PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : توليد چابك



Borna66
08-25-2012, 09:58 AM
با آغاز قرن 21 سازمان هاي توليدي تغييرات زيادي را پيرامون خود مشاهده کردند . شدت اين تغييرات به حدي بوده است که سازمان توليدي را با چالشها بقاء و موفقيت سازمان توليدي را به شدت تاثير قرار داده است . برخي از اين تغييرات عبارتند از : 1. جهاني شدن بازار و جايگاه بازار شرکت ها 2. نياز مشتريان به مقادير بسيار کم اما بسيار محصولات 3. خواست مشتريان براي ارضاي تقاضا آنها به صورت انفرادي 4. تاکيد شرکت ها ي توليدي بر معرفي سريع محصولات جديد و تمرکز بر بازاريابي آنها 5. دارا بودن دامنه وسيعي از محصولات جديد و تمرکز بر بازاريابي آنها 6. دارا بودن دامنه وسيعي از محصولات در اغلب شرکتها توليدي اين عوامل و برخي عوامل ديگر منجر به اين شده که امروزه سازمان هاي توليدي در محيطي فعاليت کنند که تغيير مهمترين ويژگي آن باشد . اين موقعيت حساس باعث شده است که بسياري از سازمان هاي توليدي در اولويت کسب و کار و همچنين ديدگاههاي استراتژيک خود تجديد نظر کنند و تاکيدات خود را بر سازگاري و انطباق با تغييرات محيط کسب و کار و همچنين پاسخ بسيار سريع به نياز هاي بازار و مشتري ، قرار دهند.
در دهه هاي 1970 و1980 توليد کنندگان تلاش خود را در جهت کنترل عمليات توليدي مصرف مي کردند .در اين راستا از ابزارهايي مانند برنامه ريزي مواد و برنامه ريزي کارگاهي و همچنين از سيستمهاي جامع برنامه ريزي توليدي (MRP II) و برنامه ريزي منابع شرکتي (ERP) استفاده مي کردند. امام در دهه 1990 تلاش آنتها در راستاي جهاني شدن بود و به دنبال اين بودند که بتوانند شرکت خود را در کلاس جهاني قرار دهند .آنها با استفاده ار روشهاي مديريت کيفيت جامع فرايندهاي کاري را تحت کنترل در آورده و در فرايندها بهبود مستمر ايجاد کردند. آنها همچنين با استفاده از مفاهيم توليد بهنگام(JIT)،کانبان،موجودي صفر و توليد سلولي توانستند در جهت بهبود مستمر گام بردارند.
بر اثر تغييرات اجتماعي و مشخص شدن تيم هاي کاري ، سازمان هاي کاري در جهت استفاده از تيم هاي کاري خودگردان گام برداشتند و موفقيت هاي بزرگي بدست آوردند.
همزمان با اين موفقيت ها سازمان هاي توليدي از وسي مشترييان تحت فشار گسترده ايبراي رسيدن به انعطاف بيشتر ، زمان تدارکات کوتاهتر و ارائه خدمات متنوع تر قرار گرفتند و در واقع سازمان توليدي با چالشهاي قرن 21 مواجه شدند که برخي از آنها عبارتند از :
1. جستجوي تقاضا مصرف کنندگان
2. کيفيت بالا
3. حداقل کردن هزينه هاي توليد
4. پاسخگو بودن به نيازهاي خاص
سازمانهاي توليدي به منظور بقا در قرن 21 مجبورند بر چالشها فائق آيند. آنها در پاسخ به اين چالشها ، کسب کارهاي خود را در مهندسي مجدد و تجديد ساختار قرار دادند و رويکرد نويني به نام توليد چابک (Aglie Manufacturing)را توسعه دادند.چابکي شيوه نويني را براي حرکت هاي سازمان هاي توليدي در جهت غلبه بر اين چالشها مطرح کرده است.چابکي تقريبا شيوه قديمي انجام کار را که مناسب شرايط عمليات ايستايي عمليلات سنتي بود ، مردود کرده است . در يک محيط رقابتي و بسيار متغيير نياز به ايجاد و توسعه سازمانها و تجهيزاتي مي باشد که بسيار منعطف بوده و حساسيت بسيار بالايي تسبت به تغييرات داشته باشند.
توليد چابک به عنوان توانايي بقا و پيشرفت در يک محيط بسيار رقابتي با تغييرات مستمر و غير قابل پيش بيني ، بوسيله واکنش سريع و موثر نسبت به تغييرات بازار و همچنين ايجاد محصولات و خدمات بر اساس خواست مشتري تعريف کرده اند. توليد چابک واژه نويني است که نشانت دهنده توانايي هاي يک سازمان در مواجهه با تغييرات مستمر مي باشد. اين تغييرات مي تواند در بازار ، تکنولوژي يا در تمام ابعاد کسب و کار موسسه باشد.بر اساس فلسفه توليد چابک ، توليد چابک بايد منجر به هزينه هاي توليدي کمتر ، افزايش سهم بازار ، ارضاي نيازمندي هاي مشتريان ، تسهيل و تسريع ارائه محصولات جديد ، حذف فعاليتهاي فاقد ارزش افزوده و افزايش توان در رقابت توليدي شود.
توليد چابک از مفهوم توليد ناب فراتر مي رود.سيستم توليد ناب موجي است که با تشکيل تيم هاي چند وظيفه اي شروع شده و شامل مفاهيمي از قبيل : بهبود مستمر هزينه ها ، مديريت کيفيت جامع ، گسترش عملکرد کيفي و طراحي براي توليد مي باشد.سيستم توليد ناب با ترکيب اين اصطلاحات در تلاش است تا محصولات جديد را با سرعت هر چه بيشتر در چرخه طراحي و توسعه توليد قرار دهد و با کمترين هزينه بيشترين کيفيت را به مشتريان تحويل دهد.
توليد چابک يک استراتژي توليد است که تکامل طبيعي مفهوم بديع توليد ناب مي باشد. در توليد ناب تمرکز بر کاهش مستمر هزينه ها و بهبود مستمر در کيفيت مي باشد. در حالي که نياز به انعطاف پذيري بيشتر سازمانها وتجهيزات و همچنين پاسخگو بودن به نياز مشتري منجر به مفهوم توليد چابک به عنوان مرحله اي فراتر از توليد ناب شد.توليد نبا بر کارايي و بهره وري تاکيد دارد در حالي که اين مفهوم لزوما بر مسئوليت در قبال بر آورده کردن خواست مشتريان دلالت نمي کند.در طرف ديگر چابکي بر حساسيت بش از حد بر نياز مشتي تاکيد دارد و همزمانن با آن در جهت توليد ناب تلاش مي کند بدين ترتيب يک توليد کننده چابک اولويت بالاتري براي پاسخگويي به نياز مصرف کننده نسبت به کارائي هزينه قائل استدر مقابل يک توليد کننده که هدف اوليه او ناب شدن باشد پاسخگويي به تقاضا مصرف کننده را در مقابل کارايي هزينه ناديده مي گيرد.توليد چابک به عنوان يک مفهوم جديد از ديدگاههاي متفاوتي تعريف شده است اين تعاريف را مي توان به اين صورت خلاصه کرد:
· کيفيت برتر و محصولات بسيار متنوع
· تحرک پذيري و قابليت انتقال توانايي هاي ممتاز
· پاشخگو بودن در مقابل موضوعات محيطي و اجتماعي
· تر کيب تکنولوژي هاي گوناگون
· پاسخ به تغييرات و عدم اطمينان ها
· يکپارچگي دورن سازماني و برون سازماني
مشکل اين تعاريف فقدان يک راه کار روشن براي رسيدن به چلبکي است.براي مثال براي همين تعاريف اخير از همان ابتدا مي توان اين پرسش را مطرح کرد که تحرک پذيري يعني چه يا عبارت پاسخگو بودن جه معني مي دهد.ابهام هايي از اين قبيل موجب نا کارامدي اين تعاريف مي شود.
يک چارچوب جامع براي رسيدن به توليد چابک را مي توان به دو صورت زير گسترش داد:
1. بررسي و تجزيه و تحليل شرکت هايي که به شيوه چابک عمل مي کنند.
2. بررسي سيستماتيک ادبيات توليد چابک به منظور شناسايي تکنيکهاي کليدي توليد چابک و سپس ترکيب و ادغام آنها براي توسعه يک سيستم توليد چابک
با توجه به اينکه توليد چابک در مرحله رشد و توسعه مي باشد و هنوز هيچ شرکتي به طور کامل چابک نيست معمولا شيوه دوم مورد توجه است.يکي از مدل هاي بسيار جامع در توليد چابک که بر اساس ادبيات طراحي ارائه گرديده است و شامل سه قسمت اصلي مي باشد به صورت زير است:
1. قسمت اول محرک چابکي است که در واقع همان تغييراتي هستند که در محيط کسب و کار موسسه رخ مي دهد و ميتواند شرکت را در جهت موقعيت هاي جديد و به دست آوردن مزيت هاي رقابتي هدايت کند.
2. قسمت دوم توانايي هاي چابکي است که قدرت مورد نياز براي پاسخ دادن به تغييرات را فراهم مي کند.
3. قسمت سوم فراهم کننده هاي چابکي هستند که در واقع ابزاري هستند که از طريق آنها مي توان به توانايي هاي مورد نياز دست يافت.

Borna66
08-25-2012, 09:58 AM
طبقه بندي محرک هاي چابکي
به طور کلي ميتوان گفت تغيير به طور خاص افزايش سرعت وشدت تغيير عامل اصلي حرکت در جهت چابکي مي باشد. تعيين ويژگي ها و و نوع تغيير، کار دشواري است چرا که شرکت هاي گوناگون با مشخصات و شرايط متفاوت ، تغييرات منفاوتي را تجربه مي کنند که برخي از آنها منحر به فرد مي باشد. همچنين تغييري مه براي يک شرکت نامطلوب است براي شرکت هاي ديگر مي تواند فرصت باشد. به هر حال در تغييراتي که رخ مي دهد ويژگي هاي مشترکي وجود دارد که موجب پيامد هاي متفاوتي براي شرکت ها مي شوند اين موضوع مي تواند مبنايي براي پيشنهاد برخي از طبقه بندي ها باشد که منجر به تعيمم مفهوم تغيير مي شودبر اين اساس دو شيوه طبقه بندي بوجود آمده است:
1. طبقه بندي بر اساس ماهيت
2. طبقه بندي بر اساس حيطه اي از فعاليت هاي سازمان که از تغيير تاثير مي پذيرند.
شيوه اول عبارت است از:
1. تغيير در بازار که اجزاء آن عبارت است از :
· رشد گروههاي مختلف و متنوع مشتريان
· تغييرات سياسي بيت المللي
· نرخ فزاينده تغيير در مدل هاي محصول
· کوتاه شدن چرخه عمر محصولات
2. تغيير در معيارهاي رقابتي :
· بازار به شدت متغيير
· افزايش فشار بر کاهش هزينه ها
· افزايش فشار رقابت بازار جهاني
· کاهش زمان ارائه محصولات جديد به بازار
· پاسخگو بودن رقباء به تغييرات
· نرخ فزاينده ابتکار و خلاقيت
3. تغيير در نيازمندي هاي مصرف کنندگان شامل :
· نياز به محصولات و خدمات انفرادي
· زمان تحويل کوتاهتر و بهنگام بودن نسبت به بازار
· افزايش انتظارات نسبت به کيفيت
· تغيير ناگهاني در مقدار و مشخصات سفارشات
4. تغيير در تکنولوژي شامل :
· معرفي تجهيزات توليدي بسيلر کارا و سريع
· معرفي تکنولوژي جديد نرم افزار
· ورود تکنولوژي اطلاعات در تکنولوژي جديد
5. تغيير در عوامل اجتماعي :
· فشارهاي محيط
· فشارهاي سياسي
· مسائل فرهنگي
· انتظارات نيروي کار
· تغييرات تعهدات اجتماعي
شيوه دوم مورد استفاده براي طبقه بندي تغييرات بر اين اساس است که چه سطحي از فعاليتهاي موسسه از تغييرات تاثير مي پذيرند که عبارتند از :
1. تاثير بر برنامه ها و طرح هاي جاري شرکت : اين تغييرات اغلب توسط سطوح پايين سازمان دريافت مي شوند و به صورت تغيير در مقدرا يا تحويل زمان سفارش ، تغيير در خصوصيات، مدل يا شکل محصول و... مي باشند که اين تغييرت بر عوامل زير تاثير مي گذارند:
· ابعاد اقتصادي کسب و کار شرکت
· برنامه هاي جاري توليد و زمان بندي خطوط محصول
· سيايتها و دستورالعمل ها و فرايندهاي توليدي
· دستور العمل ها و فرايندهاي سازماني
· فرايند توسعه محصولات
· پشتيباني و ارائه خدمات به محصولات
2. تاثير بر برنامه ها و اهداف استراتژيک شرکت
اين تغييرات بر کسب و کار شرکت بوسيله به خطر انداختن جايگاه بازار شرکت در قسمت هاي از بازار و يا در مورد محصولاتي خاص مي گذارند و اغلب به صورت تغيير در روشها و قواعد رقابت ، شيوه هاي جديد نفوذ در بازار ، تغيير سياسي و اجتماعي و...مي باشد.برخي از عوامل که از اين تغييرات تاثير مي پذيرند عبارتند از :
· سهم بازرا شرکت براي يک يا چند محصول خاص
· سهم بازار شرکت در برخي از قسمتهاي خاص از بازار
· جايگاه کلي شرکت در بازار
· اعتبار شرکت و اطمينان مشتريان ، عرضه کنندگان و شرکاء به شرکت و تقويت روابط بين آنها
3. تاثير بر استراتژي کسب و کار موسسه :اين تغييرات بر کسب و کار موسسه از طريق ايجاد افق ها و فرصتهاي جديد تاثير مي گذارند و اغلب به صورت معرفي بازار هاي جديد ، سقوط رقباي اصلي و... ميباشد برخي از عوامل تاثير پذير از اين تغييرات عبارتند از :
· برنامه هاي آينده شرکت براي رشد و توسعه و سرمايه گذاري
· سياست هاي معرفي محصول جديد در قسمتاي مختلف بازار
· برنامه هاي همکاري و ادغام افقي
بر اساس اين طبقه بندي ها براي پاسخگويي به هر يک از اين تغييرات بسته به سطح و نوع آن توانايي هاي مختلفي مورد نياز است.
توانايي هاي چابکي
يک سازمان براي اينکه بتواند به تغييراتي که در محيط کسب و کارش رخ مي دهد پاسخ مناسب بدهد نيازمند توانايي هايي مي باشد که به طور کلي به چهار دسته زير تقسيم مي شوند :
1. پاسخگو بودن : منظور از پاسخگو بودن توانايي شناسايي تغييرات و پاسخ سريع به آنها به صورت پشي کنشي و يا واکنشي و بهبود يافتن از آنها مي باشد . اجزاء آن عبارتند از :
· احساس و ادراک و پيش بيني تغييرات
· واکنش سريع به تغييرات بوسيله پياده سازي آنها در سيستم
· بهبود يافتن از تغييرات
2. شايستگي : منظور از شايستگي مجموعه وسيعي از تئانايي ها است کمه بهره وري ،کارايي و اثر بخشي فعاليتها در جهت اهداف شرکت فراهم مي کند و اجزاء آن عبارتند از :
· ديدگاه استراتژيک
· تکنولوژي مناسب
· کيفيت محصولات و خدمات
· اثر بخشي هزينه ها
· معرفي محصولات جديد با يک نرخ فزاينده
· ميدريت تغيير
· افراد توانا و شايسته
· عمليات کارا و مناسب
· همکاري
· يکپارچگي
3. انعطاف پذيري: منظور از انعطاف پذيري توانايي فراوري و ساخت محصولات متنوع و رسيدن به اهداف متفاوت با تجهيزات يکسان مي باشد و شامل اجزاء زير مي باشد:
· انعطاف پذيري در حجم توليد محصول
· انعطاف پذيري در شکل و مدل محصول
· انعطاف پذيري در سازمان و موضوعات سازماني
· انعطاف پذيري در منابع انساني
4. سريع بودن : منظور از سريع بو دن توانايي انجام کارها و عمليات در کوتاه ترين زمان مي باشد که شامل اجزاء زير مي باشد:
· تحويل سريع و به موقع محصولات و خدمات
· معرفي و ارائه سريع محصولات جديد به بازار
· انجام سريع عمليات در زمان بسيار کوتاه
حال سوالي که مطرح مي شود اين است که چگونه به اين توانايي ها دست يابيم
فراهم کننده هاي چابکي
چابکي به چهار دسته مختلف تقسيم مي شود که عبارتند از :استراتژي ها ، تکنولوژي ها، سيستمها و منابع انساني. براي پاسخ گويي به نيازمندي هاي متغيير چابکي بايد در تمام مناطق سازمان وجود داشته باشد.

Borna66
08-25-2012, 09:59 AM
استراتژيها :
رويکرد استراتژيک به تمايلات بلند مدت شرکت در تعيين کسب و کار مناسب و سياستهاي عملياتي توجه مي کند.توليد چابک خود يک استراتژي است و براي رسيدن به آن به چندين استراتژي فرعي نياز است که عبارتند از : موسسه مجازي، شکل گيري سريع شرکتها،نمونه سازي سريع و همبستگي موقتي با ساير شرکتها بر مبناي قابليتهاي ممتاز هر يک از آنها.
بدون استراتژي مناسب تگنولوژِ و سيستمهابه تنهايي براي رسيدن به چابکي کافي نيستند.توليد چابک نيازمند مشارکت زنجيره عرضه ، توليد انعطاف پذير، سيستمهاي اطلاعاتي مبتني بر کامپيوتر و... مي باشد.
موسسه مجازي : يک سازمان مجازي حاصل به هم پيوستن قابليت هاي ممتاز چند سازمان واقعي مي باشد اين سازمان واقعي به طور دقيقي انتخاب شده است و همگي به همراه يک زنجيره عرضه بر پاسخ سريع به بازار ، افزايش کيفيت و کاهش هزينه ها تمرکز دارد.معولا يک سازمان به تنهايي قادر به پاسخ گويي سريع به نيازمندي هاي بازار نيست همبستگي هاي موقتي يا مشارکت بر مبناي قابليتهاي ممتاز شرکت ها منجر به اقزايش انعطاف پذيري و قابليت پاسخ گويي سازمان ها خواهد شد به هر حال هماهنگي و يک پارچگي در چنين محيطي بسيار پيچيده است.
روش ها و استراتژي هاي مناسبي مانند برقراري ارتباطات ، آموزشاي تئوري و عملي ، همبستگ يهاي استراتژيک و... را م يتوان به منظور ايجاد يکپارچگي موثر در بين شرکتهاي حاضر در سازمان هاي مجازي با سطوح مختلف همکاري مورد استفاده قرار داد .
توليد مجازي يک محيط توليدي هماهنگ و يک پارچه است که براي پشتيبان يهمه سطوح تصميم گيري و کنترل در يک موسسه توليدي فراهم شده است. موسسه چابک نيازمند توليد مجازي براي پاسخ گويي سريع به نيازمندي هاي بازار ميباشد . توليد مجازي مزيتها ي بيشماري دارد که برخي از آ«ها عبارتند از :
· بهبود قابليت پاسخ گويي
· بهبود در طراحي فرايند توليد
· کاهش ريسک توليد
· بهبود طراحي و عمليات توليد
· پشتيباني از تغييرات سيستم توليدي
· تقويت خدمات و تعمير محصول
· افزايش فهم و درک توليدي
· فراهم کردن ابزار براي آموزش
محيط موسسه مجازي نيازمنداي خاصي را براي فرايندا تحميل مي کند چ.ن سازمان مجازي موقتي هستند اين سازمانها بايد بتوانند به سادگي مونتاژ يا د مونتاژ شوند.هر يک از سازمانهاي مجازي در طول دوره عضويت خود در سازمان مجازي نمي توانند و نبايد از سازمان مجازي کنار بروند.
تکنولوژي ها
در سيستکاي توليدي گسترده تکنولوژي اطلاعات يک نقش غالب در يکپارچه سازي شرکتهاي توليديکه از نظر فيزيکي پراکنده هستند ايفا مي کند .
سيستم ها
سيستمها براي تولييد چابک اغلب شامل سيستمها ي تصمي گيري و کنترل عمليات گوناگون شامل : ربنامه ريزي مواد مورد نياز ، برنامه ريزي منايع توليد ، زمان بندي و کنترل توليد ميباشد .
سيستم هاي برنامه ريزي و کنترل توليد :براي شرکتهاي مجازي ، تئوريها و متداي سنتي مديريت و کنترل سيستمهاي توليدي نمي تواند نيازها يآنها را برآورده کند. ابعاد زير بايد در ربنامه ريزي و کنترل توليد در محيط AM نظر گرفته شود:
· مدل سازي تکاملي . همچنين توسعهو توليد همزمان محصول تحت نفوذ مستمد مشتري
· نظارت و کنترل به محض وقوع بر روند توليد در يک شرکت مجازي
· شرکتي با ساختا ر کنترلي پويا و منعطف به منظور انطباق با عدم اطمينان ها يموجود در بازار
· الگوريتم ها و ساختار تغيير پذير زمان بندي توليد به منظور انطباق با عدم اطمينان ها موجود در موقعيت توليدي شرکتهاي مجازي
· مدل سازي موقعيت هاي توليدي و س يستم کنترل در شرکت هاي مجازي
منابع انساني
مباحث انتخاب گارگر ، توسعه مهارتها ، طراحي مشاغل ، تجهيزات نگهداري ، بهبود فرايند، حذف اشتباه و شکل دهي مجدد فرايندها براي محصولات جديد از مسائل کليدي در مورد فاکتورهاي انساني براي تويعه AMS است.
نتيجه گيري
با تغييرات سريعي که در بازار رخ مي دهد اين واضح است که موسساتي که بر مبناي توليد چابک کار مي کنند به سرعت رهبران بازار مي شوند.

منبع:iiend.com