PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نقش و توانائیهای کارآفرینی در ارتقا’ بهره وری



Borna66
08-16-2012, 06:52 PM
مقدمـه :
امروزه به رغم تحولات علمی وتکنولوژیک وتوسعه تواناییهای بشر درکنترل وبهره برداری از منابع ، هنوز نگرانیهایی درخصوص نحوه ایجاد تعادل بین امکانات ونیازهای رو به تزاید وجود دارد نگرانیهایی که حتی رشد نسبی تولید دربخشهای مختلف اعم ازتولید وبهبود فرایندهای استخراج منابع و تولید مواد وکارها وگسترش روز افزون خدمات نتوانست آنرا تحت الشعاع قراردهد بدین ترتیب که تلاشهایی بی وقفه برنامه ریزان و تولید کنندگان کالاها وخدمات برای تأمین نیازهای عمومی ، همواره با عوامل و موانع محدودکننده ، کنترل وکم اثرمی شود . چندان که دائماً یک فاصله مشخص بین منابع ، امکانات و نیازها وجود دارد .
ازسوی دیگر امروزه برای احیای اقتصاد جهانی کشورها ابتدا باید اقتصاد خود را ازطریق احیای آن بخش از اقتصاد ملی که به ویژه درقالب شرکتها فعالیت دارند ، احیاء نمود . گرچه هرکشوری باید متناسب با سن ملی ، فرهنگ وآداب ورسوم خود به بهره وری بپردازد . درعصرما پیوستگی امورمسئله ای جهانی است واقتصاد کشورهای دیگر جدای ازیکدیگر فعالیت نمی کنند و زندگی دراین جهان ناهمگون همراه با فرضتهایی برای موفقیت وتوأم با مخاطرات است .
وجود فاصله وشکاف بین منابع وامکانات ازیک سو ونیازهای متنوع و فرا گیر جامعه انسانی از سوی دیگر، لزوم دخالت ونقش آفرینی ، عاملی کارساز را اقتضاء میکند . به نظر می رسد درشرایط موجود عامل مهم ، چیزی جزکارآفرینی نیست . کارآفرینی یعنی همان عاملی که دراغلب مباحث اقتصاد وتوسعه به نحوی شایسته مورد بحث وبررسی قرارگرفته است . ما دراین مقاله قصد داریم که به نقش مؤثر کارآفرینی بپردازیم زیراکارآفرینی را به مثابه استراتژی مناسب برای گسترش کسب وکار تلقی میکنیم وبراین باوریم که کارآفرینی موجب ارتقاء بهره وری درسطوح مختلف فردی ، گروهی ، سازمانی ، ملی وبین المللی است .
در بهبود بهره وری نیز که یکی از نیروهای محرکه توسعه است ، هدف نهایی بهبود کیفیت زندگی مردم است ، زیرا بهره وری عاملی کلیدی است که جامعه را قادر می سازد تا از طریق ترکیب بهینه منابع دراختیار داشتن مهارتهای انسانی، فناوری تجهیزات ، مواد خام، انرژی و سرمایه و خدمات میانی ارزش افزوده ایجاد کند.
افزایش و رشد بهره وری باعث رقابت پذیر شدن کشورها در بازار رقابت می شود . بدون تلاش و همت مردم در بهبود بهره وری ، بشر ابزار بقا و رشد را از دست خواهد داد ، زیرا نرخ افزایش زمین ، نیرویکار و سرمایه فیزیکی – به دلیل نرخ بازده نزولی – نمی تواند به نرخ رشد پایدار اقتصاد بیانجامد .
اساساً عوامل کمی و کیفی موثر در بهبود بهره وری عبارتند از : نوآوری های تکنولوژیکی ، سرمایه گذاری در کارخانجات و تجهیزات جدید ، کیفیت نیروی کار ، بهبود سیستم ها ، کاربرد اصول صرفه جویی ، سیاست های دولت ، مقررات و توانایی مدیریت برای ترکیب بهینه این عوامل .
می توان گفت بهره وری بر توسعه اقتصادی و اجتماعی تاثیر می گذارد و به عنوان منبع افزایش درآمد، هدفی برای بهبود همکاری نیروی کار، مدیریت و مشارکت کارکنان به شمار می رود. بهره وری یکی از معیارهای مهم برای رقابت پذیری موسسات و راهبر دی درازمدت برای دولت ها ، کارفرماها و کارکنان برای رفع فقر و تقویت حقوق انسانی و آزادسازی اقتصادی است.
آمارها نشان می دهد که بین بهره وری و کارآفرینی همبستگی ممکن برقرار است. بنابراین بهره وری هم بهترین شاخص برای تعیین سرمایه گذاری ها و ایجاد شغل و هم عامل تامین منابع مالی برای ایجاد مشاغل جدید و اشتغال مجدد است . سیاستهای اشتغالزایی که بدون تمرکز بر بهره وری ، تنها بر اشتغال تاکید داشته باشند، ماهیتی تورمی داشته و محکوم به شکست خواهند بود.

Borna66
08-16-2012, 06:52 PM
درک مفهوم کارآفرینـی
وقتی مسیر حوادث و وقایع و روند فعالیتها و مکانیسم های مختلف فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی را بررسی می کنیم ، درمی یابیم که انسانها و علوم به دنبال کشف عامل تغییر هستند ، به دنبال این هستند که چرا این تغییر به وجود آمده ؟ دانش مدیریت هم ازجمله دانشهایی است که روی این مسئله توجه ک رده و به دنبال مکانیسم عمل تغییر است ، اگر ما به دنبال کشف تغییر هستیم کسی که این تغییر را به وجود می آورد عامل تغییر است ، عده ای عقیده دارندکه در حوزه اقتصاد وضعیت کارآفرین باعث تغییر می شود.
اما ممکن است این سوال پیش آ ید که کارآفرینی چه رابطه ای با بهره وری دارد؟
ما در اینجا ارتباط آن را بیان می کنیم . در هر صورت ما در پی آن هستیم که تعریفی دقیق را از بهره وری ارائه دهیم زیرا در این مورد بحثهای بسیاری شده است .
بطور کلی گفته می شود بهره وری یعنی استفاده بهینه از امکانات.
بهره وری عبارت است از اثر بخشی + کارآیی.
بهره وری یعنی هوشمندانه فکر کردن.
اینها به عقیده ما برای جرقه زدن ، اندیشه سازی و فکر کردن مناسب است . اما آنچه که خلاء آن در جامعه احساس می شود، این است که مدیران ، اندیشمندان و متفکران باید در این زمینه بیندیشندکه چه مکانیسمهایی می توانند ارائه کنند که منجر به بهره وری شود .
به نظر می رسد از این به بعد در جامعه جهت گیریها بایدبه این سمت باشد ، برای همین است که ما معتقدیم کارآفرینی ممکن است یکی از این ابزارها باشد.

Borna66
08-16-2012, 06:52 PM
تعریف کارآفرینـی
واقعیت این است که وقتی ما به مفهوم کارآفرینی برمی گردیم ممکن است تصور اولیه و برداشت لغوی چنین باشد که کارآفرینی یعنی کسی باشد که کار و شغلی می آفریند ، ولی این تصور اشکال دارد . سابقه مفهوم کارآفرینی در دانش امروزی به دویست سال پیش برمی گردد و اولین کسی که این مسئله را مطرح کرد فردی به نام کانتیلون است . ولی کارآفرینی بیشتر در فرانسه شکل یافت . معادل انگلیسی کارآفرین ، به معنای زیر بار رفتن است . اگر به آثار علمای اقتصاد مراجعه شود مجموعاً از دریچه کارفرما با آن برخورد می کنند . منتهی مثل سایر مفاهیم ، کارآفرینی یک سیر تکاملی داشته است.
این واژه دستخوش تعاریف جدید شده است و در واقع در ایران آنچه که ترجمه شده به معنای همان کسی است که زیر با تعهد می رود . اما یکی از تعاریف جامع در مورد کارآفرینی را متفکری اقتصاددان بنام شومپیتر ارائه کرد . شومپیتر می گوید کارآفرین کسی است که نوآوری خاص داشته باشد . این نوآوری در فرایند، نوآوری در رضایت مشتری باشد.
وی این مهم با مفهوم جدیدی ، بنام تخریب خلاقیت مطرح می کند. کارآفرینی یعنی جوهره ای که فردکارآفرین در درون خود دارد و فرایندی است که به آن توجه می کند ، قوای انسانی است که فرد در درون خوددارد وباعث می شود به نوآوری تبدیل شود. در واقع شومپیتر موتور توسعه اقتصادی را کارآفرینی می داند . جمله معروف وی بیان کننده همین مطلب است : موتور توسعه اقتصادی ، کارآفرینی است. ترکیبهای تازه وی نقشها و فعالیتهای زیر را جلوه هایی از کارآفرینی می داند :
1- اجرای روشی جدید در فرایند تولید
2- گشایش بازار تازه
3- یافتن منابع جدید
4- ایجاد هر گونه تشکیلات جدید در صنعت
کارآفرین در این میان باید صاحبان سرمایه را در خصوص مطلوبیت نوآوری خویش متقاعد سازد . از دیدگاه شومپیتر کارآفرینی در واقع انجام کارهای غیر معمولی و غیر جاری می باشد و پدیده ای است که در مفهومی وسیع تر رهبری می گنجد . در واقع کارآفرین تلاش دارد تا از طریق شناسایی و پیگیری فرصتها بدون در نظر گرفتن منابع بحث اختیار خود به ارزش کارآفرینی بپردازد.
کارآفرینی خلق و ساخت چیزی ارزشمند از هیچ است ونیز فرایند ایجاد و دستیابی به فرصتها ودنبال نمودن آنها بدون توجه به منابعی است که در حال حاضر در دست داریم.
این مفهوم را شومپیتر پنجاه سال قبل مطرح کرد اما به فراموشی سپرده شد تا اینکه مجدداً طی سه دهه اخیر در امریکا مطرح می شود ، مخصوصاً در دهه 1980 و 1990 که دهه کارآفرینی به دهه طلایی کارآفرینی بوده است. در این زمینه تعریفهای دیگری نیز مطرح می باشند ا زجمله تعریفی که پیتر دراکر ارائه می کند . دراکر را باید از جمله صاحب نظران مقوله کارآفرینی به شمار آورد .
وی عقیده دارد کارآفرین کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک ، جدید و متعلق به خود را شروع می کند و از اینرو کارآفرینی را باید بکار بردن مفاهیم ، تکنیکهای مدیریتی ، استاندارد سازی محصول ، بکارگیری ابزارها و فرایندهای طراحی و بنا نهادن کار بر پایه آموزش و تحلیل کار انجام شده بدانیم .
کارآفرینان در واقع به تغییر به عنوان مقوله تعیین کننده می نگرند . آنها ارزشها را تغییر می دهند و ماهیت آنها را دچار تحول می نمایند .آنها برای تحقق این ایده ، قدرت ریسک پذیری خود را بکار می گیرند . به درستی تصمیم گیری می کنند و از اینرو هر کسی به درستی اتخاذ تصمیم نماید ، به نوعی کارآفرین تلقی می گردد.
دراکر همچنین می گوید : کارآفرینی یک رفتار است نه یک صفت خاص در شخصیت افراد . او تغییر را امری به هنجار می داند . کارآفرین لزوما تغییر ا مطرح نمی کند . بلکه همیشه به دنبال تغییر است وبه آن پاسخ می دهد و فرصتها را استخراج می کند و بالاخره ، کارآفرین و نوآوری به نوبه خود از ریسک کمتری نسبت به بهینه نمودن کاربرد منابع (= بهره وری) برخوردار است .
تصور کلی از مجموعه این تعریفها و تعاریف پرشمار دیگری که در اینجا ذکر نشده اند، چنین استنباط می کنیم که کارآفرین کسی است که ایده را به واقعیت تبدیل می کند . کارآفرین کسی است که خلق می کند و چیز ارزشمندی را از هیچ می سازد . اینها همه تعریفهایی است که منابع و مستندات خاص خود را دارد ولی ما آنها را به گونه ای ساده بیان کردیم.

Borna66
08-16-2012, 06:52 PM
ویژگیهای کارآفرینان
تا به حال ویژگیهای زیادی در خصوص کارآفرینان بیان شده است . همه کارآفرینان درصفات فردی یکسان نیستند اما ویژگیهای عمومی در آنها وجود دارد که عبارتند از : خلاقیت و نوآوری ، هدف گرایی، خطر پذیری ، فرصت گرایی و فرصت شناسی ، آینده نگری و دور اندیشی ، انعطاف پذیری ، اهل کار وعمل ، اعتماد به نفس و خود باوری ، واقع بینی.

اهمیت و ضرورت کارآفرینی
کارآفرینی از محورهای اصلی رشد و توسعه است و از نظر برنامه ریزی توسعه اقتصادی و توسعه پایدار دارای اهمیت است زیرا :
1- موجب ایجاد اشتغال می شود .
2- باعث افزایش سود و سرمایه سرمایه گذاران می شود.
3- موجب دگرگونی ارزشها و تحول ماهیت آنها می شود و ارزشهای تازه ای بوجود می آورد.
4- موجب پر شدن خلاء ها و شکافهای بازار کار می شود . یعنی با توجه به دگرگونی شرایط بازار کار و فراهم شدن فرصت های تازه ، تصمیم های تازه ای گرفته می شود.
5- موجب گذر از رکود اقتصادی ، جبران عقب ماندگیهای اقتصادی وآسان شدن روند رشد و توسعه کشور می شود.
6- عوامل و شرایط لازم را برای تولید کالاها ، محصولات وبازاریابی آنها فراهم می سازد.
7- کارآفرینی به هنگام بحران و ناتوانی بخش خصوصی در ایجاد اشتغال می تواند باعث جلوگیری از پس روی اقتصاد شود.
8- باعث تامین رفاه اجتماعی می شود.
9- موجب رقابت صنایع به ویژه صنایع مشابه داخلی با یکدیگر و سرانجام موجب بهبود و بالا رفتن کیفیت کالاها می شود.
10- باعث تقویت و تکامل صنایع داخلی می شود و بدین ترتیب زمینه رقابت صنایع داخلی و خارجی فراهم می آید و سرانجام به افزایش صادرات ودریافت ارز برای کشور می انجامد.
11- کارآفرینی موجب بوجود آمدن محصولات ، خدمات ، روشها ، سیاستها، اخطارو راهکارهای نو برای حل مشکلات جامعه می شود.
زمانیکه کارآفرینان یک شغل جدید را شروع می کنند حداقل به یک یا چند نیروی استخدامی نیاز دارند تا کارهای خود را سامان بخشند.کارآفرینان به علت قابلیت اشتغال زایی به کاهش نرخ بیکاری کمک می کنند . بنابراین، کارآفرینی می تواند زمینه ساز اشتغال نیروی کار باشد و نوآوری به ایجاد اشتغال درجامعه منجر می شود .
امروزه روحیه کارآفرینی به شدت در میان جمعیت جوان ایران درحال گسترش است . از طرفی با توجه به شرایط اقتصادی ، اجتماعی فعلی کشور توجه به کارآفرینی بیش از پیش حائز اهمیّت است.
افزون بر این بسیاری از شرکتها ، به سبب بهره وری اندک ، فقدان تقاضا وغیره در آستانه تعطیلی هستند یا تعطیل شده اند و امکانات رقابتی کشور هم در بازارهای جهانی اندک است از اینرو توسعه کارآفرینی برای افزایش بهره وری بسیار ضروری است.

Borna66
08-16-2012, 06:53 PM
اهمیت رشد و ارتقاء بهره وری
بهره وری در دستیابی به اهداف ملی ، بازرگانی ، تجاری و شخصی دارای اهمیت است . منافع رشد بهره وری بیشتر برای همگان روشن است چرا که درآینده می توان به میزان زیادتری با منابع کمتر یا همان میزان منابع دست به تولید زد و میزان سطح زندگی را افزایش داد . با اصلاح بهره وری می توان سهم منافع اقتصادی آینده را بزرگتر نمود و نسبت سهم هر نفر را در آن افزایش داد . با توسعه سهم منافع اقتصاد آینده ، می توان تضاد بین گروههایی را که برای کسب بخش کمتری از این سهم با یکدیگر م بارزه می کنند را کاهش داد.
رشد مداوم در بهره وری تنها راه یک ملت برای مبارزه با مشکلات اساسی همنند تورم ، بیکاری ، افزایش کسری بازرگانی و پول ناپایدار است.
از بعد فردی ، رشد بهره وری در افز ایش استاندارد واقعی زندگی و بکارگیری منابع موجود به بهترین وجه برای اصلاح کیفیت زندگانی است.

کارآفرینی و بهره وری عظیم ملی
اگر از منابع کشورمان به خوبی استفاده نماییم با توسعه سریع اقتصادی مواجه خواهیم شد ، و با معادن وسیع سنگ آهن که درکشورمان وجود دارد ، ایجاد کارخانه های ذوب آهن می تواند علاوه بر بهره برداری از مواداولیه برای شارژ صنایع داخلی ، با صدور مازاد بر مصرف آن ، ارز بسیاری را به کشور سرازیر کند.
کارآفرینی همچنین راهی برای استفاده بهینه از منابع مالی خانواده و پس اندازهای شخصی ایجاد می کند که چشم پوشی از آن می تواند بخشی از اقتصاد خانواده را صرف تجمل گرایی (خرید اقلام وارداتی) و یا هرزروی آن گرداند.

Borna66
08-16-2012, 06:53 PM
یک پدیده چند بعدی
اینک این بحث پیش می آید که فردی که این توانایی را دارد و فرایندی که منجر به کارآفرینی می شود . اساساً در چه سطحی از اقتصاد و جامعه معنی پیدا می کند. واقعیت این است که مفهوم کارآفرینی به ویژه موقعی که سیر آنرا دنبال کنیم . از مبانی مکاتب ا قتصادی شروع می شود . به مکاتب روانشناسی راه می برد و بدین صورت مطرح می شود که فرد چه انگیزه هایی دارد که موجب موفقیتش می شود. قلمرو این ایده از تجزیه و تحلیل سطح فردی است و از تخلیل فرد به سمت رفتارگرایی می آید و به حوزه های روانشناسی و جامعه شناسی هر دو مربوط می شود.
کارآفرینی مثل بسیاری مفاهیم دیگر در معرض نقد و بحث اندیشمندان قرار گرفته است . حال شاید سوال شود که چرا این مفهوم این همه فراز و نشیب داشته است ؟ دلیل آن روشن است به این صورت ، وقتی که مکاتب محدودیت تئوریک دارند و نمی توانند پاسخگوی گرفتاری ها و.سوالاتی باشد که محقق به دنبال آن است ، طبیعی است که محققی از یک رشته دیگر بدان می پردازد.
خلاصه اینکه کارآفرینی در تمامی سطوح معنی پیدا می کند، علاوه بر این ممکن است سوئوال شود که این مطالب چه تاثیری در بهره وری دارد . پاسخ این است که کارآفرینی در سطوح بهره وری و یا در سطوح فرد ، سازمان و جامعه اثرات خاصی دارد که به آنها اشاره می شود.

Borna66
08-16-2012, 06:53 PM
بهره وری در سطوح مختلف کارآفرینی
کارآفرینی فرایندی است که درآن کارآفرین به دنبال آن است تا ایده را به فکر تبدیل کند . فرد کارآفرین با ویژگیها و خصوصیاتی دارد به دنبال فرصت می گردد تا شکار کند . کارآفرین فرصت ها را کشف می کند . شناسایی می کند و به آن ساختار می دهد و تعیین می کند که در چه جایگاهی کار کند تا پس از آن شرکایش را انتخاب کند . وقتی کارآفرینان این امر را متوجه می شوندکه در ذهنشان اراده ای هست و در قوای فکری خود با رقه و چشم اندازهای نوینی را کشف می کنند .آنگاه به دنبال فرصت می روند و ساختار می دهند ومشخص می کنند که با چه کسی شریک شوند و یا با کدام ارتباط سیاسی مسئله خود را حل کنند ؟ خلاصه اینکه منابع را بسیج می کنند انرژی فوق العاده خود را بکار می گیرند وطرح یا ایده خود را اجرا می کنند این یک برداشت کلی است تا روشن شود یک کارآفرین چه چرخه ای را طی می کند تا به موفقیت نایل شود.

Borna66
08-16-2012, 06:53 PM
مراحل وجنبه های اصلی کار
بسیار پیش آمده که انسان احساس می کند برخی کارها را می تواند انجام دهد این قوه ممکن است از جوانی یا حتی کودکی در فرد تقویت شود.
این خود آثار مثبتی دارد . ولی روانشناسان با تجزیه و تحلیل علمی خود حدود 119 ویژگی را در این زمینه فهرست کرده اند که 6 نمونه ازآنها را بیان می کنیم.
1- عزم ، یعنی اینکه اراد هخ ای که نشان میدهد می خواهید کاری بکنید.
2- نیاز به توفیق ، درواقع قوه درونی که قابل تقویت شدن است .
3- خلاقیت ، ریشه همه نوآوری در خلاقیت است
4- نیاز به استقلال
5- بینش
6- تهاجمی بودن
در هر صورت مکانیسم تغییراتی که برای بهره وری مدنظر است نوعاً در صورت دارد یکی تغییر از طریق مراحل تدریجی و دیگری تغییر آنی یا رادیکال مطالعات نشان میدهد کارآفرینان از تغییر رادیکال استفاده می کنند یعنی با تغییر تدریجی رفتار و بینش و فرهنگ موافق نیستندو به یکباره عمل می کنند بخاطر این است که آنها فرصت را مغتنم می شمارند .

یک صاحب نظر بنام آدیزس معتقد است مدیران چهار نوع مهارت دارند :
1- سطح اداری یا بروکراتیک
2- سطح تولید یا اجرایی
3- نقش کارآفرینی
4- نقش یکپارچه سازی
از این مفهوم استفاده می کنیم و اگر مبانی مدیریت و کارآفرینی مشترک باشد ، کارآفرینی یک ویژگی است که مدیر می تواند داشته باشد. ایجاد یک سازمان یا موسسه جدید از ابتدا از ویژگیهای کارآفرین است . کارآفرین موتور توسعه اقتصادی است یعنی او نیرویی حرکت آفرین و اثربخش دارد . بصیرت یا بینش که مبوط به عمق آگاهیها و بینش و دید فرد می باشد .
مدیر کارآفرین و دارای بصیرت ، فرصت ها را شناسایی می کند مثلاً بازار را شناسایی می کند و می داند خلاء هایی هست. مثلاً یک نمونه آن همین روزنامه های رنگی است که چندین سال در ایران روزنامه سیاه و سفید بود ولی فردی خلاء را شناخت و کارآفرینی کرد . کارآفرینها همیشه اولین ها هستند . اولین صادرات ، اولین تولید ، اولین محصول و اولین فرایند. تعیین استراتژی های کار مرحله بعدی است وقتی تعیین شد که فرد کارآفرین بنزساز باشد یا پیکان ساز و پس از این کار ، بازار را هدف گیری می کند.
از ابتکاراتی که در واقع کارآفرین انجام می دهد سرعت بسیج منابع است . اتلاف وقت نمی کند .طبیعی است در این فرایندآنچه که کارآفرین به آن می رسد رضایت مشتری است . زیرا کارآفرین وقت نمی کند زیرا کارآفرین خدمات یا محصولی ایجاد کرده که دیگران به آن نپرداخته اند و چون انسان تنوع گراست از محصول جدید استقبال می کند.
حال باید دید که آیا اینها راکسی اجرا کرده است یا اصلاً اجرا پذیر است یا نه ؟ با بررسی موضوع در می یابیم که در پنجاه سال گذشته ثابت شده که کارآفرینی آموزش پذیر ، تقویت پذیر و پرورش پذیر است.
لذا اساساً اکتسابی است که نمونه عملی آن را دراین مقاله بیان می کنیم . ما برای سیاستگذاران این پیام را داریم ، که کارآفرینی مکانیسمی است که اگر از آن استفاده کنیم ایجاد اشتغال و ثروت و رفاه می کند.
سئوال این است که با چه مکانیسمی می توان به آن رسید و از آن استفاده کرد؟ ما معتقدیم مکانیسم رسیدن به رفاه و اشتغال ، آموزش و توسعه کارآفرینی است . در سطح سازمان ، کارآفرینی موجب رضایتمندی مشتری می شود . زیرا آنها سخن را ایده جدیدی در سطح جامعه پراکنده اند . و یا خدمات جدیدی ارائه کرده اند . مثلاً تلفن موبایل ، کسی که محدودیت ها را شناخت ، طرحی جدید ارائه کرد و به دنبال تکنولوژی و نوآوری رفت. و رضایت مندی مشتری را موجب شد .
در سطح سازمان ، کارآفرینی همچنین موجب نوآوری محصول ، نوآوری فرآیند ومشارکت کارکنان می گردد و بقای سازمان را تامین می کند . چرا برخی از شرکتها بهره ور نیستند؟ زیرا این فراینددرآنها مورد غفلت قرار گرفته و به آن توجه نمی شود.
در بحثی که راجع به کارآفرین می شود می گویند کارآفرین به چه شرکت یا سازمانی اطلاق می شود؟ لازم به ذکر است که کارآفرینی از واحدهای کوچک در دنیا شروع شد و اکثراً در واحدهای 6 و 5 تا 100 نفر بوده و رشد کرده است.
زمانی کارآفرینی در واحدهای کوچک آغاز شد که بهره وری در سازمانهای بزرگ جواب نداد .
دانش مدیریت می گوید اگر مکانیسمی ایجاد کنیم که مدیر کارآفرین تربیت شود ، آنگاه سازمانهای بزرگ هم می توانند این کار را بکنند . حالا مفهوم جدیدی درست کرده اند بنام کارآفرین سازمانی یعنی سازمانهای بزرگ و عمومی کشور هم می توانند کارآفرینی داشته باشند مثلاً شرکت پست کارآفرینی جدیدی را ارائه کرد زیرا خدمات جدیدی را به مردم داد که قبل از آن وجود نداشته است . شرکتهای مختلف دیگر هم وجود دارند . اغلب افراد با شرکت زمزم آشنا هستند ، در چهار سال گذشته مدیران شرکت زمزم به دنبال بصیرتی بودند که چگونه می توانند نوشابه را کیفیتی بهتر بخشند.
مهم این بود که چگونه ذهنیت منفی درباره این محصول را عوض کنند . آنها دریافتند که خلاء های زیادی هست و به نوعی مفهوم سازی کردند . وجود این بصیرت و نیز وجود نوشابه رقیب بین المللی موجب تحول گردید . ولی رقیب نتوانست تاثیر خاصی در تولید بگذارد . برخی بر این باورند که با وجود رقیب تحول در زمزم حادث شد . اگر این نکته درست باشد سئوال این است که چرا در صنایع دیگر مثلاًدر خودرو سازی این تحول بوجود نیامد ؟ موضوع تغییر ماهیت سریع که در زمزم رخ داد تا حدودی به رقابت محدود مربوط می شود ولی مهمتر از آن بصیرت نیز وجود داشت .
مدیران شرکت زمزم تشخیص دادند در کشور ما نوشابه خانواده وجود ندارد . آنها این محصول خاص را در کشورهای دیگر نیز دیده بودند که البته به این مورد کارآفرینی تقلید گرایانه می گویند . خلاصه اینکه در زمزم استراتژی آنها برتری در سهم بازار است و در همه جا این ایده را تبلیغ کردند.
استراتژی برتری در سهم بازار ، برتری در کیفیت ، برتری در تنوع با شعار ذائقه ایرانی ، نوشابه ایرانی و … این در واقع همان بصیرت بود که به استراتژی تبدیل شد.
زمزم دارای سهم بازار 43 درصد بود مدیران دریافتند اگر این روند ادامه یابد از بین می روند و با راده ای که داشتند سهم خودر ا حفظ کردند و برای آن شعار تهیه کردند و کیفیت را به بوددادند .
شیشه های نوشابه را عوض کردند آنگاه متوجه شدند که باید تنوع دهند . محصولات مختلف تولید کردند نتیجه اینکه افزایش تولید از 800 میلیون بطری به یک میلیارد و 800 میلیون بطری رسید که تنها در عرض 4 یا 3 سال رخ داده است . یکی از ویژگیهایی که می توان کارآفرینی را کشف کرد نرخ رشد تولید بالا است .
مسئله بعدی ، سرمایه گذاری در خطوط تولید است . در زمزم با تولید عصاره r&d یا تحقیق و توسعه هم فعال شد حال آنکه قبلاً عصاره نوشابه از خارج وارد می شد و حالا زمزم در خارج مرزها هم سرمایه گذاری می کند . شرکت زمزم با دریافت iso 9002 به سمت استانداردهای جهانی رفت و زمزم مشهد اولین استاندارد را درصنعت نوشابه سازی گرفته است .
استراتژی تبلیغات زمزم نیز با استراتژی تولید آن هماهنگی داشته است . در تبلیغات ، شرکت زمزم برای بچه ها برنامه ریزی کرد تا با برنامه تبلیغاتی ، مدرسه موشها ، بچه ها را آماده کند و با توجه به اینکه سهم بازار زمزم هم اکنون 46 درصد است و رضایتمندی مشتری را نیز به همراه دارد .
بهره وری کارخانه و کارکنان و نیاز حقوق ودستمزد آنها بهبودی یافتاه است . به هر صورت ما نیز اکنون به این باور جدید می رسیم که ایرانی متعهد و متخصص می تواند با نوشابه ساز خارجی رقابت کند . زمزم در مشهد با نوشابه های خراجی به خوبی رقابت کرد و سهم بازار خود را حفظ کرده است و بقای خود را تامین نمود . همه این موارد نتایج حاصل از اثر کارآفرینی در رشد و بهره وری است.

نتایج حاصل از بکارگیری کارآفرینی در افزایش رشد بهره وری


نام شرکت

فعالیتهای کارآفرینانه



زمزم

افزایش تولید محصول ، iso 9002 ، سرمایه گذاری خارجی ، سود



ایران کشمیر

افزایش صادرات ، سرمایه گذاری خارجی ، توسعه داخلی ، سود



تولیدی تهران

افزایش صادرات ، افزایش تولید، تنوع در طراحی ، سودآوری بیشتر



چوب شمال

صادرات ، افزایش تولید ، روحیه مشارکت ، سود ، دستیابی به بازارهای جدید










شرکت ایران کشمیر که کمتر شناخته شده است و صادراتش هم اکنون به 15 میلیون دلار می رسد موفق شد سرمایه گذاری خارجی را به ایران جلب کند و با توسعه داخلی ظرفیت آن افزوده شد و ضمن آن خط تولید یجدید نیز بکار انداخته است.
تولیدی تهران نیز با محصولاتی از قبیل سفره ، پتو، ملامین و ... این شرکت 20 هزار دلار صادرات داشت که با کارآفرینی صادرات شرکت به حدود 5 میلیون دلار رسیده است .
لبنیات پاک که تولیدش از 80 تن به 300 تن رسیده است ودر خارج نیز سرمایه گذاری کرد یا شرکت صنعت چوب شمال که شرکتی در حال زیان بوده با مدیریت مشارکتی تحول یافت . ضایعات کنترل گردید و با افزایش تولید صادرات به 500 هزار دلار رسید.
اگر به دنبال راه حل های جدید هستیم نخست باید ببینیم آیا اندیشه صحیح را بوجود آورده ایم یا نه؟ فضای کشور باید به گونه ای طراحی شود که کارآفرینان رشد کنند بایستی محیط کارآفرینی را تقویت کرد تا کارآفرینان رشد کنند.

Borna66
08-16-2012, 06:53 PM
نتایج یک تحقیق در رابطه با نقش کارآفرینی در ارتقاء بهره وری
مرکز تحقیقات گسترش یکی از شرکتهای تابع سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران در رابطه با مقوله کارآفرینی تجربه بسیار ارزنده ای دارد . در طول بیش از سه سال فعالیت در رابطه با کارآفرینی حدود 120 کارآفرین را مورد حمایت مالی وفنی قرار داده است . از این تعداد کارآفرین تاکنون 40 کارآفرین پروژه خود را تمام و حاصل تلاش آنها وارد یا در شرف ورود به بازار است . به عنوان یک کار تحقیقاتی دستاوردهای این 40 کارآفرین مورد ارزیابی قرار گرفت که نتایج این ارزیابی می تواند معیاری از موفقیت و نقش کارآفرین در توسعه صنعتی ورشد اقتصادی کشور باشد. مرکز تحقیقات گسترش ، نتایج این تحقیق ودستاوردهای حاصل از آنرا در مجموعه ای تحت عنوان کارنامه کارآفرینی شماره 1 به چاپ رسانده است . اگر به این نتایج بادقت توجه شود قطعاً دیدگاهها نسبت به کارآفرینی تغییر اساسی پیدا خواهدکرد و مسئولان ذیربط مطمئن خواهند شد که راه شکوفایی اقتصادی و توسعه صنعتی در گروی توسعه کارآفرینی است.
در این مقاله خلاصه نتایج حاصل شده . از این تحقیق ارائه و بررسی می شود.
- جمع وام پرداختی به این 40 کارآفرین توسط این مرکز 25292 میلیون ریال و جمع آورده (سرمایه) خود کارآفرینان جهت اجرای پروژه ها 41833 میلیون ریال است . بنابراین جهت اجرای این 40 پروژه جمعاً مبلغ 67125 میلیون ریال مورد نیاز بوده که 37 درصد آن از طریق وام کارآفرینی تامین و 63 درصد آن را کارآفرین از منابع داخلی خود تامین نموده است.
- این 40 پروژه برای 837 نفر اشتغال مستقیم ایجاد نموده است . یعنی کارآفرین به ازای هر 30 میلیون ریال وام دریافتی یک اشتغال ایجاد نموده و اگر سرمایه خود را هم به این مبلغ اضافه نماید تقریباً به ازای هر 80 میلیون ریال یک شغل ایجاد شده است . طبق اظهارات مسئولین هزینه ایجاد یک شغل در صنعت بیش از 200 میلیون ریال است اما کارآفرین به عنوان بخش خصوصی مولد و با به کارگیری بهینه منابع این مبلغ را به 80 میلیون ریال کاهش داده است.
- این 40 پروژه برای 1456 نفر بطور غیر مستقیم شغل ایجاد نموده اگر این تعداد به اشتغال مستقیم اضافه گردد هزینه اجیادیک شغل به مراتب کاهش می یابد .
- از این 40 پروژه 8 مورد آن به ایجاد دانش فنی منجر گردیده است اگر قرار بود دانش فنی ایجاد شده از شرکتهای خارجی خریداری گردد مبلغی که می بایدبابت آن پرداخت شود از جمع وام دریافتی به مراتب بیشتر می شود ضمن اینکه ایجاد دانش فنی در کشور ، بومی سازی آن را آسان و اعتبار کشور را در جهان افزایش می دهد.
- در این میان در 3 مورد کار کاملاً جدید بوده و برای اولین بار انجام شده است .
- از این بخش تحقیق و توسعه شرکتهای کوچک و متوسط ( sme ها) در 4 مورد حمایت شده که در هر مورد فرآیندی جدید در تولید یا محصولی جدید به خط تولید اضافه شده است.
- با استفاده از فرایندهای جدید در ساخت ، انجام پروژه های کارآفرینی در 26 مورد منجر به توسعه فناوری شده است.
- در این میان 11 کارآفرین توانسته اند با ثبت 11 شرکت جدید فعالیت صنعتی و اقتصادی خود را در قالب sme های ایجاد شده دنبال نمایند.
- با فروش محصولات تولیدی کارآفرینان در طول زمان انجام پروژه کارآفرینی بیش از 6595 میلیون دلار صرفه جویی ارزی حاصل شده است که با ادامه فعالیت کارآفرینان درصنایع ایجاد شده روند صرفه جویی ارزی بطور پیوسته ادامه خواهد یافت.
با نگاهی به نتایج ذکر شده می توان به میزان موفقیت طرح توسعه کارآفرینی پی برد . مهمترین آثار توسعه کارآفرینی ، افزایش نوآوری ، ارتقای سطح فناوری ، افزایش تعداد ثبت اختراعات و ابداعات ، افزایش بهره وری ، تولیددانش فنی ،ایجاد اشتغال و sme ها ، تولید و توزیع درآمد در سطح جامعه است که در نتیجه می تواند افزایش ثروت ملی را در برداشته باشد.

Borna66
08-16-2012, 06:53 PM
امنه تاثیرات کارآفرینی بر جامعه بسیار وسیع است ، از تغییر در ارزشهای اجتماعی تا رشد شتابان اقتصادی محققان تغییرات مختلفی را که رواج فرهنگ کارآفرینی در یک جامعه ایجاد می کند ، بررسی کرده و آثار آنرا از دیدگاههای متفاوت مورد بحث قرار داده اند .
برخی از تاثیرات ذکر شده عبارتند از : ایجاد ثروت، اشتغال زایی ، ایجاد توسعه فناوری ، ترغیب و تشویق سرمایه گذاری ، شناخت ایجاد گسترش بازارهای جدید ، افزایش رفاه ، ساماندهی و استفاده اثربخش از منابع ، افزایش بهره وری



اقتصاد نوین

کارآفرین

Borna66
08-16-2012, 06:54 PM
رابطه کارآفرینی و اقتصاد
پیامدهای مثبت توسعه کارآفرینی در اقتصاد کشور بیش از سایر اثرات آن مورد توجه قرار گرفته است . محققان باوردارند که کارآفرینان از رسیدن نظام اقتصادی به تعادل ایستا ، جلوگیری می کنند و به واسطه رفتارهای فرصت جویانه خود ، اقدام به فرصت سازی برای کلیت نظام اقتصادی می کنند ، تاثیرات دیگری نظیر ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی نیز مد نظر پژوهشگران بوده است.
کارآفرینی و پایه های شکل گیری اقتصاد نوین ، رشد اقتصادی و اشتغال اقتصاد در ابتدای هزاره سوم میلادی شاهد دگرگونیهای شگرفی بوده است. انقلاب فناوری اطلاعات و تغییر در ترکیب نیروی کار به نفع نیروهای دانش محور ، از زمره تغییرات است . شاید مهمترین روندی که در اقتصاد دیده می شود ، حرکت به سوی نظام اقتصادی با ماهیت شبکه ای است .در چنین اقتصادی کنترل و تخصص منابع بصورت توزیع شده صورت می گیرد و نقش شبکه های اجتماعی در رشد و توسعه اقتصادی به مراتب بیش از نظام متمرکز برنامه ریزی دولتی خواهد بود.
نقش کارآفرینان در رویکرد شبکه مدار به مراتب پررنگ تر از رویکرد اقتصاد کلاسیک است . کارآفرینان در شبکه های اجتماعی اقتصاد نوین ، نقش عناصر فعال را ایفا می کنند و موجب ارتقای بازده سرمایه های مادی و انسانی می شوند. ویژگی بارز اقتصاد امروز ، تغییرات سریع است . کشورهایی می توانند درچنین اقتصادی موفق باشند که قابلیت تطبیق با این تغییرات را داشته باشند.
کشورهایی که در آنها میزان فعالیتهای کارآفرینانه بالاتر است ، به واسطه طبیعت کارآفرینی در تطبیق با تغییرات ، قادرند موقعیت بهتری را در اقتصاد جهان کسب کنند.
تحقیات انجام شده نشان داده است که رشد اقتصادی با سطح فعالیتهای کارآفرینانه همبستگی مثبت دارد . به عنوان مثال در تحقیق gem 1 که سالیانه فعالیتهای کارآفرینی و تاثیرات آنرا در کشورهای مختلف مورد بررسی قرار می دهد و در حال حاضر در بیش از 20 کشور جهان صورت می گیرد ، این نتیجه بدست آمده است که نرخ رشد اقتصادی یک کشور رابطه معنی داری با سطح فعالیتهای کارآفرینانه آن کشور دارد.
همچنین کارآفرینان در ایجاد اشتغال نیز نقش مهمی ایفا می کنند . تقریباً نیمی از کارکنان کشورهای توسعه یافته در کسب و کارهای کوچک مشغول فعالیت هستند. کسب و کارهای کوچک بیشتر مشاغل جدید را ایجاد می کنند ، سهم این کسب و کارها در بازار کار در حال افزایش است.
کسب و کارهای کوچک از سال 1980 تاکنون در اقتصاد آمریکا بیش از 34 میلیون شغل ایجاد کرده اند . حال آنکه از تعداد کارکنان شرکتهای بزرگ در این کشورها کاسته شده است . علاوه بر آن ، کسب و کارهای کارآفرین نه بیش از 67 درصد از نوآوریها را در زمینه فناوری و حدود 95 درصد از نوآوریهای منجر به تحولات بنیادی درعرصه صنعت پدید آورده اند.
کارآفرینان از طریق ایجاد فناوری ، محصولات و خدمات جدید ، قدرت انتخاب مصرف کنندگان را افزایش می دهند و با افزایش بهره وری کار ، سرگرمیهای نو ، بهداشت وسلامت ، تسهیل ارتباطات و ... موجب افزایش کیفیت زندگی بشر می شوند.
در واقع کارآفرینان بیشترین بخش نسل جدید صنایع را ایجاد کرده اند که می توان از رایانه های شخصی ، تلفنهای همراه ، خرید از طریق اینترنت و صنعت نرم افزار نام برد.










علایق فردی






ویژگیهای کارآفرینانه






ایده در کسب و کار






زمینه






دانش کسب و کار






قصد از شروع به کسب و کار






حرفه






تاسیس






خروج






رشد













مدلهــا


سازمانی

شخصی

جامعه شناختی

شخصی

شخصی






رشد






اجرا






رخداد سرعت زا






نوآوری






نیاز به توفیق
کنترل درونی
تحمل ابهام
مخاطره پذیری
ورزشهای شخصی
تحصیلات تجربه






مخاطره پذیری
نارضایتی شغلی
ازدست دادن شغل
تحصیلات
سن
جنس
تعهد






شبکه ها
تیم ها
والدین
خانواده
الگوهای نقش






کارآفرینی
رهبر
مدیر
تعهد
بینش






تیم
استراتژی
ساختار
فرهنگ
محصولات















محیط
رقبا
مشتریان
عرضه کنندگان



سرمایه گذاران
بانکداران
وکلا

محیط
رقابت
منابع مالی
سیاست دولت

محیط
فصت ها
الگوهای نقش
خلاقیت

Borna66
08-16-2012, 06:54 PM
تاثیر کارآفرینی در رشد اقتصادی
یکی از مباحث جدید و مفاهیم نو ، نقش کارآفرینان در توسعه پایدار در جوامع ، بخصوص با پتانسیل رشد بالاست . جوامع خواهان تحول و تغییر می باشند .
امروزه فرد روشنفکر ، دانشگاهی ، نخبگان وکسانی که به نحوی با دنیای بیرون ارتباط دارند، این سوال جدی درذهنشان نقش بسته است چرا هر روز عقب می افتیم و به مشکلاتمان اضافه می شود.
جالب اینکه هر کس خود را از نظر فردی با سایر افرادو کارگزاران در نظامهای دیگر مقایسه می کند به شدت این احساس در او تقویت می شود که ما در سطح فردی چیزی کم و کسر نداریم واز نظر سواد، هوش و مهارت و ... مانند آنان وشاید بهتر ازآنان قدرت تجزیه و تحلیل داریم ، پس موانع رشد سریع و عقب ماندگی ها کجاست . همانگونه که اشاره شد کارآفرینی از جمله مفاهیم جدید و مقوله های مطرح در رشد اقتصادی است.
فرد کارآفرین دارای ایده و فکر جدید است که با طی فرایندی کسب و کار (تشکیل و راه اندازی شرکت) را ایجاد مخاطرات محصول را قبول و خدمت جدیدی را ارایه می کند . بنابراین کارآفرین به عنوان فردی که از آن شومیتر به عنوان محرک و موتور اقتصادی یاد می کند ، بایستی تشریح گردد و تاثیرات نقش در فرایند تقویت جامعه و رشد اقتصادی تعیین گردد.

فرایند کارآفرینی درسه سطح مورد توجه مخاطبش درجامعه قرارمی گیرد . این سه سطح عبارتند از :


سطح محیط

سطح شرکت / سازمان

سطح فردی





محیط فرهنگی
محیط قانونی
زیرساخت علمی ، تحصیلی
شرایط مالی
ساختار صنعت





استراتژی
بازار یابی
مالی
رهبری وسازمانی




ویژگیهای محیط شناختی کارآفرینان
رویکرد فردی – ویژگیهای کارآفرینان
رویکرد رفتاری رفتارکارآفرینان





اما مطلب مورد توجه دیگر این است که کارآفرینی چگونه به انجام می رسد وفرایند تأسیس وایجاد فعالیت کارآفرینانه درجامعه ، چه می باشد .
کارآفرینان معمولاًَ ابتدا مقدمات وسپس کارتأسیس ودر نهایت کارتوسعه را سپری می کنند . بنابراین سه فعالیت درتأسیس و فرایند کارآفرینی در سه سطح مورد توجه مخاطبش در جامعه قرار می گیرد . این سه سطح عبارتند از :


مرحله پیش نیاز تاسیس
مرحله تاسیس

<>3-مرحله ایجاد یا توسعه

Borna66
08-16-2012, 06:54 PM
آنچه در مدلهای فوق اشاره می شود عبارتند از :

1- مقوله کارآفرینی در سطح جامعه ، سازمان و فرد تاثیرات فراوان دارد.
2- عوامل گوناگون در تشکیل و رشد شرکتها تاثیر دارند که باید ملاحظه گردد.
3- نوآوری اساس کارآفرینی است و درجامعه باید به آن توجه گردد.
4- نقش آموزش و پرورش و آموزش عالی نیز بسیار با اهمیت می باشد.
5- فرایند ایجاد و تاسیس و بهره برداری و رشد شرکتها دارای اهمیت به سزایی می باشد که باید به دقت در خصوص افرادعلاقمند به کسب و کار ، مورد عنایت قرار گیرد.

Gem در سال 1999 یک مدل مفهومی را طراحی کرد تا درمورد این رابطه ارزیابی کند . رشد اقتصاد ملی هر کشور در راس این مدل با دو فعالیت موازی مرتبط می باشد :


نقش ایجاد شرکتهای بزرگ در رشد اقتصادی
نقش شرکتهایی که مستقیماً مرتبط با فرایند کارآفرینانه هستند

نقش ایجاد شرکتهای بزرگ در رشد اقتصادی کشور همواره مورد توجه بوده است و این موفقیت و هدف اتحاد سیاستهای بافت اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی هر کشور می باشد.در بسیاری از مطالعات نقش شرکتهای بزرگ در رشد اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است.
در این زمینه – رشداقتصادی – مطالعه ای در سال 1997 از طریق دانشگاه پاپسون ، مدرسه بازرگانی لندن و بنیاد کافمن آغاز گردید . در سال 1999 در ده کشور شامل کشورهای گروه هفت، فنلاند ، دانمارک و رژیم اشغالگر قدس و سپس در سال 2000 ، یازده کشور دیگر شامل آرژانتین ، استرالیا ، بلژیک ، برزیل ، هند،ایرلند ، کره جنوبی ، نروژ ، سنگاپور ، اسپانیا و سوئیس اضافه شد.
گروههای مختلفی در کشورها استخدام گردید و بر اساس سه منبع مهم زیر کار شد :
الف- مطالعه بیوشیمی در خصوص جمعیت بزرگسالان هر کشور
ب- مصاحبه با کارشناسان کارآفرین هر کشور
ج- انتخاب داده استاندارد شده ملی هر کشور
از حدود 42000 نفر پرسش و با 800 نفر کارشناس مصاحبه گردید.


مطالعه بر اساس سه سوال محوری انجام گرفته است :
1- آیا سطح فعالیت کارآفرینانه بین کشورها فرق می کند ؟ اگر جواب مثبت است به چه میزان ؟
2- آیا سطح فعالیت کارآفرینانه در رشد اقتصادی کشورها فرق می کند؟
3- چه عواملی موجب کارآفرین شدن یک کشور می شود؟
و اما نتایج کلان مطالعه عبارت است از :
1. سطح فعالیت کارآفرینانه بین کشورها بسیار متفاوت می باشد .
به عنوان مثال :


نام کشور

کارآفرین / بزرگسال شروع کننده کسب و کار



برزیل

1 به 8



آمریکا

1 به 10



استرالیا

1 به 12



آلمان و انگلیس

1 به 25



فنلاند و سوئیس

1 به 50



ایرلند و ژاپن

1 به 100




یعنی تفاوت عمده بین کشورها در ایجاد و تاسیس شرکتهای نوظهور که عمر آنها 42 ماه می باشد، وجود دارد، همچنین بر اساس درصدی از جمعیت بزرگسال درگیر ایجاد شرکتهای نوپا محاسبه کرده که تفاوت عمدتاً بسیار بوده است . بطور مثال در کره جنوبی 90 درصد جمعیت و در ژاپن 5 درصد از نوسان می باشد.
2. کارآفرینی رابطه قوی و معناداری با رشد اقتصادی دارد. در میان کشورها با ساختار اقتصادی مشابه همبستگی کارآفرینی و رشد اقتصادی از 7 درصد نیز بالاتر می باشد.
3. بیشتر شرکتها توسط مردان ایجاد و ا داره می شوند و بین سنین 25-34 سال می باشند. مردان دوبرابر زنان در فعالیتهای کارآفرینانته مشغول هستند.
4. پشتیبانی رابطه قوی معنادار بین حمایت مالی و سطح کارآفرینی وجوددارد به عنوان مثال در سال 1999 درآمریکا سرمایه های پرمخاطره 52 درصد تولید ناخالص داخلی ، gdp و درژاپن بین 222 درصد متغیر می باشد.
با متوسط سرمایه گذاری انجام شده در یک شرکت از 13 میلیون دلار در آمریکا تا یک میلیون دلار در سایر کشورهاست.
5. آموزش نقش اساسی در کارآفرینی ایفا می کند.
6. سیاستهای توسعه آفرینی نباید فقط محدود به کارآفرینان باشد.
اکثر کشورهایی که فعالیت کارآفرینانه بیشتری دارند ، از انجام کسب وکار آسان و روان با دولت ، انعطاف در بازار کار و سطح پایین هزینه های کارگری نیز دستمزد دارند.
7. مقبولیت و مشروعیت اجتماعی کسب وکار در بین کشورها متفاوت می باشد ، دوشاخص اساسی نقش مهمی در شروع کسب و کار جدید دارد یکی ترس از شکست ودوم احترام به شروع کننده کسب و کار در جوامع بر اساس فرهنگهای اجتماعی گوناگون می باشد.

Borna66
08-16-2012, 06:54 PM
نتیجـه گیـری



اکنون که این امید شکل گرفته است که بحران اقتصادی باید مهارشود، تقویت وایجاد شرایطی محیطی برای رشد کارآفرینان درسطح کلان ضرورت دارد . دولت ازطریق شناسایی وبکارگیری آن دسته ازعوامل محیطی ،اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی که ظهور کارآفرینی را تسهیل میکند ، میتواند زمینه مناسب را فراهم کند، چرا که کشوری که دارای تعداد زیادی کارآفرین باشد از محرکهای تجاری و اقتصادی قویتری برخورداراست .
دربیشتر کشورهای روبه رشد واز جمله ایران ، مسئله رشد اشتغال وپدیدة بیکاری به عنوان یکی از مشکلات اقتصادی محسوب می شود ،لذا اهمیت ونقش کارآفرینی درایجاد فرصتهایی برای اشتغال ودرنتیجه افزایش بهره وری ورشد اقتصادی را نمی توان نادیده گرفت . درکارآفرینی بحث ازبکارگرفتن فکر، ابتکار ، خلاقیّت و فرصت آفرینی است .لذا برای دستیابی به آن ، درابتدا باید جنبه ها وابعاد گوناگون کارآفرینی راشناسایی کرد وسپس با سرمایه گذاری ، این ابزار اقتصادی را تقویت کرد . دراین بین ، دولت دربستر سازی برای کارآفرینی نقش بسیار مهمی دارد . و میتواند فرهنگ ارزشی کشور را تغییر دهد واز طرفی ، بخش دولتی یکی از بخشهایی بوده که تأثیر به سزایی درفرصتهای شغلی داشته است .
توسعه کارآفرینی مقوله مهمی است که دولتها با اجرای برنامه ها وسیاستهایی در راستای آن گام بر می دارند . هرچند درهرکشوری بنا به مقتضیات آن ، اهداف خاصی در راستای منافع آن کشور از توسعه کارآفرینی مد نظر قرارمی گیرد ، ولی درمجموع دولت ها اهداف همانندی را دنبال می کنند .
از مهمترین این اهداف می توان به افزایش اشتغال ، توسعة اقتصادی ، افزایش رقابت دراقتصاد وتوسعه کارایی بازار‌، افزایش نوآوری و توسعه انتشار فناوری ، کمک به افزایش صادرات ، دستیابی به توسعه منطقه ای ، کاهش انحصارشرکتهای بزرگ وتمرکز زدایی و افزایش مشارکت بخش خصوصی دراقتصاد اشاره کرد . برای دستیابی به این اهداف ، دولتها باید شناخت کاملی ازمشکلات کسب وکارهای کوچک داشته باشند .

Borna66
08-16-2012, 06:54 PM
پیشنهادات و توصیه های کاربردی :


ایجاد تفکر استراتژیک به عنوان بسترلازم برای بهبود عملکرد سازمانی
توسعه مدیریت خلاق ، خطرپذیر و کارآفرین به عنوان یکی ازمحورهای استراتژیک توسعه . ایجاد خلاقیت و کارآفرینی دربالا رفتن نوآوری سهم بسیاربه سزایی دارد .
ایجاد یک مدل برای کارآفرینی سازمانی ولحاظ کردن یک مدل مخصوص و مناسب با توجه به ویژگی خاص برای هر سازمان ارگانیک .
توسعة فرهنگ کارآفرینی درسازمانها ونهادینه کردن خلاقیت درآنها.
پاداش دادن به کارآفرینان درتوسعه پروژه های نوآورانه .
آموزش کار آفرینی در اثر جمع افزائی توسعه بلند مدت اجتماعی
قوانین ومقررات مالی ومالیاتی به گونه ای تدوین شود که انگیزه لازم جهت فعالیتهای کارآفرینی بوجود آید .
خرید تولیدات شرکتهای کارآفرین وسایرمحصولات داخلی باید بابرنامه ریزی مناسب مورد حمایت دولت قرار گیرد ، به گونه ای که ضمن ایجاد انگیزه برای تولیدات داخلی به رقابت پذیر بودن محصولات نیز توجه شود .




مراکز مالی حمایت کننده ازکارآفرینان درسراسر کشورفرا گیر گردد . دولت ومؤسسات مسئول توسعة فناوری با مکانیزمی مناسب این مراکز را پشتیبانی وبخشی از ریسک سرمایه گذاری را قبول نمایند .




سازمانهای توسعه ای باید با حمایت مالی وهمکاری دانشگاهها نسبت به ایجاد مراکز توسعه کسب و کارکوچک (SBDC) تلاش جدی نموده تا هسته های کارآفرینی دراین مراکز شکل گیرند .




بخشهای تحقیق وتوسعه (R&D) شرکتها باید حمایت شوند و به نقش کارآفرینان درتولید محصولی جدید وفرایندهای نو درتولید بها داده شود . میدان رشد برای افراد خلاق وکارآفرین باز شود ، تا هم افزایی لازم درمراکز تحقیق و توسعه بوجود آید وانگیزه کارمضاعف گردد .




انجام تحقیقات بنیادی به عنوان پایه و اساس تولید علم وتحقیقات کاربردی به عنوان بکارگیری مبانی علمی درتوسعه فناوری مورد حمایت ونتایج حاصله بطورپیوسته ارزیابی و دستاوردهای آن به زبان ساده درسطح جامعه ترویج می شود تا در ذهن جوانان شکوفه های نوآوری وخلاقیت شکل گیرد .


<>o نقش کارآفرین در رشد وتوسعه صنعتی و اقتصادی و ایجاد اشتغال درجامعه باید به صورت یک باور همگانی درآید واین اعتقاد بوجود آید که در دنیای امروز و دراقتصاد دانش محور، رشد و توسعه از طریق نوآوری وخلاقیت امکان پذیر است .