PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مترجم در کشاکش ترجمه



negar92
09-17-2012, 03:58 PM
مترجم در کشاکش ترجمه


نخستين تلاش‌ها براي تعريف ويژگي‌هاي لازم براي مترجم يا ايجاد قواعد يا اصول اصلي براي ترجمه البته در مورد ترجمه ادبي بود. در سال 1540 م به اين قرار: مترجم بايد محتوا و قصد نويسنده‌اي را كه مي‌خواهد كارش را ترجمه كند به طور كامل درك كند، مترجم بايد زباني را كه از آن ترجمه مي‌كند كاملاً بداند و شناختش از زباني كه به آن ترجمه مي‌كند نيز همان قدر عالي باشد، مترجم بايد از گرايش به ترجمه لفظ به لفظ بپرهيزد چون با اين كار معناي متن اصلي را نابود و زيبايي بيان را تباه مي‌كند، مترجم بايد صورت‌هاي كلامي متداول در زبان خويش را به كار برد. مترجم بايد واژه‌هارا به ترتيبي انتخاب كند و بياورد كه حاصل نهائي،‌لحن در خور را داشته باشد، به دنبال اين، در سال‌ها و دهه‌هاي بعد اصول ديگري ارائه شد (كه در این جا فرصت بحث نيست) اما با شكوفائي مطالعات زبان شناسي در زمان معاصر، متوني كه درباره ترجمه نوشته شده عيني‌تر و نظام مندتر است، بنابر يك ديدگاه، هر خواندني مي‌شود گفت يك نوع ترجمه است. يعني جستجوي معناهاي متني است كه كس ديگري نوشته است

‌مترجم را دقيق‌ترين خواننده دانسته‌اند؛ اما اين خواندن فرآيندي دارد و نظرهاي مختلفی هم درباره آن تاكنون ارائه شده. نظريه‌هاي ترجمه در واقع بررسي اصول درست ترجمه است. اين نظريه‌ها بر مبناي درك درست نحوه عمل‌كرد زبان‌هاي گوناگون، نحوه رمزگزاري معنا در شكل‌هاي متفاوت در زبان‌هاي متفاوت شناسايي و مترجمان را راهنماي مي‌كند تا مناسب‌ترين راه‌ها را براي حفظ معنا در عين كار بست مناسب‌ترين صورت‌هاي هر زبان پيدا كند. در اساس دو نظريه اصلي براي ترجمه وجود دارد كه با هم رقابت دارند در يكي قصد اصلي بيان تمامي نيرو و معناي هر كلمه و اصطلاح زبان اصلي به دقيق‌ترين وجه ممكن است. و در ديگري هدف اصلي توليد نتيجه‌اي است كه اصلاً به ترجمه‌نمي‌ماند و در واقع با جامه تازه خود همان قدر راحت است كه در جامعه بومي خود. اين دو نظريه پيرواني دارد، اما بیش‌ترين پيروان را تلفيق اين دو دارد

سه شرط مهم براي توفيق مترجم برشمرده‌اند كه اكثريت بر آن توافق دارند. مترجم بايد با زبان مبدا، زبان مقصد و موضوع آشنا باشد

تبحر او در زبان مبدا و زبان مقصد بايد در حد يا نزديك به سخنگويان بومي باشد. او بايد توانايي درك آنچه را متن به صراحت يا تلويحاً مي‌گويد داشته باشد
مهارت‌هاي او در نوشتن و ويرايش بايد در حد اعلا باشد

اما مهم‌تر از همه كه در بخش مربوط به ترجمه ادبي بیش‌تر به‌ آن خواهيم پرداخت در مطلوب‌ترين شكلش مترجم بايد فرهنگ هر دو زبان (زبان مبدا و مقصد) را خوب بشناسد چون اين شناخت در كاربرد كلمات و معاني تاثير دارد. بايد نويسنده متن اصلي – بحث نگارش او، جايگاه آن اثر در فرهنگ مكتوب كشور مبدا و جايگاه آن اثر در مجموعه آثار آن نويسنده را بشناسد