره آبادان اینگونه شكست


اوضاع سياسي ونظامي کشوردر آستانه ي عمليات
عمليات ثامن الائمه نخستين عمليات گسترده در مرحله جديد جنگ، پس از برکناری بني صدر از فرماندهي كل قوا محسوب مي شد.
كه نيروهاي خودي در آن با شيوه اي نو دست به تهاجم عليه نيروهاي نظامي عراق زدند. عمليات ثامن الائمه در موقعيتي استثنايي و بحراني طرح ريزي شد، زيرا اوضاع سياسي كشور با توجه به تلاش جبهه متحد ضدانقلاب بسيار ملتهب بود. چنانكه در خرداد1360 در پي اوج گيري درگيري هاي داخلي، منافقين با ورود به فاز نظامي، قيام مسلحانه عليه نظام جمهوري اسلامي را آغاز كردند. فراخواني امام براي مقابله با اين جريان، منجربه حضور گسترده و فعال مردم در صحنه انقلاب و همچنين جبهه هاي نبردشد. گرچه بني صدرهمراه رجوي فرار كرد ولي اين امر به منزله پايان بحران سياسي نبود، زيرا گسترش ترور و انفجار، حوادثي چون فاجعه هفتم تير و هشتم شهريور را به وجود آورد كه اين حوادث هر چند موجب تثبيت اوضاع داخلي به سود نيروهاي انقلابي شد، ولي زيان هاي جبران ناپذيري را نيز بر جاي نهاد و به علاوه بازتاب بسيار نامطلوبي دررسانه هاي جهان داشت. چنانكه اكثررسانه هاي جهان تا آستانه عمليات ثامن الائمه(ع) ايران را از لحاظ نظامي،ناتوان، از جنبه اقتصادي ورشكست و از حيث سياسي بحران زده ارزيابي مي كردند.
از جمله موضوعاتي كه رسانه هاي خارجي به آن مي پرداختند، چنين بود:
بركناري بني صدروفراراو به همراه رجوي و تأثيرات امنيتي آن.
بزرگ نمايي تظاهرات و اغتشاشات ضد دولتي توسط گروه هاي ضدانقلاب(به خصوص سازمان

مجاهدين خلق(منافقين)
تبليغات گسترده مبني برنقض حقوق بشردر ايران.
گزارش ها و تحليل هاي متعدد درباره ناتواني ارتش در مقابله با تهاجمات ارتش عراق.
تبليغات گسترده درباره وجود اختلاف سپاه با ارتش.
دامن زدن به شايعه خريد سلاح از اسرائيل به وسيله ايران.
تخطئه انديشه فكري و انقلابي امام خميني.
ادعاي ورشكستگي اقتصادي ايران.

چگونگي انتخاب منطقه عمليات
رژيم عراق بعد از اشغال خرمشهر، محاصره آبادان را نيز برگ برنده اي در دست خود تلقي مي كرد و صدام گاه وبي گاه ادعا مي كرد كه هر موقع لازم بداند آبادان را هم تسخيرخواهد كرد. لذا محاصره ي آبادان از آغاز تهديدي بالقوه و جدي براي آبادان به شمار مي رفت. پس از ناكامي عمليات هايي كه با فرماندهي بني صدر براي شكست محاصره آبادان صورت گرفت با توجه به اهميت و ارزش منطقه، موقعيت نيروهاي خودي و وضعيت زمين و نحوه ي استقرار دشمن، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي از فروردين 1360 طرح ريزي عمليات در اين منطقه را به طور جدي آغاز كرد به خصوص كه امام خميني نظر صريح خود را مبني بر ضرورت شكستن حصر آبادان اعلام كرده بود.
به حال، پس از يك ماه، مراحل طرح ريزي و سپس پيگيري تصويب عمليات با تركيب برادران محسن رضايي،رحيم صفوي، حسن باقري، غلامعلي رشيد و سرهنگ صياد شيرازي به شكل جدي تري ادامه يافت. همچنين، پس از ملاقات سرهنگ صياد شيرازي با رئيس وقت شوراي عالي دفاع(آيت الله خامنه اي) و اخذ تدبير از ايشان، قرار شد اين عمليات به صورت مشترك با نيروهاي ارتش انجام شود.
در اين ميان، برادران رحيم صفوي، غلامعلي رشيد و حسن باقري نخستين طرح پيشنهادي منسجم و كامل عمليات را در اوايل خرداد1360 براي بني صدر تشريح كردند. نماينده سپاه نيز طرح را در جلسه اي كه نماينده حضرت امام،آقاي هاشمي، فرمانده وقت نيروي زميني ارتش و ساير اعضاي شوراي عالي دفاع حضور داشتند،ارائه كرد كه مورد تصويب قرار گرفت. در اين حال، فرمانده وقت نيروي زميني ارتش با توجه به اينكه لشكر77 خراسان مسؤوليت اين منطقه را بر عهده داشت، گفت: "لشكر77 بايد اين طرح را قبول كند؛ " در پي اين تصميم و با تلاش ها و اقداماتي كه صورت گرفت، سرانجام لشكر77 طرح را پذيرفت و براي شركت در اجراي آن متقاعد شد.
در اواخر سال خرداد 1360 جلسه ديگري با شركت جانشين رئيس ستاد مشترك ارتش، فرمانده نيروي زميني، فرماندهان لشكرهاي92،77،21،16، ارتش و فرمانده سپاه پاسداران خوزستان و با حضور حجت الاسلام اشراقي نماينده حضرت امام و دكتر چمران در دفتر فرماندهي لشكر92 زرهي اهواز تشكيل و درباره چگونگي ادامه نبرد بحث شد. در اين جلسه فرمانده نيروي زميني ارتش بر پايه طرح جديد سپاه، بر شكستن محاصره آبادان تأكيد داشت حال آن كه جانشين رئيس ستاد مشترك ارتش بر حمله به بستان به عنوان تقدم نخست، پافشاري مي كرد.
بدين ترتيب، توافق لازم به دست نيامد، ولي سپاه به تلاش هاي خود ادامه داد، چنان كه در9تير1360- يعني ده روز پس از جلسه بررسي طرح هاي ياد شده- فرمانده سپاه پاسداران خوزستان طرحي را ارائه كرد كه مربوط به عمليات آفندي قاطع در منطقه ماهشهر و آبادان بود. اين طرح قابل اجرا تشخيص داده شد، اما به سبب مشكلاتي كه وجود داشت، اجراي آن تا شهريور1360 مسكوت ماند.
در اين باره آقاي هاشمي رفسنجاني در يادداشتهاي خود نوشته است:
در جلسه شوراي عالي دفاع در ستاد مشترك ارتش، تيمسار فلاحي مي گويد: آقاي ظهير نژاد فرمانده نيروي زميني معتقد به حركت ارتش نيست و بهتر مي داند وضع كنوني محفوظ بماند و نامه اي از سرهنگ يعقوب حبشي از افسران ستاد نيروي زميني خواند كه ارتش را در وضع كنوني قادر به اخراج ارتش عراق نمي داند.
اين وضع در حالي است كه برخي از نيروهاي انقلابي ارتش خواهان تغييرات اساسي در كادر فرماندهي نيرو در ارتش بودند. به هر صورت،از اوايل شهريور1360 بار ديگر مقدمات اجراي عمليات فراهم و طرح به واحدها و قرارگاه ها ابلاغ شد.

موقعيت منطقه
منطقه عمليات ثامن الائمه(ع) در شرق رودخانه كارون و در حد فاصل شمال شهرآبادان و جنوب منطقه دارخوين قرار داشت و شامل سرپلي به وسعت حدود 130 كيلومتر مربع مي شد كه در اشغال نيروهاي عراقي بود. عوارض حساس منطقه، رودخانه كارون و دو جاده اهواز- آبادان و ماهشهر- آبادان بودند و عوارض مصنوعي منطقه نيز بيشتر شامل مواضع و استحكامات دشمن نظير خاكريزهاي متعدد، مواضع تانك، سنگرهاي و انفرادي مي شدند. با توجه به اهميت دو پل قصبه و حفار براي دشمن كه به منزله معبر و محل اتصال عقبه هاي او در شرق كارون به شمار مي رفت، مواضع و استحكامات فراوان و نيروي رزمي بسياري در اين دو محور مستقر بودند.

وضعيت دشمن
دشمن براي استقرار در منطقه سرپل، واقع در شرق رودخانه كارون دچار تناقض بود؛ از يك سو به دليل اهميت منطقه و ضرورت حفظ آن مي بايست از نيروي بسياري استفاده مي كرد و از سوي ديگر،با توجه به محدوديت عقبه خود، تجمع اين ميزان نيرو برايش ناممكن بود. درعين حال، شناخت عراقي ها از توان نيروهاي خودي در عقب راندن دشمن- به ويژه پس از ناكامي ارتش در عمليات هاي3 آبان 1359 و 20 دي 1359- آنها را مطمئن كرده بود كه مورد تعرض جدي قرار نخواهند گرفت. استعداد و آرايش يگان هاي دشمن در اين منطقه برابر اسناد به دست آمده از تيپ8 مكانيزه ارتش عراق در26 مرداد1360 عبارت بودند از:
تيپ 8 مكانيزه ازلشكر3 زرهي كه با سه گردان مكانيزه و يك گردان تانك در شمال سرپل و جنوب سلمانيه مواضع پدافندي را اشغال و تحكيم كرده بود.
تيپ 6 زرهي از لشكر3 زرهي كه با سه گردان تانك و يك گردان مكانيزه در قسمت مركزي و شرقي سرپل، در شمال جاده ماهشهر- آبادان مستقر بود.
تيپ 44 پياده، از لشكر 11 پياده، كه با يك گردان، تحت امر لشكر 3 زرهي در قسمت جنوبي منطقه سرپل و جنوب جاده ماهشهر- آبادان پدافند مي كرد.
تيپ 12 زرهي از لشكر3 در غرب كارون در احتياط قرار داشت و گردان هاي تانك الطارق و سيف سعد و چند گردان جيش الشعبي، گردان پياده از تيپ 44 و گردان 1 از 33 نيروي مخصوص نيز در منطقه شرق كارون استقرار داشتند.
استعداد دشمن در اين منطقه برابر يك لشكر تقويت شده بود، ضمن اينكه فرمانده سپاه سوم عراق مي توانست از احتياط لشكرهاي 5 مكانيزه و 9 زرهي كه در جنوب غربي اهواز و سوسنگرد مستقر بودند، براي تقويت لشكر3 زرهي استفاده كند.

طرح عمليات
الف- اهداف و مأموريت
هدف اصلي عمليات، انهدام نيروهاي دشمن در شرق رودخانه كارون و تصرف و تأمين منطقه بود. در طرح اوليه سپاه آمده بود:
سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مستقر در آبادان و دارخوين و ماهشهر مأموريت دارند تا با هماهنگي و همكاري كامل لشكر77 پياده خراسان در ساعت(س) روز(ر) از محور فياضيه و دارخوين به طور گسترده و از سه محور ايستگاه 12 و ايستگاه7 و جاده ماهشهر- آبادان تك نمايند و نيروهاي دشمن را كه از كناره كارون تا جاده ماهشهر- آبادان گسترش دارند، به طور كامل محاصره و بعد از انهدام دشمن، در منطقه متصرفه پدافند نمايند.
فرماندهان نظامي اميدوار بودند با اجراي عمليات ثامن الائمه(ع) تهديد دشمن براي تصرف آبادان- كه عراق آن را به صورت اهرم فشاري عليه ايران در تبليغات خود مورد استفاده قرار مي داد- خنثي شود. همچنين پس از پاكسازي شرق رودخانه كارون، نيروهاي خودي از خطوط پدافندي آزاد مي شدند و امكان به كارگيري آنها در مراحل بعدي آزادسازي مناطق اشغالي، فراهم مي گرديد.

ب- سازمان رزم
تركيب نيروهاي عمل كننده در اين عمليات، شامل ارتش، سپاه، بسيج و نيروهاي ژاندارمري چنين بود:
لشكر77 شامل سه تيپ و در مجموع9 گردان نيروي پياده.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با16 گردان نيروي پياده كه در سازمان سه قرارگاه تيپي عمل مي كرد.
تيپ37 زرهي شيراز.
گردان 251 تانك از لشكر 16 زرهي.
گردان 107 ژاندارمري.
گروه رزمي291 تانك.
جهادسازندگي، علاوه بر احداث جاده وحدت در فروردين 1360،امور مقدماتي مهندسي عمليات را انجام داد.

ج- طرح مانور
براي اجراي عمليات، چهار محور طراحي شده بود: دارخوين، فياضيه، ذوالفقاريه(ايستگاه 7و12) و جاده ماهشهر- آبادان. در اين ميان محور دارخوين و محور فياضيه با هدف تصرف و تأمين پل هاي حفار و قصبه داراي اهميت بيشتري بودند و در صورت برخورداري نيروهاي خودي از سرعت عمل، امكان انهدام و اسارت بسياري از افراد دشمن در اين دو محور وجود داشت؛ و همين ضرورت، در آرايش نيروها مؤثر بود، كه به اين ترتيب مشخص شد:
محور دارخوين- محمديه: پنج گردان پياده و يك دسته زرهي از سپاه پاسداران و سه گردان پياده و يك گردان تانك از ارتش.
محور ذوالفقاريه: پنج گردان پياده و گروه خمپاره انداز از سپاه پاسداران و دو گردان پياده و گردان سوار زرهي از ارتش.
محور جاده ماهشهر- آبادان: يك گردان پياده و يك گروه خمپاره انداز از سپاه پاسداران و يك گردان از ژاندارمري.
جزئيات طرح براي اجراي حمله به منطقه سرپل دشمن در شرق كارون چنين بود كه تيپ2 پياده كه شامل سه گردان پياده ارتش و چهار گردان پاسدار و يك گردان تانك كه يك گروهان اضافي نيز داشت و درخط تماس با دشمن در شمال بهمنشير دفاع مي نمود، از منطقه فياضيه در شرق كارون و شمال بهمنشير به نيروهاي متجاوز عراق حمله مي كرد و حاشيه شرقي پل حفار را كه به وسيله نيروهاي عراقي بر روي كارون برقرار شده بود، تصرف پل را كنترل مي نمود و نيروهاي دشمن را در منطقه عملياتي منهدم مي كرد و كرانه شرقي رودخانه كارون را تأمين مي نمود. تيپ1 پياده با دو گردان پياده ارتشي و يك گردان سوار زرهي و شش گردان پاسدارابتدا از مواضع پدافندي يگان هاي تيپ 2 پياده در شمال بهمنشير و در منطقه ذواافقاري از خط عبور مي كرد و نيروهاي دشمن را در جنوب جاده آبادان- ماهشهر منهدم مي كرد و سپس حمله را با يك چرخش ملايم از شرق به غرب، به سمت شمال غربي ادامه مي داد و نيروهاي دشمن را در شمال جاده ماهشهر- آبادان در منطقه مسؤوليت خود منهدم مي ساخت. اين تيپ مأموريت داشت، هر گونه عكس العمل شديد دشمن را در محور آبادان- ماهشهر خنثي و جناح شرقي منطقه عمليات را تأمين نمايد. تيپ3 پياده كه از منطقه گيلان غرب به خوزستان تغيير مكان يافته بود، به صورت احتياط لشكر بود و مأموريت داشت از مواضع پدافندي گروه رزمي291 تانك در جنوب سلمانيه از خط عبور كند و از شمال به جنوب پيشروي نمايد و پل غصبه را بر روي رودخانه كارون كه به وسيله نيروهاي عراقي بر قرار شده بود، تصرف و منطقه مسؤوليت خود را از وجود دشمن پاك نمايد. اين تيپ شامل دو گردان پياده ارتش، پنج گردان پاسدار و حدود يك گردان تانك بود. سپاه پاسداران نيزحداكثر امكانات آن روز خود را براي عمليات آماده كرد و15 گردان پاسدار وارد ميدان نبرد كرد.

منبع:سایت ساجد.ir

غریب آشنا
09-26-2012, 05:37 PM
نكته اي كه لازم است روي آن تأكيد شود، حضور سپاه پاسداران به صورت فعال و مؤثر و قدرتمند در اين عمليات بود... براي عمليات ثامن الائمه(ع)،15 گردان توسط سپاه آماده شده بود، در نتيجه مي توان گفت توان رزمي سپاه پاسداران و نيروهاي مردمي در عمليات ثامن الائمه(ع) به ده برابر افزايش يافته بود ويا به عبارت ديگر، با بهره برداري از نيروي عظيم بسيج مردمي توان رزمي نسبي در جبهه بالا رفته بود واين امر كليد موفقيت نيروهاي مسلح ايران در عمليات ثامن الائمه(ع) و عمليات هاي بعد از آن مانند طريق القدس و فتح المبين و بيت المقدس گرديد.))
عمليات ثامن الئمه(ع) با هدف شكستن محاصره آبادان و انهدام نيروهاي دشمن در شرق رودخانه كارون، پس از آماده سازي مقدمات آن، آغاز شد.

شرح عمليات
در ساعت1 بامداد5/7/1360 عمليات شكستن محاصره آبادان با رمز"نصر من الله و فتح قريب" آغاز شد و نيروهاي عمل كننده از تمام محورهاي مشخص شده به دشمن هجوم بردند.

الف) محور جبهه دارخوين
در اين جبهه تيپ8 مكانيزه ارتش عراق استقرار داشت؛ آرايش آن به سمت شمال بود و سه خط پدافندي داشت كه جلوي خط اول مين ضد تانك و ضد نفر چيده بود. پشت هر يك از خطوط اول تا سوم يك گردان مكانيزه مستقر بود. خط پدافندي خودي با خط اول عراق حدود7 كيلومتر فاصله داشت. پس ازاينكه گروه مهندسي7 معبر در ميدان مين باز كرد، نيروهاي تك ور همزمان به هرسه خط پدافندي دشمن حمله كردند؛ در حالي كه در امتداد نهر شادگان نيز نيروهاي دشمن از سمت راست خود هدف حمله قرار گرفته بودند. مقاومت نيروهاي عراقي در حد فاصل كارون و جاده آبادان- اهواز موجب پايداري خط اول دشمن شده بود، اما پيشروي رزمندگان در محور نهر شادگان- كه گردان صلاح الدين را شكست داده و تا ساعت3:30 بامداد پس از 5 كيلومتر پياده روي به جاده رسيده بودند – عقبه نيروهاي در حال مقاومت دشمن در جنوب محمديه را به خطر انداخت. در حالي كه نيروهاي دشمن در خط اول محور محمديه مقومت مي كردند، خط سوم آنها از پهلو هدف حمله قرار گرفت و عراقيها به محاصره درآمدند. نيروهاي محور شادگان سپس با پيشروي به سمت كارون، تا ساعت 5 صبح و روشن شدن آسمان، عقبه دشمن را كاملاً بستند طوري كه تا ساعت 6 صبح آخرين خط ( خاكريز اول و دوم دشمن در جنوب محمديه ) پاكسازي گرديد. در ادامه عمليات، رزمندگان پس از 2 تا 5/2 كيلومتر پيش روي به پل قصبه دست يافتند و در ساعت 9 صبح در 800 متري جنوب پل پدافند كر دند و با احتياط به پل حفار نزديك شدند، در حالي كه پل مزبور همچنان در اختياردشمن بود و نبرد در جبهه فياضيه گره خورده بود. ارتش عراق كه با سقوط پل قصبه، تنها اميدش به حفظ پل حفار بود، تلاش بسياري براي تأمين اين پل مي كرد تا نيروهايش بتوانند عقب نشيني كنند.متقابلاً رزمندگان دارخوين با مشاهده عقب نشيني دشمن از طريق پل حفار، به سمت جنوب ادامه مسير داده و تا بعدازظهر به نزديكي پل رسيدند و در انتظار الحاق با نيروهاي محور فياضيه، به حفظ موقعيت پرداختند. در اين حال تانكهاي گردان المقداد، يعني آخرين واحد زرهي باقيمانده ي دشمن در منطقه، با هجوم به رزمندگان اسلام مي كشيدند آنها را از كنار پل عقب بزنند تا بتوانند خود از طريق پل به غرب كارون عقب نشيني كنند.

ب) محور جبهه ماهشهر
ارتش عراق در اين عمليات بيشترين اهميت را براي جبهه دارخوين و جبهه ماهشهر قائل بود. رزمندگان از چهار محور به خط پدافندي دشمن- كه 5/1 كيلومتر طول داشت- هجوم بردند و ضمن تصرف خط اول، از كنار جاده پيشروي كرده و نيروهاي عراقي را به محاصره درآوردند كه تعدادي از آنها فرار كردند. رزمندگان، فراريان را تا 500 متري شمال جاده تعقيب كردند كه بنا به دستور به عقب برگشته و در كنار جاده ماهشهر- آبادان پدافند كردند. صبح روز دوم رزمندگان با اقدام به پاكسازي منطقه، تانك ها و نفربرهاي به جا مانده از دشمن را جمع آوري نمودند.
ج) محور جبهه ذوالفقاري
نيروهاي عمل كننده در محور ذوالفقاري ساعت1 بامداد نزديك خاكريز اول دشمن رسيده و آن را تصرف كردند، اما تا ساعت5 نتوانستند خاكريز دوم را ساقط كنند. دشمن ابتدا با4 تانك شديداً مقاومت مي كرد و سپس با 15 تانك پاتك خنثي شد. رزمندگان در حال پيشروي بودند كه از سمت چپ مورد حمله قرار گرفتند. از اين زمان به بعد نيروهاي اين محور با محور فياضيه هماهنگ شده و به آنها دستور داده شد كه با هم پيشروي كنند. ساعت 10 خاكريز دوم سقوط كرد و حدود150 تن از نيروهاي دشمن خود را تسليم كردند. حدود ساعت 12 رزمندگان به خاكريز سوم رسيدند و ضمن پيشروي به سمت شمال، حدود 2000 تن از نيروهاي سپاه و بسيج تا نزديك پل حفار رسيده و به نيروهاي محور فياضيه براي تصرف اين پل ياري رساندند.

د) محور جبهه فياضيه
در جبهه فياضيه تيپ 6 تقويت شده از لشكر3 زرهي ارتش عراق مستقر بود. عراق در اين جبهه و در حد فاصل كارون تا جاده اهواز، سه خط پدافندي داشت كه جلوي خط اول را با مين و سيم خاردار مانع گذاري كرده بود و در پشت خاكريزها نيز با حفر كانالهاي سر پوشيده، خطوط پدافندي اش را استحكام بسته بود. در مقابل، رزمندگان جبهه فياضيه نيز موانع را شناسايي كرده و كانالهايي را حفر كرده بودند كه پيشروي نيرو ها را با استتار تا زير پاي دشمن ميسر مي كرد. در اين جبهه رزمندگان از سه محور وارد عمل شدند. نيروهاي محور چپ (حاشيه كارون) پس از تصرف خاكريز اول با مقاومت شديد دشمن مواجه شدند. اين در حالي بود كه نيروهاي محور راست نيز خاكريز اول را تصرف كرده بودند، ليكن نيروهاي محور وسط به ميدان مين برخورده و نتوانسته بودند عمليات خود را آغاز نمايند. اين نيروها نيز پس از باز كردن معتبر در ميدان مين برخورده و نتوانسته بودند عمليات خود را آغز نمايند. اين نيروها نيز پس از باز كردن معبر در ميدان مين، در ساعت 3:30 بامداد توانستند به خاكريز اول دشمن برسند. در اين ميان تانك هاي خودي قادر نبودند به درستي از محورها عبور كرده و نيروهاي پياده را پشتيباني كنند. لذا تا ساعت 11 صبح غير از يك گروهان تانك از تيپ 37 زرهي شيراز كه حاشيه جاده را تأمين مي كرد، ديگر واحدهاي زرهي به خط اول دشمن نرسيده بودند.صبح روز دوم نيروهاي دشمن كه جلوي پل حفار موضع گرفته بودند، حمله اي تدارك ديده شد. در ساعت 15 درگيري شديد در اين منطقه آغاز شد كه تا ساعت 17 ادامه داشت. در اين ساعت دشمن مغلوب شد و با به جا گذاشتن بسياري از تجهيزات خود، از طريق پل حفار به غرب كارون عقب نشستند. رزمندگان خودي پس از دستيابي به پل آن را منهدم كردند و در ساحل كارون خط پدافندي تشكيل دادند.
با اجراي عمليات ثامن الائمه (ع) منطقه شرق كارون از وجود ارتش عراق پاكسازي شد و آبادان پس از 349 روز از محاصره خارج گرديد. مهم ترين دستاوردهاي اين عمليات چنين است:
منطقه شرق كارون به وسعت حدود 130 كيلومتر مربع به طور كامل از اشغال ارتش عراق آزاد شد.
شهر آبادان از محاصره خارج و خطر اشغال آن برطرف شد.

دو جاده مهم اهواز – آبادان و ماهشهر – آبادان از تصرف دشمن خارج شد.
تلاش هاي رژيم عراق براي بهره برداري سياسي و نظامي از ادامه محاصره آبادان خنثي شد.
بسياري از نيروها و تجهيزات ارتش عراق مستقر در شرق كارون منهدم شد.
نيروهاي خودي از خطوط پدافندي پراكنده و گسترده در منطقه شرق كارون آزاد شدند و با اتكا به مانع طبيعي مناسب (رودكارون) با حداقل نيرو و امكانات خط پدافندي تشكيل دادند.
در اين عمليات از ارتش عراق حدود 1500 تن كشته و حدود 1800 تن اسير شدند و همچنين حدود 90 دستگاه تانك و نفربر ، 100 خودرو، 3 هواپيما و يك هلي كوپتر و تجهيزات بسيار ديگري منهدم شد و حدود 74 دستگاه تانك و نفربر،40 خودرو و تسليحات و تجهيزات بسياري به غنيمت رزمندگان اسلام درآمد.


​منبع:سایت ساجد.ir

غریب آشنا
09-26-2012, 05:38 PM
طراحي عمليات ثامن الائمه
علل انتخاب منطقه شرق كارون
در اين زمينه سردار صفوي در پاسخ به اين سؤال كه"اگر عدم پذيرش نيروهاي حزب الله در جنگ به پايان نمي رسيد، چه بازتابي در روند جنگ مي توانست داشته باشد؟" گفت:
قطعاً اگر عمليات ثامن الائمه موفق نمي شد، ورود حزب الله به جنگ با تأخير انجام مي شد. حتماً ما دوباره وارد جنگ مي شديم و حزب الله راه خودش را باز مي كرد اما قطعاً يك تأخير جدي صورت مي گرفت و ممكن بود پيروزي هاي بعدي با تأخير صورت گيرد.

بازتاب عمليات
راديو امريكا يك روز پس از آغاز عمليات، در گزارشي گفت:
در ايران هم زمان با انتشار گزارش هاي ضد و نقيض درباره پيروزي بزرگ ايران در جنگ يك ساله آن كشور با عراق، زد و خوردهاي شديدي در نقاط مختلف پايتخت صورت گرفت، ولي خبرگزاري رسمي عراق تصرف مجدد آبادان را توسط نيروهاي ايراني تكذيب كرده است.
در گزارش خبري راديو بي.بي.سي با اشاره به اقدامات منافقين در داخل كشور، به طور تلويحي بر متناقض بودن اوضاع تأكيد شده بود:
نشانه شدت مناقشات سياسي در داخل ايران نيز از اين جا به دست مي آيد كه در زمان وقوع جنگ در آبادان، حاميان و مخالفان دولت هم در تهران به مبادله آتش دست زده اند.
راديو صوت الجماهير(بغداد) به نقل از يك سخن گوي صلاحيت دار، اخبار شكست قواي عراق را در شرق رودخانه كارون تأييد كرد و در توجيه آن گفت(( نيروهاي نظامي ما (عراق) طبق برنامه عمومي آن وقت ( شروع جنگ)، در شرق كارون حضور يافتند و علي رغم تلاش هاي دشمن، در طول يك سال كامل در شرق كارون باقي ماندند. واحدهاي دلير ما هر بار چه به طور مستقيم و با ضد حمله، حملات دشمن را دفع مي كردند و دشمن در روزهاي اخير آسيب هايي به پل هاي ما بر روي كارون وارد ساخته و همچنين فعاليتهاي نظامي عليه ما نموده است و اين امر سبب شد تا فرماندهي كل تصميم خود را داير بر انتقال دادن واحدهاي مذكور از شرق كارون به غرب كارون اتخاذ كند.))

پس از اعتراف عراقي ها به پيروزي ايران، راديو لندن در بررسي نتيجه اين پيروزي گفت:
پيروزي ايران، براي صدام حسين نه تنها يك عقب نشيني نظامي است بلكه يك عقب نشيني سياسي نيز به حساب مي آيد.
نشريه ژاپن تايمز، پس از بررسي وضعيت سياسي- نظامي ايران نوشت:
در خاور ميانه اعتقاد راسخي وجود دارد كه جنگ پايان نخواهد يافت مگر آنكه تغييرات عمده اي در دولت ايران يا عراق و يا هر دو صورت گيرد. بدون شك صدام از وجود جنگ داخلي بين چپ گرايان و انقلابيون اسلامي در ايران خرسند است. به نظر مي رسد اين مسئله به اضافه ركود اقتصادي، رژيم خميني را محكوم به فنا كند. به هر حال، آقاي خميني ضربه هاي پياپي را پشت سر گذاشته است. جنگ با عراق يكي از عوامل ايجاد وحدت در ايران است...جنگ به بن بست كشانده شده ي ايران و عراق ديگر نگراني هايي در منطقه خاور ميانه و به طور كلي در جهان به وجود نمي آورد، اما اين درگيري هنوز توان ايجاد بحران جديدي را دارد و نمي توان آن را ناديده گرفت، يا به دست فراموشي سپرد.
يكي از كارشناسان امريكايي مسائل نظامي در مورد بازتاب عمليات ثامن الائمه(ع)، بر اين نكته تأكيد كرد كه پيشنهاد آتش بس يك ماهه در ماه نوامر(آبان)، متأثر از پيروزي ايران در آبادان در ماه اكتبر(مهر) بود. وي درباره اهميت اين پيروزي در كتاب خود نوشت:
پيروزي ايران در جبهه آبادان اين حقيقت را آشكار كرد كه برتري در قدرت زرهي و هوايي مي تواند بي معنا باشد. علاوه براين، پيروزي در آبادان هشدار براي غرب بود. حتي اگر نيروهاي غربي كه احتمالاً كارآمدتر از نيروهاي عراقي در استفاده از قدرت هوايي و سلاحهاي سنگين بوده باشند، در مقابله با نيروهاي ايران باز هم با مشكلي كه عراق گريبانگير آن بود مواجه مي شدند، خصوصاً اين كه دولتهاي غربي از لحاظ سياسي آمادگي پذيرش تلفات سنگين در يك جنگ كم شدت را ندارند.
كردزمن كارشناس آمريكايي امور نظامي، ماهيت شكل گيري نوع جديدي از جنگ را مورد توجه قرار مي دهد كه شكست حصر آبادان نقطه آغاز تحقق آن بود. وي سپس مي نويسد: هنوز مشخص نشده است كه ايرانيان چگونه به اين پيروزي دست يافتند.
امام خميني با شناخت خود از روند تحولات، چند حركت را به موازات هم اداره و هدايت كردند. امام، انتخاب رياست جمهوري را به عنوان"يك امر حياتي براي جمهوري اسلامي" ارزيابي كرده و حضور مردم را در صحنه ضروري و تعيين كننده خواندند. ايشان در ديدار با فرماندهان نظامي- پس از سقوط هواپيماي فرماندهان نظامي- فرمودند:
به انتخابات نظر كنيد مي فهميد كه ايران پايدار خواهد ماند...وقتي مي توانند كودتا يا حمله كنند كه ملت در صحنه نباشد، ولي وقتي ملت در صحنه بود، چه كاري از آنان ساخته است و در اين جنگ فهميده شد كه ملت بي طرف نيست. ملت و ارتش ما قوي است و به خوبي مملكت را مي تواند حفظ كند.
امام خميني در17 مهر1360، ده روز پس از عمليات ثامن الائمه(ع) و سقوط هواپيماي فرماندهان نظامي، در حكم تنفيذ رياست جمهوري آيت الله خامنه اي فرمودند:
شركت بي سابقه مردم كشور اميد بدخواهان را مبدل به يأس و طمع آزمندان را براي هميشه بريامام در جاي ديگري از اين حكم فرمودند:

شركت عمومي ملت شجاع و متعد در انتخابات و پيروزي هاي پي در پي قواي مسلح در جنوب و غرب و حضور مداوم ملت در سرتاسر كشور...كاخ هاي تخيلي آنان را فرو ريخت.
امام در پاسخ به تلگرام فرماندهان در مورد پيروزي در عمليات ثامن الائمه(ع)، پيامي صادر فرمودند كه در واقع چارچوب و خط مشي قواي نظامي را مشخص كرد؛ امام اظهار اميدواري كردند:
آخرين پيروزمندي را كه بيرون راندن نيروهاي متجاوز كافر سرزمين هاي ميهن ما است، ملت شريف به زودي مشاهده كند.
سردار محسن رضايي در زمينه تبيين استراتژي جنگ، و تأثيرات ناشي از تحولات سياسي- نظامي مي گويد:
دو كار اساسي انجام شد: يكي در عمليات و يكي درسازماندهي. در عمليات، طرح ريزي سلسله وار صورت گرفت، يعني در حقيقت استراتژي نظامي شكل گرفت، دوم در سازماندهي، سپاه رفت به دنبال اينكه يك سازمان رزم براي خودش فراهم كند. اين دو از اولين تحولات پس از عمليات ثامن الائمه(ع) است.سردار غلامعلي رشيد نيز درباره ي سازمان رزم سپاه و اقداماتي كه انجام شد، مي گويد:
سال دوم جنگ را سال رشد و تثبيت سپاه نام گذاري كرديم. بعد از عمليات ثامن الائمه(ع)، كلاهدوز شهيد شد. آقا رحيم رفت تهران كه مسؤول طرح عمليات بشود، من هم به حكم فرمانده كل سپاه مسؤول عمليات جنوب شدم...يادم هست كه با شهيد باقري نشسته بوديم به فكر تشكيل تيپ افتاديم و اينكه بعد از اين، براي انجام عمليات بعدي(طريق القدس) ما نيروي زيادي نياز داريم و بايد تيپ درست كنيم.
در عمليات ثامن الائمه(ع) نيروهاي سپاه با سازمان گردان وارد عمل شدند و مفهوم تيپ پس از اين عمليات شكل گرفت. درباره تشكيل تيپ ها و نام گذاري آنها، سردار رشيد مي گويد:
بيشتر اعداد ما براي نام گذاري مايل به اعداد تيپ هاي عراقي بودند تا ارتش خودمان. ارتش خودمان شماره هاي64،81،92 وكلاً اعداد بالاتر از 40،30 را استفاده كرده اند ولي عراقي ها 1 و 2 تا 12؛ ما آمديم بين اينها را انتخاب كرديم و حداكثر را 41 گذاشتيم، اول كه حكم داديم تيپ هاي 14،25،8 تشكيل شد.برادر محسن رضايي در توضيح اين اقدامات مي گويد:
ما بچه هاي سپاه را كاملاً جدا كرديم و گفتيم شما يك تيمي بشويد، طراحي عمليات بكنيد و برادران ارتش هم يك تيم درست كنند و به صورت جداگانه، طراحي عمليات كنند، ولي بعد، در جلسه مشترك نظرمان را بگوييم، آنها هم نظرشان را بگويند. علت اين تفكيك به خاطر اين بود كه مي خواستيم به سپاه شكل بدهيم، يك سازمان درست كنيم. اينكه همين طوري بنشينيم در جلسات و معلوم نباشد كي چه مي گويد، اين يعني اينكه هيچ وقت سپاه راه نيفتد و سازمان رزم سپاه شكل نگيرد، بنابراين، اولين تفكيك را ما قبل از عمليات طريق القدس انجام داديم و گفتيم سپاه با هويت سپاهي گري بايد طرح ريزي كند و ارتش هم با هويت ارتشي گري طرح ريزي كند. برادرمان صياد خيلي مخالف بود، ولي ما حكم گرفتيم و گفتيم نه.

سردار رضايي در مورد طرح ريزي عمليات، و جلسات مربوط به آن مي گويد:
جلسه اي در پايگاه منتظران شهادت- گلف سابق- گذاشته شد و با برادران صحبت كرديم كه اين طور درست نيس كه ما مي آييم براي يك عمليات اين جا مي نشينيم، ما بايد يك سلسله عمليات هايي را طرح ريزي كنيم.
سردار رضايي همچنين در مورد نتيجه اين تلاشها و طرح ريزي سلسله عمليات هاي دوازده گانه ي كربلا مي گويد:
بعد از عمليات ثامن الائمه(ع) ما وارد دوران جديد و يك استراتژي جديد شديم كه قرار شد در مرحله12 عمليات شامل كربلاي1 تا 12 عمليات اولين عمليات هاي منظمي بودند كه از يك جايي شروع مي شد و به جايي ختم مي شد و پشت سر هم انجام مي گرفت. مشخص بود هر عمليات كجا صورت مي گيرد، حتي اسم گذاري هم شده بود.
اهداف مورد نظر در استراتژي جديد كه بر پايه تركيب و هماهنگي ارتش و سپاه تدوين شده بود، عبارت بودند از:
الف) انهدام نيرو و امكانات دشمن براي كاهش توان نظامي عراق.
ب) آزادسازي نيروهاي خودي از خطوط پدافندي و تمركز قوا براي اجراي عمليات در ساير مناطق اشغالي.
ج) آمادگي براي حمله نهايي و تعيين كننده به دشمن.


متن تلگراف فرماندهان عمليات ثامن الائمه(ع) به امام خميني:
بسم الله الرحمن الرحيم
محضر مبارك حضرت امام خميني رهبر كبير انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران و فرمانده كل قوا. در اجراي فرمان آن امام امت، داير بر شكستن محاصره آبادان و انهدام نيروهاي متجاوز در شرق رود كارون و بر اساس طرح پيشنهادي نيروي زميني و سپاه در شورايعالي دفاع كه در حضور جنابعالي ارائه و مورد تصويب قرار گرفت، در سحرگاه روز پنجم مهرماه با شركت لشكر77 تقويت شده ي خراسان و سپاهيان پاسدار انقلاب و نيروي هوايي و هوانيروز و ژاندارمري و فدائيان اسلام و ساير و نيروهاي مردمي، اجرا و ظرف چند ساعت با اجراي يك مانور ماهرانه نيرويي از دشمن متجاوز عراق به استعداد يك لشكر تقويت شده اسير و مجروح و منهدم و متواري گرديد و شمال آبادان و شرق رود كارون باز پس گرفته شد و به طور كلي محاصره ي آبادان شكسته شد. ارتش جمهوري اسلامي ايران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي اين پيروزي را مرهون لطف خداوند و رهنمودهاي امام امت مي دانند و اين پيروزي را به امام امت و ملت ايران تبريك عرض مي كنند.
جانشين رئيس ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران،سرتيپ فلاحي
فرمانده نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران،سرتيپ قاسم علي ظهيرنژاد
فرمانده ي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ،محسن رضايي

مجله پانوراما چاپ ايتاليا با استناد به گزارش سرويس هاي مخفي غرب نوشت:
صد گروه ضد حكومت اسلامي در ده استان كشور از آذربايجان گرفته تا كردستان و سيستان وبلوچستان پايگاه هاي مستحكمي دراختيار دارند به طوري كه پرسنس اشرف پهلوي و عراقي ها در همه اين جنبش ها 50 ميليون دلار سرمايه گذاري كرده اند.
.طبق محاسبات متخصصان غربي در تهران، شمارش معكوس در ايران از هم اكنون آغازشده است و احتمال دارد درگيري بين پرزيدنت بني صدر و رهبران انتگراليست اسلامي پس از درگذشت(امام) خميني به بروزيك واكنش غير قابل كنترل منجرگردد. در اين باره نخست مبارزات خونين بر سر كسب قدرت و سپس برخوردهاي بين احزاب و... سرگرفتن حمله شديد عراق و در پايان همه اينها تجزيه خاك ايران تحقق مي پذيرند.
برخي رسانه هاي غربي اقدامات نيروهاي امنيتي ايران را در دستگيري ضدانقلانيون- كه با استراتژي مبارزه مسلحانه عليه نظام جمهوري اسلامي قصد ترورو ايجاد رعب و وحشت در جامعه داشتند- عملي نافض حقوق بشراعلام نمودند و پيامد آن را وحدت بيشتر نيروهاي معارض و سرنگوني نظام جمهوري اسلامي پيش بيني كردند.

روزنامه الاهرام در اين باره نوشت:
مقامات ايراني حملات خود را جهت دستگيري مخالفان همزمان با اجراي احكام اعدام به صورت بي سابقه ادامه مي دهند. رهبران مخالفان از پاريس(بني صدر و رجوي) كه اعضاي آنان متشكل از هزاران نفر مي باشد از مرزهاي تركيه و ايران آماده حمله همه جانبه براي سرنگوني رژيم خميني مي شوند.

مجله تايم نيز از قول مسعود رجوي نوشت:
خميني خيلي ضعيف است...90 درصد از رهبري خميني ازبين رفته است...مردم واقعاً خوشحالند و به ما(من و بني صدر) تبريك مي گفتند. ما (اكنون) در خط حمله هستيم و خميني در خط دفاع.
و سرانجام نشريه فايننشال تايمز(چاپ انگلستان) نوشت:
تمام اين مسائل احتمالاً بسياري از مقام هاي كشورهاي غربي را برآن داشته تا اميدوار باشند كه انقلاب اسلامي رو به اضمحلال است و بر اثر گروهي و آشفتگي اقتصادي،ايران تجزيه خواهد شد.
بحران داخلي كه حاصل اقدامات گروه هاي ضدانقلاب با پشتيباني رژيم عراق و غرب و آمريكا بود، همراه تبليغات گسترده ي رسانه هاي غربي و همچنين اوضاع نامناسب جبهه هاي جنگ و استقرار قواي دشمن در سرزمين هاي جمهوري اسلامي و عدم تحرك لازم براي بيرون راندن نيروهاي مهاجم، در آستانه عمليات ثامن الائمه، موقعيت نظام جمهوري اسلامي را چنان متزلزل ترسيم كرده بود كه اكثر دشمنان و حتي خيلي از غير دشمنان، انتظار فروپاشي اين نظام را مي كشيدند.
اين وضعيت ارتش عراق را نيز اميدوار كرده بود تا با ادامه استقرار نيروهاي خود در شرق رودخانه كارون و محاصره آبادان در انتظار گشايشي فوق العاده براي بن بست جنگ باشد. اين تلقي زماني بيشتر قوت گرفت كه نيروهاي عراقي توانستند عمليات رزمندگان(موسوم به عمليات شهيد چمران) را كه در 3/5/1360 در جاده ماهشهر- آبادان با هدف شكستن حلقه محاصره آبادان به اجرا درآمد، سركوب كنند.
با اين همه دشمن در يك غفلت استراتژيك به سر مي برد. غفلتي كه ناشي از عدم دشمن از خردورزي جوهري رزمندگان و فرماندهان و مؤانست بي بديل آنان با يكديگر بود و همين توانسته بود به رغم نگراني آنان از اوضاع داخلي، مديريت عمليات را بسيار توانمند كرده و در پيروزي عمليات هاي نيروهاي انقلابي نقش بارزي ايفا كند. اين ويژگي نه تنها براي دشمن ناشناخته بود، بلكه در اردوي خودي نيز تئوريزه نشده بود و براي بسياري ملموس نبود زيرا واقعيتي بود كه با انقلاب اسلامي به وجود آمده بود.
اگرچه از جنبه ظاهري و معادلات نظامي و ابعاد فيزيكي آن، دشمن در برتري نظامي قرار داشت و رزمندگان از اين بٌعد در استضعاف كامل بودند، اما قدرت ناشي از دو پديده به ظاهر متضاد و ناهمخوان "حماسه و عرفان" كه برخرد و معنويت استوار بود، چنان قدرتي را براي رزمندگان به ارمغان آورده بود كه تحول در سازمان دهي نيروها و افزايش قدرت رزمي واحدهاي عملياتي براي قبول مسؤوليت هاي بزرگ تر در عرصه نبرد را مهيا كرد.
رژيم عراق بعد از اشغال خرمشهر، محاصره آبادان را نيز برگ برنده اي در دست خود تلقي مي كرد و صدام گاه و بي گاه ادعا مي كرد كه هر موقع لازم بداند آبادان را هم تسخير خواهد كرد. لذا محاصره ي آبادان از آغاز تهديدي بالقوه و جدي براي آبادان به شمار مي رفت. پس از ناكامي عملياتهايي كه با فرماندهي بني صدر براي شكست محاصره آبادان صورت گرفت با توجه به اهميت و ارزش منطقه، موقعيت نيروهاي خودي و وضعيت زمين و نحوه ي استقرار دشمن، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي از فروردين 1360 طرح ريزي عمليات در اين منطقه را به طور جدي آغاز كرد به خصوص كه امام خميني نظر صريح خود را مبني بر ضرورت شكستن حصر آبادان اعلام كرده بود. به هر حال، پس از يك ماه، مراحل طرح ريزي و سپس پيگيري تصويب عمليات با تركيب برادران محسن رضايي،رحيم صفوي،حسن باقري،غلامعلي رشيد و سرهنگ صياد شيرازي به شكل جدي تري ادامه يافت. پس از ملاقات سرهنگ شيرازي با رئيس وقت شوراي عالي دفاع ( آيت الله خامنه اي) و اخذ تدبير از ايشان، قرار شد اين عمليات به صورت مشترك با نيروهاي ارتش انجام شود. نماينده سپاه طرح را در جلسه اي كه نماينده حضرت امام، آقاي هاشمي، فرمانده وقت نيروي زميني ارتش و ساير اعضاي شوراي عالي دفاع حضور داشتند، ارائه كرد كه مورد تصويب قرار گرفت.
وچنین شد که آبادان آبادان ماند وتا ابد خواهد ماند...


منبع:سایت ساجد.ir