PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : امام حسین(ع) و نوید از مهدی موعود



غریب آشنا
09-19-2012, 02:05 AM
برگرفته از آثار آیة الله سید محمد کاظم قزوینی









سرور آزادگان حضرت امام حسین علیه السلام نیز در همان شرایط سخت و دردناکى زیست که برادر گرانمایه اش ‍ حضرت مجتبى علیه السلام قرار داشت ، بلکه مى توان به اطمینان گفت که فشار استبداد و ارتجاع روزگار، در دوران امامت آن حضرت به حق و عدالت و طرفداران آن شکننده تر بود.(135)
آن حضرت پس از برادرش حدود ده سال زندگى کرد و در آن مدت کوتاه ، رنجها شدت یافت و بلاها بیشتر شد و فشار به طول انجامید و با همه اینها امام حسین علیه السلام فرصت را از دست نداد، بلکه با بهرورى از فرصت به ستایش و تمجید از مصلح بزرگ جهانى حضرت مهدى علیه السلام پرداخت و از وجود گرانمایه و ظهور و نقش ‍ شکوهبارش به مردم ، بشارتها و نویدها داد.







براى نمونه :
((لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد لطول الله عزوجل ذلک الیوم حتى یخرج رجل من ولدى یملاها عدلا و قسطا کما ملئت جورا و ظلما، کذلک سمعت رسول الله (ص ) یقول )) (136)
یعنى اگر از عمر این جهان تنها یک روز باقى مانده باشد خداوند آن روز را طولانى مى سازد تا مردى از فرزندان من ظهور کند و جهان را همانگونه که از ظلم و جور لبریز گشته است از عدالت و قسط مالامال سازد. این واقعیت را من به همین صورت که گفتم از پیامبر(ص ) شنیده ام .



2_ و به یکى از مردان قبیله پرآوازه ((همدان ))فرمود:
((قائم هذه الامة هو تاسع من ولدى و هو صاحب الغیبة و هو الذى یقسم میزاثه و هى وحى .)) (137)
یعنى : ((قائم )) این امت نهمین فرزند از نسل من است . او غیبتى طولانى خواهد داشت و هموست که در همان حال که زنده است ، اموال او را ظالمان به عنوان میراث به ناروا مى برند.(138)



3_ و نیز از آن حضرت آورده اند که فرمود:
((لو قام المهدى لانکره الناس ، لانه یرجع الیهم شابا و هم یحسبونه شیخا کبیرا.)) (139)
یعنى : اگر مهدى علیه السلام ظهور کند و براى اصلاح جهان بپاخیزد مردم او را انکار مى کنند و نمى شناسند زیرا مى پندارند که او پیر و کهنسال است در صورتى که آن حضرت در اوج جوانى ظهور مى کند.



4_ و نیز آورده اند که فرمود:
((منا اثنا عشر مهدیا اولهم امیرالمؤ منین على بن ابى طالب و آخرهم التاسع من ولدى ، و هو الامام القائم بالحق ، یحیى الله به الارض بعد موتها و یظهر به دین الحق على الدین کله ولو کره المشرکون . به غیبة یرتد فیها اقوام و یثبت فیها على الدین آخرون فیوذون و یقال لهم : متى هذا الوعد؟ ان کنتم صادقین .)) (140)
یعنى : ما خاندان پیامبر دوازده نفر به عنوان مهدى خواهیم داشت که نخستین آنان على و آخرینشان نهمین امام از نسل من است .
و اوست که بحق و براى حق ، قیام مى کند و خداوند بوسیله او زمین را پس از آنکه مرده است زنده مى سازد و دین حق را بر همه عقاید و مذاهب گرچه شرک گرایان را ناخوش آید پیروزى کامل مى بخشد.
او غیبتى طولانى خواهد داشت و به دلیل آن ، گروهى از مردم راه انحراف و ارتداد در پیش مى گیرند و گروهى در دین و آیین توحیدى خویش و ایمان به دوازدهمین امام ثابت قدم و استوار مى مانند و بخطر این ثبات و استوارى در عقیده ، اذیت و آزارها را تحمل مى کنند و به تمسخر، به آنان گفته مى شود:
((متى هذا الوعد؟ ان کنتم صادقین )) (141)
اگر راست مى گویید این وعده (و نوید ظهور) کى خواهد بود؟
اما بدانید که شکیبایى بر اذیتها و آزارها در عصر غمبار غیبت آن حضرت بسان مجاهدى است که پیشاروى پیامبر با شمشیرش در حال جهاد و پیکار با کفر و ارتجاع است .


5_ و نیز آورده است که مردى بنام عیسى بن خشاب از آن حضرت پرسید:
((انت صاحب هذا الامر؟))
قال : لا... ولکن صاحب الامر الطرید الشرید، الموتور باءبیه ، المکنى بعمه یضع سیفه على عاتقه ثمانیة اشهر.)) (142)
یعنى : پرسیدم : ((سرورم ! آیا شما صاحب الامر هستید؟))
فرمود: ((نه !... اما صاحب الامر، آن بزرگمرد در نهان است که دور از نظر است . او انتقام گیرنده خون پاک و بناحق ریخته پدر و هم کنیه عموى گرانقدرش اباجعفر است ؛ براى اصلاح جهان (و برانداختن فتنه ها و تباهیها) هشت ماه شمشیر بر دوش خواهد بود.


پانویس:




135- اثـبـات الهـداة ، ج 3، ص 532، ح 462 بـه نقل نعمانى ، کتاب الغیبة .
136- اثـبـات الهـداة ، ج 3، ص 532، ح 463 بـه نقل از نعمانى ، کتاب الغیبة .
137- اثـبـات الهـداة ، ج 3، ص 539، ح 497 بـه نقل از نعمانى ، کتاب الغیبة .
138- اثـبـات الهـداة ، ج 3، ص 560، ح 626 بـه نقل از سید عبدالکریم بن احمد بن طاوس ، فرحة الغرى .
139- اثـبـات الهـداة ، ج 3، ص 574، ح 718 بـه نقل از مناقب فاطمه و ولدها.
140- اثـبـات الهـداة ، ج 3، ص 574، ح 720 بـه نقل از مناقب فاطمه و ولدها.
141- اثـبـات الهـداة ، ج 3، ص 674، ح 60 بـه نقل از ابن اعثم کوفى ، الفتوح .
142- اثـبـات الهـداة ، ج 3، ص 465 بـه نـقـل از اکمال الدین و کفایة الاءثر و الاءحتجاج .




منبع:منجی موعودmonjimoud.persianblog.ir/post/17/