PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تحقیق در عملیات و مهندسی صنایع



Borna66
08-12-2012, 05:34 PM
تا اواخر سالهای ۱۹۴۰ توسعه مهندسی صنایع مبتنی بر روشهای سنتی تیلور ، گانت و گیلبرت بود . بعد از جنگ جهانی دوم و در اواخر سالهای ۱۹۴۰ و اوایل ۱۹۵۰ ، تحقیق در عملیات به واسطه موفقیتهای بدست آمده در جنگ ، جای خود را در فعالیتهای صنعتی ، بخشهای خدماتی و سازمانهای دولتی و خصوصی باز كرد . http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
مفاهیمی كه توسط تیلور ، گانت ، گیلبرت و دیگران توسعه داده شده بودند نیازمند تحلیل مقداری دقیق تر و روشهای سیستم گرا بودند كه تا آن زمان بصورت سنتی به كار گرفته می شدند . ظهور تحقیق در عملیات ، نقطه عطفی در تحول روشهای مهندسی صنایع بود كه نتیجه آن توسعه روشهای مقداری ، الگوریتمهای ریاضی و ... بود كه در بكارگیری موثر مفاهیم توسعه یافته توسط تیلور و دیگران استفاده شد . ممكن است این پرسش مطرح شود كه آیا مهندسی صنایع و تحقیق در عملیات یك نظام واحد هستند یا دو نظام جدا از هم ؟ تاریخ مهندسی صنایع و تحقیق در عملیات جدای از هم است اما فلسفه وجودی هر دو یكی است ؛ یعنی ارائه راه حلهای موثر و كارا برای مسائل مربوط به طراحی ، تحلیل و ارزیابی .


تفاوت اصلی مهندسی صنایع و تحقیق در عملیات حوزه تحلیل ، نوع مدلها و متدولوژی ای است كه هر یك استفاده می كنند . توسعه های اولیه مهندسی صنایع در ارتباط با كارگاههای ساخت بوده و به شدت مبتنی بر استفاده از روشهای سیستماتیك ذهنی به جای استفاده از روشهای ریاضی می باشد . بعضی از این روشها شامل برنامه ریزی فرایند ، بهبود روشها ، استانداردسازی زمان انجام كار و استفاده از آنها و ارزیابی كار می باشند كه از جمله روشهای سنتی مهندسی صنایع به شمار می آیند . اما در سی سال اخیر بخش اعظم مهندسی صنایع از طریق فنون تحلیل مبتنی بر مفاهیم ریاضی كاربردی صورت گرفته است (میلر و شمید ،۱۹۸۴) .

▪دوره دوم : بین سالهای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی

در اوایل این دهه تمرکز نرم افزاری بیشتر بر روی سیستمهای کنترل موجودی بود . در این مدت همچنان بیشتر از مفاهیم سنتی کنترل موجودی برای توسعه نرم افزارهای مرتبط استفاده می شد . اما در اواخر این دهه مفهوم MRP یا برنامه ریزی مواد مورد نیاز معرفی و نرم افزارMRPI توسط IBM شركت توسعه پیدا کرد . مهمترین مشکل این نرم افزار و نرم افزارهای مشابه ، اجرای آن بر روی Main Frame های گران قیمت مستقر در مراکز دانشگاهی ، نظامی و ... بود و همین امر فاصله زمانی بین دو برنامه ریزی را افزایش می داد . این سیستم بصورت برگشتی ، زمان تحویل اقلام موردنیاز برای ساخت یك محصول خاص را از زمان تحویل به مشتری تا زمانیكه موردنیاز برای مونتاژ شدن روی خطوط مونتاژ بود ، برنامه ریزی می كردند . سازمانها در اجرای MRPI مشكلات زیادی داشتند ؛ این مشكلات بیشتر مشكلاتی سیستمی و ناشی از كاربران بودند تا مشكلاتی تكنولوژیك . از طرف دیگر ، این سیستم ارتباط بین تولید و استراتژیهای رقابتی سازمان را چندان مدنظر قرار نمی داد ؛ ضمنا ظرفیتهای تولیدی سازمان چندان در این سیستم لحاظ نمی شدند .

▪دوره سوم : بین سالهای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی

تمرکز بر MRPI با توجه به برنامه كلان تولید یا MPSو توسعه MRP حلقه بسته . در این سیستمها امکان بروز نارسایی در زنجیره تولید به حداقل رسید اما همچنان این سیستمها فقط برنامه ریزی تولید را انجام داده و حمایت چندانی از سایر منابع تولید نداشتند .

▪دوره چهارم : بین سالهای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ میلادی

گسترش MRPI به کف کارگاه و توسعه MRPII که برنامه ریزی بخش زیادی از منابع تولیدی را انجام می داد . در اوایل همین دهه سیستمهای DRP یا سیستمهای برنامه ریزی توزیع که مستقل از MRPII عمل می کردند وارد این سیستم شده و عملا مشکل عدم ارتباط این دو سیستم با یکدیگر مرتفع گردید .

▪دوره پنجم : بین سالهای ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ میلادی و پس از آن

گسترش MRPII به سایر حوزه ها و اضافه نمودن سیستمهای پشتیبان تصمیم به MRPII توسعه یافته که در تمام عرصه های تولیدی ، خدماتی ، تجاری ، توزیع و ... کارایی داشت و ظهور ERP . مشکل عمده سیستمهای MRPII و توسعه یافته های آن این بود که تنها سیستم تولیدی ساخت به منظور انبار یا MTS را پشتیبانی می نمود و سایر سیستمهای تولیدی را چندان پوشش نمی داد ؛ اما با ظهور ERP در حوزه تولید ، تمامی سیستمهای تولیدی تحت پوشش قرار گرفتند . بخشها ، فرایندها و وظایف مختلفی از جمله كنترل كیفیت ، نگهداری و تعمیرات ، امور حسابداری ، مالی و ... به سیستمهای تولیدی متصل شده و ERP به عنوان حد فاصل سیستمهای SCM و CRM مطرح گردید . این سیستم بیش از آنكه عنوان جدیدی برای MRPII باشد ، به عنوان سطح بعدی در سطوح تكاملی سیستمهای كامپیوتری طراحی شده برای پشتیبانی از عملیات سازمان مطرح است .

در سال ۱۹۹۵ ، پدیده اینترنت واردERP شد و در سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۰ ، EDI و ERP با یکدیگر پیوند خوردند ؛ در سال ۲۰۰۰ اینترنت به عنوان جزیی تفکیک ناپذیر از ERP محسوب و سیستمهای ERP تحت وب توسعه یافتند که فناوری چند لایه ای در معماری سیستم اطلاعاتی را پشتیبانی می کنند . امروزه هم سیستمهای جدیدی با عنوان ERP II در حال توسعه هستند که اساس آنها وب بوده و تمرکز بسیار زیادی بر حمایت از ماژول SCM دارند و عملا در تعریف امروز ERP ، آنرا کاملا مرتبط و جدایی ناپذیر از SCM تعریف می نمایند . قابل ذکر است که در سال ۱۹۹۸ بیش از بیست هزار سازمان در سراسر جهان مبلغی افزون بر هفده میلیارد دلار در زمینهERP سرمایه گذاری نموده اند که این رقم در سالهای بعد بین سی تا پنجاه درصد رشد داشته و در سال ۲۰۰۳ به رقمی نزدیک به صدمیلیارد دلار رسیده است .

هزینه نگهداری و بروزرسانی سیستمهای پیاده سازی شده در سال ۲۰۰۰ به رقمی حدود بیست ودو میلیارد دلار بالغ شده که نرخ رشدی برابر سیزده ویكدهم درصد نسبت به سال ۱۹۹۹ داشته است (Broatch,۲۰۰۱) . علاوه بر این ، طبق بررسیهای صورت گرفته ، در حال حاضر بیش از هفتاد درصد از هزار شرکت طراز اول جهان از دید مجله Fortune ، سیستمهای ERP را با موفقیت پیاده نموده و یا در حال پیاده سازی آن هستند . (Kraft,۲۰۰۱)

● پیاده سازی ERP در سازمانها چه مزایایی به همراه دارد ؟

پیاده سازی سیستم ERP مزایای بی شماری را برای سازمانها به ارمغان می آورد اما باید توجه داشت که این مزایا و بهبود فرایندهای تجاری سازمان به راحتی قابل دست یابی نیستند . پیاده سازی موفق یک سیستم ERP بستگی بسیار زیادی به انتخاب سیستم مناسب ، تامین کننده مناسب ، نحوه بومی سازی نرم افزار در سازمان با توجه به استراتژی ، فرهنگ و ساختار سازمان ، تعهد و حمایت مدیریت سازمان از پیاده سازی نرم افزار ، شایستگی مشاوران در پیاده سازی نرم افزار ، كنترل پروژه مناسب در طول فرایند پیاده سازی و اتمام پروژه در زمان مشخص و بودجه پیش بینی شده و مواردی ازین دست دارد .

از این عوامل كه بگذریم ، پیاده سازی ERP در سازمان مزایای بسیار زیادی را به همراه خواهد داشت كه بصورت خلاصه می توان به موارد ذیل اشاره نمود :

▪ایجاد یكپارچگی سازمانی از بعد اطلاعاتی و افزایش سازگاری در اطلاعات موجود در سازمان.

▪استانداردسازی فرایندهای سازمانی بر اساس بهترین تجربیاتی كه شركتهای عرضه كننده نرم افزار از سازمانهای مختلف به دست آورده اند .

▪مهندسی مجدد فرایندهای سازمانی و کاهش زمان انجام آنها .

▪ تبدیل فرایندهای سازمانی از حالت ضمنی به حالت صریح به علت مهندسی مجددی که در فرایندهای سازمان صورت می پذیرد .

▪ امكان نصب و راه اندازی سریعتر سیستمهای مرتبط با ERP در سازمان از جمله ماژولهای مختلف این نرم افزار و یا سایر نرم افزارهای كاربردی كه از طرف عرضه كنندگان ERP ارایه نشده و مخصوص آن سازمان هستند .

▪ امکان و یا تسهیل توسعه سیستمها و تکنولوژیهای جدید از جمله JIT ،ABC و ... .

▪ امکان ایجاد همکاریهای تجاری ، سرمایه گذاریهای مشترک ، ادغام برای سازمانها با هزینه کمتر و بازدهی بیشتر و نتیجه بهتر .

▪تغییر تمرکز از برنامه نویسی كامپیوتری در سازمان به بهبود فرایندها.

▪فراهم شدن زیر ساخت لازم به منظور پرداختن به SCM و CRM ، دو مبحثی كه در حال حاضر تبدیل به دو جزء جدایی ناپذیر ERP۲ شده اند .