PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : معرفی شرکت آی.بی.ام (ibm)



Borna66
09-16-2012, 12:24 PM
سابقه: 95 سال (تأسيس 1911)
نام اوليه: C.t.r
بنيانگذار: توماس واتسون sr.
فعاليت اوليه: توليد ماشين تحرير و ماشين حساب
فعاليت كنوني: توليد رايانه هاي شخصي و تجاري، فناوري اطلاعات و ارتباطات
ويژگي: بزرگترين شركت رايانه اي جهان
فروش (2005): 29/96 ميليارد دلار
تعداد كاركنان (2005): 329000 نفر
جايگاه در fortun 500 (2005): 20
مديرعامل: ساموئل پالميسانو
شركت بين المللي ماشينهاي تجاري (international business machines=ibm) گرچه به عنوان يك شركت در ميان صدها شركت كسب و كار ديگر درجهان وجود دارد اما تاريخچه يك قرن حضور در مراحل مختلف تكامل انديشه و عمل بشري از ibm شركتي پديد آورده است كه همواره جايگاه ويژه جهاني خود را در عرصه كسب وكار حفظ كرده است. يك خانواده خلاق و خستگي ناپذير (توماس واتسون پدر و پسر) در خلق اين سازمان و رشد و پويايي آن طي دهها سال نقش خاص داشته اند و توانسته اند شركت را از حوزه توليد ماشين تحرير و ماشين حساب در دهها سال پيش، آرام آرام به عرصه فناوري اطلاعات و ارتباطات وارد كنند و آن را به بزرگترين شركت توليد كننده رايانه درجهان با ويژگيهاي منحصر به فرد تبديل سازند. شركتي كه رهبري به‌كارگيري رايانه هاي شخصي و تجاري را در سازمانهاي آموزشي، علمي، صنعتي و خدماتي براي كمك به حل مهمترين مشكلات صنعتي، اجتماعي و بهداشتي برعهده گرفته است. اين تجربه موفق يك سده تلاش ساماندهي شده است كه در دنياي پررقابت كنوني و درميان رقيبان جدي باسابقه و مدعيان جوان باانگيزه، شركت را درصدر آورده و از «hp»، «مايكروسافت» و «دل» فراتر نشانده است.

Borna66
09-16-2012, 12:25 PM
سابقه: 22 سال (تاسيس: 1984)
بنيانگذار: مايكل دل
حوزه فعاليت: توليد و فروش سيستم‌ها و تجهيزات رايانه‌اي
ويژگي: ابداع مدل مستقيم در عرضه رايانه و سپس فروش مستقيم اينترنتي
فروش (2005): 56 ميليارد دلار
تعداد كاركنان (2005): 65200 نفر
رتبه در FORTUNE500 : 84
مديرعامل: كوين رولينز
رئيس هيئت مديره: مايكل دل
شايد بتوان اين موضوع را از ويژگيهاي منحصر به فرد عصر جديد به‌شمار آورد كه شركتها و بنگاههاي صنعتي و اقتصادي و تجاري كوچك و نوپا با رشد سريع و بهت‌آور خود، به‌عنوان رقيب جدي شركتهاي بزرگ و باسابقه به ميدان مي‌آيند و حتي در اين رقابت سخت و پرتنش پيروز مي‌شوند. نگاهي به فهرست شركتهاي برتر جهاني در حال حاضر و مقايسه آن با فهرست چنددهه گذشته به‌خوبي گواه اين واقعيت است. شركت رايانه‌اي دل (DELL CORPORATION) يكي از مثالها و الگوهاي مطرح در اين زمينه است. شركتي كه تنها دودهه پيش با همت و جديت و خلاقيت جواني 19 ساله و گريزان از درس و دانشگاه، تنها با سرمايه 1000 دلار شكل گرفت و به‌سرعت باابداع روش فروش مستقيم اينترنتي رايانه و سيستم‌هاي آن به شركتي چندميليارد دلاري با بيش از 60 هزار كارمند در 150 كشور جهان تبديل شد.
تاريخچه
شركت «دل» برپايه يك مفهوم ساده شكل گرفت: فروش مستقيم سيستم‌هاي رايانه‌اي به مصرف‌كننده. گرچه مايكل دل در سالهاي پيش از 1984 كه شركت را بااين ديده تاسيس كرد عملا با فروش تمبر و يا روزنامه آن را آزموده و به آن دل بسته بود. پس از آن با خريد دستگاههاي رايانه و بازكردن آن و به هم ريختن و تعويض و تبديل اجزاي آن، دستگاه جديد را براي فروش عرضه مي‌كرد. مايكل دل دريافته بود كه با حذف واسطه‌هاي فروش و عــــرضه مستقيم رايانه به مصرف‌كننده نهايي مي‌تواند سريعتر و ارزان‌تر خدمات خود را به مشتري ارائه دهد. او همين رويكرد بي‌واسطه‌بودن را در شــــاكله سازماني كه تاسيس كرد به‌كار برد. شركت «دل» در سال 1984 با سرمايه 1000 دلار ثبت شد. گروه توليد تنها سه نفر بودند كه با آچار در كنار ميزهاي كوچك مي‌ايستادند و بهسازي دستگاهها را انجام مي‌دادند. يك سال بعد، شركت اولين سيستم رايانه‌اي را با طراحي خود به بازار عرضه كرد؛ ريزپردازنده اينتل 8088 و سرعت 8 مگاهرتز. دوسال پس از آن، توسعه بين‌المللي شركت با گشايش دفتر آن در انگلستان آغاز شد و به‌سرعت به چين، فرانسه، ژاپن، كانادا و ديگر كشورها تعميم يافت. در سال 1989 «دل» اولين رايانه كيفي (NOTE BOOK) خود را عرضه كرد. 8 سال پس از تاسيس يعني در سال 1992، «دل» جزو 500 شركت برتر جهاني قرار گرفت و سال بعد در رده 5 فروشنده برتر جهاني در زمينه سيستم‌هاي رايانه‌اي ايستاد. تا سال 1997، شركت 10 ميليون سيستم رايانه فروخت. در سال پاياني قرن بيستم، فروش شركت از طريق اينترنت به 50 ميليون دلار در روز رسيد. پيش از آن دل جايگاه خود را به عنوان اولين شركت رايانه‌اي كه فروش سالانه بيش از يك ميليارد دلار را به‌دست آورده، تثبيت كرده بود. در اين سالها عرضه(SERVER) سرور و چاپگر نيز به جمع فرآورده‌هاي متنوع شركت افزوده شده بود.
چشم‌انداز و ماموريت
«دل» در سال 1984 با يك چشم‌انداز ساده شركت را تاسيس كرد: مطابق سفارش مشتري مستقيما آن‌طور كه او مي‌خواهد و آنچه كه او مي‌خواهد مي‌فروشيم. 20 سال پس از آن تاثير اين ديدگاه در شركت كاملا روشن است. بيانيه ماموريت شركت چنين است: مي‌خواهيم موفق‌ترين شركت رايانه‌اي در جهان در ارائه بهترين تجربه‌ها به مشتريان باشيم.
حوزه فعاليت
شركت «دل» به‌سرعت فعاليت خود را به خارج از آمريكا نيز گسترش داد و اكنون در بيش از 150 كشور جهان به فعاليت مشغول است. حوزه فعاليت عرضه محصولات و خدمات شركت عبارت است از:
- سرورها؛ - حافظه‌ها؛ - سيستم‌هاي تصويري و چاپگري؛ - ايستگاههاي كاري؛ - رايانه‌هاي كيفي؛ - رايانه‌هاي روميزي؛ - محصولات شبكه‌اي؛ - نرم‌افزارها؛ - خدمات مديريتي؛ - خدمات پشتيباني؛ - خدمات اجرايي؛ - خدمات آموزشي.
ويژگيها
ويژگي انحصاري شركت «دل» كه در چشم‌انداز و ايده اوليه تاسيس شركت نيز وجود داشته است «بي‌واسطگي» است. سيستم فروش بي‌واسطه يا مستقيم(direct sale) يعني نداشتن هزينه انبارداري و حذف توزيع و پخش توسط واسطه‌ها، يعني فروش بي‌واسطه رايانه به مشتري، يعني بي‌واسطه با تامين كنندگان در تماس بودن. 10 سال پيش يعني سال 1996 موجودي انبار شركت 30 روز و شركت كمپك 60 روز بود. اين عدد امروز و براي شركت «دل» به چهار روز رسيده است، يعني متوسط گردش موجودي انبار شركت چهارروز است. الگوي بي‌واسطه كه نماد و ويژگي كسب و كار «دل» است به‌معناي حذف گامهاي غيرضروري است. مايكل دل اين الگو را حتي در ساختار سازمان خود پياده كرده و معتقد است پسنديده نيست كه معاونان مديرعامل يا مديران بخشها تنها با همتايان خود در تماس باشند. يك ساختار خشك مانع جريان روان اطلاعات مي‌شود. مدل مستقيم (direct model) «دل» يك انقلاب در مديريت زنجيره تامين است. اساس اين مدل عبارت است از نزديك‌ماندن نسبت به مشتري و بهبود مستمر و پايدار. مزاياي اين مدل عبارت است از:
1 – دسترسي مشتري به فناوري روز. عرضه آخرين فناوريها بسيار سريعتر از ساير شركتها. (the dell effect)
2 – مشتري تنها براي آنچه نياز دارد هزينه مي‌پردازد. عرضه انبوه كالا مطابق دلخواه مشتري. (mass customization)
3 – مشتري مي‌داند كمك موردنياز خود را كجا دريافت كند.
4 – منفعت و مزاياي نوآوري به مشتري مي‌رسد.
ارتباط مستمر با مشتري محور مدل مستقيم «دل» است. كاركنان «دل» هر روز مستقيم و بي‌واسطه با ميليونها مشتري تعامل دارند. به‌تعبير مايكل دل، هيچ شركت ديگري نمي‌تواند اين ادعا را داشته باشد كه مثل «دل»، به مشتري گوش مي‌دهد، نوآوري و فناوريهاي مربوط به آن را موثر و كارا ارائه و با همكاران خود تشريك مساعي مي‌كند. علاوه‌بر هزاران تماس تلفني روزانه، در سال 2005، 4/1 ميليارد ملاقات مجازي از طريق اينترنت با dell.com وجود داشته است. بدين طريق شركت اطلاعات بسياري از مشتريان خود به‌دست مي‌آورد. مايكل دل براين باور است كه بسياري از چيزهايي كه ما ياد مي‌گيريم از مشتريانمان است كه حقيقتا موضوع اصلي مدل كسب و كار مستقيم (direct business) است. اين رويكرد يا مدل همان مدل بي‌واسطه است كه به‌عنوان يك روش جديد براي انجام كسب و كار باافزودن اينترنت به‌كار مي‌رود. شركت، اين‌گونه ارتباط و ملاقات و تماس با مشتريان خود را فرصت يادگيري و ارزش‌آفريني برمي‌شمارد و حتي بهترين مشتريان را كساني مي‌داند كه در جهت بهبود ايده دارند و انتقادي را مطرح مي‌كنند. به‌همين دليل نشستهاي دفاع از مشتري را راه انداخته است كه در آن اعضاي تيم فروش، بازخوردهاي دريافتي خود از مشتريان را به‌همراه حضور يك نمونه مشتري ناراضي در اختيار كارشناسان ديگر بخشهاي سازمان قرار مي‌دهند.
پنج اصل ساده مدل مستقيم دل عبارت است از:
1- در كنار مشتري باقي بمان.
2 - جايگاهي را براي پاسخگويي فراهم كن.
3 - مشتري را با ارائه آنچه او مي‌خواهد توانمند ساز.
4 - با بهبود مستمر، هزينه‌ها را كاهش ده.
5 - آن فناوري را عرضه كن كه استفاده از آن راحت باشد.
فرهنگ و ارزشهاي سازماني
كليد موفقيت مدل مستقيم «دل»، فرهنگ پيشرو آن است كه در كار تيمي نهفته است. اساس فرهنگ شركت تعهد آن است به:
- مشتريان. تعهد به برقراري ارتباط مستقيم، فراهم‌كردن بهترين محصول و خدمت براساس فناوري استاندارد محور.
- ارتباط مستقيم. تعهد به بي‌واسطگي كاركنان در همه‌چيز؛ در كار با كاركنان، مشتريان، تامين‌كنندگان و...
- شهروند جهاني بودن. مشاركت در مسئوليت جهاني نسبت به درك قوانين وارزشها و فرهنگ.
- موفقيت تيمي. تعهد به كار تيمي و يادگيري و توسعه از اين طريق.
- شوق به تعالي. اشتياق به پيروزي و تعالي در هركاري كه انجام مي‌دهيم.
اين روح آن چيزي است كه در بيانيه ارزشهاي شركت آمده و به soul of dell موسوم است و محيط و فضاي كاري را در شركت پوشش مي‌دهد. اين بيانيه مشخص مي‌كند كه «دل» چه نوع شركتي است و چه مي‌خواهد بشود. راهنمايي است براي عمل و اطمينان از اين كه استانداردهاي بالا به‌دست آمده است و راه «دل»، يعني راه صحيحي كه عبارت است از «پيروزي و تعالي در سايه يكپارچگي» طي مي‌شود. اساس «فرهنگ پيشرو» شركت را همين تشكيل مي‌دهد؛ دستيابي به استانداردهاي بالا در مسئوليت‌پذيري، اخلاق و يكپارچگي.
عناصر اصلي مطرح در بيانيه ارزشهاي شركت عبارت است از:
* اعتماد : به يكديگر و به ذي‌نفعان؛
* يكپارچگي : كار درست انجام‌دادن در عين رعايت ادب؛
* صداقت؛
* قضاوت: تفكر قبل از عمل؛
* احترام: رعايت انصاف در ارتباطات؛
* شجاعت: در انجام دادن كار صحيح و گزارش‌كردن كار نادرست؛
* مسئوليت‌پذيري.
منابع انساني
تعهد به كار تيمي و يادگيري و توسعه از آن طريق محور بيانيه ارزشها و فرهنگ سازماني شركت است. به‌اين دليل است كه شركت كاركنان خود را «عضو تيم» مي‌داند. قدرت شركت در كاركنان آن نهفته است كه هرروز كه به سر كار حاضر مي‌شوند اهداف خود را به‌وضوح مي‌دانند و دريك مسير صحيح متعهد به تحقق آن هستند. كاركنان شركت در پايان سال 2005، 65هزارو200 نفر بوده‌اند كه حدود نيمي از آنها در خارج از آمريكا مشغول به‌كار بوده‌اند. در سال آغازين قرن جديد تعداد كاركنان شركت حدود 40 هزار نفر بود.
فناوري و R&D
در شركت «دل»، نوآوري مبتني بريك فلسفه ساده است: گوش‌دادن به مشتري و سپس رفع موثر نيازهاي او. در اين رويكرد، فناوري متمركز است بر نيازهاي مشتري. مشتري است كه آنچه را اهميت دارد مشخص مي‌كند. فناوري «دل» براي مشتري انعطاف‌پذيري و انرژي مي‌آورد و به‌جاي توجه به راه‌حلهاي اختصاصي، از طريق استانداردسازي صورت مي‌گيرد. برخلاف فناوري ويژه و اختصاصي، استانداردهاي باز به مشتري امكان افزايش انتخاب، كاهش هزينه و پيچيدگي و سهولت استفاده از محصول و فرايند را مي‌دهد. شركت معتقد است تنها آن نوع نوآوري قابل قبول است كه به مشتري سود رساند. اين رويكرد the dell effect نام گرفته است كه مبتني است بر كاهش هزينه فناوري. معناي اين رويكرد توسعه دسترسي به فناوري اطلاعات است، يعني رايانه را از طريق نوآوري و بهره‌وري قابل دسترس‌كردن.
اين تلقي از فناوري انقلابي در صنعت پديد آورده كه شركت آن را دموكراتيزه‌كردن فناوري نام نهاده است. شركت به‌ نقش و تاثير خود در اقتصاد جهاني مي‌بالد و معتقد است براي هرچه راحت‌تر كردن استفاده فناوري در كسب وكار و براي مصرف‌كننده‌ها و حكومتها، كيفيت زندگي انسانها را در تمام دنيا بهبود بخشيده است. اين رويكرد، نتيجه فرهنگ كار تيمي و تمركز برارزشهاي موردخواست مشتري از طريق سرعت و كارايي است. يك رايانه امروز 20 برابر سريعتر از هفت سال پيش ساخته مي‌شود و 50 برابر حافظه بيشتر دارد در حالي كه هزينه آن نصف شده است.
در سال 1965، گوردون‌مور موسس اينتل پيش‌بيني كرده بود كه رشد قدرت اجزاء محاسبه‌گر رايانه هر 18 ماه دوبرابر مي‌شود. اما حتي خود او نمي‌توانست پيش‌بيني كند كه رايانه بسيار قابل دسترس خواهد بود. اين انفجار در دسترسي به فناوري اطلاعات نتيجه تمركز «دل» در سرويس‌دهي به نياز مشتريان و بهبود بازدهي است. «دل» در تمامي اجزاي زنجيره تامين، هزينه‌ها را كاهش و كيفيت را افزايش داده است؛ از تراشه‌ها و درايورها تا چاپگرها و ابزار ديجيتالي شخصي. مدل مستقيم «دل» اين راه را گشود. مدل مستقيم اين مدل و اين نوع تلقي از فناوري، نوآوري مستمر است. مراكز اصلي طراحي شركت در آمريكا، هند، سنگاپور، تايوان و چين مستقر است. شركت در سال 2005، بيش از 460 ميليون دلار صرف تحقيق و توسعه كرده است.
رويكرد «دل» به تحقيق و توسعه و نوآوري چنين است:
1 - مشتري محوري: نوآوري «دل» با مشتريان آغاز مي‌شود. آنها نيازمنديهاي مشتريان را به‌طور مستقيم از طريق دهها هزار تعامل روزمره جمع‌آوري مي‌كنند. اين نيازمنديهاست كه ابتكارات، نوآوريها و جهت‌گيريهاي توسعه محصول را در شركت معنا و جهت مي‌دهد.
2 - تحقيق و توسعه موثر: محصولات «دل» از طريق فعاليت نزديك و تنگاتنگ با شركاي راهبردي توسعه مي‌يابد. بازخوردهاي مشتري از درون اين چرخه، تمركز «دل» را بر فناوريهاي مورد نياز مشتري تقويت مي‌كند.
3 - نوآوري باز: جهت‌گيري تحقيق و توسعه در شركت، استانداردها و فناوريهاي صنعتي است از طريق همكاران صنعتي و شركاي راهبردي، توسعه نوآورانه، غيراختصاصي و محصولات بر پايه استانداردهاي باز.
فروش
درآمد شركت در سالي كه ثبت شد، 6 ميليون دلار بود. اين رقم در سال 1992 به بيش از 2 ميليارد دلار رسيد. فروش شركت در سال 1996 روزانه يك ميليون دلار بود كه در سال 1998 به 12 ميليون دلار و در سال 1999 به 35 ميليون دلار رسيد. در سال 1997، «دل» اولين شركتي بود كه ركورد فروش يك ميليارد دلاري از طريق اينترنت را به‌دست آورد. در سال 2005، درآمد شركت به 56 ميليارد دلار و سود خالص آن به بيش از 10 ميليارد دلار رسيد. بااين ميزان فروش، رتبه شركت در 500 شركت برتر آمريكا 28 و در بين 500 شركت برتر جهاني به مكان 84 رسيده است.
مديرعامل
مايكل دل 41 ساله در 1984 زماني كه 19 سال بيشتر نداشت شركت «دل» را بنيان گذاشت و با تحويل به‌موقع و حذف انبار و هزينه بالاسري و ارائه خدمات پس از فروش تحولي شگرف در زمينه پاسخگويي به نيازهاي مشتريان در صنعت رايانه پديد آورد. او در آن هنگام به‌خوبي ضعف سيستم‌هاي توزيع و فروش رايانه را دريافته بود و به‌دنبال ارائه راه بهتري در اين زمينه بود. او با ترك دانشگاه مي‌دانست به چه كاري مي‌خواهد دست بزند. او مي‌خواست رايانه‌اي بهتر ازIBM بسازد، به مشتريان ارزش افزوده و خدمات گسترده عرضه كند و در صنعت رايانه شماره يك بشود. «دل» با رهاكردن دانشگاه براين باور بود كه كسب وكار فرصتهاي زيادي براي يادگيري روزمره موضوع‌هاي جديد براي او فراهم مي‌آورد. او در سال 2004 كوين رولينز(Kevin Rollins) را به‌عنوان رئيس و مديرعامل شركت برگزيد و خود در سمت رياست هيئت‌مديره باقي ماند. از سال 1992، مايكل دل جوانترين مديرعامل در 500 شركت برتر دنيا بوده است، علاوه‌بر آنكه طولاني‌ترين زمان تصدي را به‌عنوان مديرعامل و رئيس شركت دارا بوده است.
مايكل دل كتاب «بي‌واسطه تا دل» را به‌عنوان عرضه تجارب كاري خود منتشر ساخته و داستان طلوع شركت و راهبردهايي كه براي كسب وكار ترسيم كرده را ارائه داده است؛ راهبردهايي كه به دگرگوني صنعت منتهي شده است. مايكل دل به‌همراه همسرش سوزان، بنيادي تاسيس كرده است كه در حوزه‌هاي بهداشت، آموزش و ايمني فعال است و برنامه‌هايي را در زمينه فعال‌سازي فكر و سلامت فكري و بدني و محيط سالم براي كودكان دنبال مي‌كند.
چشم‌انداز آينده
مايكل دل عصر حاضر را عصر اينترنت و شبكه (net time) مي داند و آينده را واجد چالشهاي بزرگي براي شركت مي‌شمارد. او معتقد است براي افزايش سهم 6 درصدي شركت در بازار 800 ميليارد دلاري رايانه راه طولاني در پيش است. كوين رولينز مديرعامل شركت نيز چهار اولويت فعاليت راهبردي را در سالهاي آينده چنين ترسيم مي‌كند:
- سرعت در رشد جهاني؛
- دستيابي به رهبري محصول؛
- تشديد جذب تجارب مشتري؛
- توسعه فرهنگ پيشرو.
منابع:
1 – www. Dell. Com
2 – www. Fortune. Com

Borna66
09-16-2012, 01:07 PM
تاريخچه
گرچه آنچه امروزه به نام ibm شناخته مي شود شركتي است كه رسما در 15 ژوئن 1911 در نيويورك به عنوان (computing – tabulating- recording)c.t.r شكل گرفت، ريشه آن اما به اواخر قرن نوزدهم برمي‌گردد. در سال 1880 اولين ثبات ديجيتال توسط الكساندر دي (a.dey) ابداع شد. مهاجرت فراوان به آمريكا در دهه 1890 مسئولين را واداشت براي انجام محاسبات جمعيتي به دنبال يك ابزار محاسباتي موثر باشند. برنده اين مناقصه هرمان هولريت (h. Hollerith) بود كه در سال 1896 شركت ماشينهاي محاسبه را تاسيس كرد. در سال 1911 چارلز فلينت (c.flint) يك سازماندهنده برجسته، ادغام شركت هولريت را با دو شركت itr و esco را مهندسي كرد و شركتي به نام c.t.r پديد آمد كه در حوزه ساخت و فروش ماشينها در محدوده مقياس تجاري و ثبات هاي صنعتي زمان و توليد ماشين تحرير و كارتهاي پانچ فعاليت مي كرد. پس از تشكيل شركت جديد، جورج فيرچايلد (g.fairchild) رئيس شركت جديد شد اما رشد سريع و تنوع محصولات شركت، مديريت را دشوار كرده بود و فلينت را واداشت تــــــــا سه سال بعد، يعني 1914، از تـــــــوماس واتسون (t.watson 40 ) ساله دعوت به عمل آورد تا به شركت بپيوندد و رهبري آن را برعهده گيرد. در سالهاي پس از جنگ جهاني اول، مهندسان شركت مكانيسم هاي جديدي را براي رفع نياز مشتريان توسعه دادند. رشد فزاينده فعاليتهاي c.t.r، نام شركت را در قياس با فعاليتهايش محدود مي كرد، به همين جهت در سال 1924 نام شركت رسما از c.t.r به ibm تغيير يافت. از آن پس كسب و كار شركت هم در بعد جغرافيايي و هم وظيفه اي گسترش يافت.
نقش واتسون ها
پيوستن توماس واتسون sr. به شركت، نقطه عطف در تاريخ ibm محسوب مي شود. واتسون دستيار الكساندر گراهام بل بود و با استفاده از تجارب خود در شركت قبلي (ncr) يك سري تاكتيك هاي موثر در كسب و كار به كار برد. او به خدمات مشتريان تمركز و به انگيزه هاي فروش و توجه به كاركنان تاكيد كرد. واتسون با برنامه هايي مانند تشكيل تيم هاي ورزشي كاركنان و سفرهاي تفريحي خانوادگي، روحيه جديد در شركت دميد. شعار موردعلاقه او يعني «تفكر» (think) نقل زبان كاركنان شد. واتسون خود در اين باره مي گويد: «ما بايد ازطريق گوش دادن، بحث كردن، مشاهده كردن و فكر كردن ياد بگيريم. نبايد هيچ يك از اين راههاي يادگيري را كنار گذاشت. مشكل بيشتر ما اين است كه در فكر كردن درنگ نمي كنيم چون كار سختي است. تمام مسائل دنيا را به آساني مي توان حل كرد اگر انسانها بخواهند كه فكر كنند».
بعداز پيوستن واتسون، شركت بر توليد ماشين هاي محاسبه در مقياس بزرگ تجاري براي شركتها تمركز و بازار محصولات اداري كوچك را رها كرد. در چهار سال اول مديريت او، درآمد بيش از دو برابر شد و به 9 ميليون دلار رسيد. او همچنين حوزه فعاليتهاي شركت را به اروپا، آمريكاي جنوبي، آسيا و استراليا گسترش داد. 23 سال بعد واتسون مي گفت: «وقتي من به شركت آمدم تعداد كاركنان 235 نفر بود و امروز بيش از 10 هزار نفر هستيم. در اين مدت من در تك تك كاركنان شركت استعداد رشد فراواني براي آينده مي ديدم زيرا در آن زمان تنها پنج درصد كار محاسبه و ثبت در دنيا به وسيله ماشين انجام مي شد. واتسون همواره به تعهد انجام خدمت به مشتري تاكيد داشت و مي گفت: «ديگران هم مي توانند سخت افزار بسازند اما وجود ريشه ايده ارائه خدمت در نهاد ما مهم است. هيچ يك از ما نيست كه براي كمك به مشتري و رفع مشكل يك دستگاه پول پرداز يا چيز ديگري از جا برنخيزد. ارائه خدمت مقوله اي است كه بسياري از شركتها آن را فراموش كرده اند. Ibm يعني ارائه خدمت». تلاش و حركت در ذهن او چنين معنا مي يافت: «اگر مي خواهيد سريعتر موفق شويد بايد ميزان شركتهايتان را دو برابر كنيد. موفقيت در آن سوي شركت قرار دارد. هر زمان در موقعيتي قرار مي گيريد كه خطر شكست در آن زياد است از خود بپرسيد كه اگر اين كار را انجام بدهم بدترين چيزي كه ممكن است برايم اتفاق بيفتد چيست؟ و آن وقت تمام تلاشتان را صرف كنيد تا آن بدترين اتفاق نيفتد».
در دهه 1930 با وجود انقباض بزرگ، واتسون مراقب كاركنانش بود. درحالي كه بسياري از شركتها بسته مي شوند او كاركنانش را مشغول توليد ماشين هاي جديد نگاه مي داشت. او در سال 1932 يك واحد مهندسي و تحقيق و توسعه براي پشتيباني خط توليد داير كرد. سال بعد يكي از بهترين آزمايشگاههاي r&d را افتتاح كرد. Ibm جزو اولين شركتهايي بود كه در سال 1934 بيمه عمر را براي كاركنان خود فراهم ساخت. دريافتي از سود فروش و پرداخت دستمزد در تعطيلات و توجه به آموزش كاركنان از دستاوردهاي مديريت واتسون بود. شعار او براي ibm، صلح جهاني ازطريق تجارت جهاني بود و سمبل او تفكر و ميراث او ارائه خدمت. او به هنگام مرگ در سال 1956، تعداد كاركنان را به 72 هزار و 500 نفر و درآمد را به 892 ميليون دلار رسانده بود.
بلافاصله پس از مرگ او، پرش توماس واتسون jr رهبري شركت را برعهده گرفت. اين در زماني بود كه شركت رشد انفجارگونه داشت و واتسون پسر به خوبي شركت را در كوران گذار از عصر ماشين تحريرهاي مكانيكي به عصر رايانه هدايت و رهبري كرد. تحت هدايت واتسون، نوآوريهايي در بازاريابي رخ داد. او اجزايي مانند سخت‌افزار، نرم افزار و خدمات را به صورت مجزا نيز عرضه كرد و اين باعث تولد يك صنعت چند ميليارد دلاري نرم افزار و خدمات رايانه شد كه ibm امروزه رهبري آن را برعهده دارد. در دوران رهبري واتسون، ibm از يك كسب و كار متوسط به يكي از بزرگترين شركتهاي صنعتي جهان تبديل شد. در سال 1971 كه او به دليل عارضه سكته قلبي سمت خود را رها كرد و تعداد كاركنان، 270 هزار نفر و درآمد به 3/8 ميليارد دلار رسيده بود. او تا سال 1984 به عنوان عضو هيئت مديره در ارتباط با شركت بود و در 79 سالگي در سال 1993 وفات يافت.

Borna66
09-16-2012, 01:08 PM
ورود به عصر فناوري اطلاعات
دهه 1970 پايان بيش از نيم قرن رهبري خانواده واتسون بر IBM بود. از 1971 تا 1993 كه گرستنر (L.GERSTNER) رهبري شركت را به دوش گرفت، لارسن، كري، اپل و اكرز به عنوان مديرعامل، شركت را هدايت مي كردند. گرستنر در دهه 90 شركت را به سمت يك شركت جهاني مشتري مدار درزمينه خدمات و فناوري سوق داد. اين اولين بار بود كه IBM تجربه داشتن مديرعاملي بيرون از مجموعه خود را تجربه مي كرد. گرستنر 11 سال مدير ارشد شركت امريكن اكسپرس بود. او حمايت مشتري مداري و تفكر راهبردي را با خود به IBM آورد. او عملا سياست كاهش هزينه ها را پيشه كرد. گرستنر معتقد به يكپارچگي شركت بود و تقسيم آن را منهدم كننده فوايد يك IBM يكپارچه مي دانست. او در سال 1995 چشم انداز جديد شركت را ارائه داد: شبكه رايانه اي عامل محرك فاز بعدي رشد صنعت است. رهبري شركت از سال 2002 دراختيار ساموئل پالميسانو است.
مأموريت
توماس واتسون پسر در سال 1953 بيانيه خط مشي IBM را منتشر كرد. امروزه بيانيه مأموريت شركت چنين نوشته شده است: تلاش ما در IBM خلق، توسعه و ساخت پيشرفته ترين فناوريهاي اطلاعاتي صنعتي شامل سيستم هاي رايانه، سيستم هاي شبكه، حافظه ها و ريزالكترونيك است. ما اين فناوريهاي پيشرفته را ازطريق راه حلهاي حرفه‌اي و ارائه خدمات در سراسر دنيا به ارزش براي مشتريانمان ترجمه و تبديل مي كنيم.
حوزه فعاليت
شركت IBM امروزه در شش حوزه فعال است: سخت افزار شامل سرورها، حافظه ها، رايانه و چاپگر. نرم افزار شامل سيستم هاي عامل و فرايندهاي كسب و كار. خدمات درجهت كاهش هزينه و بهبود بهره وري كسب و كارها. مالي در جهت ارائه خدمات به مديريت مالي شركتها، تحقيقات در زمينه فناوريهاي نوين و بالاخره فناوري در زمينه توسعه، بازاريابي و فناوري تراشه. نيمي از درآمد مالي شركت از حوزه خدمات رساني حاصل مي شود.
هم اينك IBM در بيش از 100 كشور جهان به فعاليت مشغول است و در زمينه تجهيزات و دستگاهها، برنامه ها، نرم افزار و خدمات در فعاليتهاي تجاري، صنعتي، دولتي و آموزشي پيشتاز است.
ارزشهاي سازماني
شركت در سال 2003 در يك فراخوان عمومي ازطريق اينترانت داخلي، نظرات كليه كاركنان را در زمينه ارزشها براي سالهاي پيش رو اخذ كرد و درنهايت بيانيه ارزشها را با سه ارزش زير منتشر ساخت:
1 – از خودگذشتگي براي جلب رضايت مشتري؛
2 – نوآوريهاي مهم براي شركت و جهان؛
3 – اعتماد و مسئوليت پذيري در همه ارتباطات.
منابع انساني
توجه به منابع انساني به عنوان ركن اصلي سازمان از بدو تأسيس شركت در انديشه هاي توماس واتسون وجود داشت و تا امروز همين خط مشي دنبال شده است. IBM پديد آمد، پايدار ماند و گسترش يافت و توسط جمع انسانهاي مستعد، توانا و دلسوزي كه در چند دهه يكي از تحسين برانگيزترين سازمانهاي جهاني را بنيان گذاشتند. بي جهت نبود كه واتسون در سال 1957 گفت: « IBM شركتي است متشكل از انسانها نه ماشين ها، شخصيت ها نه محصولات، افراد انساني نه ابزار مادي». هم اكنون تعداد كاركنان شركت به 329 هزار نفر رسيده است. IBM با ارائه برنامه «اجتماع در وقت نياز» (ON DEMAND COMMUNITY) براي 160 هزار بازنشسته شركت درجهت استفاده از آنها براي گسترش نفوذ فناوريهاي جديد به صورت تلاشهاي داوطلبانه در مدارس و موسسات محلي در سراسر دنيا قدم برداشته است. با اين روش مبتكرانه، شركت به كاركنان كمك مي كند تا ارتباطات خود را در هر جا كه زندگي و كار مي كنند بهبود بخشند. در زمينه آموزش نيز شركت در سال 1993 با ايجاد «مدرسه خانه» (SCHOOL HOUSE) زمينه آموزش گسترده كاركنان را فراهم ساخت و به همه واحدهاي خود نوشت: از اين پس شركت IBM را بايد يك نظام درحال يادگيري مستمر به شمار آورد.
فناوري و R&D
گرچه بنيانگذار IBM وجهه اصلي شركت را تفكر و ارائه خدمت عنوان كرده است اما پالميسانو مديرعامل فعلي، نوآوري را در عصر حاضر نماد شركت مي كند. ثبت بيش از 30 هزار پتنت از سوي شركت دليلي بر صحت گفته مديرعامل است. در سال 2004، IBM با 3284 پتنت براي دوازدهمين سال پياپي ركورد بيشترين ثبت پتنت شركتها را در آمريكا به دست آورد. در چهار سال اخير همواره بيش از 3000 پتنت در سال ثبت كرده و تنها شركتي است كه به ركورد بيش از 2000 پتنت در سال دسته يافته است. اين حجم پتنت حدود سه برابر مجموع پتنت همه رقباي IBM در حوزه فناوري اطلاعات در دوره 12ساله است. IBM مدال ملي فناوري سال 2000 آمريكا را به دليل ركورد نوآوري در فناوري حافظه ها كسب كرد. اين هفتمين بار بود كه IBM بزرگترين مدال ملي را كسب مي كرد.
IBM امروزه هشت آزمايشگاه مجهز در كشورهاي مختلف با 3000 محقق و نيروي علمي دارد. سالهاي جنگ جهاني دوم باعث شد اولين گامها ازسوي شركت به سمت دنياي رايانه برداشته شود. در سال 1944 اولين رايانه محاسبه گر در مقياس بزرگ (MARK I) ازسوي شركت عرضه شد. اين كار با همكاري شش ساله دانشگاه هاروارد صورت گرفته بود.
گرچه وزن اين ماشين حدود پنج تن بود و عمليات جمع را در كمتر از يك ثانيه، ضرب را در سه ثانيه و تقسيم را در شش ثانيه انجام مي داد اما اولين ماشين محسوب مي‌شد كه توانست به صورت اتوماتيك محاسبه هاي طولاني و بزرگ را اجرا كند. چهار سال بعد، اولين ماشين محاسبه گر ديجيتالي در مقياس بزرگ (ASCC) عرضه گرديد. كارت پانچ هاي محاسبه و محاسبه گر الكترونيكي كارتهاي برنامه خور سال بعد به بازار آمد.
IBM اولين ديسك سخت مغناطيسي (RAMAC) را در سال 1956 عرضه كرد. در آن زمان هزينه ذخيره هر مگابايت اطلاعات 10 هزار دلار بود. دو دهه بعد اين هزينه به 10 سنت رسيد. يك سال بعد زبان فورترن (FORTRAN) به عنوان يك زبان رايانه اي ازسوي شركت ارائه گرديد كه به سرعت به يك زبان رايج رايانه اي براي كارهاي فني تبديل گشت. در سال 1952 اولين رايانه بزرگ تمام ترانزيستوري براساس لامپ خلاء عرضه شد. لامپ هايي كه سريعتر و كوچكتر از سويچ هاي الكترومكانيكي به كار رفته در MARKI عمل مي كردند. هفت سال بعد ترانزيستور جايگزين لامپ هاي خلاء شد. در سال 1968، RAM ديناميكي ترانزيستوري ابداع و عرضه گشت (DRAM) كه در آن هر بيت اطلاعات در يك سلول حافظه محتوي يك ترانزيستور و يك خازن نازك ذخيره مي شود. امروزه تراشه‌هاي DRAM عموما 64 ميليون بيت اطلاعات ذخيره مي كنند و جزو اصلي و كليدي رايانه هاي بزرگ، شخصي و ساير محصولات الكترونيكي محسوب مي شوند. در سال 1986 محققان IBM جايزه نوبل فيزيك را به دليل اختراعشان در زمينه ابررسانه‌هاي حرارتي در مواد نيمه هادي اخذ كردند. قبل از آن اختراع ميكروسكوپ تونلي روبشي (STM) نيز كه انسان را قادر مي ساخت براي اولين بار جهان را از منظر اتمي ببيند، نوبل را نصيب محققان شركت كرده بود. تاكنون پنج نفر از كاركنان R&D شركت موفق به اخذ جايزه نوبل شده اند.
IBM در زمينه تحقيقات راجع به نيمه هاديها يك شركت راهبر و پيشرو است. در زمينه نانو فناوري نيز متخصصان اين محرك كوچكترين نشردهنده نور در حالت جامد و نيز نانولوله هاي نيمه هادي را ساخته اند. در دهه 1980 معماري RISC كه اساس اغلب ايستگاههاي كاري و سرورهاي مبتني بر UNIX است توسط شركت ارائه گرديد. به نظر مي رسد اين ابداع، مبناي معماري محاسبه گري در رايانه در آينده باشد. مفهوم RISC ساده سازي دستوراتي است كه براي اجرا به رايانه داده مي شوند و بنابراين رايانه سريعتر و قدرتمندتر مي شود.
در سال 1997 ابررايانه DEEP BLUE ازسوي شركت براي بازي شطرنج با گاسپاروف قهرمان جهان عرضه شد. اين اولين بار بود كه يك رايانه، يك شطرنج باز تراز اول را شكست مي داد. از همان زمان اين بحث عمومي مطرح گرديد كه چگونه رايانه ها مي توانند به هوش انساني نزديك شوند. اين رايانه مي توانست 200 ميليون حركت متحمل شطرنج را در يك ثانيه تحليل كند. تكميل فناوري DEEP BLUE براي حل چالشهاي فناوري در كسب و كار و صنايعي نظير پيش بيني وضع آب و هوا، مدلسازي بازار مالي، طراحي خودرو، توسعه درماني داروهاي جديد، اكتشافات كيهاني و كشف اسرار منشا جهان به كار گرفته شد.
در آغاز قرن جديد، محرك قدرتمندترين ابررايانه زمانه را (ASCI) عرضه كرد. درهمين سال E SERVER عرضه شد كه نسل جديدي از سرورها با قابليتهاي جديد براي پشتيباني كسب و كار الكترونيكي (EBUSINESS) بود: سري X,P,E,I,Z. سيستم هاي ذخيره اطلاعاتي سري DS نيز با ظرفيتهاي از 580 گيگابايت تا 67 ترابايت (670 هزار گيگابايت) در جعبه اي كوچكتر از اندازه يك ويدئو ارائه شد. سري DS 8000 قادر به پردازش 96 پرابايت (96 ميليون گيگابايت) اطلاعات است يعني 4500 برابر حجم اطلاعات موجود در كتابخانه كنگره آمريكا.
فروش
تلاش توماس واتسون بنيانگذار شركت باعث گرديد كه پس از 45 سال كوشش مستمر از 1911، درآمد شركت در سال 1956 به 892 ميليون دلار برسد. واتسون پسر بعداز 15 سال رهبري، فروش شركت را به 3/8 ميليارد دلار رساند. در انتهاي سال 2005 و در زمانه رهبري پالميسانو، اين درآمد به 29/96 ميليارد دلار با سود خالص 4/8 ميليارد دلار بالغ گشته است و بدين ترتيب شركت با دارايي 109 ميليارد دلاري در مقام بيستم جايگاه 500 شركت برتر جهان (FORTUN 500) برتر از همه شركتهاي رايانه اي قرار گرفته است.
مديرعامل
مديرعامل فعلي شركت IBM ، ساموئل پالميسانو (S.PALMISANO) است. او از سال 1973 به شركت پيوسته است و ضمن طي مدارج كاري و مديريتي فراوان، در سال 2000 به عنوان مدير اجرايي و از سال 2002 به عنوان مديرعاملي رسيده است. او فارغ التحصيل دانشگاه جان هاپكينز است. پالميسانو هشتمين مديرعامل شركت از زمان تشكيل اوليه C.T.R در 1911 تاكنون محسوب مي شود. او در زمينه عرضه خدمت، مشتريان راه بنيانگذاران شركت را به خوبي پيموده است. پالميسانو مي گويد: «ما بايد مسئوليت فردي خود را در زمينه ارتباط با مشتري، همكار، سرمايه گذار و اجتماع انجام دهيم. ما اساسا براي موفقيت يكديگر كار مي كنيم. اين مأموريت IBM به عنوان يك شركت است». پالميسانو بازار فناوري اطلاعات را محيطي پويا، جهاني، به سرعت متغير و به شدت متمركز بر ارزشهاي مشتري مي داند و براين باور است كه IBM از همان روز اول بخشي از تاريخچه صنعت فناوري اطلاعات بوده است. او سه نيروي دگرگون كننده اقتصاد جهاني و محيط سياسي را چنين برمي شمرد: «انقلاب در رايانه و ارتباطات، استانداردهاي باز در فناوري و ارتباطات بويژه در صنايع و بالاخره يكپارچگي در همه سطوح كسب و كار اجتماع».
پالميسانو اما بيش از هر چيز به «نوآوري» تكيه دارد و رمز حيات IBM را نوآوري مي داند و مي گويد: «فناوري امروزه جزو اصلي راهبرد كسب و كار است. ما به يك مدل نوآوري نوين نياز داريم: باز، مشاركتي، چندوجهي و جهاني. در قرن بيست ويكم نوآوري يك امر تشريفاتي نيست، يك ضرورت اقتصادي و اجتماعي است. يك مسئوليت جمعي است كه نه كسب و كارها، نه دانشگاهها و نه دولتها به تنهايي نمي توانند از عهده آن برآيند».
آينده
تا دو دهه پيش كمتر كسي مي توانست تصور كند كه در دنياي پرشتاب رايانه و فناوري اطلاعات و ارتباطات، شركتهايي نظير «مايكروسافت» و «دل» قد برافرازند و به مصاف پيشكسوتاني همچون HP و IBM برخيزند. با درك اين تغييرات شتابناك است كه پالميسانو مديرعامل فعلي شركت معتقد است «ما از گذشته عبور كرده ايم». او درصدد بازيابي رشد مجدد اين تحول عظيم و بازگشت IBM به دوران مجدد عظمت است. پالميسانو در سال 2004 بخش رايانه هاي شخصي را به يك سرمايه دار مشهور چيني فروخت و 30 درصد كاركنان مربوطه را در كارخانجات اروپايي اخراج كرد. آيا او با عبور از گذشته و چشم دوختن به درآمد 500 ميليارد دلاري در سال مي‌تواند آينده را از آن خود نگه دارد. خود او هرگز تا اين حد راجع به آينده خوش بين نيست.
منابع:
1 – IBM - United States (http://www.IBM.com)
2 – IBM Research: Overview - United States (http://www.research.ibm.com)
3 – fortun.com: The Leading For Tun Site on the Net (http://www.fortun.com)