PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : امام باقر(ع)و نوید از مهدی موعود



غریب آشنا
09-19-2012, 02:02 AM
برگرفته از آثار آیة الله سید محمد کاظم قزوینی









عصر امام باقر علیه السلام نقطه تحول و دگرگونى در فرهنگ اسلامى
از محتواى کتابهاى تاریخى ، چنین دریافت مى گردد که عصر امام باقر علیه السلام نقطه تحول و دگرگونى در فرهنگ اسلامى است .
در آن روزگار، در جامعه ، آگاهى و شوق و کسب دانش پدیدار شد و بسیارى از دانش طلبان براى تحصیل دانش و کسب بینش ، بویژه فقه ، تفسیر و حدیث ، بار سفر بسته و بسوى مراکز علمى مى شتافتند. در مردم ، اندکى رشد فکرى و روحیه حقجویى پدید آمد. دیگر به شنیدن روایات بى آنکه در مورد آن تحقیق و تحلیل و پرس و جو شود، اکتفا نمى کردند.
بدین جهت است که مردم براى اندوختن دانش و بهرورى از کسانى که یاران پیامبر را دیده بودند، به مدینه روى مى آوردند و از آنان علم و دانش فرا مى گرفتند.
چه بسیار فقهایى که از کوفه و دیگر شهرهاى کشور پهناور اسلامى به مدینه هجرت نموده و به امام باقر علیه السلام مى پیوستند. از سرچشمه چوشان بینش و دانش او بهره ها مى گرفتند و عطش سوزان خویش را از دریاى بى کرانه علم و چشمه سارهاى بینش و حکمت آن حضرت برطرف مى ساختند.
علوم معارف در ابعاد گوناگون از سوى امام باقر علیه السلام براى تشنگان دانش و کمال مى جوشید و دلایل و براهین ، در زمینه هاى شناخت خدا، عدل ، پیامبرشناسى ، معادشناسى و... بویژه اصل امامت براى آنان باریدن مى کرد و حقیقت براى همه آشکار مى شد.
با این بیان ، طبیعى است که روایات رسیده از امام باقر علیه السلام پیرامون وجود مبارک حضرت مهدى علیه السلام از نظر محتوا و شمار، بسیار مى باشد که دانشمندان و فقهایى که از محضر آن حضرت کسب فیض مى نمودند و از شاگردان برجسته او بودند همه نگاشته اند و چون این کتاب توان ترسیم همه آنها را ندارد، از این رو به برخى از آنها بسنده مى کنیم ، و خاطرنشان مى سازیم که در بخشهاى آینده کتاب نیز نمونه هاى دیگرى خواهیم آورد همانگونه که در بخشهاى پیشین به مناسبتهایى گوناگون برخى را آورده ایم .







نمونه هایى از نوید امام باقر علیه السلام



1_ ((ابوحمزه ثمالى )) آورده است که :
در یکى از روزها در محضر درس امام باقر علیه السلام بودم ، هنگامى که حاضران رفتند امام باقر علیه السلام فرمود:
((یا ابا حمزة ! من المحتوم الذى حتمه الله قیام قائمنا، فمن شک فیما اقول لقى الله و هو به کافر.
ثم قال : باءبى و امى المسمى باسمى و المکنى بکنیتى السابع من بعدى ، بابى من یملا الارض عدلا و قسطا کما ملئت ظلما و جورا.
یا ابا حمزه ! من ادرکه فیسلم له وسلم لمحمد و على فقد وجبت له الجنة و من لم یسلم فقد حرم الله علیه الجنة و ماواه الناس و بئس مثوى الظالمین .)) (153)
یعنى : ابا حمزه ! از رخدادهایى که خداوند وقوع آن را قطعى ساخته است قیام ((قائم )) است .
هر کس در آنچه مى گویم تردید کند با حال کفر به خدا، او را ملاقات خواهد کرد.
آنگاه افزود: پدرم و مادرم فداى وجود گرانمایه او باد که همنام و هم کنیه من است و هفتمین امام پس از من .
پدرم فداى کسى باد که زمین را لبریز از عدل و داد مى کند همانگونه که به هنگام ظهورش از ستم و بیداد لبریز است .
ابا حمزه ! هر کس سعادت دیدار او را داشت و همانگونه که به پیامبر و على علیه السلام سلام و درود مى گوید به آن حضرت درود گفت و فرمانبردار او گردید، بهشت بر او واجب مى گردد و هر کس به آن وجود گرانمایه سلام نگفت ، خداوند بهشت را بر او حرام ساخته و او را در آتش سوزان جاى خواهد داد و چه بدجایى است جایگاه ستمکاران .



2_ بانوى دانش پژوهى که به ام هانى شهرت داشت آورده است که بامدادى بر حضرت باقر وارد شدم و گفتم :
((یا سیدى ! آیة فى کتاب الله عزوجل عرضت بقلبى فاقلقتنى و اسهرتنى .
قال : فاسالى یا ام هانى ء!
قالت : قلت : قول الله عزوجل : فال اقسم بالخنس # الجوار الکنس .(154)
قال : نعم المسالة سالتینى یا ام هانى ء! هذا مولود فى آخرالزمان ، هو المهدى منهذه العترة ، تکون له حیرة و غیبة یضل فیها اقوام و یهتدى فیها اقوام ، فیاطوبى لک ان ادرکتیه ، و یا طوبى لمن ادرکه .)) (155)
یعنى : ((سرورم ! آیه اى از قرآن شریف ذهن و فکرم را بخود مشغول داشته و خوابم را ربوده است .))
فرمود: ((کدام آیه ام هانى ؟ بپرس !))
گفتم ((سرورم ! این آیه شریفه که مى فرماید: فلا اقسم بالخنس # الجوار الکنس . )) (156)
فرمود: ((به ! به ! چه مساءله خوبى پرسیدى . این مولود گرانمایه اى است در آخرالزمان . او ((مهدى )) این عترت پاک است . مهدى خاندان وحى و رسالت ، براى او یبت و حیرتى است که گروهى در آن گمراه مى گردند و گروههایى راه حق و هدایت را مى یابند.
خوشا بحالت اگر او و زمان او را درک کنى ... و خوشا بحال آنکه او را درک خواهند نمود.))


3_ و نیز ابوجارود از آن حضرت آورده است که روزى به من فرمود:
((یا ابا الجارود! اذا دار الفلک و قال الناس : مات القائم او هلک . باى و اد سلک و قال الطالب : انى یکون ذلک و قد بلیت عظامه فعند ذلک فاجوه . فاذا سمعتم به فاتوه و لو حبوا على الثلج .)) (157)
یعنى : ابو جارود! اگر روزگارى به گونه اى بود که مردم گفتند: ((قائم آل محمد(ص ) از دنیا رفته یا به شهادت رسیده و یا سرنوشت او روشن نیست و دیگرى گفت که : از کجا چنین چیزى خواهد بود... در همان اوج حیرت و ناامیدى و تردید مردم ، شما به ظهور او امیدوار باش و هنگامى که خبر ظهور او را شنیدى به هر صورت ممکن حتى خزیدن بر روى برف و یخ بسوى او بشتاب !
در اینجا به همین مقدار از روایات رسیده از پنجمین امام نور علیه السلام پیرامون امام عصر علیه السلام بسنده مى نماییم ، بدان امید که در آینده بحث ، برخى دیگر از روایات آن حضرت را در این مورد بیاوریم .


پانویس:




153- اثـبـات الهـداة ، ج 3، ص 556، ح 602 بـه نقل از شیخ مفید، الاءمالى .
154- اثـبـات الهـداة ، ج 3، ص 582، ح 771 بـه نقل از علامه محمد باقر مجلسى ، بحار الاءنوار.
155- اثـبـات الهـداة ، ج 3، ص 407، ح 32 بـه نقل از الکافى ، اکمال الدین ، شیخ طوسى ، کتاب الغیبة .
156- اثـبـات الهـداة ، ج 3، ص 412، ح 48 بـه نقل از الکافى .
157- اثـبـات الهـداة ، ج 3، ص 453، ح 74 بـه نقل از شیخ طوسى ، تهذیب الاحکام و ص 491، ح 233.


منبع:منجی موعودmonjimoud.persianblog.ir/post/19/