PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شخصیت شناسی گدایان در دنیای امروز



alamatesoall
09-18-2012, 04:27 PM
آیا گدایان آنقدر اهمیت دارند که موضوع یک گفتگوی علمی قرار بگیرند؟ دکتر فربد فدایی، روان پزشک، در پاسخ به این سوال می گوید: «شک نکنید ! تکدی گران در طول تاریخ و در همه عرض های جغرافیایی وجود داشته و دارد.....



نام گدایان در کتاب های گوناگون ادبی و دیوان شاعران و رسالات فیلسوفان آمده است؛ مثلا سعدی ارادتی ویژه به این طایفه داشته و آنان را با شاهان مقایسه کرده است: گدای نیک انجام به که پادشاه بدفرجام... و یا: نگهبانی ملک و دولت بلاست/ گدا پادشاه است و نام اش گداست... در ادبیات انگلیسی هم داستان «شاهزاده و گدا» مارک تواین داستانی دلکش است که از آن فیلم های متعددی ساخته شده... خلاصه، تعداد افرادی که با نوشتن یا فیلم ساختن درباره گدایان به ثروت رسیده اند، کم نیست!» اگر با خواندن این حرف ها علاقه بیشتری به تعقیب این گفتگو پیدا کرده اید، با ما همراه شوید.


▪ بین مردم، گدایان محبوبیت دارند یا برعکس، مردم از گدایان متنفرند؟
ـ مردم نسبت به گدایان دیدگاه های متناقضی دارند و دچار دوگانگی عاطفی هستند. از یک سو نمی توانند به بی نوایی و فقر آنان ترحم نورزند و از سوی دیگر آنان را به صورت افرادی تن پرور و بی عار و مزاحم می شناسد. از سوی دیگر همه کسانی هم که به گدا معروف اند گروه یکسانی را تشکیل نمی دهند. برخی، افراد درمانده ای هستند که راه به جایی ندارند اما گروه اعظم آنان را افرادی تشکیل می دهند که به دنبال پول بدون زحمت هستند و در عین سلامت، با فریب و دروغ از مردم پول می گیرند و عنوان مناسب تر این گروه در ادبیات فارسی، «سفله» است؛ به قول سعدی: «مپندار اگر سفله قارون شود/ که طبع لیئمش دگرگون شود.»




▪ از نظر روان پزشکی، گدایان از چه افرادی تشکیل شده اند؟
ـ بخش اعظم گدایان در طیف افراد ضداجتماعی و مبتلا به نابه سامانی شخصیت ضداجتماعی قرار دارند؛ یعنی در همان طبقه تشخیصی هستند که معتادان به مواد مخدر و الکل، سارقان، قاچاقچیان و جانیان قرار می گیرند. گروه قلیل تری افراد درمانده ای هستند که به علت معلولیت های جسمی، ذهنی و روانی و نبودن حمایت اجتماعی به گدایی پرداخته اند که در این گروه اخیر افرادی با ناتوانی هوشی و هوش مرزی، گسیخته گون (اسکیزوتایپال) و مبتلایان به اسکیزوفرنی ساده نیز وجود دارند. این گروه علاوه بر حمایت اجتماعی نیازمند درمان های پزشکی و توان بخشی برای مشکلات جسمی و روانی خویش هستند. در سال های اخیر، افراد معتادی را نیز می بینیم که به گدایی مشغول اند و «ضداجتماعی به توان دو» عنوان مناسبی برای آنان است.


▪ یعنی اکثریت گدایان جزو گروه ضداجتماعی قرار می گیرند؟
ـ بله، آنها قادر به گردن نهادن به هنجارهای اجتماعی از جمله رفتار و سلوک شایسته نیستند، دروغ می گویند و فریب می دهند و خود را شل، کور یا کر وانمود می کنند و کودکان خود یا کودکان کرایه ای را به صورت کودکان معلول گریم می کنند؛ به گفته صائب: «کلید رزق گدا، پای لنگ و دست شل است!» اما این گروه به صورت فریب آمیز، خود را به این شکل ها درمی آورند و طبق ضرب المثل رایج «گدا بهر طمع، فرزند خود را کور می خواهد» آنان قادر به برنامه ریزی سازنده برای آینده نیستند؛ تحریک پذیر و پرخاشگرند و کافی است که از اجابت خواسته آنان امتناع کنید تا با نفرین و ناسزای آنان مواجه شوید. آنها برای سلامت خود و دیگران اهمیتی قایل نیستند و از جمله با ایجاد زخم های عمدی بر بدن خود و فرزندان یا شاگردان کرایه ای خویش سعی در فریب بیشتر و جلب ترحم مردم دارند. آنها بی مسوولت هستند و این از استنکاف شان از کار شرافتمندانه بارز می شود. در برابر دروغ ها و فریب های خویش نیز هیچ گونه احساس پشیمانی ندارند. اغلب آنان نیز از دوره نوجوانی به این شرایط روی آورده اند و حاضر به تغییر وضع خود نیستند.


▪ برای درمان آنها می توان کاری کرد؟
ـ مانند دیگر افراد ضداجتماعی، این گروه نسبت به زشتی کار خویش باور ندارند و خود را زرنگ و حق به جانب می دانند. نکته جالب این است که آنان شرح وظایف و حدود صنفی هم دارند و هر یک از آنها در محدوده خاصی فعالیت می کند و اگر هم بخواهد به جایی دیگر برود سرقفلی محل کسب خود را از گدای بعدی وصول می کند. از جمله گدایانی که شهرت چشم گیر کسب کرده اند گدایان شهر سامره اند که به سماجت شهره اند. گدایان اصیل ییلاق و قشلاق می کنند و در ماه ها یا روزهای خاص هم به نقاط ویژه ای که رفت و آمد مردم بیشتر است، می روند. از گدا به عنوان سائل هم یاد شده است. اثیر اومانی بیتی دارد که: «عجب مدار که رسمی است از زمان قدیم/ که سائلان نتوانند سائلان را دید» که به زبان ساده، یعنی گدا چشم دیدن گدا را ندارد. برای گدایان از قدیم الایام اردوهای کار، مکان های بازپروری و حرفه آموزی و مکان های مراقبتی ترتیب داده اند اما هیچ یک مفید نبوده و در اسرع وقت از آن مکان ها گریخته اند یا با وجود آموختن حرفه شرافتمندانه، نان گدایی خوردن را ترجیح داده اند. بسیاری از آنان ثروت فراوان از راه گدایی اندوخته اند اما در راه رفاه خود یا دیگران به کار نمی برند. امید می رود تغییر دیدگاه عمومی نسبت به گدایان و تقویت سازمان های حمایت اجتماعی موجب ناپدید شدن چهره آنان از سطح جامعه شود.


▪ حرف آخر؟
ـ بیشتر گدایان از طیف افراد ضداجتماعی هستند و در عین حال طیف بزرگی را تشکیل می دهند که از افراد گداصفت تا گدایان رسمی گسترده است.



p30world