PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مدیریت زمان



Borna66
08-11-2012, 02:37 PM
مديريت زمان
رسم براين است كه در شروع سال فهرست كامل و مفصلي از مقاصد و نيات خودتهيه كنيم و پس از آن با گذشت زمان و سپري شدن باقيمانده ايام سال آن را فراموش كنيم .
مديريت زمان به نظر مي رسد شبيه مثال فوق باشد. آن مفهوم وسيعي است كه هرگزتحقق نمي يابد. دليل آن شايد از اين موضوع ناشي مي شود كه مديريت زمان امري محال و غيرممكن است . اين نكته نگران كننده ولي درعين حال منطقي است . بنابراين مهم نيست كه شما مشغول انجام چه كاري هستيد; زمان بدون توجه به شما با سرعت ثابت يك ثانيه در هر ثانيه به حركت خود ادامه خواهد داد. تا زماني كه نتوانيم ماشين زمان راكنترل كنيم زمان نيز قابل كنترل نيست . سوال اين است ; شما چگونه قصد داريد چيزهايي را كه هم اكنون درحال انجام دادن آن هستيد كنترل كنيد؟

ممكن است بارها شنيده باشيد كه تمركز اصلي مديريت زمان بر مفهوم زمان است .اگرچه بحث زمان در مديريت زمان به دفعات مطرح مي شود با اين وجود زمان تنها يك عامل ثانويه در مديريت زمان به شمار مي آيد زيرا كه عامل اساسي در مديريت زمان واقعي بايد اولويتهاي شخصي شما باشد.
نكته جالب توجه اين است كه اكثر مردم مديريت زمان را يك فعاليت بيروح وخسته كننده تلقي مي كنند زيرا فكر مي كنند مديريت زمان تنها درباره زمان بحث مي كند.علي رغم اقبال عمومي كتاب تقويم ; هنوز تعداد انگشت شماري از ما به بحث زمان علاقه منديم . عامل اصلي شكست و ناكامي ما در مديريت موفق زمان ، ناديده گرفتن واژه شخصي است . اغلب اوقات مقاصد و نيات برنامه ريزي شده در آغاز سال به اين علت فراموش مي شوند كه آنها به اولويتهاي اشخاص ديگر ارتباط پيدا مي كنند. به طور مشابه علت شكست مديريت زمان در كسب وكارهاي مختلف فقدان يك زيربناي اساسي براي تشخيص اهميت اشخاص است . پروژه هاي كاري ممكن است در فهرست اولويتهاي شخصي شما جايگاه بالايي داشته باشد اما نكته مهم اين است كه شما به عنوان يك فردآن اولويتها را تنظيم مي كنيد.
قبل از ادامه بحث ; ارزيابي اهميت اين موضوع ارزشمند است . گزارش نظرخواهي انجمن مديريت درباره كيفيت زندگي كاري - در اين نظرخواهي پنج هزار نفر از مديران به مدت پنج سال مورد نظرخواهي قرار گرفتند - كه اخيرا چاپ شده است نشان مي دهد كه اكثر مديران احساس مي كنند تحت فشار زماني ثابتي قرار دارند. هشتاد درصد آنهامحدوديت زماني را عامل اصلي كار و تلاش بي وقفه و شبانه روزي خود مي دانند و بيش از پنجاه درصد آنها از تراكم روزافزون اطلاعات شكايت دارند.
نظرخواهي هاي ديگر نيز نشانگر آن است كه بيشتر پاسخ دهندگان مايلند زمان بيشتري را در كنار خانواده و دوستان خود سپري كنند. تعجبي ندارد كه زندگي درحال پيچيده تر شدن است . منظور از سازماندهي مجدد ايجاد سازمانهاي گسترده تر ومسئوليت پذيري بيشتر در كنار پشتيباني بيشتر كاركنان است . در اين محيط، يافتن يك راه ميان بر براي تحقق اولويتهاي شخصي ضروري است .

Borna66
08-11-2012, 02:38 PM
مديريت زمان
اولين گام براي وقت شناسي مديران ; شتاب و تعجيل براي خريد يك سيستم سازمان دهنده نيست بلكه مرور و بازنگري در زندگي روزانه است . هنگامي كه شما قادريددرباره آنچه كه واقعا براي شما اهميت دارد فكر كنيد در اين صورت نيم ساعت از وقت خود را به برنامه موردنظرتان اختصاص دهيد.
من هميشه توصيه مي كنم كه فرض كنيد در مسابقه بخت آزمايي برنده شده ايد. كدام يك از فعاليتهاي شما هنوز درحال انجام گرفتن است ؟ چه فعاليتهايي را از قلم انداخته ايد؟ براي انجام كدام يك از كارهاي جديدتان از مهارت كافي برخورداريد اماداراي پول و وقت كافي نيستيد؟ شما تنها زماني مي توانيد يك مديريت زمان ايجاد كنيدكه واقعا بدانيد چه انتظاري از زندگي خود داريد. اين كار نيازمند بازبيني و تجديدنظرساليانه در تصميم گيريهاست تا مطمئن شويد كه هنوز اعتبار آن حفظ شده است .
بنابراين شما تصويري داريد از كارهايي كه واقعا مايل به انجام آن هستيد. مي خواهيداز آنجا به كجا برويد؟ شما مي توانستيد مديريت زمان را انتخاب كنيد اما اكثر ما به سادگي وقت و فرصت كافي به آن اختصاص نمي دهيم . حتي با وجود آموزش ، تكنيك هاي مديريت زمان معمولا براي چندماه مورداستفاده قرار مي گيرد و پس از آن بدون استفاده باقي مي ماند. به خاطر اينكه مديريت زمان به وقت و فرصت زيادي نياز دارد.
به جاي استقرار يك سيستم انعطاف ناپذير بهتر است يكسري اصول كليدي ومجموعه اي از منابع مديريت زمان در دسترس باشد تا در مواقع لزوم از آنها استفاده شود.اين اصول ممكن است مانند تعيين اولويتها و تخصيص ساعات طولاني يا وظايف خاص هريك از اولويتهاي شما براي هفته هاي بعد ساده و راحت باشد. منابع ممكن است مانندرايانه شخصي حالت فيزيكي داشته يا به صورت فنون كاربردي باشد. در زير به تعدادي ازآنها اشاره مي شود كه مي توانيد به آزمون آنها بپردازيد:
*اغلب مواقع نه بگوييد;
*نگران نامه هاي الكترونيكي نباشيد. در هر روز دوبار به صندوق نامه هاي رسيده مراجعه كنيد;
*فهرست كارهاي مهم هفته را مشخص سازيد;
*بدون تهيه رئوس مطالب به جلسات نرويد;
*مسافرتهاي غيرضروري را حذف كنيد;
*كار و فعاليت اداري را در منزل انجام ندهيد;
*اجازه ندهيد كاركنان شما گزارشهاي غيرعملي تهيه كنند;
*كارهاي خود را به فعاليتهاي زماني يكساعته تقسيم كنيد تا فعاليتهاي رفتاري كمتري راشامل شود.
آيا اكنون مايليد سيستم سازمان دهنده را بخريد؟ بسته به ميل شماست . اگر عملكردآن طوري است كه به اولويتهاي شما بهاي بيشتري مي دهد و وقت شما را در قالب فعاليتهاي زماني كوچكتر تقسيم مي كند آن را بخريد. يا اگر با شرايط شما مطابقت دارد ازيك دفترچه يادداشت روزانه استفاده كنيد. هر روشي را كه برگزينيد بهتر آن است كه پس از تعيين اولويتهاي شخصي تان فورا پنج درصد از وقت خود را به فعاليتهاي كم اهميت تااولويتهاي شخصي تان اختصاص دهيد. تخصيص چنين درصد پاييني تا زماني كه شما به اتلاف زمان اهميت نمي دهيد نبايد كار دشواري باشد. من هميشه يك مصاحبه راديويي را به خاطر مي آورم كه مدير يك شركت انگليسي در پاسخ به سوال مصاحبه كننده گفت كه آرزو مي كند زمان بيشتري را در كنار فرزندان خود سپري كند تا از نزديك شاهد بزرگ شدن آنها باشد. آن مدير يقينا وقت كافي را براي ماندن در كنار فرزندان خود داشت . آنچه كه او از آن بي بهره بود آگاهي و اطلاع روشن از اولويتهاي شخصي است . شما تنها يك بارزندگي مي كنيد پس مستحق آن هستيد كه مطابق ميل و خواسته خود زندگي كنيد.