PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : روانشناسی فوتبال



Borna66
05-31-2009, 06:56 PM
با سلام

امیدوارم مطالب این بخش مورد استفاده ی ورزش دوستان و خصوصا فوتبال دوستان قرار گیرد.
مطالب جدیدتر را از همین تاپیک می توانید دنبال فرمایید.

موفق باشید

Borna66
05-31-2009, 06:57 PM
وراي نبرد تيمهاي فوتبال با يکديگر براي کسب پيروزي حقايق ديگري نيز وجود دارد که معمولا" به غفلت سپرده مي شود . اين حقايق ريشه در ساختارهاي گذشته تاريخي و اجتماعي و فرهنگي تک تک بازيکنان فوتبال و تماشاگران آنها دارد. اين
زواياي پنهان فوتبال بسيار هيجان برانگيزتر از نمايش دويدن چند نفر به دنبال يک توپ پلاستيکي است. هر گامي که در زمين بازي از سوي بازيگران برداشته مي شود و رفتارهاي آنان در رابطه با ساير هم تيمي هايشان و تماشاگراني که در اقصي نقاط به تماشايشان نشسته اند و ابراز احساسات و ناسزاهايي که بين آنها رد و بدل مي شود همه در چهار چوبي علمي قابل تبيين و تعريف مي باشد

Borna66
05-31-2009, 06:57 PM
جهان کنوني و بخصوص در کشورهاي توسعه يافته و پيشرفته به دليل رفاه بالا و
اوقات فراغت کافي بحث پر نمودن وقت آزاد مردمان از اهميت بسيار زيادي
برخوردار است. در دنياي آنان ستارگان سينما قدر و اعتبار بسيار مي يابند و
هنرمندان رشته هاي گوناگون به بهترين وجه نواخته مي شوند و ورزشکاران هيبتي
صد چندان به دست مي آورند چرا که سردمدارانشان نيک بر اين نکته واقفند که
نياز جامعه به سرگرمي و مشغوليت از نان شب برايشان واجبتر و ضروريتر است. به
واقع به آن حد از هوشياري و درک رسيده اند که اگر مردمان رها و بي برنامه و
بي هدف مورد رفتار قرار گيرند تقاص آن با افزايش بزهکاري و جرم و جنايت و
بيمارهاي رواني و ناسازگاريهاي رفتاري بايد پرداخت نمايند.

Borna66
05-31-2009, 06:57 PM
آدميان نياز مبرمي به لحظاتي دارند که دمي آسوده از دغدغه ها و درگيريهاي
هميشگي براي بقا، با خود باشند و تبديلي در جريانات يکنواخت و روزمره زندگي
ايجاد نمايند. از همان آغاز حيات بشر بر روي کره زمين چنين نيازي به عيان
آشکار مي باشد. ترنم پرندگان به خلق آواز و صداي خوش در انسانها انجاميد.
حرکات و رفتارهاي موزون حيوانات در موقعيتهاي خاص انسانها را به تقليد واداشت
و مراسم گوناگوني را پايه گذاشت. رقابت براي زندگي و شکار و جمع آوري آذوقه
به شکلي نمادين هنر نمايش را بنيان نهاد و همه اين رويدادها بر اساس نياز به
غني سازي رفتارهاي اجتماعي و در نهايت ايجاد سنتها به عنوان قوانين نانوشته
اوليه و آنگاه شکل گيري جوامع متعدد بر اساس فرهنگهاي متنوع بر روي کره زمين
و تشکيل حکومتها و مدون سازي قوانين مکتوب و آنچه که در حال حاضر در اين حيات
خاکي شاهد آن هستيم

Borna66
05-31-2009, 06:57 PM
سرگرمي ها در ذات خود واجد دو خصوصيت مهم هستند که از منظر روانشناسي کارکردي بسيار با اهميت يافته اند :

۱ - واپس روي هيجاني : هر رفتاري که موجود انساني را به ساليان قبل رجعت دهد
و نشانه هايي از گذشته در خود داشته باشد واپس روي گفته مي شود. به عنوان يک
مکانيسم دفاعي واپس روي نقش متعادل کننده سازمان رواني در مقابل اضطراب و
دلهره ايفا مي نمايد. به عبارت دقيقتر هر گاه که موجوديت انساني به خطر افتد
و اضطراب بر وجود وي مستولي شود از طريق مکانيسم واپس روي تعادل در هم ريخته
شده رواني ناشي از اضطراب بصورتي موقت از طريق برگشت به رفتارهايي که در
شرايط خاص گذشته بوقوع مي پيوسته احيا مي گردد. در اين شرايط واپس روي بصورت
سپر دفاعي براي حفظ ارگانيسم و روان مورد استفاده واقع مي گردد. هر رفتار
هيجاني که با شرايط سني فرد تطابق نداشته باشد و از محتوايي اوليه و ساده و
ابتدايي برخوردار باشد در قالب تعريف مکانيسم واپس روي خواهد گنجيد. سرگرميها
در ماهيت با بکارگيري چنين مکانيسمي خاصيت تسکين کننده و آرامش بخش مي يابند.
بازي فوتبال به عنوان يک سرگرمي هم در بازيکنان و هم در تماشاچيان از چنين
قاعده اي پيروي مي نمايد. در زمين بازي فوتباليستها همچون کودکاني خردسال
فضايي از رقابت ايجاد مي نمايند که انعکاس دهنده رقابتهاي دوران خردسالي در
جهت کسب محبت و محبوبيت است و اوج آن با وارد ساختن توپ به دروازه حريف ميسر
مي گردد. تماشاچيان با همانند ساختن خود با بازيکنان از فرآيند پيچيده تري به
نام " واپس گرايي همانند شده " استفاده مي نمايند . در اين مکانيسم تماشاچيان
ابتدا رجعت به گذشته را انجام داده و سپس موضوع واپس گرايي را با يکي سازي
خود با بازيکنان انتخاب مي نمايند. در چنين وضعي هر حرکت بازيکن در زمين
معادل حرکت تماشاچي به حساب مي آيد. رفتارهايي که در موقعيتهاي ديگر نامطلوب
به نظر مي آيد از هر دو گروه تماشاچيان و بازيکنان سر مي زند. فحشهاي رکيکي
رد و بدل مي شود و هيجانات به شکل فرياد ، خنده ، گريه و عصبانيت بروز داده
مي شود. يک شوت محکم به دروازه حريف غريو شادي را بر مي انگيزاند و يک اشتباه
تکنيکي با پرخاش و ناسزا و حتي پرتاب اشيا به سوي بازيکن خاطي تلافي مي شود.
تمامي اين رفتارها در قالبي واپس گرايانه انجام مي شود. سانسور رفتاري در
شرايط واپس گرايي موقتا" کاهش مي يابد و هيجانات بدون مواجه با مانعي به
بيرون از ذهن و روان هدايت مي گردد.

Borna66
05-31-2009, 06:57 PM
- تخليه هيجاني : کاتارسيس يا تخليه هيجاني بيگمان از مهمترين و باارزشترين
مکانيسمهاي تعادلي سيستم رواني انسانها بشمار مي آيد. دليل گرايش به سرگرمي و
همچنين جذابيت اصلي آن وجود همين خاصيت بنيادي در رفتارهاي واپس گرايانه است.
پاداشي که آدميان از واپس روي نهفته در سرگرمي ها بدست مي آورند در کيفيتي
است که درون آنان را از بار دلهره و اضطراب تخليه مي سازد و آرامشي مطبوع
برايشان به ارمغان مي آورد. ذکر اين نکته لازم است که ظرفيت سازمان رواني
انسانها محدود مي باشد. به سخن ديگر گنجايشي که ظرف هيجانات آدميان را شامل
مي شود عليرغم تفاوتي که ميان انسانهاي مختلف دارد در ذات خود محدود و اندک
است. اگر مکانيسم تخليه اي دچار رکود و کندي و يا آسيب شود به شکل بيماري
رواني و رفتاري عوارض آن نمودار مي گردد. به عنوان مثال در بيماران مبتلا به
افسردگي نقص اساسي در اين مکانيسم به شکل علائم افسردگي تظاهر مي نمايد. اگر
در رفتار افسردگان دقت نماييد مي بينيد که قادر به رها سازي خود از شر افکار
و هيجانات منفي نيستند و در فضايي تيره و دلهره آور و گاه غير قابل تحمل به
سر مي برند. سرگرمي اين فرصت را به آدمي مي دهد تا درون از تلخي هيجانات
مسموم و دردناک و تلخ پاک ساخته و با استفراغ آن مسموميت از خود بزدايد. در
بازي فوتبال مکانيسم تخليه اي رفتارهاي خاصي را هم در بازيکنان و هم
تماشاچيان شکل مي دهد. اين رفتارها در قالب ابراز هيجانات به شکل مستقيم و بي
واسطه و معمولا" بصورت الفاظ و کلمات احساسي و حرکات بدني و نشستن و برخاستن
و مشت کردن دستها و جهيدن و در موارد بحراني به صورت ونداليسم يا تخريبهاي
گوناگون اشيا و اموال و درگيري بدني نشان داده مي شود.

Borna66
05-31-2009, 06:58 PM
فوتبال ايران در اصل برگردان جالبي از خصوصيات جامعه در حال گذار خود را به
نمايش مي گذارد. فوتبال حرفه اي ترکيبي از دانش و مهارت است. فرد گرايي و جمع
گرايي دو ويژگي عمده بازي فوتبال به حساب مي آيد. يعني در عين اينکه بازيکن
بايد از مهارتهاي اختصاصي برخوردار باشد بايد در رابطه با ساير بازيکنان نيز
از قواعد تعريف شده و معيني تبعيت نمايد. در ساختارهاي در حال گذار به دليل
اينکه رابطه فرد با جمع مبهم و ناروشن و تناقض آميز است اين ابهام به رفتارها
نيز سرايت مي نمايد. فوتباليستهاي ايراني در زمين بازي نوعي بازي دوگانه را
به نمايش مي گذارند. از يکسو تلاش مي نمايند تکنيک را که مشخصه کارکرد مدرن
است به خدمت گيرند و در همان حال به گونه اي ابتدايي تعامل تکنيکي با ديگران
را مورد غفلت قرار مي دهند. به جرئت مي توان بازيکن محوري را به عنوان شاخص
اصلي فوتبال ايران به حساب آورد. اين افراد هستند که افتخار مي آفرينند و گل
مي زنند و نه تيمي يکدست و مدرن که از هويتي واحد بر خوردار است. قدرت در
ايران ميل به تمرکز دارد و در زمين بازي چنين ميلي در رفتار بازيکنان به
آشکار هويدا مي گردد. در زمين بازي گل زدن معادل قدرت است و راه رسيدن به
قدرت در فوتبال ايراني بر اساس کارکرد ذهني و فرهنگي بازيکنان رفتارهاي
انحصار گرايانه و خودمحورانه و انفرادي تلقي مي گردد.

Borna66
05-31-2009, 06:58 PM
در پايان مقصر شناختن علي دايي و هجوم بي رحمانه به وي علاوه بر نياز به
قرباني ساختن فردي به عنوان موضوع گناه و تقصير از سوي دست اندرکاران و تبرئه
خويشتن از اهمال ، نشان از فردگرايي و سنت انديشي و گذار ماندگي مردمان اين
کشور دارد. علي دايي يک نفر از يازده نفري بود که بر فرض کوتاهي ، از مسئوليت
ديگران در اين شکست به هيچوجه نمي کاه