PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سالاران کوچک خانه!!!



alamatesoall
08-12-2012, 06:05 PM
http://pnu-club.com/imported/2012/08/1.aspx

برخی معتقدند فرزندسالاری دقیقا از وقتی شروع شد كه برخی پدر و مادرها تصمیم گرفتند جای صمیمت و احترام را در خانواده با بگو و بخند و ارتباط نادرست عوض كنند.
والدینی كه در خانواده‌های بسیار سنتی بزرگ شده‌اند، اگر نخواهند به همان سبك و سیاق پدر یا مادرسالاری ادامه بدهند، به شكل افراطی سعی می‌كنند تجربه گذشته خود را در فرزندسالاری جبران كنند.در اغلب خانواده‌های سنتی معمولا پدر حرف اول را می‌زند و در دوران قدیم كه ابهت و قدرت پدرها در سختگیری و كمی خشونت تعریف می‌شد، رابطه‌ها رسمی و كمی غیرصمیمانه بود.كسی جلوی پدر شوخی و خنده نمی‌كرد، اولین كسی كه غذا می‌كشید، پدر بود و خلاصه همه چیز در تصمیمات پدر خانواده خلاصه می‌شد. در خانواده‌های مادرسالار نیز همین نقش در قالب مادر تعریف می‌شود و فرزندان در خانواده‌های والدین‌سالار به گونه‌ای رشد می‌كنند كه باید با سلیقه و نظر آنها تصمیم بگیرند.

فرزندانی كه در این خانواده‌ها رشد پیدا كرده بودند، وقتی خودشان در نقش والدین قرار گرفتند ترجیح می‌دادند كه روابط از آن حالت خشك و رسمی خارج شود، اما تنها راهی كه به ذهنشان می‌رسید، الگوی مقابل همان والدین‌سالاری خشك و رسمی بود. نتیجه به اینجا ختم می‌شد كه فرزندان جایگاه والدین را با دوست و همكلاسی مدرسه‌شان اشتباه می‌گرفتند و روابط فرزندان و والدین بیشتر به زورگویی و اعتراض فرزندان می‌رسید.


فرزندسالاری در 70 درصد از خانواده‌های ایرانی
براساس تحقیقات صورت گرفته در مركز پژوهش دانشگاه شهید بهشتی 70 درصد خانواده‌های ایرانی فرزندسالار هستند. خانواده‌ها سعی می‌كنند نیازها و انتظارات فرزندان را مقدم برتمامی سلسله فعالیت‌های خانواده قرار دهند و فرزندان در این‌گونه خانواده‌ها ارجحیت پیدا كرده و برای این‌كه اختلالات رفتاری و خلقی در آنان ایجاد نشود، سعی می‌كنند انعطاف بیشتری با فرزندانشان داشته باشند.

در خانواده‌های فرزندسالار پس از گذشت مدتی فرزند، خود را محور و مركز تمام فعل و انفعالات خانواده می‌داند و براین اساس، خواسته‌های خود را در اولویت خواست خانواده تلقی می‌كند و خانواده با هر مشكلی كه دارد، سعی می‌كند آن را برآورده كند.

غلامرضا علیزاده، روان‌شناس در این خصوص به خبرگزاری مهر می‌گوید: فرزندسالاری مقوله‌ای است كه در خانواده‌های متوسط و بالای شهری ایجاد شده و در حال حاضر افزایش یافته است. اكثر این والدین در كودكی در خانواده‌های پدرسالار رشد كرده‌اند، به همین دلیل احساس می‌كنند كه آن شیوه رفتاری را نباید در مورد فرزندان خود بازتولید كنند و به نوعی می‌كوشند فضای لازم را برای تحقق خواسته‌های فرزندان فراهم كنند.

كودكان خانواده‌های فرزندسالار همان انتظاری را كه از خانواده خود دارند، از جامعه نیز دارند؛ به همین دلیل پس از ورود به جامعه دچار یاس و ناامیدی و دلمردگی شده و همچنین شكننده و دچار آسیب می‌شوند و این مساله باعث می‌شود ارتباط خود را با جامعه قطع كنند كه عوارض و عواقبی را به دنبال دارد
چرا فرزندسالاری پسندیده نیست؟
كارشناسان معتقدند فرزندسالاری ظلم بزرگی به فرزندان است، چون باعث می‌شود كودكان به بلوغ اجتماعی دست نیابند و به دلیل این‌كه خواسته‌هایشان بسرعت برآورده می‌شود و در عین حال برای این‌كه فرزندان رنجش نداشته باشند، خانواده‌ها همه مسئولیت‌ها را به عهده می‌گیرند و در این موارد هیچ عرصه‌ای برای تمرین و تجربه‌اندوزی برای فرزندان به وجود نمی‌آید و كسب مهارت‌های زندگی برای آنها ایجاد نمی‌شود.

علیزاده ادامه می‌دهد: كودكان خانواده‌های فرزندسالار همان انتظاری را كه از خانواده خود دارند، از جامعه نیز دارند؛ به همین دلیل پس از ورود به جامعه دچار یاس و ناامیدی و دلمردگی شده و همچنین شكننده و دچار آسیب می‌شوند و این مساله باعث می‌شود ارتباط خود را با جامعه قطع كنند كه عوارض و عواقبی را به دنبال دارد.

به اعتقاد او، این درحالی است كه در خانواده‌های روستایی فرزندان‌سالاری حاكم نیست و رابطه سنتی وجود دارد. این فرزندان مهارت‌های زندگی را می‌آموزند و احساس مفید بودن می‌كنند و چون با سهولت چیزی را به دست نمی‌آورند، از به دست آوردن آن احساس خوشحالی و شادی می‌كنند، اما فرزندان شهری این‌گونه نیستند. مطالعات نشان می‌دهد روستاییان احساس خوشبختی بیشتری نسبت به شهرنشینان دارند.


چرا والدین به فرزندسالاری رو می‌آورند؟
دلیل والدین برای ابراز بیش از حد محبت به فرزندشان این است كه احساس می‌كنند جامعه و محیط‌های مختلفی كه وجود دارد، برای فرزندشان خطرناك‌ شده و می‌ترسند مبادا كودكانشان در انجام وظایف خود و حضور در اجتماع شكست بخورند. والدین به اشتباه تصور می‌كنند با محبت زیاد و اولویت‌دهی به نیازهای آنها سبب می‌شوند فرزندشان از مسیر درست منحرف نشود و گرفتار دوستان ناباب و آسیب‌های اجتماعی نشود، این در حالی است كه فرزندسالاری حتی می‌تواند به بروز آسیب‌هایی در فرزندان منجر شود. دلیل دیگر نیز این است كه والدین تصور می‌كنند اگر بچه‌ها مستقل شوند و كارهایشان را خودشان انجام بدهند، از آنها بی‌نیاز شده و تنهایشان می‌گذارند.در گذشته والدین برای بچه‌ها محدویت اعمال می‌كردند. حالا پدر و مادرهای امروز، چون در آن سیستم تربیتی پرورش یافته‌اند، می‌خواهند به گونه دیگری عمل كنند و كودكان خود را كاملا آزاد می‌گذارند.


فرزندسالاری نوین
فرزندسالاری نوین اما در خانواده‌هایی شروع شد كه لزوما سنتی نبودند، بلكه بیشتر قصد داشتند مدرن باشند و مفهوم مدرن بودن برایشان در این تعریف می‌شد كه فرزندانشان باید در همه امور خانواده یعنی از چه بخوریم و چه بپوشیم تا با چه كسانی رفت و آمد داشته باشیم، نظر بدهند.در این خانواده‌ها فرزندسالاری از همان دوران كودكی فرزندان شروع می‌شود. روحیه كودكان در به دست آوردن و خواستن همه چیز، والدین را تسلیم می‌كند و همین روش تا بزرگسالی فرزندان ادامه پیدا می‌كند و كار به جایی می‌رسد كه والدین اعتماد به نفس اظهار نظری خلاف فرزندانشان را از دست می‌دهند و به اشتباه می‌اندیشند كه حتما حق با فرزندشان است.در خانواده‌های تك‌فرزندی نیز این مساله می‌تواند بروز بیشتری داشته باشد.


الگوی درست روابط فرزندان و والدین
آنچه به عنوان الگوی درست روابط فرزندان و والدین عنوان می‌شود، جمله «نه والدین‌سالاری و نه فرزندسالاری» است.این روزها همه می‌دانیم كه خردمندی و هوشمندی لزوما در سن و سال و جنس تعریف نمی‌شود. از طرفی خردمندی نمی‌تواند به همه مسائل و تنها در یك شخص تعریف شود.اگر شما راهنمای خوبی برای خرید خودرو محسوب می‌شوید، لزوما نمی‌توانید در خصوص روان‌شناسی دوست‌یابی هم راهنمای خوبی شوید. اگر شما در كار با رایانه موفق و زبانزد هستید، توقعی وجود ندارد كه بتوانید همه خوب و بد‌های زندگی را هم تشخیص دهید.

به گفته محمد جمال نژاد مشاور خانواده، والدین‌سالاری سبب می‌شود فرزندان بدون اعتماد به نفس و نامهربان با جامعه روبه‌رو شوند و می‌تواند اثرات منفی و جبران‌ناپذیری بر آینده فرزندان بگذارد. از طرف دیگر، فرزندسالاری اعتماد به نفسی كاذب را در فرزندان به وجود می‌آورد كه نتیجه‌اش عدم موفقیت در زندگی خواهد بود
بر همین اساس، محمد جمال‌نژاد، مشاور خانواده می‌گوید: خانواده خوب، خانواده‌ای معتدل است.او در تعریف خانواده‌ای كه اعتدال را رعایت می‌كند، ادامه می‌دهد: همه اعضای خانواده می‌توانند در امور خانواده مشاركت داشته باشند و هیچ‌وقت نمی‌توان یكی از شیوه‌های فرزندسالاری یا والدین‌سالاری به عنوان شیوه مناسب برای داشتن خانواده‌ای گرم را تعریف كرد.به گفته این مشاور خانواده، والدین‌سالاری سبب می‌شود فرزندان بدون اعتماد به نفس و نامهربان با جامعه روبه‌رو شوند و می‌تواند اثرات منفی و جبران‌ناپذیری بر آینده فرزندان بگذارد. از طرف دیگر، فرزندسالاری اعتماد به نفسی كاذب را در فرزندان به وجود می‌آورد كه نتیجه‌اش عدم موفقیت در زندگی خواهد بود.


به اعتقاد این كارشناس، والدین در جایگاهی هستند كه می‌توانند خیر و صلاح خانواده را تعیین كنند، اما در عین حال فرزندان نیز حق اظهارنظر دارند و دست‌كم در مسائل خانواده اجازه حضور دارند، اما این حضور نباید به اندازه‌ای پررنگ باشد كه فرزندان صاحب‌نظر اصلی باشند.

جمال‌نژاد درخصوص مضرات فرزندسالاری در خانواده‌ها می‌گوید: فرزندسالاری در هیچ كجای دنیا پسندیده نیست، فرزندان مسلما دارای جایگاه ویژه در هر خانواده هستند، اما این جایگاه نباید همعرض با جایگاه والدین باشد، بلكه جایگاه آنها در طول جایگاه و نظرات والدین است، بها دادن بیش از حد به فرزندان هم در خانواده سبب می‌شود آنها دچار اشتباه شده و همین جایگاه نادرست را در میان جمع دوستان، مدرسه، دانشگاه و محیط‌های مشابه برای خود متصور شوند.


چه باید كرد؟
مهم‌ترین كاری كه والدین باید انجام بدهند، این است كه روش‌های تربیتی خود را اصلاح كنند. اگر والدین تربیت فرزند خود را به همین سبك و سیاق، ندانم‌كاری‌ها، افراط در محبت و درك نادرست از تربیت پی بگیرند، جامعه روز به روز بیشتر به سمت انحراف حركت می‌كند.روان‌شناسان معتقدند تربیت مانند موم است كه هر قدر زمان می‌گذرد، تغییر شكلش دشوار و دشوارتر می‌شود. زمانی كه فرصت‌های دوران كودكی را برای تربیت بچه‌ها با ترویج این عقیده كه «باید بگذاریم بچه آزاد باشد»، از دست می‌دهیم، دیگر برای اصلاح این رفتارها در زمان نوجوانی دیر می‌شود.


منابع: جام جم / تبیان